مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر (کتاب)
نویسنده | علی حائری طهرانی |
موضوع | تفاسیر شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 12 |
تحقیق | وحید طبسی |
|
تفسیر «مقتنیات الدرر و ملتقتات الثمر»، تألیف علی حائری تهرانی، به زبان عربى و در ۱۲ جلد به نگارش در آمده است. ویژگى مهم این تفسیر، تربیتى و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا کرده است. شامل تمام قرآن بوده و مفسر پس از تدریس شفاهى، اقدام به تدوین آن نموده است. وی در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بیشتر است.
حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر و توضیح روش خود، از ابتداى سوره حمد آغاز کرده است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مىکند.
انگیزه مؤلف
مفسر در مقدمهاى کوتاه، ابتداى تفسیر در بیان انگیزه خود مىنویسد: «با تأمل در فروش یوسف (ع) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دررى که از طرق مختلف جمعآورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کردهام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»
مؤلف داراى تفسیر دیگرى به فارسى است که براى شاگردان خود در تهران بیان نموده است و اکنون مخطوط مىباشد.
روش تفسیر
روش وى چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل آیات آورده و سپس نتیجهگیرى تربیتى و اخلاقى مىکند. این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مىگردد که تنها به تبیین آیات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکتههاى لغوى و بلاغى کمتر در آن به چشم مىخورد. قصص قرآن را با ایجاز بیان مىکند. شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مىکند. درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مىکند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و آیه به آیه با رعایت اختصار، ادامه مىدهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مىپردازد که در این بخش از روایات، اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل روایات، سند و مصدر آن را ذکر نمىکند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات اسباب النزول، فضل قرائت و مرویات از ائمه اطهار «علیهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمىپردازد، حتى اگر مخالف عقیده شیعه باشد مانند (ج ۱ ص ۲۵۶) درباره عصمت ملائکه.
مفسر در روایات و اخبار اسرائیلیه...، بنا را بر عدم نقل و یا رد کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مىپردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه هاروت و ماروت و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، در ج ۱ تفسیر صفحه ۲۵۶ مىنویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پیامبر (ص) و ائمه (ع) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکردهاند.
وى در مسائل کلامى به اعتبار تفکر شیعى خود، عقاید شیعه امامیه را پىگیرى و مطرح مىکند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبیاء، امامت، عصمت، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مىدارد. به عنوان نمونه، در جلد ۴ ص ۴۱، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روایت امام باقر «علیه السلام» و امام صادق «علیه السلام» در اینکه این آیه درباره حضرت على علیه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال رکوع، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمىتواند باشد، مىپردازد و آن را دلیل بر امامت ایشان مىداند.
همانطور که اشاره رفت، ایشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسیر، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشتهاند، امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مىپردازد. مانند بحث قدیمى حدوث و قدم قرآن در ج ۶ ص ۲ ذیل آیه اول سوره یوسف (ع).
بحث فقهى در آیات احکام را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مىنماید. از تفسیر مجمع البیان و تفسیر رازى به تناوب مطالبى نقل مىنماید. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأویلات نجمیه (مانند ص ۹ ج ۱ درباره حروف ذیل بسم الله) و لطائف الاشارات قشیری، نقل مىکند. گاه نیز به مقدار خیلى کم از جملات فارسى استفاده مىنماید، مانند ج ۱ ص ۲۸- ۲۹. از تفاسیر کهن و نقل اقوال ابن عباس نیز بهره مىگیرد.
مفسر سعى دارد به تناسب سورهها نیز اشاراتى داشته باشد، مانند ج ۹ ص ۱ تناسب بین خاتمه سوره احزاب و اول سوره سبأ نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ ه پایان مىیابد.
نسخه شناسى
این تفسیر در تهران توسط دارالکتب الاسلامیه، در قطع وزیرى ۱۲ جزء در ۶ مجلد به تاریخ ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ ش منتشر شده است. و اخیرا در ۱۲ ملجد به چاپ رسیده است. احیاى این تفسیر توسط حاج میرزا عبد الحسین محسنیان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخهها با نسخه اصلى مشخص نمودن آیات و اسناد روایات نیز توسط سید کاظم موسوى بوده است.
منابع مقاله
۱- مجلدات مختلف تفسیر
۲- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ صفحه ۷۶۱ و ۸۸۹
۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى، ص ۶۵۹
۴- دایرة المعارف تشیع، ج ۴ ص ۵۶۵
۵- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى، ج ۴ ص ۳۱
منبع
نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.
متن کتاب
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|