کربلا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
در اینکه لغت کربلا از کجا پیدا شده است. حرف‌های بسیار گفته‌اند:
 
در اینکه لغت کربلا از کجا پیدا شده است. حرف‌های بسیار گفته‌اند:
  
*الف: بعضی معتقدند ریشة کربلا، از کلمة «کَربَلَه» گرفته شده و کربله یعنی به سستی گام برداشتن، یا سست شدن گام‌ها. عرب‌ها هرگاه بخواهند از بی‌حال و با کسالت راه رفتن کسی حکایت کنند، می‌گویند: جاء یمْشی مکربلاً؛ یعنی آمد در حالی که به سستی گام بر‌می‌داشت.
+
*الف: بعضی معتقدند ریشه کربلا، از کلمه «کَربَلَه» گرفته شده و کربله یعنی به سستی گام برداشتن، یا سست شدن گام‌ها. عرب‌ها هرگاه بخواهند از بی‌حال و با کسالت راه رفتن کسی حکایت کنند، می‌گویند: جاء یمْشی مکربلاً؛ یعنی آمد در حالی که به سستی گام بر‌می‌داشت.
 
*ب: کربلا از «کِربال» گرفته شده و کربال یعنی غربال و تمیز و پاک کردن. گفته می‌شود: کربلتُ الحنطة؛ یعنی گندم را غربال کردم و آن را از خاک و خاشاک پاک گردانیدم. به کربلا نیز به خاطر این کربلا گفته‌اند که زمینی بود خالی از ریگ و سنگ و بدون درخت یا گیاهان هرز و مزاحم، گویی ‌که کشاورزی آن را پاک کرده و برای کشت آماده کرده است.
 
*ب: کربلا از «کِربال» گرفته شده و کربال یعنی غربال و تمیز و پاک کردن. گفته می‌شود: کربلتُ الحنطة؛ یعنی گندم را غربال کردم و آن را از خاک و خاشاک پاک گردانیدم. به کربلا نیز به خاطر این کربلا گفته‌اند که زمینی بود خالی از ریگ و سنگ و بدون درخت یا گیاهان هرز و مزاحم، گویی ‌که کشاورزی آن را پاک کرده و برای کشت آماده کرده است.
*ج: کربلا، از دو واژة آشوری «کرب» و «ایلا» ترکیب یافته است؛ یعنی حرم خدا و خانه خدایگان.
+
*ج: کربلا، از دو واژه آشوری «کرب» و «ایلا» ترکیب یافته است؛ یعنی حرم خدا و خانه خدایگان.
*د: این کلمه در اصل فارسی بوده و از دو کلمة «کار» و «بالا» گرفته شده؛ یعنی کار آسمانی و ارزشمند؛ به عبارتی جایگاه [[نماز]] و نیایش.
+
*د: این کلمه در اصل فارسی بوده و از دو کلمه «کار» و «بالا» گرفته شده؛ یعنی کار آسمانی و ارزشمند؛ به عبارتی جایگاه [[نماز]] و نیایش.
 
*ه: در اصل «کُوَر بابل» بوده؛ یعنی روستاهای شهر بابل.
 
*ه: در اصل «کُوَر بابل» بوده؛ یعنی روستاهای شهر بابل.
*و: توسط خود حضرت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] و پدرش [[امام علی علیه السلام|علی]] و جدش [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]]، کربلا به کرب و بلا، یعنی درد و بلا و امتحان و ابتلا تفسیر شده است. ادبا و شعرای [[شیعه]] نیز همین تفسیر را برگزیده‌اند، به عنوان نمونه، سالار شاعران شیعی، سید اسماعیل حِمْیری از کربلا چنین یاد می‌کند:
+
*و: توسط خود حضرت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] و پدرش [[امام علی علیه السلام|علی]] و جدش [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]]، کربلا به کرب و بلا، یعنی درد و بلا و امتحان و ابتلا تفسیر شده است. ادبا و شعرای [[شیعه]] نیز همین تفسیر را برگزیده‌اند، به عنوان نمونه، سالار شاعران شیعی، [[سید حمیری|سید اسماعیل حِمْیری]] از کربلا چنین یاد می‌کند:
 
{{بیت|کربلا یا دارُ کربٍ وَ بلا | وبها سبط النبی قد قتلا}}
 
{{بیت|کربلا یا دارُ کربٍ وَ بلا | وبها سبط النبی قد قتلا}}
  
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
{{بیت|کم علی تربکِ، لما صرعوا|مِنْ دمٍ سال و مِن دمع‌ جری}}
 
{{بیت|کم علی تربکِ، لما صرعوا|مِنْ دمٍ سال و مِن دمع‌ جری}}
  
ای کربلا! تو همیشه انبوهی از اندوه و بلا را به یاد می‌آوری، به سبب آنچه که در خاک تو به آل پاک محمد مصطفی رسید. هنگامی که کشته شدند چه خون‌ها که ریخته شد و چه اشک‌ها که جاری گردید.
+
ای کربلا! تو همیشه انبوهی از اندوه و بلا را به یاد می‌آوری، به سبب آنچه که در خاک تو به آل پاک [[پیامبر اسلام|محمد مصطفی]] رسید. هنگامی که کشته شدند چه خون‌ها که ریخته شد و چه اشک‌ها که جاری گردید.
  
 
==نامهای دیگر کربلا==
 
==نامهای دیگر کربلا==
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
از کربلا، با نام ‌های بسیار یاد شده که به بیش از بیست نام می‌رسد:
 
از کربلا، با نام ‌های بسیار یاد شده که به بیش از بیست نام می‌رسد:
  
*حائر؛ پس از کربلا، حائر بیش از دیگر نام‌ها، دارای اهمیت بوده و از کربلا در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] بیشتر با همین نام، یاد می‌شود و فقها مسائل ویژه‌ای را که درباره حائر و [[احکام]] و حدود آن می‌باشد، در ذیل همین عنوان بررسی می‌کنند.
+
*حائر؛ پس از کربلا، حائر بیش از دیگر نام‌ها، دارای اهمیت بوده و از کربلا در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] بیشتر با همین نام، یاد می‌شود و [[فقها]] مسائل ویژه‌ای را که درباره حائر و [[احکام]] و حدود آن می‌باشد، در ذیل همین عنوان بررسی می‌کنند.
  
 
*حیر، مخفف همان حائر است،‌ حیر یا حائر جایی است که آب در آن جا حیران می‌ماند و به دور خود می‌پیچد و [[گودال قتلگاه]] [[امام حسین]] علیه السلام در همین مکان مقدس واقع شده و جسد انورش نیز در آن جا مدفون است.
 
*حیر، مخفف همان حائر است،‌ حیر یا حائر جایی است که آب در آن جا حیران می‌ماند و به دور خود می‌پیچد و [[گودال قتلگاه]] [[امام حسین]] علیه السلام در همین مکان مقدس واقع شده و جسد انورش نیز در آن جا مدفون است.
  
*نواویس، پیش از [[اسلام]] نام گورستانی بود که [[مسیحیت|مسیحیان]]، مردگان خود را در آن جا دفن می‌کردند. جالب این که پیشوای شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام در ضمن یکی از خطبه‌های معروفش این واژه را آن گاه که از حریم جدش خارج شده بود، بکار برد: «خُطَّ المَوتُ عَلَی وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلَی جِیدِ الْفَتاة، وَ ما أَوْلَهَنی إلی أَسْلاَفی اشتیاق یعقوبَ إلَی یوسُفَ وَ خُیرَ لی مَصْرَعٌ أَنَا لاَقِیهِِ، کَأَنّی بأَوصَالِی تَتَقَطَّعُهَا عُسْلاَنُ الْفَلَواتِ، بَینَ النَّواوِیس وَ کَرْبَلاءَ...».<ref>بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶.</ref> [[مرگ]] برای فرزندان [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] چه زیبا نوشته شده است! نوشتاری که در لطافت به نقشی می‌ماند که گردن‌بند، در گردن دخترکان جوان می‌کشد و من برای سرکشیدن جام جان‌بخش شهادت و به دیدار صالحان سلف، همان قدر مشتاقم که [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] به دیدار پسرش [[حضرت يوسف علیه السلام|یوسف]]. دست تقدیر الهی، برای من قتلگاهی برگزیده است که من به دیدارش خواهم شتافت، می‌بینم که به همین زودی‌ها گرگ‌های گرسنه نواویس و کربلا مرا در محاصره انداخته، بند بند اعضای بدنم را از هم جدا می‌کنند.
+
*[[نواویس]]، پیش از [[اسلام]] نام گورستانی بود که [[مسیحیت|مسیحیان]]، مردگان خود را در آن جا دفن می‌کردند. جالب این که پیشوای شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام در ضمن یکی از خطبه‌های معروفش این واژه را آن گاه که از حریم جدش خارج شده بود، بکار برد: «خُطَّ المَوتُ عَلَی وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلَی جِیدِ الْفَتاة، وَ ما أَوْلَهَنی إلی أَسْلاَفی اشتیاق یعقوبَ إلَی یوسُفَ وَ خُیّرَ لی مَصْرَعٌ أَنَا لاَقِیهِِ، کَأَنّی بأَوصَالِی تَتَقَطَّعُهَا عُسْلاَنُ الْفَلَواتِ، بَینَ النَّواوِیس وَ کَرْبَلاءَ...».<ref>بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶.</ref> [[مرگ]] برای فرزندان [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] چه زیبا نوشته شده است! نوشتاری که در لطافت به نقشی می‌ماند که گردن‌بند، در گردن دخترکان جوان می‌کشد و من برای سرکشیدن جام جان‌بخش شهادت و به دیدار صالحان سلف، همان قدر مشتاقم که [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] به دیدار پسرش [[حضرت يوسف علیه السلام|یوسف]]. دست تقدیر الهی، برای من قتلگاهی برگزیده است که من به دیدارش خواهم شتافت، می‌بینم که به همین زودی‌ها گرگ‌های گرسنه نواویس و کربلا مرا در محاصره انداخته، بند بند اعضای بدنم را از هم جدا می‌کنند.
  
 
*طف الفرات، کنار [[فرات]].
 
*طف الفرات، کنار [[فرات]].
*طف.
+
*[[طفّ]].
*شاطئ‌ ‌الفرات، این هر سه اسم تقریباً به یک معنی است و طف به سرزمینی که مشرف به دریا باشد، یا در کنار رودخانه قرار گیرد، اطلاق می‌شود. سرزمین کربلا را به خاطر چند چشمه‌ای که در آن بوده و کربلا را در کنار خویش گرفته بودند طف گفته‌اند. چشمه‌هایی مانند: قطقطانیه، رهیمه، عین الجمل و [[نهر علقمه|نهر علقم]].
+
*شاطئ‌ ‌الفرات، این هر سه اسم تقریباً به یک معنی است و طفّ به سرزمینی که مشرف به دریا باشد، یا در کنار رودخانه قرار گیرد، اطلاق می‌شود. سرزمین کربلا را به خاطر چند چشمه‌ای که در آن بوده و کربلا را در کنار خویش گرفته بودند طف گفته‌اند. چشمه‌هایی مانند: قطقطانیه، رهیمه، عین الجمل و [[نهر علقمه|نهر علقم]].
 
*[[نینوا|نینوا]]، از نام‌های معروف و قدیمی کربلاست.
 
*[[نینوا|نینوا]]، از نام‌های معروف و قدیمی کربلاست.
 
*موضع البلاء یا موضع الابتلاء.
 
*موضع البلاء یا موضع الابتلاء.
سطر ۵۱: سطر ۵۱:
 
*مدینة الحسین.
 
*مدینة الحسین.
 
*مشهد الحسین.
 
*مشهد الحسین.
*بقعة مبارکه.<ref> سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۱۱-۱۶.</ref>
+
*بقعه مبارکه.<ref> سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۱۱-۱۶.</ref>
  
 
==کربلا در قرآن==
 
==کربلا در قرآن==
سطر ۵۹: سطر ۵۹:
 
«{{متن قرآن|فَلَمَّا أَتاها نُودِی مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ}}».<ref> [[سوره قصص]]، آیه ۳۰.</ref> چون موسی به آن آتش نزدیک شد به او از جانب راست آن وادی در آن بارگاه مبارک از آن درخت (مقدس) ندایی رسید که ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان.
 
«{{متن قرآن|فَلَمَّا أَتاها نُودِی مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ}}».<ref> [[سوره قصص]]، آیه ۳۰.</ref> چون موسی به آن آتش نزدیک شد به او از جانب راست آن وادی در آن بارگاه مبارک از آن درخت (مقدس) ندایی رسید که ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان.
  
به [[سند حدیث|سند]] معتبر از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام منقول است که: بقعه هاى زمین بر یکدیگر فخر کردند، پس زمین [[کعبه]] فخر کرد بر زمین کربلا، و حق تعالى به آن [[وحى]] فرستاد که: ساکت شو و فخر مکن بر زمین کربلا که آن بقعه مبارکى است که ندا کردم موسی ([[حضرت موسی]] علیه السلام) را در آن جا از درخت. در [[حدیث]] معتبر دیگر فرمود که: شاطى وادى ایمن که خدا یاد کرده است در [[قرآن]]، رود [[فرات]] است؛ و بقعه مبارکه، کربلا است؛ و درخت نوربخش که او دید، نور [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى الله علیه و آله و سلم بود که در آن وادى بر او ظاهر گردید.<ref> [[حیوة القلوب]]، ج  ۱، ص: ۶۰۷.</ref>
+
به [[سند حدیث|سند]] معتبر از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام منقول است که: بقعه هاى زمین بر یکدیگر فخر کردند، پس زمین [[کعبه]] فخر کرد بر زمین کربلا، و حق تعالى به آن [[وحى]] فرستاد که: ساکت شو و فخر مکن بر زمین کربلا که آن بقعه مبارکى است که ندا کردم [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]] را در آن جا از درخت. در [[حدیث]] معتبر دیگر فرمود که: شاطى وادى ایمن که خدا یاد کرده است در [[قرآن]]، رود [[فرات]] است؛ و بقعه مبارکه، کربلا است؛ و درخت نوربخش که او دید، نور [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى الله علیه و آله و سلم بود که در آن وادى بر او ظاهر گردید.<ref> [[حیوة القلوب]]، ج  ۱، ص: ۶۰۷.</ref>
  
 
*'''آیه «کهیعص»:'''
 
*'''آیه «کهیعص»:'''
  
مطابق روایتی از «سعد بن عبدالله قمی» که در کتب روایی از جمله «[[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|کمال ‌الدین و تمام النعمة]]» [[شیخ صدوق]] (متولد نیمه اول قرن چهارم هجری) و «[[الاحتجاج]]»‌ مرحوم [[ابومنصور طبرسی|طبرسی]] (متولد نیمه اول قرن ششم هجری) آمده است، [[آیه|آیه]] «کهیعص»'''<ref> [[سوره مریم]]، آیه ۱.</ref>''' که از [[حروف مقطعه]] و رمزی در قرآن است، حروفی است که به [[حضرت زکریا علیه السلام|حضرت زکریا]] علیه السلام آموخته شده است و به صورت رمزی اشاره به آن واقعه دارد.<ref> قاموس قرآن، ج  ۶، ص: ۱۶۵.</ref>
+
مطابق روایتی از «سعد بن عبدالله قمی» که در کتب روایی از جمله «[[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|کمال ‌الدین و تمام النعمه]]» [[شیخ صدوق]] (م، ۳۸۱ ق) و «[[الاحتجاج]]»‌ مرحوم [[ابومنصور طبرسی|طبرسی]] (قرن ششم هجری) آمده است، [[آیه|آیه]] «[[کهیعص]]»'''<ref> [[سوره مریم]]، آیه ۱.</ref>''' که از [[حروف مقطعه]] و رمزی در قرآن است، حروفی است که به [[حضرت زکریا علیه السلام|حضرت زکریا]] علیه السلام آموخته شده است و به صورت رمزی اشاره به آن واقعه دارد.<ref> قاموس قرآن، ج  ۶، ص: ۱۶۵.</ref>
  
 
==کربلا در روایات==
 
==کربلا در روایات==
سطر ۶۹: سطر ۶۹:
 
*عن النبى صلی الله علیه و آله قال: «...و هى اطهر بقاع الارض و اعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة»: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى [[بهشت]] است.<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۹۸، ص ۱۱۵ و نیز [[کامل الزیارات]]، ص ۲۶۴.</ref>
 
*عن النبى صلی الله علیه و آله قال: «...و هى اطهر بقاع الارض و اعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة»: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى [[بهشت]] است.<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۹۸، ص ۱۱۵ و نیز [[کامل الزیارات]]، ص ۲۶۴.</ref>
  
*قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین آمنوا مع نوح فى الطوفان»: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد [[اسلام]] بوده است، چنان که خدا یاران مومن [[حضرت نوح]] علیه السلام را در همان جا از طوفان نجات داد.<ref> کامل الزیارات، ص ۲۶۹، باب ۸۸، ح ۸.</ref>
+
*قال [[رسول الله]] صلى الله علیه و آله: «یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین آمنوا مع نوح فى الطوفان»: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد [[اسلام]] بوده است، چنان که خدا یاران مومن [[حضرت نوح]] علیه السلام را در همان جا از طوفان نجات داد.<ref> کامل الزیارات، ص ۲۶۹، باب ۸۸، ح ۸.</ref>
  
 
*[[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «أن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى...»: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آن ها قداست و شرافت بخشید.<ref> بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۰۹ و نیز کامل الزیارات، ص ۲۶۹.</ref>
 
*[[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «أن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى...»: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آن ها قداست و شرافت بخشید.<ref> بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۰۹ و نیز کامل الزیارات، ص ۲۶۹.</ref>
سطر ۷۹: سطر ۷۹:
 
*[[امام سجاد]] علیه السلام فرمود: «تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة»: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى درخشد و ندا مى دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان [[بهشت]] را دربرگرفته است.<ref> ادب الطف، ج ۱، ص ۲۳۶، به نقل از کامل الزیارات، ص ۲۶۸.</ref>
 
*[[امام سجاد]] علیه السلام فرمود: «تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة»: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى درخشد و ندا مى دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان [[بهشت]] را دربرگرفته است.<ref> ادب الطف، ج ۱، ص ۲۳۶، به نقل از کامل الزیارات، ص ۲۶۸.</ref>
 
*در مورد [[حضرت آدم]] علیه السلام، در حدیثی نوشته‌اند که چون از [[فردوس]] برین رانده شد و به زمین هبوط کرد، روزی از روزها در این خراب آباد می‌گشت که گذرش به صحرای کربلا افتاد. در اثر لغزش به زمین افتاد و خون از پایش جاری گردید، روی به حضرت حق کرده، گفت: خدایا! چرا چنین شد؟! نکند باز قصوری از من سر زده باشد! ندا رسید: نه، گناهی از تو سر نزده، بلکه این جا کربلا است؛ جایی که در آن جا پسر تو [[امام حسین علیه السلام|حسین]] را می‌کشند و به او رحم نمی‌کنند. آدم گفت: آیا حسین پیامبر است؟‌ ندا رسید: نه، بلکه فرزند پیامبر است. آدم پرسید: قاتلش کیست؟ حضرت حق پاسخ داد: قاتل او [[یزید بن معاویه|یزید]] باشد که در آسمان‌ها و زمین مورد [[لعن]] و نفرین است. در این هنگام بود که آدم چهار نوبت بر یزید لعنت کرد.
 
*در مورد [[حضرت آدم]] علیه السلام، در حدیثی نوشته‌اند که چون از [[فردوس]] برین رانده شد و به زمین هبوط کرد، روزی از روزها در این خراب آباد می‌گشت که گذرش به صحرای کربلا افتاد. در اثر لغزش به زمین افتاد و خون از پایش جاری گردید، روی به حضرت حق کرده، گفت: خدایا! چرا چنین شد؟! نکند باز قصوری از من سر زده باشد! ندا رسید: نه، گناهی از تو سر نزده، بلکه این جا کربلا است؛ جایی که در آن جا پسر تو [[امام حسین علیه السلام|حسین]] را می‌کشند و به او رحم نمی‌کنند. آدم گفت: آیا حسین پیامبر است؟‌ ندا رسید: نه، بلکه فرزند پیامبر است. آدم پرسید: قاتلش کیست؟ حضرت حق پاسخ داد: قاتل او [[یزید بن معاویه|یزید]] باشد که در آسمان‌ها و زمین مورد [[لعن]] و نفرین است. در این هنگام بود که آدم چهار نوبت بر یزید لعنت کرد.
*در حدیثی آمده است: روزی ام الفضل به محضر [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلی الله علیه و آله مشرف شده، عرض می‌کند: ای پیامبر خدا، شب خواب عجیبی دیدم، حضرت پرسید: چه دیدی؟ عرض کرد گفتنش برایم سخت است... دیدم که گویی پاره‌ای از تن شریفتان جدا شد و در آغوش من افتاد! پیامبر فرمود: خیر دیدی. ان شاء الله دخترم فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو آن را در آغوشت جای خواهی داد. چیزی نگذشت که فاطمه حسین را به دنیا آورد و چنان که پیامبر فرموده بود، من او را در آغوش گرفته، به خدمت حضرتش آوردم. پیامبر تا نوزاد را دید، گریست؛ به گونه‌ای که چشمانش پر از اشک شد! پرسیدم: یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت باد! شما را چه شده است، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: [[جبرئیل]] برایم خبر آورد که این فرزندم را امتم بزودی خواهند کشت! پرسیدم: همین نوزاد را؟ فرمود: آری، جبرئیل خبر داد و مشتی نیز از خاک سرخ کربلا را برایم آورد.
+
*در حدیثی آمده است: روزی ام الفضل به محضر [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلی الله علیه و آله مشرف شده، عرض می‌کند: ای پیامبر خدا، شب خواب عجیبی دیدم، حضرت پرسید: چه دیدی؟ عرض کرد گفتنش برایم سخت است... دیدم که گویی پاره‌ای از تن شریفتان جدا شد و در آغوش من افتاد! پیامبر فرمود: خیر دیدی. ان شاء الله دخترم [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] پسری به دنیا خواهد آورد و تو آن را در آغوشت جای خواهی داد. چیزی نگذشت که فاطمه حسین را به دنیا آورد و چنان که پیامبر فرموده بود، من او را در آغوش گرفته، به خدمت حضرتش آوردم. پیامبر تا نوزاد را دید، گریست؛ به گونه‌ای که چشمانش پر از اشک شد! پرسیدم: یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت باد! شما را چه شده است، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: [[جبرئیل]] برایم خبر آورد که این فرزندم را امتم بزودی خواهند کشت! پرسیدم: همین نوزاد را؟ فرمود: آری، جبرئیل خبر داد و مشتی نیز از خاک سرخ کربلا را برایم آورد.
 
*و در [[حدیث]] دیگری است که جبرئیل مشتی از [[تربت امام حسین علیه السلام|تربت حسین]] را نزد پیامبر آورد؛ تربتی که بوی مشک خاص و خوشبو از آن به مشام می‌رسید و آن را به پیامبر داد و عرض کرد: ای حبیب خدا! این تربت فرزندت حسین، پسر فاطمه است. چیزی نمی‌گذرد که او را در سرزمین کربلا مردمانی نفرین شده خواهند کشت.
 
*و در [[حدیث]] دیگری است که جبرئیل مشتی از [[تربت امام حسین علیه السلام|تربت حسین]] را نزد پیامبر آورد؛ تربتی که بوی مشک خاص و خوشبو از آن به مشام می‌رسید و آن را به پیامبر داد و عرض کرد: ای حبیب خدا! این تربت فرزندت حسین، پسر فاطمه است. چیزی نمی‌گذرد که او را در سرزمین کربلا مردمانی نفرین شده خواهند کشت.
*در روایتی نیز نقل شده که در نخستین سالروز تولد [[امام حسین]] علیه السلام، دوازده هزار فرشته با هیئتی خاص و در حالتی مخصوص به پیشگاه پیامبر نازل شده، عرض کردند: ای محمد، بزودی آن چه از دست [[قابیل|قابیل]] به [[هابیل|هابیل]] رسید، به فرزندت حسین می‌رسد. و آن روز (یعنی اولین سالروز تولد امام حسین علیه السلام) فرشته‌ای در آسمان نماند مگر آن ‌که به حضور حضرت رسول صلی الله علیه و آله شرفیاب شدند و او را به شهادت فرزندش حسین تسلیت و تبریک گفتند و هر یک به عنوان تحفه، مشتی از خاک کربلا را به پیشگاه پیامبر آورده بودند. در دومین سالگرد ولادت حسین نیز این برنامه تکرار شد و پیامبر که آن روز در سفر بود، به همراهان خویش در رابطه با کربلا و شهادت فرزندش حسین سخن گفت و پس از بازگشت از سفر نیز به منبر رفت و در حالی که یک دستش را بر سر حسینش نهاده بود و دست دیگر را به سوی آسمان گرفته بود فرمود: «پروردگارا! شهادت فرزندم حسین را مبارک گردان و او را سالار شهیدان قرار ده، {{متن قرآن|«...إِنَّکَ عَلَی کُلّ شَیءٍ قَدِیر»}}. و پیامبر بارها و بارها از کربلا می‌گفت و نسبت به تکرار بیان این حدیث حیات ‌بخش اصرار و پافشاری داشت.
+
*در روایتی نیز نقل شده که در نخستین سالروز تولد [[امام حسین]] علیه السلام، دوازده هزار فرشته با هیئتی خاص و در حالتی مخصوص به پیشگاه پیامبر نازل شده، عرض کردند: ای محمد، بزودی آن چه از دست [[قابیل|قابیل]] به [[هابیل|هابیل]] رسید، به فرزندت حسین می‌رسد. و آن روز (یعنی اولین سالروز تولد امام حسین علیه السلام) فرشته‌ای در آسمان نماند مگر آن ‌که به حضور حضرت رسول صلی الله علیه و آله شرفیاب شدند و او را به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] فرزندش حسین تسلیت و تبریک گفتند و هر یک به عنوان تحفه، مشتی از خاک کربلا را به پیشگاه پیامبر آورده بودند. در دومین سالگرد ولادت حسین نیز این برنامه تکرار شد و پیامبر که آن روز در سفر بود، به همراهان خویش در رابطه با کربلا و شهادت فرزندش حسین سخن گفت و پس از بازگشت از سفر نیز به منبر رفت و در حالی که یک دستش را بر سر حسینش نهاده بود و دست دیگر را به سوی آسمان گرفته بود فرمود: «پروردگارا! شهادت فرزندم حسین را مبارک گردان و او را سالار شهیدان قرار ده، {{متن قرآن|«...إِنَّکَ عَلَی کُلّ شَیءٍ قَدِیر»}}. و پیامبر بارها و بارها از کربلا می‌گفت و نسبت به تکرار بیان این حدیث حیات ‌بخش اصرار و پافشاری داشت.
 
*[[ام سلمه]]، از زنان [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله می‌گوید: روزی از روزها پیامبر در خانه من بود و حسن و حسین در برابر چشمان پیامبر، مشغول بازی بودند که فرشته [[وحی]] فرود آمد و در حالی که با دست به امام حسین علیه السلام اشاره می‌کرد، عرض کرد: ای محمد، پس از تو امتت این فرزندت را می‌کشند... پیامبر پس از شنیدن این خبر گریست و او را در آغوش خویش فشرد، سپس [[جبرئیل]] مشتی از خاک کربلا را به پیامبر داد و حضرت آن را می‌بویید و می‌فرمود: چه بویی دارد! بوی بلا و ابتلا می‌دهد. آن گاه رو به من کرده، فرمود: ام سلمه! این خاک را از من بگیر و امانت نگهدار، هرگاه دیدی این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین را کشته‌اند. پس آن را از پیامبر گرفتم و در میان شیشه‌ای قرار دادم و هر روز که چشمم به آن شیشه می‌افتاد، بی‌اختیار می‌گفتم: روزی که این خاک، خون شود، به راستی که روز عظیمی خواهد بود و چنان نیز شد.
 
*[[ام سلمه]]، از زنان [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله می‌گوید: روزی از روزها پیامبر در خانه من بود و حسن و حسین در برابر چشمان پیامبر، مشغول بازی بودند که فرشته [[وحی]] فرود آمد و در حالی که با دست به امام حسین علیه السلام اشاره می‌کرد، عرض کرد: ای محمد، پس از تو امتت این فرزندت را می‌کشند... پیامبر پس از شنیدن این خبر گریست و او را در آغوش خویش فشرد، سپس [[جبرئیل]] مشتی از خاک کربلا را به پیامبر داد و حضرت آن را می‌بویید و می‌فرمود: چه بویی دارد! بوی بلا و ابتلا می‌دهد. آن گاه رو به من کرده، فرمود: ام سلمه! این خاک را از من بگیر و امانت نگهدار، هرگاه دیدی این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین را کشته‌اند. پس آن را از پیامبر گرفتم و در میان شیشه‌ای قرار دادم و هر روز که چشمم به آن شیشه می‌افتاد، بی‌اختیار می‌گفتم: روزی که این خاک، خون شود، به راستی که روز عظیمی خواهد بود و چنان نیز شد.
 
*[[امام باقر]] علیه السلام از پدرش [[امام سجاد]] علیه السلام نقل می‌کند که وقتی [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] از کربلا عبور می‌کرد، در توصیف آن سرزمین فرمود: «این جا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانی که نه در گذشته مانند آنان وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت».
 
*[[امام باقر]] علیه السلام از پدرش [[امام سجاد]] علیه السلام نقل می‌کند که وقتی [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] از کربلا عبور می‌کرد، در توصیف آن سرزمین فرمود: «این جا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانی که نه در گذشته مانند آنان وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت».
*در [[حدیث]] دیگر، به عبارت دیگری نقل شده است که شخصی به نام [[هرثمة بن ابی مسلم|هرثمه بن سلیم]] می‌گوید: «ما در جنگ صفین با علی بودیم، زمانی که حضرت به صحرای کربلا رسید، از اسب پیاده شده احرام [[نماز]] بست و ما نیز پشت سر حضرت نماز را با جماعت خواندیم. پس از آن که نماز تمام شد، امیرمؤمنان را دیدیم که از خاک کربلا برداشته و آن را استشمام می‌کند و می‌فرماید: چه خوشبویی ای خاک! قومی از تو،‌ در روز [[قیامت]] بپا خواهند خاست که بدون حساب و بی هیچ درنگی به [[بهشت]] خواهند رفت...».<ref> سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۴۵.</ref>
+
*در [[حدیث]] دیگر، به عبارت دیگری نقل شده است که شخصی به نام [[هرثمة بن ابی مسلم|هرثمه بن سلیم]] می‌گوید: «ما در [[جنگ صفین]] با [[امام علی علیه السلام|علی]] بودیم، زمانی که حضرت به صحرای کربلا رسید، از اسب پیاده شده احرام [[نماز]] بست و ما نیز پشت سر حضرت نماز را با جماعت خواندیم. پس از آن که نماز تمام شد، امیرمؤمنان را دیدیم که از خاک کربلا برداشته و آن را استشمام می‌کند و می‌فرماید: چه خوشبویی ای خاک! قومی از تو،‌ در روز [[قیامت]] بپا خواهند خاست که بدون حساب و بی هیچ درنگی به [[بهشت]] خواهند رفت...».<ref> سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۴۵.</ref>
  
 
==زیارتگاه‌هاى کربلا==
 
==زیارتگاه‌هاى کربلا==
سطر ۹۰: سطر ۹۰:
 
مهمترین اماکن زیارتى کربلا عبارتند از:
 
مهمترین اماکن زیارتى کربلا عبارتند از:
  
*[[حرم امام حسین علیه السلام|حرم امام حسین]] علیه السلام، که به همراه [[حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام|حرم ابوالفضل العباس]] علیه السلام و فضاهاى پیرامون این دو جایگاه، هسته مرکزى شهر را تشکیل مى دهند. حرم مطهر بیش از دو متر از سطح شهر پایین تر است، از این رو تعداد زیادى پله زائران را از دروازه ها به درون صحن هدایت مى کند. ساختمان کنونى حرم [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] از ساخته هاى دوره [[صفویه|صفوى]] و عثمانى و قاجار است. حرم مطهر از گنبدى بزرگ و مطلا تشکیل شده که بر روى گنبد خانه اى وسیع و چندین رواق و یک مسجد بزرگ و صحنى فراخ است که تمامى این مجموعه را دربرمى گیرد. گنبد طلا از ساخته هاى دوران صفویه است و طلا کارى آن به دستور آغا محمدخان قاجار انجام گرفته است. در زیر گنبد، [[ضریح|ضریح]] نقره اى و بزرگ و چند ضلعى قرار دارد که قسمت عمده فضاى گنبد خانه را اشغال کرده و درون آن قبر مطهر امام حسین علیه السلام و دو فرزندش [[حضرت على اصغر]] و [[حضرت علی اکبر علیه السلام|حضرت على اکبر]] جاى دارد. در سمت شرق ضریح مطهر حضرت، فضایى است که در جنوب آن پنجره اى نقره اى قرار دارد. این جا آرامگاه قسمت اعظم [[شهدای کربلا|شهیدان واقعه کربلا]] است که همگى آنان پیرامون آن پنجره و فضاهاى اطراف پراکنده و مدفون هستند. گرداگرد گنبد خانه را چهار رواق دربرگرفته است. حرم مطهر داراى ایوانى است که قسمتى از آن با خشت هاى طلا پوشیده شده و بخش هاى دیگر آن با کاشى معرق و نفیس [[اصفهان]] تزیین یافته است. سقف بلند ایوان را مجموعه اى از ستون هاى مرمرین، تراش هنرمندان اصفهانى نگاه داشته است.
+
*[[حرم امام حسین علیه السلام|حرم امام حسین]] علیه السلام، که به همراه [[حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام|حرم ابوالفضل العباس]] علیه السلام و فضاهاى پیرامون این دو جایگاه، هسته مرکزى شهر را تشکیل مى دهند. حرم مطهر بیش از دو متر از سطح شهر پایین تر است، از این رو تعداد زیادى پله زائران را از دروازه ها به درون صحن هدایت مى کند. ساختمان کنونى حرم [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] از ساخته هاى دوره [[صفویه|صفوى]] و عثمانى و قاجار است. حرم مطهر از گنبدى بزرگ و مطلا تشکیل شده که بر روى گنبد خانه اى وسیع و چندین رواق و یک [[مسجد]] بزرگ و صحنى فراخ است که تمامى این مجموعه را دربرمى گیرد. گنبد طلا از ساخته هاى دوران صفویه است و طلا کارى آن به دستور آغا محمدخان قاجار انجام گرفته است. در زیر گنبد، [[ضریح|ضریح]] نقره اى و بزرگ و چند ضلعى قرار دارد که قسمت عمده فضاى گنبد خانه را اشغال کرده و درون آن قبر مطهر امام حسین علیه السلام و دو فرزندش [[حضرت على اصغر]] و [[حضرت علی اکبر علیه السلام|حضرت على اکبر]] جاى دارد. در سمت شرق ضریح مطهر حضرت، فضایى است که در جنوب آن پنجره اى نقره اى قرار دارد. این جا آرامگاه قسمت اعظم [[شهدای کربلا|شهیدان واقعه کربلا]] است که همگى آنان پیرامون آن پنجره و فضاهاى اطراف پراکنده و مدفون هستند. گرداگرد گنبد خانه را چهار رواق دربرگرفته است. حرم مطهر داراى ایوانى است که قسمتى از آن با خشت هاى طلا پوشیده شده و بخش هاى دیگر آن با کاشى معرق و نفیس [[اصفهان]] تزیین یافته است. سقف بلند ایوان را مجموعه اى از ستون هاى مرمرین، تراش هنرمندان اصفهانى نگاه داشته است.
  
 
*[[گودال قتلگاه|قتلگاه]]، جایگاهى است در نزدیکى آرامگاه [[حبیب بن مظاهر اسدى]] که بنابر گفته روایات، امام حسین علیه السلام در آن جا به شهادت رسید و بعدها به جایگاه کنونى منتقل شد و دفن گردیده اند.
 
*[[گودال قتلگاه|قتلگاه]]، جایگاهى است در نزدیکى آرامگاه [[حبیب بن مظاهر اسدى]] که بنابر گفته روایات، امام حسین علیه السلام در آن جا به شهادت رسید و بعدها به جایگاه کنونى منتقل شد و دفن گردیده اند.
  
*[[تل زینبیه|تل زینبیه]]، در فاصله ۲۰ مترى از سمت غرب صحن مطهر، تپه اى به ارتفاع ۵ متر وجود دارد که امروزه بر روى آن اتاقى ساخته شده است، این تپه به نام «تل زینبیه» یا تپه [[حضرت زینب]] علیهاالسلام مشهور است و بنا به نقل مورخان، تپه اى بوده است که در روز عاشورا حضرت زینب سلام الله علیها بر روى آن مى رفته و از سیر وقایع جنگ آگاهى مى یافته اند.
+
*[[تل زینبیه|تل زینبیه]]، در فاصله ۲۰ مترى از سمت غرب صحن مطهر، تپه اى به ارتفاع ۵ متر وجود دارد که امروزه بر روى آن اتاقى ساخته شده است، این تپه به نام «تل زینبیه» یا تپه [[حضرت زینب]] علیهاالسلام مشهور است و بنا به نقل مورخان، تپه اى بوده است که در [[روز عاشورا]] حضرت زینب سلام الله علیها بر روى آن مى رفته و از سیر وقایع جنگ آگاهى مى یافته اند.
  
*حرم منور و پاک [[حضرت عباس علیه السلام|ابوالفضل العباس]] علیه السلام، این حرم در فاصله ۳۵۰ مترى شمال شرقى [[حرم امام حسین علیه السلام|حرم امام حسین]] علیه السلام قرار گرفته و داراى قبه و بارگاه شکوهمندى است که جسد پاک این سردار رشید و یار وفادار امام حسین علیه السلام را دربرگرفته است. ساختمان داراى گنبدى طلایى است که بر روى گنبد خانه اى کوچکتر از حرم امام حسین علیه السلام قرار دارد. گرداگرد قبر مطهر را چهار رواق و صحن فراخ و وسیعى به همراه ایوان زیبا دربرگرفته است. ضریح زیباى آن حضرت به دستور مرحوم آیة الله العظمى [[سید محسن حکیم|حکیم]] در سال ۱۹۶۵ میلادى در اصفهان ساخته شد.
+
*حرم منور و پاک [[حضرت عباس علیه السلام|ابوالفضل العباس]] علیه السلام، این حرم در فاصله ۳۵۰ مترى شمال شرقى [[حرم امام حسین علیه السلام|حرم امام حسین]] علیه السلام قرار گرفته و داراى قبه و بارگاه شکوهمندى است که جسد پاک این سردار رشید و یار وفادار امام حسین علیه السلام را دربرگرفته است. ساختمان داراى گنبدى طلایى است که بر روى گنبد خانه اى کوچکتر از حرم امام حسین علیه السلام قرار دارد. گرداگرد قبر مطهر را چهار رواق و صحن فراخ و وسیعى به همراه ایوان زیبا دربرگرفته است. ضریح زیباى آن حضرت به دستور مرحوم آیة الله العظمى [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]] در سال ۱۹۶۵ میلادى در اصفهان ساخته شد.
  
 
*آرامگاه [[حبیب بن مظاهر اسدی|حبیب بن مظاهر اسدى]]، او یکى از شهداى [[روز عاشورا]] است که در سن ۸۰ سالگى به یارى امام حسین علیه السلام شتافت و شهید گردید و در فاصله ۱۰ مترى از ضریح مطهر و در رواق جنوب غربى مدفون است و داراى ضریح کوچکى است.
 
*آرامگاه [[حبیب بن مظاهر اسدی|حبیب بن مظاهر اسدى]]، او یکى از شهداى [[روز عاشورا]] است که در سن ۸۰ سالگى به یارى امام حسین علیه السلام شتافت و شهید گردید و در فاصله ۱۰ مترى از ضریح مطهر و در رواق جنوب غربى مدفون است و داراى ضریح کوچکى است.
سطر ۱۰۴: سطر ۱۰۴:
 
*در سرتاسر صحن و حجره هاى گرداگرد آن و رواق ها، بسیارى از بزرگان در طول تاریخ دفن شده اند، برخى از این حجره ها به نام شخصیتى که در داخل آن دفن شده، مشهور است، همچون آخرین مقبره اى که در جنوب سمت مشرق قرار دارد و مدفن بسیارى از علماى دین مى باشد که مشهورترین آن ها مرحوم آیة الله [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمد تقى شیرازى]] است که در سال ۱۹۲۰ میلادى، رهبرى انقلاب مردم بر ضد دولت انگلیس را بر عهده داشت. از دیگر مشاهیر مدفون در این بقعه مطهر، [[امیر کبیر|میرزا محمدتقى خان امیرکبیر]] است که پس از به قتل رسیدنش در [[کاشان]]، به کربلا منتقل و در مقبره اى در رواق شرقى حرم مطهر دفن گردید. همچنین قاجاریه نیز در رواق شمالى، داراى مقبره اى هستند که جمعى از آنان در آن جا مدفونند.
 
*در سرتاسر صحن و حجره هاى گرداگرد آن و رواق ها، بسیارى از بزرگان در طول تاریخ دفن شده اند، برخى از این حجره ها به نام شخصیتى که در داخل آن دفن شده، مشهور است، همچون آخرین مقبره اى که در جنوب سمت مشرق قرار دارد و مدفن بسیارى از علماى دین مى باشد که مشهورترین آن ها مرحوم آیة الله [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمد تقى شیرازى]] است که در سال ۱۹۲۰ میلادى، رهبرى انقلاب مردم بر ضد دولت انگلیس را بر عهده داشت. از دیگر مشاهیر مدفون در این بقعه مطهر، [[امیر کبیر|میرزا محمدتقى خان امیرکبیر]] است که پس از به قتل رسیدنش در [[کاشان]]، به کربلا منتقل و در مقبره اى در رواق شرقى حرم مطهر دفن گردید. همچنین قاجاریه نیز در رواق شمالى، داراى مقبره اى هستند که جمعى از آنان در آن جا مدفونند.
  
*[[خیمه گاه کربلا|خیمه گاه]]، در جنوب صحن مطهر امام حسین علیه السلام و در فاصله ۲۵۰ مترى واقع است. (بنا به نقل مورخان، محل برافراشته شدن خیمه ها و چادرهاى سیدالشهداء علیه السلام و یاران او بوده است). امروزه جایگاه خیمه ها را با ساختمان سازى به تصویر کشیده اند.
+
*[[خیمه گاه کربلا|خیمه گاه]]، در جنوب صحن مطهر امام حسین علیه السلام و در فاصله ۲۵۰ مترى واقع است. (بنا به نقل مورخان، محل برافراشته شدن خیمه ها و چادرهاى [[سیدالشهداء]] علیه السلام و یاران او بوده است). امروزه جایگاه خیمه ها را با ساختمان سازى به تصویر کشیده اند.
  
*مقام [[امام مهدی]] علیه السلام، در میان نخلستان هاى کرانه رودخانه [[فرات]] که این شاخه رودخانه به نام «[[نهر علقمه]]» مشهور است، از شمال کربلا مى گذرد و آن جایگاهى است منسوب به [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجت]] علیه السلام که مردم در آن به نماز مى پردازند.
+
*مقام [[امام مهدی]] علیه السلام، در میان نخلستان هاى کرانه رودخانه [[فرات]] که این شاخه رودخانه به نام «[[نهر علقمه]]» مشهور است، از شمال کربلا مى گذرد و آن جایگاهى است منسوب به [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجت]] علیه السلام که مردم در آن به [[نماز]] مى پردازند.
  
*مزار حُر، و آن شهرکى است در جنوب غربى کربلا که در فاصله ۹ کیلومترى از شهر واقع شده و نام آن برگرفته از نام [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید ریاحى]] است. او در روز عاشورا یکى از فرماندهان لشگر [[عبیدالله بن زیاد]] بود ولى بعد [[توبه]] کرد و به لشکر [[حق]] پیوست و تا پاى جان ایستاد و به [[شهادت]] رسید و در این موقعیت دفن گردید. امروزه آرامگاه او، که از ساخته هاى شاه اسماعیل صفوى است، داراى صحن و رواق و گنبد کاشى کارى است و مؤمنان فوج فوج به زیارت قبرش مى شتابند.
+
*مزار حُر، و آن شهرکى است در جنوب غربى کربلا که در فاصله ۹ کیلومترى از شهر واقع شده و نام آن برگرفته از نام [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید ریاحى]] است. او در روز عاشورا یکى از فرماندهان لشگر [[عبیدالله بن زیاد]] بود ولى بعد [[توبه]] کرد و به لشکر [[حق]] پیوست و تا پاى جان ایستاد و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید و در این موقعیت دفن گردید. امروزه آرامگاه او، که از ساخته هاى شاه اسماعیل صفوى است، داراى صحن و رواق و گنبد کاشى کارى است و مؤمنان فوج فوج به زیارت قبرش مى شتابند.
  
*آرامگاه الاخرس بن الکاظم علیه السلام، وى محمد ابن ابى الفتح اخرس، از نوادگان [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه السلام است که بقعه اش در حومه کربلا، در محله اى به نام «الابتر» قرار دارد.
+
*آرامگاه [[اخرس بن كاظم عليه السلام|الاخرس بن الکاظم]] علیه السلام، وى محمد ابن ابى الفتح اخرس، از نوادگان [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه السلام است که بقعه اش در حومه کربلا، در محله اى به نام «الابتر» قرار دارد.
  
 
*آرامگاه ابن حمزه، وى نواده [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] و از امام زادگان والامقام است. آرامگاهش در آغاز بزرگراه کربلا - طویریج قرار دارد.
 
*آرامگاه ابن حمزه، وى نواده [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] و از امام زادگان والامقام است. آرامگاهش در آغاز بزرگراه کربلا - طویریج قرار دارد.
سطر ۱۱۶: سطر ۱۱۶:
 
*آرامگاه [[عون بن عبد الله بن جعفر|عون بن عبدالله]]، در نسبت این امامزاده تردیدهایى وجود دارد که آیا وى همان عونى است که در کربلا شهید شد و یا نواده [[امام حسن]] علیه السلام است؟ امروزه وى داراى بقعه و بارگاه باشکوهى در ۱۱ کیلومترى شمال غربى کربلا و در آغاز بزرگراه کربلا - بغداد مى باشد. این امامزاده بسیار مورد توجه مردمان [[عراق]] و داراى نذر مجربى است، از این رو همواره مزار او مملو از زائر و نذورات آنان است.
 
*آرامگاه [[عون بن عبد الله بن جعفر|عون بن عبدالله]]، در نسبت این امامزاده تردیدهایى وجود دارد که آیا وى همان عونى است که در کربلا شهید شد و یا نواده [[امام حسن]] علیه السلام است؟ امروزه وى داراى بقعه و بارگاه باشکوهى در ۱۱ کیلومترى شمال غربى کربلا و در آغاز بزرگراه کربلا - بغداد مى باشد. این امامزاده بسیار مورد توجه مردمان [[عراق]] و داراى نذر مجربى است، از این رو همواره مزار او مملو از زائر و نذورات آنان است.
  
*آرامگاه [[طفلان مسلم]]، این آرامگاه در راه کربلا - بغداد، در حومه شهر مسیب قرار دارد. این دو کودک به نام هاى [[محمد بن مسلم بن عقیل|محمد]] و ابراهیم، فرزندان حضرت [[مسلم ابن عقیل]] هستند که پس از شهادت پدرشان به شهادت رسیدند، آرامگاه این دو کودک صحن و سراى باشکوهى داشته و بر قبر هر یک گنبد و ضریحى قرار دارد.
+
*آرامگاه [[طفلان مسلم]]، این آرامگاه در راه کربلا - بغداد، در حومه شهر مسیب قرار دارد. این دو کودک به نام هاى محمد و ابراهیم، فرزندان حضرت [[مسلم ابن عقیل]] هستند که پس از شهادت پدرشان به شهادت رسیدند، آرامگاه این دو کودک صحن و سراى باشکوهى داشته و بر قبر هر یک گنبد و ضریحى قرار دارد.
  
 
*آرامگاه ابن هاشم، وى از نوادگان [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه السلام است که در سال ۷۴۵ هجری وفات یافت و آرامگاهش امروزه در کویرى واقع در شمال غربى کربلا مى باشد. قبر او داراى صحن و سراى بزرگى است و در میان اعراب بیابانگرد بسیار معروف است و آنان همواره بدو پناه آورده و نذر مى کنند.
 
*آرامگاه ابن هاشم، وى از نوادگان [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه السلام است که در سال ۷۴۵ هجری وفات یافت و آرامگاهش امروزه در کویرى واقع در شمال غربى کربلا مى باشد. قبر او داراى صحن و سراى بزرگى است و در میان اعراب بیابانگرد بسیار معروف است و آنان همواره بدو پناه آورده و نذر مى کنند.
سطر ۱۴۲: سطر ۱۴۲:
 
پرونده:کربلا (14).jpg|alt=کف العباس|مقام دست چپ حضرت ابالفضل سلام الله علیه
 
پرونده:کربلا (14).jpg|alt=کف العباس|مقام دست چپ حضرت ابالفضل سلام الله علیه
 
پرونده:کربلا (113).jpg|alt=کف العباس|مقام دست راست حضرت ابالفضل سلام الله علیه
 
پرونده:کربلا (113).jpg|alt=کف العباس|مقام دست راست حضرت ابالفضل سلام الله علیه
پرونده:کربلا (15).jpg|alt=مخیم|خیمگاه حسینی
+
پرونده:کربلا (15).jpg|alt=مخیم|خیمه گاه حسینی
پرونده:کربلا (16).jpg|alt=مخیم|درون خیمگاه حسینی
+
پرونده:کربلا (16).jpg|alt=مخیم|درون خیمه گاه حسینی
 
پرونده:کربلا (17).jpg|تل زینبیه
 
پرونده:کربلا (17).jpg|تل زینبیه
 
پرونده:کربلا (18).jpg|محراب امام صادق علیه السلام در آنسوی شط الحسین
 
پرونده:کربلا (18).jpg|محراب امام صادق علیه السلام در آنسوی شط الحسین
 
پرونده:کربلا (199).jpg|مقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کنار شط الحسین - انتهای خیابان سدره المنتهی
 
پرونده:کربلا (199).jpg|مقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کنار شط الحسین - انتهای خیابان سدره المنتهی
پرونده:کربلا (21).jpg|حرم دو طفلان حضرت مسلم سلام الله
+
پرونده:کربلا (21).jpg|حرم دو طفلان حضرت مسلم سلام الله علیه
پرونده:کربلا (22).jpg|حرم حضرت حر سلام الله
+
پرونده:کربلا (22).jpg|حرم حضرت حر سلام الله علیه
 
</gallery>
 
</gallery>
  

نسخهٔ ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۸

«کربلا» محل شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب وفادارش در واقعه عاشورا (۱۰ محرم ۶۱ ه.ق) است. در حال حاضر کربلا یکی از شهرهای مهم عراق و زیارتگاه مهم شیعیان است.

تصویر هوایی از حرم امام حسین علیه السلام در شهر کربلا

موقعیت جغرافیایی کربلا

شهر مقدس کربلا در صد کیلومتری جنوب غربی بغداد واقع شده است. کربلا، در غرب رودخانه فرات، بر کناره صحرا و در میان منطقه ای آبرفتی است که به «ارض السواد» نامور است. شهر انبار در شمال باختری، شهر باستانی بابل در شرق، صحرای غربی در سمت باختر و شهر بحیره پایتخت بنی منذر در جنوب غربی آن قرار دارد.[۱]

لغت کربلا

در اینکه لغت کربلا از کجا پیدا شده است. حرف‌های بسیار گفته‌اند:

  • الف: بعضی معتقدند ریشه کربلا، از کلمه «کَربَلَه» گرفته شده و کربله یعنی به سستی گام برداشتن، یا سست شدن گام‌ها. عرب‌ها هرگاه بخواهند از بی‌حال و با کسالت راه رفتن کسی حکایت کنند، می‌گویند: جاء یمْشی مکربلاً؛ یعنی آمد در حالی که به سستی گام بر‌می‌داشت.
  • ب: کربلا از «کِربال» گرفته شده و کربال یعنی غربال و تمیز و پاک کردن. گفته می‌شود: کربلتُ الحنطة؛ یعنی گندم را غربال کردم و آن را از خاک و خاشاک پاک گردانیدم. به کربلا نیز به خاطر این کربلا گفته‌اند که زمینی بود خالی از ریگ و سنگ و بدون درخت یا گیاهان هرز و مزاحم، گویی ‌که کشاورزی آن را پاک کرده و برای کشت آماده کرده است.
  • ج: کربلا، از دو واژه آشوری «کرب» و «ایلا» ترکیب یافته است؛ یعنی حرم خدا و خانه خدایگان.
  • د: این کلمه در اصل فارسی بوده و از دو کلمه «کار» و «بالا» گرفته شده؛ یعنی کار آسمانی و ارزشمند؛ به عبارتی جایگاه نماز و نیایش.
  • ه: در اصل «کُوَر بابل» بوده؛ یعنی روستاهای شهر بابل.
  • و: توسط خود حضرت سیدالشهدا و پدرش علی و جدش پیامبر خدا، کربلا به کرب و بلا، یعنی درد و بلا و امتحان و ابتلا تفسیر شده است. ادبا و شعرای شیعه نیز همین تفسیر را برگزیده‌اند، به عنوان نمونه، سالار شاعران شیعی، سید اسماعیل حِمْیری از کربلا چنین یاد می‌کند:

کربلا یا دارُ کربٍ وَ بلا وبها سبط النبی قد قتلا

و بزرگ اندیشمند شیعی، مرحوم سید رضی این‌گونه می‌سراید:


کربلا لاَزِلْتِ کرباً و بلا ما لقی عندکِ آل المصطفی

کم علی تربکِ، لما صرعوا مِنْ دمٍ سال و مِن دمع‌ جری

ای کربلا! تو همیشه انبوهی از اندوه و بلا را به یاد می‌آوری، به سبب آنچه که در خاک تو به آل پاک محمد مصطفی رسید. هنگامی که کشته شدند چه خون‌ها که ریخته شد و چه اشک‌ها که جاری گردید.

نامهای دیگر کربلا

از کربلا، با نام ‌های بسیار یاد شده که به بیش از بیست نام می‌رسد:

  • حائر؛ پس از کربلا، حائر بیش از دیگر نام‌ها، دارای اهمیت بوده و از کربلا در کتاب‌های فقهی بیشتر با همین نام، یاد می‌شود و فقها مسائل ویژه‌ای را که درباره حائر و احکام و حدود آن می‌باشد، در ذیل همین عنوان بررسی می‌کنند.
  • حیر، مخفف همان حائر است،‌ حیر یا حائر جایی است که آب در آن جا حیران می‌ماند و به دور خود می‌پیچد و گودال قتلگاه امام حسین علیه السلام در همین مکان مقدس واقع شده و جسد انورش نیز در آن جا مدفون است.
  • نواویس، پیش از اسلام نام گورستانی بود که مسیحیان، مردگان خود را در آن جا دفن می‌کردند. جالب این که پیشوای شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام در ضمن یکی از خطبه‌های معروفش این واژه را آن گاه که از حریم جدش خارج شده بود، بکار برد: «خُطَّ المَوتُ عَلَی وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلَی جِیدِ الْفَتاة، وَ ما أَوْلَهَنی إلی أَسْلاَفی اشتیاق یعقوبَ إلَی یوسُفَ وَ خُیّرَ لی مَصْرَعٌ أَنَا لاَقِیهِِ، کَأَنّی بأَوصَالِی تَتَقَطَّعُهَا عُسْلاَنُ الْفَلَواتِ، بَینَ النَّواوِیس وَ کَرْبَلاءَ...».[۲] مرگ برای فرزندان آدم چه زیبا نوشته شده است! نوشتاری که در لطافت به نقشی می‌ماند که گردن‌بند، در گردن دخترکان جوان می‌کشد و من برای سرکشیدن جام جان‌بخش شهادت و به دیدار صالحان سلف، همان قدر مشتاقم که یعقوب به دیدار پسرش یوسف. دست تقدیر الهی، برای من قتلگاهی برگزیده است که من به دیدارش خواهم شتافت، می‌بینم که به همین زودی‌ها گرگ‌های گرسنه نواویس و کربلا مرا در محاصره انداخته، بند بند اعضای بدنم را از هم جدا می‌کنند.
  • طف الفرات، کنار فرات.
  • طفّ.
  • شاطئ‌ ‌الفرات، این هر سه اسم تقریباً به یک معنی است و طفّ به سرزمینی که مشرف به دریا باشد، یا در کنار رودخانه قرار گیرد، اطلاق می‌شود. سرزمین کربلا را به خاطر چند چشمه‌ای که در آن بوده و کربلا را در کنار خویش گرفته بودند طف گفته‌اند. چشمه‌هایی مانند: قطقطانیه، رهیمه، عین الجمل و نهر علقم.
  • نینوا، از نام‌های معروف و قدیمی کربلاست.
  • موضع البلاء یا موضع الابتلاء.
  • محل الوفاء.
  • غاضریه.
  • ماریه.
  • قصر بنی ‌مقاتل.
  • عقر بابل.
  • عمورا.
  • صفورا.
  • نوائح، یعنی ناله‌ها و نوحه‌ها.
  • شفاثا، که در عرف مردم «شثاثه» خوانده می‌شود. (بعضی «شفیه» نقل کرده‌اند.)[۳]
  • مدینة الحسین.
  • مشهد الحسین.
  • بقعه مبارکه.[۴]

کربلا در قرآن

  • سوره قصص آیه ۳۰:

«فَلَمَّا أَتاها نُودِی مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ».[۵] چون موسی به آن آتش نزدیک شد به او از جانب راست آن وادی در آن بارگاه مبارک از آن درخت (مقدس) ندایی رسید که ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان.

به سند معتبر از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است که: بقعه هاى زمین بر یکدیگر فخر کردند، پس زمین کعبه فخر کرد بر زمین کربلا، و حق تعالى به آن وحى فرستاد که: ساکت شو و فخر مکن بر زمین کربلا که آن بقعه مبارکى است که ندا کردم موسی را در آن جا از درخت. در حدیث معتبر دیگر فرمود که: شاطى وادى ایمن که خدا یاد کرده است در قرآن، رود فرات است؛ و بقعه مبارکه، کربلا است؛ و درخت نوربخش که او دید، نور محمد صلى الله علیه و آله و سلم بود که در آن وادى بر او ظاهر گردید.[۶]

  • آیه «کهیعص»:

مطابق روایتی از «سعد بن عبدالله قمی» که در کتب روایی از جمله «کمال ‌الدین و تمام النعمه» شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ق) و «الاحتجاج»‌ مرحوم طبرسی (قرن ششم هجری) آمده است، آیه «کهیعص»[۷] که از حروف مقطعه و رمزی در قرآن است، حروفی است که به حضرت زکریا علیه السلام آموخته شده است و به صورت رمزی اشاره به آن واقعه دارد.[۸]

کربلا در روایات

  • عن النبى صلی الله علیه و آله قال: «...و هى اطهر بقاع الارض و اعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة»: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.[۹]
  • قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین آمنوا مع نوح فى الطوفان»: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح علیه السلام را در همان جا از طوفان نجات داد.[۱۰]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «أن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى...»: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آن ها قداست و شرافت بخشید.[۱۱]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «لیس نبى فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج»: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مى خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آن جا عروج کنند.[۱۲]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرما»: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و بابرکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد.[۱۳]
  • امام سجاد علیه السلام فرمود: «تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة»: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى درخشد و ندا مى دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را دربرگرفته است.[۱۴]
  • در مورد حضرت آدم علیه السلام، در حدیثی نوشته‌اند که چون از فردوس برین رانده شد و به زمین هبوط کرد، روزی از روزها در این خراب آباد می‌گشت که گذرش به صحرای کربلا افتاد. در اثر لغزش به زمین افتاد و خون از پایش جاری گردید، روی به حضرت حق کرده، گفت: خدایا! چرا چنین شد؟! نکند باز قصوری از من سر زده باشد! ندا رسید: نه، گناهی از تو سر نزده، بلکه این جا کربلا است؛ جایی که در آن جا پسر تو حسین را می‌کشند و به او رحم نمی‌کنند. آدم گفت: آیا حسین پیامبر است؟‌ ندا رسید: نه، بلکه فرزند پیامبر است. آدم پرسید: قاتلش کیست؟ حضرت حق پاسخ داد: قاتل او یزید باشد که در آسمان‌ها و زمین مورد لعن و نفرین است. در این هنگام بود که آدم چهار نوبت بر یزید لعنت کرد.
  • در حدیثی آمده است: روزی ام الفضل به محضر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مشرف شده، عرض می‌کند: ای پیامبر خدا، شب خواب عجیبی دیدم، حضرت پرسید: چه دیدی؟ عرض کرد گفتنش برایم سخت است... دیدم که گویی پاره‌ای از تن شریفتان جدا شد و در آغوش من افتاد! پیامبر فرمود: خیر دیدی. ان شاء الله دخترم فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو آن را در آغوشت جای خواهی داد. چیزی نگذشت که فاطمه حسین را به دنیا آورد و چنان که پیامبر فرموده بود، من او را در آغوش گرفته، به خدمت حضرتش آوردم. پیامبر تا نوزاد را دید، گریست؛ به گونه‌ای که چشمانش پر از اشک شد! پرسیدم: یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت باد! شما را چه شده است، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: جبرئیل برایم خبر آورد که این فرزندم را امتم بزودی خواهند کشت! پرسیدم: همین نوزاد را؟ فرمود: آری، جبرئیل خبر داد و مشتی نیز از خاک سرخ کربلا را برایم آورد.
  • و در حدیث دیگری است که جبرئیل مشتی از تربت حسین را نزد پیامبر آورد؛ تربتی که بوی مشک خاص و خوشبو از آن به مشام می‌رسید و آن را به پیامبر داد و عرض کرد: ای حبیب خدا! این تربت فرزندت حسین، پسر فاطمه است. چیزی نمی‌گذرد که او را در سرزمین کربلا مردمانی نفرین شده خواهند کشت.
  • در روایتی نیز نقل شده که در نخستین سالروز تولد امام حسین علیه السلام، دوازده هزار فرشته با هیئتی خاص و در حالتی مخصوص به پیشگاه پیامبر نازل شده، عرض کردند: ای محمد، بزودی آن چه از دست قابیل به هابیل رسید، به فرزندت حسین می‌رسد. و آن روز (یعنی اولین سالروز تولد امام حسین علیه السلام) فرشته‌ای در آسمان نماند مگر آن ‌که به حضور حضرت رسول صلی الله علیه و آله شرفیاب شدند و او را به شهادت فرزندش حسین تسلیت و تبریک گفتند و هر یک به عنوان تحفه، مشتی از خاک کربلا را به پیشگاه پیامبر آورده بودند. در دومین سالگرد ولادت حسین نیز این برنامه تکرار شد و پیامبر که آن روز در سفر بود، به همراهان خویش در رابطه با کربلا و شهادت فرزندش حسین سخن گفت و پس از بازگشت از سفر نیز به منبر رفت و در حالی که یک دستش را بر سر حسینش نهاده بود و دست دیگر را به سوی آسمان گرفته بود فرمود: «پروردگارا! شهادت فرزندم حسین را مبارک گردان و او را سالار شهیدان قرار ده، «...إِنَّکَ عَلَی کُلّ شَیءٍ قَدِیر». و پیامبر بارها و بارها از کربلا می‌گفت و نسبت به تکرار بیان این حدیث حیات ‌بخش اصرار و پافشاری داشت.
  • ام سلمه، از زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌گوید: روزی از روزها پیامبر در خانه من بود و حسن و حسین در برابر چشمان پیامبر، مشغول بازی بودند که فرشته وحی فرود آمد و در حالی که با دست به امام حسین علیه السلام اشاره می‌کرد، عرض کرد: ای محمد، پس از تو امتت این فرزندت را می‌کشند... پیامبر پس از شنیدن این خبر گریست و او را در آغوش خویش فشرد، سپس جبرئیل مشتی از خاک کربلا را به پیامبر داد و حضرت آن را می‌بویید و می‌فرمود: چه بویی دارد! بوی بلا و ابتلا می‌دهد. آن گاه رو به من کرده، فرمود: ام سلمه! این خاک را از من بگیر و امانت نگهدار، هرگاه دیدی این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین را کشته‌اند. پس آن را از پیامبر گرفتم و در میان شیشه‌ای قرار دادم و هر روز که چشمم به آن شیشه می‌افتاد، بی‌اختیار می‌گفتم: روزی که این خاک، خون شود، به راستی که روز عظیمی خواهد بود و چنان نیز شد.
  • امام باقر علیه السلام از پدرش امام سجاد علیه السلام نقل می‌کند که وقتی امیرمؤمنان از کربلا عبور می‌کرد، در توصیف آن سرزمین فرمود: «این جا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانی که نه در گذشته مانند آنان وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت».
  • در حدیث دیگر، به عبارت دیگری نقل شده است که شخصی به نام هرثمه بن سلیم می‌گوید: «ما در جنگ صفین با علی بودیم، زمانی که حضرت به صحرای کربلا رسید، از اسب پیاده شده احرام نماز بست و ما نیز پشت سر حضرت نماز را با جماعت خواندیم. پس از آن که نماز تمام شد، امیرمؤمنان را دیدیم که از خاک کربلا برداشته و آن را استشمام می‌کند و می‌فرماید: چه خوشبویی ای خاک! قومی از تو،‌ در روز قیامت بپا خواهند خاست که بدون حساب و بی هیچ درنگی به بهشت خواهند رفت...».[۱۵]

زیارتگاه‌هاى کربلا

مهمترین اماکن زیارتى کربلا عبارتند از:

  • حرم امام حسین علیه السلام، که به همراه حرم ابوالفضل العباس علیه السلام و فضاهاى پیرامون این دو جایگاه، هسته مرکزى شهر را تشکیل مى دهند. حرم مطهر بیش از دو متر از سطح شهر پایین تر است، از این رو تعداد زیادى پله زائران را از دروازه ها به درون صحن هدایت مى کند. ساختمان کنونى حرم امام حسین از ساخته هاى دوره صفوى و عثمانى و قاجار است. حرم مطهر از گنبدى بزرگ و مطلا تشکیل شده که بر روى گنبد خانه اى وسیع و چندین رواق و یک مسجد بزرگ و صحنى فراخ است که تمامى این مجموعه را دربرمى گیرد. گنبد طلا از ساخته هاى دوران صفویه است و طلا کارى آن به دستور آغا محمدخان قاجار انجام گرفته است. در زیر گنبد، ضریح نقره اى و بزرگ و چند ضلعى قرار دارد که قسمت عمده فضاى گنبد خانه را اشغال کرده و درون آن قبر مطهر امام حسین علیه السلام و دو فرزندش حضرت على اصغر و حضرت على اکبر جاى دارد. در سمت شرق ضریح مطهر حضرت، فضایى است که در جنوب آن پنجره اى نقره اى قرار دارد. این جا آرامگاه قسمت اعظم شهیدان واقعه کربلا است که همگى آنان پیرامون آن پنجره و فضاهاى اطراف پراکنده و مدفون هستند. گرداگرد گنبد خانه را چهار رواق دربرگرفته است. حرم مطهر داراى ایوانى است که قسمتى از آن با خشت هاى طلا پوشیده شده و بخش هاى دیگر آن با کاشى معرق و نفیس اصفهان تزیین یافته است. سقف بلند ایوان را مجموعه اى از ستون هاى مرمرین، تراش هنرمندان اصفهانى نگاه داشته است.
  • قتلگاه، جایگاهى است در نزدیکى آرامگاه حبیب بن مظاهر اسدى که بنابر گفته روایات، امام حسین علیه السلام در آن جا به شهادت رسید و بعدها به جایگاه کنونى منتقل شد و دفن گردیده اند.
  • تل زینبیه، در فاصله ۲۰ مترى از سمت غرب صحن مطهر، تپه اى به ارتفاع ۵ متر وجود دارد که امروزه بر روى آن اتاقى ساخته شده است، این تپه به نام «تل زینبیه» یا تپه حضرت زینب علیهاالسلام مشهور است و بنا به نقل مورخان، تپه اى بوده است که در روز عاشورا حضرت زینب سلام الله علیها بر روى آن مى رفته و از سیر وقایع جنگ آگاهى مى یافته اند.
  • حرم منور و پاک ابوالفضل العباس علیه السلام، این حرم در فاصله ۳۵۰ مترى شمال شرقى حرم امام حسین علیه السلام قرار گرفته و داراى قبه و بارگاه شکوهمندى است که جسد پاک این سردار رشید و یار وفادار امام حسین علیه السلام را دربرگرفته است. ساختمان داراى گنبدى طلایى است که بر روى گنبد خانه اى کوچکتر از حرم امام حسین علیه السلام قرار دارد. گرداگرد قبر مطهر را چهار رواق و صحن فراخ و وسیعى به همراه ایوان زیبا دربرگرفته است. ضریح زیباى آن حضرت به دستور مرحوم آیة الله العظمى سید محسن حکیم در سال ۱۹۶۵ میلادى در اصفهان ساخته شد.
  • آرامگاه حبیب بن مظاهر اسدى، او یکى از شهداى روز عاشورا است که در سن ۸۰ سالگى به یارى امام حسین علیه السلام شتافت و شهید گردید و در فاصله ۱۰ مترى از ضریح مطهر و در رواق جنوب غربى مدفون است و داراى ضریح کوچکى است.
  • آرامگاه سید ابراهیم مجاب، وى امام زاده والا مقام و عظیم الشان و داراى نسل مبارکى است. او ابراهیم فرزند محمدالعابد فرزند امام موسى بن جعفر علیه السلام است که در این بقعه مطهر دفن شده است و بنا به نوشته مورخان، بسیارى از سادات و بزرگان پیرامون او مدفونند. آرامگاه او در رواق حرم مطهر و در گوشه شمال غربى آن است.
  • در سرتاسر صحن و حجره هاى گرداگرد آن و رواق ها، بسیارى از بزرگان در طول تاریخ دفن شده اند، برخى از این حجره ها به نام شخصیتى که در داخل آن دفن شده، مشهور است، همچون آخرین مقبره اى که در جنوب سمت مشرق قرار دارد و مدفن بسیارى از علماى دین مى باشد که مشهورترین آن ها مرحوم آیة الله میرزا محمد تقى شیرازى است که در سال ۱۹۲۰ میلادى، رهبرى انقلاب مردم بر ضد دولت انگلیس را بر عهده داشت. از دیگر مشاهیر مدفون در این بقعه مطهر، میرزا محمدتقى خان امیرکبیر است که پس از به قتل رسیدنش در کاشان، به کربلا منتقل و در مقبره اى در رواق شرقى حرم مطهر دفن گردید. همچنین قاجاریه نیز در رواق شمالى، داراى مقبره اى هستند که جمعى از آنان در آن جا مدفونند.
  • خیمه گاه، در جنوب صحن مطهر امام حسین علیه السلام و در فاصله ۲۵۰ مترى واقع است. (بنا به نقل مورخان، محل برافراشته شدن خیمه ها و چادرهاى سیدالشهداء علیه السلام و یاران او بوده است). امروزه جایگاه خیمه ها را با ساختمان سازى به تصویر کشیده اند.
  • مقام امام مهدی علیه السلام، در میان نخلستان هاى کرانه رودخانه فرات که این شاخه رودخانه به نام «نهر علقمه» مشهور است، از شمال کربلا مى گذرد و آن جایگاهى است منسوب به حضرت حجت علیه السلام که مردم در آن به نماز مى پردازند.
  • مزار حُر، و آن شهرکى است در جنوب غربى کربلا که در فاصله ۹ کیلومترى از شهر واقع شده و نام آن برگرفته از نام حر بن یزید ریاحى است. او در روز عاشورا یکى از فرماندهان لشگر عبیدالله بن زیاد بود ولى بعد توبه کرد و به لشکر حق پیوست و تا پاى جان ایستاد و به شهادت رسید و در این موقعیت دفن گردید. امروزه آرامگاه او، که از ساخته هاى شاه اسماعیل صفوى است، داراى صحن و رواق و گنبد کاشى کارى است و مؤمنان فوج فوج به زیارت قبرش مى شتابند.
  • آرامگاه الاخرس بن الکاظم علیه السلام، وى محمد ابن ابى الفتح اخرس، از نوادگان حضرت موسى بن جعفر علیه السلام است که بقعه اش در حومه کربلا، در محله اى به نام «الابتر» قرار دارد.
  • آرامگاه ابن حمزه، وى نواده امیرالمؤمنین و از امام زادگان والامقام است. آرامگاهش در آغاز بزرگراه کربلا - طویریج قرار دارد.
  • آرامگاه عون بن عبدالله، در نسبت این امامزاده تردیدهایى وجود دارد که آیا وى همان عونى است که در کربلا شهید شد و یا نواده امام حسن علیه السلام است؟ امروزه وى داراى بقعه و بارگاه باشکوهى در ۱۱ کیلومترى شمال غربى کربلا و در آغاز بزرگراه کربلا - بغداد مى باشد. این امامزاده بسیار مورد توجه مردمان عراق و داراى نذر مجربى است، از این رو همواره مزار او مملو از زائر و نذورات آنان است.
  • آرامگاه طفلان مسلم، این آرامگاه در راه کربلا - بغداد، در حومه شهر مسیب قرار دارد. این دو کودک به نام هاى محمد و ابراهیم، فرزندان حضرت مسلم ابن عقیل هستند که پس از شهادت پدرشان به شهادت رسیدند، آرامگاه این دو کودک صحن و سراى باشکوهى داشته و بر قبر هر یک گنبد و ضریحى قرار دارد.
  • آرامگاه ابن هاشم، وى از نوادگان حضرت موسى بن جعفر علیه السلام است که در سال ۷۴۵ هجری وفات یافت و آرامگاهش امروزه در کویرى واقع در شمال غربى کربلا مى باشد. قبر او داراى صحن و سراى بزرگى است و در میان اعراب بیابانگرد بسیار معروف است و آنان همواره بدو پناه آورده و نذر مى کنند.
  • آرامگاه ابن فهد حلى، او از فقهاى امامیه است و قبرش در غرب خیابان «باب القبله» درون مسجدى به نام او قرار دارد.[۱۶]

پانویس

  1. کربلا و حرم های مطهر، سلمان هادی آل طعمه، ص ۲۱.
  2. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶.
  3. بنگرید: تراث کربلا، ص ۲۰.
  4. سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۱۱-۱۶.
  5. سوره قصص، آیه ۳۰.
  6. حیوة القلوب، ج ۱، ص: ۶۰۷.
  7. سوره مریم، آیه ۱.
  8. قاموس قرآن، ج ۶، ص: ۱۶۵.
  9. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۵ و نیز کامل الزیارات، ص ۲۶۴.
  10. کامل الزیارات، ص ۲۶۹، باب ۸۸، ح ۸.
  11. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۰۹ و نیز کامل الزیارات، ص ۲۶۹.
  12. مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۲۴۴ به نقل از کامل الزیارات، ص ۱۱۱.
  13. کامل الزیارات، ص ۲۶۷ بحار، ج ۹۸، ص ۱۱۰.
  14. ادب الطف، ج ۱، ص ۲۳۶، به نقل از کامل الزیارات، ص ۲۶۸.
  15. سیمای کربلا حریم حریت، محمد صحتی سردرودی، ص ۴۵.
  16. اماکن زیارتی و سیاحتی عراق، محمدرضا قمی، ص ۴۵.

آرشیو عکس و تصویر

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها