مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
نام كامل آن« مقتنيات الدرر و ملتقتات الثمر»، به زبان عربى و در 12 جلد به نگارش در آمده است. ويژگى مهم اين تفسير تربيتى و هدايتى بودن آن است كه مفسر با توجه به نيازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا كرده است. شامل تمام قرآن بوده و پس از تدريس شفاهى، اقدام به تدوين آن نموده است، جمع بين عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بيشتر است.
+
{{مشخصات کتاب
  
حائرى تفسير خود را بدون مطرح كردن بحثهاى مقدماتى تفسير و توضيح روش خود، از ابتداى سوره حمد آغاز كرده است و در آن از مفسرين، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌كند.
+
|عنوان=
  
==انگيزه مؤلف==
+
|تصویر= [[پرونده:تفسير-مقتنيات-الدرر.jpg|240px|وسط]]
  
مفسر در مقدمه‌اى كوتاه، ابتداى تفسير در بيان انگيزه خود مى‌نويسد:« با تأمل در فروش يوسف( ع) در بازار، به ذهنم آمد كه من نيز دررى كه از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقديم محبوب نمايم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به اين منظور دررى كه از بخور زاخره و ثمارى كه از كتب تفاسير از اساتيد كسب كرده‌ام، عرضه كنم، بدين جهت آن را مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر نام نهادم.»
+
|نویسنده= علی حائری طهرانی
مؤلف داراى تفسير ديگرى به فارسى است كه براى شاگردان خود در تهران بيان نموده است و اكنون مخطوط مى‌باشد.
 
  
==روش تفسير==
+
|موضوع= تفاسیر شیعه
  
روش وى چنين است كه آراء و نظريات مفسران را در ذيل آيات آورده و سپس نتيجه‌گيرى تربيتى و اخلاقى مى‌كند. اين تفسير جزء تفاسير مختصر و ساده محسوب مى‌گردد كه تنها به تبيين آيات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نكته‌هاى لغوى و بلاغى كمتر در آن به چشم مى‌خورد. قصص قرآن را با ايجاز بيان مى‌كند. شيوه ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدين گونه است كه در آغاز با اسم سوره و مشخص كردن مكان و زمان نزول و اختلافاتى كه در تاريخ در اين باره هست، بحث خود را شروع مى‌كند.
+
|زبان= عربی
درباره فضيلت سوره و قرائت آن، اگر روايتى باشد، ياد مى‌كند و آنگاه با تفسير الفاظ، كلمه به كلمه و آيه به آيه با رعايت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضيح معانى آيات مى‌پردازد كه در اين بخش از روايات، اقوال اعلام و مفسرين استفاده نموده است. در نقل روايات، سند و مصدر آن را ذكر نمى‌كند) در اقوال نيز اغلب اينچنين است. در روايات اسباب النزول، فضل قرائت و مرويات از ائمه اطهار« عليهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقيده شيعه باشد مانند ج 1 ص 256 درباره عصمت ملائكه.
 
  
مفسر در روايات و اخبار اسرائيليه...، بنا را بر عدم نقل و يا رد كامل آنها نگذاشته است، به اين جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روايات، مى‌پردازد، بدون اينكه در مقام ترجيح برآيد. به عنوان نمونه در ذكر قصه هاروت و ماروت و اينكه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روايات مؤيد وقوع و عدم وقوع اين امور را با هم نقل نموده در ج 1 تفسير صفحه 256 مى‌نويسد:« و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به»« شايد اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پيامبر( ص) و ائمه( ع) به اين امور آگاهترند.» ايشان هيچ گونه بحثى در تطبيق اين قصه و وقايع آن با موازين شرعى و عقلى و ترجيح يكى از دو قول، مطرح نكرده‌اند.
+
|تعداد جلد= 12
  
وى در مسائل كلامى به اعتبار تفكر شيعى خود، عقايد شيعه اماميه را پى‌گيرى و مطرح مى‌كند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبياء، امامت، عصمت، رؤيت الله، افعال عباد و... ديدگاه شيعه را بيان مى‌دارد. به عنوان نمونه، ذيل آيه 55 سوره مائده در جلد 4 ص 41«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روايت امام باقر« عليه السلام» و امام صادق« عليه السلام» در اينكه اين آيه درباره حضرت على عليه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال ركوع، نازل شده است، به بحث درباره لفظ« ولى» و اينكه در اين آيه معناى آن« ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دليل بر امامت ايشان مى‌داند.
+
|عنوان افزوده1= تحقیق
  
همانطور كه اشاره رفت، ايشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسير، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشته‌اند: امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مى‌پردازد. مانند بحث قديمى حدوث و قدم قرآن در ج 6 ص 2 ذيل آيه اول سوره يوسف( ع).
+
|افزوده1= وحید طبسی
  
بحث فقهى در آيات احكام را به اختصار با ذكر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نمايد. از تفسير مجمع البيان و تفسير رازى به تناوب مطالبى نقل مى‌نمايد. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأويلات نجميه( مانند ص 9 ج 1 درباره حروف ذيل بسم الله) و لطائف الاشارات شيخ احمد بونى، نقل مى‌كند.
+
|عنوان افزوده2=
گاه نيز به مقدار خيلى كم از جملات فارسى استفاده مى‌نمايد مانند ج 1 ص 28- 29. از تفاسير كهن و نقل اقوال ابن عباس نيز بهره مى‌گيرد.
 
  
مفسر سعى دارد به تناسب سوره‌ها نيز اشاراتى داشته باشد مانند ج 9 ص 1 تناسب بين خاتمه سوره احزاب و اول سوره سبأ نوشتن اين تفسير در سال 1337 ه پايان مى‌يابد.
+
|افزوده2=
 +
 
 +
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39256/مقتنيات-الدرر-و-ملتقطات-الثمر  مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر]
 +
}}
 +
 
 +
تفسیر '''«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر»'''، تألیف علی حائری طهرانی (متوفای 1300 شمسی)، به زبان عربى و در ۱۲ جلد به نگارش در آمده است. ویژگى مهم این [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، تربیتى و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا کرده است. شامل تمام [[قرآن]] بوده و مفسر پس از تدریس شفاهى، اقدام به تدوین آن نموده است. وی در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بیشتر است. حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر و توضیح روش خود، از ابتداى [[سوره حمد]] آغاز کرده است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌کند.
 +
 
 +
==انگیزه مؤلف==
 +
 
 +
مفسر در مقدمه‌اى کوتاه، ابتداى تفسیر در بیان انگیزه خود مى‌نویسد: «با تأمل در فروش [[حضرت يوسف علیه السلام|یوسف]] (ع) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دررى که از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کرده‌ام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»
 +
 
 +
مؤلف داراى تفسیر دیگرى به فارسى است که براى شاگردان خود در تهران بیان نموده است و اکنون مخطوط مى‌باشد.
 +
 
 +
==روش تفسیری==
 +
 
 +
روش مفسر چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل [[آیه|آیات]] آورده و سپس نتیجه‌گیرى تربیتى و [[اخلاق|اخلاقى]] مى‌کند. این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مى‌گردد که تنها به تبیین آیات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکته‌هاى لغوى و بلاغى کمتر در آن به چشم مى‌خورد. [[قصص قرآن]] را با ایجاز بیان مى‌کند. شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر [[سوره]] بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مى‌کند.
 +
درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مى‌کند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و آیه به آیه با رعایت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مى‌پردازد که در این بخش از روایات، اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل [[روایت|روایات]]، [[سند حدیث|سند]] و مصدر آن را ذکر نمى‌کند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات [[اسباب نزول|اسباب النزول]]، فضل قرائت و مرویات از [[ائمه اطهار]] «علیهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقیده [[شیعه|شیعه]] باشد مانند (ج ۱ ص ۲۵۶) درباره [[عصمت]] [[ملائکه]].
 +
 
 +
مفسر در روایات و اخبار [[اسرائیلیات|اسرائیلیه]]...، بنا را بر عدم نقل و یا رد کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مى‌پردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه [[هاروت و ماروت]] و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، در ج ۱ تفسیر صفحه ۲۵۶ مى‌نویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) و [[ائمه اطهار|ائمه]] (ع) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکرده‌اند.
 +
 
 +
وى در مسائل [[علم کلام|کلامى]] به اعتبار تفکر [[شیعه|شیعى]] خود، عقاید شیعه [[امامیه|امامیه]] را پى‌گیرى و مطرح مى‌کند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو [[انبیاء]]، [[امامت]]، [[عصمت]]، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مى‌دارد. به عنوان نمونه، در جلد ۴ ص ۴۱، ذیل آیه ۵۵ [[سوره مائده]]: {{متن قرآن|«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»}} بعد از نقل اخبار وارده از [[ابن عباس]]، مجاهد و سدى و روایت [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] «علیه السلام» و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] «علیه السلام» در اینکه این آیه درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال [[رکوع|رکوع]]، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دلیل بر امامت ایشان مى‌داند.
 +
 
 +
همانطور که اشاره رفت، ایشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسیر، از جمله مسائل [[علوم قرآنى]] نداشته‌اند، امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مى‌پردازد. مانند بحث قدیمى حدوث و قدم قرآن در ج ۶ ص ۲ ذیل آیه اول [[سوره یوسف]] (ع).
 +
 
 +
بحث [[فقه|فقهى]] در [[آیات الاحکام|آیات احکام]] را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نماید. از تفسیر [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] و [[مفاتيح الغيب (کتاب)|تفسیر رازى]] به تناوب مطالبى نقل مى‌نماید. مطالب [[عرفان|عرفانى]] را در حد محدود، از تأویلات نجمیه (مانند ص ۹ ج ۱ درباره حروف ذیل بسم الله) و [[لطايف الاشارات (کتاب)|لطائف الاشارات]] قشیری، نقل مى‌کند.
 +
گاه نیز به مقدار خیلى کم از جملات فارسى استفاده مى‌نماید، مانند ج ۱ ص ۲۸- ۲۹. از تفاسیر کهن و نقل اقوال ابن عباس نیز بهره مى‌گیرد.
 +
 
 +
مفسر سعى دارد به تناسب سوره‌ها نیز اشاراتى داشته باشد، مانند ج ۹ ص ۱ تناسب بین خاتمه [[سوره احزاب]] و اول [[سوره سبا|سوره سبأ]] نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ ه پایان مى‌یابد.
  
 
==نسخه شناسى==
 
==نسخه شناسى==
  
اين تفسير در تهران توسط دارالكتب الاسلاميه، در قطع وزيرى 12 جزء در 6 مجلد به تاريخ 1337 تا 1342 ش منتشر شده است. و اخيرا در 12 ملجد به چاپ رسيده است.
+
این تفسیر در تهران توسط دارالکتب الاسلامیه، در قطع وزیرى ۱۲ جزء در ۶ مجلد به تاریخ ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ ش منتشر شده است. و اخیرا در ۱۲ ملجد به چاپ رسیده است.
احياى اين تفسير توسط حاج ميرزا عبد الحسين محسنيان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخه‌ها با نسخه اصلى مشخص نمودن آيات و اسناد روايات نيز توسط سيد كاظم موسوى بوده است.
+
احیاى این تفسیر توسط حاج میرزا عبد الحسین محسنیان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخه‌ها با نسخه اصلى مشخص نمودن آیات و اسناد روایات نیز توسط سید کاظم موسوى بوده است.
  
 
==منابع مقاله==
 
==منابع مقاله==
  
1- مجلدات مختلف تفسير
+
۱- مجلدات مختلف تفسیر.
2- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى بهاء الدين خرمشاهى ج 1 صفحه 761 و 889
+
 
3- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 659
+
۲- [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ صفحه ۷۶۱ و ۸۸۹.
4- دايرة المعارف تشيع ج 4 ص 565
+
 
5- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 4 ص 31
+
۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى، ص ۶۵۹.
 +
 
 +
۴- دایرة المعارف تشیع، ج ۴ ص ۵۶۵.
 +
 
 +
۵- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى، ج ۴ ص ۳۱.
  
 
==منبع==
 
==منبع==
  
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
+
نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
 +
 
 +
==متن کتاب==
 +
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39256/مقتنيات-الدرر-و-ملتقطات-الثمر '''مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر''']
 +
{{تفسیر قرآن}}
 +
[[رده: تفاسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۵

تفسير-مقتنيات-الدرر.jpg
نویسنده علی حائری طهرانی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 12
تحقیق وحید طبسی

مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر

تفسیر «مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر»، تألیف علی حائری طهرانی (متوفای 1300 شمسی)، به زبان عربى و در ۱۲ جلد به نگارش در آمده است. ویژگى مهم این تفسیر، تربیتى و هدایتى بودن آن است که مفسر با توجه به نیازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا کرده است. شامل تمام قرآن بوده و مفسر پس از تدریس شفاهى، اقدام به تدوین آن نموده است. وی در این تفسیر جمع بین عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بیشتر است. حائرى تفسیر خود را بدون مطرح کردن بحثهاى مقدماتى تفسیر و توضیح روش خود، از ابتداى سوره حمد آغاز کرده است و در آن از مفسرین، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مى‌کند.

انگیزه مؤلف

مفسر در مقدمه‌اى کوتاه، ابتداى تفسیر در بیان انگیزه خود مى‌نویسد: «با تأمل در فروش یوسف (ع) در بازار، به ذهنم آمد که من نیز دررى که از طرق مختلف جمع‌آورى نموده، تقدیم محبوب نمایم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به این منظور دررى که از بحور زاخره و ثمارى که از کتب تفاسیر از اساتید کسب کرده‌ام، عرضه کنم، بدین جهت آن را "مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر" نام نهادم.»

مؤلف داراى تفسیر دیگرى به فارسى است که براى شاگردان خود در تهران بیان نموده است و اکنون مخطوط مى‌باشد.

روش تفسیری

روش مفسر چنین است که آراء و نظریات مفسران را در ذیل آیات آورده و سپس نتیجه‌گیرى تربیتى و اخلاقى مى‌کند. این تفسیر جزء تفاسیر مختصر و ساده محسوب مى‌گردد که تنها به تبیین آیات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نکته‌هاى لغوى و بلاغى کمتر در آن به چشم مى‌خورد. قصص قرآن را با ایجاز بیان مى‌کند. شیوه ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدین گونه است که در آغاز با اسم سوره و مشخص کردن مکان و زمان نزول و اختلافاتى که در تاریخ در این باره هست، بحث خود را شروع مى‌کند. درباره فضیلت سوره و قرائت آن، اگر روایتى باشد، یاد مى‌کند و آنگاه با تفسیر الفاظ، کلمه به کلمه و آیه به آیه با رعایت اختصار، ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضیح معانى آیات مى‌پردازد که در این بخش از روایات، اقوال اعلام و مفسرین استفاده نموده است. در نقل روایات، سند و مصدر آن را ذکر نمى‌کند، در اقوال نیز اغلب اینچنین است. در روایات اسباب النزول، فضل قرائت و مرویات از ائمه اطهار «علیهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقیده شیعه باشد مانند (ج ۱ ص ۲۵۶) درباره عصمت ملائکه.

مفسر در روایات و اخبار اسرائیلیه...، بنا را بر عدم نقل و یا رد کامل آنها نگذاشته است، به این جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روایات، مى‌پردازد، بدون اینکه در مقام ترجیح برآید. به عنوان نمونه در ذکر قصه هاروت و ماروت و اینکه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روایات مؤید وقوع و عدم وقوع این امور را با هم نقل نموده، در ج ۱ تفسیر صفحه ۲۵۶ مى‌نویسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به». «شاید اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پیامبر (ص) و ائمه (ع) به این امور آگاهترند.» ایشان هیچ گونه بحثى در تطبیق این قصه و وقایع آن با موازین شرعى و عقلى و ترجیح یکى از دو قول، مطرح نکرده‌اند.

وى در مسائل کلامى به اعتبار تفکر شیعى خود، عقاید شیعه امامیه را پى‌گیرى و مطرح مى‌کند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبیاء، امامت، عصمت، رؤیت الله، افعال عباد و... دیدگاه شیعه را بیان مى‌دارد. به عنوان نمونه، در جلد ۴ ص ۴۱، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روایت امام باقر «علیه السلام» و امام صادق «علیه السلام» در اینکه این آیه درباره حضرت على علیه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال رکوع، نازل شده است، به بحث درباره لفظ «ولى» و اینکه در این آیه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دلیل بر امامت ایشان مى‌داند.

همانطور که اشاره رفت، ایشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسیر، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشته‌اند، امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مى‌پردازد. مانند بحث قدیمى حدوث و قدم قرآن در ج ۶ ص ۲ ذیل آیه اول سوره یوسف (ع).

بحث فقهى در آیات احکام را به اختصار با ذکر اقوال و استدلال آنها برگزار مى‌نماید. از تفسیر مجمع البیان و تفسیر رازى به تناوب مطالبى نقل مى‌نماید. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأویلات نجمیه (مانند ص ۹ ج ۱ درباره حروف ذیل بسم الله) و لطائف الاشارات قشیری، نقل مى‌کند. گاه نیز به مقدار خیلى کم از جملات فارسى استفاده مى‌نماید، مانند ج ۱ ص ۲۸- ۲۹. از تفاسیر کهن و نقل اقوال ابن عباس نیز بهره مى‌گیرد.

مفسر سعى دارد به تناسب سوره‌ها نیز اشاراتى داشته باشد، مانند ج ۹ ص ۱ تناسب بین خاتمه سوره احزاب و اول سوره سبأ نوشتن این تفسیر در سال ۱۳۳۷ ه پایان مى‌یابد.

نسخه شناسى

این تفسیر در تهران توسط دارالکتب الاسلامیه، در قطع وزیرى ۱۲ جزء در ۶ مجلد به تاریخ ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ ش منتشر شده است. و اخیرا در ۱۲ ملجد به چاپ رسیده است. احیاى این تفسیر توسط حاج میرزا عبد الحسین محسنیان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخه‌ها با نسخه اصلى مشخص نمودن آیات و اسناد روایات نیز توسط سید کاظم موسوى بوده است.

منابع مقاله

۱- مجلدات مختلف تفسیر.

۲- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ صفحه ۷۶۱ و ۸۸۹.

۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى، ص ۶۵۹.

۴- دایرة المعارف تشیع، ج ۴ ص ۵۶۵.

۵- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى، ج ۴ ص ۳۱.

منبع

نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.

متن کتاب

مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: