تفسیر الجلالین (کتاب): تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{مشخصات کتاب | |
− | + | |عنوان= | |
− | = | + | |تصویر= [[پرونده:تفسير-الجلالين.jpg|240px|وسط]] |
− | + | |نویسنده= جلال الدین سیوطی | |
− | == | + | |موضوع= تفسیر اهل سنت |
+ | |||
+ | |زبان= عربی | ||
+ | |||
+ | |تعداد جلد= ۱ | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده1=تفسیر بخش دوم | ||
+ | |||
+ | |افزوده1= جلالالدین محلى | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |لینک= | ||
+ | |||
+ | }} | ||
+ | '''«تفسیر الجلالین»''' [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] موجز بر [[قرآن|قرآن کریم]] که توسط جلال الدین محلّى (م، ۸۶۴ ق) و [[جلال الدین سیوطی|جلال الدین سیوطى]] (م، ۹۱۱ ق) تألیف شده است. این تفسیر گزیدهاى از آراى [[تفسیر روایی|تفاسیر روایی]] و لغوى [[اهل سنّت]] به شمار آمده و همواره مورد توجه دانشمندان اسلامى بوده است. | ||
+ | |||
+ | == محتوای کتاب == | ||
+ | جلال الدین محلّى نخست بخش دوم تفسیر الجلالین را از [[سوره کهف]] تا آخر [[سوره ناس]]، تألیف کرد، سپس به [[تفسیر قرآن|تفسیر]] بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وى در سال ۸۶۴ قمری، این کار پس از تفسیر [[سوره حمد]] ناتمام ماند تا آنکه در سال ۸۷۰، [[جلال الدین سیوطی|جلال الدین سیوطى]] بخش ناتمام تفسیر (از ابتداى [[سوره بقره]] تا انتهاى [[سوره اسراء]]) را نوشت و تفسیر سوره فاتحه، نگاشته محلّى، را در انتهاى همه سورهها قرار داد.<ref>تفسیر الجلالین، ج۱، ص۲؛ جمل، ج۱، ص۷.</ref> [[حاجی خلیفه|حاجى خلیفه]] به اشتباه، تدوین هر یک از این دو بخش تفسیر را به مؤلف بخش دیگر نسبت داده است.<ref>ذهبى، ج ۱، ص ۳۳۴- ۳۳۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | مؤلفان این تفسیر، بدون تطویل در بیان وجوه [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]] و قرائت و مانند آنها، کوشیدهاند که با تکیه بر روایات مأثور و سنّت تفسیرى گذشته، ترجمهاى مفهومى از آیات [[قرآن]] به شیوه مزجى ارائه دهند. ایجاز و سبک این تفسیر را مىتوان با تفاسیر موجز متأخرى چون «[[الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین (کتاب)|الجوهر الثمین فى تفسیر القرآن المبین]]» تألیف [[سید عبدالله شبر|سید عبداللّه شبّر]] و تفسیر فرید وجدى مقایسه کرد. | ||
− | + | سیوطى و محلّى، بجز نقلهایى اندک از اقوال [[صحابه]] و [[تابعین]] چون [[ابن عباس]] و عکرمه، از هیچیک از کتب تفسیر و مفسران گذشته سخنى نقل نکردهاند. همچنین در توضیحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و کلامى به هیچ کتاب یا مؤلفى استناد نکردهاند. بیشترین ارجاعات ایشان به منابع [[حدیث|حدیثى]] چون [[صحاح سته]]، [[مستدرک حاکم نیشابوری (کتاب)|مستدرک حاکم نیشابورى]] و معجم طبرانى است. مقایسهاى کوتاه میان دو بخش این تفسیر نشان مىدهد که نقل روایات و استناد به کتب حدیثى که در بخش دوم - تألیف محلّى - بسیار اندک است، در بخش نخست - تألیف سیوطى - بمراتب فراوانتر است. | |
− | |||
− | |||
− | == | + | ==شیوه تفسیر== |
− | + | در تفسیر الجلالین پس از ذکر هر کلمه، عبارت، جمله یا آیهاى از [[قرآن]]، توضیحى کوتاه در معناى لغوى آن، اختلاف قرائت، ترکیب نحوى، بیان مبهمات و [[شأن نزول]] و معناى کلى [[آیه|آیه]] آمده است. بلندترین و مفصّلترین توضیحات درباره شأن نزول برخى آیات است.<ref>براى نمونه: ج ۱، ص ۲۸ و ج ۲، ص ۸۵.</ref> این توضیحات بندرت به مباحث [[فقه|فقهى]] و گاه [[علم کلام|کلامى]] برمىگردد که در این موارد، هر دو مفسر، رأى فقهى [[شافعی|شافعى]] و دیدگاه کلامى [[اشاعره]] را منعکس مىکنند.<ref>براى نمونه: ج ۱، ص ۲۹-۳۰ و ج ۲، ص ۱۷۳.</ref> در اینگونه موارد، نقل برخى [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] و قصههاى باور نکردنى متداول است.<ref>براى نمونه: کیفیت هلاکت اصحاب فیل در ج ۲، ص ۲۷۴ و داستانهایى از حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام در ج ۲، ص ۱۳۸- ۱۳۹.</ref> | |
− | + | اما ذکر نکردن برخى شأن نزولهاى معروف جاى شگفتى دارد، مثلا [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] در این تفسیر با آنکه دائما به تعیین مبهمات و شأن نزولهاى غیر مشهور اشاره کرده، در تفسیر آیه{{متن قرآن|«إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ»}} ([[سوره مائده|مائده]]: ۵۵) «راکعون» را صرفا به معناى خاشعان یا به جاى آورندگان نماز مستحب دانسته است. | |
− | + | سیوطى در کار تکمیل این تفسیر، که فقط چهل روز به طول انجامیده است، عینا به سبک محلّى به [[تفسیر]] پرداخته و حتى در تفسیر [[آیات محکم و متشابه|آیات متشابه]] از گفتههاى محلّى بهره برده است. مثلا هر دو مفسر در بیان معناى [[حروف مقطعه]] مىگویند که خداوند به مراد خود داناتر است. با اینهمه، سیوطى نوشته محلّى را برتر از نوشته خود مىداند و اذعان مىکند که جز در مواردى معدود (کمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نکرده است. یک نمونه آن، تفسیر محلّى بر آیه{{متن قرآن|«نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»}} است که وى مىگوید [[روح]] جسمى لطیف است که با نفوذ در آدمى سبب حیات مىشود. سیوطى در تفسیر همین عبارت در [[آیه 29 سوره حجر|آیه ۲۹ سوره حجر]]، همه گفتههاى محلّى بجز همین جمله را نقل مىکند و در توجیه عمل خود مىگوید که آیه{{متن قرآن|«قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی»}} ([[سوره اِسراء|اسراء]]: ۸۵) بصراحت نشان مىدهد که «شناخت» روح از جمله علوم الاهى است و لذا امساک در تبیین آن اولى است. | |
− | + | ==توجه دانشمندان به این تفسیر== | |
− | + | تفسیر الجلالین با وجود ایجاز و اختصارش، به دلیل سبک ویژه آن - که گزیدهاى از آراى تفاسیر مأثور و لغوى [[اهل سنّت]] به شمار مىآید - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است. به گفته [[محمد رشید رضا|محمد رشید رضا]]، [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] با آنکه علاقهاى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسیر متقدم نداشت، به تفسیر الجلالین مراجعه و استناد مىکرد. | |
− | + | این کتاب بارها، به صورتهاى مختلف و حتى در حواشى برخى قرآنها و غالبا همراه با کتاب «لباب النقول فى اسباب النزول» [[سیوطی]] به چاپ رسیده و از دیرباز مخطوطات فراوانى از آن در کتابخانههاى مختلف بر جاى مانده است. بکائى فهرستى از ۱۳۴ نسخه مخطوط آن را ارائه کرده است. | |
+ | از میان حواشى و شروح این تفسیر، نوشته دو تن تداول و شهرت بسیار داشته است: [[حاشیه|حاشیه]] جمل از سلیمان بن عمر عجیلى (متوفى ۱۲۰۴) با عنوان «الفتوحات الالهیة بتوضیح تفسیر الجلالین للدقائق الخفیة»، و حاشیه دیگر از شاگرد وى احمد بن محمد خلوتى مشهور به صاوى (۱۱۷۵-۱۲۴۱) که با عنوان «حاشیة العلامة الصاوى على تفسیر الجلالین» چاپ شده است. | ||
+ | == پانویس == | ||
+ | {{پانویس}} | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | * [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی. | ||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} | ||
[[رده: تفاسیر]] | [[رده: تفاسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۲
نویسنده | جلال الدین سیوطی |
موضوع | تفسیر اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
تفسیر بخش دوم | جلالالدین محلى |
|
«تفسیر الجلالین» تفسیرى موجز بر قرآن کریم که توسط جلال الدین محلّى (م، ۸۶۴ ق) و جلال الدین سیوطى (م، ۹۱۱ ق) تألیف شده است. این تفسیر گزیدهاى از آراى تفاسیر روایی و لغوى اهل سنّت به شمار آمده و همواره مورد توجه دانشمندان اسلامى بوده است.
محتوای کتاب
جلال الدین محلّى نخست بخش دوم تفسیر الجلالین را از سوره کهف تا آخر سوره ناس، تألیف کرد، سپس به تفسیر بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وى در سال ۸۶۴ قمری، این کار پس از تفسیر سوره حمد ناتمام ماند تا آنکه در سال ۸۷۰، جلال الدین سیوطى بخش ناتمام تفسیر (از ابتداى سوره بقره تا انتهاى سوره اسراء) را نوشت و تفسیر سوره فاتحه، نگاشته محلّى، را در انتهاى همه سورهها قرار داد.[۱] حاجى خلیفه به اشتباه، تدوین هر یک از این دو بخش تفسیر را به مؤلف بخش دیگر نسبت داده است.[۲]
مؤلفان این تفسیر، بدون تطویل در بیان وجوه صرف و نحو و قرائت و مانند آنها، کوشیدهاند که با تکیه بر روایات مأثور و سنّت تفسیرى گذشته، ترجمهاى مفهومى از آیات قرآن به شیوه مزجى ارائه دهند. ایجاز و سبک این تفسیر را مىتوان با تفاسیر موجز متأخرى چون «الجوهر الثمین فى تفسیر القرآن المبین» تألیف سید عبداللّه شبّر و تفسیر فرید وجدى مقایسه کرد.
سیوطى و محلّى، بجز نقلهایى اندک از اقوال صحابه و تابعین چون ابن عباس و عکرمه، از هیچیک از کتب تفسیر و مفسران گذشته سخنى نقل نکردهاند. همچنین در توضیحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و کلامى به هیچ کتاب یا مؤلفى استناد نکردهاند. بیشترین ارجاعات ایشان به منابع حدیثى چون صحاح سته، مستدرک حاکم نیشابورى و معجم طبرانى است. مقایسهاى کوتاه میان دو بخش این تفسیر نشان مىدهد که نقل روایات و استناد به کتب حدیثى که در بخش دوم - تألیف محلّى - بسیار اندک است، در بخش نخست - تألیف سیوطى - بمراتب فراوانتر است.
شیوه تفسیر
در تفسیر الجلالین پس از ذکر هر کلمه، عبارت، جمله یا آیهاى از قرآن، توضیحى کوتاه در معناى لغوى آن، اختلاف قرائت، ترکیب نحوى، بیان مبهمات و شأن نزول و معناى کلى آیه آمده است. بلندترین و مفصّلترین توضیحات درباره شأن نزول برخى آیات است.[۳] این توضیحات بندرت به مباحث فقهى و گاه کلامى برمىگردد که در این موارد، هر دو مفسر، رأى فقهى شافعى و دیدگاه کلامى اشاعره را منعکس مىکنند.[۴] در اینگونه موارد، نقل برخى اسرائیلیات و قصههاى باور نکردنى متداول است.[۵]
اما ذکر نکردن برخى شأن نزولهاى معروف جاى شگفتى دارد، مثلا سیوطى در این تفسیر با آنکه دائما به تعیین مبهمات و شأن نزولهاى غیر مشهور اشاره کرده، در تفسیر آیه«إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ» (مائده: ۵۵) «راکعون» را صرفا به معناى خاشعان یا به جاى آورندگان نماز مستحب دانسته است.
سیوطى در کار تکمیل این تفسیر، که فقط چهل روز به طول انجامیده است، عینا به سبک محلّى به تفسیر پرداخته و حتى در تفسیر آیات متشابه از گفتههاى محلّى بهره برده است. مثلا هر دو مفسر در بیان معناى حروف مقطعه مىگویند که خداوند به مراد خود داناتر است. با اینهمه، سیوطى نوشته محلّى را برتر از نوشته خود مىداند و اذعان مىکند که جز در مواردى معدود (کمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نکرده است. یک نمونه آن، تفسیر محلّى بر آیه«نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» است که وى مىگوید روح جسمى لطیف است که با نفوذ در آدمى سبب حیات مىشود. سیوطى در تفسیر همین عبارت در آیه ۲۹ سوره حجر، همه گفتههاى محلّى بجز همین جمله را نقل مىکند و در توجیه عمل خود مىگوید که آیه«قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» (اسراء: ۸۵) بصراحت نشان مىدهد که «شناخت» روح از جمله علوم الاهى است و لذا امساک در تبیین آن اولى است.
توجه دانشمندان به این تفسیر
تفسیر الجلالین با وجود ایجاز و اختصارش، به دلیل سبک ویژه آن - که گزیدهاى از آراى تفاسیر مأثور و لغوى اهل سنّت به شمار مىآید - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است. به گفته محمد رشید رضا، شیخ محمد عبده با آنکه علاقهاى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسیر متقدم نداشت، به تفسیر الجلالین مراجعه و استناد مىکرد.
این کتاب بارها، به صورتهاى مختلف و حتى در حواشى برخى قرآنها و غالبا همراه با کتاب «لباب النقول فى اسباب النزول» سیوطی به چاپ رسیده و از دیرباز مخطوطات فراوانى از آن در کتابخانههاى مختلف بر جاى مانده است. بکائى فهرستى از ۱۳۴ نسخه مخطوط آن را ارائه کرده است.
از میان حواشى و شروح این تفسیر، نوشته دو تن تداول و شهرت بسیار داشته است: حاشیه جمل از سلیمان بن عمر عجیلى (متوفى ۱۲۰۴) با عنوان «الفتوحات الالهیة بتوضیح تفسیر الجلالین للدقائق الخفیة»، و حاشیه دیگر از شاگرد وى احمد بن محمد خلوتى مشهور به صاوى (۱۱۷۵-۱۲۴۱) که با عنوان «حاشیة العلامة الصاوى على تفسیر الجلالین» چاپ شده است.
پانویس
منابع
- نرم افزار جامع التفاسیر نور، بخش کتابشناسی.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|