رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

واقعه عاشورا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۸: سطر ۱۸:
 
هنگامی که عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه از حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کوفه مطلع شد، [[حر بن یزید ریاحی]] را که از  رؤسای کوفیان بود برای مبارزه با امام علیه السلام فراخواند و به سرکردگی هزار سوار برگزید. او در منزل «[[ذو حسم|ذو حُسَم]]» که چند منزل مانده به کوفه بود راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شدو امام حسین علیه السلام را ناچار کرد که راه دیگری پیش بگیرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد.<ref>دمع السجوم ترجمه نفس المهموم ، ص160 تا 162</ref>
 
هنگامی که عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه از حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کوفه مطلع شد، [[حر بن یزید ریاحی]] را که از  رؤسای کوفیان بود برای مبارزه با امام علیه السلام فراخواند و به سرکردگی هزار سوار برگزید. او در منزل «[[ذو حسم|ذو حُسَم]]» که چند منزل مانده به کوفه بود راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شدو امام حسین علیه السلام را ناچار کرد که راه دیگری پیش بگیرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد.<ref>دمع السجوم ترجمه نفس المهموم ، ص160 تا 162</ref>
  
در کربلا پيكى از كوفه ‌رسيد كه فرمان محاصره را همراه داشت. یک روز پس از ورود امام حسین علیه‌السلام به کربلا، عمر بن سعد  در رأس یک سپاه چهار هزار نفری وارد کربلا شد و از آن پس سپاه یک هزار نفری [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید]] نیز به او پیوست و در تحت فرماندهی وی قرار گرفت.<ref> نک: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۸۴؛ مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفهانی)، ص ۷۴؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۳۳۳؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۸۵.</ref>
+
در کربلا پيكى از كوفه ‌رسيد كه فرمان محاصره را همراه داشت. یک روز پس از ورود امام حسین علیه‌السلام به کربلا، عمر بن سعد  در رأس یک سپاه چهار هزار نفری وارد کربلا شد و از آن پس سپاه یک هزار نفری [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید]] نیز به او پیوست و در تحت فرماندهی وی قرار گرفت.<ref> نک: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۸۴؛ مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفهانی)، ص ۷۴؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۳۳۳؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۸۵.</ref>  
  
سر انجام  چون امام حاضر نشد [[ذلت نفس|ذلّت]] تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدى را بپذیرد، سپاه کوفه و شام در روز [[۱۰ محرم|دهم محرم]] معروف به روز '''عاشورا''' با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان [[عمر بن سعد]] را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند.
+
عمر سعد به دستور عبیدالله مامور بود که از امام حسین و یارانش به نام یزید بیعت بگیرد، اما امام حاضر نشد [[ذلت نفس|ذلّت]] تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزید را بپذیرد.
 +
 
 +
ابن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد برای مردم خطبه خواند و آنها را به جنگ با امام حسین علیه السلام فراخواند و از عواقب سرپیچی از این فرمان ترساند. سپس خود به نخیله رفت و در آنجا اردو زد و سپاهیان بسیاری را به فرماندهی افراد مختلف به  کربلا فرستاد.<ref>رجوع کنید به: با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، نشر زمزم هدايت، قم، 1386 ه.ش، ص 92 تا 95</ref>
 +
 
 +
این سپاهیان همه در روز [[۱۰ محرم|دهم محرم]] معروف به روز '''عاشورا''' با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان [[عمر بن سعد]] را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند.
 
امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.<ref> جواد محدثى، فرهنگ عاشورا </ref>
 
امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.<ref> جواد محدثى، فرهنگ عاشورا </ref>
 +
 
==شرحی از واقعه عاشورا==
 
==شرحی از واقعه عاشورا==
  
سطر ۸۰: سطر ۸۵:
 
*[[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، جواد محدثى، نشر معروف، ص۲۷۶.
 
*[[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، جواد محدثى، نشر معروف، ص۲۷۶.
 
*"عاشورا نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى"، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸، شماره ۱۴.
 
*"عاشورا نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى"، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸، شماره ۱۴.
*نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
 
 
*تاریخ امامت، اصغر منتظرالقائم، نشر معارف، پاییز ۱۳۸۸.
 
*تاریخ امامت، اصغر منتظرالقائم، نشر معارف، پاییز ۱۳۸۸.
 +
*با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، نشر زمزم هدايت، قم، 1386 ه.ش
 +
*دمع السجوم (ترجمه نفس المهموم‏)، ابوالحسن شعرانی، هجرت، قم، ۱۳۸۱ ش.
 
==پیوندها==
 
==پیوندها==
 
*[http://ahlolbait.com/%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7 ویژه نامه واقعه کربلا، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام]
 
*[http://ahlolbait.com/%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7 ویژه نامه واقعه کربلا، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۲۸

واقعه عاشورا یا حادثه کربلا، واقعه شهادت امام حسین علیه‌السلام و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در نبرد نابرابر با سپاه اعزامی از سوی عبیدالله بن زیاد عامل یزید بن معاویه در کوفه است که در روز دهم ماه محرم سال سال ۶۱ هجری در کربلا واقع شد. علت محاصره امام حسین علیه السلام و یارانش در کربلا و به شهادت رساندن آنها این بود که حسین علیه السلام حاضر به بیعت با یزید پس از مرگ معاویه نشده بود.

«روز عاشورا» در فرهنگ شیعه، به عنوان تجلّى مقابله حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده شناخته شده است. ائمه اطهار علیهم‌السلام بر زنده نگه‌داشتن «عاشورا» و اقامه عزا در این روز تأکید فراوان داشتند و شیعیان جهان این روز را به سوگواری می‌پردازند.

عاشورا در دوران جاهلیت

«عشر» به معنای ده و «عاشورا» به معنای دهم می باشد.[۱] «عاشورا» در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهاى عید رسمى و ملّى بوده و در آن روزگار، روز جشن ملّى و مفاخره و شادمانى بوده است و در چنین روزى لباسهاى فاخر مى ‌پوشیدند و خضاب مى‌ کردند. در جاهلیت، این روز را روزه مى ‌گرفتند؛ اما در اسلام، با تشریع روزه ماه رمضان، آن روزه نسخ شد.[۲]

چگونگی شکل‌گیری واقعه عاشورا

پس از مرگ معاویه در نیمه رجب سال ۶۰ هجری قمری، مردم شام با پسرش یزید برای خلافت بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم مدینه از او خواست تا از بزرگان قریش از جمله امام حسین علیه السلام نیز بیعت بگیرد.[۳]

اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین علیه‌السلام بیعت خواست، حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم مکه گردیدند.

در این حین، شیعیان کوفه که در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه‌السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه‌السلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند.[۴] [۵]

از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر حج امام حسین علیه‌السلام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام حسین از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام، مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت کوفه حرکت نمود.[۶]

هنگامی که عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه از حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کوفه مطلع شد، حر بن یزید ریاحی را که از رؤسای کوفیان بود برای مبارزه با امام علیه السلام فراخواند و به سرکردگی هزار سوار برگزید. او در منزل «ذو حُسَم» که چند منزل مانده به کوفه بود راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شدو امام حسین علیه السلام را ناچار کرد که راه دیگری پیش بگیرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد.[۷]

در کربلا پيكى از كوفه ‌رسيد كه فرمان محاصره را همراه داشت. یک روز پس از ورود امام حسین علیه‌السلام به کربلا، عمر بن سعد در رأس یک سپاه چهار هزار نفری وارد کربلا شد و از آن پس سپاه یک هزار نفری حر بن یزید نیز به او پیوست و در تحت فرماندهی وی قرار گرفت.[۸]

عمر سعد به دستور عبیدالله مامور بود که از امام حسین و یارانش به نام یزید بیعت بگیرد، اما امام حاضر نشد ذلّت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزید را بپذیرد.

ابن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد برای مردم خطبه خواند و آنها را به جنگ با امام حسین علیه السلام فراخواند و از عواقب سرپیچی از این فرمان ترساند. سپس خود به نخیله رفت و در آنجا اردو زد و سپاهیان بسیاری را به فرماندهی افراد مختلف به کربلا فرستاد.[۹]

این سپاهیان همه در روز دهم محرم معروف به روز عاشورا با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند. امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.[۱۰]

شرحی از واقعه عاشورا

  • تنظیم صفوف سپاه:

امام حسین علیه‌السلام پس از نماز صبح عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه به فرماندهی زهیر بن قین، دسته دوم را در بخش میسره به فرماندهی حبیب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهی خود آن حضرت تقسیم‌بندی کرد. همچنین آن حضرت، بیرق سپاه را به برادرش حضرت عباس علیه‌السلام واگذارد و نیروهای خود را در جلو و خیمه‌گاه را در پشت سر آنان قرار داد. عمر بن سعد نیز فرماندهی میمنه سپاه خود را به عمرو بن حجاج، فرماندهی میسره را به شمر بن ذی الجوشن، فرماندهی سواره‌نظام را به عروة بن قیس و فرماندهی پیاده‌نظام را به شبث بن ربعی واگذاشت و بیرق سپاه را بدست غلامش "دُرَید" سپرد.

  • موعظه‌های امام حسین:

امام حسین علیه‌السلام پیش از آغاز نبرد، بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پیش‌قدم شد و با بیان خطبه‌هایی روشن‌گر، سعی نمود آنها را هدایت نماید و حجت را بر آنها تمام کند. از جمله اینکه با صدای بلند خطاب به آنها فرمود:

«آيا سزاست مرا بكشيد و حرمتم را تباه كنيد؟ آيا من پسر دختر پيامبرتان و پسر وصى و عموزاده اش كه پيش از همه به خدا ايمان آورد و پيامبرش را تصديق كرد، نيستم. آيا شما نشنيده ايد كه رسول الله(ص) به من و برادرم گفت: «اين دو آقاى جوانان بهشت هستند». آيا ترديد داريد كه من پسر دختر پيامبرتان هستم؟ به خدا از مشرق تا مغرب، به جز من پسر دختر براى پيامبر(ص) وجود ندارد، تنها من پسر دختر پيامبرتان مى باشم».[۱۱]

همچنین برخی از یاران خویش را نیز در این روز به نزد سپاهیان عمر بن سعد فرستاد و از طریق آنان، این سپاه گمراه را به هدایت و حقانیت دعوت کرد.

  • ندامت حر بن یزید:

حر بن یزید ریاحی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلیرمردان عرب بود، روز عاشورا پیش از آغاز درگیری رسمی، پشیمان شد و به سپاه امام حسین علیه‌السلام پیوست. با این که وی نخستین کسی بود که راه را بر امام حسین علیه‌السلام بسته و با اجبار و اکراه، آن حضرت را به سوی سرزمین کربلا گسیل داشت، با این حال مورد پذیرش اباعبدالله الحسین علیه‌السلام قرار گرفت و آن حضرت، توبه‌اش را پذیرفت و او را در جمع یارانش قرار داد. پیوستن حر بن یزید و تعدادی از سپاهیان عمر بن سعد به سپاهیان امام حسین علیه‌السلام، دودلی و سردرگمی بسیاری از سپاهیان عمر بن سعد را به دنبال داشت و حالت عجیبی در میان آنان به وجود آورد.

  • هجوم سراسری دشمن:

عمر بن سعد که تاب پیوستن افراد دیگری به سپاه امام حسین علیه‌السلام را نداشت، لشکریان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومی داد. در اندک مدتی دو سپاه به هم نزدیک شده و نبرد سختی آغاز گردید. هر یک از یاران امام حسین علیه‌السلام با ده‌ها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هیچ سستی و تردیدی در آنان ملاحظه نمی‌شد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی قوی، برای دشمن سنگین و کمرشکن بود. در این نبرد، حدود پنجاه تن از یاران امام حسین علیه‌السلام و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند.

  • نبرد انفرادی:

دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی نتیجه‌ای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین علیه‌السلام آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودند که جنگ با فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل می‌ورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذشته بودند. در این مرحله نیز تعدادی از سپاهیان امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند.

  • نماز ظهر عاشورا:

ابوثمامه صیداوی در گرماگرم نبرد، به امام حسین علیه‌السلام نزدیک شد و به آن حضرت عرض کرد که وقت زوال فرارسیده است. امام حسین علیه‌السلام که به نماز اهمیت ویژه‌ای می‌داد، دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهمیت چندانی نمی‌دادند، آن حضرت و یارانش را در حال نماز نیز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تیر، آنان را نشانه می‌گرفتند. سعید بن عبدالله حنفی که خود را سپر امام حسین علیه‌السلام قرار داده بود، متحمل سیزده تیر دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شریف امام حسین علیه‌السلام به لقاءالله پیوست.

  • شهادت سایر یاران امام حسین:

پس از نماز ظهر عاشورا، باقیمانده یاران امام حسین علیه‌السلام نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. شیرمردانی چون زهیر بن قین، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید، بریر بن خضیر و دلیرمردانی از بنی هاشم چون علی‌اکبر علیه‌السلام، عباس بن علی علیه‌السلام، قاسم بن حسن علیه‌السلام، عبدالله بن مسلم علیه‌السلام و افرادی دیگر در یاری مولا و سرورشان امام حسین علیه‌السلام جنگیدند و سرانجام بدست دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام، مظلومانه به شهادت رسیدند.

  • مبارزه و شهادت سیدالشهداء:

سیدالشهداء علیه‌السلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان را در خیمه‌ای گردآورد و آنان را تسلّی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خداحافظی کرد. آن حضرت، فرزندش امام زین العابدین علیه‌السلام را که در بیماری سختی بسر می‌برد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیه‌السلام به تنهایی، ساعاتی با نیروهای گسترده دشمن مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان را کشته و زخمی نمود. خود آن حضرت نیز زخم‌های فراوانی در میدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آن‌ها، از زین اسبش "ذوالجناح" به زمین افتاد و مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت. سرانجام شمر بن ذی الجوشن، با قساوت و بی‌رحمی تمام به بدن خونین و کم‌رمق آن حضرت نزدیک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد.[۱۲] به نقل برخی مورخان، سنان بن انس سر مقدس امام حسین‌ علیه السلام را از پیکر جدا کرد و بر نیزه افراشت.

زنده نگه‌داشتن عاشورا

ائمه اطهار علیهم السلام، یاد روز عاشورا را زنده مى‌ داشتند، مجلس برپا مى‌ کردند، بر امام حسین علیه السلام مى‌ گریستند، آن حضرت را زیارت مى‌ کردند و به زیارت او تشویق و امر مى‌ کردند و روز اندوهشان بود. از جمله آداب این روز، ترک لذّتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگوارى و گریه، تا ظهر چیزى نخوردن و نیاشامیدن، چیزى براى خانه‌ ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... بین شده است.[۱۳]

در دوران سلطه امویان و عباسیان، شرایط اجتماعى اجازه مراسم رسمى و گسترده در سوگ ابا عبدالله الحسین را نمى‌ داد، امّا هر جا که شیعیان، قدرت و فرصتى یافته ‌اند، سوگوارى پرشور و دامنه ‌دارى در ایام عاشورا به راه انداخته ‌اند. در تاریخ است که معزّ الدّوله دیلمى اهل بغداد را به برگزارى مراسم سوگ و نوحه براى سید الشهدا علیه السلام وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطیل کنند و هیچ طبّاخى غذایى نپزد و زنان سیاهپوش بیرون آیند و به عزادارى و نوحه بپردازند. این کار را چندین سال ادامه داد و اهل سنّت نتوانستند جلوى آن را بگیرند، چون که حکومت، شیعى بود.[۱۴]

عاشورا در فرهنگ شیعه

«روز عاشورا» در بین شیعیان به عنوان تجلّى روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است.[۱۵] «عاشورا» در فرهنگ شیعه، به خاطر واقعه شهادت امام حسین علیه السلام عظیمترین روز سوگوارى و ماتم به حساب مى ‌آید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام این روز را خجسته شمرده به شادى مى ‌پرداختند، چنانکه در «زیارت عاشورا» درباره این روز غم‌ انگیز که امویان آن را مبارک مى ‌دانستند، آمده است: «اللّهم هذا یوم تبرّکت به بنو امیة...». پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه... .

امّا پیروان خاندان رسالت، در این روز به سوگ و عزا مى ‌نشینند و بر کشتگان کربلا مى ‌گریند. امام صادق علیه السلام فرمود: «و امّا یوم عاشورا فیوم اُصیب فیه الحسین علیه السلام صریعا بین اصحابه و اصحابه حوله صرعى عراة»؛[۱۶] عاشورا روزى است که حسین علیه السلام میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.

امام رضا علیه السلام فرمود: «من کان عاشورا یوم مصیبته و بکائه جعل الله عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرحه و سروره»؛[۱۷] هر کس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند قیامت را روز شادى او قرار مى ‌دهد.

قیام امام حسین علیه السلام از سویی تجلی گاه خصلت های پاک انسانی و فضایل اخلاقی در جبهه حق، و از سوی دیگر محل بروز و ظهور رذایل اخلاقی در جبهه باطل است. «عاشورا»، میدان مسابقه خصلت های پاکی است که ریشه در افکار درخشان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله دارد. حسین علیه السلام و یاران وفادارش، برای احیاء این خصلت ها قیام کردند و به همین خصایل و فضایل نیز مشهور شدند؛ فضائلی همچون: ایمان، رجاء، رضا، وفا، صبر، عدل، تعهد و احساس مسؤولیت، توکل و زهد، که جبهه حق نمایشگر آن بود. در جبهه مقابل نیز، دشمنان گرفتار رذیله های اخلاقی بودند و به همان رذایل معروف شدند؛ رذائلی همچون: کفر، جور، حرص بر دنیا، حماقت، هتک حرمت، حقد و کینه، مکر و خدعه، فسق و قساوت، که جبهه باطل نمایشگر آن بود.[۱۸]

پانویس

  1. فراهیدی، کتاب العین، ۱/۲۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۸۱۵–۱۳۸۱۶.
  2. فرهنگ عاشورا، جواد محدثى ،ص276
  3. رجوع کنید: دمع السجوم ترجمه نفس المهموم ، ص55 تا 58
  4. مروج الذهب، مسعودی، ۶۴/۳
  5. رجوع کنید: دعوتنامه کوفیان به امام حسین علیه السلام
  6. الارشاد، مفید، ۲۱۸
  7. دمع السجوم ترجمه نفس المهموم ، ص160 تا 162
  8. نک: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۸۴؛ مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفهانی)، ص ۷۴؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۳۳۳؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۸۵.
  9. رجوع کنید به: با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، نشر زمزم هدايت، قم، 1386 ه.ش، ص 92 تا 95
  10. جواد محدثى، فرهنگ عاشورا
  11. اصغر منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص۱۳۹
  12. نک: الارشاد، شیخ مفید، ص ۴۴۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، ص ۹۰۱؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ لهوف، سید بن طاووس، ص ۱۱۴.
  13. وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴، سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶.
  14. سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶.
  15. جواد محدثى، فرهنگ عاشورا
  16. بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۹۵.
  17. همان، ج ۴۴، ص ۲۸۴، وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴.
  18. عاشورا نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸، شماره ۱۴

منابع

  • فرهنگ عاشورا، جواد محدثى، نشر معروف، ص۲۷۶.
  • "عاشورا نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى"، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸، شماره ۱۴.
  • تاریخ امامت، اصغر منتظرالقائم، نشر معارف، پاییز ۱۳۸۸.
  • با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، نشر زمزم هدايت، قم، 1386 ه.ش
  • دمع السجوم (ترجمه نفس المهموم‏)، ابوالحسن شعرانی، هجرت، قم، ۱۳۸۱ ش.

پیوندها

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها



مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه