تلاوت قرآن
«تلاوت قرآن» به معنای قرائت و خواندن قرآن کریم با آرامش همراه با تفکر و رعایت آداب ظاهری و باطنی آن است. در روایات برای تلاوت قرآن، آدابی - مانند داشتن طهارت، حضور قلب و تدبّر نمودن در آیات الهی - ذکر شده است.
محتویات
معنای تلاوت
«تلاوت» از ریشه «ت ـ ل ـ و» در لغت به معناى مُتابعت است[۱]. متابعت گاهى جسمانى و گاهى با پیروى از مواعظ و حکمت ها و گاهى با قرائت و تدبّر در معناست[۲]؛ مانند: «إِنَّ الَّذینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیةً یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»؛[۳] کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى کنند و نماز را برپا مى دارند و از آن چه به آنان روزى داده ایم پنهان و آشکار انفاق مى کنند، تجارتى بى زیان و خالى از کساد را امید دارند.
به گفته راغب اصفهانی، تلاوت ویژه پیروى از کتاب هاى آسمانى است؛ خواه با خواندن آن باشد که گویا قارى در پى کلمات و معانى مى رود و خواه با پیروى از اوامر و نواهى آن.[۴] از این رو باید قرآن را امام و پیشواى خود قرار داد و در پى آن حرکت کرد و این همان حقیقت تلاوت است.[۵]
بنابراین، تلاوت همراه با احترام و قداست بوده و درباره کتاب هاى آسمانى به ویژه قرآن کریم به کار مى رود؛[۶] یعنی خواندن قرآن با ترتیل و آرامش همراه با طنین ویژه اى که ناشى از بزرگداشت و خشوع تلاوت کننده در برابر آن باشد.[۷] واژه «تلاوت» و مشتقات آن بیش از ۶۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
تلاوت آیات الهى بر مردم، از اهداف بعثت پیامبر صلى الله علیه وآله است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة...».[۸] از این رو تبلیغ رسالت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) با تلاوت قرآن آغاز شد.[۹]
آداب تلاوت قرآن
«آداب تلاوت قرآن» در دو دسته آداب ظاهرى و آداب باطنى قابل ذکر است:
آداب ظاهرى
مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت قرآن که در روایات آمده عبارت اند از:
- طهارت و آراستگى: سزاوار است قارى با طهارت و وضو باشد[۱۰] و مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود.[۱۱] لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند؛ مانند شاگردى که در برابر استاد نشسته و بر چیزى تکیه ندهد.[۱۲]
- مکان مناسب: مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد و خواندن قرآن در مسجد فضیلت بیشترى دارد،[۱۳] گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته رسول خدا صلى الله علیه وآله تلاوت قرآن در خانه سبب برکت و نورانى شدن آن است.[۱۴]
- دعای قبل و بعد از تلاوت: از امامان معصوم علیهم السلام دعاهاى فراوانى براى شروع و ختم تلاوت رسیده است.[۱۵]
- استعاذه و تسمیه: خداوند متعال مى فرماید: هنگامى که خواستى قرآن بخوانى از شرّ شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر[۱۶] و نیز مى فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید.[۱۷] بسیارى از مفسران مراد از این آیه را خواندن قرآن مى دانند.[۱۸] بنا به نقلى امام کاظم علیه السلام، هنگام استشهاد به آیه اى از قرآن، نخست استعاذه مى کردند، سپس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» مى گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت مى فرمودند.[۱۹] قُرّاء در گفتن استعاذه پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.[۲۰] قرائت بسمله نیز در آغاز سوره سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد، گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» بسیار نیکو و پسندیده است.[۲۱]
- صداى زیبا و حزین: از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صداى بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربى و رعایت ترتیل در آن است.[۲۲] خواندن قرآن با صداى آهسته از ریا و خودنمایى دور بوده، در برخى روایات به صدقه پنهانى تشبیه شده؛[۲۳] ولى قرائت با صداى بلند بیشتر سفارش شده[۲۴] و در سیره عملى پیامبر صلى الله علیه وآله[۲۵] و امامان معصوم علیهم السلام[۲۶] گزارش شده است. براى تلاوت قرآن با صداى بلند آثارى چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده[۲۷] و بهره مندى قارى و مستمع از پاداش بیان شده است.[۲۸]
- استماع و انصات: ادب شنیدن و سکوت، درباره شنوندگان کلام الهى است. خداوند متعال مى فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید.[۲۹] در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.[۳۰]
- قرائت از روى مصحف: پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را سخت ترین حالت براى شیطان دانسته اند.[۳۱] امام صادق علیه السلام نیز آن را سبب بهره مندى چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.[۳۲]
آداب باطنى
برخی از آداب باطنى تلاوت قرآن بدین شرح است:
- توجه به عظمت کلام: نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است.[۳۳]
- تعظیم متکلم: قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آن چه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.[۳۴]
- حضور قلب: اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند.[۳۵] حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنانکه در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.[۳۶]
- تدبّر: خداوند متعالى علت نزول قرآن را تدبّر در آیاتش بیان کرده است.[۳۷] تدبّر، اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد.[۳۸] به گفته امیرمؤمنان (علیه السلام) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.[۳۹]
- تفهّم: «تفهّم» بدین معناست که قارى به تدبّر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وى بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانى است.[۴۰]
- تخلّى: «تخلّى»، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندى و حب دنیا است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.[۴۱]
- تخصیص: «تخصیص» آن است که قارى فرض کند مخاطبِ همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.[۴۲]
- تأثّر: دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را «تأثّر» مى نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادی اش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.[۴۳]
- ترقّى: «ترقّى» آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آن جا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش. نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى دعا، گریه و توبه را در وى پدید مى آورد. دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است. سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود.[۴۴] امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند.[۴۵]
- تبرّى: «تبرّى» بیزارى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد.[۴۶] امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرمایند: پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنانکه گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است.[۴۷]
مقدار تلاوت قرآن
مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قارى متفاوت است؛[۴۸] برخى آن را در مدّت سه روز ختم مى کنند. به فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله هرکس قرآن را کمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.[۴۹] امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: «دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنى. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند»؛[۵۰] همچنین فرمودند: «قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز ۵۰ آیه از آن را بخواند».[۵۱]
مفسران در مقدار «قرائت آنچه میسّر است» که خداوند در آیه ۲۰ سوره مزمّل به آن فرمان داده (: « فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ ») بر یک رأى نیستند؛ سعید بن جبیر آن را ۵۰ آیه، ابن عباس ۱۰۰ آیه، سُدّى ۲۰۰ آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.[۵۲] امام رضا علیه السلام «ما تَیَسَّرَ» را آن مقدار از قرآن دانسته اند که با خشوع قلب و صفاى درون خوانده شود.[۵۳]
آثار تلاوت قرآن
در قرآن کریم و روایات اسلامى براى تلاوت قرآن آثار فراوانى بیان شده است، از جمله:
- جلا یافتن دل: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «جِلاءُ هذِهِ القُلوبِ ذِکرُ اللّهِ وتِلاوَةُ القُرآنِ»؛[۵۴] جلاى این دل ها ذکر خدا و تلاوت قرآن است.
- شکوفایی ایمان: امام علی علیه السلام می فرمایند: «لِقاحُ الإیمانِ تِلاوَةُ القرآنِ»؛[۵۵] بارور شدن ایمان به تلاوت قرآن است.
- استجابت دعا: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ کلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً»؛[۵۶] براى کسى که قرآن تلاوت مى کند، در هنگام هر ختمى یک دعاىِ مستجاب شونده است.
- بهرهمندی از شفاعت قرآن در قیامت: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «اِقرَؤُوا القُرآنَ، فَإِنَّهُ یأتی شَفیعاً یومَ القِیامَةِ...»؛[۵۷] قرآن بخوانید؛ زیرا در روز قیامت، تلاوت کننده خود را شفاعت مى کند.
پانویس
- ↑ ترتیب العین، ج ۸، ص ۱۳۴؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۳۵۱؛ مفردات، ص ۱۶۷، «تلو».
- ↑ مفردات، ص ۱۶۷.
- ↑ سوره فاطر آیه ۲۹
- ↑ مفردات، ص ۱۶۷.
- ↑ التحقیق، ج ۱، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۴، «تلو».
- ↑ مفردات، ص ۱۶۷.
- ↑ نک: بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۲۰۶.
- ↑ سوره آل عمران آیه ۱۶۴
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۶
- ↑ کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۱۱.
- ↑ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۱۳
- ↑ الکافى، ج ۲، ص ۶۱۰؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۸
- ↑ سوره نحل آیه ۹۸
- ↑ سوره علق آیه ۱
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۱۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۶۴.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۲۲.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۹۹؛ مستدرک الوسایل، ج ۴، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۵.
- ↑ الصافى، ج ۱، ص ۷۱ ـ ۷۲ ؛ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۴ ؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴ ـ ۶۰۵.
- ↑ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۲۹.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۰۶؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۸۵.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ص ۸۳ ـ ۸۵.
- ↑ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۰.
- ↑ جامع الاخبار، ص ۴۴ ـ ۴۷.
- ↑ سوره اعراف آیه ۲۰۴
- ↑ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۲۰۰
- ↑ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۲.
- ↑ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۸ ـ ۳۷۰
- ↑ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۰
- ↑ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۰ ـ ۳۷۲.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۱ ـ ۵۱۲؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۱.
- ↑ سوره ص آیه ۲۹
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۷.
- ↑ وسائل، ج ۶، ص ۱۷۳؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲.
- ↑ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۸ ـ ۲۳۹؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ۵۱۳ ـ ۵۱۵.
- ↑ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۷؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۳؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۸ ـ ۵۲۱؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۴ ـ ۲۴۷.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ ؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۷ ـ ۳۷۸.
- ↑ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۳.
- ↑ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۴
- ↑ الکافى، ج ۲، ص ۶۱۷؛ شرح اصول کافى، ج ۱۱، ص ۵۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۸؛ الصافى، ج ۱، ص ۶۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۵؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۲۵ ـ ۲۲۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۶.
- ↑ مجموعة ورام، ج۲، ص: ۱۲۳
- ↑ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۱۳
- ↑ کنزالعمّال : ج ۲ ص ۱۰۲ ح ۳۳۴۰ .
- ↑ مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۲۸۱ ح ۲۲۲۵۵
منابع
- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تمیمى آمدى، دفتر تبلیغات - قم، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
- تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ورام بن أبی فراس، مکتبه فقیه - قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- "تلاوت"، دائرةالمعارف قرآن کریم.