حضرت اسماعیل علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
− | حضرت اسماعیل | + | '''حضرت اسماعیل علیه السلام''' از پیامبران بزرگ الهی، فرزند [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] علیه السلام و برادر [[حضرت اسحاق علیه السلام|حضرت اسحاق]] علیه السلام است. حضرت ابراهیم او و مادرش [[هاجر]] را به امر خداوند در کنار [[خانه خدا]] در [[مکه]] که آن هنگام سرزمین خشک و بی آبی بود، ترک نمود؛ اما به خواست الهی از زیر پای اسماعیل، چشمه [[چاه زمزم|زمزم]] جاری شد. اسماعیل بعدا در آنجا ساکن شد و تشکیل خانواده داد و جد اعلای عرب [[حجاز]] شد. آزمایش الهی حضرت ابراهیم برای قربانی کردن فرزندش که در [[قرآن]] اشاره شده، درباره اسماعیل اتفاق افتاد و به همین خاطر او را «ذبیح الله» می گویند. |
− | + | ==وجه تسمیه اسماعیل== | |
− | + | «اسماعیل» واژهاى غیرعربى و معربِ «اشمائیل» در [[زبان سریانی|سریانى]] است و از همین راه به عربى وارد شده<ref> واژههاى دخیل، ص ۱۲۲.</ref> و اصل آن واژه عبرى «یشمَع» به معناى یسمَع و «أیل» به معناى [[الله|اللّه]] بوده و براساس لغت مصریان «اسماعین» خوانده شده است. | |
− | + | در سبب این نامگذارى گفتهاند: [[حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهیم]] علیه السلام هنگام درخواست فرزند از خدا دو کلمه «اشمع» و «ایل» به معناى «خدایا دعایم را اجابت کن» را به کار برد و چون خداوند به او فرزند داد او را به همان جمله نامید.<ref> المعرب، ص ۱۰۵.</ref> | |
− | |||
− | |||
==حضرت اسماعیل در قرآن== | ==حضرت اسماعیل در قرآن== | ||
− | نام اسماعیل در | + | نام حضرت اسماعیل علیه السلام در ۱۲ آیه از آیات [[قرآن]] ذکر شده است. از جمله: |
− | + | *تولد او به عنوان عطیهای الهی به [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ»}}؛<ref>ابراهیم، آیه ۳۹.</ref> | |
+ | *بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل: {{متن قرآن|«وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»}}؛<ref>بقره، آیه ۱۲۷.</ref> | ||
+ | *ذکر نام او در کنار دیگر پیامبران به همراه بیان صفات نیک: {{متن قرآن|«وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیسَعَ وَیونُسَ وَلُوطًا وَکلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ»}}؛<ref>سوره انعام، آیه ۸۶.</ref> {{متن قرآن|«وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکفْلِ کلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ}}؛<ref>سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> {{متن قرآن|«وَاذْکرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیسَعَ وَذَا الْکفْلِ وَکلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ}}.<ref>سوره ص، آیه ۴۸.</ref> | ||
− | در بین مفسرین اختلاف است | + | البته در آیات ۵۴ـ۵۵ [[سوره مریم]] که اسماعیل را «صادق الوعد» نامیده: {{متن قرآن|«وَاذْکرْ فِی الْکتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکانَ رَسُولًا نَبِیا * وَکانَ یأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکاةِ وَکانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیا»}}، در بین مفسرین اختلاف است و عده ای گفته اند: این اسماعیل که در قرآن به صادق الوعد توصیف شده، اسماعیل پسر [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] نیست، بلکه یک پیغمبر دیگر بوده است. |
− | == | + | ==زندگینامه== |
===ولادت=== | ===ولادت=== | ||
− | ابراهیم از ساره فرزنددار نمیشد؛ از این رو ساره، کنیز خود هاجر را به او بخشید و او اسماعیل را در زمانی که ابراهیم به سن پیری رسیده | + | [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] علیه السلام از همسرش [[ساره]] فرزنددار نمیشد؛ از این رو ساره، کنیز خود [[هاجر]] را به او بخشید و او اسماعیل را در زمانی که ابراهیم به سن پیری رسیده بود، برای ابراهیم علیه السلام به دنیا آورد.<ref>ابراهیم علیه السلام مطابق با روایتی ۹۹ ساله و به روایت دیگری ۱۱۷ ساله بود. (مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۱)</ref> |
