مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تفسیر عیاشی (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (10پروژه: درج شناسه)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 
 
{{مشخصات کتاب
 
{{مشخصات کتاب
  
 
|عنوان=
 
|عنوان=
  
|تصویر= [[پرونده:التفسیر العیاشی.jpg|240px|وسط]]
+
|تصویر= [[پرونده:التفسیر.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده= محمد بن‌ مسعود العیاشی
+
|نویسنده= محمد بن مسعود عیاشی
  
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
سطر ۱۳: سطر ۱۲:
 
|زبان= عربی  
 
|زبان= عربی  
  
|تعداد جلد= 2
+
|تعداد جلد= ۲
  
|عنوان افزوده1=
+
|عنوان افزوده1=تحقیق
  
|افزوده1=
+
|افزوده1=سید هاشم رسولی محلاتی
  
 
|عنوان افزوده2=
 
|عنوان افزوده2=
سطر ۲۶: سطر ۲۵:
  
 
}}
 
}}
'''تفسیر عیاشی''' تألیف ابوالنصر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى از تفاسیر روایی مشهور شیعه در قرن سوم هجری است. بخشی از این تفسیر ارزشمند مفقود شده است و متن موجود آن از ابتدای قرآن تا سوره كهف در بر دارد. در تفسير عيّاشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است.
+
کتاب «'''التفسیر'''» یا «'''تفسیر عیاشی'''» تألیف [[محمد بن مسعود عیاشی|محمد بن مسعود عیاشی سمرقندى]] (م، ۳۲۰ ق) از [[تفسیر روایی|تفاسیر روایی]] مشهور [[شیعه]] در قرن سوم هجری است که بر اساس [[احادیث]] و اخبار [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام تنظیم شده است. بخشی از این تفسیر ارزشمند مفقود شده و متن موجود آن از ابتدای [[قرآن]] تا [[سوره کهف]] را در بر دارد. در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل [[علم کلام|کلامى]] نیز پرداخته شده است.
 
   
 
   
 
==مؤلف==
 
==مؤلف==
ابوالنصر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى، معروف به عیاشى (قرن سوم).
+
[[محمد بن مسعود عیاشی|ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى]]، معروف به عیاشى (م، ۳۲۰ ق)، از فقها و محدثان بزرگان [[شیعه]] در عصر [[غیبت صغری]] است. وی در رشته‌هاى [[فقه]]، ادب، [[حدیث]] و [[تفسیر]] متبحر بوده است.  
او از بزرگان فقهاى شيعه در عصر غیبت صغری بوده است. وی مردی جامع بوده و در رشته‌هاى فقه، ادب، حديث و تفسير متبحر بوده است.
 
  
وى در قرن سوم مى زیسته و هم عصر با [[شیخ كلینى]] بوده است. او در آغاز تابع مذهب اهل سنت بود، اما به تشیع گرایید و از پایه هاى دانش و اعیان [[شیعه]] گردید و خانه خود را كانون اجتماعات و مركز دانش شیعه قرار داد. او از بزرگان مذهب اثنی عشرى بشمار مى رفت و كشى، صاحب رجال، نیز از شاگردان وى بود. وى حدود دویست اثر و بنابر قولى، 157 كتاب دارد.
+
عیاشی در قرن سوم مى زیست و هم عصر با [[شیخ کلینی]] و محمد بن بابویه بود. او در آغاز تابع مذهب [[اهل سنت]] بود، اما به [[تشیع]] گرایید و همه میراث پدری خود را در راه نشر علم و ادب و ترویج فرهنگ [[اهل بیت]] علیهم‌السلام به مصرف رساند. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره او می‌گوید: «[عیّاشی] ثقة و مورد اعتماد، بسیار راستگو، و از بزرگان طائفه [[امامیه]] است ... خانه‌اش همانند مسجد پُر از جمعیت قارى، محدّث، عالم، دانشجو و مفسر می‌گردید».<ref>فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص ۳۵۱.</ref>
  
==معرفى اجمالى كتاب==
+
او از بزرگان مذهب اثنی عشرى بشمار مى رفت و [[ابوعمرو کشی|ابوعمرو کشى]]، صاحب رجال، نیز از شاگردان وى بود. عیاشى دارای تألیفات زیادی بوده است، از جمله: الأنبیاء و الأولیاء، العالم و المتعلم، الدعوات، المناسک.
 
 
این تفسیر در اصل دو جلد بوده كه دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى كرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا كتاب موجود، كه در دو مجلد منتشر شده، فقط تا آخر [[سوره كهف]] است.از طرف دیگر، نسخه موجود بدون اسناد راویان آن مى باشد.  
 
  
 
==محتوای تفسیر==
 
==محتوای تفسیر==
  
در تفسير عيّاشى همچون ديگر آثار اماميه اين دوره، جنبه روايى غالب است، با اين حال به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهيم قمى است. (براى نمونه عيّاشى، ج1، ص192، 238، 248)
+
این تفسیر در اصل دو جلد بوده که دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى کرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا کتاب موجود، که در دو مجلد منتشر شده و فقط تا آخر [[سوره کهف]] است، اما بر اساس مطالبى که از این تفسیر در آثار دوره‌هاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى [[قرآن]] بوده است.  
 
 
وی در چینش تفسیر خویش ابتكاری به خرج داده است كه در كمتر تفسیری دیده می‌شود كه ذیلاً نحوه ورود و خروج تفسیر عیاشی را می‌خوانیم: 
 
 
 
'''<I>الف: مقدمه‌ای مبسوطی نوشته است كه این مقدمه حاوی مطالب ذیل است:</I>'''
 
 
 
* در فضل [[قرآن]] 18 [[حدیث]]
 
* در باب ترك روایت برخلاف كتاب 17 حدیث
 
* در باب روایاتی كه در شأن و منزلت قرآن آمده 17 حدیث
 
* در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، ‌محكم و متشابه، 11 حدیث
 
* در باب ما عنی به الائمه من القرآن 8 حدیث
 
* در باب علم ائمه به تأویل 13 حدیث
 
* در باب تفسیر برأی 6 حدیث
 
* در باب نكوهش جدال در قرآن 4 حدیث
 
 
 
مجموع 94 حدیث می‌شود.
 
 
 
'''<I>ب. جلد اول:</I>'''
 
  
# در تفسیر فاتحه الكتاب، 28 حدیث
+
عیاشی مقدمه‌ مبسوطی بر تفسیر خود بر مبنای [[حدیث|احادیث]] حاوی مطالب ذیل نوشته است:
# در تفسیر [[سوره بقره]]، 535 حدیث
 
# در تفسیر [[سوره آل عمران]]، 185 حدیث
 
# در تفسیر [[سوره نساء]]، 314 حدیث
 
# در تفسیر [[سوره مائده]]، 230 حدیث
 
# در تفسیر [[سوره انعام]]، 147 حدیث
 
# در تفسیر فضل سوره انعام، 353 حدیث
 
  
مجموع 1693 حدیث است.
+
*در فضل [[قرآن]]، ۱۸ حدیث
 +
*در باب ترک روایت برخلاف کتاب، ۱۷ حدیث
 +
*در باب روایاتی که در شأن و منزلت قرآن آمده، ۱۷ حدیث
 +
*در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، ‌محکم و متشابه، ۱۱ حدیث
 +
*در باب ما عنی به الائمه من القرآن، ۸ حدیث
 +
*در باب علم ائمه به تأویل، ۱۳ حدیث
 +
*در باب تفسیر به رأی، ۶ حدیث
 +
*در باب نکوهش جدال در قرآن، ۴ حدیث
  
'''<I>ب. جلد دوم:</I>'''
+
وی همچنین در تفسیر سوره های قرآن، از احادیث متعددی به این ترتیب بهره گرفته است:
  
# [[سوره اعراف]]، 137 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره حمد|فاتحه الکتاب]]، ۲۸ حدیث
# [[سوره انفال]]، 87 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره بقره]]، ۵۳۵ حدیث
# [[سوره برائت]]، 166 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره آل عمران]]، ۱۸۵ حدیث
# [[سوره یونس]]، 51 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره نساء]]، ۳۱۴ حدیث
# [[سوره هود]]، 84 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره مائده]]، ۲۳۰ حدیث
# [[سوره یوسف]]، 106 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره انعام]]، ۱۴۷ حدیث
# [[سوره رعد]]، 79 حدیث
+
#در فضل سوره انعام، ۳۵۳ حدیث
# [[سوره ابراهیم]]، 57 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره اعراف]]، ۱۳۷ حدیث
# [[سوره حجر]]، 47 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره انفال]]، ۸۷ حدیث
# [[سوره نحل]]، 85 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره برائت]]، ۱۶۶ حدیث
# [[سوره بنی اسرائیل]]، 182 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره یونس]]، ۵۱ حدیث
# [[سوره کهف]]، 97 حدیث
+
#در تفسیر [[سوره هود]]، ۸۴ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره یوسف]]، ۱۰۶ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره رعد]]، ۷۹ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره ابراهیم]]، ۵۷ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره حجر]]، ۴۷ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره نحل]]، ۸۵ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره بنی اسرائیل]]، ۱۸۲ حدیث
 +
#در تفسیر [[سوره کهف]]، ۹۷ حدیث.
  
== روش تفسير ==
+
در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل [[علم کلام|کلامى]] نیز پرداخته شده است، مثلا عیاشى در بحث از [[جبر]] و [[تفویض|تفویض]]، روایاتى دالّ بر رد هر دو نظریه جبر و تفویض آورده و نظرى موافق با «[[امر بین الامرین|امر بین أمرین]]» ارائه کرده است.<ref>همان، ج ۲، ص ۱۴۰-۱۴۱.</ref> عیاشى روایاتى درباره فرقه‌هاى [[شیعه|شیعى]] و دیگر فرق، از جمله [[واقفیه|واقفه]] و [[خوارج]] و عِجلیه و قَدَریه، آورده است.<ref> همان، ج ۲، ص ۵۵، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۲۴- ۱۲۵، ۱۶۳, براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج ۱، ص ۱۴۵-۱۴۹، ج ۲، ص ۱۵۴-۱۵۵. </ref>
  
عيّاشى نخست در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار عليهم السلام براى فهم و تفسير قرآن، پرداخته است. سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه عليهم السلام درباره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى- بويژه در فضائل اهل بيت عليهم السلام و منقصت دشمنان ايشان- رسيده است. بيشتر اين روايات از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده است. رجال شناسان امامى، با وجود ستودن عيّاشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است<ref> ( نجاشى، ص 350, طوسى، ص 317- 320). </ref>
+
در این تفسیر همچون دیگر آثار [[امامیه|امامیه]] این دوره، جنبه روایى غالب است، با این حال به دلیل توجه مؤلف به [[آیات الاحکام]]، ویژگى فقهى این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون [[تفسیر فرات (کتاب)|تفسیر فرات کوفى]] و [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر على بن ابراهیم قمى]] است.<ref>براى نمونه تفسیر عیاشى، ج۱، ص۱۹۲، ۲۳۸، ۲۴۸.</ref>
  
در تفسير عيّاشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است, مثلا عيّاشى در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دالّ بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با« امر بين أمرين» ارائه كرده است( ج 2، ص 140- 141). عيّاشى رواياتى درباره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفه و خوارج و عِجليّه و قَدَريه، آورده است<ref> ( همان، ج ص 55، 104، 112، 124- 125، 163, براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى همان، ج ص 145- 149، ج 2، ص 154- 155). </ref>
+
== اعتبار تفسیر عیاشی ==
 +
متن موجود تفسیر عیاشى نوشته‌اى [[حدیث مرسل|مرسل]] است که در آن اسناد [[احادیث]] ذکر نشده است. نوشته موجود ظاهرا اندکى پس از وفات مؤلف تدوین یافته است. تدوین کننده، بنابر گزارش خود وى، [[سند حدیث|اسناد]] را حذف کرده تا در فرصتى مناسب، این متن را نزد کسى که آن را به طریق [[سماع (علم الحدیث)|سماع]] یا [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] از مؤلف یا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند<ref> تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۷۳, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از این کار، ج ۱، ص ۲۸. </ref>. [[حاکم حسکانی|حاکم حَسکانى]] در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]] از متن مُسنَد تفسیر استفاده کرده است و گویا متن مسند تفسیر تا زمان [[سید بن طاووس|سید بن طاووس]] (متوفى ۶۶۴) در دست بوده است<ref> سید بن طاووس، ص ۷۹ </ref>.
  
متن موجود تفسير عيّاشى نوشته‌اى مرسل است كه در آن اسناد احاديث ذكر نشده است و تفسير قرآن كريم را از ابتدا تا سوره كهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبى كه از اين تفسير در آثار دوره‌هاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهرا اندكى پس از وفات مؤلف تدوين يافته است. تدوين كننده، بنابر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(<ref>  همان، ج 1، ص 73, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از اين كار ج 1، ص 28) </ref>. حاكم حَسكانى در شواهد التنزيل از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان ابن طاووس( متوفى 664) در دست بوده است<ref> ( ابن طاووس، ص 79 </ref>).
+
به هر حال، در اعتبار این تفسیر این نکته قابل دقت است که غالب روایات آن مستند می‌باشد؛ اگرچه نسخه برداران سندها را حذف کرده و تنها متن روایت را نقل کرده‌اند و نسخه موجود مختصر شده است. یکى از نسخه برداران کتاب براى سهولت مطالعه و آسانى استنساخ و نیافتن مؤلّف براى اجازه نقل، برخى از راویان سندها را حذف کرده؛ اگرچه نقل شده است که تفسیر عیاشى تا [[ائمه اطهار|ائمه]] (علیهم‌السلام) سند داشته است. این عالم به خیال خود احتیاطى کرده؛ ولى این کارش براى شیعه بسیار زیان داشته است. البتّه کتابى که [[مسند]] بوده و مرسل شده، با کتابى که از اول مرسل باشد، از نظر اعتبار بسیار تفاوت دارد. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد بعثت، [[احادیث]] این کتاب مستند شده است.
  
از مقايسه روايات دالّ بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عيّاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، بر مى‌آيد كه اين اثر منبع عيّاشى در نقل روايات بوده است<ref> ( براى نمونه عسكرى، ج 3، ص 114- 115، 259، 262، 264) </ref>، حال آنكه رجال شناسان امامى روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند<ref> ( خوئى، ج 2، ص 282- 284) </ref>. براساس مطالب مشابه در تفسير عيّاشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر منابع مشتركى داشته‌اند<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 1، ص 109- 113، 145- 149, قمى، ج 1، ص 36- 41، 55- 58) </ref>، از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى( متوفى 128) كه عيّاشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است. تفسير ابو الجارود زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخشهاى منقول از تفسير مذكور در دو اثر همانند نيست و هر يك از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عيّاشى در شواهد التنزيل نيز حاكى از آن است كه عيّاشى از برخى منابع تفسيرى اهل سنّت استفاده كرده است<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 3، ص 153، 163- 165) </ref>.
+
افزون بر آن، روایات این کتاب احیاناً با روایات «[[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمّى]]»، «[[اصول کافی|اصول کافى]]»، «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]» و «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» توافق کامل دارد که امتیازى براى آن به حساب می‌آید. این مطلب با مراجعه به پاورقى نسخه چاپى (که توسط محقق گرامی سید هاشم رسولی محلاتی انجام گرفته) روشن می‌شود؛ زیرا در پاورقى از این منابع حدیثی و تفسیری مأخذ داده شده و این وجه اعتبارى است براى تفسیر عیّاشی.<ref>آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص ۱۸۲ – ۱۸۳.</ref>
  
==تفسیر عیاشی از منظر علامه طباطبایی==
+
تفسیر عیّاشى از تفاسیر مشهور و مورد اطمینان است که از طرف دانشمندان گذشته و حال مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی می‌نویسد: «یکی از بهترین تفسیرهای که از علمای پیشین بر جا مانده، کتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمة الله علیه و آن کتاب ارزشمندی است... تا حال که یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری می‌گردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستوده‌اند».<ref>تفسیر العیّاشی، مقدمه ج ۱، ص ۳.</ref>
  
علامه سید محمدحسین طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی كه با تحقیق و تصحیح و تعلیق حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در دو جلد به قطع وزیری (جلد اول در 430 صفحه و جلد دوم در 368 صفحه) برای نخستین بار در سال 1380 هـ.ق در چاپخانه علمیه قم چاپ و نشر گردیده است، می‌نویسد: «یكی از بهترین تفسیرهای كه از علمای پیشین ما بر جا مانده، كتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمه الله علیه و آن كتاب ارزشمندی است...».
+
==منابع تفسیر==
  
در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تا حال كه یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری می‌گردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستوده‌اند».
+
از مقایسه روایات دالّ بر وقوع [[تحریف قرآن|تحریف]] در [[قرآن|قرآن کریم]] در تفسیر عیاشى با [[نسخه خطی|نسخه خطى]] قِرائات احمد بن محمد سَیارى، بر مى‌آید که این اثر منبع عیاشى در نقل روایات بوده است<ref> براى نمونه: عسکرى، ج ۳، ص ۱۱۴- ۱۱۵، ۲۵۹، ۲۶۲، ۲۶۴. </ref>، حال آنکه رجال شناسان امامى روایات منقول از سیارى را بسیار ضعیف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند<ref> خوئى، ج ۲، ص ۲۸۲-۲۸۴. </ref>.  
  
==وضعیت نشر==
+
براساس مطالب مشابه در تفسیر عیاشى و [[تفسیر على بن ابراهیم قمى]]، احتمالا این دو اثر منابع مشترکى داشته‌اند<ref> براى نمونه: عیاشى، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۳، ۱۴۵-۱۴۹, قمى، ج ۱، ص ۳۶-۴۱، ۵۵-۵۸. </ref>، از جمله تفسیر جابر بن یزید جُعفى (متوفى ۱۲۸) که عیاشى روایات فراوانى از آن نقل کرده است.
  
این كتاب، با تحقیق و تصحیح سید هاشم رسول محلاتى و با مقدمه علامه طباطبایى، در تهران، توسط انتشارات مكتبه الاسلامیه چاپ و منتشر شده است. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد [[بعثت]]، [[احادیث]] این کتاب مستند شده است.
+
تفسیر ابو الجارود زیاد بن مُنذر نیز از منابع مشترک این دو بوده است، گو اینکه بخشهاى منقول از تفسیر مذکور در دو اثر همانند نیست و هر یک از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده کرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسیر عیاشى در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]] نیز حاکى از آن است که عیاشى از برخى منابع تفسیرى [[اهل سنّت]] استفاده کرده است.<ref> براى نمونه: عیاشى، ج ۳، ص ۱۵۳، ۱۶۳- ۱۶۵.</ref>
  
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*محمدرضا ضميري، کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، صفحه 491-492.
+
*کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، محمدرضا ضمیری، ص ۴۹۱-۴۹۲.
 
+
*[[نرم افزار جامع تفاسیر نور]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع التفاسیر [لوح فشرده]، بخش کتابشناسی.
+
*[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa27956# "تفسیر عیّاشى چگونه کتابی است؟" سایت اسلام کوئست].
 
 
 
[[رده:منابع حدیثی]]
 
[[رده:منابع حدیثی]]
 
[[رده:تفاسیر]]
 
[[رده:تفاسیر]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۵

التفسیر.jpg
نویسنده محمد بن مسعود عیاشی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۲
تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی

کتاب «التفسیر» یا «تفسیر عیاشی» تألیف محمد بن مسعود عیاشی سمرقندى (م، ۳۲۰ ق) از تفاسیر روایی مشهور شیعه در قرن سوم هجری است که بر اساس احادیث و اخبار ائمه اطهار علیهم‌السلام تنظیم شده است. بخشی از این تفسیر ارزشمند مفقود شده و متن موجود آن از ابتدای قرآن تا سوره کهف را در بر دارد. در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل کلامى نیز پرداخته شده است.

مؤلف

ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى، معروف به عیاشى (م، ۳۲۰ ق)، از فقها و محدثان بزرگان شیعه در عصر غیبت صغری است. وی در رشته‌هاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است.

عیاشی در قرن سوم مى زیست و هم عصر با شیخ کلینی و محمد بن بابویه بود. او در آغاز تابع مذهب اهل سنت بود، اما به تشیع گرایید و همه میراث پدری خود را در راه نشر علم و ادب و ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام به مصرف رساند. نجاشی درباره او می‌گوید: «[عیّاشی] ثقة و مورد اعتماد، بسیار راستگو، و از بزرگان طائفه امامیه است ... خانه‌اش همانند مسجد پُر از جمعیت قارى، محدّث، عالم، دانشجو و مفسر می‌گردید».[۱]

او از بزرگان مذهب اثنی عشرى بشمار مى رفت و ابوعمرو کشى، صاحب رجال، نیز از شاگردان وى بود. عیاشى دارای تألیفات زیادی بوده است، از جمله: الأنبیاء و الأولیاء، العالم و المتعلم، الدعوات، المناسک.

محتوای تفسیر

این تفسیر در اصل دو جلد بوده که دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى کرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا کتاب موجود، که در دو مجلد منتشر شده و فقط تا آخر سوره کهف است، اما بر اساس مطالبى که از این تفسیر در آثار دوره‌هاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است.

عیاشی مقدمه‌ مبسوطی بر تفسیر خود بر مبنای احادیث حاوی مطالب ذیل نوشته است:

  • در فضل قرآن، ۱۸ حدیث
  • در باب ترک روایت برخلاف کتاب، ۱۷ حدیث
  • در باب روایاتی که در شأن و منزلت قرآن آمده، ۱۷ حدیث
  • در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، ‌محکم و متشابه، ۱۱ حدیث
  • در باب ما عنی به الائمه من القرآن، ۸ حدیث
  • در باب علم ائمه به تأویل، ۱۳ حدیث
  • در باب تفسیر به رأی، ۶ حدیث
  • در باب نکوهش جدال در قرآن، ۴ حدیث

وی همچنین در تفسیر سوره های قرآن، از احادیث متعددی به این ترتیب بهره گرفته است:

  1. در تفسیر فاتحه الکتاب، ۲۸ حدیث
  2. در تفسیر سوره بقره، ۵۳۵ حدیث
  3. در تفسیر سوره آل عمران، ۱۸۵ حدیث
  4. در تفسیر سوره نساء، ۳۱۴ حدیث
  5. در تفسیر سوره مائده، ۲۳۰ حدیث
  6. در تفسیر سوره انعام، ۱۴۷ حدیث
  7. در فضل سوره انعام، ۳۵۳ حدیث
  8. در تفسیر سوره اعراف، ۱۳۷ حدیث
  9. در تفسیر سوره انفال، ۸۷ حدیث
  10. در تفسیر سوره برائت، ۱۶۶ حدیث
  11. در تفسیر سوره یونس، ۵۱ حدیث
  12. در تفسیر سوره هود، ۸۴ حدیث
  13. در تفسیر سوره یوسف، ۱۰۶ حدیث
  14. در تفسیر سوره رعد، ۷۹ حدیث
  15. در تفسیر سوره ابراهیم، ۵۷ حدیث
  16. در تفسیر سوره حجر، ۴۷ حدیث
  17. در تفسیر سوره نحل، ۸۵ حدیث
  18. در تفسیر سوره بنی اسرائیل، ۱۸۲ حدیث
  19. در تفسیر سوره کهف، ۹۷ حدیث.

در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل کلامى نیز پرداخته شده است، مثلا عیاشى در بحث از جبر و تفویض، روایاتى دالّ بر رد هر دو نظریه جبر و تفویض آورده و نظرى موافق با «امر بین أمرین» ارائه کرده است.[۲] عیاشى روایاتى درباره فرقه‌هاى شیعى و دیگر فرق، از جمله واقفه و خوارج و عِجلیه و قَدَریه، آورده است.[۳]

در این تفسیر همچون دیگر آثار امامیه این دوره، جنبه روایى غالب است، با این حال به دلیل توجه مؤلف به آیات الاحکام، ویژگى فقهى این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفى و تفسیر على بن ابراهیم قمى است.[۴]

اعتبار تفسیر عیاشی

متن موجود تفسیر عیاشى نوشته‌اى مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است. نوشته موجود ظاهرا اندکى پس از وفات مؤلف تدوین یافته است. تدوین کننده، بنابر گزارش خود وى، اسناد را حذف کرده تا در فرصتى مناسب، این متن را نزد کسى که آن را به طریق سماع یا اجازه از مؤلف یا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند[۵]. حاکم حَسکانى در شواهد التنزیل از متن مُسنَد تفسیر استفاده کرده است و گویا متن مسند تفسیر تا زمان سید بن طاووس (متوفى ۶۶۴) در دست بوده است[۶].

به هر حال، در اعتبار این تفسیر این نکته قابل دقت است که غالب روایات آن مستند می‌باشد؛ اگرچه نسخه برداران سندها را حذف کرده و تنها متن روایت را نقل کرده‌اند و نسخه موجود مختصر شده است. یکى از نسخه برداران کتاب براى سهولت مطالعه و آسانى استنساخ و نیافتن مؤلّف براى اجازه نقل، برخى از راویان سندها را حذف کرده؛ اگرچه نقل شده است که تفسیر عیاشى تا ائمه (علیهم‌السلام) سند داشته است. این عالم به خیال خود احتیاطى کرده؛ ولى این کارش براى شیعه بسیار زیان داشته است. البتّه کتابى که مسند بوده و مرسل شده، با کتابى که از اول مرسل باشد، از نظر اعتبار بسیار تفاوت دارد. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد بعثت، احادیث این کتاب مستند شده است.

افزون بر آن، روایات این کتاب احیاناً با روایات «تفسیر قمّى»، «اصول کافى»، «من لا یحضره الفقیه» و «تهذیب الاحکام» توافق کامل دارد که امتیازى براى آن به حساب می‌آید. این مطلب با مراجعه به پاورقى نسخه چاپى (که توسط محقق گرامی سید هاشم رسولی محلاتی انجام گرفته) روشن می‌شود؛ زیرا در پاورقى از این منابع حدیثی و تفسیری مأخذ داده شده و این وجه اعتبارى است براى تفسیر عیّاشی.[۷]

تفسیر عیّاشى از تفاسیر مشهور و مورد اطمینان است که از طرف دانشمندان گذشته و حال مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی می‌نویسد: «یکی از بهترین تفسیرهای که از علمای پیشین بر جا مانده، کتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمة الله علیه و آن کتاب ارزشمندی است... تا حال که یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری می‌گردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستوده‌اند».[۸]

منابع تفسیر

از مقایسه روایات دالّ بر وقوع تحریف در قرآن کریم در تفسیر عیاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَیارى، بر مى‌آید که این اثر منبع عیاشى در نقل روایات بوده است[۹]، حال آنکه رجال شناسان امامى روایات منقول از سیارى را بسیار ضعیف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند[۱۰].

براساس مطالب مشابه در تفسیر عیاشى و تفسیر على بن ابراهیم قمى، احتمالا این دو اثر منابع مشترکى داشته‌اند[۱۱]، از جمله تفسیر جابر بن یزید جُعفى (متوفى ۱۲۸) که عیاشى روایات فراوانى از آن نقل کرده است.

تفسیر ابو الجارود زیاد بن مُنذر نیز از منابع مشترک این دو بوده است، گو اینکه بخشهاى منقول از تفسیر مذکور در دو اثر همانند نیست و هر یک از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده کرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسیر عیاشى در شواهد التنزیل نیز حاکى از آن است که عیاشى از برخى منابع تفسیرى اهل سنّت استفاده کرده است.[۱۲]

پانویس

  1. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص ۳۵۱.
  2. همان، ج ۲، ص ۱۴۰-۱۴۱.
  3. همان، ج ۲، ص ۵۵، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۲۴- ۱۲۵، ۱۶۳, براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج ۱، ص ۱۴۵-۱۴۹، ج ۲، ص ۱۵۴-۱۵۵.
  4. براى نمونه تفسیر عیاشى، ج۱، ص۱۹۲، ۲۳۸، ۲۴۸.
  5. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۷۳, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از این کار، ج ۱، ص ۲۸.
  6. سید بن طاووس، ص ۷۹
  7. آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص ۱۸۲ – ۱۸۳.
  8. تفسیر العیّاشی، مقدمه ج ۱، ص ۳.
  9. براى نمونه: عسکرى، ج ۳، ص ۱۱۴- ۱۱۵، ۲۵۹، ۲۶۲، ۲۶۴.
  10. خوئى، ج ۲، ص ۲۸۲-۲۸۴.
  11. براى نمونه: عیاشى، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۳، ۱۴۵-۱۴۹, قمى، ج ۱، ص ۳۶-۴۱، ۵۵-۵۸.
  12. براى نمونه: عیاشى، ج ۳، ص ۱۵۳، ۱۶۳- ۱۶۵.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: