بلال: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
'''بِلالِ بْنِ رِياح''' مؤذن حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم، و از سابقين در [[اسلام]] است. او برده ای سیاه از دیار [[حبشه]] بود که به [[مکه]] آورده شد و به بردگی امیه بن خلف درآمد. بعد از آنکه پیامبر به رسالت مبعوث شد، بلال از نخستین کسانی بود که [[اسلام]] را پذیرفت و در این راه شکنجه‌های فراوانی از کفار مکه، به ویژه اُمَیه بن خَلَف که مالک او بود دید، ولی از دین خود دست برنداشت. پس از چندی پیامبر بلال را خریداری و آزاد نمود. او پس از آزادی به جمع مسلمانان پیوست و نخستین مؤذّن اسلام گشت. بِلال چند سال پس از رحلت پیامبر(ص) نیز زنده بود؛ اما در این مدت، جز در چند مورد اذان نگفت. بلال به دلیل عدم بیعت با ابوبکر به اجبار به [[دمشق]] هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری در سن 60 یا 70 سالگی وفات یافت. بلال نزد امامان [[شیعه]] و اصحاب آنها از جایگاهی بلند برخوردار است.
+
'''«بِلال بن رِياح»''' برده‌ای [[حبشه|حبشی]] و مؤذن [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله بود. او از نخستین کسانی بود که [[اسلام]] را پذیرفت و در این راه شکنجه‌های فراوانی از کفار [[مکه]] دید، ولی از [[دین]] خود دست برنداشت. بِلال پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر اکرم]]، به دلیل عدم بیعت با [[ابوبکر]] به اجبار به [[دمشق]] هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری وفات یافت. بلال نزد امامان [[شیعه]] از جایگاهی بلند برخوردار است.
  
 
==پایداری بلال در راه اسلام==
 
==پایداری بلال در راه اسلام==
امیه، مولای بلال که از دشمنان سرسخت پیامبر خدا بود، روزها بلال را بر ریگ‌های داغ مکه می‌خواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه‌ی او به او دستور می‌داد از آیین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دست بردارد و لات و عزی را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می‌نمود و از آیین اسلام دست نمی‌کشید.
+
امیة بن خَلَف، مولای بلال حبشی که از دشمنان سرسخت [[پیامبر خدا]] بود، روزها بلال را بر ریگ‌های داغ [[مکه]] می‌خواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه‌ی او به او دستور می‌داد از آیین [[پیامبر اسلام|محمد]] صلی الله علیه و آله دست بردارد و بت [[لات]] و [[عزّی]] را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می‌نمود و از آیین [[اسلام]] دست نمی‌کشید.
  
 
پایداری بلال به گونه‌ای بود که ورقه بن نوفل مسیحی، زبان به تحسین وی گشود و گفت: «به خدا سوگند، اگر این غلام در این راه کشته شود، من نخستین کسی هستم که برای تبرک،‌ قبر او را زیارت کنم!».
 
پایداری بلال به گونه‌ای بود که ورقه بن نوفل مسیحی، زبان به تحسین وی گشود و گفت: «به خدا سوگند، اگر این غلام در این راه کشته شود، من نخستین کسی هستم که برای تبرک،‌ قبر او را زیارت کنم!».
  
بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، به توصیه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم خریداری و آزاد شد. وی پس از آزادی به جمع مسلمانان پیوست و در هجرت مسلمانان به [[مدینه]] با مهاجران همراه شد. در پیمان برادری که میان مهاجران و انصار بسته شد، بلال با ابوریحه انصاری صیغه‌ی برادری خواند. او در تمامی غزوات پیامبر چون بدر، احد و خندق شرکت کرد و دوشادوش مسلمانان با قریش جنگید. در جنگ بدر، امیه بن خلف را که روزگاری شکنجه‌اش می‌کرد دید و به اشاره او مسلمانان، امیه را با شمشیر از پای درآوردند.
+
بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، به توصیه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله خریداری و آزاد شد. وی پس از آزادی به جمع مسلمانان پیوست و در هجرت مسلمانان به [[مدینه]] با [[مهاجران]] همراه شد. در پیمان برادری که میان مهاجران و [[انصار]] بسته شد، بلال با ابوریحه انصاری صیغه‌ی برادری خواند. او در تمامی [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله|غزوات]] پیامبر چون [[غزوه بدر|بدر]]، [[غزوه احد|احد]] و [[غزوه احزاب|خندق]] شرکت کرد و دوشادوش مسلمانان با [[قریش]] جنگید. در جنگ بدر، امیة بن خلف را که روزگاری شکنجه‌اش می‌کرد دید و به اشاره او، مسلمانان امیه را با شمشیر از پای درآوردند.
  
موقعیت و شهرت بلال میان مسلمانان نیز از روزگاری آغاز شد که وی به دستور رسول خدا صلی الله به مقام موذنی مفتخر شد. بلال در روز فتح [[مکه]] بر بالای بام کعبه رفت و اذان گفت.
+
موقعیت و شهرت بلال میان مسلمانان نیز از روزگاری آغاز شد که وی به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله به مقام مؤذنی مفتخر شد. بلال در روز [[فتح مکه]] بر بالای بام [[کعبه]] رفت و [[اذان]] گفت. نقل شده كه بلال حرف «ش» را «س» مى‌گفت و در روايت نبوی است كه «سين» بلال نزد حق تعالى «شين» است.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب اول، در تاريخ حضرت خاتم الانبياء، به نقل از نفس الرحمان، محدث نورى، ص378.</ref>
  
نقل شده كه (شين) را (سين) مى‌گفت و در روايت است كه (سين) بلال نزد حق تعالى (شين) است.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب اول، در تاريخ حضرت خاتم الانبياء ، به نقل از نفس الرحمان، [[محدث نورى]]، ص378.</ref>
+
پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول خدا]] صلی الله علیه و آله، بلال به نشانه اعتراض به غصب [[خلافت]]، دیگر [[اذان]] نگفت، جز در مواردی که یکبار به درخواست [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها بود، ولی چون آن حضرت به یاد مصائب پس از فوت پدر افتاد و از شدت ناراحتی تاب نیاورد به ناچار بلال اذان را ناتمام رها کرد. دیگر بار زمانی بود که او برای زیارت قبر پیامبر در [[مدینه]] بود، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهما السلام از او درخواست کردند که اذان بگوید، او نیز پذیرفت و این حادثه به شدت مدینه را تحت تاثیر قرار داد و آخرین مرتبه وقتی بود که [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] از مدینه به [[شام]] رفت و در منطقه «جابیه» به درخواست مسلمانان، از بلال خواست تا اذان گفت و همه به یاد دوران رسول خدا سخت گریستند.
پس از رحلت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم، بلال به نشانه اعتراض به غضب خلافت، دیگر اذان نگفت، مگر دو بار: یک بار به درخواست حضرت فاطمه سلام الله علیها و بار دیگر به تقاضای حسین علیه السلام. هر دو بار، اذان او مدینه را متحول کرد و مردم را به شیون و گریه واداشت.
 
  
بلال به دلیل عدم بیعت با ابوبکر به اجبار به [[دمشق]] هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری در سن 60 یا 70 سالگی وفات یافت. مدفن او در باب الصغیر دمشق زیاتگاه صاحبدلان است.
+
بلال به دلیل عدم [[بیعت]] با [[ابوبکر]]، به اجبار به [[دمشق]] هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری در سن 60 یا 70 سالگی وفات یافت. مدفن او در قبرستان [[قبرستان باب الصغیر|باب الصغیر]] دمشق زیارتگاه صاحبدلان است.
  
 
==بلال و روایت حدیث==
 
==بلال و روایت حدیث==
  
وی احادیث زیادی از حضرت رسول اکرم نقل کرده و جماعتی از صحابه و تابعان در [[مدینه]] و [[شام]] و [[کوفه]] از او حدیث نقل کرده اند. از مهمترین کسانی که از او روایت کرده اند، جابر بن عبدالله انصاری، ابوبکر، عمر، براء بن عازب، عبدالرحمان بن ابی لیل، عبدالله بن رواحه هستند. در منابع شیعی نیز احادیث فراوانی از او آمده و کسانی چون هشام بن حکم با اسناد از "عبدالله بن علی" از بلال روایت کرده است. جمع احادیثی که از او نقل شده 44 حدیث که در هر شش کتاب اهل سنت (صحاح سته) ذکر شده است. اشعاری نیز از بلال نقل کرده اند.
+
بلال حبشی [[احادیث]] زیادی از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نقل کرده و جماعتی از [[صحابه]] و [[تابعان]] در [[مدینه]] و [[شام]] و [[کوفه]] از او حدیث نقل کرده اند. از مهمترین کسانی که از او روایت کرده اند، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[براء بن عازب]]، [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمان بن ابی لیلی]] و عبدالله بن رواحه هستند.
  
==بلال از منظر ائمه معصومین و بزرگان==
+
در منابع [[شیعه|شیعی]] نیز احادیث فراوانی از او آمده و کسانی چون [[هشام بن حکم]] با اسناد از "عبدالله بن علی" از بلال روایت کرده است. جمع احادیثی که از او نقل شده 44 حدیث که در هر شش کتاب [[اهل سنت]] ([[صحاح سته]]) ذکر شده است. اشعاری نیز از بلال نقل کرده اند.
  
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: سه تن از سیاهان از سادات بهشت هستند. لقمان حکیم، نجاشی، بلال. همچنین فرمود: او از جمله برگزیدگان اصحاب پیامبر است.
+
==جایگاه بلال حبشی==
 +
بلال نزد [[اهل بیت]] علیهم السلام و اصحاب آنها از جایگاهی بلند برخوردار است. به نقل مفسران در [[شأن نزول|شأن]] بلال و امثال او، چندین [[آیه]] نازل شده است، از جمله: [[آیه 69 سوره نساء]]، [[آیه 52 سوره انعام]]، [[آیه 107 سوره نحل]] و [[آیه 28 سوره کهف]].  
  
*امام علی علیه السلام: او از سابقان در اسلام است و اخلاص و [[تهذیب نفس]] او را ستوده است.
+
*[[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: سه تن از سیاهان از سادات [[بهشت]] هستند. [[لقمان|لقمان حکیم]]، نجاشی (پادشاه [[حبشه]])، بلال. همچنین فرمود: او از جمله برگزیدگان اصحاب من است.
  
*امام صادق علیه السلام: بلال را عبدصالح و دوستدار اهل بیت نامیده است.
+
*[[امام علی]] علیه السلام، بلال را از سابقان در [[اسلام]] دانسته و [[اخلاص]] و [[تهذیب نفس]] او را ستوده است.
  
وی نزد امامان [[شیعه]] و اصحاب آنها از پایگاهی بلند برخوردار است. به نقل مفسران در شأن بلال و یاران او چندین آیه نازل شده است از جمله: آیه 69 [[سوره نساء]]، آیه 52 [[سوره انعام]]، آیه 107 [[سوره نحل]]، آیه 28 [[سوره کهف]]. او بعد از رحلت پیغمبر به رغم اصرار ابوبکر، هیچ اذان نگفت جز مواردی که یکبار به درخواست [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام اله علیها بود ولی چون آن حضرت به یاد مصائب پس از فوت پدر افتاد و از شدت ناراحتی تاب نیاورد به ناچار بلال اذان را ناتمام رها کرد. دیگر بار زمانی بود که او برای زیارت قبر پیامبر در مدینه بود، حسنین از او درخواست کردند که اذان بگوید او نیز پذیرفت و این حادثه به شدت [[مدینه]] را تحت تاثیر قرار داد و آخرین مرتبه وقتی بود که خلیفه دوم از مدینه به شام رفت و در منطقه «جابیه» به درخواست مسلمانان، از بلال خواست تا اذان گفت و همه به یاد دوران رسول خدا سخت گریستند.
+
*[[امام صادق]] علیه السلام، بلال را عبدصالح و دوستدار اهل بیت نامیده است.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب اول، در تاريخ حضرت خاتم الانبياء.
+
*شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب اول، در تاريخ حضرت خاتم الانبياء.
 
*[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%84+%D8%AD%D8%A8%D8%B4%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد].
 
*[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%84+%D8%AD%D8%A8%D8%B4%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد].
 
*[http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=9469 دايرة المعارف طهور]، بازیابی: 16 بهمن 1392.
 
*[http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=9469 دايرة المعارف طهور]، بازیابی: 16 بهمن 1392.
*بلال، ویکی شیعه
+
*"بلال"، ویکی شیعه.
 
{{شناختنامه رسول خدا (ص)}}
 
{{شناختنامه رسول خدا (ص)}}
  
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸

«بِلال بن رِياح» برده‌ای حبشی و مؤذن رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. او از نخستین کسانی بود که اسلام را پذیرفت و در این راه شکنجه‌های فراوانی از کفار مکه دید، ولی از دین خود دست برنداشت. بِلال پس از رحلت پیامبر اکرم، به دلیل عدم بیعت با ابوبکر به اجبار به دمشق هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری وفات یافت. بلال نزد امامان شیعه از جایگاهی بلند برخوردار است.

پایداری بلال در راه اسلام

امیة بن خَلَف، مولای بلال حبشی که از دشمنان سرسخت پیامبر خدا بود، روزها بلال را بر ریگ‌های داغ مکه می‌خواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه‌ی او به او دستور می‌داد از آیین محمد صلی الله علیه و آله دست بردارد و بت لات و عزّی را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می‌نمود و از آیین اسلام دست نمی‌کشید.

پایداری بلال به گونه‌ای بود که ورقه بن نوفل مسیحی، زبان به تحسین وی گشود و گفت: «به خدا سوگند، اگر این غلام در این راه کشته شود، من نخستین کسی هستم که برای تبرک،‌ قبر او را زیارت کنم!».

بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، به توصیه رسول خدا صلی الله علیه و آله خریداری و آزاد شد. وی پس از آزادی به جمع مسلمانان پیوست و در هجرت مسلمانان به مدینه با مهاجران همراه شد. در پیمان برادری که میان مهاجران و انصار بسته شد، بلال با ابوریحه انصاری صیغه‌ی برادری خواند. او در تمامی غزوات پیامبر چون بدر، احد و خندق شرکت کرد و دوشادوش مسلمانان با قریش جنگید. در جنگ بدر، امیة بن خلف را که روزگاری شکنجه‌اش می‌کرد دید و به اشاره او، مسلمانان امیه را با شمشیر از پای درآوردند.

موقعیت و شهرت بلال میان مسلمانان نیز از روزگاری آغاز شد که وی به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله به مقام مؤذنی مفتخر شد. بلال در روز فتح مکه بر بالای بام کعبه رفت و اذان گفت. نقل شده كه بلال حرف «ش» را «س» مى‌گفت و در روايت نبوی است كه «سين» بلال نزد حق تعالى «شين» است.[۱]

پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله، بلال به نشانه اعتراض به غصب خلافت، دیگر اذان نگفت، جز در مواردی که یکبار به درخواست حضرت فاطمه سلام الله علیها بود، ولی چون آن حضرت به یاد مصائب پس از فوت پدر افتاد و از شدت ناراحتی تاب نیاورد به ناچار بلال اذان را ناتمام رها کرد. دیگر بار زمانی بود که او برای زیارت قبر پیامبر در مدینه بود، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از او درخواست کردند که اذان بگوید، او نیز پذیرفت و این حادثه به شدت مدینه را تحت تاثیر قرار داد و آخرین مرتبه وقتی بود که خلیفه دوم از مدینه به شام رفت و در منطقه «جابیه» به درخواست مسلمانان، از بلال خواست تا اذان گفت و همه به یاد دوران رسول خدا سخت گریستند.

بلال به دلیل عدم بیعت با ابوبکر، به اجبار به دمشق هجرت نمود و در همانجا در سال 18 یا 20 قمری در سن 60 یا 70 سالگی وفات یافت. مدفن او در قبرستان باب الصغیر دمشق زیارتگاه صاحبدلان است.

بلال و روایت حدیث

بلال حبشی احادیث زیادی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده و جماعتی از صحابه و تابعان در مدینه و شام و کوفه از او حدیث نقل کرده اند. از مهمترین کسانی که از او روایت کرده اند، جابر بن عبدالله انصاری، ابوبکر، عمر، براء بن عازب، عبدالرحمان بن ابی لیلی و عبدالله بن رواحه هستند.

در منابع شیعی نیز احادیث فراوانی از او آمده و کسانی چون هشام بن حکم با اسناد از "عبدالله بن علی" از بلال روایت کرده است. جمع احادیثی که از او نقل شده 44 حدیث که در هر شش کتاب اهل سنت (صحاح سته) ذکر شده است. اشعاری نیز از بلال نقل کرده اند.

جایگاه بلال حبشی

بلال نزد اهل بیت علیهم السلام و اصحاب آنها از جایگاهی بلند برخوردار است. به نقل مفسران در شأن بلال و امثال او، چندین آیه نازل شده است، از جمله: آیه 69 سوره نساء، آیه 52 سوره انعام، آیه 107 سوره نحل و آیه 28 سوره کهف.

  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: سه تن از سیاهان از سادات بهشت هستند. لقمان حکیم، نجاشی (پادشاه حبشه)، بلال. همچنین فرمود: او از جمله برگزیدگان اصحاب من است.
  • امام صادق علیه السلام، بلال را عبدصالح و دوستدار اهل بیت نامیده است.

پانویس

  1. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب اول، در تاريخ حضرت خاتم الانبياء، به نقل از نفس الرحمان، محدث نورى، ص378.

منابع

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
رحمة للعالمین.jpg
رویدادهای مهم زندگی
حمله اصحاب فیل به مکهسفر پیامبر اکرم به شامازدواج با حضرت خدیجه کبری (س) • گذاشتن سنگ حجرالاسود در جای خویش • مبعثمعراجولادت حضرت فاطمه سلام الله علیهارفتن به شعب ابی طالبعام الحزنسفر به طائفهجرت به مدینهازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)غزوه بدرغزوه احدغزوه احزابصلح حدیبیهغزوه خیبرسریه ذات السلاسل فتح مکهغزوه حنینغزوه تبوکغدیر خم
بستگان
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) •عبدالله بن عبدالمطلب(س) • عبدالمطلبابوطالب(ع) • حمزه بن عبدالمطلب(ع) • عباس بن عبدالمطلبابولهبجعفر طیارآمنه(س) • فاطمه بنت اسد(س) • خدیجه کبری(س) • حضرت زهرا(س) • امام حسن(ع) • امام حسین(ع) • حضرت زینب(س)
اصحاب
سلمان فارسیعمار بن یاسرابوذرمقدادابوسلمه مخزومیزيد بن حارثهعثمان بن مظعونمصعب بن عمیرابوبکرطلحهزبیرعثمان بن عفانعمر بن خطابسعد بن ابی وقاصعبدالله بن مسعوداسعد بن زرارهسعد بن معاذسعد بن عبادهعثمان بن حنیفسهل بن حنیفابو ایوب انصاری حذیفة بن یمانخالد بن سعيدخزیمة بن ثابتعبدالله بن رواحهاویس قرنیعبدالله بن مسعود بلال حبشی
مکان های مرتبط
مکهمدینهغار حراکعبهشعب ابوطالبغدیر خمفدکبقیعغار ثورمسجد قبامسجد النبیمسجد الحرام