جامعیت مقاله متوسط
سیر منطقی رعایت نشده است
کیفیت پژوهش پایین است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حضرت آدم علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
'''حضرت آدم علیه‌السلام''' نخستين پيامبر الهى و پدر [[بشر]] است. که مطابق با [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] او را از خاک بيافريد و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به [[فرشتگان]] دستور داد که بر آدم [[سجده]] کنند. ماجرای هبوط آدم و همسرش از [[بهشت]] نیز مطلب دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است.
+
'''حضرت آدم علیه‌السلام''' نخستین پیامبر الهى و پدر [[بشر]] است، که مطابق با [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] او را از خاک آفرید و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به [[فرشتگان]] دستور داد که بر آدم [[سجده]] کنند. ماجرای هبوط آدم و همسرش [[حضرت حوّا|حوّا]] از [[بهشت]] نیز مطلب دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است.
  
==وجه تسميه آدم==
+
==وجه تسمیه آدم==
  
«آدم» يعنى خاك قرمز؛ وى از مواد أرضى آفريده شد و جاندار گرديد. «أداما» لفظى است عبرى و به معنى گرد و خاك و يا زمين قابل زراعت مى‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. <ref>([[تورات]]، سفر تكوين 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمين»).حجة التفاسير و بلاغ الإكسير (سيد عبدالحجت بلاغى)، جلد دوم  تعليقه، ص 541.</ref>
+
«آدم» یعنى خاک قرمز؛ وى از مواد أرضى آفریده شد و جاندار گردید. «أداما» لفظى است عبرى و به معنى گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت مى‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است.<ref>[[تورات]]، سفر تکوین ۲:۷؛ قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»؛ حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، سید عبدالحجت بلاغى، جلد ۲، ص ۵۴۱.</ref>
  
در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام علی]] علیه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاري آدم و [[حوا]] آمده است: {{متن حدیث|«إنّما سُمّيَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أديمِ الأرضِ»}}.<ref> [[بحارالانوار]] ([[علامه مجلسى]])، ج 11، ص 102.</ref> آدم را آدم ناميده‌ اند، چون از اَديم (پوسته) زمين آفريده شد.
+
در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام علی]] علیه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاری آدم و [[حضرت حوّا|حوا]] آمده است: {{متن حدیث|«إنّما سُمّی آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ»}}؛<ref> بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۱۱، ص ۱۰۲.</ref> آدم را آدم نامیده‌ اند، چون از اَدیم (پوسته) زمین آفریده شد.
  
 
==حضرت آدم در قرآن==
 
==حضرت آدم در قرآن==
  
نام آن حضرت 25 بار در آيات [[قرآن کریم]] در سوره‌های [[سوره بقره|بقره]]، [[سوره آل عمران|آل عمران]]، [[سوره مائده|مائده]]، [[سوره اعراف|اعراف]]، [[سوره اسراء|اسراء]]، [[سوره كهف|کهف]]، [[سوره مريم|مریم]]، [[سوره طه|طه]] و [[سوره يس|یس]] آمده است.
+
نام حضرت آدم علیه السلام ۲۵ بار در آیات [[قرآن کریم]] در سوره‌های [[سوره بقره|بقره]]، [[سوره آل عمران|آل عمران]]، [[سوره مائده|مائده]]، [[سوره اعراف|اعراف]]، [[سوره اسراء|اسراء]]، [[سوره کهف|کهف]]، [[سوره مریم|مریم]]، [[سوره طه|طه]] و [[سوره یس|یس]] آمده است. موضوعات مربوط به حضرت آدم در قرآن از این قرارند:
 
 
موضوعات مربوط به آدم در قرآن از این قرارند:
 
  
 
===آدم خلیفه خدا در زمین===
 
===آدم خلیفه خدا در زمین===
  
این موضوع در آیات 30 تا 33 [[سوره بقره]] بیان گردیده است: «و آن زمان كه پروردگار تو به [[فرشتگان]] گفت: من مى‌ خواهم در روى زمين جانشين و حاكمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرينش انسان [[عبادت]] است، كه ما تو را [[تسبيح]] گفته و [[حمد]] تو را به جا مى‌ آوريم. پس چرا مى‌ خواهى كسى را در زمين قرار دهى كه به فساد و خونريزى دست زده و زمين را تباه نمايد؟ خداوند فرمود: من از آفرينش انسان، حقايقى را مى‌ دانم كه شما از آن بى‌ خبريد».
+
این موضوع در آیات ۳۰ تا ۳۳ [[سوره بقره]] بیان گردیده است: «و آن زمان که پروردگار تو به [[فرشتگان]] گفت: من مى‌ خواهم در روى زمین جانشین و حاکمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرینش انسان [[عبادت]] است، که ما تو را [[تسبیح]] گفته و [[حمد]] تو را به جا مى‌ آوریم. پس چرا مى‌ خواهى کسى را در زمین قرار دهى که به فساد و خونریزى دست زده و زمین را تباه نماید؟ خداوند فرمود: من از آفرینش انسان، حقایقى را مى‌ دانم که شما از آن بى‌ خبرید».
  
پس از آن خداوند، آدم را بيافريد و علم اسماء يعنى علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه كرد و فرمود اگر راست مى‌ گوئيد اسامى اين‌ها را برشماريد. فرشتگان عرض كردند: خداوندا منزهى تو، ما چيزى جز آن چه تو به ما تعليم داده‌ اى، نمى‌ دانيم زيرا تنها تو دانا و حكيمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از اين اسامى و اسرار اين موجودات آگاه كن و هنگامى كه آدم آنان را آگاه نمود، خداوند به فرشتگان فرمود: آيا نگفتم من غيب آسمان‌ها و زمين را و آنچه را كه شما پنهان و يا آشكار سازيد مى‌ دانم؟  
+
پس از آن خداوند، آدم را بیافرید و علم اسماء یعنى علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه کرد و فرمود اگر راست مى‌ گوئید اسامى این‌ها را برشمارید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا منزهى تو، ما چیزى جز آن چه تو به ما تعلیم داده‌ اى، نمى‌ دانیم زیرا تنها تو دانا و حکیمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از این اسامى و اسرار این موجودات آگاه کن و هنگامى که آدم آنان را آگاه نمود، خداوند به فرشتگان فرمود: آیا نگفتم من غیب آسمان‌ها و زمین را و آنچه را که شما پنهان و یا آشکار سازید مى‌ دانم؟  
  
 
===آفرینش حضرت آدم===
 
===آفرینش حضرت آدم===
  
این موضوع در [[آیه 59 سوره آل عمران]] چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان [[عيسى]] نزد خدا (از نظر چگونگى آفرينش) مانند داستان آدم است، كه (پيكر) او را از خاك آفريد، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».
+
این موضوع در [[آیه 59 سوره آل عمران|آیه ۵۹ سوره آل عمران]] چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان [[عیسى]] نزد خدا (از نظر چگونگى آفرینش) مانند داستان آدم است، که (پیکر) او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».
  
و در آیه 26 [[سوره حجر]] آمده است: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»}}؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى كهنه متغير بيافريديم.
+
و در آیه ۲۶ [[سوره حجر]] آمده است: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»}}؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى کهنه متغیر بیافریدیم.
  
و در [[سوره مومنون]] آیه 12 آمده: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ»}}؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفريديم.
+
و در [[سوره مومنون]] آیه ۱۲ آمده: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طینٍ»}}؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفریدیم.
  
همچنین در محل‌های دیگری همچون: [[سوره حج]]/ آیه [[سوره ص]]/ آیه 71، [[سوره صافات]]/ آیه 11، [[سوره حجر]]/ آیه 48، [[سوره الرحمن]]/ آیه 14، [[سوره سجده]]/ آیه خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.<ref> برای جمع بین این موارد به تفاسیر قرآن رجوع شود به عنوان نمونه در تفسیر المیزان به نقل از مجمع البیان طبرسی این وجه را ذکر نموده: اصل آدم از خاك بوده، چون قرآن مى فرمايد: {{متن قرآن|«خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»}}؛ آدم را از خاك خلق كرد. چيزى كه هست خاك مذكور را گل كرد، همچنان كه فرموده: {{متن قرآن|«وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»}}؛ تو آدم را از گل آفريدى. آنگاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، همچنان كه فرموده: {{متن قرآن|«مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»}}؛ آدمى را از گل گنديده خلق كردم. آنگاه آن گل را گذاشت تا خشك شد: «من صلصال؛ از گل خشكيده» بنابراين تناقضى در اين تعبيرهاى مختلف قرآن نيست زيرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بيان مى كند. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 12، ص 223)</ref>
+
همچنین در آیات دیگری همچون: [[سوره حج]]/ آیه ۵، [[سوره ص]]/ آیه ۷۱، [[سوره صافات]]/ آیه ۱۱، [[سوره حجر]]/ آیه ۴۸، [[سوره الرحمن]]/ آیه ۱۴، [[سوره سجده]]/ آیه ۷، خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.<ref> برای جمع بین این موارد به تفاسیر قرآن رجوع شود، به عنوان نمونه در تفسیر المیزان به نقل از مجمع البیان این وجه ذکر شده: اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن مى فرماید: {{متن قرآن|«خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»}}؛ آدم را از خاک خلق کرد. چیزى که هست خاک مذکور را گل کرد، همچنان که فرموده: {{متن قرآن|«وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»}}؛ تو آدم را از گل آفریدى. آنگاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، همچنان که فرموده: {{متن قرآن|«مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»}}؛ آدمى را از گل گندیده خلق کردم. آنگاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: «من صلصال؛ از گل خشکیده» بنابراین تناقضى در این تعبیرهاى مختلف قرآن نیست زیرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بیان مى کند. (ترجمه المیزان، ج ۱۲، ص ۲۲۳)</ref>
  
 
===سجده نکردن ابلیس بر آدم===
 
===سجده نکردن ابلیس بر آدم===
  
این موضوع اولین بار در [[آیه 34 سوره بقره]] بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتيم: همه در برابر آدم [[سجده]] و خضوع كنيد و او را تكريم نمائيد. همه آن‌ها سجده كردند جز [[ابليس]] كه به خاطر اين نافرمانى [[كافر]] شد».  
+
این موضوع اولین بار در [[آیه 34 سوره بقره|آیه ۳۴ سوره بقره]] بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتیم: همه در برابر آدم [[سجده]] و خضوع کنید و او را تکریم نمائید. همه آن‌ها سجده کردند جز [[ابلیس]] که به خاطر این نافرمانى [[کافر]] شد».  
  
مطلب فوق، با بیان‌های دیگری در [[سوره اعراف]] آیات 11 و 12، [[سوره اسراء]] آیات 61 و 62، [[سوره كهف]] آیه 50، [[سوره طه]] آیه 116 و [[سوره ص]] آیات 71 تا 74 آمده است.
+
مطلب فوق، با بیان‌های دیگری در [[سوره اعراف]] آیات ۱۱ و ۱۲، [[سوره اسراء]] آیات ۶۱ و ۶۲، [[سوره کهف]] آیه ۵۰، [[سوره طه]] آیه ۱۱۶ و [[سوره ص]] آیات ۷۱ تا ۷۴ آمده است.
  
 
===سکونت آدم در بهشت و هبوط===
 
===سکونت آدم در بهشت و هبوط===
  
این موضوع اولین بار در آیات 35 تا 39 [[سوره بقره]] بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتيم: اى آدم تو و همسرت در [[بهشت]] سكونت كن و از نعمت‌هاى آن هر چه مى‌ خواهيد بخوريد. اما به اين درخت نزديك نشويد و از ميوه آن نخوريد كه از ستمكاران خواهيد شد. در اين هنگام، [[شيطان]] با سخنان خود آن‌ها را فريب داد و از ميوه آن درخت خوردند و اين نافرمانى باعث خروج آن‌ها از بهشت گرديد و ما به آن‌ها گفتيم: همگى به زمين فرود آئيد در حالي كه بعضى از شما دشمن ديگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معين در زمين قرارگاه و وسيله بهره ‌بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود كلماتى را آموخت كه وسيله اى براى پذيرش [[توبه]] وى در پيشگاه خداوند گرديد و خداوند توبه او را پذيرفت چون او توبه‌ پذير و مهربان است. آنگاه به آن‌ها گفتيم كه در زمين فرود آئيد و مسكن گزينيد و زندگى را آغاز كنيد و آنگاه كه هدايتى از طرف من براى شما آمد كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى براى آن‌ها هست و نه اندوهگين مى‌ گردند. اما كسانى كه به آيات ما [[كافر]] شده و آن‌ها را تكذيب كنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».
+
این موضوع در آیات ۳۵ تا ۳۹ [[سوره بقره]] بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتیم: اى آدم تو و همسرت در [[بهشت]] سکونت کن و از نعمت‌هاى آن هر چه مى‌ خواهید بخورید. اما به این درخت نزدیک نشوید و از میوه آن نخورید که از ستمکاران خواهید شد. در این هنگام، [[شیطان]] با سخنان خود آن‌ها را فریب داد و از میوه آن درخت خوردند و این نافرمانى باعث خروج آن‌ها از بهشت گردید و ما به آن‌ها گفتیم: همگى به زمین فرود آئید در حالی که بعضى از شما دشمن دیگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معین در زمین قرارگاه و وسیله بهره ‌بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود کلماتى را آموخت که وسیله اى براى پذیرش [[توبه]] وى در پیشگاه خداوند گردید و خداوند توبه او را پذیرفت چون او توبه‌ پذیر و مهربان است. آنگاه به آن‌ها گفتیم که در زمین فرود آئید و مسکن گزینید و زندگى را آغاز کنید و آنگاه که هدایتى از طرف من براى شما آمد کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى براى آن‌ها هست و نه اندوهگین مى‌ گردند. اما کسانى که به آیات ما [[کافر]] شده و آن‌ها را تکذیب کنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».
  
این جریان همچنین در آیات 19 تا 27 [[سوره اعراف]] آمده و در حین نقل آن بنی‌آدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به [[وسوسه|وسوسه‌های]] شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات 115 تا 124 [[سوره طه]] است.
+
این جریان همچنین در آیات ۱۹ تا ۲۷ [[سوره اعراف]] آمده و در حین نقل آن بنی‌آدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به [[وسوسه|وسوسه‌های]] شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات ۱۱۵ تا ۱۲۴ [[سوره طه]] است.
  
==حضرت آدم در روايات==
+
==حضرت آدم در روایات==
  
*[[امام علی]] علیه‌السلام درباره نحوه خلقت حضرت آدم علیه‌السلام از خاک مي‌فرمايد: {{متن حدیث|«ثُمّ جَمَعَ سبحانَهُ مِن حَزْنِ الأرضِ و سَهْلِها، و عَذْبِها و سَبَخِها، تُربَةً سَنَّها (سَنّاها) بالماءِ حتّي خَلَصَت، ولاطَها بالبَلَّةِ حتّي لَزِبَت، فَجَبَلَ مِنها صُورَةً ذاتَ أحناءٍ و وُصولٍ، و أعضاءٍ و فُصولٍ، أجمَدَها حتَّي استَمسَكَت، و أصلَدَها حتّي صَلْصَلَت، لِوَقتٍ مَعدودٍ و أمَدٍ مَعلومٍ. ثُمّ نَفَخَ فيها مِن رُوحهِ فَمَثُلَت (فتَمثّلَت) إنسانا ذا أذهانٍ يُجيلُها و فِكَرٍ يَتَصَرّفُ بها... مَعجونا بطِينَةِ الألوانِ المُختَلِفَةِ، والأشباهِ المُؤتَلِفَةِ، والأضدادِ المُتَعادِيَةِ، والأخلاطِ المُتَبايِنَةِ، مِن الحَرِّ والبَردِ، والبَلَّةِ والجُمودِ»}}؛ «سپس خداوند سبحان از قسمت ‌هاي سخت و نرم زمين و شيرين و شوره ‌زار آن، خاكي برداشت و بر آن آب ريخت تا پاك و خالص شد و با رطوبت بياميختش تا آن كه چسبناك گشت. آنگاه از آن هيكلي بيافريد، داراي اعضا و پيوندها و گسستگي ‌ها؛ مدتي مشخص  و زماني معلوم آن را بداشت تا اين كه خشكيد و به هم پيوست و چون  سفال  سخت  شد. آن گاه  از [[روح]] خويش در آن دميد تا به صورت انساني گرديد صاحب ذهن‌ هايي كه آن‌ ها را به حركت درمي‌ آورد و انديشه‌ اي كه با آن (در كارهايش) دخل و تصرف مي‌ كند... آميخته به طينتي با رنگ‌ هاي گوناگون و چيزهايي همانند يكديگر و حالاتي متضاد و اخلاطي ناهمگون از قبيل گرمي و سردي و رطوبت و خشكي».<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج  11، ص 122.</ref>
+
*[[امام علی]] علیه‌السلام درباره نحوه خلقت حضرت آدم علیه‌السلام از خاک می‌فرماید: {{متن حدیث|«ثُمّ جَمَعَ سبحانَهُ مِن حَزْنِ الأرضِ و سَهْلِها، و عَذْبِها و سَبَخِها، تُربَةً سَنَّها (سَنّاها) بالماءِ حتّی خَلَصَت، ولاطَها بالبَلَّةِ حتّی لَزِبَت، فَجَبَلَ مِنها صُورَةً ذاتَ أحناءٍ و وُصولٍ، و أعضاءٍ و فُصولٍ، أجمَدَها حتَّی استَمسَکت، و أصلَدَها حتّی صَلْصَلَت، لِوَقتٍ مَعدودٍ و أمَدٍ مَعلومٍ. ثُمّ نَفَخَ فیها مِن رُوحهِ فَمَثُلَت (فتَمثّلَت) إنسانا ذا أذهانٍ یجیلُها و فِکرٍ یتَصَرّفُ بها... مَعجونا بطِینَةِ الألوانِ المُختَلِفَةِ، والأشباهِ المُؤتَلِفَةِ، والأضدادِ المُتَعادِیةِ، والأخلاطِ المُتَباینَةِ، مِن الحَرِّ والبَردِ، والبَلَّةِ والجُمودِ»}}؛ «سپس خداوند سبحان از قسمت ‌های سخت و نرم زمین و شیرین و شوره ‌زار آن، خاکی برداشت و بر آن آب ریخت تا پاک و خالص شد و با رطوبت بیامیختش تا آن که چسبناک گشت. آنگاه از آن هیکلی بیافرید، دارای اعضا و پیوندها و گسستگی ‌ها؛ مدتی مشخص  و زمانی معلوم آن را بداشت تا این که خشکید و به هم پیوست و چون  سفال  سخت  شد. آن گاه  از [[روح]] خویش در آن دمید تا به صورت انسانی گردید صاحب ذهن‌ هایی که آن‌ ها را به حرکت درمی‌ آورد و اندیشه‌ ای که با آن (در کارهایش) دخل و تصرف می‌ کند... آمیخته به طینتی با رنگ‌ های گوناگون و چیزهایی همانند یکدیگر و حالاتی متضاد و اخلاطی ناهمگون از قبیل گرمی و سردی و رطوبت و خشکی».<ref> بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج  ۱۱، ص ۱۲۲.</ref>
  
*امام علي علیه‌السلام علت اين که [[ابليس]] سجده نکرد را چنين بيان مي‌فرمايد:{{متن حدیث|«فَافتَخَرَ علي آدمَ بخَلقِهِ و تَعَصَّبَ علَيهِ لأصلِهِ... فَلَعَمرُ اللّه ِ لقد فَخَرَ علي أصلِكُم و وَقَعَ في حَسَبِكُم و دَفَعَ في نَسَبِكُم... فاللّه َ اللّه َ في كِبرِ الحَمِيَّةِ و فَخرِ الجاهِليَّةِ}}؛ به خلقت خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر منشأ خود عليه او [[تعصب|عصبيت]] به خرج داد... [[سوگند]] به خدا كه او بر اصل و ريشه شما فخر فروخت و از حسب و نسب شما عيب‌گويي كرد... زنهار، زنهار، به خدا پناه بريد از [[تكبر]] و عصبيت و فخرفروشي‌هاي [[جاهليت]]».<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج 14، ص 465.</ref>
+
*امام علی علیه‌السلام علت این که [[ابلیس]] سجده نکرد را چنین بیان می‌فرماید:{{متن حدیث|«فَافتَخَرَ علی آدمَ بخَلقِهِ و تَعَصَّبَ علَیهِ لأصلِهِ... فَلَعَمرُ اللّه ِ لقد فَخَرَ علی أصلِکم و وَقَعَ فی حَسَبِکم و دَفَعَ فی نَسَبِکم... فاللّه َ اللّه َ فی کبرِ الحَمِیةِ و فَخرِ الجاهِلیةِ}}؛ به خلقت خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر منشأ خود علیه او [[تعصب|عصبیت]] به خرج داد... [[سوگند]] به خدا که او بر اصل و ریشه شما فخر فروخت و از حسب و نسب شما عیب‌گویی کرد... زنهار، زنهار، به خدا پناه برید از [[تکبر]] و عصبیت و فخرفروشی‌های [[جاهلیت]]».<ref> بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج ۱۴، ص ۴۶۵.</ref>
  
*[[پيامبر خدا]] صلي الله  عليه و  آله فرمودند: آدم پيش از آن كه مرتكب [[گناه]] شود اجلش در برابر ديدگان او بود و آرزويش پشت سر او. اما چون گناه ورزيد خداوند آرزويش را جلو چشم او نهاد و اجلش را پشت سر او، اين است كه تا دم [[مرگ]] آرزو دارد.<ref> پيام رسول ترجمه اى ديگر از [[نهج الفصاحه]] (ابوالقاسم پاينده)، ص27.</ref>
+
*[[پیامبر خدا]] صلی الله  علیه و  آله فرمودند: آدم پیش از آن که مرتکب [[گناه]] شود اجلش در برابر دیدگان او بود و آرزویش پشت سر او. اما چون گناه ورزید خداوند آرزویش را جلو چشم او نهاد و اجلش را پشت سر او، این است که تا دم [[مرگ]] آرزو دارد.<ref> پیام رسول، ترجمه نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، ص۲۷.</ref>
*پيامبر خدا صلي الله  عليه و  آله: {{متن حدیث|«إنّ اللّه َ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن ثِمارِ الجَنّةِ و عَلّمَهُ صَنعَةَ كُلِّ شَيءٍ»}}؛ خداوند هنگامي كه آدم را از [[بهشت]] بيرون كرد، توشه او را از ميوه‌ هاي بهشت قرار داد و فن ساختن هر چيزي را به او آموخت».<ref> حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج2، ص268.</ref>
+
*پیامبر خدا صلی الله  علیه و  آله: {{متن حدیث|«إنّ اللّه َ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن ثِمارِ الجَنّةِ و عَلّمَهُ صَنعَةَ کلِّ شَیءٍ»}}؛ خداوند هنگامی که آدم را از [[بهشت]] بیرون کرد، توشه او را از میوه‌ های بهشت قرار داد و فن ساختن هر چیزی را به او آموخت».<ref> حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى شهرى، ج۲، ص۲۶۸.</ref>
  
*[[امام صادق]] عليه ‌السلام: خداي عزوجل به آدم عليه‌ السلام [[وحی]] فرمود: من همه سخن را در چهار كلمه براي تو گرد مي ‌آورم. عرض كرد: پروردگارا، آن چهار كلمه چيست؟ فرمود: يكي از من است، يكي از تو، يكي به رابطه من و تو مربوط مي‌ شود و يكي به رابطه ميان تو و مردم. عرض كرد: پروردگارا، آن‌ ها را برايم بيان فرما تا بدانمشان. فرمود: آن كه اختصاص به من دارد، اين است كه مرا بندگي كني و چيزي را شريكم نگرداني. آن كه اختصاص به خودت دارد، اين است كه در برابر عمل تو پاداشي دهمت كه بيش از هر چيز به آن محتاجي. آن كه به رابطه ميان من و تو مربوط مي‌ شود، اين است كه تو [[دعا]] كني و من اجابت كنم و آن كه به رابطه ميان تو و مردم مربوط مي ‌شود، اين است كه براي مردم آن پسندي كه براي خود مي ‌پسندي.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج11، ص257.</ref>
+
*[[امام صادق]] علیه ‌السلام: خدای عزوجل به آدم علیه‌ السلام [[وحی]] فرمود: من همه سخن را در چهار کلمه برای تو گرد می ‌آورم. عرض کرد: پروردگارا، آن چهار کلمه چیست؟ فرمود: یکی از من است، یکی از تو، یکی به رابطه من و تو مربوط می‌ شود و یکی به رابطه میان تو و مردم. عرض کرد: پروردگارا، آن‌ ها را برایم بیان فرما تا بدانمشان. فرمود: آن که اختصاص به من دارد، این است که مرا بندگی کنی و چیزی را شریکم نگردانی. آن که اختصاص به خودت دارد، این است که در برابر عمل تو پاداشی دهمت که بیش از هر چیز به آن محتاجی. آن که به رابطه میان من و تو مربوط می‌ شود، این است که تو [[دعا]] کنی و من اجابت کنم و آن که به رابطه میان تو و مردم مربوط می ‌شود، این است که برای مردم آن پسندی که برای خود می ‌پسندی.<ref> بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج۱۱، ص۲۵۷.</ref>
  
*از سفارش‌هاي حضرت آدم عليه‌ السلام به فرزندش شيث عليه‌ السلام: {{متن حدیث|«إذا عَزَمْتُم علي أمرٍ فانْظُروا إلي عَواقِبِهِ، فإنّي لَو نَظَرْتُ في عاقِبَةِ أمْري لَم يُصِبْني ما أصابنَي»}}؛ هرگاه قصد كارى كرديد، به پيامدهاى آن بنگريد؛ اگر من در عاقبت كار خود انديشيده بودم، آنچه به سرم آمده، نمى آمد... به [[دنيا]]ي فاني دل مبنديد؛ زيرا من به [[بهشت]] جاويدان دل بستم اما با من وفا نكرد و از آن بيرون رانده شدم.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج75، ص452.</ref>
+
*از سفارش‌های حضرت آدم علیه‌ السلام به فرزندش شیث علیه‌ السلام: {{متن حدیث|«إذا عَزَمْتُم علی أمرٍ فانْظُروا إلی عَواقِبِهِ، فإنّی لَو نَظَرْتُ فی عاقِبَةِ أمْری لَم یصِبْنی ما أصابنَی»}}؛ هرگاه قصد کارى کردید، به پیامدهاى آن بنگرید؛ اگر من در عاقبت کار خود اندیشیده بودم، آنچه به سرم آمده، نمى آمد... به [[دنیا|دنیای]] فانی دل مبندید؛ زیرا من به [[بهشت]] جاویدان دل بستم اما با من وفا نکرد و از آن بیرون رانده شدم.<ref> بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج۷۵، ص۴۵۲.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۶۰: سطر ۵۸:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*[[حجة التفاسير و بلاغ الإكسير]]، سيد عبدالحجت بلاغى ؛[[قم]]: انتشارات [[حكمت]]، 1386 ق.
+
*حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، سید عبدالحجت بلاغى؛ قم: انتشارات حکمت، ۱۳۸۶ ق.
*[[بحارالانوار]]، [[علامه مجلسى]]؛ تهران.
+
*بحارالانوار، علامه مجلسى؛ تهران.
*[[تاريخ الأمم و الملوك]]، محمد بن جرير طبرى؛ [[بيروت]]: دارالتراث، چاپ دوم، 1387.
+
*تاریخ الأمم و الملوک، محمد بن جریر طبرى؛ بیروت: دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷.
*[[تفسیر المیزان]]، علامه محمدحسین طباطبائی، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1374 ش.
+
*تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۷۴ ش.
*حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، محمدى رى‌شهرى؛ قم: دارالحديث، چاپ اول، 1429 ق.
+
*حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى‌شهرى؛ قم: دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ ق.
*پيام رسول ترجمه اى ديگر از نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده؛ قم: طلوع مهر، اول، 1385 ش.
+
*پیام رسول، ترجمه ابوالقاسم پاینده؛ قم: طلوع مهر، اول، ۱۳۸۵ ش.
*فرهنگنامه موضوعی قرآن کریم به اهتمام احمد خاتمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1386.
+
*فرهنگنامه موضوعی قرآن کریم، به اهتمام احمد خاتمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶.
 +
==مطالب مرتبط==
 +
*حضرت حوّا
 
{{پیامبران}}
 
{{پیامبران}}
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۷

حضرت آدم علیه‌السلام نخستین پیامبر الهى و پدر بشر است، که مطابق با قرآن کریم، خداوند او را از خاک آفرید و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به فرشتگان دستور داد که بر آدم سجده کنند. ماجرای هبوط آدم و همسرش حوّا از بهشت نیز مطلب دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است.

وجه تسمیه آدم

«آدم» یعنى خاک قرمز؛ وى از مواد أرضى آفریده شد و جاندار گردید. «أداما» لفظى است عبرى و به معنى گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت مى‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است.[۱]

در حدیثی از امام علی علیه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاری آدم و حوا آمده است: «إنّما سُمّی آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ»؛[۲] آدم را آدم نامیده‌ اند، چون از اَدیم (پوسته) زمین آفریده شد.

حضرت آدم در قرآن

نام حضرت آدم علیه السلام ۲۵ بار در آیات قرآن کریم در سوره‌های بقره، آل عمران، مائده، اعراف، اسراء، کهف، مریم، طه و یس آمده است. موضوعات مربوط به حضرت آدم در قرآن از این قرارند:

آدم خلیفه خدا در زمین

این موضوع در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره بقره بیان گردیده است: «و آن زمان که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من مى‌ خواهم در روى زمین جانشین و حاکمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرینش انسان عبادت است، که ما تو را تسبیح گفته و حمد تو را به جا مى‌ آوریم. پس چرا مى‌ خواهى کسى را در زمین قرار دهى که به فساد و خونریزى دست زده و زمین را تباه نماید؟ خداوند فرمود: من از آفرینش انسان، حقایقى را مى‌ دانم که شما از آن بى‌ خبرید».

پس از آن خداوند، آدم را بیافرید و علم اسماء یعنى علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه کرد و فرمود اگر راست مى‌ گوئید اسامى این‌ها را برشمارید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا منزهى تو، ما چیزى جز آن چه تو به ما تعلیم داده‌ اى، نمى‌ دانیم زیرا تنها تو دانا و حکیمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از این اسامى و اسرار این موجودات آگاه کن و هنگامى که آدم آنان را آگاه نمود، خداوند به فرشتگان فرمود: آیا نگفتم من غیب آسمان‌ها و زمین را و آنچه را که شما پنهان و یا آشکار سازید مى‌ دانم؟

آفرینش حضرت آدم

این موضوع در آیه ۵۹ سوره آل عمران چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان عیسى نزد خدا (از نظر چگونگى آفرینش) مانند داستان آدم است، که (پیکر) او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».

و در آیه ۲۶ سوره حجر آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى کهنه متغیر بیافریدیم.

و در سوره مومنون آیه ۱۲ آمده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طینٍ»؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفریدیم.

همچنین در آیات دیگری همچون: سوره حج/ آیه ۵، سوره ص/ آیه ۷۱، سوره صافات/ آیه ۱۱، سوره حجر/ آیه ۴۸، سوره الرحمن/ آیه ۱۴، سوره سجده/ آیه ۷، خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.[۳]

سجده نکردن ابلیس بر آدم

این موضوع اولین بار در آیه ۳۴ سوره بقره بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتیم: همه در برابر آدم سجده و خضوع کنید و او را تکریم نمائید. همه آن‌ها سجده کردند جز ابلیس که به خاطر این نافرمانى کافر شد».

مطلب فوق، با بیان‌های دیگری در سوره اعراف آیات ۱۱ و ۱۲، سوره اسراء آیات ۶۱ و ۶۲، سوره کهف آیه ۵۰، سوره طه آیه ۱۱۶ و سوره ص آیات ۷۱ تا ۷۴ آمده است.

سکونت آدم در بهشت و هبوط

این موضوع در آیات ۳۵ تا ۳۹ سوره بقره بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتیم: اى آدم تو و همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمت‌هاى آن هر چه مى‌ خواهید بخورید. اما به این درخت نزدیک نشوید و از میوه آن نخورید که از ستمکاران خواهید شد. در این هنگام، شیطان با سخنان خود آن‌ها را فریب داد و از میوه آن درخت خوردند و این نافرمانى باعث خروج آن‌ها از بهشت گردید و ما به آن‌ها گفتیم: همگى به زمین فرود آئید در حالی که بعضى از شما دشمن دیگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معین در زمین قرارگاه و وسیله بهره ‌بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود کلماتى را آموخت که وسیله اى براى پذیرش توبه وى در پیشگاه خداوند گردید و خداوند توبه او را پذیرفت چون او توبه‌ پذیر و مهربان است. آنگاه به آن‌ها گفتیم که در زمین فرود آئید و مسکن گزینید و زندگى را آغاز کنید و آنگاه که هدایتى از طرف من براى شما آمد کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى براى آن‌ها هست و نه اندوهگین مى‌ گردند. اما کسانى که به آیات ما کافر شده و آن‌ها را تکذیب کنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».

این جریان همچنین در آیات ۱۹ تا ۲۷ سوره اعراف آمده و در حین نقل آن بنی‌آدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به وسوسه‌های شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات ۱۱۵ تا ۱۲۴ سوره طه است.

حضرت آدم در روایات

  • امام علی علیه‌السلام درباره نحوه خلقت حضرت آدم علیه‌السلام از خاک می‌فرماید: «ثُمّ جَمَعَ سبحانَهُ مِن حَزْنِ الأرضِ و سَهْلِها، و عَذْبِها و سَبَخِها، تُربَةً سَنَّها (سَنّاها) بالماءِ حتّی خَلَصَت، ولاطَها بالبَلَّةِ حتّی لَزِبَت، فَجَبَلَ مِنها صُورَةً ذاتَ أحناءٍ و وُصولٍ، و أعضاءٍ و فُصولٍ، أجمَدَها حتَّی استَمسَکت، و أصلَدَها حتّی صَلْصَلَت، لِوَقتٍ مَعدودٍ و أمَدٍ مَعلومٍ. ثُمّ نَفَخَ فیها مِن رُوحهِ فَمَثُلَت (فتَمثّلَت) إنسانا ذا أذهانٍ یجیلُها و فِکرٍ یتَصَرّفُ بها... مَعجونا بطِینَةِ الألوانِ المُختَلِفَةِ، والأشباهِ المُؤتَلِفَةِ، والأضدادِ المُتَعادِیةِ، والأخلاطِ المُتَباینَةِ، مِن الحَرِّ والبَردِ، والبَلَّةِ والجُمودِ»؛ «سپس خداوند سبحان از قسمت ‌های سخت و نرم زمین و شیرین و شوره ‌زار آن، خاکی برداشت و بر آن آب ریخت تا پاک و خالص شد و با رطوبت بیامیختش تا آن که چسبناک گشت. آنگاه از آن هیکلی بیافرید، دارای اعضا و پیوندها و گسستگی ‌ها؛ مدتی مشخص و زمانی معلوم آن را بداشت تا این که خشکید و به هم پیوست و چون سفال سخت شد. آن گاه از روح خویش در آن دمید تا به صورت انسانی گردید صاحب ذهن‌ هایی که آن‌ ها را به حرکت درمی‌ آورد و اندیشه‌ ای که با آن (در کارهایش) دخل و تصرف می‌ کند... آمیخته به طینتی با رنگ‌ های گوناگون و چیزهایی همانند یکدیگر و حالاتی متضاد و اخلاطی ناهمگون از قبیل گرمی و سردی و رطوبت و خشکی».[۴]
  • امام علی علیه‌السلام علت این که ابلیس سجده نکرد را چنین بیان می‌فرماید:«فَافتَخَرَ علی آدمَ بخَلقِهِ و تَعَصَّبَ علَیهِ لأصلِهِ... فَلَعَمرُ اللّه ِ لقد فَخَرَ علی أصلِکم و وَقَعَ فی حَسَبِکم و دَفَعَ فی نَسَبِکم... فاللّه َ اللّه َ فی کبرِ الحَمِیةِ و فَخرِ الجاهِلیةِ؛ به خلقت خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر منشأ خود علیه او عصبیت به خرج داد... سوگند به خدا که او بر اصل و ریشه شما فخر فروخت و از حسب و نسب شما عیب‌گویی کرد... زنهار، زنهار، به خدا پناه برید از تکبر و عصبیت و فخرفروشی‌های جاهلیت».[۵]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: آدم پیش از آن که مرتکب گناه شود اجلش در برابر دیدگان او بود و آرزویش پشت سر او. اما چون گناه ورزید خداوند آرزویش را جلو چشم او نهاد و اجلش را پشت سر او، این است که تا دم مرگ آرزو دارد.[۶]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «إنّ اللّه َ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن ثِمارِ الجَنّةِ و عَلّمَهُ صَنعَةَ کلِّ شَیءٍ»؛ خداوند هنگامی که آدم را از بهشت بیرون کرد، توشه او را از میوه‌ های بهشت قرار داد و فن ساختن هر چیزی را به او آموخت».[۷]
  • امام صادق علیه ‌السلام: خدای عزوجل به آدم علیه‌ السلام وحی فرمود: من همه سخن را در چهار کلمه برای تو گرد می ‌آورم. عرض کرد: پروردگارا، آن چهار کلمه چیست؟ فرمود: یکی از من است، یکی از تو، یکی به رابطه من و تو مربوط می‌ شود و یکی به رابطه میان تو و مردم. عرض کرد: پروردگارا، آن‌ ها را برایم بیان فرما تا بدانمشان. فرمود: آن که اختصاص به من دارد، این است که مرا بندگی کنی و چیزی را شریکم نگردانی. آن که اختصاص به خودت دارد، این است که در برابر عمل تو پاداشی دهمت که بیش از هر چیز به آن محتاجی. آن که به رابطه میان من و تو مربوط می‌ شود، این است که تو دعا کنی و من اجابت کنم و آن که به رابطه میان تو و مردم مربوط می ‌شود، این است که برای مردم آن پسندی که برای خود می ‌پسندی.[۸]
  • از سفارش‌های حضرت آدم علیه‌ السلام به فرزندش شیث علیه‌ السلام: «إذا عَزَمْتُم علی أمرٍ فانْظُروا إلی عَواقِبِهِ، فإنّی لَو نَظَرْتُ فی عاقِبَةِ أمْری لَم یصِبْنی ما أصابنَی»؛ هرگاه قصد کارى کردید، به پیامدهاى آن بنگرید؛ اگر من در عاقبت کار خود اندیشیده بودم، آنچه به سرم آمده، نمى آمد... به دنیای فانی دل مبندید؛ زیرا من به بهشت جاویدان دل بستم اما با من وفا نکرد و از آن بیرون رانده شدم.[۹]

پانویس

  1. تورات، سفر تکوین ۲:۷؛ قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»؛ حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، سید عبدالحجت بلاغى، جلد ۲، ص ۵۴۱.
  2. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۱۱، ص ۱۰۲.
  3. برای جمع بین این موارد به تفاسیر قرآن رجوع شود، به عنوان نمونه در تفسیر المیزان به نقل از مجمع البیان این وجه ذکر شده: اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن مى فرماید: «خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»؛ آدم را از خاک خلق کرد. چیزى که هست خاک مذکور را گل کرد، همچنان که فرموده: «وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»؛ تو آدم را از گل آفریدى. آنگاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، همچنان که فرموده: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ آدمى را از گل گندیده خلق کردم. آنگاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: «من صلصال؛ از گل خشکیده» بنابراین تناقضى در این تعبیرهاى مختلف قرآن نیست زیرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بیان مى کند. (ترجمه المیزان، ج ۱۲، ص ۲۲۳)
  4. بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج ۱۱، ص ۱۲۲.
  5. بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج ۱۴، ص ۴۶۵.
  6. پیام رسول، ترجمه نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، ص۲۷.
  7. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى شهرى، ج۲، ص۲۶۸.
  8. بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج۱۱، ص۲۵۷.
  9. بحارالأنوار، علامه مجلسى، ج۷۵، ص۴۵۲.

منابع

  • حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، سید عبدالحجت بلاغى؛ قم: انتشارات حکمت، ۱۳۸۶ ق.
  • بحارالانوار، علامه مجلسى؛ تهران.
  • تاریخ الأمم و الملوک، محمد بن جریر طبرى؛ بیروت: دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷.
  • تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۷۴ ش.
  • حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى‌شهرى؛ قم: دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ ق.
  • پیام رسول، ترجمه ابوالقاسم پاینده؛ قم: طلوع مهر، اول، ۱۳۸۵ ش.
  • فرهنگنامه موضوعی قرآن کریم، به اهتمام احمد خاتمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶.

مطالب مرتبط

  • حضرت حوّا
پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن