اسماء بنت عمیس: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | «اسماء بنت | + | '''«اسماء بنت عُمَیس»'''، از زنان [[صحابی]] و بافضیلت در صدر [[اسلام]] است و [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله او را از زنان [[بهشت|بهشتی]] خواند. اسماء در ابتدا با [[جعفر طیار|جعفر بن ابىطالب]]، [[ازدواج]] کرد و با او به [[حبشه]] و بعدا به [[مدینه]] هجرت نمود و از او صاحب سه فرزند شد. پس از [[شهادت در راه خدا|شهادت]] جعفر در جنگ [[جنگ موته|موته]]، اسماء به همسرى [[ابوبکر|ابوبکر]] درآمد و [[محمد بن ابی بکر|محمد بن ابىبکر]] را به دنیا آورد. او پس از مرگ ابوبکر، مفتخر به ازدواج با [[امام على]] علیهالسلام گردید و از ایشان صاحب دو فرزند شد. |
− | + | ==زندگینامه== | |
+ | '''نام و نسب''' | ||
− | + | نام پدر اسماء «عُمَیس» است و مادرش «خَوْلَه» یا «هند» نام دارد. نسب اسماء از طرف پدر و مادر به قبایل [[یمن|یمنی]] میرسد. مادر اسماء را به اعتبار دامادهایش برترین زن جهان میدانستند. زیرا [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] (ص)، [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] (ع)، [[جعفر بن ابی طالب|جعفر بن ابیطالب]] (جعفر طیار)، [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]] سیدالشهداء، [[عباس بن عبدالمطلب]]، همگی دامادهای او هستند. | |
− | + | '''ازدواج با جعفر و هجرت به حبشه''' | |
− | |||
− | + | اسماء در سالهای نخستین [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] به ازدواج [[جعفر بن ابی طالب|جعفر بن ابیطالب]] درآمد و در همان ابتدای دعوت پیامبر(ص) [[اسلام]] را پذیرفت و [[ایمان]] آورد. او در سال پنجم بعثت به همراه جعفر به [[حبشه]] هجرت نمود و در آنجا سه فرزند به نامهای [[عبدالله بن جعفر طیار|عبدالله]]، محمد و عَون به دنیا آورد.<ref> طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۱۹.</ref> عبدالله نخستین فرزند آنان و نخستین مولود مسلمان در حبشه بود. فرزند نجاشی نیز همزمان با فرزند جعفر به دنیا آمد و نجاشی به دلیل دوستیاش با جعفر نام فرزند خود را عبدالله نامید. اسماء علاوه بر فرزند خود، فرزند نجاشی را نیز شیر داد که این مطلب نشان از جایگاه و منزلت اسماء نزد نجاشی و درایت و تلاش اسماء در جهت برقراری رابطه و استحکام آن میان پادشاه حبشه و مهاجران مسلمان دارد. | |
− | اسماء در سالهای نخستین [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] به ازدواج [[جعفر بن ابی طالب|جعفر بن ابیطالب]] درآمد و در همان ابتدای دعوت پیامبر(ص) [[اسلام]] را پذیرفت و [[ایمان]] آورد. او در سال پنجم بعثت به همراه جعفر به [[حبشه]] هجرت نمود و در آنجا سه فرزند به نامهای [[عبدالله بن جعفر | ||
− | اسماء در سال هفتم هجری و همزمان با [[فتح خیبر]]، همراه با جعفر و دیگر مهاجرانِ حبشه، به [[مدینه]] بازگشت. | + | اسماء در سال هفتم هجری و همزمان با [[فتح خیبر]]، همراه با جعفر و دیگر مهاجرانِ حبشه، به [[مدینه]] بازگشت. در مدینه بود که با حفصه دختر [[عمر بن خطاب|عمر]] و همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله ملاقات کرد و سخن تندى از عمر شنید و در جواب وى که گفته بود: ما در هجرت از شما پیشى گرفتهایم، پس به پیامبر سزاوارتریم، خشمگینانه گفت: اى عمر! دروغ گفتى، هرگز چنین نیست. به خدا سوگند! شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله بودید، گرسنگان شما را غذا مىداد و نادانانِ شما را موعظه مىکرد؛ ولى ما در سرزمین حبشه بیگانه و غضب شده و در آزار و ترس بودیم و این، براى خدا و پیامبرش بود آنگاه سوگند یاد کرد که داستان را به عرض پیامبر صلى الله علیه و آله برساند. پیامبر فرمود: هر کس چنین بگوید، دروغ گفته است؛<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۲۲۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۴.