− | ===هاجر و | + | ===هاجر و اسماعیل در مکه=== |
− | پس از تولد اسماعیل، ساره که خود فرزندی نداشت، بر هاجر و فرزند او رشک میورزید، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الهی در سن پیری فرزندی آورد که او را اسحاق نامیدند. در روایات آمده است اسحاق در سه سالگى | + | پس از تولد اسماعیل، ساره که خود فرزندی نداشت، بر هاجر و فرزند او [[حسد|رشک]] میورزید، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الهی در سن پیری فرزندی آورد که او را [[حضرت اسحاق علیه السلام|اسحاق]] نامیدند. در روایات آمده است اسحاق در سه سالگى کنار پدر بود، که اسماعیل نزد آنان آمد و ابراهیم او را به جاى اسحاق نشاند.<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶</ref> این امر آتش غضب ساره را برانگیخت و از حضور هاجر و فرزندش نزد [[حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهیم]] علیهالسلام اظهار دلتنگی کرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقه [[شام]] دور سازد. به دنبال آن به فرمان الهی هاجر و اسماعیل را به [[مکه]] برد و خود به شام بازگشت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴. </ref> [[قرآن|قرآن کریم]] بیان می دارد که ابراهیم در این زمان با خدا چنین نجوا نمود: {{متن قرآن|«رَبَّنَا إِنِّی أَسْکنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِک الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یشْکرُونَ»}}؛ پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه ای بی کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! برای اینکه نماز را بر پا دارند؛ پس دل های گروهی از مردم را به سوی آنان علاقمند و متمایل کن، و آنان را از انواع محصولات و میوه ها روزی بخش، باشد که سپاس گزاری کنند.<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۷</ref> |
− | در ادامه داستان آمده است که چون آذوقه آن دو تمام شد، تشنگی بر کودک چیرگی یافت و هاجر در پی یافتن آبی که عطش فرزند را فرو نشاند، به هر سو دوان گشت و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه را پیمود و هیچ نیافت. بار آخر از پیرامون اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنکه حیوانی درنده کودک را بدرد، سوی او شتافت، اما | + | در ادامه داستان آمده است که چون آذوقه آن دو تمام شد، تشنگی بر کودک چیرگی یافت و هاجر در پی یافتن آبی که عطش فرزند را فرو نشاند، به هر سو دوان گشت و ۷ بار، مسیر [[صفا و مروه|صفا تا مروه]] را پیمود و هیچ نیافت. بار آخر از پیرامون اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنکه حیوانی درنده کودک را بدرد، سوی او شتافت، اما متوجه شد که در زیر پای کودک آبی جاری است؛ چشمهای که بعدها با نام [[چاه زمزم|زمزم]] شناخته شد. |
− | پس از مدتى به | + | پس از مدتى به برکت جوشش آب، گروهى از [[قبیله جرهم|قبیله جُرْهُم]] که در نزدیکی مکه ساکن بودند، پس از آگاهى از وجود چشمه، با اجازه از هاجر در آن مکان اقامت گزیدند<ref>تاریخ طبرى، ج ۱، ص ۲۵۸</ref> و از آن پس اسماعیل با قبیله جرهم معاشرت می کرد و به سبب این معاشرت زبانشان را آموخت و طولى نکشید که با آن قبیله وصلت نمود و صاحب فرزندانی شد.<ref>رک: بلاغی، قصص قرآن، ص۷۰</ref> نسل اسماعیل بعدا به عرب مستعربه شهرت پیدا نمود. |
− | + | هاجر در زمانی که اسماعیل بیست ساله بود وفات نمود و اسماعیل او را در محل [[حجر اسماعیل|حجر اسماعیل]] دفن نمود.<ref>الطبقات، ج۱، ص ۴۴</ref> | |
===نقش اسماعیل در بنای کعبه=== | ===نقش اسماعیل در بنای کعبه=== | ||
− | از | + | از وقایع مهم در داستان زندگی اسماعیل، همراهی او با [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] علیه السلام در ساختن خانه [[کعبه]] است. خداوند با نام بردن از او در کنار ابراهیم در آیات ۱۲۵ تا ۱۲۸ [[سوره بقره]]، به نقش او در برپایی خانه خدا و پیراستن آن از پلیدیها و دعای آن دو در این زمان پرداخته است: {{متن قرآن|«وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرُّکعِ السُّجُودِ ...* وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَینِ لَک وَمِنْ ذُرِّیتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَک وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا وَتُبْ عَلَینَا إِنَّک أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ...»}}؛ و هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن و امان قرار دادیم، و از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان و سجدهگذاران پاکیزه کنید...* و زمانى که ابراهیم و اسماعیل پایه هاى خانه کعبه را بالا مىبردند پروردگارا! از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى * پروردگارا! ما را تسلیم خود قرار ده، و نیز از دودمان ما امتى که تسلیم تو باشند پدید آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، که تو بسیار توبهپذیر و مهربانى... . |
− | :{{متن قرآن| | + | ===قربانی کردن اسماعیل=== |
+ | یکی از امتحانهای الهی حضرت ابراهیم، مأمورشدن او به ذبح فرزندش بود که داستان آن در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ [[سوره صافات]] آمده است: {{متن قرآن|«فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک فَانْظُرْ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ... وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»}}.<ref>سوره صافات، آیات ۱۰۰-۱۰۷.</ref> [[قرآن]] نام فرزند ابراهیم را که به ذبح او مأمور شد، نبرده است. درخصوص آن، هم میان [[شیعه|شیعیان]] و هم میان [[اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد. برخی میگویند اسماعیل بوده و برخی دیگر آن را [[حضرت اسحاق علیه السلام|اسحاق]] میدانند. [[علامه طباطبایى|علامه طباطبایی]] معتقد است که [[سیاق آیات|سیاق]] و صریح این آیات، بر ذبیح بودن اسماعیل دلالت دارد.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۵۵.</ref> | ||
− | + | مطابق با این آیات، ابراهیم در خواب دید که فرزندش را ذبح میکند. این موضوع را با پسرش در میان نهاد و فرزندش از او خواست که به فرمان خدا عمل کند؛ اما هنگامى که ابراهیم، فرزندش را در قربانگاه خواباند تا ذبح کند، ندا آمد: «اى ابراهیم، خوابت را تحقق دادى. بهراستى ما نیکوکاران را اینگونه پاداش مىدهیم [که نیت پاک و خالصشان را بهجاى عمل میپذیریم]. بهیقین این آزمایش روشن بود و ما فرزندت را در برابر قربانىِ بزرگى [از ذبح شدن] رهانیدیم.»<ref>سوره صافات، آیه۱۰۱ تا ۱۰۸</ref> | |
− | + | ===وفات اسماعیل=== | |
+ | اسماعیل علیه السلام در سن ۱۳۰ سالگى دنیا را وداع گفته و در [[حجر اسماعیل]] در کنار مادرش [[هاجر]] مدفون گشت.<ref> داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم، یوسف عزیزى، ص ۲۱۶.</ref> | ||
− | == | + | ==پانویس== |
− | + | <references /> | |
− | + | ==منابع== | |
− | |||
− | == | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *الطبقات الکبرى، محمد ابن سعد، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | |
+ | *المعرب؛ ابی منصور الجوالیقی، دمشق: دارالقلم، ۱۴۱۰ق. | ||
+ | *قصص قرآن، صدرالدین بلاغى، تهران، امیر کبیر، چاپ هجدهم، ۱۳۸۱ش. | ||
+ | *تفسیر جامع؛ سید محمدابراهیم بروجردى؛ تهران: انتشارات صدر، ششم، ۱۳۶۶ش. | ||
