رقیب (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تکمیل و اصلاح مطلب)
(ویرایش)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
  
رقيب اسم خدا است؛ به اين معنا كه از آفريده هاى خود غافل نمى شود و نگهبانى است كه چيزى از او پنهان نمى گردد.<ref>الاسماء والصّفات، بيهقى، ج1، ص138.</ref>
+
واژه '''«رقیب»''' در [[قرآن کریم]] اسم [[الله|خدا]] است؛ به این معنا که از آفریده هاى خود غافل نمى شود و نگهبانى است که چیزى از او پنهان نمى گردد.<ref>الاسماء والصّفات، بیهقى، ج۱، ص۱۳۸.</ref>
  
اين اسم سه بار''' به عنوان صفت خدا''' در [[قرآن]] ذكر شده است:
+
«رقیب» در [[قرآن]] پنج بار آمده و در سه مورد وصف خدای تعالی قرار گرفته است، چنانکه مى فرماید: {{متن قرآن|«...فَلَمّا تَوفَّیتَنى کنت أَنْتَ الرَّقیبَ علَیهم»}} ([[سوره مائده]]/۱۱۷) «آن گاه که مرا اخذ کردى، تو خود مراقب آنان (بنى اسرائیل) بودى».
  
* {{متن قرآن|«...اِنَّ اللّهَ كانَ عَلَيكُم رَقيبا»}}. ([[سوره نساء]](4)/1)
+
و باز مى فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیباً»}} ([[سوره نساء]]/۱) «خدا مراقب شما است».
* {{متن قرآن|«...فَلَمّا تَوَفَّيتَنى كُنتَ اَنتَ الرَّقيبَ عَلَيهِم واَنتَ عَلى كُلِّ شَىء شَهيد»}}. ([[سوره مائده]](5)/117)
 
* {{متن قرآن|«...وكانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَىء رَقيبـا»}}. ([[سوره احزاب]](33)/52)
 
اسم شصت وششم: الرقيب
 
  
==کتاب منشور جاوید جلد ۲==
+
و در [[آیه|آیه]] دیگر خدا را مراقب همه چیز معرفى کرده، مى فرماید: {{متن قرآن|«...وَ کانَ اللّهُ عَلى کلّ شَىء رَقِیباً»}} ([[سوره احزاب]]/۵۲) «خداوند مراقب همه چیز است».
«رقيب» در قرآن پنج بار آمده و در سه مورد وصف خدا قرار گرفته است، چنان كه مى فرمايد:(...فَلَمّا تَوفَّيْتَنى كُنت أَنْتَ الرَّقيبَ علَيهم)(مائده/117) «آن گاه كه مرا اخذ كردى، تو خود مراقب آنان (بنى اسرائيل) بودى». و باز مى فرمايد:(إِنَّ اللّهَكانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً)(نساء/1) «خدا مراقب شما است».
 
  
و در آيه ديگر خدا را مراقب همه چيز معرفى كرده، مى فرمايد:(...وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلّ شَىء رَقِيباً) (احزاب/52) «خداوند مراقب همه چيز است».
+
[[ابن فارس]] در تعیین معناى ریشه اى این لفظ مى گوید: این واژه یک معنا بیش ندارد و تمام معانى صورتهاى مختلف این معنا هستند، هرگاه موجودى مشرف بر چیزى باشد و آن را تحت نظر بگیرد، از این جهت به آن نگهبان و «رقیب» و به نقطه بلند «مرقب» مى گویند; در حالى که [[راغب اصفهانی|راغب]] ریشه آن را «رقبه» به معنى گردن مى گیرد و مى گوید: «رقبه» نام عضو معروف (گردن) است و اگر به نگهبان «رقیب» مى گویند حفظ گردن کنایه از حفظ خود انسان است.
  
ابن فارس در تعيين معناى ريشه اى اين لفظ مى گويد: اين واژه يك معنا بيش ندارد و تمام معانى صورتهاى مختلف اين معنا هستند، هرگاه موجودى مشرف بر چيزى باشد و آن را تحت نظر بگيرد، از اين جهت به آن نگهبان و «رقيب» و به نقطه بلند «مرقب» مى گويند; در حالى كه راغب ريشه آن را «رقبه» به معنى گردن مى گيرد و مى گويد:«رقبه» نام عضو معروف (گردن) است واگر به نگهبان «رقيب» مى گويند حفظ گردن كنايه از حفظ خود انسان است.
+
در هر حال، «رقیب» و «[[شهید (اسم الله)|شهید]]» به یک معنا است و اگر هم تفاوتى داشته باشند، بسیار ناچیز است; از این جهت [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت مسیح]] هر دو واژه را به کار برده، مى گوید: {{متن قرآن|«...وَ کنتُ عَلَیهِمْ شَهیداً ما دمتُ فِیهِمْ فلمّا توَفَّیتَنى کنت أَنتَ الرَّقیبَ علیهم...»}}. ([[سوره مائده]]/۱۱۷) «و من تا وقتى زنده بودم ناظر بر آنان بودم و آن گاه که مرا اخذ کردى تو رقیب آنان بودى».
  
در هر حال، رقيب و [[شهید (اسم الله)| شهيد]] به يك معنا است و اگر هم تفاوتى داشته باشند، بسيار ناچيز است; از اين جهت حضرت مسيح هر دو واژه را به كار برده، مى گويد:
+
در هر صورت متعلق شهادت و مراقبت اعمال بندگان و مکلفان است، صدوق مى گوید: رقیب به معنى حافظ و رقیب قوم، حافظ و نگهبان آنها است.<ref> منشور جاوید، جعفر سبحانی، جلد۲ ص۲۶۸. </ref>
 
 
(...وَ كنتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دمتُ فِيهِمْ فلمّا توَفَّيْتَنى كُنت أَنتَ الرَّقيبَ عليهم...). (مائدة/117)
 
 
 
« و من تا وقتى زنده بودم ناظر بر آنان بودم و آن گاه كه مرا اخذ كردى تو رقيب آنان بودى».
 
 
 
در هر صورت متعلق شهادت ومراقبت اعمال بندگان و مكلفان است، صدوق مى گويد: رقيب به معنى حافظ و رقيب قوم، حافظ ونگهبان آنها است. <ref> [http://shia.ir/fa/persian/book?bookID=167&page=11#id268_p268  منشور جاوید جلد۲، جعفر سبحانی، صفحه۲۶۸،  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی] </ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
<references/>
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
فرهنگ قرآن، جلد 15، صفحه 125.
+
* [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، جلد ۱۵، صفحه ۱۲۵.
 +
* [http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=167&page=11#id268_p268 منشور جاوید، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی.]
 
{{اسماء الله}}
 
{{اسماء الله}}
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


واژه «رقیب» در قرآن کریم اسم خدا است؛ به این معنا که از آفریده هاى خود غافل نمى شود و نگهبانى است که چیزى از او پنهان نمى گردد.[۱]

«رقیب» در قرآن پنج بار آمده و در سه مورد وصف خدای تعالی قرار گرفته است، چنانکه مى فرماید: «...فَلَمّا تَوفَّیتَنى کنت أَنْتَ الرَّقیبَ علَیهم» (سوره مائده/۱۱۷) «آن گاه که مرا اخذ کردى، تو خود مراقب آنان (بنى اسرائیل) بودى».

و باز مى فرماید: «إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیباً» (سوره نساء/۱) «خدا مراقب شما است».

و در آیه دیگر خدا را مراقب همه چیز معرفى کرده، مى فرماید: «...وَ کانَ اللّهُ عَلى کلّ شَىء رَقِیباً» (سوره احزاب/۵۲) «خداوند مراقب همه چیز است».

ابن فارس در تعیین معناى ریشه اى این لفظ مى گوید: این واژه یک معنا بیش ندارد و تمام معانى صورتهاى مختلف این معنا هستند، هرگاه موجودى مشرف بر چیزى باشد و آن را تحت نظر بگیرد، از این جهت به آن نگهبان و «رقیب» و به نقطه بلند «مرقب» مى گویند; در حالى که راغب ریشه آن را «رقبه» به معنى گردن مى گیرد و مى گوید: «رقبه» نام عضو معروف (گردن) است و اگر به نگهبان «رقیب» مى گویند حفظ گردن کنایه از حفظ خود انسان است.

در هر حال، «رقیب» و «شهید» به یک معنا است و اگر هم تفاوتى داشته باشند، بسیار ناچیز است; از این جهت حضرت مسیح هر دو واژه را به کار برده، مى گوید: «...وَ کنتُ عَلَیهِمْ شَهیداً ما دمتُ فِیهِمْ فلمّا توَفَّیتَنى کنت أَنتَ الرَّقیبَ علیهم...». (سوره مائده/۱۱۷) «و من تا وقتى زنده بودم ناظر بر آنان بودم و آن گاه که مرا اخذ کردى تو رقیب آنان بودى».

در هر صورت متعلق شهادت و مراقبت اعمال بندگان و مکلفان است، صدوق مى گوید: رقیب به معنى حافظ و رقیب قوم، حافظ و نگهبان آنها است.[۲]

پانویس

  1. الاسماء والصّفات، بیهقى، ج۱، ص۱۳۸.
  2. منشور جاوید، جعفر سبحانی، جلد۲ ص۲۶۸.

منابع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.