</ref> او به من سزاوارتر از شما نیست؛ براى وى و یارانش هجرتى است؛ ولى براى شما اهل کشتى دو هجرت است؛<ref>صحیح مسلم، ج ۸، ص ۴۳۰.</ref> هجرتى به نزد نجاشى و هجرتى به سوى من.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۲۲۰.</ref> |
− | + | '''شهادت همسر''' | |
− | اسماء در سال نهم | + | |
+ | اسماء در سال نهم هجری شوهرش جعفر را از دست داد. در برخی روایات چنین آمده که، رسولخدا (ص) پس از آنکه جعفر در سرزمین [[موته|مُوتَه]] (منطقهای در ۱۲۰ کیلومتری جنوب «[[عمان]]»، پایتخت «[[اردن]]») به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید، به خانه اسماء آمد، با فرزندان وی مهربانی کرد و آنها را نوازش نمود. اسماء از این کار متوجه یتیمی فرزندانش شد. رسولخدا (ص) از عقل و تیزهوشی اسماء به شگفت آمد و او را از شهادت جعفر آگاه کرد. اسماء در مرگ شوهرش گریه میکرد و صیحه میزد. [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] (س) نیز بر جعفر میگریست و فریاد «واعمّاه» سر میداد. رسولخدا (ص) فرمود: «گریهکنندگان بایستی بر مثل جعفر گریه کنند». | ||
اما در عین حال اسماء را به صبر دعوت کرد و او را از تندگویی و به سینهکوفتن نهی کرد و برای تسلی خاطرش فرمود: «[[جبرئیل]] برای جعفر دو بال در [[بهشت]] از یاقوت قرار داده است». حضرت فاطمه (س) به فرمان رسولخدا (ص) به مدت سه روز نزد اسماء ماند و برای خانواده عزادار جعفر، غذا فراهم میکرد. از این رو در میان مسلمانان سنت شد که سه روز به خانواده عزادار غذا بدهند.<ref> المغنی، ابنقدامه، ج ۱۰، ص ۵۱۱.</ref> | اما در عین حال اسماء را به صبر دعوت کرد و او را از تندگویی و به سینهکوفتن نهی کرد و برای تسلی خاطرش فرمود: «[[جبرئیل]] برای جعفر دو بال در [[بهشت]] از یاقوت قرار داده است». حضرت فاطمه (س) به فرمان رسولخدا (ص) به مدت سه روز نزد اسماء ماند و برای خانواده عزادار جعفر، غذا فراهم میکرد. از این رو در میان مسلمانان سنت شد که سه روز به خانواده عزادار غذا بدهند.<ref> المغنی، ابنقدامه، ج ۱۰، ص ۵۱۱.</ref> | ||
− | + | '''ازدواج با ابوبکر''' | |
− | اسماء به هنگام [[جنگ حنین|جنگ حُنین]]، با [[ابوبکر]] ازدواج کرد و به گفته ابنابیهلال، رسولخدا (ص) وی را به تزویج ابوبکر درآورد. ابوبکر برای جشن و ولیمه عروسی، مردم را دعوت کرد. نقل شده که خانه ابوبکر مقابل خانه [[عثمان بن عفان|عثمان]] در کوچه [[بقیع]] و خانهای دیگر کنار مسجد مدینه داشت<ref> تاریخ المدینة المنورة، ابن شَبّه، ج ۱، ص ۲۴۲. </ref> که اسماء بنت عُمیس در آن میزیست.<ref> تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی، ج ۲، ص ۲۷.</ref> | + | |
+ | اسماء به هنگام [[جنگ حنین|جنگ حُنین]]، با [[ابوبکر]] ازدواج کرد و به گفته ابنابیهلال، رسولخدا (ص) وی را به تزویج ابوبکر درآورد. ابوبکر برای جشن و ولیمه عروسی، مردم را دعوت کرد. نقل شده که خانه ابوبکر مقابل خانه [[عثمان بن عفان|عثمان]] در کوچه [[بقیع]] بود و خانهای دیگر کنار مسجد مدینه داشت<ref> تاریخ المدینة المنورة، ابن شَبّه، ج ۱، ص ۲۴۲. </ref> که اسماء بنت عُمیس در آن میزیست.<ref> تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی، ج ۲، ص ۲۷.</ref> | ||
− | اسماء | + | اسماء در سال دهم هجری در [[حجةالوداع]] شرکت کرد و چهار روز مانده به ابتدای [[ماه ذی القعده|ماه ذیقعده]]، [[محمد بن ابی بکر|محمدبن ابیبکر]] را در «[[ذو الحلیفه|ذیالحُلَیفه]]» یا «[[بیداء|بَیداء]]» بهدنیا آورد که این فرزند بعدها از دوستان [[اهل البیت|اهل بیت]] و از یاران نزدیک [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (علیه السلام) شد و مدتی والی آن حضرت در [[مصر]] بود. |
− | + | '''اسماء در عصر خلافت''' | |
− | |||
− | + | پس از رسولخدا (ص) [[ابوبکر]] با نادیده گرفتن حق [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (ع) به [[خلافت]] رسید. با این وجود، همسرش اسماء همواره در گفتار و کردارش به [[اهل البیت|اهل بیت]](ع) گرایش داشت و ارتباط نزدیکی با خانه [[امیرالمومنین]] داشت. | |
− | + | همچنین اسماء خدمتگزار و پرستار [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] (س) بود و شاهد آخرین لحظات زندگانی فاطمه (س) نیز بوده است. وی، [[امام حسن علیه السلام|امامحسن]] (ع) و [[امام حسین علیه السلام|امامحسین]] (ع) را از شهادت مادرشان با خبر کرد،<ref> کشف الغمّه، ج ۲، ص ۱۲۲</ref> | |
− | و طبق وصیت فاطمه (س)، در [[غسل]] ایشان با | + | و طبق [[وصیت]] فاطمه (س)، در [[غسل]] ایشان با امام علی (ع) همکاری نمود. حضرت فاطمه با نگرانی به وی گفت: آیا آشکارا روی تختهای حمل خواهم شد؟ اسماء گفت: ای دختر رسولخدا (ص) |
− | چیزی مانند آنچه در [[حبشه]] دیدهام، برایت میسازم. اسماء با استفاده از چوبهای خرمای تازه و تختهای که در اختیار داشت، [[تابوت|تابوتی]] ساخت. حضرت با دیدن آن لبخندی زد و جز آن روز با لبخند دیده نشد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۵.۱۲۲</ref> | + | چیزی مانند آنچه در [[حبشه]] دیدهام، برایت میسازم. اسماء با استفاده از چوبهای خرمای تازه و تختهای که در اختیار داشت، [[تابوت|تابوتی]] ساخت. حضرت زهرا با دیدن آن لبخندی زد و جز آن روز با لبخند دیده نشد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۵.۱۲۲</ref> |
− | + | اسماء پس از مرگ ابوبکر، در سال سیزدهم هجری با [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (علیه السلام) [[ازدواج]] کرد و از ایشان یحیی و عون را به دنیا آورد.<ref> طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۲۲.۱۲۲</ref> | |
− | اسماء پس از | ||
− | + | در روزگار [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] که [[بیت المال|بیت المال]] بر پایه درجات میان مسلمانان قسمت میشد و به زنان [[مهاجرین|مهاجر]] و شماری دیگر به اندازه فضل و برتری آنان از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ درهم میپرداختند، اسماء بیشترین دریافتی را داشت،<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۳؛ الطبقات، ج۳، ص۲۳۱.</ref> که این از فضل و ارجمندی او در نگاه حکومت حکایت دارد. | |
− | + | '''وفات''' | |
− | + | درباره زمان درگذشت و مکان دفن اسماء بنت عمیس اختلاف وجود دارد. ذهبی<ref> سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۷</ref> درگذشت او را پس از [[شهادت امام علی علیه السلام|شهادت امام علی]] (ع) در [[ماه رمضان|رمضان]] سال ۴۰ ه.ق و برخی دیگر در سال ۳۸ ه.ق میدانند.<ref> ر. ک: مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج ۱، ص ۴۴۱.</ref> امروزه صورت قبری به نام اسماء در [[قبرستان باب الصغیر|قبرستان بابالصغیر]] [[دمشق|دمشق]] وجود دارد. همچنین آرامگاهی در حومه هاشمیه [[عراق]] به او منسوب است و در نزدیکی آن، قبر فرزندش یحیی از نسل امام علی (ع) قرار دارد. اما به نقل قوی تر، مرقد او در [[مدینه]] و در قبرستان [[بقیع]] واقع است. | |
− | + | ==نقل حدیث== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | اسماء بنت عمیس از زنان [[محدث|محدثه]] و راویان [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]] با نقل حدود ۶۰ روایت به شمار میرود. به گفته عَجّاج (م، ۹۰ ق)، او در دوره منع [[تدوین حدیث]]، برخی احادیث را جمعآوری کرد. بسیارى از افراد مانند: [[جعفر طیار|جعفر]] شوهر او، [[عبدالله بن جعفر طیار|عبداللّه]] و محمد فرزندان او، [[سعید بن مسیب]]، عبیداللّه بن رفاعه، ابوبردة ابى موسى، فاطمه دختر حضرت على (ع)، [[ابن عباس|عبداللّه بن عباس]]، و افراد دیگرى احادیثى را از زبان او بازگو کرده اند. همچنین دانشمندانى مانند: [[شیخ صدوق]]، [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]]، [[ابن عبدالبر اندلسی|ابن عبدالبر]]، [[ابن حجر عسقلانى]] و دیگران به مقام ارزشمند روایت حدیث اسماء اعتراف نموده اند. | |
− | + | حدیثهایی که از وی در منزلت [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]](ع) رسیده، نشانگر عشق و دلبستگی فراوان او به خاندان رسول خدا است.<ref>المناقب، ج۳، ص۲۷۴.</ref> حدیث [[رد الشمس|ردّ الشمس]]، که در شأن علی(ع) است، از طریق وی به تفصیل گزارش شده است.<ref>البدایة و النهایه، ج۶، ص۷۷؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۲۶.</ref> همچنین اسماء از کسانی است که از نزول [[آیه اکمال]] {{متن قرآن|:«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ»}}<ref> سوره مائده: آیه ۳</ref> در [[واقعه غدیر|غدیر خم]] خبر داده است. | |
− | + | ==فضایل اسماء== | |
+ | [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] (ص) اسماء را از زنان [[بهشت|بهشتی]] خواند و بر صدق [[ایمان]] او شهادت داد<ref> طرائف، ابن طاووس، ص ۲۴۹</ref> و از وی و خواهرش با تعبیر خواهرانِ مؤمن یاد کرد.<ref> طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۹.</ref> | ||
− | + | [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] (ع) هم فرموده است: خداوند رحمت کند خواهرانى که اهل بهشت مى باشند و آنها عبارتند از: اسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابى طالب و سلمى دختر عمیس همسر [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]] سیدالشهدا.<ref> خصال، صدوق، ص ۳۶۳.</ref> این دعا نشان میدهد که اسماء تا پایان زندگی بر ایمان خود استوار بود و هیچگاه در لغزشگاههای فکری و سیاسی نلغزید. | |
− | + | سراسر زندگى اسماء دختر عمیس، هجرت و فداکارى و نقل [[حدیث]] و خدمات فرهنگى و تربیتى بوده، و آن طور که [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) هم فرموده: [[محمد بن ابی بکر|محمدبن ابى بکر]]، فرزند اسماء، نجابت و شخصیت را از مادر خود به ارث برده است. | |
+ | گفته شده، اسماء که سالها به دور از جمع مسلمانان در [[حبشه]] زیسته بود، در دیدار از همسران [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله پرسید: آیا تاکنون آیهاى درباره زنان نازل شده است؟ گفتند: نه. وى ناخشنود از این پاسخ، نزد پیامبر اکرم آمد و با صراحت عرض کرد: اى رسول خدا! زنان در نومیدى و زیانکارىاند، چون در [[قرآن]] همانند مردان به نیکى یاد نمىشوند. با این سخن، خداوند آیه ۳۵ [[سوره احزاب]] را بر پیامبر صلى الله علیه وآله فرو فرستاد:<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۰؛ روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۲۱.</ref> {{متن قرآن|«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیرًا وَالذَّاکرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»}}؛ بىگمان، مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبر و مردان و زنان درستکار و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه بخش، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانى که خداوند را بسیار یاد مىکنند، خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده ساخته است. | ||
+ | |||
+ | این [[آیه]] که به نظر بسیارى از مفسران، [[شأن نزول]] آن در مورد پاسخ به سخن اسماء بوده،<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۴.</ref> تساوى زنان با مردان را در صفات متعالى نشان مىدهد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی. | |
− | * | + | *[[دائرة المعارف قرآن کریم|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، سید علیرضا واسعى، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۶. |
+ | *دانشنامه حج و حرمین شریفین، مدخل "اسماء بنت عمیس". | ||
*زنان اسوه، حسین حسینیان مقدم. | *زنان اسوه، حسین حسینیان مقدم. | ||
سطر ۷۶: | سطر ۷۷: | ||
|رده= دارد | |رده= دارد | ||
}} | }} | ||
− | + | [[Category:اصحاب پیامبر]][[Category:زنان نمونه قرن اول]] | |
− | [[Category:زنان نمونه قرن اول]] | ||
[[Category:زنان راوی حدیث]] | [[Category:زنان راوی حدیث]] | ||
[[Category:وابستگان امام علی علیه السلام]] | [[Category:وابستگان امام علی علیه السلام]] | ||
[[رده: مقاله های مهم]] | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{شناختنامه امام علی (ع)}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۱
«اسماء بنت عُمَیس»، از زنان صحابی و بافضیلت در صدر اسلام است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله او را از زنان بهشتی خواند. اسماء در ابتدا با جعفر بن ابىطالب، ازدواج کرد و با او به حبشه و بعدا به مدینه هجرت نمود و از او صاحب سه فرزند شد. پس از شهادت جعفر در جنگ موته، اسماء به همسرى ابوبکر درآمد و محمد بن ابىبکر را به دنیا آورد. او پس از مرگ ابوبکر، مفتخر به ازدواج با امام على علیهالسلام گردید و از ایشان صاحب دو فرزند شد.
زندگینامه
نام و نسب
نام پدر اسماء «عُمَیس» است و مادرش «خَوْلَه» یا «هند» نام دارد. نسب اسماء از طرف پدر و مادر به قبایل یمنی میرسد. مادر اسماء را به اعتبار دامادهایش برترین زن جهان میدانستند. زیرا رسول خدا (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، جعفر بن ابیطالب (جعفر طیار)، حمزه سیدالشهداء، عباس بن عبدالمطلب، همگی دامادهای او هستند.
ازدواج با جعفر و هجرت به حبشه
اسماء در سالهای نخستین بعثت به ازدواج جعفر بن ابیطالب درآمد و در همان ابتدای دعوت پیامبر(ص) اسلام را پذیرفت و ایمان آورد. او در سال پنجم بعثت به همراه جعفر به حبشه هجرت نمود و در آنجا سه فرزند به نامهای عبدالله، محمد و عَون به دنیا آورد.[۱] عبدالله نخستین فرزند آنان و نخستین مولود مسلمان در حبشه بود. فرزند نجاشی نیز همزمان با فرزند جعفر به دنیا آمد و نجاشی به دلیل دوستیاش با جعفر نام فرزند خود را عبدالله نامید. اسماء علاوه بر فرزند خود، فرزند نجاشی را نیز شیر داد که این مطلب نشان از جایگاه و منزلت اسماء نزد نجاشی و درایت و تلاش اسماء در جهت برقراری رابطه و استحکام آن میان پادشاه حبشه و مهاجران مسلمان دارد.
اسماء در سال هفتم هجری و همزمان با فتح خیبر، همراه با جعفر و دیگر مهاجرانِ حبشه، به مدینه بازگشت. در مدینه بود که با حفصه دختر عمر و همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله ملاقات کرد و سخن تندى از عمر شنید و در جواب وى که گفته بود: ما در هجرت از شما پیشى گرفتهایم، پس به پیامبر سزاوارتریم، خشمگینانه گفت: اى عمر! دروغ گفتى، هرگز چنین نیست. به خدا سوگند! شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله بودید، گرسنگان شما را غذا مىداد و نادانانِ شما را موعظه مىکرد؛ ولى ما در سرزمین حبشه بیگانه و غضب شده و در آزار و ترس بودیم و این، براى خدا و پیامبرش بود آنگاه سوگند یاد کرد که داستان را به عرض پیامبر صلى الله علیه و آله برساند. پیامبر فرمود: هر کس چنین بگوید، دروغ گفته است؛[۲] او به من سزاوارتر از شما نیست؛ براى وى و یارانش هجرتى است؛ ولى براى شما اهل کشتى دو هجرت است؛[۳] هجرتى به نزد نجاشى و هجرتى به سوى من.[۴]
شهادت همسر
اسماء در سال نهم هجری شوهرش جعفر را از دست داد. در برخی روایات چنین آمده که، رسولخدا (ص) پس از آنکه جعفر در سرزمین مُوتَه (منطقهای در ۱۲۰ کیلومتری جنوب «عمان»، پایتخت «اردن») به شهادت رسید، به خانه اسماء آمد، با فرزندان وی مهربانی کرد و آنها را نوازش نمود. اسماء از این کار متوجه یتیمی فرزندانش شد. رسولخدا (ص) از عقل و تیزهوشی اسماء به شگفت آمد و او را از شهادت جعفر آگاه کرد. اسماء در مرگ شوهرش گریه میکرد و صیحه میزد. حضرت فاطمه (س) نیز بر جعفر میگریست و فریاد «واعمّاه» سر میداد. رسولخدا (ص) فرمود: «گریهکنندگان بایستی بر مثل جعفر گریه کنند». اما در عین حال اسماء را به صبر دعوت کرد و او را از تندگویی و به سینهکوفتن نهی کرد و برای تسلی خاطرش فرمود: «جبرئیل برای جعفر دو بال در بهشت از یاقوت قرار داده است». حضرت فاطمه (س) به فرمان رسولخدا (ص) به مدت سه روز نزد اسماء ماند و برای خانواده عزادار جعفر، غذا فراهم میکرد. از این رو در میان مسلمانان سنت شد که سه روز به خانواده عزادار غذا بدهند.[۵]
ازدواج با ابوبکر
اسماء به هنگام جنگ حُنین، با ابوبکر ازدواج کرد و به گفته ابنابیهلال، رسولخدا (ص) وی را به تزویج ابوبکر درآورد. ابوبکر برای جشن و ولیمه عروسی، مردم را دعوت کرد. نقل شده که خانه ابوبکر مقابل خانه عثمان در کوچه بقیع بود و خانهای دیگر کنار مسجد مدینه داشت[۶] که اسماء بنت عُمیس در آن میزیست.[۷]
اسماء در سال دهم هجری در حجةالوداع شرکت کرد و چهار روز مانده به ابتدای ماه ذیقعده، محمدبن ابیبکر را در «ذیالحُلَیفه» یا «بَیداء» بهدنیا آورد که این فرزند بعدها از دوستان اهل بیت و از یاران نزدیک امام علی (علیه السلام) شد و مدتی والی آن حضرت در مصر بود.
اسماء در عصر خلافت
پس از رسولخدا (ص) ابوبکر با نادیده گرفتن حق امام علی (ع) به خلافت رسید. با این وجود، همسرش اسماء همواره در گفتار و کردارش به اهل بیت(ع) گرایش داشت و ارتباط نزدیکی با خانه امیرالمومنین داشت.
همچنین اسماء خدمتگزار و پرستار حضرت فاطمه (س) بود و شاهد آخرین لحظات زندگانی فاطمه (س) نیز بوده است. وی، امامحسن (ع) و امامحسین (ع) را از شهادت مادرشان با خبر کرد،[۸] و طبق وصیت فاطمه (س)، در غسل ایشان با امام علی (ع) همکاری نمود. حضرت فاطمه با نگرانی به وی گفت: آیا آشکارا روی تختهای حمل خواهم شد؟ اسماء گفت: ای دختر رسولخدا (ص) چیزی مانند آنچه در حبشه دیدهام، برایت میسازم. اسماء با استفاده از چوبهای خرمای تازه و تختهای که در اختیار داشت، تابوتی ساخت. حضرت زهرا با دیدن آن لبخندی زد و جز آن روز با لبخند دیده نشد.[۹]
اسماء پس از مرگ ابوبکر، در سال سیزدهم هجری با امام علی (علیه السلام) ازدواج کرد و از ایشان یحیی و عون را به دنیا آورد.[۱۰]
در روزگار خلیفه دوم که بیت المال بر پایه درجات میان مسلمانان قسمت میشد و به زنان مهاجر و شماری دیگر به اندازه فضل و برتری آنان از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ درهم میپرداختند، اسماء بیشترین دریافتی را داشت،[۱۱] که این از فضل و ارجمندی او در نگاه حکومت حکایت دارد.
وفات
درباره زمان درگذشت و مکان دفن اسماء بنت عمیس اختلاف وجود دارد. ذهبی[۱۲] درگذشت او را پس از شهادت امام علی (ع) در رمضان سال ۴۰ ه.ق و برخی دیگر در سال ۳۸ ه.ق میدانند.[۱۳] امروزه صورت قبری به نام اسماء در قبرستان بابالصغیر دمشق وجود دارد. همچنین آرامگاهی در حومه هاشمیه عراق به او منسوب است و در نزدیکی آن، قبر فرزندش یحیی از نسل امام علی (ع) قرار دارد. اما به نقل قوی تر، مرقد او در مدینه و در قبرستان بقیع واقع است.
نقل حدیث
اسماء بنت عمیس از زنان محدثه و راویان حدیث پیامبر اکرم با نقل حدود ۶۰ روایت به شمار میرود. به گفته عَجّاج (م، ۹۰ ق)، او در دوره منع تدوین حدیث، برخی احادیث را جمعآوری کرد. بسیارى از افراد مانند: جعفر شوهر او، عبداللّه و محمد فرزندان او، سعید بن مسیب، عبیداللّه بن رفاعه، ابوبردة ابى موسى، فاطمه دختر حضرت على (ع)، عبداللّه بن عباس، و افراد دیگرى احادیثى را از زبان او بازگو کرده اند. همچنین دانشمندانى مانند: شیخ صدوق، فیض کاشانى، ابن عبدالبر، ابن حجر عسقلانى و دیگران به مقام ارزشمند روایت حدیث اسماء اعتراف نموده اند.
حدیثهایی که از وی در منزلت حضرت علی(ع) رسیده، نشانگر عشق و دلبستگی فراوان او به خاندان رسول خدا است.[۱۴] حدیث ردّ الشمس، که در شأن علی(ع) است، از طریق وی به تفصیل گزارش شده است.[۱۵] همچنین اسماء از کسانی است که از نزول آیه اکمال :«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ»[۱۶] در غدیر خم خبر داده است.
فضایل اسماء
پیامبر خدا (ص) اسماء را از زنان بهشتی خواند و بر صدق ایمان او شهادت داد[۱۷] و از وی و خواهرش با تعبیر خواهرانِ مؤمن یاد کرد.[۱۸]
امام باقر (ع) هم فرموده است: خداوند رحمت کند خواهرانى که اهل بهشت مى باشند و آنها عبارتند از: اسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابى طالب و سلمى دختر عمیس همسر حمزه سیدالشهدا.[۱۹] این دعا نشان میدهد که اسماء تا پایان زندگی بر ایمان خود استوار بود و هیچگاه در لغزشگاههای فکری و سیاسی نلغزید.
سراسر زندگى اسماء دختر عمیس، هجرت و فداکارى و نقل حدیث و خدمات فرهنگى و تربیتى بوده، و آن طور که امام صادق (ع) هم فرموده: محمدبن ابى بکر، فرزند اسماء، نجابت و شخصیت را از مادر خود به ارث برده است.
گفته شده، اسماء که سالها به دور از جمع مسلمانان در حبشه زیسته بود، در دیدار از همسران رسول خدا صلی الله علیه وآله پرسید: آیا تاکنون آیهاى درباره زنان نازل شده است؟ گفتند: نه. وى ناخشنود از این پاسخ، نزد پیامبر اکرم آمد و با صراحت عرض کرد: اى رسول خدا! زنان در نومیدى و زیانکارىاند، چون در قرآن همانند مردان به نیکى یاد نمىشوند. با این سخن، خداوند آیه ۳۵ سوره احزاب را بر پیامبر صلى الله علیه وآله فرو فرستاد:[۲۰] «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیرًا وَالذَّاکرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»؛ بىگمان، مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبر و مردان و زنان درستکار و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه بخش، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانى که خداوند را بسیار یاد مىکنند، خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده ساخته است.
این آیه که به نظر بسیارى از مفسران، شأن نزول آن در مورد پاسخ به سخن اسماء بوده،[۲۱] تساوى زنان با مردان را در صفات متعالى نشان مىدهد.
پانویس
- ↑ طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۱۹.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۲۲۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۴.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۴۳۰.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۲۲۰.
- ↑ المغنی، ابنقدامه، ج ۱۰، ص ۵۱۱.
- ↑ تاریخ المدینة المنورة، ابن شَبّه، ج ۱، ص ۲۴۲.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی، ج ۲، ص ۲۷.
- ↑ کشف الغمّه، ج ۲، ص ۱۲۲
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۵.۱۲۲
- ↑ طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۲۲.۱۲۲
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۳؛ الطبقات، ج۳، ص۲۳۱.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۷
- ↑ ر. ک: مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج ۱، ص ۴۴۱.
- ↑ المناقب، ج۳، ص۲۷۴.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۶، ص۷۷؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۲۶.
- ↑ سوره مائده: آیه ۳
- ↑ طرائف، ابن طاووس، ص ۲۴۹
- ↑ طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۹.
- ↑ خصال، صدوق، ص ۳۶۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۰؛ روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۲۱.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۴.
منابع
- زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی.
- دائرةالمعارف قرآن کریم، سید علیرضا واسعى، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۶.
- دانشنامه حج و حرمین شریفین، مدخل "اسماء بنت عمیس".
- زنان اسوه، حسین حسینیان مقدم.