O Prophet! Indeed We have sent you as a witness, as a bearer of good news and as a warner
O Prophet! surely We have sent you as a witness, and as a bearer of good news and as a warner,
O Prophet! Lo! We have sent thee as a witness and a bringer of good tidings and a warner.
O Prophet! Truly We have sent thee as a Witness, a Bearer of Glad Tidings, and Warner,-
معانی کلمات آیه
«شَاهِداً»: گواهی دهنده به حق. یعنی وجود مبارک پیغمبر، با اوصاف و اخلاق زیبایش، و ارائه برنامههای سازنده مکتوب در قرآن و منظور در افعال و اقوالش، گواه بر حقّانیّت مکتب آسمانی اسلام است. گواه بر احوال و اعمال امت اسلامی است، همان گونه که هر پیغمبری شاهد و گواه بر امت خویش است، و جملگی پیغمبران چنین گواهی و شهادتی را در روز قیامت اداء خواهند فرمود. «مُبَشِّراً»: مژده دهنده مؤمنان به بهشت و سعادت سرمدی. «نَذِیراً»: بیم دهنده کافران به دوزخ و عذاب ابدی.
و (نيز) دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابان (قرار داديم).
نکته ها
در اين دو آيه، نقش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در جامعه بيان شده است.
او مردم را به سوى خدا دعوت مىكند و شيوهى او در اين دعوت، بشارت و انذار است، امّا نه فقط با زبان، بلكه عمل او نيز حجّت بر مردم و الگويى براى آنان است.
پیام ها
1- بايد نقش و مسئوليّت افراد را به آنان و جامعه اعلام كرد. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ ...
2- در برابر نيشها و آزار دشمن، تجليل لازم است. أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ ...
(در آيهى بعد مىخوانيم: «وَ دَعْ أَذاهُمْ»)
3- پيامبر بر اعمال مردم گواه است. «شاهِداً»
4- كسى مىتواند بشارت و هشدار دهد كه بر اعمال و رفتار مردم شاهد و در صحنه حاضر باشد. «شاهِداً وَ مُبَشِّراً»
5- در تبليغ و تربيت، بشارت و انذار هر دو لازم است. «مُبَشِّراً وَ نَذِيراً»
بعد از آن بر سبيل توقير و تعظيم، خطاب به رسول فرمايد و به غرض امتنان بر بندگان به ارسال آن حضرت بر ايشان، به اجلال قدر و علوّ امر او پرداخته حضرتش را به پنج صفت توصيف فرمايد:
يا أَيُّهَا النَّبِيُ: اى پيغمبر بلند مرتبه يا خبر دهنده، إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً:
بدرستى كه ما فرستاديم تو را بر بندگان در حالتى كه گواهى بر تصديق و تكذيب امت و بر هدايت و ضلالت و طاعت و معصيت ايشان.
وصف دوم: وَ مُبَشِّراً: و در حالتى كه مژده دهنده به رحمت ما بر اهل تصديق:
وصف سوم: وَ نَذِيراً: و ترساننده از نزول عقوبت بر اهل تكذيب.
او است آنكه درود ميفرستد بر شما و فرشتگان او تا بيرون آورد شما را از تاريكىها بروشنى و ميباشد بگروندگان مهربان
تهنيت ايشان روزى كه ملاقات ميكنند او را سلام است و آماده كرده براى آنان پاداشى بزرگ
اى پيغمبر همانا ما فرستاديم تو را گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده
و خواننده بسوى خدا باجازهاش و چراغى روشنى بخش
و مژده ده مؤمنان را بآنكه براى ايشانست از خدا بخششى بزرگ
و اطاعت مكن كافران و منافقانرا و واگذار آزارشان را و واگذار كارت را بخدا و كافى است خدا كه كار گذار باشد.
تفسير
ذكر كثير ظاهرا معناى عرفى دارد كه بر حسب احوال و از منه و اشخاص متفاوت ميشود و شامل است انواع ذكر را از قبيل قلبى و لسانى و اقسام آنرا از قبيل تقديس و تحميد و تهليل و تمجيد و تسبيح در اوّل روز و آخرش كه افضل از ساير اوقات است براى آنكه مشهود است و ذكر و شكر خدا در بدو ورود در كار و ختم آن مناسب است و ملائكه روز و شب در اوّل آندو حاضرند و از ائمه اطهار ذكر كثير بتسبيحات اربعه سى مرتبه و تسبيح حضرت زهرا و مقدار نامحدود از ذكر تفسير شده و مراد از تسبيح تنزيه ذات احديّت است از آنچه لايق او نيست لذا بعضى آنرا
جلد 4 صفحه 329
بنماز صبح و شام تفسير نمودهاند كه مشتمل بر تسبيح و تنزيه و تقديس است و اخبار و اقوال در باب ذكر كثير بسيار است و خداوند آنذات اقدسى است كه رحمت ميفرستد بتوسط ملائكه و كاركنان دستگاه خود بر شما پى در پى تا تكميل نمايد استعداد شما را براى معارف و بيرون آورد شما را از ظلمات جهل و نادانى و حيرت و سر گردانى و وارد نمايد در فضاى روشن علم و دانش و تحقّق بحقائق روحانى و او باهل ايمان مهربان بوده و هست و اگر قصور يا تقصيرى در اين سير از ظلمات بعالم نور براى آنها روى دهد خودش كمك ميكند بهدايت و مغفرت و ملائكهاش باستغفار و طلب رحمت براى آنها در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد ده مرتبه صلوات ميفرستند خدا و ملائكه بر او صد مرتبه و كسيكه صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد صد مرتبه صلوات ميفرستند خدا و ملائكه بر او هزار مرتبه آيا نميشنوى قول خداوند را هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ تا آخر آيه و در مجمع از پيغمبر (ص) نقل نموده كه فرمود رحمت فرستادند ملائكه بر من و على هفت سال چون نبود در آنوقت كسيكه مشمول رحمت شود غير از من و او و بعضى درود و رحمت الهى را به بيان معارف و احكام و صلوات ملائكه را باستغفار و خروج از ظلمات بنور را بخروج از كفر و معاصى و دخول در ايمان و طاعت تفسير فرمودهاند و رحمت خدا بر مؤمنين را باستعمال ملائكه را در تهيّه صلاح آنها دانستهاند در هر حال تحيّت و تعارف اهل ايمان با يكديگر روز كه ملاقات نمايند ثواب خدا را كه بهشت جاويد است سلام است كه دلالت بر سلامتى و آسايش دائمى دارد يا تهنيت و مباركباد و خير مقدم ايشان از طرف خدا بتوسط ملائكه آنست و آماده نموده خدا براى آنها اجر و پاداش خوب پسنديدهئى كه فوق آن تصوّر نمىشود از حور و قصور و انهار و اشجار و اثمار كه در بهشت برين است و بزرگترين الطاف الهى بر بندگان آنستكه پيغمبر خاتم را فرستاده تا شاهد و ناظر بر عقائد و اعمال آنها باشد و صحيح و فاسد و بد و خوب را بآنها بشناساند و گواهى دهد بر آنان در محضر عدل الهى و بشارت دهد ايشانرا بثواب آخرت و بترساند از عذاب آن و دعوت فرمايد آنانرا بتوحيد و عدل و نبوّت و امامت و ساير معارف حقه بدستور الهى و چراغ نور افكنى باشد براى آنها كه تمام حقائق را بر
جلد 4 صفحه 330
ايشان روشن كند و تمام شكوك و شبهات را از آنها دفع فرمايد و راه هدايت و نجات و نيل بدرجات عاليات را بايشان ارائه دهد و فضل و مزيّت اهل ايمان بخود و ذرّيه طاهرهاش را بر تمام امم در اجر بر اعمال آنان نزد خدا بآنها اعلام فرمايد و بايشان به اين معنى بشارت دهد يا بتفضّل الهى بر آنها زائد از ميزان استحقاقشان در اجر اعمال يا بفضيلت زائده ايشان بر امم از جانب خدا در هر جهت و از هر باب يا بتفضّلات بينهايت الهى كه بخودى خود بزرگ است در باره ايشان و بدلخواه و توقّعات اهل كفر و نفاق عمل نفرمايد چنانچه در اوّل سوره گذشت و اعتنا نكند بآزار و اذيّت لسانى و عملى آنها يا آزار و اذيّت نكند آنانرا و بقتل نرساندشان و توكّل كند بخدا در دفع شرّ آنها چون همه در قبضه تصرّف اويند و كافى است خدا كه كار گذار متوكّلين بخود باشد در تمام امور و احوال و لذا بعضى گفتهاند اين آيه منسوخ است بآيه قتال و قمّى ره فرموده پنج سال قبل از هجرت از مكّه نازل شده و اين دليل بر خلاف تأليف است و اللّه اعلم.
و چه بسيار زشت است که ما در حضور پيغمبر و ائمه و حضرت بقية اللّه اينکه اعمال سيئه و افعال قبيحه را مرتكب شويم و شهداء روز قيامة بسيار هستند ملائكه كتبه، اعضاء و جوارح زمين، قرآن و غير اينها.
دويم: وَ مُبَشِّراً بشارت اهل ايمان و تقوي و اعمال صالحه به بهشت و سعادت و رضاء الهي و فيوضات و مثوبات و حشر با انبياء و ساير نعم الهي.
سيم: وَ نَذِيراً انذار كفار و مشركين و فساق و فجار و ظلمه از آتش و جهنم و عقوبات و غضب الهي.
چهارم: وَ داعِياً إِلَي اللّهِ بِإِذنِهِ دعوت الي اللّه دعوت به معرفت اللّه و توحيده و صفاته و افعاله و دينه و كتابه و احكامه و فرامينه و رخصه و عزائمه و عدله و انبيائه و رسله و حججه و نحو اينها.
پنجم: وَ سِراجاً مُنِيراً از براي نور اطلاقاتي است يكي از اسماء الحسناي الهي نور است « يا نور و يا قدوس رب الملائكة و الروح» اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- الايه (نور آيه 35) زيرا تمام ماهيات ممكنه ظهورش بواسطه وجود او است و تا وجود پيدا نكرده در ظلمت عدم است و نفس وجود ظاهر بالذات است.
هستي تو هستي پيوند نه
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- تو چراغ فروزانی! در اینجا روی سخن به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله است ولی نتیجه آن برای مؤمنان و به این ترتیب آیات گذشته را که پیرامون بخشی از
ج3، ص619
وظایف مؤمنان بحث میکرد تکمیل میکند.
در این آیه و آیه بعد پنج توصیف برای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمده، و در دو آیه بعد از آن بیان پنج وظیفه است که همه به یکدیگر مربوط و مکمل یکدیگر میباشند.
نخست میفرماید: «ای پیامبر! ما تو را به عنوان شاهد و گواه فرستادیم» (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً).
او از یکسو گواه اعمال امت است، چرا که اعمال آنها را میبیند و از سوی دیگر شاهد و گواه بر انبیای پیشین است که آنها خود گواه امت خویش بودند و از سوی سوم وجود تو با اوصاف و اخلاقت، با برنامههای سازندهات، با سوابق درخشانت و با عملکرد شاهد و گواه بر حقانیت مکتبت، و شاهد و گواه بر عظمت و قدرت پروردگار است.
سپس به توصیف دوم و سوم پرداخته، میفرماید: «ما تو را بشارت دهنده و انذار کننده» قرار دادیم (وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً).
بشارت دهنده نیکوکاران به پاداش بیپایان پروردگار، به سلامت و سعادت جاودان، به پیروزی و موفقیت پر افتخار.
و انذار کننده کافران و منافقان از عذاب دردناک الهی، از خسارت تمام سرمایههای وجودی، و از سقوط در دامان بدبختی در دنیا و آخرت.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: