مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} «مباهله» پ...' ایجاد کرد)
 
 
(۲۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
{{تقویم|روز= 24 ذی الحجه|سال= سال 9 هجری قمری}}  
«مباهله» پیامبر(ص) با مسیحیان نجران برگرفته از سنتی متداول، در میان اقوام سامی<ref>. پذیرفتن مباهله توسط مسیحیان نشانی از وجود این سنت در میان آنان بوده است.</ref> و بیانگر تلاش‌های فراوان پیامبر(ص) برای دعوت اهل کتاب به دین اسلام بوده است<ref>. آل عمران، 2520.</ref> که متأسفانه بخش وسیعی از مناظرات و گفتگوهای پیامبر(ص) با آنان مورد غفلت سیره نویسان واقع شده و در متون اسلامی نیز به طور مستقل بدان پرداخته نشده است.
+
'''«مباهله»''' به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر [[باطل]] است، رسوا و مجازات کند. مباهله [[پیامبر اسلام]] با نماینده گان [[مسیحیت|مسیحی‌]] ساکن [[نجران]]، یکی از وقایع مشهور [[تاریخ اسلام]] است که نشان دهنده حقانیت دعوت پیامبر و فضیلت همراهان ایشان یعنی [[امام علی علیه السلام|علی]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیهم السلام است. جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران که در [[آیه 61 سوره آل عمران|آیه ۶۱ سوره آل عمران]] ([[آیه مباهله]]) ذکر شده و شرح آن در منابع متعدد [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] آمده است، علاوه بر آنکه نشانه حقانیت و درستی دعوت پیامبر است، مشخص کننده مصادیق تعبیر [[اهل البیت|اهل بیت]] در [[آیه تطهیر]] و همچنین جایگاه رفیع [[امام علی]] علیه السلام - به عنوان مصداق تعبیر انفسنا در این آیه - می باشد.  
مباهله از آن جهت که دلیلی بر فضیلت و برتری اهل‌بیت(ع) و عصمت و امامت بلافصل امام علی(ع) است، دارای اهمیت است.
+
==معنای مباهله==
مباهله از ریشه «بهل» به معنای رها ساختن، ترک گفتن، به خود واگذاشتن<ref>. ابی الحسین احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 2001م، ج1، ص141.</ref> و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است<ref>. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، 1960، ص71.</ref> که از زبان‌های عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است<ref>. ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، 1378، ص.67</ref> و در اصطلاح به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یک جا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوت میان مباهله و لعنت کردن آن است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است.<ref>. ابو هلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، 1412.</ref>
 
  
== زمان و علت مباهله مسحیان نجران با پیامبر(ص) ==
+
«مباهله» از ریشه «بهل» به معنای رهاساختن، ترک گفتن، به خود واگذاشتن<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۴۱.</ref> و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است<ref>زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، ۱۹۶۰، ص۷۱.</ref> که از زبان‌های عبری و [[زبان سریانی|سریانی]] وارد زبان عربی شده است.<ref>ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، ۱۳۷۸، ص۶۷.</ref> و در اصطلاح به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوت میان مباهله و لعنت کردن آن است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است.<ref>ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۲.</ref>
  
برخی زمان آن را سال سوم هجری می‌دانند؛ زیرا به اتفاق اکثر مفسران شیعه<ref>. طباطبایی، سید محمد حسین؛ تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر همدانی، قم، دارالعلم، بی‌تا، ج5، ص229.</ref> و سنی آیه 61 سوره آل ‌عمران که برای دعوت به مباهله است، در این سال نازل شده است و برخی وقوع آن را در سال نهم هجری «عام‌الوفود» دانسته‌اند که پیامبر(ص) عازم مدینه شدند؛ اما قول اول صحیح‌تر به نظر می‌رسد.<ref>. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371، چاپ ششم، ج1، ص449.</ref>
+
در [[آیه 61 سوره آل عمران|آیه ۶۱ سوره آل عمران]] معروف به ([[آیه مباهله]])، تعبیر «نَبتَهل» آمده که اشاره به «مباهله» [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله با [[مسیحیت|مسیحیان]] [[نجران]] دارد.<ref> دائرة‌المعارف قرآن کریم، جلد  ۱، مدخل "آیه مباهله" از علی خراسانی.</ref>
از محتوای آیات 24 19 آل ‌عمران می‌توان دریافت که پیامبر(ص) برای تفهیم اینکه همه انبیاء در یک مسیر واحد بوده‌اند و دین حق یکی است<ref>. طباطبایی، سید محمدحسین، پیشین، آل عمران، 19.</ref> و اختلاف در ظاهر شرایع به دلیل تناسب آن با مراحل تکامل اندیشه بشری است و عیسی(ع) نیز بنده و فرستاده خداست، تلاش‌های فراوانی کرد و موفق شد، عده‌ای از آنان را به اسلام فرا خواند؛ اما عده‌ای دیگر به مجادله و محاجه با پیامبر(ص) پرداختند و چون سخنان منطقی پیامبر(ص) در آنان اثر نکرد، به دستور خدا آنان را به مباهله فرا خواند.
 
  
== مسیحیان نجران ==
+
==جریان مباهله==
 +
پس از [[فتح مکه]] معظمه و [[طائف]] و مسلمان شدن اهالی [[یمن]] و [[عمان]]، تقریباً تمامی مناطق [[شبه جزیره عربستان|جزیرة العرب]] در پوشش نظام اسلامی و حکومت توحیدی [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله قرار گرفت. اما در این منطقه بزرگ عربی، اقوام، قبایل و طوایفی بودند که هنوز در برابر [[اسلام‌|اسلام]] تسلیم نشده و یا حتی دشمنی و [[فتنه|فتنه‌]]<nowiki/>انگیزی می‌کردند.
  
«نجران» سومین شهر یمن در منطقه مرزی حجاز و یمن می‌باشد، که 73 دهکده داشت و تنها منطقه مسیحی‌نشین و مرکز صنعت نساجی در حجاز بود و چون نخستین ساکن آن "نجران بن زید" نام داشت، نجران نامیده شد.<ref>. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1979م.، ج5، ص266.</ref> ساکنان این سرزمین را باقی مانده «اصحاب اخدود» دانسته‌اند.<ref>. همان، ص267.</ref>
+
منطقه [[نجران]] که در حد فاصل [[حجاز]] و [[یمن]] قرار دارد، در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله تنها منطقه [[مسیحیت|مسیحی‌]]<nowiki/>نشین حجاز بود که مسیحیان مقیم آن با پشتیبانی‌های کشورهای مسیحی شمال آفریقا و قیصر روم ادامه حیات می‌دادند. پیامبر صلی الله علیه و آله برای بزرگان این منطقه نامه‌هایی ارسال کرد و آنان را به پذیرش [[دین اسلام]] و یا پرداخت [[جزیه]] (مالیات ویژه [[اهل کتاب]]) فراخواند.
  
== هیأت نمایندگان مسیحیان ==
+
سران مسیحی نجران درباره نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به مشورت پرداخته و با افراد زیادی در این باره گفتگو کردند. ولی به خاطر تبلیغات و فضای ویژه مسیحیان در آن منطقه، آنان هیچیک از پیشنهادهای [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله را نپذیرفتند و برای رفع این معضل سه تن از بزرگان نجران، یعنی: ابوحارثة بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی [[کلیسا|کلیسای]] روم در حجاز)، عبدالمسیح بن شرحبیل معروف به عاقب (پیشوای اهالی این منطقه) و اهتم (یا ایهم) بن نعمان معروف به سید (شخصی کهن سال و ریش‌سفید و مورد احترام نجرانیان) به همراه ده تن و به روایتی سی تن و به روایتی دیگر شصت تن از مسیحیان نجران عازم [[مدینه|مدینه]] منوره شده تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به گفتگو بپردازند و راه حلی پیدا نمایند.
  
هفتاد تن<ref>. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، 1363، ج2، ص447.</ref> از صاحبنظران و نخبگان مسیحی که سه تن از آنان رهبران مذهبی مسیحیت و در رأس هیأت بودند، وارد مدینه شدند؛<ref>. ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل؛ البدایة و النهایة، بیروت، دارالکتب، 1418، ج5، ص64.</ref>
+
آنان پس از ورود به مدینه، وارد بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در [[مسجدالنبی]] شدند ولی پیامبر صلی الله علیه و آله اعتنای چندانی به آنان ننمود. مسیحیان علت آن را نمی‌دانستند و به نزد [[عثمان بن عفان]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] که پیشینه آشنایی با آنان داشته رفتند و علت آن را جویا شدند. ولی آن دو نیز چیزی در این باره نمی‌دانستند و آنان را به نزد [[امام علی علیه السلام|امام علی بن ابی‌طالب]] علیه‌السلام برده و از آن حضرت، علت آن را پرسیدند.
1 "ابو حارثة ابن علقمه" اسقف اعظم و نماینده رسمی کلیساهای روم و حجاز.
 
2 "عبدالمسیح" ملقب به عاقب که در عقل و درایت شهرت داشت.
 
3 "ایهم" که به او سید می‌گفتند.
 
 
== ماجرای مباهله ==
 
  
در سال نهم هجری «عام‌الوفود» پیامبر(ص) نامه‌ای برای دعوت مسیحیان نجران به دین اسلام فرستاد.
+
امام علی علیه‌السلام فرمودند: چون شما با لباس‌های فاخر و تزئین کرده و صلیب به گردن آویخته وارد مسجد شدید، پیامبر صلی الله علیه و آله را از کردارتان ناخوش آمد، باید لباس‌های خود را تغییر داده و با وضع ساده و بدون هیچ‌گونه تزیین به زر و زیوری بر آن حضرت وارد شوید تا مورد استقبال وی قرار گیرید.
  
بزرگان مسیحی نجران، پس از مذاکرات طولانی به نتیجه مشخص نرسیده و تصمیم گرفتند، پس از دیدار پیامبر(ص) راه حل مناسبی بیابند.<ref>. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، 1983م، ج21، صص318 228.</ref>
+
مسیحیان نجران بر اساس فرموده حضرت علی علیه‌السلام لباس و ظاهر خود را تغییر داده و با وضع ساده و عادی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند و با آن حضرت به گفتگو پرداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان درباره [[توحید|توحید]] و [[شرک|شرک]]، نحوه آفرینش [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و ارتباط وی با خدای سبحان و باطل دانستن عقاید مسیحیان گفتگو کرد، اما سران نجران گفتار آن حضرت را نپذیرفته و بر عقاید [[باطل]] خویش اصرار ورزیدند.
آنان با لباس‌های فاخر ابریشمی و انگشتر طلا به دست بر پیامبر(ص) در مسجد وارد شدند. پیامبر(ص) با آنان سخن نگفت. آنان در جستجوی علت این رفتار، نزد علی(ع) راهنمایی شدند. حضرت فرمود:«با همان لباس‌های سفر، نزد پیامبر(ص) روید». آنان چنین کردند و هنگام ملاقات با پیامبر(ص)، ایشان فرمود:«به خدا سوگند! بار نخست شیطان همراهتان بود».<ref>. ابن کثیر، پیشین، ج5، ص65.</ref>
 
هنگام گفتگو با پیامبر(ص)، آنان ابتدا درباره ماهیت عیسی(ع) سؤال کردند. پیامبر(ص) از ایشان به عنوان بنده و پیامبر(ص) خدا یاد کرد.<ref>. طبری، ابو علی فضل ابن حسن؛ مجمع البیان، تهران، اعلمی، 1415، ج2، ص309.</ref>
 
آنان شگفت زده پرسیدند چگونه ممکن است در حالی که همه آدمیان پدری دارند و عیسی(ع) بدون پدر به دنیا آمده است؟
 
  
پیامبر(ص) فرمود:«آدم از خاک و بدون پدر آفریده شد، آفرینش عیسی(ع) نیز همانند آفرینش آدم، بدون پدر و از نفخه روح‌القدس می‌باشد».<ref>. آل عمران، 59.</ref>
+
آنان برای فرار از پذیرش [[حق]]، پیشنهاد «مباهله» دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به [[عبادت]] و راز و نیاز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل [[لعن]] و نفرین کنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطل‌گرا عذابی نازل کرده و او را نابود سازد. در همین زمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله آیه‌ای نازل شد و از مباهله با مسیحیان استقبال کرد: «{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ}}».<ref> [[سوره آل عمران]]، آیه ۶۱.</ref> پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.  
مسیحیان که قائل به ربوبیت حضرت عیسی(ع) بودند و او را فرزند خدا می‌دانستند، از پاسخ به این استدلال درمانده و به انکار شدید آن پرداختند. تا آنجا که پیامبر(ص) از رفتار آنان به ستوه آمد.<ref>. طبری، محمد ابن جریر؛ جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، دارالفکر، 1415، ج3، ص405.</ref> سپس به فرمان خداوند آنان به مباهله دعوت شدند:«هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»<ref>. آل عمران، 61.</ref>
 
فردای آن روز 24 یا 25 ذی‌الحجه<ref>. ابن شهرآشوب، ابو عبدالله محمد؛ مناقب آل ابی طالب، بیروت، دارالاضواء، 1412، ج3، ص421.</ref> دو طرف در بیابانی اطراف مدینه گرد آمدند.<ref>. میبدی، رشیدالدین؛ کشف الاسرار، تهران، امیرکبیر، 1361، ج2، صص151 147.</ref>
 
پیامبر(ص) همراه امام علی(ع) که حسنین(ع) پیش روی آنها و فاطمه(س) پشت سر حضرت بود، همگی در جایگاه خویش و در زیر یک چادر قرار گرفتند.<ref>. مفید، محمد ابن محمد بن نعمان؛ الارشاد، قم، دارالمفید، 1414، ص115.</ref> پیامبر(ص) فرمود:«بارالها! اینان اهل بیت من هستند.»<ref>. ابن حنبل، احمد؛ المسند، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415، ج1، ص302.</ref>
 
مسیحیان نجران نیز که برخی فرزندان خود را همراه آورده بودند و در مقابل آنان استقرار یافتند. بزرگان مسیحی چون عزیزترین اشخاص پیامبر(ص) را همراه او دیدند<ref>. همان، ص115.</ref>، به قوم خویش گفتند:«ما صورت‌هایی را می‌بینیم که اگر از خدا درخواست از جا برکندن کوه‌ها را کنند، چنین خواهد شد.<ref>. الفخر الرازی، تفسیر الفخر الرازی، بیروت، دارالفکر، 1985م.، چاپ سوم، ج8، ص89.</ref> هرگز با آنان مباهله نکنید که به خدا سوگند او همانند پیامبران به مباهله نشسته است<ref>. ابن شهرآشوب، ابو عبدالله محمد؛ مناقب آل ابی طالب، بیروت، دارالاضواء، 1412، ج3، ص420 و نیز یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، 1415، ج2، صص8382.</ref> که اگر چنین کنید هلاک خواهید شد و تا قیامت، مسیحی‌ای بر روی زمین باقی نخواهد ماند.»<ref>. الفخر الرازی، پیشین، ج8، ص89.</ref>
 
از این‌رو از مباهله امتناع کرده، عده‌ای اسلام آوردند و عده‌ای به دادن جزیه راضی شدند. برخی این تصمیم را ناشی از ظهور نشانه‌های عذاب دانسته‌اند.<ref>. مجلسی، محمدباقر؛ پیشین، ص323.</ref>
 
پیامبر(ص) پس از پشیمانی آنان از مباهله فرمود:«به خدا سوگند اگر مباهله می‌کردم، تمام این بیابان پر از آتش می‌شد و در دم هلاک می‌شدید.»<ref>. زمخشری، پیشین، ص369.</ref>
 
مسیحیان موظف شدند، به عنوان جزیه سالیانه دو هزار دست لباس به مسلمانان بدهند.<ref>. ابن هشام، السیرة النبویه، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، بی‌جا، انتشارات کتابفروشی اسلامی، بی‌تا، ص46.</ref>
 
  
==پانویس==
+
بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند: اگر [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و [[نبوت]] او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و [[اهل بیت]] خود برای این کار اقدام کرد، دانسته می‌شود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسان‌ها از جهالت و [[کفر|کفر]] و [[شرک]] است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او [[ایمان]] آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد.
{{پانویس}}
 
  
== منابع ==
+
موعد مقرر فرارسید و پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دخترش [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و دامادش [[امام علی]] علیه‌السلام و دو سبطش [[امام حسن]] علیه‌السلام و [[امام حسین|امام الحسین]] علیه‌السلام از مدینه حرکت کرد و به جایگاه مقرر رفت. مسلمانان مدینه نیز آن حضرت را مشایعت کرده و با ذکر [[صلوات]] و [[تکبیر|تکبیر]] آنان را همراهی می‌نمودند.
  
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=35532 مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، زینب ابراهیمی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی] تاریخ بازیابی : 17 فروردین 1391 .
+
مسیحیان نجران، زودتر از پیامبر صلی الله علیه و آله در مکان مقرر اجتماع کردند. آنان همین که دیدند پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکترین اقربا و اهل بیت ویژه خویش را برای مباهله آورد، احساس خطر کرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زیبا و نوربخش حضور پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علی و فاطمه زهرا و حسنین علیهم‌السلام آنان را مات و مبهوت کرد؛ به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.
 +
 
 +
بدین ترتیب در برابر عظمت و حقانیت دین مبین [[اسلام]] سر فرود آورده و به یکی از پیشنهاد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی پرداخت [[جزیه]] و کمک به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضایت دادند و صلحنامه‌ای در این باب تحریر کرده و طرفین امضا نمودند. این واقعه علاوه بر این که یکی از [[معجزه|معجزات]] بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله است، دلیل روشنی بر حقانیت و [[عصمت|معصومیت]] خاندان پاک [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله یعنی حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشد.<ref> نک: مسارالشیعه، شیخ مفید، ص ۲۲؛ الارشاد شیخ مفید، ص ۱۵۱؛ الاقبال بالاعمال الحسنة، سید بن طاووس، ج ۲، ص ۳۱۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۵۱؛ زندگانی چهارده معصوم ترجمه اعلام الوری، علامه طبرسی، ص ۱۹۰؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۹۳.</ref>
 +
 
 +
برخی از تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان، مباهله را در روز ۲۴ [[ذی الحجه]] سال دهم هجری برشمرده اند.
 +
 
 +
==ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر==
 +
[[علامه طباطبایى|علامه طباطبائی]] (ره) در مورد [[آیه مباهله]] می گوید:
 +
رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از [[امام علی علیه السلام|علی]] و از «نسائنا» بجز [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و از «ابنائنا» بجز [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیهم‌السلام را نیاورد، معلوم می‌شود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم بجز حسنین علیهم‌السلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل البیت|اهل بیت]] رسول خدا بوده، همچنان ‌که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نام‌بردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها اینان‌اند اهل بیت من»، چون این عبارت می‌فهماند پروردگارا من به‌جز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن، ج‌۳، ص۲۳۷</ref>
 +
 
 +
نظر علامه طبابطائی را برخی از نقل های جریان مباهله که به نزول [[آیه تطهیر]] در آن روز نیز اشاره کرده اند، تایید می کند. به عنوان نمونه [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] در «[[وقایع الایام (کتاب)|وقایع الایام]]» می گوید:
 +
 
 +
:«روز ۲۴ ذی الحجه بنابر اشهر، روزی است که مباهله کرد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله با [[نصاری|نصارى]] ([[نجران]]) و پیش از آن که خواست مباهله کند، عبا بر دوش مبارک گرفت و حضرت [[امیرالمومنین]] و [[حضرت فاطمه]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهم السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا! هر پیغمبرى را، اهل بیتى بوده است که مخصوصترین خلق خدا بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت منند. پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس [[جبرئیل]] نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله این چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله.»<ref>وقایع الایام شیخ عباس قمی، وقایع ۲۴ ذی الحجه</ref>
 +
 
 +
همچنین [[جارالله زمخشری|زمخشری]] در [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل|تفسیر کشاف]] ذیل آیه مباهله از [[عایشه]] نقل می‌کند که: حضرت رسول(ص) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود. چون امام حسن رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن|«إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً»}} ([[سوره احزاب]]، ۳۳) جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
* دائرة‌المعارف قرآن کریم، جلد ۱، مدخل "آیه مباهله"، از علی خراسانی.
 +
* زینب ابراهیمی، "مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله با مسیحیان نجران"، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۱۷ فروردین ۱۳۹۲.
 +
* مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
 +
{{شناختنامه رسول خدا (ص)}}
 +
 
 +
[[رده:پیامبر اکرم از بعثت تا رحلت]]
 +
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 +
[[رده:سال ۹ هجری قمری]]
 +
[[رده:جایگاه اهل البیت]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
 
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۸

تقویم هجری قمری

روز واقعه:24 ذی الحجه
سال 9 هجری قمری

«مباهله» به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. مباهله پیامبر اسلام با نماینده گان مسیحی‌ ساکن نجران، یکی از وقایع مشهور تاریخ اسلام است که نشان دهنده حقانیت دعوت پیامبر و فضیلت همراهان ایشان یعنی علی، فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است. جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران که در آیه ۶۱ سوره آل عمران (آیه مباهله) ذکر شده و شرح آن در منابع متعدد شیعه و سنی آمده است، علاوه بر آنکه نشانه حقانیت و درستی دعوت پیامبر است، مشخص کننده مصادیق تعبیر اهل بیت در آیه تطهیر و همچنین جایگاه رفیع امام علی علیه السلام - به عنوان مصداق تعبیر انفسنا در این آیه - می باشد.

معنای مباهله

«مباهله» از ریشه «بهل» به معنای رهاساختن، ترک گفتن، به خود واگذاشتن[۱] و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است[۲] که از زبان‌های عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است.[۳] و در اصطلاح به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوت میان مباهله و لعنت کردن آن است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است.[۴]

در آیه ۶۱ سوره آل عمران معروف به (آیه مباهله)، تعبیر «نَبتَهل» آمده که اشاره به «مباهله» پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با مسیحیان نجران دارد.[۵]

جریان مباهله

پس از فتح مکه معظمه و طائف و مسلمان شدن اهالی یمن و عمان، تقریباً تمامی مناطق جزیرة العرب در پوشش نظام اسلامی و حکومت توحیدی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفت. اما در این منطقه بزرگ عربی، اقوام، قبایل و طوایفی بودند که هنوز در برابر اسلام تسلیم نشده و یا حتی دشمنی و فتنه‌انگیزی می‌کردند.

منطقه نجران که در حد فاصل حجاز و یمن قرار دارد، در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله تنها منطقه مسیحی‌نشین حجاز بود که مسیحیان مقیم آن با پشتیبانی‌های کشورهای مسیحی شمال آفریقا و قیصر روم ادامه حیات می‌دادند. پیامبر صلی الله علیه و آله برای بزرگان این منطقه نامه‌هایی ارسال کرد و آنان را به پذیرش دین اسلام و یا پرداخت جزیه (مالیات ویژه اهل کتاب) فراخواند.

سران مسیحی نجران درباره نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به مشورت پرداخته و با افراد زیادی در این باره گفتگو کردند. ولی به خاطر تبلیغات و فضای ویژه مسیحیان در آن منطقه، آنان هیچیک از پیشنهادهای رسول خدا صلی الله علیه و آله را نپذیرفتند و برای رفع این معضل سه تن از بزرگان نجران، یعنی: ابوحارثة بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی کلیسای روم در حجاز)، عبدالمسیح بن شرحبیل معروف به عاقب (پیشوای اهالی این منطقه) و اهتم (یا ایهم) بن نعمان معروف به سید (شخصی کهن سال و ریش‌سفید و مورد احترام نجرانیان) به همراه ده تن و به روایتی سی تن و به روایتی دیگر شصت تن از مسیحیان نجران عازم مدینه منوره شده تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به گفتگو بپردازند و راه حلی پیدا نمایند.

آنان پس از ورود به مدینه، وارد بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجدالنبی شدند ولی پیامبر صلی الله علیه و آله اعتنای چندانی به آنان ننمود. مسیحیان علت آن را نمی‌دانستند و به نزد عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف که پیشینه آشنایی با آنان داشته رفتند و علت آن را جویا شدند. ولی آن دو نیز چیزی در این باره نمی‌دانستند و آنان را به نزد امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام برده و از آن حضرت، علت آن را پرسیدند.

امام علی علیه‌السلام فرمودند: چون شما با لباس‌های فاخر و تزئین کرده و صلیب به گردن آویخته وارد مسجد شدید، پیامبر صلی الله علیه و آله را از کردارتان ناخوش آمد، باید لباس‌های خود را تغییر داده و با وضع ساده و بدون هیچ‌گونه تزیین به زر و زیوری بر آن حضرت وارد شوید تا مورد استقبال وی قرار گیرید.

مسیحیان نجران بر اساس فرموده حضرت علی علیه‌السلام لباس و ظاهر خود را تغییر داده و با وضع ساده و عادی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند و با آن حضرت به گفتگو پرداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان درباره توحید و شرک، نحوه آفرینش حضرت عیسی علیه‌السلام و ارتباط وی با خدای سبحان و باطل دانستن عقاید مسیحیان گفتگو کرد، اما سران نجران گفتار آن حضرت را نپذیرفته و بر عقاید باطل خویش اصرار ورزیدند.

آنان برای فرار از پذیرش حق، پیشنهاد «مباهله» دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل لعن و نفرین کنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطل‌گرا عذابی نازل کرده و او را نابود سازد. در همین زمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله آیه‌ای نازل شد و از مباهله با مسیحیان استقبال کرد: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ».[۶] پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.

بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند: اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و نبوت او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و اهل بیت خود برای این کار اقدام کرد، دانسته می‌شود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسان‌ها از جهالت و کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او ایمان آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد.

موعد مقرر فرارسید و پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دخترش حضرت فاطمه سلام الله علیها و دامادش امام علی علیه‌السلام و دو سبطش امام حسن علیه‌السلام و امام الحسین علیه‌السلام از مدینه حرکت کرد و به جایگاه مقرر رفت. مسلمانان مدینه نیز آن حضرت را مشایعت کرده و با ذکر صلوات و تکبیر آنان را همراهی می‌نمودند.

مسیحیان نجران، زودتر از پیامبر صلی الله علیه و آله در مکان مقرر اجتماع کردند. آنان همین که دیدند پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکترین اقربا و اهل بیت ویژه خویش را برای مباهله آورد، احساس خطر کرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زیبا و نوربخش حضور پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علی و فاطمه زهرا و حسنین علیهم‌السلام آنان را مات و مبهوت کرد؛ به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.

بدین ترتیب در برابر عظمت و حقانیت دین مبین اسلام سر فرود آورده و به یکی از پیشنهاد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی پرداخت جزیه و کمک به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضایت دادند و صلحنامه‌ای در این باب تحریر کرده و طرفین امضا نمودند. این واقعه علاوه بر این که یکی از معجزات بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله است، دلیل روشنی بر حقانیت و معصومیت خاندان پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشد.[۷]

برخی از تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان، مباهله را در روز ۲۴ ذی الحجه سال دهم هجری برشمرده اند.

ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر

علامه طباطبائی (ره) در مورد آیه مباهله می گوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه و از «ابنائنا» بجز حسن و حسین علیهم‌السلام را نیاورد، معلوم می‌شود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم بجز حسنین علیهم‌السلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان ‌که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نام‌بردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها اینان‌اند اهل بیت من»، چون این عبارت می‌فهماند پروردگارا من به‌جز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.[۸]

نظر علامه طبابطائی را برخی از نقل های جریان مباهله که به نزول آیه تطهیر در آن روز نیز اشاره کرده اند، تایید می کند. به عنوان نمونه شیخ عباس قمی در «وقایع الایام» می گوید:

«روز ۲۴ ذی الحجه بنابر اشهر، روزی است که مباهله کرد رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصارى (نجران) و پیش از آن که خواست مباهله کند، عبا بر دوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمومنین و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا! هر پیغمبرى را، اهل بیتى بوده است که مخصوصترین خلق خدا بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت منند. پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله این چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله.»[۹]

همچنین زمخشری در تفسیر کشاف ذیل آیه مباهله از عایشه نقل می‌کند که: حضرت رسول(ص) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود. چون امام حسن رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً» (سوره احزاب، ۳۳) جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.[۱۰]

پانویس

  1. احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۴۱.
  2. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، ۱۹۶۰، ص۷۱.
  3. ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، ۱۳۷۸، ص۶۷.
  4. ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۲.
  5. دائرة‌المعارف قرآن کریم، جلد ۱، مدخل "آیه مباهله" از علی خراسانی.
  6. سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  7. نک: مسارالشیعه، شیخ مفید، ص ۲۲؛ الارشاد شیخ مفید، ص ۱۵۱؛ الاقبال بالاعمال الحسنة، سید بن طاووس، ج ۲، ص ۳۱۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۵۱؛ زندگانی چهارده معصوم ترجمه اعلام الوری، علامه طبرسی، ص ۱۹۰؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۹۳.
  8. المیزان فى تفسیر القرآن، ج‌۳، ص۲۳۷
  9. وقایع الایام شیخ عباس قمی، وقایع ۲۴ ذی الحجه
  10. زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰

منابع

  • دائرة‌المعارف قرآن کریم، جلد ۱، مدخل "آیه مباهله"، از علی خراسانی.
  • زینب ابراهیمی، "مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله با مسیحیان نجران"، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۱۷ فروردین ۱۳۹۲.
  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
رحمة للعالمین.jpg
رویدادهای مهم زندگی
حمله اصحاب فیل به مکهسفر پیامبر اکرم به شامازدواج با حضرت خدیجه کبری (س) • گذاشتن سنگ حجرالاسود در جای خویش • مبعثمعراجولادت حضرت فاطمه سلام الله علیهارفتن به شعب ابی طالبعام الحزنسفر به طائفهجرت به مدینهازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)غزوه بدرغزوه احدغزوه احزابصلح حدیبیهغزوه خیبرسریه ذات السلاسل فتح مکهغزوه حنینغزوه تبوکغدیر خم
بستگان
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) •عبدالله بن عبدالمطلب(س) • عبدالمطلبابوطالب(ع) • حمزه بن عبدالمطلب(ع) • عباس بن عبدالمطلبابولهبجعفر طیارآمنه(س) • فاطمه بنت اسد(س) • خدیجه کبری(س) • حضرت زهرا(س) • امام حسن(ع) • امام حسین(ع) • حضرت زینب(س)
اصحاب
سلمان فارسیعمار بن یاسرابوذرمقدادابوسلمه مخزومیزيد بن حارثهعثمان بن مظعونمصعب بن عمیرابوبکرطلحهزبیرعثمان بن عفانعمر بن خطابسعد بن ابی وقاصعبدالله بن مسعوداسعد بن زرارهسعد بن معاذسعد بن عبادهعثمان بن حنیفسهل بن حنیفابو ایوب انصاری حذیفة بن یمانخالد بن سعيدخزیمة بن ثابتعبدالله بن رواحهاویس قرنیعبدالله بن مسعود بلال حبشی
مکان های مرتبط
مکهمدینهغار حراکعبهشعب ابوطالبغدیر خمفدکبقیعغار ثورمسجد قبامسجد النبیمسجد الحرام