مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حدیث سلسلة الذهب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«سلسلة الذهب» نام حدیث معروفی است که امام رضا علیه‌السلام هنگام عزیمت به خراسان در نیشابور برای جمعیت انبوهی که به دیدار ایشان آمده بودند نقل فرمودند. در این حدیث شریف توحید به عنوان حصار محکم برای در امان ماندن از عذاب خداوند دانسته شده و ولایت ائمه به عنوان شرط ورود به وادی توحید یاد شده است. این حدیث به جهت سند آن که از ائمه اطهار علیهم‌السلام تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است، به «سلسلة الذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» معروف شده است.

متن حدیث

این حدیث شریف، در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت با سندها و مضمون هاى گوناگونى نقل شده است. از جمله شیخ صدوق در سه کتاب التوحید، معانى الاخبار و عیون اخبار الرضا خود چنین آورده است:

اسحاق بن راهویه مى گوید: چون حضرت رضا(ع) به نیشابور رسید و قصد خروج از آن (به سوى مأمون) را نمود، محدثان اطراف او گرد آمدند و عرضه داشتند: «اى پسر رسول خدا، آیا از میان ما کوچ مى کنى و حدیثى که از آن سود ببریم برایمان بیان نمى کنى؟». امام(ع) درحالى که در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: «حدثنی ابی موسی الکاظم عن ابیه جعفر بن محمد الصادق عن ابیه محمد الباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه الحسین عن ابیه علی بن ابی طالب قال حدثنی رسول الله صلی الله علیه و آله قال حدثنی جبرئیل قال سمعت عن الله تعالی قال کلمة لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى»؛ شنیدم پدرم موسى بن جعفر فرمود شنیدم پدرم جعفر بن محمد فرمود شنیدم پدرم محمد بن على فرمود شنیدم پدرم على بن الحسین فرمود شنیدم پدرم حسین بن على فرمود شنیدم پدرم على بن ابى طالب فرمود شنیدم رسول خدا(ص) فرمود شنیدم جبرئیل گفت شنیدم خداوند جلّ جلاله فرمود: «لااله الاالله، دژ محکم من است؛ پس هرکس که داخل دژ من گردد، از عذاب من در امان است». راوى مى گوید چون قافله حرکت کرد حضرت فریاد زد: «بشروطها و انا من شروطها»؛ با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم».[۱]

بسیارى از محدثان بزرگ اهل سنت نیز این حدیث را با سندها و متنهاى گوناگونى نقل کرده اند، با این تفاوت که بخش پایانی حدیث که امام فرمودند «بشرطها و انا من شروطها» در هیچیک از منابع اهل سنت بیان نشده است.[۲] تنها قندوزى در ینابیع المودّه اشاره ای به آن داشته است.[۳]

نقلهای مشابه حدیث:

  • این حدیث در برخی منابع اینگونه نقل شده است: «یقول الله: انى انا الله، لااله الا انا فاعبدونى، من جاء منکم بشهادة ان لااله الاالله بالاخلاص دخل حصنى ومن دخل حصنى أمن من عذابى» [۴] خداوند جل جلاله فرمود منم خدائى که نیست خدائى سواى من پس مرا عبادت کنید هر کس از شما که بیاید با شهادت‏ «لا اله الا الله» ‏داخل شده است در قلعه من و هر کس داخل شود در قلعه من ایمن است از عذاب من.
  • در نقلی دیگر آمده است: «قال الله سیدالسادات عزوجل: انى انا الله، لااله الا انا، فمن اقرّ لى بالتوحید دخل حصنى ومن دخل حصنى امن من عذابى» [۵]؛ خدا سید سادات عز و جل فرمود منم خدا، نیست خدائى غیر از من هر کس اقرار کند از براى من بتوحید یعنى‏ «لا اله الا الله» ‏بگوید داخل شود در قلعه من و هر کس داخل شود در قلعه من ایمن شود از عذاب من.
  • همچنین آمده است: «الله تقدست اسماؤه وجل وجهه قال: انى انا الله، لااله الا انا وحدى، عبادى فاعبدونى ولیعلم من لقینى منکم بشهادة ان لااله الاالله مخلصا بها انه قد دخل حصنى ومن دخل حصنى امن عذابى». قالوا یا ابن رسول الله وما اخلاص الشهادة للّه؟ قال: «طاعة الله ورسوله ولایة اهل بیته(ع)» [۶] امام رضا(ع) حدیث کرد از خداوند که فرمود: «همانا من خدایم. معبودى بجز از من نیست. بندگان من مرا پرستش کنید و بدانید هرکس از شما با شهادت به وحدانیت از روى اخلاص، مرا ملاقات کند، در دژ من داخل مى گردد و هرکس در دژ محکم من داخل گردد، از عذاب من در امان است.» سؤال شد: «اى فرزند رسول خدا، شهادت بااخلاص چیست؟». امام رضا(ع) فرمود: «پیروى از خدا و رسول او و ولایت اهل بیت او».

اعتبار حدیث

این حدیث را محدّثان شیعه و سنّى با سندهاى گوناگون نقل کرده اند و درباره سند حدیث، عباراتى که حاکى از اهمیت آن است، بیان کرده اند. افزون بر اینها، مضمون حدیث در بسیارى از آیات و روایات دیگر نیز آمده است؛ بنابراین، اگر نگوییم متواتر لفظى است، به طور قطع متواتر معنوى مى باشد.[۷] ابن صبّاغ می گوید: «تعداد نویسندگان صاحب قلم و دوات که حدیث سلسلةالذّهب را مى نوشتند، بیشتر از بیست هزار تن شمار کردند».[۸]

حافظ ابونعیم از دانشمندان بزرگ اهل سنت مى نویسد: «این حدیث، با همین سند از انسانهاى پاک، از پدران پاکشان رسیده و یکى از محدّثان بزرگ پیشین، هنگامى که این حدیث با همین سند روایت شد، گفت چنانچه این سند بر فردى مجنون خوانده شود، سالم مى گردد».[۹]

مفهوم و پیام حدیث

به باور شارحان و مفسران این حدیث، کلمه «لا اله الا الله»، اقرار به آن و عمل نمودن به آن، موجب سعادت است. کلمه لا اله الا الله، در حقیقت همان معنا و مفهوم ریشه اى قرآن است که مایه سعادت جامعه بشری تا پایان جهان است، ولی کلمه لا اله الا الله منهای ولایت، ناقص و بلکه هیچ است. با این توضیح که، هنگام نصب على ابن ابی طالب به ولایت در روز غدیر، آیه اکمال نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»؛ و قبل از آن، آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می کند: "یا ایها الرسول بلّغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته؛ ای پیامبر آن چه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را نرسانیده ای.

بنابر بسیارى تفسیرها، ماجراى حدیث سلسلة الذهب امام رضا علیه السلام، با تاکید روى جمله «بشروطها و أنا من شروطها»، همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید: شرط اساسی کلمة لا اله الا الله، پذیرش ولایت و رهبرى امام است و بدون پذیرش ولایت اساسا مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر سئوال است.

در مجموع می توان گفت، این حدیث به دو نکته مهم اشاره دارد:

  • وصول به مقام توحید، انسان را در پناهگاهی وارد می کند که رهاورد آن، امنیت از عذاب الهی است.
  • وصول به این جایگاه، بدون اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام میسر نیست. در واقع امام که از ولایت ظاهری و باطنی برخوردار است، انسان کاملی است که در پناه او انسانها به پناهگاه توحید بار می یابند.[۱۰]

پانویس

  1. التوحید (للصدوق)، ص: ۲۵
  2. سلسله الذهب به روایت اهل سنت، فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۷، محمدمحسن طبسی
  3. ینابیع المودّة لذوى القربى، ج۳، ص۱۲۲
  4. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏۲، ص: ۱۳۴
  5. کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج‏۲، ص: ۴۰۴
  6. الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۵۸۹
  7. بررسى حدیث «سلسلة الذّهب»، محمد رحمانى، علوم حدیث ۱۳۷۵ شماره ۲
  8. الفصول المهمّة فى معرفة احوال الائمّة، الامام ابن الصّبّاغ، ص۲۳۵
  9. حلیةالأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج۳، ص۱۹۲
  10. رابطه توحید و ولایت، قاسم ترخان

منابع

  • ابن بابویه، محمد بن على، التوحید، جامعه مدرسین - ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۳۹۸ق.
  • محمدمحسن طبسی، سلسله الذهب به روایت اهل سنت، مجله فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۷.
  • محمد رحمانى، بررسى حدیث «سلسلة الذّهب»، مجله علوم حدیث ۱۳۷۵.
  • حافظ ابونعیم احمدبن عبدالله اصفهانى، حلیةالأولیاء وطبقات الأصفیاء، دارالکتب العلمیّة.
  • الامام ابن الصّبّاغ، الفصول المهمّة فى معرفة احوال الائمّة، منشورات دارالحدیث.
  • قاسم ترخان، رابطه توحید و ولایت (با تاکید بر حدیث سلسله الذهب)، قبسات، ۱۳۹۰ شماره ۶۲.
  • سلیمان بن ابراهیم القندوزى، ینابیع المودّة لذوى القربى، دارالاسوة، ج۳، ص۱۲۲.
  • ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق.
  • اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، بنى هاشمى - تبریز، چاپ: اول، ۱۳۸۱ق.
  • طوسى، الأمالی، ۱جلد، دار الثقافة - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ق.