ظاهر (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۸ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


این اسم و صفت خدای تعالی از باب «ظهر، یظهر» به معناى قادر بر آفریده‌هایش[۱] و داراى یک معنا است که بر قوت و بروز و آشکارشدن دلالت مى کند و تنها یک بار در قرآن در آیه ۳ سوره حدید ذکر شده است:[۲]

مشاهده آیه در سوره

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ

مشاهده آیه در سوره


ترجمه: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست.

طبرسى در مجمع البیان گوید: خداوند ظاهر است، یعنى غالب و چیره بر هر چیزى است و خداوند برتر از اشیا است و همه چیز مادون او است.[۳]

پانویس

  1. شرح اسماء اللّه الحسنى، نیشابورى، ص ۳۴۹.
  2. اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص ۸۰۳-۸۰۴.
  3. مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۳۴۷.

منابع

  • فرهنگ قرآن، جلد ۱۹، صفحه ۲۶۴.
اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.