مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تلاوت قرآن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(مقدار تلاوت)
(ویرایش)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
خواندن قرآن کریم با آرامش و بزرگداشت آن{{متوسط}}
+
{{خوب}} 
 +
 
 +
«تلاوت قرآن» به معنای قرائت و خواندن [[قرآن کریم]] با آرامش همراه با تفکر و رعایت آداب ظاهری و باطنی آن است. در روایات برای تلاوت قرآن، آدابی - مانند داشتن [[طهارت]]، حضور قلب و [[تدبر در قرآن|تدبّر]] نمودن در آیات الهی - ذکر شده است.
 
==معنای تلاوت==
 
==معنای تلاوت==
  
تلاوت از ریشه « ت ـ ل ـ و » در لغت به معناى متابعت است<ref>ترتيب العين، ج ص 134؛ مقاييس اللغه، ج ص 351؛ مفردات، ص 167، «تلو».</ref>. مُتابعت گاهى جسمانى و گاهى با پیروى از مواعظ و حکمت ها و گاهى با قرائت و تدبّر در معناست<ref>مفردات، ص 167.</ref>؛ مانند: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»}}.<ref>سوره فاطر  آیه 29</ref>؛ كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‏ كنند و نماز را برپا مى‏ دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم پنهان و آشكار انفاق مى‏ كنند، تجارتى (پرسود و) بى ‏زيان و خالى از كساد را اميد دارند
+
«تلاوت» از ریشه «ت ـ ل ـ و» در لغت به معناى مُتابعت است<ref>ترتیب العین، ج ۸، ص ۱۳۴؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۳۵۱؛ مفردات، ص ۱۶۷، «تلو».</ref>. متابعت گاهى جسمانى و گاهى با پیروى از مواعظ و حکمت ها و گاهى با قرائت و تدبّر در معناست<ref>مفردات، ص ۱۶۷.</ref>؛ مانند: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیةً یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»}}؛<ref>سوره فاطر  آیه ۲۹</ref> کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‏ کنند و نماز را برپا مى‏ دارند و از آن چه به آنان روزى داده ‏ایم پنهان و آشکار [[انفاق]] مى‏ کنند، تجارتى بى ‏زیان و خالى از کساد را امید دارند.
  
به گفته راغب، تلاوت ویژه پیروى از کتاب هاى آسمانى است؛ خواه با خواندن آن باشد که گویا قارى در پى کلمات و معانى مى رود و خواه با پیروى از اوامر و نواهى آن<ref>مفردات، ص 167.</ref> از این رو باید قرآن را امام و پیشواى خود قرار داد و در پى آن حرکت کرد و این همان حقیقت تلاوت است<ref>التحقيق، ج ص 393 ـ 394، «تلو».</ref>
+
به گفته [[راغب اصفهانی]]، تلاوت ویژه پیروى از کتاب هاى آسمانى است؛ خواه با خواندن آن باشد که گویا قارى در پى کلمات و معانى مى رود و خواه با پیروى از اوامر و نواهى آن.<ref>مفردات، ص ۱۶۷.</ref> از این رو باید قرآن را امام و پیشواى خود قرار داد و در پى آن حرکت کرد و این همان حقیقت تلاوت است.<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۴، «تلو».</ref>
  
واژه تلاوت همراه با احترام و قداست بوده، درباره کتاب هاى آسمانى به ویژه قرآن کریم به کار مى رود.<ref>مفردات، ص 167.</ref> واژه تلاوت و مشتقات آن بیش از 60 بار در قرآن کریم به کار رفته اند.
+
بنابراین، تلاوت همراه با احترام و قداست بوده و درباره کتاب هاى آسمانى به ویژه [[قرآن کریم]] به کار مى رود؛<ref>مفردات، ص ۱۶۷.</ref> یعنی خواندن قرآن با [[ترتیل]] و آرامش همراه با طنین ویژه اى که ناشى از بزرگداشت و [[خشوع]] تلاوت کننده در برابر آن باشد.<ref>نک: بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۲۰۶.</ref> واژه «تلاوت» و مشتقات آن بیش از ۶۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
  
و اما تلاوت در اصطلاح عبارت است از خواندن قرآن با ترتیل و آرامش همراه با طنین ویژه اى که ناشى از بزرگداشت و خشوع تلاوت کننده در برابر آن باشد<ref>نك: بحارالانوار، ج 76، ص 206.</ref>
+
تلاوت آیات الهى بر مردم، از اهداف [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت پیامبر]] صلى الله علیه وآله است: {{متن قرآن|«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة...»}}.<ref>سوره آل عمران آیه ۱۶۴</ref> از این رو تبلیغ رسالت [[پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه وآله) با تلاوت قرآن آغاز شد.<ref>دائره المعارف قرآن کریم</ref>
 
 
==تلاوت قرآن یکی از اهداف بعثت پیامبر(ص)==
 
از مهم ترین اهداف بعثت پیامبر صلى الله علیه وآله تلاوت آیات الهى بر مردم است: {{متن قرآن|«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة...»}}. <ref>سوره آل عمران آیه 164</ref> خداى متعالى تلاوت قرآن را به پیامبر اکرم فرمان داد: {{متن قرآن|«اتْلُ‏ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ...»}}<ref>سوره عنکبوت آیه 45</ref>، چنان که خود آن حضرت از این مأموریت خبر داده است: {{متن قرآن|«...وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمينَ . وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ...»}}<ref>سوره نمل آیات 91 ـ 92</ref> ، از این رو تبلیغ رسالت پیامبراکرم ( صلى الله علیه وآله ) با تلاوت قرآن آغاز شد.<ref>دائره المعارف قرآن کریم</ref>
 
  
 
==آداب تلاوت قرآن==
 
==آداب تلاوت قرآن==
آداب تلاوت قرآن به ظاهرى و باطنى قسمت مى شوند.
+
«[[آداب تلاوت قرآن]]» در دو دسته آداب ظاهرى و آداب باطنى قابل ذکر است:
  
 
===آداب ظاهرى===
 
===آداب ظاهرى===
مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت که در روایات آمده عبارت اند از:
+
مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت قرآن که در روایات آمده عبارت اند از:
 
 
*'''طهارت و آراستگى'''
 
 
 
سزاوار است قارى با طهارت و وضو باشد<ref>وسائل الشيعه، ج 6، ص 196</ref> و مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود<ref>كنزالعمال، ج 1، ص 611.</ref> لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند؛ مانند شاگردى که در برابر استاد نشسته و بر چیزى تکیه ندهد.<ref>المحجة البيضاء، ج 2، ص 219.</ref>
 
 
 
*'''مکان مناسب'''
 
 
 
مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد و خواندن قرآن در مسجد فضیلت بیشترى دارد،<ref>وسائل الشيعه، ج 5، ص 213</ref>گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته رسول خدا صلى الله علیه وآله تلاوت قرآن در خانه سبب برکت و نورانى شدن آن است.<ref>الكافى، ج 2، ص 610؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 219 ـ 220</ref>
 
 
 
*'''دعا'''
 
 
 
از امامان معصوم علیهم السلام دعاهاى فراوانى براى شروع و ختم تلاوت رسیده است.<ref>جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 100 ـ 108</ref>
 
 
 
*'''استعاذه و تسمیه'''
 
 
 
خداوند متعال مى فرماید: هنگامى که خواستى قرآن بخوانى از شرّ شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر<ref>سوره نحل آیه 98</ref>  و نیز مى فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید.<ref>سوره علق آیه 1</ref>  بسیارى از مفسران مراد از آیه را خواندن قرآن مى دانند.<ref>مجمع البيان، ج 10، ص 781.</ref> بنا به نقلى [[امام هفتم]] علیه السلام  هنگام استشهاد به آیه اى از قرآن نخست [[استعاذه]] مى کردند. سپس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم » مى گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت مى فرمودند.<ref>بحارالانوار، ج 89، ص 210؛ الاحتجاج، ج 2، ص 164.</ref> قُرّاء در گفتن استعاذه  پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.<ref>التبيان، ج 1، ص 22.</ref> قرائت [[بسمله]]  نیز در آغاز سوره سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد گفتن بسم الله بسیار نیکو و پسندیده است.<ref>جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 99؛ مستدرك الوسايل، ج 4، ص 264 ـ 265.</ref>
 
  
*'''صداى زیبا و حزین'''
+
*'''طهارت و آراستگى''': سزاوار است قارى با [[طهارت]] و [[وضو]] باشد<ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۶</ref> و مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود.<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۱۱.</ref> لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به [[قبله]] بنشیند؛ مانند شاگردى که در برابر استاد نشسته و بر چیزى تکیه ندهد.<ref>المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹.</ref>
  
از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صداى بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربى و رعایت [[ترتیل]] در آن است <ref>1. الصافى، ج 1، ص 71 ـ 72 ؛ بحار الانوار، ج 89، ص 190 ـ 194 ؛ كنز العمال، ج 1، ص 604 ـ 605.</ref> خواندن قرآن با صداى آهسته از [[ریا]] و خودنمایى دور بوده، در برخى روایات به صدقه پنهانى تشبیه شده؛<ref>المحجة البيضاء، ج 2، ص 229.</ref> ولى قرائت با صداى بلند بیشتر سفارش شده <ref>احياء علوم الدين، ج 1، ص 506؛ كنز العمال، ج 1، ص 604.</ref> و در سیره عملى پیامبر صلى الله علیه وآله <ref>جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 85.</ref> و امامان معصوم علیهم السلام<ref>جامع احادیث الشیعه، ص 83 ـ 85.</ref> گزارش شده است.
+
*'''مکان مناسب''': مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد و خواندن قرآن در [[مسجد]] فضیلت بیشترى دارد،<ref>وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۱۳</ref> گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته [[رسول خدا]] صلى الله علیه وآله تلاوت قرآن در خانه سبب [[برکت]] و نورانى شدن آن است.<ref>الکافى، ج ۲، ص ۶۱۰؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰</ref>
  
براى تلاوت قرآن با صداى بلند آثارى چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده<ref>المحجة البيضاء، ج 2، ص 230.</ref> و بهره مندى قارى و مستمع از پاداش بیان شده است.<ref>جامع الاخبار، ص 44 ـ 47.</ref>
+
*'''دعای قبل و بعد از تلاوت''': از [[امامان معصوم]] علیهم السلام دعاهاى فراوانى براى شروع و [[ختم قرآن|ختم]] تلاوت رسیده است.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۸</ref>
  
*'''استماع و انصات'''
+
*'''استعاذه و تسمیه''': خداوند متعال مى فرماید: هنگامى که خواستى قرآن بخوانى از شرّ [[شیطان]] رانده شده به خداوند پناه ببر<ref>سوره نحل آیه ۹۸</ref> و نیز مى فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید.<ref>سوره علق آیه ۱</ref> بسیارى از مفسران مراد از این آیه را خواندن قرآن مى دانند.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۱.</ref> بنا به نقلى [[امام کاظم]] علیه السلام، هنگام استشهاد به آیه اى از قرآن، نخست [[استعاذه]] مى کردند، سپس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» مى گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت مى فرمودند.<ref>بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۱۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۶۴.</ref> قُرّاء در گفتن استعاذه  پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۲۲.</ref> قرائت [[بسمله]] نیز در آغاز [[سوره]] سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد، گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» بسیار نیکو و پسندیده است.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۹۹؛ مستدرک الوسایل، ج ۴، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۵.</ref>
  
این ادب در باره شنوندگان کلام الهى است. خداوند متعالى مى فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید.<ref>سوره اعراف آیه 204</ref>   در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.<ref>بحار الانوار، ج 89، ص 221؛ جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 200</ref>
+
*'''صداى زیبا و حزین''': از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صداى بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربى و رعایت [[ترتیل]] در آن است.<ref>الصافى، ج ۱، ص ۷۱ ـ ۷۲ ؛ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۴ ؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴ ـ ۶۰۵.</ref> خواندن قرآن با صداى آهسته از [[ریا]] و خودنمایى دور بوده، در برخى روایات به [[صدقه]] پنهانى تشبیه شده؛<ref>المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۲۹.</ref> ولى قرائت با صداى بلند بیشتر سفارش شده<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۰۶؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴.</ref> و در سیره عملى [[پیامبر]] صلى الله علیه وآله<ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۸۵.</ref> و [[ائمه اطهار|امامان]] معصوم علیهم السلام<ref>جامع احادیث الشیعه، ص ۸۳ ـ ۸۵.</ref> گزارش شده است. براى تلاوت قرآن با صداى بلند آثارى چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده<ref>المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۰.</ref> و بهره مندى قارى و مستمع از پاداش بیان شده است.<ref>جامع الاخبار، ص ۴۴ ـ ۴۷.</ref>
  
*'''قرایت از روى مصحف'''
+
*'''استماع و انصات''': [[ادب]] شنیدن و سکوت، درباره شنوندگان کلام الهى است. خداوند متعال مى فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید.<ref>سوره اعراف آیه ۲۰۴</ref> در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.<ref>بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۲۰۰</ref>
  
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را سخت ترین حالت براى شیطان دانسته اند.<ref>بحار الانوار، ج 89، ص 201 ـ 202.</ref> امام صادق علیه السلام  نیز آن را سبب بهره مندى چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.<ref>بحار الانوار، ج 89، ص 202.</ref>
+
*'''قرائت از روى مصحف''': پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را سخت ترین حالت براى شیطان دانسته اند.<ref>بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام  نیز آن را سبب بهره مندى چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.<ref>بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۲.</ref>
  
 
===آداب باطنى===
 
===آداب باطنى===
آداب باطنى تلاوت بدین شرح اند
+
برخی از آداب باطنى تلاوت قرآن بدین شرح است:
 
 
*'''توجه به عظمت کلام'''
 
 
 
نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است<ref>جامع السعادات، ج 3، ص 368 ـ 370</ref>
 
 
 
*'''تعظیم متکلم'''
 
 
 
قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آنچه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.<ref>جامع السعادات، ج 3، ص 369 ـ 370</ref>
 
 
 
*'''حضور قلب'''
 
 
 
اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند.<ref>جامع السعادات، ج 3، ص 370 ـ 372.</ref> حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنان که در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.<ref>احياء علوم الدين، ج 1، ص 511 ـ 512؛ جامع السعادات، ج 3، ص 371.</ref>
 
  
*'''تدبر'''
+
*'''توجه به عظمت کلام''': نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام [[الله|خدا]] و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از [[عرش]] جلال خویش تا فهم خلایق است.<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۸ ـ ۳۷۰</ref>
  
خداوند متعالى علت نزول قرآن را تدبر در آیاتش بیان کرده است.<ref>سوره  ص آیه 29</ref>  ) تدبّر اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد.<ref>احياء علوم الدين، ج 1، ص 512؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 237.</ref> به گفته امیرمؤمنان ( علیه السلام ) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.<ref>وسائل، ج 6، ص 173؛ جامع السعادات، ج ص 372.</ref>
+
*'''تعظیم متکلم''': قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آن چه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۰</ref>
  
*'''تفهم'''
+
*'''حضور قلب''': اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند.<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۰ ـ ۳۷۲.</ref> حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنانکه در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۱ ـ ۵۱۲؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۱.</ref>
  
تفهّم بدین معناست که قارى به تدبر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وى بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانى است.<ref>جامع السعادات، ج ص 372؛ المحجة البيضاء، ج ص 238 ـ 239؛ احياء علوم الدين، ج 1، 513 ـ 515.</ref>
+
*'''تدبّر''': خداوند متعالى علت نزول قرآن را [[تدبر در قرآن|تدبّر]] در آیاتش بیان کرده است.<ref>سوره  ص آیه ۲۹</ref> تدبّر، اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به [[ترتیل]] در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۷.</ref> به گفته [[امیرالمومنین|امیرمؤمنان]] (علیه السلام) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.<ref>وسائل، ج ۶، ص ۱۷۳؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲.</ref>
  
*'''تخلى'''
+
*'''تفهّم''': «تفهّم» بدین معناست که قارى به تدبّر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وى بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانى است.<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۸ ـ ۲۳۹؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ۵۱۳ ـ ۵۱۵.</ref>
  
تخلّى، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندى و حب دنیا از دل است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.<ref>المحجة البيضاء، ج ص 241؛ الصافى، ج ص 73.</ref>
+
*'''تخلّى''': «تخلّى»، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر [[گناه]]، [[کبر]] و خودپسندى و حب دنیا است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.<ref>المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.</ref>
  
* '''تخصیص'''
+
*'''تخصیص''': «تخصیص» آن است که قارى فرض کند مخاطبِ همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۷؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۳؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.</ref>
تخصیص آن است که قارى فرض کند مخاطب همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.<ref>احياء علوم الدين، ج ص 517؛ المحجة البيضاء، ج ص 243؛ الصافى، ج ص 73.</ref>
 
  
* '''تاثر'''
+
*'''تأثّر''': دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را «تأثّر» مى نامند. او بر حسب [[معرفت]] و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادی اش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. [[خضوع]] و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۸ ـ ۵۲۱؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۴ ـ ۲۴۷.</ref>
دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را « تأثر » مى نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادیش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.<ref>احياء علوم الدين، ج ص 518 ـ 521؛ المحجة البيضاء، ج ص 244 ـ 247.</ref>
 
  
* '''ترقى'''
+
*'''ترقّى''': «ترقّى» آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آن جا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش. نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى [[دعا]]، [[گریه]] و [[توبه]] را در وى پدید مى آورد. دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است. سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۷.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام در این باره مى فرمایند: '''به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند.'''<ref>بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷.</ref>
ترقى آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آنجا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش.  
 
  
نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى دعا، گریه و توبه را در وى پدید مى آورد.  
+
*'''تبرّى''': «تبرّى» بیزارى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹.</ref> امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرمایند: '''پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنانکه گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است'''.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ ؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۷ ـ ۳۷۸.</ref>
  
دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است.  
+
==مقدار تلاوت قرآن==
 +
مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قارى متفاوت است؛<ref>کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۳.</ref> برخى آن را در مدّت سه روز [[ختم قرآن|ختم]] مى کنند. به فرموده [[پیامبر اکرم]]  صلى الله علیه وآله  هرکس قرآن را کمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.<ref>کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۴</ref> امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: «دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنى. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند»؛<ref>الکافى، ج ۲، ص ۶۱۷؛ شرح اصول کافى، ج ۱۱، ص ۵۳.</ref> همچنین فرمودند: «قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز ۵۰ آیه از آن را بخواند».<ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۸؛ الصافى، ج ۱، ص ۶۸.</ref>
  
سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود.<ref>احياء علوم الدين، ج ص 522 ـ 523؛ المحجة البيضاء، ج ص 247.</ref> امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: '''به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند'''؛<ref>بحارالانوار، ج 89، ص 107.</ref>  
+
مفسران در مقدار «قرائت آنچه میسّر است» که خداوند در آیه ۲۰ [[سوره مزمل|سوره مزمّل]] به آن فرمان داده (: {{متن قرآن|« فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ »}}) بر یک رأى نیستند؛ [[سعید بن جبیر]] آن را ۵۰ آیه، [[ابن عباس]] ۱۰۰ آیه، سُدّى ۲۰۰ آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۵؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> [[امام رضا]] علیه السلام «ما تَیَسَّرَ» را آن مقدار از قرآن دانسته اند که با [[خشوع]] قلب و صفاى درون خوانده شود.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۶.</ref>
 +
==آثار تلاوت قرآن==
 +
در قرآن کریم و روایات اسلامى  براى تلاوت قرآن آثار فراوانى بیان شده است، از جمله:
  
* '''تبرى'''
+
*'''جلا یافتن دل''': [[پیامبر خدا]] صلى الله علیه و آله فرمودند: «جِلاءُ هذِهِ القُلوبِ ذِکرُ اللّهِ وتِلاوَةُ القُرآنِ»؛<ref>مجموعة ورام، ج‏۲، ص: ۱۲۳</ref> جلاى این دل ها ذکر خدا و تلاوت قرآن است.
بیزارى تبرّى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد.<ref>احياء علوم الدين، ج 1، ص 523؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 248 ـ 249.</ref> امیرمؤمنان ( علیه السلام ) مى فرمایند: '''پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنان که گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است'''.<ref>نهج البلاغه، خطبه 193 ؛ جامع السعادات، ج 3، ص 377 ـ 378.</ref>
+
*'''شکوفایی ایمان''': [[امام علی]] علیه السلام می فرمایند: «لِقاحُ الإیمانِ تِلاوَةُ القرآنِ»؛<ref>تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۱۳</ref> بارور شدن ایمان به تلاوت قرآن است.
 
+
*'''استجابت دعا:''' رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ کلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً»؛<ref>کنزالعمّال : ج ۲ ص ۱۰۲ ح ۳۳۴۰ .</ref> براى کسى که قرآن تلاوت مى کند، در هنگام هر ختمى یک دعاىِ مستجاب شونده است.
==مقدار تلاوت==
+
*ب'''هره‌مندی از شفاعت قرآن در قیامت:''' رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «اِقرَؤُوا القُرآنَ، فَإِنَّهُ یأتی شَفیعاً یومَ القِیامَةِ...»؛<ref>مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۲۸۱ ح ۲۲۲۵۵ </ref> قرآن بخوانید؛ زیرا در روز [[قیامت]]، تلاوت کننده خود را [[شفاعت]] مى ‏کند.
در مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قارى متفاوت است؛<ref>كنز العمال، ج 1، ص 613.</ref> برخى آن را در مدّت سه روز ختم مى کنند. به فرموده پیامبر اکرم  صلى الله علیه وآله  هرکس قرآن راکمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.<ref>كنز العمال، ج 1، ص 614</ref> امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: «دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنى. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند»؛<ref>الكافى، ج 2، ص 617؛ شرح اصول كافى، ج 11، ص 53.</ref> همچنین فرمودند: «قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز 50 آیه از آن را بخواند»<ref>وسائل الشيعه، ج 6، ص 198؛ الصافى، ج 1، ص 68.</ref>
 
 
 
مفسران در مقدار « قرائت آنچه میسّر است » که خداوند در آیه 20 مزمّل / 73 به آن فرمان داده است: {{متن قرآن|« فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ »}} بر یک رأى نیستند؛ سعیدبن جبیر آن را 50، ابن عباس 100، سُدّى 200 آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.<ref>مجمع البيان، ج 10، ص 575؛ مسالك الافهام، ج 1، ص 225 ـ 226.</ref> امام رضا علیه السلام« ما تَیَسَّرَ » را آن مقدار از قرآن دانسته اند که با خشوع قلب و صفاى درون خوانده شود.<ref>مجمع البيان، ج 10، ص 576.</ref>
 
 
 
==تلاوت قرآن در قرآن==
 
 
 
'''الف) سوره فاطر، آیه 29:'''
 
 
 
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُواالصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»}}؛ در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى خوانند و [[نماز]] برپا مى دارند و از آنچه بديشان روزى داده ايم، نهان و آشكارا [[انفاق]] مى كنند، اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد.
 
 
 
'''ب) سوره مزمل، آیه 20:'''
 
 
 
{{متن قرآن|«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى  مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى  وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في  سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ...»}}؛ خدا به حال تو آگاه است كه تو و جمعى هم از آنان كه با تواند (اغلب) نزديك دو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت و [[نماز]] مى پردازيد، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر مى كند، خدا مى داند كه شما هرگز تمام ساعات شب را (به [[عبادت]]) ضبط نخواهيد كرد. لذا از شما (اوقات خواب و كارهاى ديگر را) درگذشت. تا هر چه (از شب را بى مشقت و) آسان است به تلاوت [[قرآن]] پردازيد. خدا بر احوال شما آگاه است كه برخى مريض و ناتوانند و برخى به سفر از كرم خدا روزى مى طلبند و برخى در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه ميسر و آسان باشد به قرائت قرآن پردازيد».<ref> ترجمه الهی قمشه‌ای.</ref>
 
 
 
<I>توضیح این آیه:</I>
 
 
 
مستفاد از نقل قمى از [[امام باقر]] عليه‌السلام و بيان مفسرين در اين مقام آنست كه چون خداوند پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در اول اين [[سوره]]، مأمور به قيام در پاره اى از شب براى [[عبادت]] و قرائت قرآن فرمود. آن حضرت به اصحاب بشارت داد؛ به ثواب آن و جمعى از باب تأسى يا تصور تعميم، حكم مقيد به قيام در شب شدند و امر بر آن‌ها مشكل شد.
 
 
 
چون وسيله درستى براى تعيين وقت و بدست آوردن نصف و ثلث نداشتند و بسا مي‌شد كه تا صبح بيدار مي‌ماندند. براى آن كه وقت از آن‌ها فوت نشود، لذا خداوند در اين آيه شريفه ترك تهجد را ترخيص فرمود. براى آن‌ها به اين تقريب كه خطاب به پيغمبر خود فرموده؛ مي‌فرمايد: همانا پروردگار تو مي‌داند كه تو كمتر از دو ثلث شب و نصف شب و ثلث از شب برمي‌خيزى براى عبادت و جمعى از كساني كه به تو [[ايمان]] آورده اند هم به اين عمل مداومت دارند و خداوندى كه شبانه روز را مقدر و ساعات آن را مقرر فرموده مي‌داند كه شما از عهده تعيين و ضبط ساعات و بدست آوردن اوقات آن كاملا برنمي‌آئيد؛ پس رجوع فرمود بر شما به مهر و محبت و برداشتن اين حكم را از شما به رفع الزام به آن و تبعاتش و بيان ترخيص در تركش، حال اگر مي‌خواهيد به خدا نزديك شويد و به پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم تأسى نمائيد هر قدر براى شما ميسر است، به قدري كه موجب خشوع قلب و صفا ضمير شود.
 
 
 
چنانچه در مجمع از حضرت [[امام رضا]] عليه‌السلام نقل نموده: قرائت [[قرآن]] نمائيد، علاوه بر اين خدا مي‌داند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر به سفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس به حسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد.<ref> تفسير روان جاويد، محمد ثقفی تهرانی؛ انتشارات برهان، 1398ق؛ ج5، ص297.</ref>
 
 
 
==تلاوت قرآن در احادیث==
 
 
 
معاوية بن عمار گويد: [[امام صادق]] عليه‌السلام به من فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست، وگرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص408)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: براى مؤمن شايسته است كه نميرد تا قرآن را ياد گيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص409)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: [[قرآن]] عهد خداوند و فرمان او است. بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)
 
 
 
زهرى گويد: از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام شنيدم كه مي‌فرمود: آيه هاى قرآن گنجينه هائى است، پس هرگاه در يك گنجينه را گشودى شايسته است كه بدان چه در آن است نظرى بيفكنى! (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: خانه اى كه در او شخص مسلمانى قرآن مي‌خواند، اهل آسمان آن خانه را بنگرند؛ چنانچه اهل دنيا ستاره درخشان را در آسمان بنگرند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص413)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: چه باز مي‌دارد تاجرى را كه در بازار مشغول (به تجارت است) از اين كه چون (شب هنگام) به خانه بازمي‌گردد نخوابد تا يك [[سوره]] از [[قرآن]] بخواند و به جاى هر آيه كه مي‌خواند برايش ده حسنه نوشته شود و ده گناه از او محو گردد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص414)
 
 
 
حضرت [[امام باقر]] عليه‌السلام فرمود: كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرموده: هر كس در يك شب ده آيه از [[قرآن]] بخواند از غافلين نوشته نشود، و هر كس پنجاه آيه بخواند در زمره ذاكرين نوشته شود و هر كس صد آيه بخواند در زمره قانتين نوشته شود و هر كه دويست آيه بخواند از خاشعين نوشته شود، و هر كه سيصد آيه بخواند از فائزين نوشته شود و هر كه پانصد آيه بخواند از جمله مجتهدين نوشته شود، و هر كه هزار آيه بخواند براى او (ثواب [[انفاق]]) يك قطار از طلا نوشته شود - و قنطار پانزده هزار مثقال طلا است، كه هر مثقالى بيست و چهار قيراط است - كه كوچكترين آن‌ها به اندازه كوه احد و بزرگترين آن‌ها به اندازه آنچه ميان زمين و آسمان است. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص415)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمود: هر كه [[قرآن]] را از روى آن بخواند از ديدگان خود بهره مند شود و سبب سبك شدن عذاب پدر و مادرش گردد. اگر چه آن دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)
 
 
 
حضرت امام صادق عليه‌السلام: سه چيز است كه به درگاه خداى عزوجل شكايت كند؛ [[مسجد]] ويرانى كه اهلش در آن [[نماز]] نخوانند و دانشمند و عالمى كه ميان نادان‌ها و جهال باشد و قرآنى كه گرد بدان نشسته و كسى آن را نخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)
 
 
 
و نيز فرمود: خواندن [[قرآن]] از روى آن عذاب را از پدر و مادر سبك كند، اگر چه آن  دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص 417)
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
  
 +
*تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تمیمى آمدى، دفتر تبلیغات - قم، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
 +
*تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ورام بن أبی فراس، مکتبه فقیه - قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
 +
*[https://quran.isca.ac.ir/fa/Qurantopic/239/351529 "تلاوت"، دائرةالمعارف قرآن کریم].
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
 
 
[[رده:آداب قرآن]]
 
[[رده:آداب قرآن]]
 
[[رده:تلاوت قرآن]]
 
[[رده:تلاوت قرآن]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]
  
{{سنجش کیفی
+
*{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
|شناسه= ضعیف
+
|شناسه= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
سطر ۱۵۷: سطر ۸۸:
 
|جامعیت= خوب  
 
|جامعیت= خوب  
 
|رعایت اختصار= خوب
 
|رعایت اختصار= خوب
|سیر منطقی= متوسط
+
|سیر منطقی= خوب
|کیفیت پژوهش= متوسط
+
|کیفیت پژوهش= خوب
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۴


«تلاوت قرآن» به معنای قرائت و خواندن قرآن کریم با آرامش همراه با تفکر و رعایت آداب ظاهری و باطنی آن است. در روایات برای تلاوت قرآن، آدابی - مانند داشتن طهارت، حضور قلب و تدبّر نمودن در آیات الهی - ذکر شده است.

معنای تلاوت

«تلاوت» از ریشه «ت ـ ل ـ و» در لغت به معناى مُتابعت است[۱]. متابعت گاهى جسمانى و گاهى با پیروى از مواعظ و حکمت ها و گاهى با قرائت و تدبّر در معناست[۲]؛ مانند: «إِنَّ الَّذینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیةً یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»؛[۳] کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‏ کنند و نماز را برپا مى‏ دارند و از آن چه به آنان روزى داده ‏ایم پنهان و آشکار انفاق مى‏ کنند، تجارتى بى ‏زیان و خالى از کساد را امید دارند.

به گفته راغب اصفهانی، تلاوت ویژه پیروى از کتاب هاى آسمانى است؛ خواه با خواندن آن باشد که گویا قارى در پى کلمات و معانى مى رود و خواه با پیروى از اوامر و نواهى آن.[۴] از این رو باید قرآن را امام و پیشواى خود قرار داد و در پى آن حرکت کرد و این همان حقیقت تلاوت است.[۵]

بنابراین، تلاوت همراه با احترام و قداست بوده و درباره کتاب هاى آسمانى به ویژه قرآن کریم به کار مى رود؛[۶] یعنی خواندن قرآن با ترتیل و آرامش همراه با طنین ویژه اى که ناشى از بزرگداشت و خشوع تلاوت کننده در برابر آن باشد.[۷] واژه «تلاوت» و مشتقات آن بیش از ۶۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است.

تلاوت آیات الهى بر مردم، از اهداف بعثت پیامبر صلى الله علیه وآله است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة...».[۸] از این رو تبلیغ رسالت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) با تلاوت قرآن آغاز شد.[۹]

آداب تلاوت قرآن

«آداب تلاوت قرآن» در دو دسته آداب ظاهرى و آداب باطنى قابل ذکر است:

آداب ظاهرى

مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت قرآن که در روایات آمده عبارت اند از:

  • طهارت و آراستگى: سزاوار است قارى با طهارت و وضو باشد[۱۰] و مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود.[۱۱] لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند؛ مانند شاگردى که در برابر استاد نشسته و بر چیزى تکیه ندهد.[۱۲]
  • مکان مناسب: مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد و خواندن قرآن در مسجد فضیلت بیشترى دارد،[۱۳] گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته رسول خدا صلى الله علیه وآله تلاوت قرآن در خانه سبب برکت و نورانى شدن آن است.[۱۴]
  • دعای قبل و بعد از تلاوت: از امامان معصوم علیهم السلام دعاهاى فراوانى براى شروع و ختم تلاوت رسیده است.[۱۵]
  • استعاذه و تسمیه: خداوند متعال مى فرماید: هنگامى که خواستى قرآن بخوانى از شرّ شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر[۱۶] و نیز مى فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید.[۱۷] بسیارى از مفسران مراد از این آیه را خواندن قرآن مى دانند.[۱۸] بنا به نقلى امام کاظم علیه السلام، هنگام استشهاد به آیه اى از قرآن، نخست استعاذه مى کردند، سپس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» مى گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت مى فرمودند.[۱۹] قُرّاء در گفتن استعاذه پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.[۲۰] قرائت بسمله نیز در آغاز سوره سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد، گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» بسیار نیکو و پسندیده است.[۲۱]
  • صداى زیبا و حزین: از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صداى بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربى و رعایت ترتیل در آن است.[۲۲] خواندن قرآن با صداى آهسته از ریا و خودنمایى دور بوده، در برخى روایات به صدقه پنهانى تشبیه شده؛[۲۳] ولى قرائت با صداى بلند بیشتر سفارش شده[۲۴] و در سیره عملى پیامبر صلى الله علیه وآله[۲۵] و امامان معصوم علیهم السلام[۲۶] گزارش شده است. براى تلاوت قرآن با صداى بلند آثارى چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده[۲۷] و بهره مندى قارى و مستمع از پاداش بیان شده است.[۲۸]
  • استماع و انصات: ادب شنیدن و سکوت، درباره شنوندگان کلام الهى است. خداوند متعال مى فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید.[۲۹] در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.[۳۰]
  • قرائت از روى مصحف: پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را سخت ترین حالت براى شیطان دانسته اند.[۳۱] امام صادق علیه السلام نیز آن را سبب بهره مندى چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.[۳۲]

آداب باطنى

برخی از آداب باطنى تلاوت قرآن بدین شرح است:

  • توجه به عظمت کلام: نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است.[۳۳]
  • تعظیم متکلم: قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آن چه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.[۳۴]
  • حضور قلب: اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند.[۳۵] حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنانکه در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.[۳۶]
  • تدبّر: خداوند متعالى علت نزول قرآن را تدبّر در آیاتش بیان کرده است.[۳۷] تدبّر، اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد.[۳۸] به گفته امیرمؤمنان (علیه السلام) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.[۳۹]
  • تفهّم: «تفهّم» بدین معناست که قارى به تدبّر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وى بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانى است.[۴۰]
  • تخلّى: «تخلّى»، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندى و حب دنیا است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.[۴۱]
  • تخصیص: «تخصیص» آن است که قارى فرض کند مخاطبِ همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.[۴۲]
  • تأثّر: دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را «تأثّر» مى نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادی اش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.[۴۳]
  • ترقّى: «ترقّى» آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آن جا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش. نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى دعا، گریه و توبه را در وى پدید مى آورد. دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است. سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود.[۴۴] امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند.[۴۵]
  • تبرّى: «تبرّى» بیزارى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد.[۴۶] امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرمایند: پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنانکه گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است.[۴۷]

