مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر= [[پرونده:تفسير-مقتنيات-الدرر.jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر= [[پرونده:تفسير-مقتنيات-الدرر.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده= علی حائری طهرانی
+
|نویسنده= سید علی حائری طهرانی
  
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= عربی  
 
|زبان= عربی  
  
|تعداد جلد= 12
+
|تعداد جلد= ۱۲
  
 
|عنوان افزوده1= تحقیق
 
|عنوان افزوده1= تحقیق
  
|افزوده1= وحید طبسی
+
|افزوده1= سید محمد وحید طبسی
  
 
|عنوان افزوده2=
 
|عنوان افزوده2=
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
 
}}
 
}}
  
تفسیر '''«مقتنیات الدرر و ملتقتات الثمر»'''، تألیف علی حائری تهرانی، به زبان عربى و در ۱۲ جلد به نگارش در آمده است. ویژگى مهم این [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، تربیتى و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا کرده است. شامل تمام [[قرآن]] بوده و مفسر پس از تدریس شفاهى، اقدام به تدوین آن نموده است. وی در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بیشتر است.
+
[[تفسیر قرآن|تفسیر]] '''«مُقتَنیات الدُرر و مُلتَقطات الثمر»'''، تألیف سید علی حائری طهرانی (متوفای  ۱۳۴۰ ق)، شامل تمام [[قرآن]] در ۱۲ جلد و به زبان عربى است. ویژگى مهم این تفسیر، [[تفسیر تربیتی|تربیتى]] و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود بیان کرده است. حائری در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده، امّا جلوه نقلى آن بیشتر است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌کند.  
  
حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر و توضیح روش خود، از ابتداى [[سوره حمد]] آغاز کرده است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌کند.
+
==معرفی کتاب==
 +
[[تفسیر]] «مُقتَنیات الدُرر و مُلتَقطات الثمر» پس از تدریس شفاهى آن توسط مفسر، تدوین شده است. نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ قمری پایان مى‌یابد.
  
==انگیزه مؤلف==
+
مفسر در مقدمه‌اى کوتاه ابتداى تفسیر، در بیان انگیزه خود مى‌نویسد: «با تأمل در فروش [[حضرت يوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] (علیه السلام) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دُررى که از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کرده‌ام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»
  
مفسر در مقدمه‌اى کوتاه، ابتداى تفسیر در بیان انگیزه خود مى‌نویسد: «با تأمل در فروش [[حضرت یوسف علیه السلام|یوسف]] (ع) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دررى که از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کرده‌ام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»
+
مؤلف داراى تفسیر دیگرى به زبان فارسى است که براى شاگردان خود در [[تهران]] بیان نموده است و اکنون مخطوط مى‌باشد.
 
 
مؤلف داراى تفسیر دیگرى به فارسى است که براى شاگردان خود در تهران بیان نموده است و اکنون مخطوط مى‌باشد.
 
  
 
==روش تفسیر==
 
==روش تفسیر==
  
روش وى چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل [[آیه|آیات]] آورده و سپس نتیجه‌گیرى تربیتى و [[اخلاق|اخلاقى]] مى‌کند. این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مى‌گردد که تنها به تبیین آیات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکته‌هاى لغوى و بلاغى کمتر در آن به چشم مى‌خورد. [[قصص قرآن]] را با ایجاز بیان مى‌کند. شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر [[سوره]] بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مى‌کند.
+
این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مى‌گردد که تنها به تبیین [[آیه|آیات]] تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکته‌هاى لغوى و [[بلاغت|بلاغى]] کمتر در آن به چشم مى‌خورد. روش مفسر چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل آیات آورده و سپس نتیجه‌گیرى تربیتى و [[اخلاق|اخلاقى]] مى‌کند.  
درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مى‌کند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و آیه به آیه با رعایت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مى‌پردازد که در این بخش از روایات، اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل [[روایت|روایات]]، [[سند حدیث|سند]] و مصدر آن را ذکر نمى‌کند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات [[اسباب نزول|اسباب النزول]]، فضل قرائت و مرویات از [[ائمه اطهار]] «علیهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقیده [[شیعه|شیعه]] باشد مانند (ج ۱ ص ۲۵۶) درباره [[عصمت]] [[ملائکه]].
 
 
 
مفسر در روایات و اخبار [[اسرائیلیات|اسرائیلیه]]...، بنا را بر عدم نقل و یا رد کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مى‌پردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه [[هاروت و ماروت]] و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، در ج ۱ تفسیر صفحه ۲۵۶ مى‌نویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) و [[ائمه اطهار|ائمه]] (ع) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکرده‌اند.
 
 
 
وى در مسائل [[علم کلام|کلامى]] به اعتبار تفکر [[شیعه|شیعى]] خود، عقاید شیعه [[امامیه|امامیه]] را پى‌گیرى و مطرح مى‌کند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو [[انبیاء]]، [[امامت]]، [[عصمت]]، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مى‌دارد. به عنوان نمونه، در جلد ۴ ص ۴۱، ذیل آیه ۵۵ [[سوره مائده]]: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» بعد از نقل اخبار وارده از [[ابن عباس]]، مجاهد و سدى و روایت [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] «علیه السلام» و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] «علیه السلام» در اینکه این آیه درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال [[رکوع|رکوع]]، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دلیل بر امامت ایشان مى‌داند.
 
 
 
همانطور که اشاره رفت، ایشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسیر، از جمله مسائل [[علوم قرآنى]] نداشته‌اند، امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مى‌پردازد. مانند بحث قدیمى حدوث و قدم قرآن در ج ۶ ص ۲ ذیل آیه اول [[سوره یوسف]] (ع).
 
 
 
بحث [[فقه|فقهى]] در [[آیات الاحکام|آیات احکام]] را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نماید. از تفسیر [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] و [[مفاتیح الغیب (کتاب)|تفسیر رازى]] به تناوب مطالبى نقل مى‌نماید. مطالب [[عرفان|عرفانى]] را در حد محدود، از تأویلات نجمیه (مانند ص ۹ ج ۱ درباره حروف ذیل بسم الله) و [[لطایف الاشارات (کتاب)|لطائف الاشارات]] قشیری، نقل مى‌کند.
 
گاه نیز به مقدار خیلى کم از جملات فارسى استفاده مى‌نماید، مانند ج ۱ ص ۲۸- ۲۹. از تفاسیر کهن و نقل اقوال ابن عباس نیز بهره مى‌گیرد.
 
 
 
مفسر سعى دارد به تناسب سوره‌ها نیز اشاراتى داشته باشد، مانند ج ۹ ص ۱ تناسب بین خاتمه [[سوره احزاب]] و اول [[سوره سبا|سوره سبأ]] نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ ه پایان مى‌یابد.
 
 
 
==نسخه شناسى==
 
 
 
این تفسیر در تهران توسط دارالکتب الاسلامیه، در قطع وزیرى ۱۲ جزء در ۶ مجلد به تاریخ ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ ش منتشر شده است. و اخیرا در ۱۲ ملجد به چاپ رسیده است.
 
احیاى این تفسیر توسط حاج میرزا عبد الحسین محسنیان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخه‌ها با نسخه اصلى مشخص نمودن آیات و اسناد روایات نیز توسط سید کاظم موسوى بوده است.
 
  
==منابع مقاله==
+
حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر از جمله مسائل [[علوم قرآنى]] و توضیح روش خود، از ابتداى [[سوره حمد]] آغاز کرده است.
  
۱- مجلدات مختلف تفسیر
+
شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر [[سوره]] بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مى‌کند.
 +
درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مى‌کند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و [[آیه]] به آیه با رعایت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مى‌پردازد که در این بخش از روایات و اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل [[احادیث]]، [[سند حدیث|سند]] و مصدر آن را ذکر نمى‌کند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات [[اسباب نزول|اسباب النزول]]، فضل قرائت و مرویات از [[ائمه اطهار]] علیهم السّلام، به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقیده [[شیعه|شیعه]] باشد، مانند درباره [[عصمت]] [[ملائکه]].
  
۲- [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ صفحه ۷۶۱ و ۸۸۹
+
مفسر [[قصص قرآن]] را با ایجاز بیان مى‌کند. وی در روایات و اخبار [[اسرائیلیات|اسرائیلیه]]...، بنا را بر عدم نقل و یا ردّ کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مى‌پردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه [[هاروت و ماروت]] و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، و مى‌نویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلی الله علیه وآله) و [[ائمه اطهار|ائمه]] (علیهم السلام) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکرده‌اند.
  
۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى، ص ۶۵۹
+
وى در مسائل [[علم کلام|کلامى]] به اعتبار تفکر [[شیعه|شیعى]] خود، عقاید شیعه [[امامیه|امامیه]] را پى‌گیرى و مطرح مى‌کند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو [[انبیاء]]، [[امامت]]، [[عصمت]]، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مى‌دارد. به عنوان نمونه، ذیل آیه ۵۵ [[سوره مائده]]: {{متن قرآن|«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»}} بعد از نقل اخبار وارده از [[ابن عباس]]، مجاهد و سُدى و روایت [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیهماالسلام در اینکه این آیه درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه السلام هنگام [[صدقه]] دادن انگشتر در حال [[رکوع|رکوع]]، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دلیل بر [[امامت]] ایشان مى‌داند.
  
۴- دایرة المعارف تشیع، ج ۴ ص ۵۶۵
+
بحث [[فقه|فقهى]] در [[آیات الاحکام]] را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نماید. از تفسیر [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] و [[مفاتيح الغيب (کتاب)|تفسیر فخر رازى]] به تناوب مطالبى نقل مى‌نماید. مطالب [[عرفان|عرفانى]] را در حد محدود، از تأویلات نجمیه و [[لطايف الاشارات (کتاب)|لطائف الاشارات]] قشیری، نقل مى‌کند. گاه نیز به مقدار کم از جملات فارسى استفاده مى‌نماید.
  
۵- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى، ج ۴ ص ۳۱
+
مفسر سعى دارد به [[تناسب آیات و سور|تناسب سوره‌ها]] نیز اشاراتى داشته باشد، مانند تناسب بین خاتمه [[سوره احزاب]] و اول [[سوره سبا|سوره سبأ]].
  
==منبع==
+
==منابع==
  
نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
+
*[[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى]]، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۶۱ و ۸۸۹.
 +
*المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمدعلى ایازى، ص ۶۵۹.
 +
*دایرةالمعارف تشیع، ج ۴ ص ۵۶۵.
 +
*طبقات مفسران شیعه، عقیقى بخشایشى، ج ۴ ص ۳۱.
 +
*[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
  
==متن کتاب==
 
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39256/مقتنيات-الدرر-و-ملتقطات-الثمر '''مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر''']
 
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفسیرهای شیعه]][[رده: تفاسیر تربیتی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۵۹

تفسير-مقتنيات-الدرر.jpg
نویسنده سید علی حائری طهرانی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۱۲
تحقیق سید محمد وحید طبسی

مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر

تفسیر «مُقتَنیات الدُرر و مُلتَقطات الثمر»، تألیف سید علی حائری طهرانی (متوفای ۱۳۴۰ ق)، شامل تمام قرآن در ۱۲ جلد و به زبان عربى است. ویژگى مهم این تفسیر، تربیتى و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود بیان کرده است. حائری در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده، امّا جلوه نقلى آن بیشتر است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌کند.

معرفی کتاب

تفسیر «مُقتَنیات الدُرر و مُلتَقطات الثمر» پس از تدریس شفاهى آن توسط مفسر، تدوین شده است. نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ قمری پایان مى‌یابد.

مفسر در مقدمه‌اى کوتاه ابتداى تفسیر، در بیان انگیزه خود مى‌نویسد: «با تأمل در فروش حضرت یوسف (علیه السلام) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دُررى که از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کرده‌ام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»

مؤلف داراى تفسیر دیگرى به زبان فارسى است که براى شاگردان خود در تهران بیان نموده است و اکنون مخطوط مى‌باشد.

روش تفسیر

این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مى‌گردد که تنها به تبیین آیات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکته‌هاى لغوى و بلاغى کمتر در آن به چشم مى‌خورد. روش مفسر چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل آیات آورده و سپس نتیجه‌گیرى تربیتى و اخلاقى مى‌کند.

حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر از جمله مسائل علوم قرآنى و توضیح روش خود، از ابتداى سوره حمد آغاز کرده است.

شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مى‌کند. درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مى‌کند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و آیه به آیه با رعایت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مى‌پردازد که در این بخش از روایات و اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل احادیث، سند و مصدر آن را ذکر نمى‌کند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات اسباب النزول، فضل قرائت و مرویات از ائمه اطهار علیهم السّلام، به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقیده شیعه باشد، مانند درباره عصمت ملائکه.

مفسر قصص قرآن را با ایجاز بیان مى‌کند. وی در روایات و اخبار اسرائیلیه...، بنا را بر عدم نقل و یا ردّ کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مى‌پردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه هاروت و ماروت و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، و مى‌نویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهم السلام) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکرده‌اند.

وى در مسائل کلامى به اعتبار تفکر شیعى خود، عقاید شیعه امامیه را پى‌گیرى و مطرح مى‌کند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبیاء، امامت، عصمت، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مى‌دارد. به عنوان نمونه، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سُدى و روایت امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در اینکه این آیه درباره حضرت على علیه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال رکوع، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دلیل بر امامت ایشان مى‌داند.

بحث فقهى در آیات الاحکام را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نماید. از تفسیر مجمع البیان و تفسیر فخر رازى به تناوب مطالبى نقل مى‌نماید. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأویلات نجمیه و لطائف الاشارات قشیری، نقل مى‌کند. گاه نیز به مقدار کم از جملات فارسى استفاده مى‌نماید.

مفسر سعى دارد به تناسب سوره‌ها نیز اشاراتى داشته باشد، مانند تناسب بین خاتمه سوره احزاب و اول سوره سبأ.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف:
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه