من لایحضره الفقیه (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۵۴: سطر ۵۴:
 
شیخ صدوق، در مورد انگیزه خود از تألیف این کتاب، مى گوید: در مسافرتى که به سرزمین بلخ داشتم، با یکى از اولیاء خدا آشنا شدم. رفاقت با او احساس آرامش و شادمانى و فرح و نشاط خاصى را براى من فراهم مى نمود. چرا که وى، فردى متعهد، دارای سکینه و وقار و دیندار، عفیف، متقى، و خاشع بود. او روزى به من گفت: «[[محمد بن زکریای رازی|محمد بن زکریاى رازى]]» براى کسانى که در موقع احتیاج به طبیب، طبیب در دسترس ندارند؛ کتابى در علم طب نگاشته است و آن را «من لایحضره الطبیب» نام نهاده است و آن کتاب در موضوع خود، با وجود حجم کم، جامع و وافى و کافى و پرفایده است و همگان در حد نیاز خود از آن بهره مند مى گردند. و از من خواست که من هم کتابى در موضوع [[فقه]] و شرایع و [[احکام]] به گونه اى جامع و کامل بنویسم و نامش را «من لایحضره الفقیه» (کتاب براى کسانى که به [[فقیه]] دسترسى ندارند) بنامم.  
 
شیخ صدوق، در مورد انگیزه خود از تألیف این کتاب، مى گوید: در مسافرتى که به سرزمین بلخ داشتم، با یکى از اولیاء خدا آشنا شدم. رفاقت با او احساس آرامش و شادمانى و فرح و نشاط خاصى را براى من فراهم مى نمود. چرا که وى، فردى متعهد، دارای سکینه و وقار و دیندار، عفیف، متقى، و خاشع بود. او روزى به من گفت: «[[محمد بن زکریای رازی|محمد بن زکریاى رازى]]» براى کسانى که در موقع احتیاج به طبیب، طبیب در دسترس ندارند؛ کتابى در علم طب نگاشته است و آن را «من لایحضره الطبیب» نام نهاده است و آن کتاب در موضوع خود، با وجود حجم کم، جامع و وافى و کافى و پرفایده است و همگان در حد نیاز خود از آن بهره مند مى گردند. و از من خواست که من هم کتابى در موضوع [[فقه]] و شرایع و [[احکام]] به گونه اى جامع و کامل بنویسم و نامش را «من لایحضره الفقیه» (کتاب براى کسانى که به [[فقیه]] دسترسى ندارند) بنامم.  
  
همچنین خود مؤلف می ‌گوید: این کتاب کتابی است که در [[فقه]] و [[حلال]] و [[حرام]] و قوانین و مقررات شرع نوشته شده، به قسمی که همه آن چه را که در موضوعات مختلف فقه (از طهارت تا دیات) تاکنون نوشته‌ام دربرداشته باشد و آن را کتاب «من لایحضره الفقیه» نام نهادم، تا به وقت نیاز بدان مراجعه کرده و مورد اعتماد و اطمینان باشد. و این کتاب را با حذف [[سند حدیث|اسانید]] تألیف کردم که مبادا به سبب نقل آن حجم کتاب زیاد شود. در این کتاب منظورم این بوده که آن دسته از روایاتی را که بدان [[فتوا]] می ‌دهم و به صحت و صدورش از [[معصوم|معصومین]] وثوق دارم و بدان حکم می ‌کنم بیاورم.  
+
همچنین خود مؤلف می ‌گوید: این کتاب کتابی است که در [[فقه]] و [[حلال]] و [[حرام]] و قوانین و مقررات شرع نوشته شده، به قسمی که همه آن چه را که در موضوعات مختلف فقه (از طهارت تا دیات) تاکنون نوشته‌ام دربرداشته باشد و آن را کتاب «من لایحضره الفقیه» نام نهادم، تا به وقت نیاز بدان مراجعه کرده و مورد اعتماد و اطمینان باشد. و این کتاب را با حذف [[سند حدیث|اسانید]] تألیف کردم که مبادا به سبب نقل آن حجم کتاب زیاد شود. در این کتاب منظورم این بوده که آن دسته از روایاتی را که بدان [[فتوا]] می ‌دهم و به صحت و صدورش از [[معصوم|معصومین]] وثوق دارم و بدان حکم می ‌کنم بیاورم.<ref>شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص2و3</ref>
  
 
==منابع کتاب==
 
==منابع کتاب==
سطر ۷۰: سطر ۷۰:
 
#نوادر [[محمد بن ابی عمیر]]
 
#نوادر [[محمد بن ابی عمیر]]
 
#[[المحاسن (کتاب)|المحاسن]] [[احمد بن ابی عبدالله برقی]]
 
#[[المحاسن (کتاب)|المحاسن]] [[احمد بن ابی عبدالله برقی]]
#رساله پدرم رضی الله عنه؛
+
#رساله پدرم رضی الله عنه؛<ref>شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص3</ref>
  
 
==مشیخة الفقیه==
 
==مشیخة الفقیه==
  
شیخ صدوق در آخر این کتاب، بخشى را به نام «مشیخة الفقیه» آورده و در آن اسناد خود را بیان کرده است؛ به این صورت که در متن کتاب فقط نام راوى اولى را که روایت را از معصوم علیه السلام نقل مى کند آورده -تا استفاده از آن براى مراجعه کنندگان آسان‏تر گردد- و در بخش «مشیخه» [[سند حدیث|سند]] خود را به آن راوى نقل مى کند تا روایات از حالت [[حدیث مرسل|ارسال]] خارج شده و [[حدیث مسند|مسند]] شوند. این بخش از کتاب بسیار مورد توجه علماى شیعه قرار گرفته است و شرح هاى فراوانى نیز بر این قسمت از کتاب نگاشته  اند که خود از منابع غنى و پر بار [[علم رجال]] به شمار مى  آید مانند:
+
شیخ صدوق در آخر این کتاب، بخشى را به نام «مشیخة الفقیه» آورده و در آن اسناد خود را بیان کرده است؛ به این صورت که در متن کتاب فقط نام راوى اولى را که روایت را از معصوم علیه السلام نقل مى کند آورده -تا استفاده از آن براى مراجعه کنندگان آسان‏تر گردد- و در بخش «مشیخه» [[سند حدیث|سند]] خود را به آن راوى نقل مى کند تا روایات از حالت [[حدیث مرسل|ارسال]] خارج شده و [[حدیث مسند|مسند]] شوند. این بخش از کتاب بسیار مورد توجه علماى شیعه قرار گرفته است و شرح هاى فراوانى نیز بر این قسمت از کتاب نگاشته‌اند که خود از منابع غنى و پر بار [[علم رجال]] به شمار مى‌آید مانند:
  
 
#ترتیب مشیخه من لایحضره الفقیه نوشته صاحب [[معالم الدین|معالم]]، [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|شیخ حسن بن شیخ زین الدین، شهید ثانى]]. (درگذشت ۱۰۱۱ هجرى)
 
#ترتیب مشیخه من لایحضره الفقیه نوشته صاحب [[معالم الدین|معالم]]، [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|شیخ حسن بن شیخ زین الدین، شهید ثانى]]. (درگذشت ۱۰۱۱ هجرى)
سطر ۸۴: سطر ۸۴:
 
==شرح‌هاى کتاب==
 
==شرح‌هاى کتاب==
  
بر کتاب «من لایحضر» شرح هاى فراوانى نیز نگاشته شده که در شرح روایات کتاب و بررسى آنهاست مانند:
+
بر کتاب «من لایحضر» شرح هاى فراوانى نیز نگاشته شده که در شرح روایات کتاب و بررسى آنهاست مانند:
  
#شرح من لایحضره الفقیه به نام «[[روضة المتقین]]» نوشته [[محمدتقی مجلسی|محمد تقى مجلسى]] پدر [[علامه مجلسى]]. وى این کتاب را در سال ۱۰۶۳ هجرى به پایان رسانده است.
+
#شرح من لایحضره الفقیه به نام «[[روضة المتقین]]» نوشته [[محمدتقی مجلسی|محمد تقى مجلسى]] پدر [[علامه مجلسى]]. این کتاب به زبان عربی است و مولف آن را در سال ۱۰۶۳ هجرى به پایان رسانده است.
#شرح من لایحضره الفقیه نوشته سید اجل امیر محمد صالح بن امیر عبدالواسع داماد علامه مجلسى (درگذشت ۱۱۱۶ هجرى).
+
#«[[لوامع صاحبقرانی]]» که شرح فارسی من لایحضره الفقیه است و همچون شرح پیشین توسط ملا محمد تقی مجلسی نگاشته شده است.
 
#شرح من لایحضره الفقیه نوشته [[شیخ بهایى]] (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى). [[شیخ حر عاملى]] از این شرح نقل مى  کند.
 
#شرح من لایحضره الفقیه نوشته [[شیخ بهایى]] (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى). [[شیخ حر عاملى]] از این شرح نقل مى  کند.
 
#شرح من لایحضره الفقیه به نام «معاهد التنبیه» نوشته شیخ ابوجعفر محمد بن حسن، نوه [[شهید ثانی|شهید ثانى]] (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى).
 
#شرح من لایحضره الفقیه به نام «معاهد التنبیه» نوشته شیخ ابوجعفر محمد بن حسن، نوه [[شهید ثانی|شهید ثانى]] (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى).
#شرح من لایحضره الفقیه نوشته مولى حسام الدین محمد صالح بن مولى احمد سروى مازندرانى (درگذشت ۱۰۸۱ هجرى).
+
#شرح من لایحضره الفقیه نوشته [[ملا صالح مازندرانی]] (درگذشت ۱۰۸۱ هجرى).
  
 
==نسخه‌‏هاى خطى‏ کتاب==
 
==نسخه‌‏هاى خطى‏ کتاب==
سطر ۹۸: سطر ۹۸:
  
 
۳- نسخه ‏اى گرانقدر و نفیس در کتابخانه حضرت آیة الله سید موسى زنجانى. این نسخه تصحیح شده و در محضر مولى محمد تقى مجلسى قرائت شده است. تاریخ نگارش آن نیز ۱۰۵۷ هجرى است.
 
۳- نسخه ‏اى گرانقدر و نفیس در کتابخانه حضرت آیة الله سید موسى زنجانى. این نسخه تصحیح شده و در محضر مولى محمد تقى مجلسى قرائت شده است. تاریخ نگارش آن نیز ۱۰۵۷ هجرى است.
 +
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*شیخ صدوق، محمد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق.
 
*مقاله آشنایی با منابع  دست اول شیعه (من لایحضره الفقیه)، عبدالکریم پاک نیا، مبلغان، آذر و دی 1387، شماره 110.
 
*مقاله آشنایی با منابع  دست اول شیعه (من لایحضره الفقیه)، عبدالکریم پاک نیا، مبلغان، آذر و دی 1387، شماره 110.
 
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، نرم افزار جامع الاحادیث.
 
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، نرم افزار جامع الاحادیث.

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۳

من لایحضره الفقیه.jpg
نویسنده شیخ صدوق
موضوع فقه شیعه/ احادیث احکام
زبان عربی
تعداد جلد 4

من لا يحضره الفقيه

کتاب «من لایحضره الفقیه» تألیف شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ه.ق)، از چهره هاى برجسته علماى شیعه در قرن چهارم هجرى مى باشد. این کتاب یکی از کتب اربعه حدیث شیعه است که مؤلف در آن مجموعه روایات اهل بیت علیهم السلام درباره مسائل فقهى و احکام شرعى را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمع آورى نموده است. کتاب‏ «الفقیه» از زمان نگارش مورد توجه و استقبال علماى شیعه قرار گرفته است و پیوسته در مجموعه ‏هاى بزرگ و کوچک روایى بر آن استناد نموده و از آن روایت نقل کرده ‏اند.

مؤلف کتاب

محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(۳۰۵ -۳۸۱ ق) معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، متولد شهر قم، از بزرگ‌ترین محدّثین قرن چهارم هجری به شمار می‌آید. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست. و از آثار دیگر وی: مدینة العلم، کمال‌الدین و تمام النعمة، التوحید، الخصال، معانی الأخبار، عیون أخبار الرضا(ع)، أمالی شیخ صدوق، المقنع فی الفقه، الهدایة (فی الأصول و الفروع) می باشد. از اساتید وی می توان به محمد بن حسن بن ولید، حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على(ع)، ابوالحسن محمد بن قاسم اشاره کرد. شیخ صدوق در سال ۳۸۱ هـ. وفات نمود و در شهر ری به خاک سپرده شد.

موضوع و مباحث کتاب

این کتاب که امروزه در ۴ جلد به مشتاقان عرضه شده است مجموعه اى از روایات اهل بیت علیهم السلام درباره مسائل فقهى و احکام شرعى و مسائل مورد نیاز عموم را در خود جمع کرده است. در این مجموعه ۹۰۴۴ حدیث، گرد آمده است.

مسئله آب ها و طهارت و نجاست آن، نماز، روزه، زکات و سایر مسائل مالى، احکام قضاوت، انواع مشاغل، مکاسب و معاملات، احکام ازدواج و طلاق، احکام ارث و اموات، حج و آداب سفرهاى واجب و غیرواجب، بحث گناهان کبیره و صغیره، حدود و مجازات هاى شرعى، وصیت و... از موضوعات مطرح شده در این کتاب مى باشد.

اعتبار و ارزش کتاب

شیخ صدوق در این کتاب، روایاتى را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمع آورى نموده است. او در این مورد مى گوید: «من در این کتاب فقط روایاتى را نقل مى کنم که آن ها را صحیح و معتبر مى دانم و به آن فتوا مى دهم و عقیده دارم که میان من و خداوند حجت است».

این کتاب، عظیم ترین و ارزشمندترین اثر شیخ صدوق از میان بیش از ۲۴۵ کتاب او مى باشد و یکى از مهم ترین منابع روایى شیعه و از کتب اربعه محسوب مى شود. «من لایحضره الفقیه»، در عین حال که براى خواص، مجموعه اى فقهى است، نکته هاى اخلاقى، تربیتى، عقیدتى، تاریخى فراوانى دارد که آشنایى با آن ها، براى عموم مردم؛ به ویژه مبلغان دینى مفید و راهگشاست.

علامه بحرالعلوم بعد از تجلیل فراوان از مقام بلند شیخ صدوق مى گوید:

«برخى از اصحاب بزرگوار ما احادیث کتاب «من لایحضره الفقیه» را بر سایر کتب اربعه مقدم مى دارند و این به علت این است که:
  • مؤلف آن حافظه قوى و کم نظیرى در زمینه حفظ احادیث داشته است؛
  • بعد از کتاب کافى و با تأملات بیش ترى تدوین شده است؛
  • شیخ صدوق صحت روایات آن را تضمین کرده است.
به همین دلائل، مراسیل آن را همانند مسانید پذیرفته اند.»

انگیزه نگارش و وجه تسمیه کتاب

شیخ صدوق، در مورد انگیزه خود از تألیف این کتاب، مى گوید: در مسافرتى که به سرزمین بلخ داشتم، با یکى از اولیاء خدا آشنا شدم. رفاقت با او احساس آرامش و شادمانى و فرح و نشاط خاصى را براى من فراهم مى نمود. چرا که وى، فردى متعهد، دارای سکینه و وقار و دیندار، عفیف، متقى، و خاشع بود. او روزى به من گفت: «محمد بن زکریاى رازى» براى کسانى که در موقع احتیاج به طبیب، طبیب در دسترس ندارند؛ کتابى در علم طب نگاشته است و آن را «من لایحضره الطبیب» نام نهاده است و آن کتاب در موضوع خود، با وجود حجم کم، جامع و وافى و کافى و پرفایده است و همگان در حد نیاز خود از آن بهره مند مى گردند. و از من خواست که من هم کتابى در موضوع فقه و شرایع و احکام به گونه اى جامع و کامل بنویسم و نامش را «من لایحضره الفقیه» (کتاب براى کسانى که به فقیه دسترسى ندارند) بنامم.

همچنین خود مؤلف می ‌گوید: این کتاب کتابی است که در فقه و حلال و حرام و قوانین و مقررات شرع نوشته شده، به قسمی که همه آن چه را که در موضوعات مختلف فقه (از طهارت تا دیات) تاکنون نوشته‌ام دربرداشته باشد و آن را کتاب «من لایحضره الفقیه» نام نهادم، تا به وقت نیاز بدان مراجعه کرده و مورد اعتماد و اطمینان باشد. و این کتاب را با حذف اسانید تألیف کردم که مبادا به سبب نقل آن حجم کتاب زیاد شود. در این کتاب منظورم این بوده که آن دسته از روایاتی را که بدان فتوا می ‌دهم و به صحت و صدورش از معصومین وثوق دارم و بدان حکم می ‌کنم بیاورم.[۱]

منابع کتاب

شیخ صدوق در مقدمه کتاب مى فرماید: من روایات این کتاب را از اصول معتبر و مشهور روایى شیعه گرفته ام مانند:

  1. کتاب حریز بن عبدالله سجستانی
  2. کتاب عبیدالله بن علی حلبی
  3. کتاب علی بن مهزیار اهوازی
  4. کتاب حسین بن سعید
  5. نوادر احمد بن محمد بن عیسی
  6. نوادر الحکمه تصنیف محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری
  7. کتاب الرحمه از سعد بن عبدالله
  8. جامع محمد بن حسن بن ولید
  9. نوادر محمد بن ابی عمیر
  10. المحاسن احمد بن ابی عبدالله برقی
  11. رساله پدرم رضی الله عنه؛[۲]

مشیخة الفقیه

شیخ صدوق در آخر این کتاب، بخشى را به نام «مشیخة الفقیه» آورده و در آن اسناد خود را بیان کرده است؛ به این صورت که در متن کتاب فقط نام راوى اولى را که روایت را از معصوم علیه السلام نقل مى کند آورده -تا استفاده از آن براى مراجعه کنندگان آسان‏تر گردد- و در بخش «مشیخه» سند خود را به آن راوى نقل مى کند تا روایات از حالت ارسال خارج شده و مسند شوند. این بخش از کتاب بسیار مورد توجه علماى شیعه قرار گرفته است و شرح هاى فراوانى نیز بر این قسمت از کتاب نگاشته‌اند که خود از منابع غنى و پر بار علم رجال به شمار مى‌آید مانند:

  1. ترتیب مشیخه من لایحضره الفقیه نوشته صاحب معالم، شیخ حسن بن شیخ زین الدین، شهید ثانى. (درگذشت ۱۰۱۱ هجرى)
  2. ترتیب مشیخه من لایحضره با شرح و بیان، نوشته سید حاج میرزا محمد حسین معروف به شیخ آقا قاضى تبریزى. (درگذشت ۱۲۹۴ هجرى)
  3. شرح مشیخه من لایحضره الفقیه نوشته محمد تقى مجلسى پدر علامه مجلسى.
  4. شرح مشیخة الفقیه نوشته علامه سید حسن بن سید عبدالهادى بن سید موسى موسوى آل خراسان نجفى. (متولد ۱۳۲۶ هجرى)
  5. خیر الرجال نوشته شیخ بهاءالدین محمد بن شیخ ملا على شریف لاهیجى از علماى قرن یازدهم هجرى.

شرح‌هاى کتاب

بر کتاب «من لایحضر» شرح هاى فراوانى نیز نگاشته شده که در شرح روایات کتاب و بررسى آنهاست مانند:

  1. شرح من لایحضره الفقیه به نام «روضة المتقین» نوشته محمد تقى مجلسى پدر علامه مجلسى. این کتاب به زبان عربی است و مولف آن را در سال ۱۰۶۳ هجرى به پایان رسانده است.
  2. «لوامع صاحبقرانی» که شرح فارسی من لایحضره الفقیه است و همچون شرح پیشین توسط ملا محمد تقی مجلسی نگاشته شده است.
  3. شرح من لایحضره الفقیه نوشته شیخ بهایى (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى). شیخ حر عاملى از این شرح نقل مى کند.
  4. شرح من لایحضره الفقیه به نام «معاهد التنبیه» نوشته شیخ ابوجعفر محمد بن حسن، نوه شهید ثانى (درگذشت ۱۰۳۰ هجرى).
  5. شرح من لایحضره الفقیه نوشته ملا صالح مازندرانی (درگذشت ۱۰۸۱ هجرى).

نسخه‌‏هاى خطى‏ کتاب

۱- نسخه ‏اى خطى در کتابخانه عالم ربانى استاد ابوالحسن شعرانى. این نسخه بسیار نفیس و ارزشمند مى ‏باشد. نگارنده آن عبد الله بن محمد شریف عبد الرب سمنانى است. در آخر این نسخه اجازه شیخ حر عاملى به خط ایشان موجود است و در حواشى آن برخى از حواشى شیخ محمد، حفید شهید و سلطان العلماء حسینى آملى و مولى محمد تقى مجلسى و محقق داماد نیز به چشم مى‏ خورد.

۲- نسخه ‏اى خطى در کتابخانه شریف معظم سید محمدباقر سبزوارى استاد دانشکده الهیات در دانشگاه تهران که به خط میرزا محمد رکاوندى است و تاریخ نگارش آن ۱۰۷۴ هجرى مى‏ باشد.

۳- نسخه ‏اى گرانقدر و نفیس در کتابخانه حضرت آیة الله سید موسى زنجانى. این نسخه تصحیح شده و در محضر مولى محمد تقى مجلسى قرائت شده است. تاریخ نگارش آن نیز ۱۰۵۷ هجرى است.

پانویس

  1. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص2و3
  2. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص3


منابع

  • شیخ صدوق، محمد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق.
  • مقاله آشنایی با منابع دست اول شیعه (من لایحضره الفقیه)، عبدالکریم پاک نیا، مبلغان، آذر و دی 1387، شماره 110.
  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، نرم افزار جامع الاحادیث.
  • مقدمه کتاب من لایحضره الفقیه.

متن کتاب

من لا يحضره الفقيه


فقه
کلیات: تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی
منابع: عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ...
↓ رده ها ↓
فقه: فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه
اصول فقه: اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه
احکام: احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام