لوح محفوظ: تفاوت بین نسخهها
(افزودن الگوی قرآن) |
|||
| سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
*۱. لوح محفوظ جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: {{متن قرآن|«وَما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی اْلأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره یونس]]/۶۱) «و به سنگینی ذرهای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر وجود ندارد مگر اینکه در کتاب مبین ثبت است». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی اْلأَرْضِ إِلاّ عَلَی اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره هود]]/۶) «وهیچ جنبندهای نیست مگر اینکه روزی آن بر خدا است و او «مستقر» و «مستودع»آن را میداند، همه در کتاب مبین ثبت است». طبق قول برتر، منظور از «مستقر» موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از «مستودع» موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته و در مرحله قوه است. | *۱. لوح محفوظ جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: {{متن قرآن|«وَما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی اْلأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره یونس]]/۶۱) «و به سنگینی ذرهای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر وجود ندارد مگر اینکه در کتاب مبین ثبت است». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی اْلأَرْضِ إِلاّ عَلَی اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره هود]]/۶) «وهیچ جنبندهای نیست مگر اینکه روزی آن بر خدا است و او «مستقر» و «مستودع»آن را میداند، همه در کتاب مبین ثبت است». طبق قول برتر، منظور از «مستقر» موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از «مستودع» موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته و در مرحله قوه است. | ||
*۲. این کتاب محل علم جزئی پروردگار است، علم او به احوال اشخاص و جوامع، بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: {{متن قرآن|«وَ إِنْ مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدیداً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً»}}؛([[سوره اسراء]]/۵۸) «و هیچ آبادی نیست مگر اینکه ما پیش از فرا رسیدن روز قیامت نابود کننده آن و یا عذاب کننده آن با عذابی شدید هستیم، این امر در کتاب (لوح محفوظ) نوشته شده است». و می فرماید: {{متن قرآن|«قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ اْلأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا کِتابٌ حَفیظٌ»}}؛([[سوره ق]]/۴) «همانا میدانیم که زمین از آنان چه میکاهد و کتاب محفوظ نزد ماست». و می فرماید: {{متن قرآن|«إِنّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره یس]]/۱۲) «به یقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را می نویسیم؛ و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره انعام]]/۵۹) «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی (از درختی) نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار (در کتاب علم خدا) ثبت است». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره نمل]]/۷۴-۷۵) «همانا پروردگارت آنچه را که در دلهایشان است و آنچه را که آشکار میکنند میداند و هیچ نهفتهای در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین قرار دارد». | *۲. این کتاب محل علم جزئی پروردگار است، علم او به احوال اشخاص و جوامع، بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: {{متن قرآن|«وَ إِنْ مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدیداً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً»}}؛([[سوره اسراء]]/۵۸) «و هیچ آبادی نیست مگر اینکه ما پیش از فرا رسیدن روز قیامت نابود کننده آن و یا عذاب کننده آن با عذابی شدید هستیم، این امر در کتاب (لوح محفوظ) نوشته شده است». و می فرماید: {{متن قرآن|«قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ اْلأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا کِتابٌ حَفیظٌ»}}؛([[سوره ق]]/۴) «همانا میدانیم که زمین از آنان چه میکاهد و کتاب محفوظ نزد ماست». و می فرماید: {{متن قرآن|«إِنّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره یس]]/۱۲) «به یقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را می نویسیم؛ و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره انعام]]/۵۹) «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی (از درختی) نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار (در کتاب علم خدا) ثبت است». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»}}؛([[سوره نمل]]/۷۴-۷۵) «همانا پروردگارت آنچه را که در دلهایشان است و آنچه را که آشکار میکنند میداند و هیچ نهفتهای در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین قرار دارد». | ||
| − | *۳. لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و [[قرآن]] پیش از نزول به قلب [[پیامبر]] | + | *۳. لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و [[قرآن]] پیش از نزول به قلب [[پیامبر]]صلی الله علیه وآله در آنجا قرار داشته است. البته قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است که به زبان پیامبرصلی الله علیه وآله جاری شده و در مناسبتهای خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده است و یک حقیقت بسیط دارد که ورای الفاظ است و همان است که در [[شب قدر]] یکجا بر قلب پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد. این حقیقت بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به «[[کتاب مکنون]]» و «رقّ منشور» هم تعبیر شده است: {{متن قرآن|«بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجیدٌ فی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ»}}؛([[سوره بروج]]/۲۱-۲۲) «بلکه آن قرآن با ارزشی است که در لوح محفوظ قرار دارد.» و می فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ فی کِتابٍ مَکْنُونٍ»}}؛([[سوره واقعه]]/۷۷-۷۸) «که آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد». و می فرماید: {{متن قرآن|«وَ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ فی رَقٍّ مَنْشُور»}}؛([[سوره طور]]/۳۱) «سوگند به کوه طور و سوگند به کتابی نوشته شده در برگی سرگشاده». «رقّ» به معنای پوست گاو است که در قدیم روی آن مینوشتند و منظور در اینجا صفحهای است که قابل نوشتن است. |
*۴. در بعضی از روایات آمده که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل»؛<ref>بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۲۵۸.</ref> «لوح محفوظ دو طرف دارد، یک طرف آن [[عرش]] خدا و طرف دیگر آن پیشانی [[اسرافیل]] است.» و این شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد که از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالای آن باز و نامحدود است و طرف پایین آن محدود و بسته است و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص۳۷۵.</ref> | *۴. در بعضی از روایات آمده که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل»؛<ref>بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۲۵۸.</ref> «لوح محفوظ دو طرف دارد، یک طرف آن [[عرش]] خدا و طرف دیگر آن پیشانی [[اسرافیل]] است.» و این شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد که از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالای آن باز و نامحدود است و طرف پایین آن محدود و بسته است و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص۳۷۵.</ref> | ||
*۵. این لوح در عین محدود بودن، مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را دربر میگیرد. در اینباره به دو روایت زیر توجه کنید: [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله فرمود: «کان الله قبلَ کلّ شیء و کان عرشُه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کلّ شیء.»؛<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص۲۰۷.</ref> «خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.» و نیز [[امام صادق]] (علیه السلام) فرمود: «قال الله للقلم: اُکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»؛<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۸.</ref> «خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود». | *۵. این لوح در عین محدود بودن، مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را دربر میگیرد. در اینباره به دو روایت زیر توجه کنید: [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله فرمود: «کان الله قبلَ کلّ شیء و کان عرشُه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کلّ شیء.»؛<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص۲۰۷.</ref> «خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.» و نیز [[امام صادق]] (علیه السلام) فرمود: «قال الله للقلم: اُکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»؛<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۸.</ref> «خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود». | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۴۸
طبق آیات و روایات، تمام پدیدههای هستی از کوچک و بزرگ در کتاب یا لوحی تکوینی به نام «لوح محفوظ» نوشته میشود که در قرآن مجيد از آن با تعابیر دیگری مانند «امّ الکتاب»، «کتاب مکنون»، «کتاب مبین» و «کتاب حفیظ» نیز یاد شده است. در مقابل «لوح محفوظ» که مظهر علم الهی است، «لوح محو و اثبات» قرار دارد که مظهر قدرت الهی است و محتواى این لوح قابل تغییر است.
مفهومشناسی
«لوح» در اصل لغت به معنى آشكار شدن است: «لاح الشيء لوحا: بَدا»؛ آن گاه به هر تخته و صفحه لوح گويند كه معانى در آن به وسيله كتابت آشكار مىشود. لوح به صورت مفرد فقط يك بار در قرآن مجيد آمده است.[۱]
«لوح» به معنای صفحهای است که در آن نوشته میشود مانند کاغذ، پوست، سنگ و یا هر چیز دیگری که قابل نوشته شدن باشد و «لوح محفوظ» کتابی است که تمام پدیدههای عالم با قلم تقدیر در آن ثبت شده و از هر گونه تغییری محفوظ است. بدون شک تعبیر لوح و قلم برای تقریب ذهن است و از باب تشبیه و یا تنزیل است و نباید آن را با قلم و کاغذ و کتاب معمولی مقایسه کرد، اگرچه به بزرگی عالم باشد؛ بلکه آن یک حقیقت والایی مانند عرش و کرسی است که وجود دارد و علم به وجود آن منحصرا از طریق شرع و نقل حاصل میشود و عقل را در آن راهی نیست. در تفسيرى از ابن عباس آمده است «لوح محفوظ» طولش به اندازه فاصله زمين و آسمان! و عرضش به اندازه فاصله مغرب و مشرق است! و اينجا است كه به نظر مىرسد لوح محفوظ همان صفحه علم خداوند است كه شرق و غرب عالم را فرا گرفته، و از هر گونه دگرگونى و تحريف مصون و محفوظ است. تعبير «لوح محفوظ» در قرآن مجيد تنها یک بار آمده است: «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجیدٌ فی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ»(سوره بروج/۲۱-۲۲).
لوح محفوظ، گنجینهی علم خدا و آیینه صفت عالمیت اوست و چون علم خدا عین ذات اوست، سزاوار نیست که در این لوح تغییری حاصل شود و لذا هیچ وقت در آن تغییر و تبدیلی رخ نمیدهد و محتوای آن همواره ثابت و استوار است و میتوانیم بگوییم که لوح محفوظ ظرف علم الهی است؛ البته علم خدا نامحدود است و اینکه این لوح را ظرف آن یا گنجینهی آن قلمداد میکنیم، نسبت به معلومات است که مجموع پدیدههای جهان هستی است و به هر حال محدود است.
آنچه در جهان آفرینش از کوچک و بزرگ پدید مى آید، همگى نمودهایى از قدرت و علم بى پایان الهى است و همه ى این پدیده ها بر اساس اراده و مشیت الهی و مطابق با برنامه هایى است که از پیش تعیین شده و در کتاب تکوینى الهى نوشته شده است.
در متون اسلامى از چندین کتاب که مربوط به جهان خلقت و عالم تکوین است، خبر داده شده که سرنوشت انسان و جهان را دربرگرفته و از تولد و مرگ اشخاص تا پیدایش و زوال تمدنها و از سعادت و شقاوت انسانها تا قسمت رزق میان آنها و بالاخره هر حادثه اى که براى هر انسانى اتفاق مى افتد، در آن کتابها با قلم تقدیر رقم زده شده است و در مقابل آن قرآن کریم قرار دارد که کتاب تشریعى خداوند است.
طبق آیات و روایات، تمام پدیده هاى هستى از کوچک و بزرگ در دو کتاب یا لوح تکوینى نوشته مى شود که هر کدام از آنها ویژگى خاص خود را دارند و آن دو عبارتند از:
- ۱. «لوح محفوظ» که گاهى از آن به «ام الکتاب»، «کتاب مسطور»، «رقّ منشور»، «کتاب مکنون»، «کتاب مبین» و «کتاب حفیظ» تعبیر آورده شده است و آنچه در این کتاب ثبت شده قابل تغییر نیست و دگرگونى در آن راه ندارد.
- ۲. «لوح محو و اثبات» که محل ثبت حوادث و اتفاقاتى است که به مرحلهى فعلیت خواهد رسید و به طورى که از نامش پیداست، آنچه در آن نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است.
در آیه اى که مى خوانیم از هر دو کتاب یاد شده است: «یَمحوا اللهُ ما یَشاء و یُثبت و عنده اُمّ الکتاب»؛ (سوره رعد/۳۹) «خداوند آنچه را که مى خواهد محو مى کند و آنچه را که مى خواهد ثبت مى کند و کتاب ما در نزد اوست». طبق این آیه، خداوند در عالم تکوین دو کتاب دارد: یکى کتابى است که هرگاه بخواهد، چیزى را که در آن ثبت شده مى زداید و یا چیزى را که در آن نیست ثبت مى کند، یعنى مربوط به تغییراتى است که در قضاى الهى حاصل مى شود. و دیگرى کتابى است که ریشهى تمام پدیده هاى عالم است و نوشته هاى آن قابل تغییر نیست.
آنچه مسلم است این است که لوح محفوظ جایگاه و مظهر علم خدا و لوح محو و اثبات مظهر قدرت خداوند است.
ویژگیهای لوح محفوظ در قرآن و روایات
طبق آیات و روایاتی که درباره «لوح محفوظ» آمده، این کتاب ویژگی هایی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- ۱. لوح محفوظ جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: «وَما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی اْلأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛(سوره یونس/۶۱) «و به سنگینی ذرهای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر وجود ندارد مگر اینکه در کتاب مبین ثبت است». و می فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی اْلأَرْضِ إِلاّ عَلَی اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛(سوره هود/۶) «وهیچ جنبندهای نیست مگر اینکه روزی آن بر خدا است و او «مستقر» و «مستودع»آن را میداند، همه در کتاب مبین ثبت است». طبق قول برتر، منظور از «مستقر» موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از «مستودع» موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته و در مرحله قوه است.
- ۲. این کتاب محل علم جزئی پروردگار است، علم او به احوال اشخاص و جوامع، بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: «وَ إِنْ مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدیداً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً»؛(سوره اسراء/۵۸) «و هیچ آبادی نیست مگر اینکه ما پیش از فرا رسیدن روز قیامت نابود کننده آن و یا عذاب کننده آن با عذابی شدید هستیم، این امر در کتاب (لوح محفوظ) نوشته شده است». و می فرماید: «قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ اْلأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا کِتابٌ حَفیظٌ»؛(سوره ق/۴) «همانا میدانیم که زمین از آنان چه میکاهد و کتاب محفوظ نزد ماست». و می فرماید: «إِنّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ»؛(سوره یس/۱۲) «به یقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را می نویسیم؛ و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم». و می فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛(سوره انعام/۵۹) «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی (از درختی) نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار (در کتاب علم خدا) ثبت است». و می فرماید: «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛(سوره نمل/۷۴-۷۵) «همانا پروردگارت آنچه را که در دلهایشان است و آنچه را که آشکار میکنند میداند و هیچ نهفتهای در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین قرار دارد».
- ۳. لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبرصلی الله علیه وآله در آنجا قرار داشته است. البته قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است که به زبان پیامبرصلی الله علیه وآله جاری شده و در مناسبتهای خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده است و یک حقیقت بسیط دارد که ورای الفاظ است و همان است که در شب قدر یکجا بر قلب پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد. این حقیقت بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به «کتاب مکنون» و «رقّ منشور» هم تعبیر شده است: «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجیدٌ فی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ»؛(سوره بروج/۲۱-۲۲) «بلکه آن قرآن با ارزشی است که در لوح محفوظ قرار دارد.» و می فرماید: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ فی کِتابٍ مَکْنُونٍ»؛(سوره واقعه/۷۷-۷۸) «که آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد». و می فرماید: «وَ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ فی رَقٍّ مَنْشُور»؛(سوره طور/۳۱) «سوگند به کوه طور و سوگند به کتابی نوشته شده در برگی سرگشاده». «رقّ» به معنای پوست گاو است که در قدیم روی آن مینوشتند و منظور در اینجا صفحهای است که قابل نوشتن است.
- ۴. در بعضی از روایات آمده که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل»؛[۲] «لوح محفوظ دو طرف دارد، یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است.» و این شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد که از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالای آن باز و نامحدود است و طرف پایین آن محدود و بسته است و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است.[۳]
- ۵. این لوح در عین محدود بودن، مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را دربر میگیرد. در اینباره به دو روایت زیر توجه کنید: پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «کان الله قبلَ کلّ شیء و کان عرشُه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کلّ شیء.»؛[۴] «خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.» و نیز امام صادق (علیه السلام) فرمود: «قال الله للقلم: اُکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»؛[۵] «خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود».
البته به گفته علامه طباطبایی روايات در صفت لوح بسيار زياد و مختلف است، كه درباره همه آنها بايد دانست كه جنبه تمثيل دارد، يعنى امور معنوى را با لسان مادى مجسم ساختهاند.[۶]
پانویس
منابع
- "بحثى درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات"، یعقوب جعفری، کلام اسلامی، ۱۳۷۹، شماره ۳۴.
- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، جلد ۲۶ صفحه ۳۵۳.




