نصیر (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۴: سطر ۴:
 
لفظ نصير در [[قرآن]] 24 بار وارد شده و در چهار مورد وصف [[الله|خدا]] قرار گرفته است چنان كه مى فرمايد:
 
لفظ نصير در [[قرآن]] 24 بار وارد شده و در چهار مورد وصف [[الله|خدا]] قرار گرفته است چنان كه مى فرمايد:
  
1. (وَ إِنْ تَوَلَّوا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَولاكُمْ نِعْمَ المَولى وَنَعْمَ النَّصير).([[سوره انفال|انفال]]/40)
+
1. {{متن قرآن|«وَ إِنْ تَوَلَّوا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَولاكُمْ نِعْمَ المَولى وَنَعْمَ النَّصير»}}.([[سوره انفال|انفال]]/40)
  
 
«بگو اگر روى گردانيد بدانيد كه خدا مولاى شما است نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».
 
«بگو اگر روى گردانيد بدانيد كه خدا مولاى شما است نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».
  
2. (...وَ اعْتَصِمُوا بِاللّهِ هُوَ مَولاكُمْ فَنِعْمَ المَولى وَ نِعْمَ النَّصير).([[سوره حج|حج]]/78)
+
2. {{متن قرآن|«...وَ اعْتَصِمُوا بِاللّهِ هُوَ مَولاكُمْ فَنِعْمَ المَولى وَ نِعْمَ النَّصير»}}.([[سوره حج|حج]]/78)
  
 
«به خدا پناه بريد او مولاى شما است، نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».
 
«به خدا پناه بريد او مولاى شما است، نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».
  
3. (...وَ كَفى بِرَبِّكَ هادِياً و َ نَصِيراً).([[سوره فرقان|فرقان]]/31)
+
3. {{متن قرآن|«...وَ كَفى بِرَبِّكَ هادِياً و َ نَصِيراً»}}.([[سوره فرقان|فرقان]]/31)
  
 
«كافى است كه پروردگارت راهنما و يارى دهنده است».
 
«كافى است كه پروردگارت راهنما و يارى دهنده است».
  
4. (وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائكُمْ وَكَفى بِاللّهِ وَلِيّاً وَ كَفى بِاللّهِ نَصِيراً).([[سوره نساء|نساء]]/45)
+
4. {{متن قرآن|«وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائكُمْ وَكَفى بِاللّهِ وَلِيّاً وَ كَفى بِاللّهِ نَصِيراً»}}.([[سوره نساء|نساء]]/45)
  
 
«خدا به دشمنان شما آگاه تر است، كافى است كه خدا ولى و يارى دهنده شما است».
 
«خدا به دشمنان شما آگاه تر است، كافى است كه خدا ولى و يارى دهنده شما است».
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
 
«نصير» از ماده «نصر» به معنى عون و كمك گرفته شده است، تفاوتى كه با ناصر دارد اين است كه «نصير» دلالت بر مبالغه مى كند، و يكى از مظاهر اين صفت اين است كه رسولان و مؤمنان را در همين جهان كمك مى كند چنان كه مى فرمايد:
 
«نصير» از ماده «نصر» به معنى عون و كمك گرفته شده است، تفاوتى كه با ناصر دارد اين است كه «نصير» دلالت بر مبالغه مى كند، و يكى از مظاهر اين صفت اين است كه رسولان و مؤمنان را در همين جهان كمك مى كند چنان كه مى فرمايد:
  
(إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالّذِينَ آمَنُوا فِى الحَياةِ الدُّنْيا...).([[سوره غافر|غافر]]/51)
+
{{متن قرآن|«إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالّذِينَ آمَنُوا فِى الحَياةِ الدُّنْيا...»}}.([[سوره غافر|غافر]]/51)
  
 
«ما رسولان و مؤمنان را در زندگى دنيا كمك مى كنيم».
 
«ما رسولان و مؤمنان را در زندگى دنيا كمك مى كنيم».

نسخهٔ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

اسم صد و بيست و هفتم: النصير

لفظ نصير در قرآن 24 بار وارد شده و در چهار مورد وصف خدا قرار گرفته است چنان كه مى فرمايد:

1. «وَ إِنْ تَوَلَّوا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَولاكُمْ نِعْمَ المَولى وَنَعْمَ النَّصير».(انفال/40)

«بگو اگر روى گردانيد بدانيد كه خدا مولاى شما است نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».

2. «...وَ اعْتَصِمُوا بِاللّهِ هُوَ مَولاكُمْ فَنِعْمَ المَولى وَ نِعْمَ النَّصير».(حج/78)

«به خدا پناه بريد او مولاى شما است، نيك مولا و نيك يارى دهنده اى است».

3. «...وَ كَفى بِرَبِّكَ هادِياً و َ نَصِيراً».(فرقان/31)

«كافى است كه پروردگارت راهنما و يارى دهنده است».

4. «وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائكُمْ وَكَفى بِاللّهِ وَلِيّاً وَ كَفى بِاللّهِ نَصِيراً».(نساء/45)

«خدا به دشمنان شما آگاه تر است، كافى است كه خدا ولى و يارى دهنده شما است».

«نصير» از ماده «نصر» به معنى عون و كمك گرفته شده است، تفاوتى كه با ناصر دارد اين است كه «نصير» دلالت بر مبالغه مى كند، و يكى از مظاهر اين صفت اين است كه رسولان و مؤمنان را در همين جهان كمك مى كند چنان كه مى فرمايد:

«إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالّذِينَ آمَنُوا فِى الحَياةِ الدُّنْيا...».(غافر/51)

«ما رسولان و مؤمنان را در زندگى دنيا كمك مى كنيم».

همچنين است آيات ديگر كه از يارى كردن خدا در جنگ ها و نبردها گزارش مى دهند، بلكه مى توان گفت خدا همه بندگانش را كمك مى كند، ولى برخى از آنها مؤمن و سپاسگزار و برخى ديگر كافر و نعمت نشناسند. [۱]

پانویس

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.