شیخ طبرسی: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (رده:مفسرین قرآن) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
+ | '''«فضل بن حسن طبرسی»'''، ملقب به «امینالاسلام» (۵۴۸-۴۶۸ ق)، مفسر، فقیه، متکلم و محدث نامدار [[شیعه]] در سده ششم قمرى است. عالمان بزرگی چون [[قطب راوندى|قطب راوندی]] و [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب]] از شاگردان او هستند. شیخ طبرسى صاحب آثار گرانقدری است که از آن میان، «[[مجمع البیان|تفسیر مجمع البیان]]» و «[[اعلام الوری باعلام الهدی|إعلام الوری بأعلام الهدی]]» شهرت بیشترى دارند. | ||
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | ||نام کامل = ابوعلی فضل بن حسن طبرسی | ||
+ | ||تصویر=[[ پرونده:Shaykh--tabarsi.jpg]] | ||
+ | ||زادروز = ۴۶۸ قمری | ||
+ | |زادگاه = تفرش | ||
+ | |وفات = ۵۴۸ قمری | ||
+ | |مدفن = [[مشهد]] | ||
+ | |اساتید = [[ابو علی طوسی|ابوعلی طوسی]]، [[جعفر بن محمد دوریستی]]، عبدالجبار مقری نیشابوری، عبدالله قشیری،... | ||
+ | |شاگردان = [[شیخ منتجب الدین رازی]]، [[ابن شهر آشوب]]، [[قطب الدین راوندى]]، [[شاذان بن جبرئیل قمی]]،... | ||
+ | |آثار = [[تفسیر مجمع البیان]]، [[جوامع الجامع]]، [[اعلام الوری باعلام الهدی]]، [[تاج الموالید، خلاصه زندگانی چهارده معصوم (کتاب)|تاج المواليد]]، [[نثراللآلی |نثر اللآلی]]، اسرار الإمامة،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==ولادت و خاندان== | ||
+ | «ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی» به سال ۴۶۸ قمری (یا ۴۶۹ ق)<ref>طبرسی و مجمع البیان، حسین کریمان، ج۱، ص۲۰۷.</ref> دیده به جهان گشود و پدرش او را «فضل» نامید.<ref>مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ص۲۰۲؛ امل الامل، حر عاملی، ج۲، ص۲۱۶.</ref> او دوران کودکی و تحصیل خود را در جوار بارگاه ملکوتی [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیهالسلام گذراند. | ||
+ | اصل و منشأ «فضل بن حسن»، «تفرش» بوده و به همین سبب به «طَبرسی» معروف و مشهور گشته است؛<ref>تاریخ بیهق، ابوالحسن علی بن زید بیهقی، ص۲۴۲.</ref> هر چند دلیلی بر ولادت یا اقامت او در آن دیار علمخیز در دست نیست. در مقابل، گروهی از شرح حال نویسان طبرسی را اهل طبرستان (مازندران امروز) دانستهاند،<ref>ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی، ج۴، ص۳۵۷؛ اعیان الشیعه، محسن امین عاملی، ج۸، ص۳۹۸.</ref> لیکن وجود دلایلی روشن بر یکی بودن طبرس و تفرش آن ادعاها را مخدوش میسازد؛<ref>ر.ک: تاریخ بیهقی، تعلیقات آقای احمد بهمنیار، ص۳۵۳؛ طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۲.</ref> که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد: | ||
+ | بیهقی (معروف به ابن فندق) که از معاصران طبرسی است،<ref>تاریخ بیهقی در سال ۵۶۵ ق. تألیف شده است.</ref> در بیان شرح حال او میگوید: «طبرس منزلی است میان قاشان (کاشان) و [[اصفهان]]. اصل ایشان از آن بقعت بوده است».<ref>تاریخ بیهق، ص ۲۴۲. (شایان ذکر آن که در سال ۵۶۵ هـ.ق تألیف شده است.)</ref> همچنین یعقوبی<ref> البلدان، احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، ص ۳۸.</ref> و [[علامه مجلسی]]،<ref> روضات الجنات، میرزا محمدباقر خوانساری، ج ۱، ص ۶۴، به نقل از میرزا عبدالله افندی، شاگرد مرحوم مجلسی.</ref> طبرسی را معرّب تفرشی و منسوب به تفرش از توابع [[قم]] میدانستهاند.<ref>این ناحیه نخست از توابع قم بوده و امروزه از شهرهای استان مرکزی به شمار میرود.</ref> این شهر به دلیل نزدیکیاش به قم در آغاز ورود [[اسلام]]، مذهب [[تشیع]] را پذیرفت.<ref> نزهه القلوب، حمدالله مستوفی، ص ۶۸.</ref> | ||
− | + | خاندان طبرسى از خاندانهاى معروف بین [[شیعه|شیعیان]] است، مثلا پدر او حسن بن فضل، خود از علماى عصر خویش بوده است. فرزند او [[حسن بن فضل طبرسی|حسن بن فضل طبرسى]] نیز چون خورشیدى در آسمان علم و [[زهد]] و [[تقوا]] مىدرخشد. او از شاگردان پدر بوده و مؤلف کتب فراوانى از جمله «[[مکارم الاخلاق (کتاب)|مکارم الأخلاق]]» مىباشد. [[علی بن حسن طبرسی]] (متوفای حدود سال ۶۰۰ ق) نوه شیخ طبرسى نیز دنباله راه پدر و جد خویش را گرفته و کتابى ارزشمند چون «[[مشکاة الانوار فی غررالاخبار (کتاب)|مشکاة الأنوار]]» از او به یادگار مانده است. | |
− | + | ==تحصیل و استادان== | |
− | + | فضل بن حسن پس از چند سال حضور در مکتب و فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرائت [[قرآن]]، خود را به منظور تحصیل [[علوم اسلامی]] و شرکت در جلسه درس بزرگان [[دین]] آماده ساخت. او در فراگیری علومی چون [[ادبیات عرب]]، قرائت، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[علم کلام|کلام]] فوقالعاده تلاش کرد، بدان حد که در هر یک از آن رشتهها صاحب نظر گردید. با وجودی که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب، جبر و مقابله رایج نبود و کسی برای فراگیری آن رغبت نمیورزید، او به سوی آن علوم شتافت و از صاحب نظران آن فن به شمار میآمد.<ref> تاریخ بیهق، ص ۲۴۲.</ref> | |
− | + | اساتید امین الاسلام طبرسی که نقش مهمی در بارور کردن شخصیت علمی و معنوی او داشتند از این قرارند: | |
− | + | *[[ابو علی طوسی|ابوعلی طوسی]] (فرزند [[شیخ طوسی]])، | |
+ | *[[جعفر بن محمد دوریستی]]، | ||
+ | *عبدالجبار مقری نیشابوری، | ||
+ | *موفق الدین حسین واعظ بکرآبادی جرجانی، | ||
+ | *سید محمد قصبی جرجانی، | ||
+ | *عبدالله قشیری، | ||
+ | *ابوالحسن عبیدالله محمد بیهقی، | ||
+ | *سید مهدی حسینی قاینی، | ||
+ | *شمس الاسلام حسن بن بابویه قمی رازی، | ||
+ | *موفق عارف نوقانی، | ||
+ | *تاج القراء کرمانی.<ref> ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۵۷؛ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۳، ص ۴۸۷؛ طبرسی و مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۰۰، مفاخرالاسلام، علی دوانی، ج ۳، ص ۴۱۲.</ref> | ||
− | + | ==تدریس و شاگردان== | |
+ | امین الاسلام طبرسی حدود ۵۴ سال در [[مشهد]] مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج [[دین]] را برای او فراهم میساخت، در سال ۵۲۳ ق. راهی آن دیار گردید. [[سادات]] آل زباره ـ که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت ـ میزبان او بودند و از کمک و همکاری با آن عالم وارسته دریغ ننمودند.<ref> تاریخ بیهق، ص ۲۴۲.</ref> | ||
− | این | + | نخستین اقدام شیخ، پذیرش مسئولیت «مدرسه دروازه عراق» بود<ref> همان.</ref> که با سرپرستی و راهنمایی او، مدرسه به [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] وسیع و بااهمیتی مبدل گشت. غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری از دورافتادهترین نقاط [[ایران]] گردید و طلبههای جوان به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم مختلفی چون [[فقه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] را از محضر طبرسی فراگرفتند. شاگردان دانشمند و بلندآوازه ذیل ثمره تلاش علمی شیخ است: |
− | + | *[[حسن بن فضل طبرسی|رضیالدین حسن بن فضل طبرسی]] (فرزند طبرسی)، | |
+ | *[[قطب راوندى|قطب الدین راوندی]]، | ||
+ | *[[ابن شهر آشوب|محمد بن علی بن شهر آشوب]]، | ||
+ | *ضیاءالدین فضل الله حسنی راوندی، | ||
+ | *[[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجب الدین قمی]]، | ||
+ | *[[شاذان بن جبرئیل قمی]]، | ||
+ | *عبدالله بن جعفر دوریستی، | ||
+ | *سید شرف شاه حسینی افطسی نیشابوری، | ||
+ | *برهان الدین قزوینی همدانی.<ref> ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۱ و ۳۴۲، مقابس الانوار، شیخ اسدالله تستری، ص ۱۴؛ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷؛ طبرسی و مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۳.</ref> | ||
− | + | ==فقاهت شیخ طبرسی== | |
− | + | علمای بزرگ و شرح حال نگاران، از طبرسی به عنوان مجتهد و [[فقیه|فقیهی]] بزرگوار یاد کردهاند.<ref> روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷؛ مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۴۹۰.</ref> طبرسی با عنایت به وجود بیش از پانصد آیه [[قرآن]] که بر [[احکام]] عبادات و معاملات اشارت دارد، به طرح موضوعات [[فقه|فقهی]] در دو [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کبیر و وسیط خود پرداخته است. او نخست اقوالِ فِرَق مختلف [[اسلام|اسلامی]] را بیان کرده، پس از شرح دیدگاه [[شیعه]]، نظر خود را به گونه [[فتوا]] اظهار میکند. بسیاری از فقهای بزرگ شیعه نظرات او را مورد اشاره قرار دادهاند که میتوان به برخی از عناوین دیدگاههای فقهی او اشاره کرد: | |
− | + | کبیره بودن تمام [[گناه|گناهان]]،<ref> مسالک الافهام، شهید ثانی، ج ۲، ص ۳۲۱؛ الحدائق الناظره، شیخ یوسف بحرانی، ج ۱۰، ص ۵۱.</ref> معنای شرعی [[تیمم]]،<ref> الحدائق الناظره، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> [[مستحب]] بودن [[استعاذه]] در [[نماز]] و غیر آن،<ref> همان، ج ۸، ص ۱۶۱.</ref> ارکان و واجبات [[حج]] و [[عمره]]،<ref> همان، ج ۱۶، ص ۱۵۷؛ ج ۱۷، ص ۸، ۵۹، ۲۷۷، ۲۹۲ و ۳۰۴.</ref> حکم صورتی که بین دو بینه در موردی تعارض واقع میشود،<ref> جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، ج ۴۰، ص ۴۲۲.</ref> [[خمس]]،<ref> کتاب الخمس، شیخ مرتضی انصاری، ص ۷۴ و ۲۹۷.</ref> قبض در [[رهن]]،<ref> الحدائق الناظره، ج ۲۰، ص ۲۲۴.</ref> دین مفلس،<ref> جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۳۲۱ و ۳۲۲.</ref> حکم دیون در صورت فوت بدهکار،<ref> الحدائق الناظره، ج ۲۰، ص ۱۶۴.</ref> شفعه،<ref> مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۲۶.</ref> حکم [[ربا]]،<ref> جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۲۹۸.</ref> [[جزیه]] نگرفتن از [[صابئین]]،<ref> الحدائق الناظره، ج ۲۴، ص ۲۳.</ref> حکم وقف بر کافر،<ref> همان، ج ۲۲، ص ۱۹۳ و ۱۹۵.</ref> جواز [[وصیت]] بر شخص ذمی،<ref> همان، ص ۵۲۳.</ref> صید و ذباحه،<ref> جواهر الکلام، ج ۳۶، ص ۱۴۲.</ref> رضاع،<ref> ضوابط الرضاع، محقق داماد، ص ۳۰؛ شرح لمعه: شهید ثانی، ج ۵، ص ۱۶۵: کتاب النکاح، شیخ انصاری، ص ۳۲۱ و ۳۳۹.</ref> طلاق خلع و مبارات،<ref> الحدائق الناظره، ج ۲۶، ص ۵۷۹ و ۶۰۵.</ref> مراد از خوف شقاق.<ref> همان، ج ۲۴، ص ۶۲۵.</ref> | |
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
− | + | مصنفات و آثار متعددی از امین الاسلام طبرسی به یادگار مانده است که جملگی از فضل و دانش آن عالم کوشا و اندیشمند توانا حکایت میکند. گنجینه آثار او بدین شرح است: | |
− | + | # [[مجمع البیان|مجمع البیان فی تفسیر القرآن]] | |
+ | # [[جوامع الجامع|تفسیر جوامع الجامع]] | ||
+ | # الکافی الشافی: علامه طبرسی پس از تألیف مجمع البیان ـ که به تفسیر کبیر شهرت یافت ـ به [[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|تفسیر کشّاف]]، اثر [[جارالله زمخشری|جار الله زمخشری]] برخورد و به دلیل جذابیت و هنرنمایی موجود در آن، به تلخیص آن کتاب اهتمام ورزید. او معانی نو و بدیع و الفاظ نیکویی را که در نوع خود بیهمتا بود از این تفسیر گلچین کرد و آن را در یک جلد تألیف نمود و نام این تفسیر گزیده و مختصر را «الکافی الشافی» نهاد.<ref> جوامع الجامع (به تصحیح ابوالقاسم گرجی)؛ امین الاسلام طبرسی، ج ۱، ص ۲.</ref> این کتاب در آثار برخی از شرح حال نویسان به «الوجیز» تعبیر شده است.<ref> منتهی المقال، ص ۲۴؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶؛ نقد الرجال، سید مصطفی تفرشی، ص ۲۶۶.</ref> چون نسبت به مجمع البیان و جوامع الجامع دارای حجم کوچکی بوده است. | ||
+ | # الآداب الدینیه للخزانة المعینیه | ||
+ | # اسرار الإمامة | ||
+ | # [[اعلام الوری باعلام الهدی|إعلام الوری بأعلام الهدی]] | ||
+ | # [[تاج الموالید، خلاصه زندگانی چهارده معصوم (کتاب)|تاج الموالید]]: خلاصه زندگانی [[ائمه اطهار|چهارده معصوم]] (علیهمالسلام) | ||
+ | # الجواهر (جواهر الجمل) | ||
+ | # حقائق الامور | ||
+ | # عدة السفر و عمدة الحضر | ||
+ | # العمده فی اصول الدین و الفرائض و النوافل | ||
+ | # غنیة العابد و منیة الزاهد | ||
+ | # الفائق | ||
+ | # معارج السؤال | ||
+ | # المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف | ||
+ | # [[نثراللآلی |نثر اللآلی]]: سخنان درربار [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیهالسلام | ||
+ | # النور المبین و روایت صحیفه الرضا علیهالسلام.<ref> معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص ۳۱۵، امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۳۰؛ کشف الظنون، حاجی خلیفه، ج ۲، ص ۱۶۰۲؛ ایضاح المکنون، اسماعی باشابغدادی، ج ۲، ص ۴۳۳، الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۲، ص ۴۱؛ منتهی المقال، ابوعلی حائری، ص ۲۴۱؛ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج ۸، ص ۶۶؛ طبقات اعلام الشیعه (قرن سادس)، آقا بزرگ تهرانی، ص ۲۱۷؛ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۶۱.</ref> | ||
− | + | ==در منظر دانشمندان== | |
− | * | + | * [[قاضی نورالله شوشتری]] می گوید: عمدة المفسرین، امین الدین، ثقه الاسلام، ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی، از علماء برجسته [[تفسیر قرآن|تفسیر]] است. |
+ | * میرمصطفی تفرشی از او نام می برد و می گوید: او از بزرگان طایفه شیعه [[امامیه]] است. او تصانیف نیکویی دارد. در سال ۵۲۳ از مشهد رضوی به سبزوار رفت و سال ۵۴۸ به خلد برین رفت. | ||
+ | * [[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]]، ۲۳ صفحه به زندگی او اختصاص داده و می گوید: شیخ شهید امام امین الدین ابوعلی... طبرسی مشهدی، فاضل، عالم، مفسر، فقیه، [[محدث]] موثق، کامل سترگ، صاحب دو تفسیر مجمع البیان لعلوم القرآن و جوامع الجامع و ... . | ||
+ | * بیهقی، در کتاب "وشاخ" از او نام برده و گفته: در علم [[ادبیات عرب]]، شراره های آن از او می تراود و در علم [[علم نحو|نحو]]، سینه او سرشار از آن است. | ||
+ | * [[علامه امینی]] در [[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیله]] راجع به مقام علمی اش مینویسد: امین الاسلام معروف به شیخ طبرسی پرچمدار [[علم]] و آیت هدایت بود. وی از برجسته ترین زعمای دین و پیشوایان مذهب [[شیعه]] به شمار میآید. تفسیر وی به نام مجمع البیان به تنهائی کافیست که دریای فضل و تبحر علمی او را بنمایاند، تفسیری که نور حقیقت میبارد و پرتوی دانش و بینش [[وحی]] الهی میتابد، کتابی که هیچ کس از آن بی نیاز نتواند بود. | ||
+ | * فظی، دانشمند نامی مصری [[اهل سنت|اهل تسنن]]، اینگونه از او یاد می کند: فضل بن حسن... از علمای علم نحو و تفسیر که ساکن بیهق بوده و در آن جا اهل علم به سویش شتافتند و او با دانش سرشار خود به آموزش آنان همت گماشت. | ||
− | + | == وفات == | |
+ | مرحوم امین الاسلام طبرسی پس از حدود هشتاد سال زندگی بابرکت، شبانگاه روز نهم [[ذی الحجه]] سال ۵۴۸ ق. در شب [[عید قربان]] در شهر سبزوار به دیار باقی شتافت.<ref> تاریخ بیهق، ص ۲۴۲؛ ریحانه الادب، ج ۲۱؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref> برخی از نویسندگان اسلامی شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد کردهاند.<ref> ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۰، روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷.</ref> از این بین برخی گفته اند او به وسیله سم به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسیده است. گروهی نیز با توجه به همزمان بودن رحلت شیخ با [[فتنه]] طائفه وغُز،<ref> طایفه غز مرکب از ترکمانان چادرنشین بودند که در سرزمین بلخ و ناحیه ختلان زندگی میکردند و در جنگ با سلطان سنجر، سپاهش را منهدم ساختند و سپس قتل و غارت را در تمام شهرهای خراسان آغاز کردند و ظلم و جور و ریختن خونها را شدت بخشیدند. آتش زدن کتابخانههای بسیار، انهدام مساجد و کشته شدن عالمان دین نتیجه این فتنه بود. (ر.ک: الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۷، ص ۹۹، ۱۰۱ راحه الصدور، محمد بن علی بن سلیمان راوندی ص ۱۶۷، ۱۸۳)</ref> به شهادت ایشان به دست این گروه شورشی اشاره کردهاند.<ref> مکتب اسلام، ش ۱۰، سال اول، ص ۶۷.</ref> | ||
− | + | پیکر پاک علامه طبرسی از سبزوار به [[مشهد]] مقدس انتقال یافت و در نزدیکی [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم مطهر امام رضا]] علیهالسلام در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد.<ref> تاریخ بیهق، ص ۲۴۲؛ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۵؛ قتلگاه را همان محل شهادت امام رضا علیهالسلام دانستهاند. گروهی از نویسندگان، غسلگاه (مکانی که امام رضا علیهالسلام را در آن غسل دادهاند.) را مدفن طبرسی معرفی کردهاند. البته چون از قدیم قبرستان قتلگاه را غسلگاه مینامیدند و بعد از این در محاورات به قتلگاه تبدیل شده است میتوان این امر را دور از حقیقت نزدیک دانست زیرا وسعت باغ حمید بن قحطبه که امام علیهالسلام را در آن جا به شهادت رسانیدهاند در حدود یک میل در یک میل نوشتهاند و احتمال میرود که امام را در گوشهای از آن باغ غسل داده باشند و بعد مردم، آن جا را به همین نام از یکدیگر نقل کردهاند. ر.ک: مراقدالمعارف، محمد حرزالدین، ج ۱، ص ۴۱۵؛ تاریخ آستان قدس رضوی، عزیزالله عطاردی، ج ۱، ص ۲۶۰.</ref> آرامگاه او که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز محل [[زیارت]] مؤمنان بوده است و در سال ۱۳۷۰ به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد.<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۳۶۶۰، ص ۴.</ref> | |
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
− | + | ==منابع== | |
− | + | *[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۱، زندگینامه "شیخ طبرسی" از محمدباقر پورامینی. | |
− | + | *[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد]، بازیابی: ۲۶ بهمن ۱۳۹۲. | |
− | + | *[http://tahoor.com/fa/article/view/26975 "شیخ طبرسی"، دایرة المعارف طهور]. | |
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | + | {{سنجش کیفی | |
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} | ||
− | + | [[رده:علمای قرن ششم]][[رده:علماء شیعه]] | |
− | [[رده: | ||
[[رده:مفسرین قرآن]] | [[رده:مفسرین قرآن]] | ||
+ | [[رده:ادیبان]] | ||
+ | [[رده:فقیهان]][[رده:محدثان]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۷
«فضل بن حسن طبرسی»، ملقب به «امینالاسلام» (۵۴۸-۴۶۸ ق)، مفسر، فقیه، متکلم و محدث نامدار شیعه در سده ششم قمرى است. عالمان بزرگی چون قطب راوندی و ابن شهر آشوب از شاگردان او هستند. شیخ طبرسى صاحب آثار گرانقدری است که از آن میان، «تفسیر مجمع البیان» و «إعلام الوری بأعلام الهدی» شهرت بیشترى دارند.
نام کامل | ابوعلی فضل بن حسن طبرسی |
زادروز | ۴۶۸ قمری |
زادگاه | تفرش |
وفات | ۵۴۸ قمری |
مدفن | مشهد |
اساتید |
ابوعلی طوسی، جعفر بن محمد دوریستی، عبدالجبار مقری نیشابوری، عبدالله قشیری،... |
شاگردان |
شیخ منتجب الدین رازی، ابن شهر آشوب، قطب الدین راوندى، شاذان بن جبرئیل قمی،... |
آثار |
تفسیر مجمع البیان، جوامع الجامع، اعلام الوری باعلام الهدی، تاج المواليد، نثر اللآلی، اسرار الإمامة،... |
محتویات
ولادت و خاندان
«ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی» به سال ۴۶۸ قمری (یا ۴۶۹ ق)[۱] دیده به جهان گشود و پدرش او را «فضل» نامید.[۲] او دوران کودکی و تحصیل خود را در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا علیهالسلام گذراند.
اصل و منشأ «فضل بن حسن»، «تفرش» بوده و به همین سبب به «طَبرسی» معروف و مشهور گشته است؛[۳] هر چند دلیلی بر ولادت یا اقامت او در آن دیار علمخیز در دست نیست. در مقابل، گروهی از شرح حال نویسان طبرسی را اهل طبرستان (مازندران امروز) دانستهاند،[۴] لیکن وجود دلایلی روشن بر یکی بودن طبرس و تفرش آن ادعاها را مخدوش میسازد؛[۵] که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
بیهقی (معروف به ابن فندق) که از معاصران طبرسی است،[۶] در بیان شرح حال او میگوید: «طبرس منزلی است میان قاشان (کاشان) و اصفهان. اصل ایشان از آن بقعت بوده است».[۷] همچنین یعقوبی[۸] و علامه مجلسی،[۹] طبرسی را معرّب تفرشی و منسوب به تفرش از توابع قم میدانستهاند.[۱۰] این شهر به دلیل نزدیکیاش به قم در آغاز ورود اسلام، مذهب تشیع را پذیرفت.[۱۱]
خاندان طبرسى از خاندانهاى معروف بین شیعیان است، مثلا پدر او حسن بن فضل، خود از علماى عصر خویش بوده است. فرزند او حسن بن فضل طبرسى نیز چون خورشیدى در آسمان علم و زهد و تقوا مىدرخشد. او از شاگردان پدر بوده و مؤلف کتب فراوانى از جمله «مکارم الأخلاق» مىباشد. علی بن حسن طبرسی (متوفای حدود سال ۶۰۰ ق) نوه شیخ طبرسى نیز دنباله راه پدر و جد خویش را گرفته و کتابى ارزشمند چون «مشکاة الأنوار» از او به یادگار مانده است.
تحصیل و استادان
فضل بن حسن پس از چند سال حضور در مکتب و فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرائت قرآن، خود را به منظور تحصیل علوم اسلامی و شرکت در جلسه درس بزرگان دین آماده ساخت. او در فراگیری علومی چون ادبیات عرب، قرائت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول و کلام فوقالعاده تلاش کرد، بدان حد که در هر یک از آن رشتهها صاحب نظر گردید. با وجودی که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب، جبر و مقابله رایج نبود و کسی برای فراگیری آن رغبت نمیورزید، او به سوی آن علوم شتافت و از صاحب نظران آن فن به شمار میآمد.[۱۲]
اساتید امین الاسلام طبرسی که نقش مهمی در بارور کردن شخصیت علمی و معنوی او داشتند از این قرارند:
- ابوعلی طوسی (فرزند شیخ طوسی)،
- جعفر بن محمد دوریستی،
- عبدالجبار مقری نیشابوری،
- موفق الدین حسین واعظ بکرآبادی جرجانی،
- سید محمد قصبی جرجانی،
- عبدالله قشیری،
- ابوالحسن عبیدالله محمد بیهقی،
- سید مهدی حسینی قاینی،
- شمس الاسلام حسن بن بابویه قمی رازی،
- موفق عارف نوقانی،
- تاج القراء کرمانی.[۱۳]
تدریس و شاگردان
امین الاسلام طبرسی حدود ۵۴ سال در مشهد مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برای او فراهم میساخت، در سال ۵۲۳ ق. راهی آن دیار گردید. سادات آل زباره ـ که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت ـ میزبان او بودند و از کمک و همکاری با آن عالم وارسته دریغ ننمودند.[۱۴]
نخستین اقدام شیخ، پذیرش مسئولیت «مدرسه دروازه عراق» بود[۱۵] که با سرپرستی و راهنمایی او، مدرسه به حوزه علمیه وسیع و بااهمیتی مبدل گشت. غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری از دورافتادهترین نقاط ایران گردید و طلبههای جوان به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم مختلفی چون فقه و تفسیر را از محضر طبرسی فراگرفتند. شاگردان دانشمند و بلندآوازه ذیل ثمره تلاش علمی شیخ است:
- رضیالدین حسن بن فضل طبرسی (فرزند طبرسی)،
- قطب الدین راوندی،
- محمد بن علی بن شهر آشوب،
- ضیاءالدین فضل الله حسنی راوندی،
- شیخ منتجب الدین قمی،
- شاذان بن جبرئیل قمی،
- عبدالله بن جعفر دوریستی،
- سید شرف شاه حسینی افطسی نیشابوری،
- برهان الدین قزوینی همدانی.[۱۶]
فقاهت شیخ طبرسی
علمای بزرگ و شرح حال نگاران، از طبرسی به عنوان مجتهد و فقیهی بزرگوار یاد کردهاند.[۱۷] طبرسی با عنایت به وجود بیش از پانصد آیه قرآن که بر احکام عبادات و معاملات اشارت دارد، به طرح موضوعات فقهی در دو تفسیر کبیر و وسیط خود پرداخته است. او نخست اقوالِ فِرَق مختلف اسلامی را بیان کرده، پس از شرح دیدگاه شیعه، نظر خود را به گونه فتوا اظهار میکند. بسیاری از فقهای بزرگ شیعه نظرات او را مورد اشاره قرار دادهاند که میتوان به برخی از عناوین دیدگاههای فقهی او اشاره کرد:
کبیره بودن تمام گناهان،[۱۸] معنای شرعی تیمم،[۱۹] مستحب بودن استعاذه در نماز و غیر آن،[۲۰] ارکان و واجبات حج و عمره،[۲۱] حکم صورتی که بین دو بینه در موردی تعارض واقع میشود،[۲۲] خمس،[۲۳] قبض در رهن،[۲۴] دین مفلس،[۲۵] حکم دیون در صورت فوت بدهکار،[۲۶] شفعه،[۲۷] حکم ربا،[۲۸] جزیه نگرفتن از صابئین،[۲۹] حکم وقف بر کافر،[۳۰] جواز وصیت بر شخص ذمی،[۳۱] صید و ذباحه،[۳۲] رضاع،[۳۳] طلاق خلع و مبارات،[۳۴] مراد از خوف شقاق.[۳۵]
آثار و تألیفات
مصنفات و آثار متعددی از امین الاسلام طبرسی به یادگار مانده است که جملگی از فضل و دانش آن عالم کوشا و اندیشمند توانا حکایت میکند. گنجینه آثار او بدین شرح است:
- مجمع البیان فی تفسیر القرآن
- تفسیر جوامع الجامع
- الکافی الشافی: علامه طبرسی پس از تألیف مجمع البیان ـ که به تفسیر کبیر شهرت یافت ـ به تفسیر کشّاف، اثر جار الله زمخشری برخورد و به دلیل جذابیت و هنرنمایی موجود در آن، به تلخیص آن کتاب اهتمام ورزید. او معانی نو و بدیع و الفاظ نیکویی را که در نوع خود بیهمتا بود از این تفسیر گلچین کرد و آن را در یک جلد تألیف نمود و نام این تفسیر گزیده و مختصر را «الکافی الشافی» نهاد.[۳۶] این کتاب در آثار برخی از شرح حال نویسان به «الوجیز» تعبیر شده است.[۳۷] چون نسبت به مجمع البیان و جوامع الجامع دارای حجم کوچکی بوده است.
- الآداب الدینیه للخزانة المعینیه
- اسرار الإمامة
- إعلام الوری بأعلام الهدی
- تاج الموالید: خلاصه زندگانی چهارده معصوم (علیهمالسلام)
- الجواهر (جواهر الجمل)
- حقائق الامور
- عدة السفر و عمدة الحضر
- العمده فی اصول الدین و الفرائض و النوافل
- غنیة العابد و منیة الزاهد
- الفائق
- معارج السؤال
- المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف
- نثر اللآلی: سخنان درربار امام علی علیهالسلام
- النور المبین و روایت صحیفه الرضا علیهالسلام.[۳۸]
در منظر دانشمندان
- قاضی نورالله شوشتری می گوید: عمدة المفسرین، امین الدین، ثقه الاسلام، ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی، از علماء برجسته تفسیر است.
- میرمصطفی تفرشی از او نام می برد و می گوید: او از بزرگان طایفه شیعه امامیه است. او تصانیف نیکویی دارد. در سال ۵۲۳ از مشهد رضوی به سبزوار رفت و سال ۵۴۸ به خلد برین رفت.
- میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ۲۳ صفحه به زندگی او اختصاص داده و می گوید: شیخ شهید امام امین الدین ابوعلی... طبرسی مشهدی، فاضل، عالم، مفسر، فقیه، محدث موثق، کامل سترگ، صاحب دو تفسیر مجمع البیان لعلوم القرآن و جوامع الجامع و ... .
- بیهقی، در کتاب "وشاخ" از او نام برده و گفته: در علم ادبیات عرب، شراره های آن از او می تراود و در علم نحو، سینه او سرشار از آن است.
- علامه امینی در شهداء الفضیله راجع به مقام علمی اش مینویسد: امین الاسلام معروف به شیخ طبرسی پرچمدار علم و آیت هدایت بود. وی از برجسته ترین زعمای دین و پیشوایان مذهب شیعه به شمار میآید. تفسیر وی به نام مجمع البیان به تنهائی کافیست که دریای فضل و تبحر علمی او را بنمایاند، تفسیری که نور حقیقت میبارد و پرتوی دانش و بینش وحی الهی میتابد، کتابی که هیچ کس از آن بی نیاز نتواند بود.
- فظی، دانشمند نامی مصری اهل تسنن، اینگونه از او یاد می کند: فضل بن حسن... از علمای علم نحو و تفسیر که ساکن بیهق بوده و در آن جا اهل علم به سویش شتافتند و او با دانش سرشار خود به آموزش آنان همت گماشت.
وفات
مرحوم امین الاسلام طبرسی پس از حدود هشتاد سال زندگی بابرکت، شبانگاه روز نهم ذی الحجه سال ۵۴۸ ق. در شب عید قربان در شهر سبزوار به دیار باقی شتافت.[۳۹] برخی از نویسندگان اسلامی شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد کردهاند.[۴۰] از این بین برخی گفته اند او به وسیله سم به شهادت رسیده است. گروهی نیز با توجه به همزمان بودن رحلت شیخ با فتنه طائفه وغُز،[۴۱] به شهادت ایشان به دست این گروه شورشی اشاره کردهاند.[۴۲]
پیکر پاک علامه طبرسی از سبزوار به مشهد مقدس انتقال یافت و در نزدیکی حرم مطهر امام رضا علیهالسلام در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد.[۴۳] آرامگاه او که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز محل زیارت مؤمنان بوده است و در سال ۱۳۷۰ به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد.[۴۴]
پانویس
- ↑ طبرسی و مجمع البیان، حسین کریمان، ج۱، ص۲۰۷.
- ↑ مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ص۲۰۲؛ امل الامل، حر عاملی، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ تاریخ بیهق، ابوالحسن علی بن زید بیهقی، ص۲۴۲.
- ↑ ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی، ج۴، ص۳۵۷؛ اعیان الشیعه، محسن امین عاملی، ج۸، ص۳۹۸.
- ↑ ر.ک: تاریخ بیهقی، تعلیقات آقای احمد بهمنیار، ص۳۵۳؛ طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ تاریخ بیهقی در سال ۵۶۵ ق. تألیف شده است.
- ↑ تاریخ بیهق، ص ۲۴۲. (شایان ذکر آن که در سال ۵۶۵ هـ.ق تألیف شده است.)
- ↑ البلدان، احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، ص ۳۸.
- ↑ روضات الجنات، میرزا محمدباقر خوانساری، ج ۱، ص ۶۴، به نقل از میرزا عبدالله افندی، شاگرد مرحوم مجلسی.
- ↑ این ناحیه نخست از توابع قم بوده و امروزه از شهرهای استان مرکزی به شمار میرود.
- ↑ نزهه القلوب، حمدالله مستوفی، ص ۶۸.
- ↑ تاریخ بیهق، ص ۲۴۲.
- ↑ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۵۷؛ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۳، ص ۴۸۷؛ طبرسی و مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۰۰، مفاخرالاسلام، علی دوانی، ج ۳، ص ۴۱۲.
- ↑ تاریخ بیهق، ص ۲۴۲.
- ↑ همان.
- ↑ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۱ و ۳۴۲، مقابس الانوار، شیخ اسدالله تستری، ص ۱۴؛ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷؛ طبرسی و مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۳.
- ↑ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷؛ مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۴۹۰.
- ↑ مسالک الافهام، شهید ثانی، ج ۲، ص ۳۲۱؛ الحدائق الناظره، شیخ یوسف بحرانی، ج ۱۰، ص ۵۱.
- ↑ الحدائق الناظره، ج ۴، ص ۲۴۴.
- ↑ همان، ج ۸، ص ۱۶۱.
- ↑ همان، ج ۱۶، ص ۱۵۷؛ ج ۱۷، ص ۸، ۵۹، ۲۷۷، ۲۹۲ و ۳۰۴.
- ↑ جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، ج ۴۰، ص ۴۲۲.
- ↑ کتاب الخمس، شیخ مرتضی انصاری، ص ۷۴ و ۲۹۷.
- ↑ الحدائق الناظره، ج ۲۰، ص ۲۲۴.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۳۲۱ و ۳۲۲.
- ↑ الحدائق الناظره، ج ۲۰، ص ۱۶۴.
- ↑ مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۲۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۲۹۸.
- ↑ الحدائق الناظره، ج ۲۴، ص ۲۳.
- ↑ همان، ج ۲۲، ص ۱۹۳ و ۱۹۵.
- ↑ همان، ص ۵۲۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۳۶، ص ۱۴۲.
- ↑ ضوابط الرضاع، محقق داماد، ص ۳۰؛ شرح لمعه: شهید ثانی، ج ۵، ص ۱۶۵: کتاب النکاح، شیخ انصاری، ص ۳۲۱ و ۳۳۹.
- ↑ الحدائق الناظره، ج ۲۶، ص ۵۷۹ و ۶۰۵.
- ↑ همان، ج ۲۴، ص ۶۲۵.
- ↑ جوامع الجامع (به تصحیح ابوالقاسم گرجی)؛ امین الاسلام طبرسی، ج ۱، ص ۲.
- ↑ منتهی المقال، ص ۲۴؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶؛ نقد الرجال، سید مصطفی تفرشی، ص ۲۶۶.
- ↑ معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص ۳۱۵، امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۳۰؛ کشف الظنون، حاجی خلیفه، ج ۲، ص ۱۶۰۲؛ ایضاح المکنون، اسماعی باشابغدادی، ج ۲، ص ۴۳۳، الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۲، ص ۴۱؛ منتهی المقال، ابوعلی حائری، ص ۲۴۱؛ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج ۸، ص ۶۶؛ طبقات اعلام الشیعه (قرن سادس)، آقا بزرگ تهرانی، ص ۲۱۷؛ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۶۱.
- ↑ تاریخ بیهق، ص ۲۴۲؛ ریحانه الادب، ج ۲۱؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۰، روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷.
- ↑ طایفه غز مرکب از ترکمانان چادرنشین بودند که در سرزمین بلخ و ناحیه ختلان زندگی میکردند و در جنگ با سلطان سنجر، سپاهش را منهدم ساختند و سپس قتل و غارت را در تمام شهرهای خراسان آغاز کردند و ظلم و جور و ریختن خونها را شدت بخشیدند. آتش زدن کتابخانههای بسیار، انهدام مساجد و کشته شدن عالمان دین نتیجه این فتنه بود. (ر.ک: الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۷، ص ۹۹، ۱۰۱ راحه الصدور، محمد بن علی بن سلیمان راوندی ص ۱۶۷، ۱۸۳)
- ↑ مکتب اسلام، ش ۱۰، سال اول، ص ۶۷.
- ↑ تاریخ بیهق، ص ۲۴۲؛ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۳۴۵؛ قتلگاه را همان محل شهادت امام رضا علیهالسلام دانستهاند. گروهی از نویسندگان، غسلگاه (مکانی که امام رضا علیهالسلام را در آن غسل دادهاند.) را مدفن طبرسی معرفی کردهاند. البته چون از قدیم قبرستان قتلگاه را غسلگاه مینامیدند و بعد از این در محاورات به قتلگاه تبدیل شده است میتوان این امر را دور از حقیقت نزدیک دانست زیرا وسعت باغ حمید بن قحطبه که امام علیهالسلام را در آن جا به شهادت رسانیدهاند در حدود یک میل در یک میل نوشتهاند و احتمال میرود که امام را در گوشهای از آن باغ غسل داده باشند و بعد مردم، آن جا را به همین نام از یکدیگر نقل کردهاند. ر.ک: مراقدالمعارف، محمد حرزالدین، ج ۱، ص ۴۱۵؛ تاریخ آستان قدس رضوی، عزیزالله عطاردی، ج ۱، ص ۲۶۰.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۳۶۶۰، ص ۴.
منابع
- گلشن ابرار، جلد ۱، زندگینامه "شیخ طبرسی" از محمدباقر پورامینی.
- دانشنامه رشد، بازیابی: ۲۶ بهمن ۱۳۹۲.
- "شیخ طبرسی"، دایرة المعارف طهور.