+ | *داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم؛ یوسف عزیزى، تهران: انتشارات هاد، اول، ۱۳۸۰ش. | ||
+ | *المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، قم، انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
+ | *تاریخ الأمم و الملوک، محمد طبری، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق. | ||
+ | *قصص الأنبیاء؛ فاطمه مشایخ، تهران: انتشارات فرحان، اول، ۱۳۸۱ش. | ||
+ | *دایرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب قم، سوم، ۱۳۸۲ش. | ||
+ | *مدخل "اسماعیل" در دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، از فرامرز حاج منوچهری. | ||
− | + | == مطالب مرتبط == | |
− | + | * [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم علیه السلام]] | |
− | + | * [[حضرت اسحاق علیه السلام|حضرت اسحاق علیه السلام]] | |
− | + | * [[هاجر]] | |
− | + | * [[حجر اسماعیل]] | |
− | + | * [[چاه زمزم|چاه زمزم]] | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | * | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | * [[ | ||
− | |||
− | |||
{{پیامبران}} | {{پیامبران}} | ||
{{قرآن}} | {{قرآن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۵
حضرت اسماعیل علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی، فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام و برادر حضرت اسحاق علیه السلام است. حضرت ابراهیم او و مادرش هاجر را به امر خداوند در کنار خانه خدا در مکه که آن هنگام سرزمین خشک و بی آبی بود، ترک نمود؛ اما به خواست الهی از زیر پای اسماعیل، چشمه زمزم جاری شد. اسماعیل بعدا در آنجا ساکن شد و تشکیل خانواده داد و جد اعلای عرب حجاز شد. آزمایش الهی حضرت ابراهیم برای قربانی کردن فرزندش که در قرآن اشاره شده، درباره اسماعیل اتفاق افتاد و به همین خاطر او را «ذبیح الله» می گویند.
محتویات
وجه تسمیه اسماعیل
«اسماعیل» واژهاى غیرعربى و معربِ «اشمائیل» در سریانى است و از همین راه به عربى وارد شده[۱] و اصل آن واژه عبرى «یشمَع» به معناى یسمَع و «أیل» به معناى اللّه بوده و براساس لغت مصریان «اسماعین» خوانده شده است.
در سبب این نامگذارى گفتهاند: ابراهیم علیه السلام هنگام درخواست فرزند از خدا دو کلمه «اشمع» و «ایل» به معناى «خدایا دعایم را اجابت کن» را به کار برد و چون خداوند به او فرزند داد او را به همان جمله نامید.[۲]
حضرت اسماعیل در قرآن
نام حضرت اسماعیل علیه السلام در ۱۲ آیه از آیات قرآن ذکر شده است. از جمله:
- تولد او به عنوان عطیهای الهی به حضرت ابراهیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ»؛[۳]
- بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل: «وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛[۴]
- ذکر نام او در کنار دیگر پیامبران به همراه بیان صفات نیک: «وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیسَعَ وَیونُسَ وَلُوطًا وَکلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ»؛[۵] «وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکفْلِ کلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ؛[۶] «وَاذْکرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیسَعَ وَذَا الْکفْلِ وَکلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ.[۷]
البته در آیات ۵۴ـ۵۵ سوره مریم که اسماعیل را «صادق الوعد» نامیده: «وَاذْکرْ فِی الْکتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکانَ رَسُولًا نَبِیا * وَکانَ یأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکاةِ وَکانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیا»، در بین مفسرین اختلاف است و عده ای گفته اند: این اسماعیل که در قرآن به صادق الوعد توصیف شده، اسماعیل پسر حضرت ابراهیم نیست، بلکه یک پیغمبر دیگر بوده است.
زندگینامه
ولادت
حضرت ابراهیم علیه السلام از همسرش ساره فرزنددار نمیشد؛ از این رو ساره، کنیز خود هاجر را به او بخشید و او اسماعیل را در زمانی که ابراهیم به سن پیری رسیده بود، برای ابراهیم علیه السلام به دنیا آورد.[۸]
هاجر و اسماعیل در مکه
پس از تولد اسماعیل، ساره که خود فرزندی نداشت، بر هاجر و فرزند او رشک میورزید، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الهی در سن پیری فرزندی آورد که او را اسحاق نامیدند. در روایات آمده است اسحاق در سه سالگى کنار پدر بود، که اسماعیل نزد آنان آمد و ابراهیم او را به جاى اسحاق نشاند.[۹] این امر آتش غضب ساره را برانگیخت و از حضور هاجر و فرزندش نزد ابراهیم علیهالسلام اظهار دلتنگی کرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقه شام دور سازد. به دنبال آن به فرمان الهی هاجر و اسماعیل را به مکه برد و خود به شام بازگشت.[۱۰] قرآن کریم بیان می دارد که ابراهیم در این زمان با خدا چنین نجوا نمود: «رَبَّنَا إِنِّی أَسْکنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِک الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یشْکرُونَ»؛ پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه ای بی کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! برای اینکه نماز را بر پا دارند؛ پس دل های گروهی از مردم را به سوی آنان علاقمند و متمایل کن، و آنان را از انواع محصولات و میوه ها روزی بخش، باشد که سپاس گزاری کنند.[۱۱]
در ادامه داستان آمده است که چون آذوقه آن دو تمام شد، تشنگی بر کودک چیرگی یافت و هاجر در پی یافتن آبی که عطش فرزند را فرو نشاند، به هر سو دوان گشت و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه را پیمود و هیچ نیافت. بار آخر از پیرامون اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنکه حیوانی درنده کودک را بدرد، سوی او شتافت، اما متوجه شد که در زیر پای کودک آبی جاری است؛ چشمهای که بعدها با نام زمزم شناخته شد.
پس از مدتى به برکت جوشش آب، گروهى از قبیله جُرْهُم که در نزدیکی مکه ساکن بودند، پس از آگاهى از وجود چشمه، با اجازه از هاجر در آن مکان اقامت گزیدند[۱۲] و از آن پس اسماعیل با قبیله جرهم معاشرت می کرد و به سبب این معاشرت زبانشان را آموخت و طولى نکشید که با آن قبیله وصلت نمود و صاحب فرزندانی شد.[۱۳] نسل اسماعیل بعدا به عرب مستعربه شهرت پیدا نمود.
هاجر در زمانی که اسماعیل بیست ساله بود وفات نمود و اسماعیل او را در محل حجر اسماعیل دفن نمود.[۱۴]
نقش اسماعیل در بنای کعبه
از وقایع مهم در داستان زندگی اسماعیل، همراهی او با حضرت ابراهیم علیه السلام در ساختن خانه کعبه است. خداوند با نام بردن از او در کنار ابراهیم در آیات ۱۲۵ تا ۱۲۸ سوره بقره، به نقش او در برپایی خانه خدا و پیراستن آن از پلیدیها و دعای آن دو در این زمان پرداخته است: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرُّکعِ السُّجُودِ ...* وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَینِ لَک وَمِنْ ذُرِّیتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَک وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا وَتُبْ عَلَینَا إِنَّک أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ...»؛ و هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن و امان قرار دادیم، و از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان و سجدهگذاران پاکیزه کنید...* و زمانى که ابراهیم و اسماعیل پایه هاى خانه کعبه را بالا مىبردند پروردگارا! از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى * پروردگارا! ما را تسلیم خود قرار ده، و نیز از دودمان ما امتى که تسلیم تو باشند پدید آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، که تو بسیار توبهپذیر و مهربانى... .
قربانی کردن اسماعیل
یکی از امتحانهای الهی حضرت ابراهیم، مأمورشدن او به ذبح فرزندش بود که داستان آن در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ سوره صافات آمده است: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک فَانْظُرْ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ... وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ».[۱۵] قرآن نام فرزند ابراهیم را که به ذبح او مأمور شد، نبرده است. درخصوص آن، هم میان شیعیان و هم میان اهل سنت اختلافنظر وجود دارد. برخی میگویند اسماعیل بوده و برخی دیگر آن را اسحاق میدانند. علامه طباطبایی معتقد است که سیاق و صریح این آیات، بر ذبیح بودن اسماعیل دلالت دارد.[۱۶]
مطابق با این آیات، ابراهیم در خواب دید که فرزندش را ذبح میکند. این موضوع را با پسرش در میان نهاد و فرزندش از او خواست که به فرمان خدا عمل کند؛ اما هنگامى که ابراهیم، فرزندش را در قربانگاه خواباند تا ذبح کند، ندا آمد: «اى ابراهیم، خوابت را تحقق دادى. بهراستى ما نیکوکاران را اینگونه پاداش مىدهیم [که نیت پاک و خالصشان را بهجاى عمل میپذیریم]. بهیقین این آزمایش روشن بود و ما فرزندت را در برابر قربانىِ بزرگى [از ذبح شدن] رهانیدیم.»[۱۷]
وفات اسماعیل
اسماعیل علیه السلام در سن ۱۳۰ سالگى دنیا را وداع گفته و در حجر اسماعیل در کنار مادرش هاجر مدفون گشت.[۱۸]
پانویس
- ↑ واژههاى دخیل، ص ۱۲۲.
- ↑ المعرب، ص ۱۰۵.
- ↑ ابراهیم، آیه ۳۹.
- ↑ بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ سوره انعام، آیه ۸۶.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۸۵.
- ↑ سوره ص، آیه ۴۸.
- ↑ ابراهیم علیه السلام مطابق با روایتی ۹۹ ساله و به روایت دیگری ۱۱۷ ساله بود. (مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۱)
- ↑ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه ۳۷
- ↑ تاریخ طبرى، ج ۱، ص ۲۵۸
- ↑ رک: بلاغی، قصص قرآن، ص۷۰
- ↑ الطبقات، ج۱، ص ۴۴
- ↑ سوره صافات، آیات ۱۰۰-۱۰۷.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۵۵.
- ↑ سوره صافات، آیه۱۰۱ تا ۱۰۸
- ↑ داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم، یوسف عزیزى، ص ۲۱۶.
منابع
- الطبقات الکبرى، محمد ابن سعد، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- المعرب؛ ابی منصور الجوالیقی، دمشق: دارالقلم، ۱۴۱۰ق.
- قصص قرآن، صدرالدین بلاغى، تهران، امیر کبیر، چاپ هجدهم، ۱۳۸۱ش.
- تفسیر جامع؛ سید محمدابراهیم بروجردى؛ تهران: انتشارات صدر، ششم، ۱۳۶۶ش.
- داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم؛ یوسف عزیزى، تهران: انتشارات هاد، اول، ۱۳۸۰ش.
- المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، قم، انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، پنجم، ۱۴۱۷ق.
- تاریخ الأمم و الملوک، محمد طبری، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- قصص الأنبیاء؛ فاطمه مشایخ، تهران: انتشارات فرحان، اول، ۱۳۸۱ش.
- دایرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب قم، سوم، ۱۳۸۲ش.
- مدخل "اسماعیل" در دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، از فرامرز حاج منوچهری.
مطالب مرتبط
پیامبران |
پیامبران اولوالعزم |
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم |
سایر پیامبران |
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون |