آیه 12 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ۚ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

مشاهده آیه در سوره


<<11 آیه 12 سوره هود 13>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 12
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

(ای رسول ما) مبادا بعض آیاتی را که به تو وحی شده (درباره کافران به ملاحظاتی) تبلیغ نکنی و از قول مخالفانت که می‌گویند (اگر این مرد پیغمبر است) چرا گنج و مالی ندارد و یا فرشته آسمان همراه او نیست دلتنگ شوی، که وظیفه تو تنها نصیحت و اندرز خلق است، و حاکم و نگهبان هر چیز خداست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

[Look out] lest you should disregard aught of what has been revealed to you, and be upset because they say, ‘Why has not a treasure been sent down to him, or [why does] not an angel accompany him?’ You are only a warner, and Allah watches over all things.

معانی کلمات آیه

ضائق: ضيق: تنگى. «الضيق ضد السعة»، ضائق: تنگ شونده.

كنز: گنج. دفينه. مال اندوخته.[۱]

نزول

امام جعفرصادق علیه‌السلام فرماید: که رسول خدا صلى الله علیه و آله به على بن ابى‌طالب علیه‌السلام فرمود: از خداى خود خواسته ام که بین من و تو مواخات و برادرى ایجاد نماید و آن را خداوند اجابت نموده است و نیز از خداوند خواسته ام که تو را جانشین و وصى من گرداند آن را نیز اجابت کرده است و بعضى از مردم گفتند: پس چرا محمد از خداى خود فرشتگان را نخواسته است که براى پیروزى بر دشمنان خود به وى کمک کنند و یا چرا از خداى خود گنج طلب نمى کند که او را از فقر و فاقه بیرون آورد؟ سپس این آیه نازل گردید.[۲]

ابن عباس گوید: که رؤساء و کفار مکه که از زمره آن‌ها عبدالله بن امیة المخزومى بوده نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: از براى ما کتابى بیاور که در آن از بت هاى ما عیب‌جوئى نکند و بد نگوید و نیز گفتند: اگر تو رسول خدا صلی الله علیه و آله و پیامبر او هستى کوه‌هاى مکه را از براى ما مبدل به طلا کن و یا فرشتگان را بیاور که در حضور ما شهادت به پیامبرى و نبوت تو بدهند، سپس این آیه نازل گردید[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‌ إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ «12»

پس شايد تو (به خاطر عدم پذيرش مردم، ابلاغِ) بعض از آنچه را كه به تو وحى مى‌شود واگذارى و (شايد) سينه‌ات به خاطر آن (حرفها) كه مى‌گويند: چرا گنجى بر او نازل نشده، يا فرشته‌اى با او نيامده، تنگ شده باشد. (مبادا چنين باشد، كه) تو فقط هشدار دهنده‌اى و خداوند بر هر چيزى ناظر و نگهبان است.

نکته ها

گاهى كفّار از پيامبر مى‌خواستند كوه‌هاى مكّه را با معجزه به طلا تبديل كند و يا فرشته‌اى براى تأييد او نازل شود، از سوى ديگر بعضى به خاطر بغض و كينه حاضر نبودند كه‌

جلد 4 - صفحه 30

پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه را مربوط به حضرت على عليه السلام است، بيان كند و اگر هم بيان مى‌فرمود، نمى‌پذيرفتند. لذا پيامبر صلى الله عليه و آله سينه‌اش تنگ و ناراحت مى‌شد و در نتيجه پيام آيات را به تأخير مى‌انداخت و اين با عصمت پيامبر صلى الله عليه و آله منافاتى ندارد. زيرا گاهى ابلاغ پيام الهى فورى نيست و پيامبر صلى الله عليه و آله هم روى ملاحظاتى كه آن هم شخصى نيست، (بلكه بر اساس مصلحت است،) ابلاغ آيات را به تأخير مى‌انداخت. امّا با نزول اين آيه، آن ملاحظات هم كنار گذاشته مى‌شود و با قاطعيّت، پيام آيه ابلاغ مى‌گردد.

ممكن است ترك بيان وحى تنها نسبت به برخى افراد لجوج بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله از هدايت آنان مأيوس بوده است، لكن خداوند مى‌فرمايد: گرچه ايشان ايمان نخواهند آورد، امّا تو وظيفه‌ى خودت را ترك نكن.

شايد معناى آيه اين باشد كه كفّار افرادى بى‌تفاوت و بهانه‌گير هستند كه گويا تو وحى ما را بر آنان نخوانده‌اى، و شايد مراد اين باشد كه انديشه‌ى تأخير و ترك ابلاغ برخى از آيات قرآن، مايه‌ى دلتنگى تو است.

پیام ها

1- مبلّغ بايد در ابلاغ كلام خدا قاطع باشد و ملاحظه‌ى حرف‌ها و بهانه‌هاى مردم را نكند. فَلَعَلَّكَ تارِكٌ‌ ... أَنْ يَقُولُوا

2- در شيوه‌ى برخورد و ارشاد بجاى آنكه بگوييم: تو چنين هستى، بگوييم: گويا، شايد، مبادا چنين باشى. «فَلَعَلَّكَ» بجاى «انك»

3- كفّار علاوه بر اذيّت‌ها و آزارهاى جسمانى، با بهانه‌گيرى‌هاى مختلف، پيامبر صلى الله عليه و آله را در فشار قرار مى‌دادند. ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا ...

4- عقل مردم در چشم آنهاست، رسالت را در كنار ثروت مى‌پذيرند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ»

5- ما ضامن وظيفه هستيم، نه نتيجه، تو به وظيفه‌ات عمل كن، باقى امور را به خداوند واگذار. «إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ»

6- وظيفه‌ى مبلّغ انذار مردم است، نه اجبار مردم به ايمان آوردن. «إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 31

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا امالى از شیخ طوسى و تفاسیر على بن ابراهیم و عیاشى و برهان.
  3. پرش به بالا تفاسیر کشف الاسرار و مجمع البیان.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص455.

منابع