مقدار تلاوت قرآن

مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قارى متفاوت است؛[۴۸] برخى آن را در مدّت سه روز ختم مى کنند. به فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله هرکس قرآن را کمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.[۴۹] امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: «دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنى. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند»؛[۵۰] همچنین فرمودند: «قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز ۵۰ آیه از آن را بخواند».[۵۱]

مفسران در مقدار «قرائت آنچه میسّر است» که خداوند در آیه ۲۰ سوره مزمّل به آن فرمان داده (: « فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ ») بر یک رأى نیستند؛ سعید بن جبیر آن را ۵۰ آیه، ابن عباس ۱۰۰ آیه، سُدّى ۲۰۰ آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.[۵۲] امام رضا علیه السلام «ما تَیَسَّرَ» را آن مقدار از قرآن دانسته اند که با خشوع قلب و صفاى درون خوانده شود.[۵۳]

آثار تلاوت قرآن

در قرآن کریم و روایات اسلامى براى تلاوت قرآن آثار فراوانى بیان شده است، از جمله:

  • جلا یافتن دل: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «جِلاءُ هذِهِ القُلوبِ ذِکرُ اللّهِ وتِلاوَةُ القُرآنِ»؛[۵۴] جلاى این دل ها ذکر خدا و تلاوت قرآن است.
  • شکوفایی ایمان: امام علی علیه السلام می فرمایند: «لِقاحُ الإیمانِ تِلاوَةُ القرآنِ»؛[۵۵] بارور شدن ایمان به تلاوت قرآن است.
  • استجابت دعا: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ کلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً»؛[۵۶] براى کسى که قرآن تلاوت مى کند، در هنگام هر ختمى یک دعاىِ مستجاب شونده است.
  • بهره‌مندی از شفاعت قرآن در قیامت: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «اِقرَؤُوا القُرآنَ، فَإِنَّهُ یأتی شَفیعاً یومَ القِیامَةِ...»؛[۵۷] قرآن بخوانید؛ زیرا در روز قیامت، تلاوت کننده خود را شفاعت مى ‏کند.

پانویس

  1. ترتیب العین، ج ۸، ص ۱۳۴؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۳۵۱؛ مفردات، ص ۱۶۷، «تلو».
  2. مفردات، ص ۱۶۷.
  3. سوره فاطر آیه ۲۹
  4. مفردات، ص ۱۶۷.
  5. التحقیق، ج ۱، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۴، «تلو».
  6. مفردات، ص ۱۶۷.
  7. نک: بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۲۰۶.
  8. سوره آل عمران آیه ۱۶۴
  9. دائره المعارف قرآن کریم
  10. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۶
  11. کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۱۱.
  12. المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹.
  13. وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۱۳
  14. الکافى، ج ۲، ص ۶۱۰؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰
  15. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۸
  16. سوره نحل آیه ۹۸
  17. سوره علق آیه ۱
  18. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۱.
  19. بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۱۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۶۴.
  20. التبیان، ج ۱، ص ۲۲.
  21. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۹۹؛ مستدرک الوسایل، ج ۴، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۵.
  22. الصافى، ج ۱، ص ۷۱ ـ ۷۲ ؛ بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۴ ؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴ ـ ۶۰۵.
  23. المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۲۹.
  24. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۰۶؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۶۰۴.
  25. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۸۵.
  26. جامع احادیث الشیعه، ص ۸۳ ـ ۸۵.
  27. المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۰.
  28. جامع الاخبار، ص ۴۴ ـ ۴۷.
  29. سوره اعراف آیه ۲۰۴
  30. بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۹، ص ۲۰۰
  31. بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲.
  32. بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۲.
  33. جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۸ ـ ۳۷۰
  34. جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۰
  35. جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۰ ـ ۳۷۲.
  36. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۱ ـ ۵۱۲؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۱.
  37. سوره ص آیه ۲۹
  38. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۷.
  39. وسائل، ج ۶، ص ۱۷۳؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲.
  40. جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۸ ـ ۲۳۹؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ۵۱۳ ـ ۵۱۵.
  41. المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۱؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.
  42. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۷؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۳؛ الصافى، ج ۱، ص ۷۳.
  43. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۱۸ ـ ۵۲۱؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۴ ـ ۲۴۷.
  44. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۷.
  45. بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷.
  46. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۲۳؛ المحجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹.
  47. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ ؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۷ ـ ۳۷۸.
  48. کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۳.
  49. کنز العمال، ج ۱، ص ۶۱۴
  50. الکافى، ج ۲، ص ۶۱۷؛ شرح اصول کافى، ج ۱۱، ص ۵۳.
  51. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۹۸؛ الصافى، ج ۱، ص ۶۸.
  52. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۵؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۲۵ ـ ۲۲۶.
  53. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۶.
  54. مجموعة ورام، ج‏۲، ص: ۱۲۳
  55. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۱۳
  56. کنزالعمّال : ج ۲ ص ۱۰۲ ح ۳۳۴۰ .
  57. مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۲۸۱ ح ۲۲۲۵۵

منابع

  • تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تمیمى آمدى، دفتر تبلیغات - قم، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ورام بن أبی فراس، مکتبه فقیه - قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • "تلاوت"، دائرةالمعارف قرآن کریم.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن