امامیه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«امامیّه» یا «اِثنى‌‌عَشَریه» معتقدین به «امامت» امامان دوازده‌گانه از امام على علیه‌السلام تا امام مهدى عجل الله تعالی فرجه هستند، که اکثریت شیعه را تشکیل می‌دهند. در حال حاضر هرجا لفظ «امامیه» عنوان گردد و یا «شیعه» به صورت مطلق بیان شود، منظور «اثنى‌عشریه» هستند اما در گذشته امامیه نام عمومى مذاهبى بوده است که به امامت و خلافت بلافصل امام على بن ابى‌طالب علیه‌السلام و امامت فرزندانش معتقد بوده‌‌اند. «امامیّه» در گذشته نام عمومى مذاهبى بوده است که به امامت و خلافت بلافصل امام على بن ابى‌طالب علیه‌السلام و امامت فرزندانش معتقد بوده‌‌اند؛ اما امروزه بر یک مذهب اطلاق مى‌شود که آن را مذهب جعفرى یا اثنى‌عشرى نیز گویند. امامیه، امامت را بر اساس نصّ نبوى براى دوازده جانشین پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى‌دانند که نخستین آنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و آخرینشان امام مهدى (علیه‌السلام) است.

اثنى‌عشریه، مذهب رسمى کشور ایران است و در کشورهایى همچون عراق، بحرین، آذربایجان و لبنان نیز پیروان بسیارى دارد.

فرقه های امامیه

تا پیش از امام صادق علیه السلام امامیه انشعابی نداشته است. اما پس از شهادت امام صادق (ع) در ۱۴۸ ق، پیروان آن حضرت متفرق گشتند. گروهی که در تاریخ، اسماعیلیه نام گرفته‌اند، محمد بن اسماعیل نوادۀ آن حضرت را به امامت شناختند که پدر او فرزند بزرگتر امام بوده، و در زمان حیات امام درگذشته بوده است؛ و برخی عبدالله افطح فرزند آن حضرت را که در زمان وفات ایشان بزرگترین فرزند آن حضرت بود، به عنوان امام شناختند (فطحیه) و برخی دیگر با تمسک به نص امام صادق (ع)، به امامت امام موسی کاظم (ع) باور داشتند.

با شهادت امام کاظم (ع) در حبس، موج جدیدی از اختلاف در صفوف شیعیان پدید آمد و گروهی دیگری با عنوان واقفه با مطرح کردن روایاتی، امام کاظم(ع) را به عنوان مهدی شناختند و امامت را بدو ختم کردند، اما خط اصلی که با قاطعیت امام رضا (ع) را جانشین آن امام شمردند پس از آن دیگر اختلاف ننمودند و به دوازده امام باور داشتند که از آنها به شیعه اثنی عشریه تعبیر می گردد. [۱]

گستره جغرافیایی امامیه

در نگاهی گذرا به گسترش مذهب امامیه و پراکندگی جغرافیایی آن، باید یادآور شد که این مذهب در یک جریان تاریخی پردامنه از اقصى نقاط ماوراءالنهر تا دورترین نقاط مغرب اقصى رواج یافته است. بیشترین شمار عالمان امامی از نواحی عراق ـ به خصوص کوفه ـ و سرزمینهای ایران ـ به ویژه ری و قم ـ برخاسته‌اند.

در حال حاضر، مذهب امامیه یا شیعۀ اثناعشری، در ایران به عنوان مذهب رسمی شناخته می‌شود و در کشورهایی چون عراق، بحرین، آذربایجان و لبنان پیروان آن بخش مهمی از جمعیت را تشکیل داده‌اند. افزون بر آن، جمعیتی قابل توجه از امامیان در دیگر کشورهای اسلامی از حوزۀ خلیج فارس، شبه قارۀ هند، آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و سوریه زندگی می‌کنند. [۲]

اعتقادات امامیه

اصول دین در نظر امامیه شامل توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل است؛ گاه بر این نک‍ته تکیه شده است که از این میان، ۳ اصل نخست اصول دین، و دو اصل اخیر اصول مذهب امامیه است. به هر روی، این تمایز نسبی است و اگر دیدگاه امامیه در باب امامت، کاملاً ویژۀ این مذهب است، اما در مبحث عدل، همسانی گسترده‌ای بین امامیه و معتزله به چشم می‌آید.

در مروری بر باورهای اساسی امامیه در باب توحید، باید یادآور شد که موضع عالمان این مذهب در برخورد با صفات الٰهی، برخوردی تنزیه‌گرا و نزدیک به مواضع معتزله بوده است؛ بدین ترتیب، این نگرش که صفات خداوند عین ذات اوست، در میان امامیه شهرت یافته است. در نگرش امامیه رؤیت خدا همواره با تأکید تمام مورد انک‍ار بوده است.

اصلی‌ترین ممیزۀ مذهب امامیه، دیدگاه خاص آن در باب امامت است. امامیه به عنوان یکی از گرایشهای شیعه، بر این باورند که حقِ جانشینی رسول اکرم (ص) از آنِ حضرت علی (ع) بوده است. در منابع امامی، به عنوان ادلۀ نقلی بر این امر، به احادیث مشهوری چون حدیث غدیر، حدیث ثقلین و حدیث منزلت استناد شده است که اصل صدور آن مورد تأیید قاطبۀ عالمان اهل سنت قرار داشته، و تنها اختلاف با ایشان، در تفسیر و برداشت از آنها بوده است.

امامیه معتقد است که امام على علیه السلام و یازده تن از نسل او - تا حضرت مهدى علیه السلام - به نصّ پیامبر صلی الله علیه وآله و نصب الهى، امام و پیشواى مسلمانان‌ هستند. این امامان به ترتیب، عبارت‌اند از: على بن ابى طالب، حسن بن على، حسین بن على، على بن الحسین، محمد بن على، جعفر بن محمد، موسى بن جعفر، على بن موسى، محمد بن على، على بن محمّد، حسن بن على و سرانجام حجة بن الحسن مهدى علیه السلام.

پیروان مذهب امامیه با شهادت امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ ق، دورۀ حضور ائمه را پایان یافته شمرده، و وارد عصر غیبت شده‌اند. بر این اساس، امام دوازدهم (ع) که از ۲۶۰ ق، بر جایگاه امامت قرار گرفته است، با برخورداری از عمری طولانی به گونه‌ای نهان از انظار به مهمات امت رسیدگی می‌کند و با فراهم آمدن شرایط ظهور در آخرالزمان (زمانی نزدیک به قیامت)، ظهور کرده، با شکست دادن قدرتهای جائر، جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.[۳]

امامیه وجود امام را عقلاً واجب مى‌ دانند و بر آن‌اند که مردم براى تحقق نیکى و حفظ شریعت به امام نیازمندند. نیازمندى مردم و دین به امام معصوم، تا قیامت باقى است و وجود جهان بدون او ناممکن است.[۴] در نظر امامیه، امام از کاستى و کژى و عیب‌هاى ظاهرى و درونى پیراسته و به صفات نیک اخلاقى آراسته است و داراى مناقب و فضایل نفسانى است.[۵]

به نظر شیعه امامیه برخی ویژگى‌هاى امام عبارت‌اند از: الف. عصمت: مراد از عصمت آن است که شخص امام باید از انگیزه عمدى یا سهوىِ معصیت و ترک طاعت برى باشد. ب. برخوردارى از نص (گفتار صریح): شخص امام تنها از گذر نصّ خداوند یا پیامبر و یا امام پیشین به امامت مى‌رسد. ج. افضلیت: امام باید از همه مردمان برتر باشد.[۶]

گفتنی است که به عنوان یک حقیقت تاریخی، امامیه نیز در این امر که حضرت علی (ع) خود با خلفای نخستین دست بیعت داده، و به عنوان چهارمین خلیفه ـ اگرچه با اکراه ـ منصب خلافت را پذیرفته است، تردیدی روا نداشته‌اند؛ اما ایشان این عملکرد را بر مبنای اصل تقیه و رعایت مصالح امت اسلامی، تفسیر نموده‌اند. این دیدگاهها، در طول تاریخ این مذهب، به عنوان مواضع نهادین امامیه در باب امامت، تکرار و تبیین گشته، و در کتب پرشمار این مذهب در باب امامت به ثبت رسیده است.

امامیه در سدۀ ۲ ق، به ویژه برپایۀ تعالیم امام باقر و امام صادق (ع)، بر اصولی ثابت در نظام اعتقادی خود وفاق یافتند که اهم آنها را می‌توان در این چند جمله خلاصه کرد: تا مکلفی بر زمین است، زمین از حجت خداوند خالی نمی‌تواند بود و این حجت، گاه امامی ظاهر و گاه امامی غایب و پنهان از انظار است که به هر تقدیر، اثر وجودی خود را در جهان خواهد بخشید؛ این حجت قطعاً امامی معصوم است که گناه و خطا در او راهی ندارد؛ امامان را جز خداوند برنمی‌گزیند و مردمان از طریق نص بر امامت ایشان آگاهی می‌یابند؛ و طاعت و پیروی از این امامان، بر همگان فرضی الٰهی است و تخلف از آن موجب گمراهی خواهد بود.[۷]

برخى دیگر از اعتقادات ویژه امامیه عبارت‌اند از: عصمت همه انبیاء و امامان علیهم السلام، بداء و رجعت.

امامیه در احکام عملى نیز ویژگى‌هایى دارند؛ از جمله آن که در وضو مسح پا را واجب مى‌شمارند. لزوم ذکر «حىّ على خیرالعمل» در اذان و اقامه و پنج تکبیر در نماز میت از دیگر ویژگى‌هاى فقهى امامیه است.

امامیه - برخلاف اهل تسنّن - نکاح مُتعه (ازدواج موقّت) را جایز مى‌دانند و نیز معتقدند که در یک مجلس، سه طلاق تحقّق نمى‌یابد و فُقّاع (آب جو) حرام است و در استنباط احکام و تعالیم دینى نمى‌توان از قیاس و استحسان بهره جست.[۸]

امام باقر و امام صادق علیهما السلام بنیان‌گذاران و شارحان بزرگ فقه شیعى‌اند. مجموعه احادیث این دو امام بزرگوار در چهار کتاب الکافى، الاستبصار، التهذیب و من لایحضره الفقیه گرد آمده است که «کتب اربعه» لقب گرفته‌اند. مبانى فقهى امامیه عبارت‌اند از: قرآن، سنّت، اجماع و عقل.

امامیه از نظر کلامى، داراى روشى میانه است و بیش‌تر به روش کلامى معتزله نزدیک است. نفى جبر و تفویض و اعتقاد به «امر بین الامرین» و مخلوق دانستن قرآن، از جلوه‌هاى روش اعتدال‌گرایى امامیه است.

در مذهب امامیه زیارات و ادعیه جایگاهى ویژه دارند. دعاهاى پرشورى همانند دعای کمیل و دعای ابوحمزه ثمالى و آنچه در صحیفه سجادیه آمده است، از نمونه‌هاى ادعیه و مناجات امامیه‌اند.

امامیه اعیادى ویژه نیز دارد؛ از جمله عید غدیر خم که روز اعلان خلافت و ولایت حضرت على بن ابى طالب علیه السلام است.

پانویس

  1. "امامیه"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  2. "امامیه"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  3. فرهنگ فرق اسلامى، ۲۶.
  4. فرق الشّیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع، ۲/۳۳۱.
  5. همان.
  6. فرهنگ فرق اسلامى، ۷۶-۷۳؛المقالات والفرق، ۱۱۸؛ الملل والنّحل، ۲۶۵؛ تاریخ شیعه و فرقه‌هاى اسلام، ۱۴۷.
  7. به عنوان نمونه، نک‍ : کلینی، کتاب الحجة؛ شیخ مفید، اوائل، ۴۶.
  8. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ۱۰/۱۶۲؛ فرهنگ فرق اسلامى، ۳۳-۳۱.

منابع