انذار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«اِنذار»''' از واژگان [[قرآن|قرآنی]] به معنای اطّلاع‌رسانی هشدار دهنده و بیم‌آور توسط [[خداوند]] یا پیامبران او است. برخی از اهداف انذار عبارتند از: بیدار ساختن مردم از [[غفلت]]، دعوت به [[تقوا]]، پرهیز از [[گناه]]، حفظ حریم الهی و اتمام حجّت.
  
به اطّلاع رسانی بیم‌آور انذار گفته می شود.
+
==واژه‌شناسی==
 +
«انذار» مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ، ینْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.<ref>. اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».</ref> لغت‌شناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کرده‌اند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آینده‌ای ترسناک<ref>. نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.</ref>، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد؛<ref>. التبیان، ج ۱، ص ۶۲.</ref> ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».</ref> و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود؛<ref>. الفروق‌اللغویه، ص ۷۸.</ref> پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا می‌سازد.<ref>. التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.</ref>
  
==واژه شناسی==
+
برخی ریشه نذر به‌معنای یاد شده را واژه‌ای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا [[زبان سریانی|سریانی]] دانسته‌اند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ می‌شده است.<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.</ref>
انذار مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ ینْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.<ref>. اقرب الموارد، ج 5، ص 378، «نذر».</ref> لغت‌شناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کرده‌اند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آینده‌ای ترسناک<ref>. نثر طوبی، ج 2، ص 448.</ref>، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد.<ref>. [[التبیان]]، ج 1، ص 62.</ref> ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده<ref>. التحقیق، ج 12، ص 75، «نذر».</ref> و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود<ref>. الفروق‌اللغویه، ص 78.</ref> پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا می‌سازد.<ref>. التحریر والتنویر، ج 11، ص 62.</ref>
 
  
برخی ریشه نذر به‌معنای یاد شده را واژه‌ای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانسته‌اند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ می‌شده است.<ref>. التحقیق، ج 12، ص 75.</ref>
+
این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در [[قرآن کریم]] به‌کار رفته است<ref>. المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.</ref> و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست  و ازاین‌رو یکی از [[اسماء الحسنی|اسمای الهی]] منذر است<ref>. بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.</ref> و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ می‌کنند، از مسئولیت پیامبران به ویژه [[پیامبر اسلام]]، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون به‌کارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از [[عذاب]]، دشواری [[مرگ]]، [[برزخ]]، جهان [[آخرت]]، حسابرسی، [[جهنم|جهنّم]] و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است.
  
این واژه و مشتقّات آن بیش از 124 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است<ref>. المعجم الاحصائی، ج 3، ص 1542.</ref> و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست  و ازاین‌رو یکی از اسمای الهی منذر است<ref>. [[بحارالانوار]]، ج 94، ص 387.</ref>  و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ می‌کنند از مسئولیت پیامبران به ویژه رسول گرامی اسلام، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون به‌کارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از عذاب، دشواری مرگ، برزخ، جهان آخرت، حسابرسی*، جهنّم* و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است.
+
==انذار دهندگان ==
  
==پیامبران، انذارگران الهی:==
+
مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است<ref>. المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵؛ کشف‌الاسرار، ج۱، ص۶۲؛ التبیان، ج ۱، ص ۶۲.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکةٍ إِنَّا کنَّا مُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره دخان|دخان]]/۴۴،۳)، {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ»}}؛ ([[سوره نباء|نبأ]]/۷۸،۴۰)، {{متن قرآن|«فَأَنْذَرْتُکمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»}}؛ ([[سوره لیل|لیل]]/۹۲، ۱۴).
  
مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است<ref>. [[المیزان]]، ج20، ص305؛ کشف‌الاسرار، ج1، ص62؛ التبیان، ج 1، ص 62.</ref>:{{متن قرآن|«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ»}}؛ (دخان/44،3)، {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ»}}؛ (نبأ/78،40)، {{متن قرآن|«فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»}}؛ (لیل/92، 14) انذار در قرآن گاهی به پیامبران از جمله پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به عنوان واسطه الهی (انعام/6،19، 48) و گاهی به جنّ به عنوان واسطه میان پیامبر(صلی الله علیه وآله)و قوم خود (احقاف/46،29) اسناد داده شده است. البته براساس قول خداوند در آیه 122 توبه/9 لازم است از هر فرقه، طایفه‌ای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند:{{متن قرآن|« فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ»}}؛ گفتنی است که به آیات وعید قرآن ازاین‌رو که وسیله‌ای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است.<ref>. مجمع‌البیان، ج 9، ص 283.</ref> (قمر/54،5) در برخی آیات از عذاب* الهی به «نذیر» یاد شده است (ملک/67، 17)، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است.
+
انذار در [[قرآن]] گاهی به پیامبران از جمله [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](صلی الله علیه وآله) به عنوان واسطه الهی ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۹، ۴۸) و گاهی به [[جنّ]] به عنوان واسطه میان پیامبر و قوم خود ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶،۲۹) اسناد داده شده است. البته براساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]]، لازم است از هر فرقه، طایفه‌ای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: {{متن قرآن|« فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ»}}.  
  
اگرچه براساس آیات یاد شده انذار افزون بر پیامبران به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله)در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول وحی و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است:{{متن قرآن|«وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ»}}؛ (انعام/6، 48؛ کهف/18، 56)، {{متن قرآن|«يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ... لِيُنْذِرَ»}}؛ (غافر/ 40، 15)، {{متن قرآن|«وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ»}}؛ (انعام/6، 19)<ref>. همان، ج6، ص537؛ المیزان، ج12، ص90.</ref> و در برخی از آیات هدف بعثت* و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است:{{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ»}}؛ (هود/11،12)، {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ»}}؛(حجّ/22،49 و نیز عنکبوت/29، 50؛ شعراء/26،115) {{متن قرآن|«إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ»}}؛ (سبأ/34،46)، {{متن قرآن|«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ»}}؛ (صافّات/37، 72)، {{متن قرآن|«قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ»}}؛ (احقاف/46، 21) و.... بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت*یافتن است؛ نه بشارت دادن<ref>. المیزان، ج ص 39.</ref> و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار می‌کنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری فطری است، جز آنکه با حجابهای شرک و معصیت پوشانده می‌شود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم می‌آید، ازاین‌رو نزدیک‌ترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.<ref>. المیزان، ج ص 39.</ref> برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانسته‌اند که در بعثت انذار، مقصود مهم‌تر محسوب می‌گردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت* ذکر شده است<ref>. [[منهج الصادقین]]، ج ص 442  443.</ref>:{{متن قرآن|«إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا»}}؛ (فاطر/35، 24 و نیز انعام/6،48؛ کهف/18،56)
+
گفتنی است که به [[آیه|آیات]] وعید قرآن ازاین‌رو که وسیله‌ای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴،۵).<ref>. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۸۳.</ref> در برخی آیات نیز از عذاب الهی به «نذیر» یاد شده است ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۱۷)، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است.
 +
 
 +
اگرچه براساس آیات یاد شده، انذار افزون بر پیامبران، به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول [[وحی]] و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: {{متن قرآن|«وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۴۸)، {{متن قرآن|«یلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ... لِینْذِرَ»}}؛ ([[سوره غافر|غافر]]/ ۴۰، ۱۵)، {{متن قرآن|«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ»}}؛ (انعام/۶، ۱۹)<ref>. همان، ج۶، ص۵۳۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و در برخی از آیات هدف بعثت و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است: {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره هود|هود]]/۱۱،۱۲)، {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنَا لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»}}؛([[سوره حج|حجّ]]/۲۲،۴۹) {{متن قرآن|«إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکمْ»}}؛ ([[سوره سبأ|سبأ]]/۳۴،۴۶).
 +
 
 +
بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است نه بشارت دادن؛<ref>. المیزان، ج ۷، ص ۳۹.</ref> و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار می‌کنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری [[فطرت|فطری]] است، جز آنکه با حجابهای [[شرک]] و [[معصیت]] پوشانده می‌شود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم می‌آید، ازاین‌رو نزدیک‌ترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.<ref>. المیزان، ج ۷، ص ۳۹.</ref> برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانسته‌اند که در بعثت انذار، مقصود مهم‌تر محسوب می‌گردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است<ref>. منهج الصادقین، ج ۷، ص ۴۴۲-۴۴۳.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۲۴).
  
 
==اهداف انذار==
 
==اهداف انذار==
  
1. راهیابی به حقیقت:
+
'''۱. راهیابی به حقیقت:'''
 +
 
 +
راهیابی گروهی که پیش از [[پیامبر اسلام]] (صلی الله علیه وآله) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبوده‌اند، از اهداف انذار معرفی شده است: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ»}}؛ ([[سوره سجده|سجده]]/ ۳۲، ۳).
 +
 
 +
'''۲. یادآوری حقایق از یاد رفته:'''
  
راهیابی گروهی که پیش از پیامبر(صلی الله علیه وآله) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبوده‌اند از اهداف انذار معرفی شده است:{{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ»}}؛ (سجده/ 32، 3)
+
هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب [[غفلت]]، ایجاد زمینه [[عبرت]] آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:{{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ»}}؛ ([[سوره قصص|قصص]]/۲۸، ۴۶) انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله [[قرآن]] صورت می‌گیرد: {{متن قرآن|«وَلِینْذَرُوا بِهِ...  وَلِیذَّکرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»}}؛ ([[سوره ابراهیم|ابراهیم]]/۱۴، ۵۲) و سرانجام تذکر، رستگاری است: {{متن قرآن|«...وَاذْکرُوا...لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»}}؛ ([[سوره اعراف|اعراف]]/۷، ۶۹).
  
2. یادآوری حقایق از یاد رفته:
+
'''۳. تقوا و دوری از گناه:'''
  
هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب غفلت، ایجاد زمینه عبرت آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:{{متن قرآن|«لِتُنذِرَ قَومًا ما اَتهُم مِن نَذیر مِن قَبلِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرون»}}؛ (قصص/28، 46) انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله قرآن صورت می‌گیرد:{{متن قرآن|«ولِیُنذَروا بِهِ... ولِیَذَّکَّرَ اُولُوا الاَلبب»}}؛ (ابراهیم/14، 52) و سرانجام تذکر، رستگاری است:{{متن قرآن|«... واذکُرُوا... لَعَلَّکُم تُفلِحون»}}؛ (اعراف/7، 69)
+
پیشه ساختن [[تقوا]] و نگاهداشتن نفس در برابر [[گناه]]، از اهداف مهم انذار بیان شده است: {{متن قرآن|«إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ... وَاتَّقُوهُ »}}؛ ([[سوره نوح|نوح]]/ ۷۱، ۲-۳)، {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ... لَعَلَّهُمْ یتَّقُونَ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۵۱). قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است<ref>. مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۱۲۶.</ref>: {{متن قرآن|«فَلَوْلَا نَفَرَ... لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»}}؛ ([[سوره توبه|توبه]]/۹،۱۲۲).
  
3. تقوا و دوری از گناه:
+
'''۴. نیل به رحمت الهی:'''
  
پیشه ساختن تقوا و نگاهداشتن نفس در برابر گناه* از اهداف مهم انذار بیان شده است:{{متن قرآن|«اِنّی لَکُم نَذیرٌ... واتَّقوه»}}؛ (نوح/ 71، 1  2)، {{متن قرآن|«واَنذِر بِهِ الَّذینَ... لَعَلَّهُم یَتَّقون»}}؛ (انعام/6، 51)، {{متن قرآن|«لِیُنذِرَکُم ولِتَتَّقوا»}}؛ (اعراف/7،63؛ نحل/16،2) قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است<ref>. مجمع‌البیان، ج 5، ص 126.</ref>:{{متن قرآن|«فَلَولا نَفَرَ... لِیُنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرون»}}؛ (توبه/9،122)
+
انذار زمینه‌ساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است: {{متن قرآن|«لِینْذِرَکمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»}}؛ ([[سوره اعراف|اعراف]]/ ۷،۶۳).
  
4. نیل به رحمت الهی:
+
'''۵. نگاهداشت حریم الهی:'''
  
انذار زمینه‌ساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است:{{متن قرآن|«لِیُنذِرَکُم و لِتَتَّقوا ولَعَلَّکُم تُرحَمون»}}؛ (اعراف/ 7،63)
+
دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرک‌آمیز، متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است: {{متن قرآن|«أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»}}؛ ([[سوره نحل|نحل]]/۱۶، ۲).
  
5. نگاهداشت حریم الهی:
+
'''۶. اتمام حجت:'''
  
دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرک‌آمیز متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است:{{متن قرآن|«اَن اَنذِروا اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنا فَاتَّقون»}}؛ (نحل/16، 2)
+
هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: {{متن قرآن|«رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکیمًا»}}؛ ([[سوره نساء|نساء]]/۴، ۱۶۵) و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ...  فَیقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِک وَنَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»}}؛ ([[سوره قصص|قصص]]/۲۸، ۴۷). همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهنده‌ای برانگیخته نگردید: {{متن قرآن|«یا أَهْلَ الْکتَابِ... أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره مائده|مائده]]/۵،۱۹)، بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش [[عذاب]] نازل نمی‌کند: {{متن قرآن|«وَمَا أَهْلَکنَا مِنْ قَرْیةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ *ذِکرَىٰ»}}؛ ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۲۰۸) و در روز [[قیامت]] برای تقریر و اعتراف گرفتن از [[جنّ]] و [[انسان|انس]] پرسیده می‌شود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: {{متن قرآن|«یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَٰذَا»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۳۰) و خزانه‌داران [[جهنّم]] نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز می‌پرسند: {{متن قرآن|« کلَّمَا أُلْقِی فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِکمْ نَذِیرٌ *قَالُوا بَلَىٰ»}}؛ ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۸-۹) و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک می‌خواهند پاسخ داده می‌شود: آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: {{متن قرآن|«أَوَلَمْ نُعَمِّرْکمْ مَا یتَذَکرُ فِیهِ مَنْ تَذَکرَ وَجَاءَکمُ النَّذِیرُ»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۳۷).
  
6. اتمام حجت:
+
==گستره انذار==
  
هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد:{{متن قرآن|«رُسُلاً مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ لِئَلاَّ یَکونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ و کانَ اللّهُ عَزیزًا حَکیما»}}؛ (نساء/4، 165) و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم:{{متن قرآن|«لِتُنذِر... فَیَقولوا رَبَّنا لَولا اَرسَلتَ اِلَینا رَسولاً فَنَتَّبِعَ ءایتِکَ و نَکونَ مِنَ المُؤمِنین»}}؛ (قصص/28، 47) یا دچار ذلت عذاب نشویم (طه/20، 143)؛ همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهنده‌ای برانگیخته نگردید:{{متن قرآن|«یاَهلَ الکِتبِ... اَن تَقولوا ما جاءَنا مِن بَشیر و لا نَذیر فَقَد جاءَکُم بَشیرٌ و نَذیرٌ»}}؛ (مائده/5،19بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش عذاب نازل نمی‌کند:{{متن قرآن|«وما اَهلَکنا مِن قَریَة اِلاّ لَها مُنذِرون * ذِکری»}}؛ (شعراء/26، 208) و در روز قیامت برای تقریر و اعتراف گرفتن از جنّ و انس پرسیده می‌شود:آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند:{{متن قرآن|«یمَعشَرَ الجِنِّ والاِنسِ اَلَم یَأتِکُم رُسُلٌ مِنکُم... و یُنذِرونَکُم لِقاءَ یَومِکُم هذا»}}؛ (انعام/6،130) و خزانه‌داران جهنّم نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز می‌پرسند:{{متن قرآن|«کُلَّما اُلقِیَ فیها فَوجٌ سَاَلَهُم خَزَنَتُها اَلَم یَأتِکُم نَذیر * قالوا بَلی»}}؛ (ملک/67، 8  9 و زمر/39، 71) و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک می‌خواهند پاسخ داده می‌شود:آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند:{{متن قرآن|«اَوَ لَم نُعَمِّرکُم ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَن تَذَکَّرَ وجاءَکُمُ النَّذیر»}}؛ (فاطر/35، 37) ( => اتمام حجّت)
+
براساس آیات بسیاری در [[قرآن]]، انذار، همه امّتها و همه افراد را در بر می‌گیرد: {{متن قرآن|«وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۲۴)، {{متن قرآن|«أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ »}}؛ ([[سوره یونس|یونس]]/۱۰، ۲) به گفته مفسران، مفاد [[آیه]] فوق آن است که برای هر امتی فرستاده‌ای<ref>. جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۵۶.</ref> و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.<ref>. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴.</ref> عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه [[جن|جنیان]] را نیز شامل می‌شود: {{متن قرآن|«یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۱۳۰)، {{متن قرآن|«وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیک نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ...وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶، ۲۹). به گفته برخی مفسران کلمه {{متن قرآن|«مِنْکمْ»}} در آیه ۱۳۰ انعام، به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.<ref>. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref> برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کرده‌اند.<ref>. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref>  
  
==گستره انذار:==
+
به گفته صاحب [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته می‌شود و هیچ امّتی بدون منذر نمی‌ماند (فاطر/۳۵، ۲۴) و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد شده و امر ایشان به خداوند واگذار شده است. بر این اساس، انذار گرچه عام است، ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.<ref>. المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸.</ref>
  
برابر آیات بسیاری انذار همه امّتها و همه افراد را در بر می‌گیرد:{{متن قرآن|«واِن مِن اُمَّة اِلاّ خَلا فیها نَذیر»}}؛ (فاطر،35، 24)، {{متن قرآن|«اَن اَنذِرِ النّاس»}}؛ (یونس/10، 2؛ ابراهیم/14، 44؛ رعد/13، 7؛ فرقان/25، 51) به گفته مفسران مفاد آیه فوق آن است که برای هر امتی فرستاده‌ای<ref>. [[جامع‌البیان]]، مج 12، ج 22، ص 156.</ref> و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.<ref>. تفسیر قمی، ج 2، ص 24.</ref> عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه جنیان را نیز شامل می‌شود:{{متن قرآن|«یمَعشَرَ الجِنِّ والاِنسِ اَلَم یَأتِکُم رُسُلٌ مِنکُم... و یُنذِرونَکُم»}}؛ (انعام/6، 130)، {{متن قرآن|«واِذ صَرَفنا اِلَیکَ نَفَرًا مِنَ الجِنِّ... ولّوا إلی قومهم منذرین»}}؛ (احقاف/46، 29) به گفته برخی مفسران کلمه{{متن قرآن|«مِنْکُم»}}؛ در آیه 130 انعام/6 به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.<ref>. کشف الاسرار، ج 3، ص 493.</ref> برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کرده‌اند.<ref>. کشف الاسرار، ج 3، ص 493.</ref> به گفته المیزان عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته می‌شود و هیچ امّتی بدون منذر نمی‌ماند (فاطر/35، 24) و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد و امر ایشان به خداوند واگذار شده است، بر این اساس انذار، گرچه عام است؛ ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.<ref>. المیزان، ج 17، ص 38.</ref>
+
هرچند انذار برای همگان لازم و سودمند است، امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینه‌های تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قوی‌تر، نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است:
  
گرچه انذار برای همگان لازم و سودمند است؛ امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینه‌های تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قوی‌تر نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است:
+
گروه نخست همچون خداترسان: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ »}}؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناک‌اند: {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یخْشَاهَا»}}، ([[سوره نازعات|نازعات]]/۷۹، ۴۵)، زندگان (زنده دلان): {{متن قرآن|«لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیا»}}؛ ([[سوره یس|یس]]/۳۶،۷۰)، پیروان قرآن<ref>. المیزان، ج ۱۷، ص ۶۶.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»}}؛ (یس/۳۶، ۱۱) و بر پا دارندگان [[نماز]]: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ ... وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ»}}؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) هستند.
  
گروه نخست همچون خداترسان:{{متن قرآن|«اِنَّما تُنذِرُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیب»}}؛ (فاطر/35، 18؛ یس/36، 11) و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناک‌اند:{{متن قرآن|«اِنَّما اَنتَ مُنذِرُ مَن یَخشها»}}، (نازعات/79، 45)، {{متن قرآن|«واَنذِر بِهِ الَّذینَ یَخافونَ اَن یُحشَرُوا اِلی رَبِّهِم»}}؛ (انعام/6، 51زندگان (زنده دلان):{{متن قرآن|«لینذر من کان حیًّا»}}؛ (یس/36،70پیروان قرآن<ref>. المیزان، ج 17، ص 66.</ref>:{{متن قرآن|«اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»}}؛ (یس/36، 11) و بر پا دارندگان نماز:{{متن قرآن|«اِنَّما تُنذِرُ... واَقاموا الصَّلوة»}}؛ (فاطر/35، 18)
+
و دسته دوم مانند غافلان: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ»}}؛ (یس/۳۶، ۶)، لجبازان و جدال پیشگان: {{متن قرآن|«وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا»}}؛ ([[سوره مریم|مریم]]/۱۹،۹۷ستمگران:{{متن قرآن|« لِینْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا»}} ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶، ۱۲و کسانی که برای خدا فرزند قائل شده‌اند: {{متن قرآن|«وَینْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا»}}؛ ([[سوره کهف|کهف]]/۱۸، ۴) می باشند.  
  
دسته دوم مانند غافلان:{{متن قرآن|«لِتُنذِرَ قَومًا ما اُنذِرَ ءاباؤُهُم فَهُم غفِلون»}}؛ (یس/36، 6 و نیز قصص/28، 46؛ سجده/32، 3؛ سبأ/34، 44)، لجبازان و جدال پیشگان:{{متن قرآن|«وتُنذِرَ بِهِ قَومًا لُدّا»}}؛ (مریم/19،97)، ستمگران:{{متن قرآن|«لِیُنذِرَ الَّذینَ ظَلَموا»}}؛(احقاف/46، 12)، وکسانی که برای خدا فرزند قائل شده‌اند:{{متن قرآن|«ویُنذِرَ الَّذینَ قالوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدا»}}؛ (کهف/18، 4) بدون تردید این‌گونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب می‌گردد.<ref>. همان، ج ص 98.</ref>
+
بدون تردید این‌گونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب می‌گردد.<ref>. همان، ج ۷، ص ۹۸.</ref>
  
 
==متعلّق انذار==
 
==متعلّق انذار==
 +
برخی مواردی که در [[قرآن|قرآن کریم]] مورد انذار قرار گرفته عبارتند از:
  
1. شرک:
+
'''۱. شرک:'''
  
در قرآن کریم شرک به عنوان مهم‌ترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است:{{متن قرآن|«یُنَزِّلُ المَلئِکَةَ... اَن اَنذِروا اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنا»}}؛ (نحل/16، 2 و نیز فصّلت/41، 13) این پیام اصیل به طور خاص از زبان حضرت هود:{{متن قرآن|«و قَد خَلَتِ النُّذُرُ... اَلاّ تَعبُدوا اِلاَّ اللّهَ»}}؛ (احقاف/ 46،21)، حضرت نوح:{{متن قرآن|«اِنّی لَکُم نَذیرٌ مُبین * اَنِ اعبُدُوا اللّه»}}؛ (نوح/71، 2  3) و پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله):{{متن قرآن|«اَلاّ تَعبُدوا اِلاَّ اللّهَ اِنَّنی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ»}}؛ (هود/11، 2)، {{متن قرآن|«ولا تَجعَلوا مَعَ اللّهِ اِلهًا ءاخَرَ اِنّی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ مُبین »}}؛ (ذاریات/51،51) بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است. (کهف/ 18، 5)
+
در قرآن کریم [[شرک]] به عنوان مهم‌ترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به [[توحید]] در همه ابعاد آن همراه شده است: {{متن قرآن|«ینَزِّلُ الْمَلَائِکةَ...أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا»}}؛ ([[سوره نحل|نحل]]/۱۶، ۲). این پیام اصیل به طور خاص از زبان [[حضرت هود علیه السلام|حضرت هود]]: {{متن قرآن|« وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»}}؛ ([[سوره احقاف|احقاف]]/ ۴۶،۲۱[[حضرت نوح]]: {{متن قرآن|« إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ *أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»}}؛ ([[سوره نوح|نوح]]/۷۱، ۲-۳) و [[پیامبر اسلام]] (صلی الله علیه وآله): {{متن قرآن|«أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره هود|هود]]/۱۱، ۲) بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است ([[سوره کهف|کهف]]/ ۱۸، ۵).
  
2. عذاب اخروی:
+
'''۲. عذاب اخروی:'''
  
متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است:{{متن قرآن|«اِنّا اَنذَرنکُم عَذابًا قَریبًا»}}؛ (نبأ/78، 40)، {{متن قرآن|«اَنذِرِ النّاسَ یَومَ یَأتیهِمُ العَذابُ»}}؛ (ابراهیم/14، 44؛ نوح/71، 1؛ سبأ/36، 46؛ کهف/18، 2؛ هود/11، 3) در آیات فراوانی انذار به روز قیامت با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله:{{متن قرآن|«واَنذِرهُم یَومَ الحَسرَة»}}؛ (مریم/19، 39)، {{متن قرآن|«واَنذِرهُم یَومَ الاَزِفَة»}}؛ (غافر/40،18)،{{متن قرآن|«لِیُنذِرَ یَومَ التَّلاق»}}؛ (غافر/40،15)، {{متن قرآن|«تُنذِرَ یَومَ الجَمع»}}؛ (شوری/42،7)، {{متن قرآن|«یُنذِرونَکُم لِقاءَ یَومِکُم هذا»}}، (زمر/39، 71؛ انعام/6، 130)
+
متعلّق انذار در برخی آیات [[عذاب]] اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید [[آخرت]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ عَذَابًا قَرِیبًا»}}؛ ([[سوره نبأ|نبأ]]/۷۸، ۴۰)، {{متن قرآن|«أَنْذِرِ النَّاسَ یوْمَ یأْتِیهِمُ الْعَذَابُ»}}؛ ([[سوره ابراهیم|ابراهیم]]/۱۴، ۴۴). در آیات فراوانی انذار به روز [[قیامت]] با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله: {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ»}}؛ ([[سوره مریم|مریم]]/۱۹، ۳۹)، {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْآزِفَةِ»}}؛ ([[سوره غافر|غافر]]/۴۰،۱۸).
  
3. عذاب دنیوی:
+
'''۳. عذاب دنیوی:'''
  
{{متن قرآن|«اَنذَرتُکُم صعِقَةً مِثلَ صعِقَةِ عاد و ثَمود»}}؛ (فصّلت/41، 12)، {{متن قرآن|«اَم اَمِنتُم مَن فِی السَّماءِ اَن یُرسِلَ عَلَیکُم حاصِبًا فَسَتَعلَمونَ کَیفَ نَذیر»}}؛ (ملک/67، 17)، {{متن قرآن|«ولَقَد اَنذَرَهُم بَطشَتَنا»}}، (قمر/54،36)
+
{{متن قرآن|«أَنْذَرْتُکمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ»}}؛ ([[سوره فصلت|فصّلت]]/۴۱، ۱۳)، {{متن قرآن|«أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یرْسِلَ عَلَیکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیفَ نَذِیرِ»}}؛ ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۱۷)، {{متن قرآن|«وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا»}}، ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴،۳۶).
  
==وسایل و مقارنات انذار:==
+
==وسایل و ملزومات انذار==
  
 
فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که می‌توان برخی از آنها را وسایل انذار دانست:
 
فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که می‌توان برخی از آنها را وسایل انذار دانست:
  
1. زبان روشن:
+
'''۱. زبان روشن:'''
 
 
{{متن قرآن|«لِتَکونَ مِنَ المُنذِرین * بِلِسان عَرَبیّ مُبین»}}، (شعراء/26، 194  195 و نیز احقاف/46، 12)<ref>. الکشاف، ج 3، ص 335.</ref>
 
 
 
2. قرآن:
 
  
در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:{{متن قرآن|«واوحِیَ اِلَیَّ هذا القُرءانُ لاُِنذِرَکُم بِهِ...»}}؛ (انعام/6،19 و نیز اعراف/7،2؛ مریم/19،97؛ فرقان/25، 1؛ انعام/6، 92) براساس روایتی از پیامبر قرآن 4 بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.<ref>. بحار الانوار، ج35، ص 356.</ref>
+
{{متن قرآن|« لِتَکونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ *بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ»}} ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۱۹۴-۱۹۵ و نیز [[احقاف]]/۴۶، ۱۲).<ref>. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۵.</ref>
  
3. اخبار حکمت‌آمیز و رسا:
+
'''۲. قرآن کریم:'''
  
{{متن قرآن|«ولَقَد جاءَهُم مِنَ الاَنباءِ ما فیهِ مُزدَجَر * حِکمَةٌ بلِغَةٌ فَما تُغنِ النُّذُر»}}؛ (قمر/54، 4  5) برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه {{متن قرآن|«مُبَشِّرًا و نَذیرا... و سِراجًا مُنیرا»}}؛ (احزاب/33، 45  46) را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانسته‌اند.<ref>. التفسیر الکبیر، ج 25، ص 217.</ref>
+
در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:{{متن قرآن|«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ...»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۹؛ [[سوره مریم|مریم]]/۱۹،۹۷) براساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.<ref>. بحار الانوار، ج۳۵، ص ۳۵۶.</ref>
  
در برخی از آیات نیز به مقارنات انذار اشاره شده است:
+
'''۳. اخبار حکمت‌آمیز و رسا:'''
  
1. حفظ طهارت و آراستگی ظاهر:
+
{{متن قرآن|«وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ * حِکمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ»}}؛ ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴، ۴-۵). برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه {{متن قرآن|«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا... وَ سِرَاجًا مُنِیرًا»}}؛ ([[سوره احزاب|احزاب]]/۳۳، ۴۵-۴۶) را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانسته‌اند.<ref>. التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۷.</ref>در برخی از آیات نیز به مقارنات و ملزومات انذار اشاره شده است:
  
{{متن قرآن|«قُم فَاَنذِر... و ثیابَکَ فَطَهِّر»}}؛ (مدثّر/74، 2، 4)
+
'''۱. حفظ طهارت و آراستگی ظاهر:'''
  
2. فروتنی در برابر پیروان:
+
{{متن قرآن|«قُمْ فَأَنْذِرْ... وَثِیابَک فَطَهِّرْ»}}؛ ([[سوره مدثر|مدثّر]]/۷۴، ۲، ۴)
  
{{متن قرآن|«واَنذِر... واخفِض جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنین»}}؛ (شعراء/26، 214  215)
+
'''۲. فروتنی در برابر پیروان:'''
  
3. عدم طرد پابرهنگان:
+
{{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ ... وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»}}؛ ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۲۱۴-۲۱۵)
  
{{متن قرآن|«واَنذِر... ولا تَطرُدِ الَّذینَ یَدعونَ رَبَّهُم...»}}؛ (انعام/6، 51  52)<ref>. فی ظلال القرآن، ج 2، ص 1099.</ref>، بر همین اساس پیامبر می‌فرماید:{{متن قرآن|«و ما اَنَا بِطارِدِ المُؤمِنین * اِن اَنَا اِلاّ نَذیرٌ مُبین»}}؛ (شعراء/26، 114  115)
+
'''۳. عدم طرد پابرهنگان:'''
  
4. عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان:
+
{{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ ... وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ...»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۵۱-۵۲)<ref>. فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۹۹.</ref>، بر همین اساس پیامبر می‌فرماید:{{متن قرآن|«وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ *إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ»}}؛ (شعراء/۲۶، ۱۱۴-۱۱۵)
  
{{متن قرآن|«واَنذِر عَشیرَتَکَ... فَاِن عَصَوکَ فَقُل اِنّی بَریءٌ مِمّا تَعمَلون»}}؛ (شعراء/26، 214  216)<ref>. [[مجمع‌البیان]]، ج 7، ص 322.</ref>
+
'''۴. عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان:'''
  
5. همراهی انذار با تبشیر:
+
{{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَک...فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»}}؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۶)<ref>. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۲۲.</ref>
  
{{متن قرآن|«مُبَشِّرًا ونَذیرا»}}؛ (اسراء/17، 105؛ فرقان/25،56؛ احزاب/33،45؛ فتح/48،8)، {{متن قرآن|«مبشّرین ومنذرین»}}؛ (بقره/2، 213؛ نساء/4، 165؛ انعام/6، 48؛ کهف/18، 56) برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کرده‌اند.<ref>. المیزان، ج 20، ص 80.</ref> همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را به‌کار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش قائد یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد سائق یعنی راندن از پشت سر دانسته‌اند.<ref>. مجموعه آثار، ج 16، ص 154، «سیره نبوی».</ref> برخی با اشاره به اینکه انگیزه‌های انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم می‌شود نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کرده‌اند.<ref>. پیام قرآن، ج 7، ص 29.</ref> از گفته التحقیق استفاده می‌شود که کارکرد بشارت ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.<ref>. التحقیق، ج 12، ص 75  76، «بشر».</ref> برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمی‌کند نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانسته‌اند که به صورت تازیانه بر ارواح بی‌درد گمراهان چنان فرود می‌آید که هر قابلی را به حرکت درمی‌آورد.<ref>. نمونه، ج 9، ص 69.</ref> به گفته المیزان تبشیر و انذار برای متوسطان صورت می‌پذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچ‌گونه تعلّقی به غیر خدا، مانند ثواب و عقاب ندارند.<ref>. المیزان، ج 3، ص 157.</ref>
+
'''۵. همراهی انذار با تبشیر:'''
  
 +
{{متن قرآن|«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا»}}؛ ([[سوره اسراء|اسراء]]/۱۷، ۱۰۵)، {{متن قرآن|«مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره بقره|بقره]]/۲، ۲۱۳) برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کرده‌اند.<ref>. المیزان، ج ۲۰، ص ۸۰.</ref> همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را به‌کار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش «قائد» یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد «سائق» یعنی راندن از پشت سر دانسته‌اند.<ref>. مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۵۴، «سیره نبوی».</ref> برخی با اشاره به اینکه انگیزه‌های انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم می‌شود، نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کرده‌اند.<ref>. پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۹.</ref> از گفته صاحب «[[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|التحقیق]]» استفاده می‌شود که کارکرد بشارت، ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵-۷۶، «بشر».</ref> برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمی‌کند، نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانسته‌اند که به صورت تازیانه بر ارواح بی‌درد گمراهان چنان فرود می‌آید که هر قابلی را به حرکت درمی‌آورد.<ref>. تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۶۹.</ref> به گفته صاحب «[[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]» تبشیر و انذار برای متوسطان صورت می‌پذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچ‌گونه تعلّقی به غیر خدا، مانند [[ثواب]] و عقاب ندارند.<ref>. المیزان، ج ۳، ص ۱۵۷.</ref>
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
{{پانویس}}  
+
{{پانویس}}  
 
+
==منابع==
==منبع==
+
* [http://maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/46.htm دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، مدخل "انذار"].
دائره المعارف قرآن کریم، ج4، مدخل انذار [http://maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/46.htm]
+
[[رده:واژگان قرآنی]][[رده:معارف قرآن]]
 
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۵

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اِنذار» از واژگان قرآنی به معنای اطّلاع‌رسانی هشدار دهنده و بیم‌آور توسط خداوند یا پیامبران او است. برخی از اهداف انذار عبارتند از: بیدار ساختن مردم از غفلت، دعوت به تقوا، پرهیز از گناه، حفظ حریم الهی و اتمام حجّت.

واژه‌شناسی

«انذار» مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ، ینْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.[۱] لغت‌شناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کرده‌اند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آینده‌ای ترسناک[۲]، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد؛[۳] ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده[۴] و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود؛[۵] پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا می‌سازد.[۶]

برخی ریشه نذر به‌معنای یاد شده را واژه‌ای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانسته‌اند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ می‌شده است.[۷]

این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن کریم به‌کار رفته است[۸] و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست و ازاین‌رو یکی از اسمای الهی منذر است[۹] و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ می‌کنند، از مسئولیت پیامبران به ویژه پیامبر اسلام، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون به‌کارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از عذاب، دشواری مرگ، برزخ، جهان آخرت، حسابرسی، جهنّم و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است.

انذار دهندگان

مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است[۱۰]: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکةٍ إِنَّا کنَّا مُنْذِرِینَ»؛ (دخان/۴۴،۳)، «إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ»؛ (نبأ/۷۸،۴۰)، «فَأَنْذَرْتُکمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»؛ (لیل/۹۲، ۱۴).

انذار در قرآن گاهی به پیامبران از جمله پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به عنوان واسطه الهی (انعام/۶،۱۹، ۴۸) و گاهی به جنّ به عنوان واسطه میان پیامبر و قوم خود (احقاف/۴۶،۲۹) اسناد داده شده است. البته براساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه، لازم است از هر فرقه، طایفه‌ای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: « فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ».

گفتنی است که به آیات وعید قرآن ازاین‌رو که وسیله‌ای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است (قمر/۵۴،۵).[۱۱] در برخی آیات نیز از عذاب الهی به «نذیر» یاد شده است (ملک/۶۷، ۱۷)، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است.

اگرچه براساس آیات یاد شده، انذار افزون بر پیامبران، به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول وحی و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: «وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»؛ (انعام/۶، ۴۸)، «یلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ... لِینْذِرَ»؛ (غافر/ ۴۰، ۱۵)، «وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ»؛ (انعام/۶، ۱۹)[۱۲] و در برخی از آیات هدف بعثت و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است: «إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ»؛ (هود/۱۱،۱۲)، «إِنَّمَا أَنَا لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»؛(حجّ/۲۲،۴۹) «إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکمْ»؛ (سبأ/۳۴،۴۶).

بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است نه بشارت دادن؛[۱۳] و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار می‌کنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری فطری است، جز آنکه با حجابهای شرک و معصیت پوشانده می‌شود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم می‌آید، ازاین‌رو نزدیک‌ترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.[۱۴] برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانسته‌اند که در بعثت انذار، مقصود مهم‌تر محسوب می‌گردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است[۱۵]: «إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا»؛ (فاطر/۳۵، ۲۴).

اهداف انذار

۱. راهیابی به حقیقت:

راهیابی گروهی که پیش از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبوده‌اند، از اهداف انذار معرفی شده است: «لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ»؛ (سجده/ ۳۲، ۳).

۲. یادآوری حقایق از یاد رفته:

هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب غفلت، ایجاد زمینه عبرت آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ»؛ (قصص/۲۸، ۴۶) انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله قرآن صورت می‌گیرد: «وَلِینْذَرُوا بِهِ... وَلِیذَّکرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»؛ (ابراهیم/۱۴، ۵۲) و سرانجام تذکر، رستگاری است: «...وَاذْکرُوا...لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»؛ (اعراف/۷، ۶۹).

۳. تقوا و دوری از گناه:

پیشه ساختن تقوا و نگاهداشتن نفس در برابر گناه، از اهداف مهم انذار بیان شده است: «إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ... وَاتَّقُوهُ »؛ (نوح/ ۷۱، ۲-۳)، «وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ... لَعَلَّهُمْ یتَّقُونَ»؛ (انعام/۶، ۵۱). قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است[۱۶]: «فَلَوْلَا نَفَرَ... لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»؛ (توبه/۹،۱۲۲).

۴. نیل به رحمت الهی:

انذار زمینه‌ساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است: «لِینْذِرَکمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»؛ (اعراف/ ۷،۶۳).

۵. نگاهداشت حریم الهی:

دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرک‌آمیز، متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است: «أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»؛ (نحل/۱۶، ۲).

۶. اتمام حجت:

هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکیمًا»؛ (نساء/۴، ۱۶۵) و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: «لِتُنْذِرَ... فَیقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِک وَنَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (قصص/۲۸، ۴۷). همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهنده‌ای برانگیخته نگردید: «یا أَهْلَ الْکتَابِ... أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ»؛ (مائده/۵،۱۹)، بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش عذاب نازل نمی‌کند: «وَمَا أَهْلَکنَا مِنْ قَرْیةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ *ذِکرَىٰ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۰۸) و در روز قیامت برای تقریر و اعتراف گرفتن از جنّ و انس پرسیده می‌شود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَٰذَا»؛ (انعام/۶،۱۳۰) و خزانه‌داران جهنّم نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز می‌پرسند: « کلَّمَا أُلْقِی فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِکمْ نَذِیرٌ *قَالُوا بَلَىٰ»؛ (ملک/۶۷، ۸-۹) و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک می‌خواهند پاسخ داده می‌شود: آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: «أَوَلَمْ نُعَمِّرْکمْ مَا یتَذَکرُ فِیهِ مَنْ تَذَکرَ وَجَاءَکمُ النَّذِیرُ»؛ (فاطر/۳۵، ۳۷).

گستره انذار

براساس آیات بسیاری در قرآن، انذار، همه امّتها و همه افراد را در بر می‌گیرد: «وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ»؛ (فاطر/۳۵، ۲۴)، «أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ »؛ (یونس/۱۰، ۲) به گفته مفسران، مفاد آیه فوق آن است که برای هر امتی فرستاده‌ای[۱۷] و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.[۱۸] عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه جنیان را نیز شامل می‌شود: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ»؛ (انعام/۶، ۱۳۰)، «وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیک نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ...وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ»؛ (احقاف/۴۶، ۲۹). به گفته برخی مفسران کلمه «مِنْکمْ» در آیه ۱۳۰ انعام، به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.[۱۹] برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کرده‌اند.[۲۰]

به گفته صاحب المیزان، عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته می‌شود و هیچ امّتی بدون منذر نمی‌ماند (فاطر/۳۵، ۲۴) و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد شده و امر ایشان به خداوند واگذار شده است. بر این اساس، انذار گرچه عام است، ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.[۲۱]

هرچند انذار برای همگان لازم و سودمند است، امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینه‌های تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قوی‌تر، نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است:

گروه نخست همچون خداترسان: «إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ »؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناک‌اند: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یخْشَاهَا»، (نازعات/۷۹، ۴۵)، زندگان (زنده دلان): «لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیا»؛ (یس/۳۶،۷۰)، پیروان قرآن[۲۲]: «إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»؛ (یس/۳۶، ۱۱) و بر پا دارندگان نماز: «إِنَّمَا تُنْذِرُ ... وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ»؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) هستند.

و دسته دوم مانند غافلان: «لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ»؛ (یس/۳۶، ۶)، لجبازان و جدال پیشگان: «وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا»؛ (مریم/۱۹،۹۷)، ستمگران:« لِینْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا» (احقاف/۴۶، ۱۲)، و کسانی که برای خدا فرزند قائل شده‌اند: «وَینْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا»؛ (کهف/۱۸، ۴) می باشند.

بدون تردید این‌گونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب می‌گردد.[۲۳]

متعلّق انذار

برخی مواردی که در قرآن کریم مورد انذار قرار گرفته عبارتند از:

۱. شرک:

در قرآن کریم شرک به عنوان مهم‌ترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است: «ینَزِّلُ الْمَلَائِکةَ...أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا»؛ (نحل/۱۶، ۲). این پیام اصیل به طور خاص از زبان حضرت هود: « وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»؛ (احقاف/ ۴۶،۲۱)، حضرت نوح: « إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ *أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»؛ (نوح/۷۱، ۲-۳) و پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله): «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ»؛ (هود/۱۱، ۲) بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است (کهف/ ۱۸، ۵).

۲. عذاب اخروی:

متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است: «إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ عَذَابًا قَرِیبًا»؛ (نبأ/۷۸، ۴۰)، «أَنْذِرِ النَّاسَ یوْمَ یأْتِیهِمُ الْعَذَابُ»؛ (ابراهیم/۱۴، ۴۴). در آیات فراوانی انذار به روز قیامت با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله: «وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ»؛ (مریم/۱۹، ۳۹)، «وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْآزِفَةِ»؛ (غافر/۴۰،۱۸).

۳. عذاب دنیوی:

«أَنْذَرْتُکمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ»؛ (فصّلت/۴۱، ۱۳)، «أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یرْسِلَ عَلَیکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیفَ نَذِیرِ»؛ (ملک/۶۷، ۱۷)، «وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا»، (قمر/۵۴،۳۶).

وسایل و ملزومات انذار

فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که می‌توان برخی از آنها را وسایل انذار دانست:

۱. زبان روشن:

« لِتَکونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ *بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ» (شعراء/۲۶، ۱۹۴-۱۹۵ و نیز احقاف/۴۶، ۱۲).[۲۴]

۲. قرآن کریم:

در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ...»؛ (انعام/۶،۱۹؛ مریم/۱۹،۹۷) براساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.[۲۵]

۳. اخبار حکمت‌آمیز و رسا:

«وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ * حِکمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ»؛ (قمر/۵۴، ۴-۵). برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه «مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا... وَ سِرَاجًا مُنِیرًا»؛ (احزاب/۳۳، ۴۵-۴۶) را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانسته‌اند.[۲۶]در برخی از آیات نیز به مقارنات و ملزومات انذار اشاره شده است:

۱. حفظ طهارت و آراستگی ظاهر:

«قُمْ فَأَنْذِرْ... وَثِیابَک فَطَهِّرْ»؛ (مدثّر/۷۴، ۲، ۴)

۲. فروتنی در برابر پیروان:

«وَأَنْذِرْ ... وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۵)

۳. عدم طرد پابرهنگان:

«وَأَنْذِرْ ... وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ...»؛ (انعام/۶، ۵۱-۵۲)[۲۷]، بر همین اساس پیامبر می‌فرماید:«وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ *إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ»؛ (شعراء/۲۶، ۱۱۴-۱۱۵)

۴. عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان:

«وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَک...فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۶)[۲۸]

۵. همراهی انذار با تبشیر:

«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا»؛ (اسراء/۱۷، ۱۰۵)، «مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»؛ (بقره/۲، ۲۱۳) برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کرده‌اند.[۲۹] همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را به‌کار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش «قائد» یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد «سائق» یعنی راندن از پشت سر دانسته‌اند.[۳۰] برخی با اشاره به اینکه انگیزه‌های انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم می‌شود، نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کرده‌اند.[۳۱] از گفته صاحب «التحقیق» استفاده می‌شود که کارکرد بشارت، ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.[۳۲] برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمی‌کند، نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانسته‌اند که به صورت تازیانه بر ارواح بی‌درد گمراهان چنان فرود می‌آید که هر قابلی را به حرکت درمی‌آورد.[۳۳] به گفته صاحب «المیزان» تبشیر و انذار برای متوسطان صورت می‌پذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچ‌گونه تعلّقی به غیر خدا، مانند ثواب و عقاب ندارند.[۳۴]

پانویس

  1. . اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».
  2. . نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
  3. . التبیان، ج ۱، ص ۶۲.
  4. . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
  5. . الفروق‌اللغویه، ص ۷۸.
  6. . التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.
  7. . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.
  8. . المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
  9. . بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.
  10. . المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵؛ کشف‌الاسرار، ج۱، ص۶۲؛ التبیان، ج ۱، ص ۶۲.
  11. . مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۸۳.
  12. . همان، ج۶، ص۵۳۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۹۰.
  13. . المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
  14. . المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
  15. . منهج الصادقین، ج ۷، ص ۴۴۲-۴۴۳.
  16. . مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۱۲۶.
  17. . جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۵۶.
  18. . تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴.
  19. . کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
  20. . کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
  21. . المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸.
  22. . المیزان، ج ۱۷، ص ۶۶.
  23. . همان، ج ۷، ص ۹۸.
  24. . الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۵.
  25. . بحار الانوار، ج۳۵، ص ۳۵۶.
  26. . التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۷.
  27. . فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۹۹.
  28. . مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۲۲.
  29. . المیزان، ج ۲۰، ص ۸۰.
  30. . مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۵۴، «سیره نبوی».
  31. . پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۹.
  32. . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵-۷۶، «بشر».
  33. . تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۶۹.
  34. . المیزان، ج ۳، ص ۱۵۷.

منابع