مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران
تقویم هجری قمری |
روز واقعه:24 ذی الحجه |
سال 9 هجری قمری |
مباهله به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. جریان مباهله پیامبر اسلام با نماینده گان ساکنان نجران که منطقه مسیحینشین حجاز در عصر پیامبر بود یکی از وقایع مشهور تاریخ اسلاماست که نشان دهنده حقانیت دعوت پیامبر و فضیلت همراهان ایشان یعنی علی، فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است.
مباهله
مطابق با گزارشی که از این واقعه شده است، در پی مناظره پیامبر با مسیحیان نجران درباره یگانگى آفریدگار و شخصیت حضرت عیسی علیهالسلام و قانع نشدن آنان، قرار بر لعن و نفرین یکدیگر برای مشخص شدن طرف مورد حمایت الهی گذاشته شد که از آن در عربی به مباهله تعبیر می شود. در صبح روز مقرر رسول خدا صلى الله علیه و آله در حالى برای مباهله حاضر شد که حضرت فاطمه و امام على و فرزندانشان حسن و حسین علیهم السلام را برای مباهله به همراه خود آورده بود. وقتى بزرگان مسیحیان چنین دیدند، از مباهله انصراف داده، تسلیم امر پیامبر شدند و به پرداخت جزیه گردن نهادند.[۱]
مباهله پیامبر با مسیحیان نجران در آیه مباهله (آیه ۶۱ سوره آل عمران) بیان شده است. شرح این جریان که در منابع متعدد شیعه و سنی آمده به همراه آیه، علاوه بر آنکه نشان حقانیت و درستی دعوت پیامبر است، مشخص کننده مصادیق تعبیر اهل بیت در آیه تطهیر و همچنین جایگاه رفیع امام علی علیه السلام - به عنوان مصداق تعبیر انفسنا در این آیه - است.
معنای مباهله
مباهله از ریشه «بهل» به معنای رهاساختن، ترک گفتن، به خود واگذاشتن[۲] و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است[۳] که از زبانهای عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است.[۴] و در اصطلاح به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوت میان مباهله و لعنت کردن آن است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است.[۵]
جریان مباهله
پس از فتح مکه معظمه و طائف و مسلمان شدن اهالی یمن و عمان، تقریباً تمامی مناطق جزیرة العرب در پوشش نظام اسلامی و حکومت توحیدی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفت. اما در این منطقه بزرگ عربی اقوام، قبایل و طوایفی بودند که هنوز در برابر اسلام تسلیم نشده و یا حتی دشمنی و فتنهانگیزی میکردند.
منطقه نجران که در حد فاصل حجاز و یمن قرار دارد در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله تنها منطقه مسیحینشین حجاز بود که مسیحیان مقیم آن با پشتیبانیهای کشورهای مسیحی شاخ و شمال آفریقا و قیصر روم ادامه حیات میدادند. پیامبر صلی الله علیه و آله برای بزرگان این منطقه نامههایی ارسال کرد و آنان را به پذیرش دین اسلام و یا پرداخت جزیه (مالیات ویژه اهل کتاب) فراخواند.
سران مسیحی نجران درباره نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به مشورت پرداخته و با افراد زیادی در این باره گفتگو کردند. ولی به خاطر تبلیغات و فضای ویژه مسیحیان در آن منطقه، آنان هیچیک از پیشنهادهای رسول خدا صلی الله علیه و آله را نپذیرفتند و برای رفع این معضل سه تن از بزرگان نجران، یعنی: ابوحارثة بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی کلیسای روم در حجاز)، عبدالمسیح بن شرحبیل معروف به عاقب (پیشوای اهالی این منطقه) و اهتم (یا ایهم) بن نعمان معروف به سید (شخصی کهن سال و ریشسفید و مورد احترام نجرانیان) به همراه ده تن و به روایتی سی تن و به روایتی دیگر شصت تن از مسیحیان نجران عازم مدینه منوره شده تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به گفتگو بپردازند و راه حلی پیدا نمایند.
آنان پس از ورود به مدینه منوره، وارد بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجدالنبی شدند ولی پیامبر صلی الله علیه و آله اعتنای چندانی به آنان ننمود. مسیحیان علت آن را نمیدانستند و به نزد عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف که پیشینه آشنایی با آنان داشته رفتند و علت آن را جویا شدند. ولی آن دو نیز چیزی در این باره نمیدانستند و آنان را به نزد امام علی بن ابیطالب علیهالسلام راهنمایی کرده برده و از آن حضرت، علت آن را پرسیدند.
امام علی علیهالسلام فرمودند: چون شما با لباسهای فاخر و تزئین کرده و صلیب به گردن آویخته وارد مسجد شدید، پیامبر صلی الله علیه و آله را از کردارتان ناخوش آمد، باید لباسهای خود را تغییر داده و با وضع ساده و بدون هیچگونه تزیین به زر و زیوری بر آن حضرت وارد شوید تا مورد استقبال وی قرار گیرید.
مسیحیان نجران بر اساس فرموده حضرت علی علیهالسلام لباس و ظاهر خود را تغییر داده و با وضع ساده و عادی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند و با آن حضرت به گفتگو پرداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان درباره توحید و شرک، نحوه آفرینش حضرت عیسی علیهالسلام و ارتباط وی با خدای سبحان و باطل دانستن عقاید مسیحیان گفتگو کرد، اما سران نجران گفتار آن حضرت را نپذیرفته و بر عقاید باطل خویش اصرار ورزیدند.
آنان برای فرار از پذیرش حق، پیشنهاد مباهله دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل نفرین کنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطلگرا عذابی نازل کرده و او را نابود سازد. در همین زمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله آیهای نازل شد و از مباهله با مسیحیان استقبال کرد:
- «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ».[۶]
- پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.
بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند: اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و نبوت او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و اهل بیتش برای این کار اقدام کرد، دانسته میشود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسانها از جهالت و کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او ایمان آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد.
موعد مقرر فرارسید و پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و دامادش حضرت امام علی علیهالسلام و دو سبطش حضرت امام حسن علیهالسلام و حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام از مدینه حرکت کرد و به جایگاه مقرر رفت. مسلمانان مدینه نیز آن حضرت را مشایعت کرده و با ذکر صلوات، سلام و تکبیر آنان را همراهی مینمودند.
مسیحیان نجران، زودتر از پیامبر صلی الله علیه و آله در مکان مقرر اجتماع کردند. آنان همین که دیدند پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکترین اقربا و اهل بیت ویژه خویش را برای مباهله آورد، احساس خطر کرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زیبا و نوربخش حضور پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علی علیهالسلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهمالسلام آنان را مات و مبهوت کرد. به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.
بدین ترتیب در برابر عظمت و حقانیت دین مبین اسلام سر فرود آورده و به یکی از پیشنهاد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی پرداخت جزیه و کمک به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضایت دادند و صلحنامهای در این باب تحریر کرده و طرفین امضا نمودند. این واقعه علاوه بر این که یکی از معجزات بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله است، دلیل روشنی بر حقانیت و معصومیت خاندان پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین میباشد.[۷]
برخی از تاریخنگاران و سیرهنویسان، مباهله را در ذی الحجه سال دهم برشمرده اند.
ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر
علامه طباطبائی ره در مورد آیه مباهله می گوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام الله علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهمالسلام را نیاورد، معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه سلام الله علیها و از سوم بجز حسنین علیهمالسلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.[۸]
نظر علامه طبابطائی ره را برخی از نقل های جریان مباهله که به نزول آیه تطهیر در آن روز نیز اشاره کرده اند، تایید می کند. به عنوان نمونه شیخ عباس قمی در وقایع الایام می گوید:
- «روز ۲۴ ذی الحجه بنابر اشهر، روزیست است که مباهله کرد رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصارى (نجران) و پیش از آن که خواست مباهله کند، عبا بر دوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا! هر پیغمبرى را، اهل بیتى بوده است که مخصوصترین خلق خدا بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت منند. پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله این چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله.»[۹]
همچنین زمخشری در تفسیر کشاف ذیل آیه مباهله از عایشه نقل میکند که: حضرت رسول(ص) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود. چون امام حسن رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً» (سوره احزاب، ۳۳) جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.[۱۰]
پانویس
- ↑ دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۱، مدخل "آیه مباهله" از علی خراسانی.
- ↑ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، ۱۹۶۰، ص۷۱.
- ↑ ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، ۱۳۷۸، ص۶۷.
- ↑ ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ نک: مسارالشیعه شیخ مفید، ص ۲۲؛ الارشاد شیخ مفید، ص ۱۵۱؛ الاقبال بالاعمال الحسنة سید بن طاووس، ج ۲، ص ۳۱۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۵۱؛ زندگانی چهارده معصوم ترجمه اعلام الوری علامه طبرسی، ص ۱۹۰؛ منتهی الآمال شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۹۳ و فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله جعفر سبحانی، ص ۴۹۵.
- ↑ المیزان فى تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷
- ↑ وقایع الایام شیخ عباس قمی، وقایع ۲۴ ذی الحجه
- ↑ زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰
منابع
- دائرةالمعارف قرآن كریم، جلد1، مدخل "آیه مباهله: از علی خراسانی.
- مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله با مسیحیان نجران، زینب ابراهیمی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی تاریخ بازیابی: 17 فروردین 1392.
- موسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام.