آیه 101 سوره صافات
<<100 | آیه 101 سوره صافات | 102>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس مژده پسر بردباری به او دادیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«غُلامٍ»: پسر نوجوان. «حَلیمٍ»: شکیبا. خردمند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ «99»
و (ابراهيم) گفت: من به سوى پروردگارم رهسپارم، او مرا راهنمايى خواهد كرد.
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ «100» فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ «101»
پروردگارا! (فرزندى) از گروه صالحان به من ببخش. پس ما او را به نوجوانى بردبار مژده داديم.
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ «102»
پس چون نوجوان در كار و كوشش به پاى او رسيد، پدر گفت: اى فرزندم! همانا در خواب (چنين) مىبينم كه تو را ذبح مىكنم پس بنگر كه چه مىبينى و نظرت چيست؟ فرزند گفت: اى پدر! آن چه را مأمور شدهاى انجام ده كه به زودى اگر خدا بخواهد مرا از صبر كنندگان خواهى يافت.
نکته ها
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: مراد حضرت ابراهيم از رفتن به سوى خدا، توجّه به خداوند از طريق عبادت و تلاش است. «1» آرى، ارزش هر حركت به مقصدى است كه به سوى آن انجام مىشود. «ذاهِبٌ إِلى رَبِّي»
در سورهى شعراء آيه 83، حضرت ابراهيم از خداوند مىخواهد كه خودش به صالحان ملحق شود و در اين آيه فرزند صالح مىخواهد.
در ميان تمام انبيا، تنها ابراهيم و اسماعيل به حلم توصيف شدهاند. «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ» «2»، «بِغُلامٍ حَلِيمٍ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». توبه، 114.
جلد 8 - صفحه 48
در قرآن خوابهاى متعدّدى نقل شده كه تعبير شدن آنها در بيدارى، نشانهى استقلال روح و رابطهى آن با امور غيبى است، از جمله:
الف) خواب حضرت يوسف كه يازده ستاره با ماه و خورشيد بر او سجده مىكنند.
ب) خواب حاكم مصر كه هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را مىخورند.
ج) خواب زندانيان مصر كه يوسف آن را برايشان تعبير كرد.
د) خواب پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله كه مسلمانان وارد مسجد الحرام مىشوند.
ه) خواب حضرت ابراهيم كه فرزندش را ذبح مىكند.
پیام ها
1- مردان الهى به بن بست نمىرسند و با توكّل و توجّه به خداوند راه را پيدا مىكنند. «ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ»
2- ربوبيّت خداوند سبب راه گشايى اوست. «رَبِّي سَيَهْدِينِ»
3- در راه خدا گام برداريم و به الطاف او مطمئن باشيم. «سَيَهْدِينِ» (از تو حركت از خدا بركت)
4- اولاد صالح، هبهى الهى و يكى از دعاهاى انبياست. «هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»
5- آن چه بايد در فرزند محور باشد، صالح بودن است نه امور ديكر. «هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»
6- فرزند صالح، بهترين ياور در مسير حركت خانواده به سوى خداست. ذاهِبٌ إِلى رَبِّي ... رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ
7- از نشانههاى فرزند خوب، كمك به پدر در كار و تلاش است. «مَعَهُ السَّعْيَ»
8- حساب خواب انبيا از خوابهاى ديگران جداست، به خصوص آن جا كه رؤيا تكرار شود. «أَرى فِي الْمَنامِ» (رؤياى انبيا، سيمايى از وحى است. در روايت نيز آمده است: «رؤيا الانبياء وحى» «1»)
«1» تفسير برهان
جلد 8 - صفحه 49
9- در خانواده گفتگوى پدر با فرزندان، عاطفى و محترمانه باشد. «يا بُنَيَ، يا أَبَتِ»
10- در راه خدا، بايد از همهى دلبستگىها حتى دلبستگى به فرزند دست كشيد.
(فرزندى كه حدود يك قرن در انتظارش بوده و با دعا و تضّرع او را از خداوند گرفته است، اكنون كه رشد كرده و بازويى براى پدر پيرش شده است بايد با دست خودش او را ذبح كند) أَنِّي أَذْبَحُكَ ...
11- براى رشد و شخصيّت دادن به فرزندان خود با آنان مشورت كنيد و از آنان نظر بخواهيد. «فَانْظُرْ ما ذا تَرى»
12- نظرخواهى از مردم، براى دريافت ميزان آمادگى آنان، حتّى در كارهاى روشن و مسلّم مفيد است. (ابراهيم در مأموريّت خود شك نداشت امّا باز هم مسئله را با اسماعيل طرح كرد) «فَانْظُرْ ما ذا تَرى»
13- مؤمن، تسليم خداست و در برابر دستورات او بهانه نمىگيرد. «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» در حالى كه اسماعيل مىتوانست به پدر بگويد:
الف) اين خواب است نه بيدارى.
ب) كشتن فرزند حرام است.
ج) امر، دلالت بر فوريّت نمىكند، صبر كن.
د) امر ارشادى است نه مولوى، توصيه است نه واجب.
14- كوچكترها، بزرگترها را به انجام كارهاى الهى تشويق و دلگرم نمايند. «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ»
15- براى انجام كارها، انگيزهها را بالا ببريم. (اسماعيل نمىگويد: «اذبحنى، اقتلنى» تا براى پدر سخت باشد، بلكه مىگويد: «افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» فرمان الهى است كه به تو ابلاغ شده انجام بده.)
16- عمل به وظيفه، صبر و پايدارى مىخواهد و صبر را بايد از خداوند خواست. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»
جلد 8 - صفحه 50
17- صبر و شكيبايى از ويژگىهاى صالحان است. «الصَّالِحِينَ- مِنَ الصَّابِرِينَ»
18- صبر اسماعيل همان وعده خداوند به حلم اوست. بِغُلامٍ حَلِيمٍ ... مِنَ الصَّابِرِينَ
19- كمالات خود را از خدا بدانيم نه از خود. «إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»
20- در كارها «ان شاءاللّه» بگوييم. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم