امام رضا علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Ali hoghooghi صفحهٔ کنیه های امام رضا علیه السلام را به امام رضا علیه السلام منتقل کرد)
سطر ۱: سطر ۱:
كنيه آن حضرت را ابوالحسن و نيز ابوالحسن ثانى خوانده‌اند. [[ابوالفرج اصفهانى]] در [[مقاتل الطالبيين]] روايتى نقل كرده و مبنى بر آن كه كنيه آن حضرت، ابوبكر بوده است. وى به سند خود از [[عيسى بن مهران]] از [[ابوصلت هروى]] نقل كرده است كه گفت: روزى مامون از من پرسشى كرد، گفتم: ابوبكر در اين باره چنين و چنان گفته است.
+
{{متوسط}}
 +
{{شناسنامه ائمه
 +
|عنوان امام=امام رضا علیه السلام
 +
|تصویر= پرونده:امام رضا (2).jpg
 +
|مقام = امام هشتم
 +
|نام= علی
 +
|لقب = رضا
 +
|کنیه = ابوالحسن
 +
|پدر = امام کاظم علیه السلام
 +
|مادر = نجمه
 +
|تاریخ ولادت = 11 ذی القعده سال 148 هجری
 +
|محل ولادت = مدینه
 +
|مدت امامت = 20سال
 +
|مدت عمر = 55 سال
 +
|تاریخ شهادت =30 صفر سال 203 هجری
 +
|علت شهادت = مسومیت توسط زهر
 +
|قاتل = مأمون عباسی لعنه الله
 +
|محل دفن= مشهد}}
  
مامون پرسيد: كدام ابوبكر؟ ابوبكر ما يا ابوبكر اهل سنت؟
+
امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در 11 ذی القعده سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. پدر ایشان [[امام کاظم]](علیه اسلام) و مادر بزرگوارشان [[نجمه خاتون]] (سلام الله علیها) و [[کنیه]] شریفشان ، ابوالحسن می باشد. آن حضرت  هشتمین [[امام]] [[شیعه اثنی عشری | شیعیان عثنی عشری]] بوده و  مدت امامتشان  ۲۰ سال است که همزمان بود با سالهای پایانی خلافت [[هارون الرشید]]، خلافت امین (چهار سال)و 5 سال اول خلافت [[مأمون|مأمون عباسی]] می باشد.<ref>الطبرسی، ج۲، ۱۴۱۷ه‍.ق.، صص۴۱-۴۲.</ref> حضرت بیشتر مدت زمان زندگی خویش را در شهر زادگاهشان مدینه حضور داشتند ولی در سال 200 هجری به اصرار مأمون عباسی و بالاجبار راهی شهر مرو محل خلافت این خلیفه عباسی شدند.در مرو مأمون حضرت را مجبور به پذیرش عنوان ولایت عهدی کرد و سرانجام در سال 203 هجری مأمون ایشان را با زهر مسموم کرد و به شهادت رساند.حضرت را در مکانی که هارون الرشید در آن دفن شده بود،دفن کردند که امروزه به مشهدالرضا معروف است .
  
گفتم: ابوبكر ما.
+
== زندگی نامه ==
 +
=== [[ولادت امام رضا علیه السلام|ولادت]] ===
 +
امام علی بن موسی  رضا عليه السّلام بنا به قول بسيارى از مورّخان، در سال 148 <ref>. الكافى، ج 1، ص 486؛ الارشاد، ص 341؛ التهذيب، ج 6، ص 83</ref> و بنا به قول  اندكى دیگر از آنان ، در سال 153 <ref>عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 81. نوبختى سال 151 را نقل كرده است. نك: فرق الشيعة، ص 96</ref> در 11 [[ذى‌ القعده]] يا [[ذى الحجه]] و يا [[ربيع الاول]] در شهر [[مدینه]] چشم به جهان گشود.
  
پس عيسى از ابوصلت پرسيد: ابوبكر شما كيست؟
+
=== مادر ===
 +
درباره نام مقدّس اين خانم، راويان اختلاف دارند.برخی  آن حضرت  را '''خيزران'''<ref> تذكرة الخواص، ص 361</ref> ناميده اند و گفته اند كه ايشان ام ولد و از اهالى نوبه بوده و ''اروى'' نام داشته و لقبش شقراء بوده ست. برخى گفته‌ اند اسم او '''نجمه'''<ref> كشف الغمّه، ج 3، ص 102</ref> و كنيه‌ اش امّ البنين بوده و برخى نام آن بانو را '''تكتم'''<ref> عيون اخبار الرّضا، ج 1، ص 5</ref> دانسته ‌اند.
  
پاسخ داد: على بن موسى الرضا است كه بدين كنيه خوانده مى ‌شود.
+
شیخ صدوق در مورد ایشان می نویسد:«ایشان از زمره زنان شريف غير عرب و كنيز [[حميده خاتون]] مادر امام موسى عليه السّلام، و از زنان شايسته در عقل و دين و شرف بود و بانويش حميده را بسيار محترم مى‌ داشت و از روى احترام به او هرگز در مقابلش نمى ‌نشست.
 +
بنابراين حميده به پسرش امام موسى عليه السّلام گفت:«اى فرزند، يقينا تكتم كنيزى است كه من هرگز بهتر از او را نديده‌ام و شكّى ندارم كه خداوند به او فرزندانى عطا خواهد كرد. من او را به تو بخشيدم و سفارش مى‌كنم كه با مهربانى با او رفتار كنى.» <ref>عيون اخبار الرّضا، ج 1، صص 14 و 15.</ref>
  
 +
=== مشخصات ظاهری ===
 +
بسيارى از مورّخان گفته‌ اند كه امام رضا عليه السّلام خرمايى يا عميقا سرخ رو بودند<ref>اخبار الدول، ص 114.</ref>، و در برخى اسناد گفته شده است كه ایشان  سفيدرو بودند و قدّى ميانه داشتند<ref>) الصّراط السّوى فى مناقب آل النّبى، ص 199</ref> و مانند جدّ بزرگوارشان [[پیامبر اسلام | پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله]] بوده اند<ref> الدّرّ النّظيم، ص 210</ref> و مانند جدّشان در تمام صفات اخلاقى و تربيت عالى بر ساير پيامبران برترى داشته اند.
  
== منبع ==
+
همچنین بر انگشتر حضرت حك شده بوده است «ولى اللّه» <ref> بحار الانوار، ج 12، ص 4</ref> و انگشتر ديگرى داشته اند كه بر آن نوشته شده : «العزّة للّه» <ref> الدّرّ النظيم، ص 210</ref>. برخی نیز نقش انگشتر ایشان را « ما شاء الله و لا حول و لا قوّة الّا بالله » نوشته اند.<ref> بحار الانوار، ج 49، ص 2، از كافى‌</ref>
سید محسن امین، سیره معصومان، جلد 5
+
 
 +
===کنیه والقاب===
 +
==== کنیه ====
 +
امام  كاظم عليه السّلام کنیه '''ابوالحسن''' را به ایشان  عنايت فرمودند.<ref>بحار الانوار، ج 12، ص 4</ref> و به على بن يقطين گفتند:اى على، اين پسرم (با اشاره به امام رضا عليه السّلام) آقاى فرزندان من است و من كنيه خیش را به او داده‌ ام.<ref>بحار الانوار، ج 12، ص 4</ref> البته امام كاظم نيز كنيه شان ابو الحسن بوده است و اين كنيه ميان پدر و فرزند مشترك امی باشد. بدين جهت امام كاظم عليه السّلام را «ابو الحسن اوّل» و امام رضا عليه السّلام را «ابو الحسن دوم» مى ‌نامند.
 +
 
 +
البته ابوفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین به نقل از اباصلت کنیه ابوبکر را نیز به ایشان نسبت می دهد که از آن به ندرت استفاده می شده است .<ref> ابو الصّلت هروى مى‌گويد: روزى مأمون از من سؤالى كرد و من هم در رابطه با سؤال، پاسخ دادم كه ابو بكر چنين و چنان گفت. مأمون از من پرسيد: «كدام ابو بكر؟ ابو بكر ما، يا ابو بكر عامّه؟» من پاسخ دادم: ابو بكر ما.
 +
عيسى گفت: من از ابو الصلت پرسيدم كه ابو بكر شما كيست؟
 +
او پاسخ داد: على بن موسى. به او اين كنيه داده شده بود.مقاتل الطّالبيين، ص 561.</ref>
 +
 
 +
==== القاب ====
 +
 
 +
== اوضاع سیاسی و ولایت‌ عهدی ==
 +
طول مدت امامت حضرت امام رضا علیه‌السلام مقارن بود با ادامه‌ی حکومت هارون الرشید، خلع شدن امین از سلطنت و خلافت مامون. مامون نخست پيشنهاد خلافت  به امام علیه‌السلام كرد ولى امام شديداً از پذيرفتن آن خوددارى نمود. سپس وليعهدى خويشتن را به ایشان پيشنهاد كرد. در اينجا نيز امام مى دانست كه منظور تامين هدف‌هاى شخصى مامون است، لذا دوباره امتناع ورزيد ولى اصرار و تهديدهاى مامون چندان اوج گرفت كه به تصريح يا كنايه امام را به قتل تهديد  كرد ولى امام باز هم زير بار نرفت. تا سرانجام از هر سو زير فشار قرار گرفت؛ آنگاه با نهايت اكراه مقام وليعهدى را پذيرفت.
 +
 
 +
امام رضا علیه‌السلام مقام وليعهدی را پذيرفت مشروط بر اين كه در هيچ يك از امور حكومت دخالتی نكند و مسئوليتی به حضرتش محول نگردد و در شهر اقامت گزيند. امام رضا علیه‌السلام وليعهدى مامون را پذيرفت اما به اين حقيقت پى برده بود كه در صورت امتناع، بهايى را كه بايد بپردازد تنها جان خودش نمى باشد، بلكه علويان و دوستدارانشان همه در معرض خطر واقع مى شوند.
 +
 
 +
اگر بر امام جايز بود كه در آن شرايط، جان خويشتن را به خطر بيفكند ولى در مورد دوستداران و شيعيان خود و يا ساير علويان هرگز به خود حق نمى داد كه جان آنان را نيز به مخاطره دراندازد. علاوه بر اين نيل به مقام وليعهدى يك اعتراف ضمنى از سوى [[عباسیان]] به شمار مى رفت داير بر اين مطلب كه علويان نيز در حكومت  سهم شايسته اى دارند.
 +
 
 +
[[پرونده:حرم امام رضا.jpg|280px|thumb|left|حرم امام رضا علیه السلام در مشهد]]
 +
 
 +
== اوضاع علمی زمان امام رضا علیه‌السلام ==
 +
 
 +
در قرن دوم هـ.ق كه [[امام رضا]] علیه‌السلام می‌زيستند، مراكز علمی رو به فزونی گذاشت. مدارس مختلف در همه علوم و به همه زبان‌ها و ميان همه گروه‌ها پا گرفت. مدارس از جويندگان دانش در سطوح مختلف علمی و دين  پر شد. به خصوص در زمان هارون الرشيد و مأمون و در زمان امامت [[امام صادق|امام جعفرصادق]] علیه‌السلام و [[امام کاظم|امام موسي كاظم]] علیه‌السلام و [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]] علیه‌السلام.
 +
 
 +
حضرت امام رضا علیه‌السلام در زمان منصور به دنيا آمدند و در زمان خلافت مهدی، هادی، هارون الرشيد و مأمون زندگی كردند و اين زمانی بود كه فرهنگ و فكر اسلامی به خوبی پايه گرفته بود و در آن زمان مؤسسين مذاهب فقهی مختلفی نیز زندگی می‌كردند. مامون دانشمندان ديگر اديان را جمع مى كرد و آنگاه امام رضا علیه‌السلام را نيز احضار مى كرد. آنان از امام پرسش مى كردند و آن حضرت يكى پس از ديگرى آنان را در مباحثات علمی شكست مى داد.
 +
 
 +
امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام پناه اهل فكر و معرفت بودند و با علماي فلسفه به مناظره و بحث می‌پرداختند و در حالی كه اهل [[فقه]] و شرع را هدايت و توجيه می‌كردند به محور آن‌ها تبديل شده بودند.
 +
 
 +
 
 +
== اخلاق امام رضا علیه‌السلام ==
 +
{{شناختنامه امام رضا (ع)}}
 +
 
 +
از ابراهيم بن عباس نقل شده است كه گفت: «هيچ كس را فاضل تر از ابوالحسن رضا علیه‌السلام نديده و نشنيده ام. از او چيزهايى ديده ام كه از هيچ كس نديدم: هرگز نديدم با سخن گفتن به كسى جفا كند؛ نديدم كلام كسى را قطع كند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود؛ هيچ‌گاه حاجتى را كه مى توانست  برآورده سازد، رد نمى كرد؛ هرگز پاهايش را پيش روى كسى كه نشسته بود دراز نمى كرد؛ نديدم به يكى از دوستان يا خادمانش دشنام دهد؛ هرگز نديدم در خنده اش قهقهه بزند بلكه خنده او تبسم بود؛ چنان بود كه اگر تنها بود و غذا برايش مى آوردند، غلامان و خدمتگزاران و حتى دربان و نگهبان را بر سفره خويش مى نشانيد و با آن‌ها غذا مى خورد؛ شب‌ها كم مى خوابيد و بسيار روزه مى گرفت؛ سه روز، [[روزه]] در هر ماه را از دست نمى داد و مى فرمود: اين سه روز برابر با روزه يك عمر است؛ بسيار [[صدقه]] پنهانى مى داد».
 +
 
 +
ایشان از عابدترين مردم در زمان خود و بالاترين آن‌ها در پارسايی و تقوی بود، تا جايي كه دشمنان آن حضرت هم بدان معترف بودند و نمی‌توانستند آن را انكار كنند.
 +
 
 +
== احادیثی از امام رضا علیه‌السلام ==
 +
 
 +
* «لایستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛ هیچ بنده‌اى حقیقت ایمانش را کامل نمى‌کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین‌شناسى، تدبر نیکو در زندگى و شکیبایى در مصیبت‌ها و بلاها».<ref> [[بحارالانوار]]، ج 78، ص 339، ح 1.</ref>
 +
 
 +
* «وَقِّرُوا كِبارَكُم وَارحَمُوا صِغارَكُم وَصِلُوا اَرحامَكُم؛ به بزرگترهايتان احترام بگذاريد و با كوچكترها مهربان باشيد و [[صله رحم]] نماييد».<ref> عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 265.</ref>
 +
 
 +
* «مَنْ کَانَ مِنَّا وَلَمْ یُطِعِ اللهَ فَلَیْسَ مِنَّا؛ هر کس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست».<ref> سفینة البحار، ص 98.</ref>
 +
 
 +
* «اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَالْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَالْاَخُ الشَّقِیقُ؛ امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است».<ref> مسند الامام الرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 69.</ref>
 +
 
 +
* «اِیَّاکُمْ وَالْحِرْصَ وَالْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ؛ از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو امت‌های گذشته را نابود کرده است».<ref> بحارالانوار، ج 75، ص 346.</ref>
 +
 
 +
* «یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوااللهَ فِی نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ فَلاتُنْفِرُوهَا عَنْکُمْ بِمَعَاصِیهِ؛ ای مردم تقوا را درباره‌ی نعمت‌های الهی را رعایت کنید و نعمت‌ها را به گناه و معصیت از خود مرانید».<ref> عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 169.</ref>
 +
 
 +
==پانویس ==
 +
<references />
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
(1). زندگی سیاسی هشتمین امام، جعفر مرتضی حسینی، ترجمه خلیل خلیلیان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373.
 +
 
 +
(2). سرچشمه دانش، عبدالکریم پاک‌نیا، مبلغان، ش 25، بهمن 1380.
 +
 
 +
(3). سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، سروش، تهران، 1374.
 +
 
 +
(4). گوشه‌ای از زندگانی [[امام رضا]] علیه‌السلام، علی شریعتی، گلستان قرآن، ش 106، 1380.
 +
 
 +
 
 +
 
 +
{{چهارده معصوم علیهم السلام}}
  
[[رده:القاب ائمه اطهار]]
 
 
[[رده:امام رضا علیه السلام]]
 
[[رده:امام رضا علیه السلام]]
 +
[[رده:ائمه اطهار]]
 +
[[رده:اهل البیت]]

نسخهٔ ‏۷ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۲

امام رضا (2).jpg
مقام امام هشتم
نام علی
القاب رضا
کنیه ابوالحسن
پدر امام کاظم علیه السلام
مادر نجمه
زادروز 11 ذی القعده سال 148 هجری
زادگاه مدینه
مدت امامت 20سال
مدت عمر 55 سال
تاریخ شهادت 30 صفر سال 203 هجری
علت شهادت مسومیت توسط زهر
قاتل مأمون عباسی لعنه الله
مدفن مشهد


امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در 11 ذی القعده سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. پدر ایشان امام کاظم(علیه اسلام) و مادر بزرگوارشان نجمه خاتون (سلام الله علیها) و کنیه شریفشان ، ابوالحسن می باشد. آن حضرت هشتمین امام شیعیان عثنی عشری بوده و مدت امامتشان ۲۰ سال است که همزمان بود با سالهای پایانی خلافت هارون الرشید، خلافت امین (چهار سال)و 5 سال اول خلافت مأمون عباسی می باشد.[۱] حضرت بیشتر مدت زمان زندگی خویش را در شهر زادگاهشان مدینه حضور داشتند ولی در سال 200 هجری به اصرار مأمون عباسی و بالاجبار راهی شهر مرو محل خلافت این خلیفه عباسی شدند.در مرو مأمون حضرت را مجبور به پذیرش عنوان ولایت عهدی کرد و سرانجام در سال 203 هجری مأمون ایشان را با زهر مسموم کرد و به شهادت رساند.حضرت را در مکانی که هارون الرشید در آن دفن شده بود،دفن کردند که امروزه به مشهدالرضا معروف است .

زندگی نامه

ولادت

امام علی بن موسی رضا عليه السّلام بنا به قول بسيارى از مورّخان، در سال 148 [۲] و بنا به قول اندكى دیگر از آنان ، در سال 153 [۳] در 11 ذى‌ القعده يا ذى الحجه و يا ربيع الاول در شهر مدینه چشم به جهان گشود.

مادر

درباره نام مقدّس اين خانم، راويان اختلاف دارند.برخی آن حضرت را خيزران[۴] ناميده اند و گفته اند كه ايشان ام ولد و از اهالى نوبه بوده و اروى نام داشته و لقبش شقراء بوده ست. برخى گفته‌ اند اسم او نجمه[۵] و كنيه‌ اش امّ البنين بوده و برخى نام آن بانو را تكتم[۶] دانسته ‌اند.

شیخ صدوق در مورد ایشان می نویسد:«ایشان از زمره زنان شريف غير عرب و كنيز حميده خاتون مادر امام موسى عليه السّلام، و از زنان شايسته در عقل و دين و شرف بود و بانويش حميده را بسيار محترم مى‌ داشت و از روى احترام به او هرگز در مقابلش نمى ‌نشست. بنابراين حميده به پسرش امام موسى عليه السّلام گفت:«اى فرزند، يقينا تكتم كنيزى است كه من هرگز بهتر از او را نديده‌ام و شكّى ندارم كه خداوند به او فرزندانى عطا خواهد كرد. من او را به تو بخشيدم و سفارش مى‌كنم كه با مهربانى با او رفتار كنى.» [۷]

مشخصات ظاهری

بسيارى از مورّخان گفته‌ اند كه امام رضا عليه السّلام خرمايى يا عميقا سرخ رو بودند[۸]، و در برخى اسناد گفته شده است كه ایشان سفيدرو بودند و قدّى ميانه داشتند[۹] و مانند جدّ بزرگوارشان پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله بوده اند[۱۰] و مانند جدّشان در تمام صفات اخلاقى و تربيت عالى بر ساير پيامبران برترى داشته اند.

همچنین بر انگشتر حضرت حك شده بوده است «ولى اللّه» [۱۱] و انگشتر ديگرى داشته اند كه بر آن نوشته شده : «العزّة للّه» [۱۲]. برخی نیز نقش انگشتر ایشان را « ما شاء الله و لا حول و لا قوّة الّا بالله » نوشته اند.[۱۳]

کنیه والقاب

کنیه

امام كاظم عليه السّلام کنیه ابوالحسن را به ایشان عنايت فرمودند.[۱۴] و به على بن يقطين گفتند:اى على، اين پسرم (با اشاره به امام رضا عليه السّلام) آقاى فرزندان من است و من كنيه خیش را به او داده‌ ام.[۱۵] البته امام كاظم نيز كنيه شان ابو الحسن بوده است و اين كنيه ميان پدر و فرزند مشترك امی باشد. بدين جهت امام كاظم عليه السّلام را «ابو الحسن اوّل» و امام رضا عليه السّلام را «ابو الحسن دوم» مى ‌نامند.

البته ابوفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین به نقل از اباصلت کنیه ابوبکر را نیز به ایشان نسبت می دهد که از آن به ندرت استفاده می شده است .[۱۶]

القاب

اوضاع سیاسی و ولایت‌ عهدی

طول مدت امامت حضرت امام رضا علیه‌السلام مقارن بود با ادامه‌ی حکومت هارون الرشید، خلع شدن امین از سلطنت و خلافت مامون. مامون نخست پيشنهاد خلافت به امام علیه‌السلام كرد ولى امام شديداً از پذيرفتن آن خوددارى نمود. سپس وليعهدى خويشتن را به ایشان پيشنهاد كرد. در اينجا نيز امام مى دانست كه منظور تامين هدف‌هاى شخصى مامون است، لذا دوباره امتناع ورزيد ولى اصرار و تهديدهاى مامون چندان اوج گرفت كه به تصريح يا كنايه امام را به قتل تهديد كرد ولى امام باز هم زير بار نرفت. تا سرانجام از هر سو زير فشار قرار گرفت؛ آنگاه با نهايت اكراه مقام وليعهدى را پذيرفت.

امام رضا علیه‌السلام مقام وليعهدی را پذيرفت مشروط بر اين كه در هيچ يك از امور حكومت دخالتی نكند و مسئوليتی به حضرتش محول نگردد و در شهر اقامت گزيند. امام رضا علیه‌السلام وليعهدى مامون را پذيرفت اما به اين حقيقت پى برده بود كه در صورت امتناع، بهايى را كه بايد بپردازد تنها جان خودش نمى باشد، بلكه علويان و دوستدارانشان همه در معرض خطر واقع مى شوند.

اگر بر امام جايز بود كه در آن شرايط، جان خويشتن را به خطر بيفكند ولى در مورد دوستداران و شيعيان خود و يا ساير علويان هرگز به خود حق نمى داد كه جان آنان را نيز به مخاطره دراندازد. علاوه بر اين نيل به مقام وليعهدى يك اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت داير بر اين مطلب كه علويان نيز در حكومت سهم شايسته اى دارند.

حرم امام رضا علیه السلام در مشهد

اوضاع علمی زمان امام رضا علیه‌السلام

در قرن دوم هـ.ق كه امام رضا علیه‌السلام می‌زيستند، مراكز علمی رو به فزونی گذاشت. مدارس مختلف در همه علوم و به همه زبان‌ها و ميان همه گروه‌ها پا گرفت. مدارس از جويندگان دانش در سطوح مختلف علمی و دين پر شد. به خصوص در زمان هارون الرشيد و مأمون و در زمان امامت امام جعفرصادق علیه‌السلام و امام موسي كاظم علیه‌السلام و امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام.

حضرت امام رضا علیه‌السلام در زمان منصور به دنيا آمدند و در زمان خلافت مهدی، هادی، هارون الرشيد و مأمون زندگی كردند و اين زمانی بود كه فرهنگ و فكر اسلامی به خوبی پايه گرفته بود و در آن زمان مؤسسين مذاهب فقهی مختلفی نیز زندگی می‌كردند. مامون دانشمندان ديگر اديان را جمع مى كرد و آنگاه امام رضا علیه‌السلام را نيز احضار مى كرد. آنان از امام پرسش مى كردند و آن حضرت يكى پس از ديگرى آنان را در مباحثات علمی شكست مى داد.

امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام پناه اهل فكر و معرفت بودند و با علماي فلسفه به مناظره و بحث می‌پرداختند و در حالی كه اهل فقه و شرع را هدايت و توجيه می‌كردند به محور آن‌ها تبديل شده بودند.


اخلاق امام رضا علیه‌السلام


از ابراهيم بن عباس نقل شده است كه گفت: «هيچ كس را فاضل تر از ابوالحسن رضا علیه‌السلام نديده و نشنيده ام. از او چيزهايى ديده ام كه از هيچ كس نديدم: هرگز نديدم با سخن گفتن به كسى جفا كند؛ نديدم كلام كسى را قطع كند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود؛ هيچ‌گاه حاجتى را كه مى توانست برآورده سازد، رد نمى كرد؛ هرگز پاهايش را پيش روى كسى كه نشسته بود دراز نمى كرد؛ نديدم به يكى از دوستان يا خادمانش دشنام دهد؛ هرگز نديدم در خنده اش قهقهه بزند بلكه خنده او تبسم بود؛ چنان بود كه اگر تنها بود و غذا برايش مى آوردند، غلامان و خدمتگزاران و حتى دربان و نگهبان را بر سفره خويش مى نشانيد و با آن‌ها غذا مى خورد؛ شب‌ها كم مى خوابيد و بسيار روزه مى گرفت؛ سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمى داد و مى فرمود: اين سه روز برابر با روزه يك عمر است؛ بسيار صدقه پنهانى مى داد».

ایشان از عابدترين مردم در زمان خود و بالاترين آن‌ها در پارسايی و تقوی بود، تا جايي كه دشمنان آن حضرت هم بدان معترف بودند و نمی‌توانستند آن را انكار كنند.

احادیثی از امام رضا علیه‌السلام

  • «لایستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛ هیچ بنده‌اى حقیقت ایمانش را کامل نمى‌کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین‌شناسى، تدبر نیکو در زندگى و شکیبایى در مصیبت‌ها و بلاها».[۱۷]
  • «وَقِّرُوا كِبارَكُم وَارحَمُوا صِغارَكُم وَصِلُوا اَرحامَكُم؛ به بزرگترهايتان احترام بگذاريد و با كوچكترها مهربان باشيد و صله رحم نماييد».[۱۸]
  • «مَنْ کَانَ مِنَّا وَلَمْ یُطِعِ اللهَ فَلَیْسَ مِنَّا؛ هر کس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست».[۱۹]
  • «اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَالْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَالْاَخُ الشَّقِیقُ؛ امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است».[۲۰]
  • «اِیَّاکُمْ وَالْحِرْصَ وَالْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ؛ از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو امت‌های گذشته را نابود کرده است».[۲۱]
  • «یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوااللهَ فِی نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ فَلاتُنْفِرُوهَا عَنْکُمْ بِمَعَاصِیهِ؛ ای مردم تقوا را درباره‌ی نعمت‌های الهی را رعایت کنید و نعمت‌ها را به گناه و معصیت از خود مرانید».[۲۲]

پانویس

  1. الطبرسی، ج۲، ۱۴۱۷ه‍.ق.، صص۴۱-۴۲.
  2. . الكافى، ج 1، ص 486؛ الارشاد، ص 341؛ التهذيب، ج 6، ص 83
  3. عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 81. نوبختى سال 151 را نقل كرده است. نك: فرق الشيعة، ص 96
  4. تذكرة الخواص، ص 361
  5. كشف الغمّه، ج 3، ص 102
  6. عيون اخبار الرّضا، ج 1، ص 5
  7. عيون اخبار الرّضا، ج 1، صص 14 و 15.
  8. اخبار الدول، ص 114.
  9. ) الصّراط السّوى فى مناقب آل النّبى، ص 199
  10. الدّرّ النّظيم، ص 210
  11. بحار الانوار، ج 12، ص 4
  12. الدّرّ النظيم، ص 210
  13. بحار الانوار، ج 49، ص 2، از كافى‌
  14. بحار الانوار، ج 12، ص 4
  15. بحار الانوار، ج 12، ص 4
  16. ابو الصّلت هروى مى‌گويد: روزى مأمون از من سؤالى كرد و من هم در رابطه با سؤال، پاسخ دادم كه ابو بكر چنين و چنان گفت. مأمون از من پرسيد: «كدام ابو بكر؟ ابو بكر ما، يا ابو بكر عامّه؟» من پاسخ دادم: ابو بكر ما. عيسى گفت: من از ابو الصلت پرسيدم كه ابو بكر شما كيست؟ او پاسخ داد: على بن موسى. به او اين كنيه داده شده بود.مقاتل الطّالبيين، ص 561.
  17. بحارالانوار، ج 78، ص 339، ح 1.
  18. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 265.
  19. سفینة البحار، ص 98.
  20. مسند الامام الرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 69.
  21. بحارالانوار، ج 75، ص 346.
  22. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 169.

منابع

(1). زندگی سیاسی هشتمین امام، جعفر مرتضی حسینی، ترجمه خلیل خلیلیان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373.

(2). سرچشمه دانش، عبدالکریم پاک‌نیا، مبلغان، ش 25، بهمن 1380.

(3). سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، سروش، تهران، 1374.

(4). گوشه‌ای از زندگانی امام رضا علیه‌السلام، علی شریعتی، گلستان قرآن، ش 106، 1380.


چهارده معصوم علیهم السلام
اسامی

حضرت محمد صلی الله علیه و آلهحضرت فاطمه سلام الله علیها

امام علی علیه السلامامام حسن علیه السلامامام حسین علیه السلامامام سجاد علیه السلامامام باقر علیه السلامامام صادق علیه السلامامام کاظم علیه السلامامام رضا علیه السلامامام جواد علیه السلامامام هادی علیه السلامامام حسن عسکری علیه السلامامام زمان عجل الله تعالی فرجه

مفاهیم وابسته
اهل البیت علیهم السلامعصمتپنج تنعترتساداتاهل الذکراکمال دیناولی الأمر
آیات و احادیث مرتبط
آیه تطهیرآیه امامتآیه اکمالحدیث ثقلینحدیث سفینهحدیث یوم الدارحدیث طیر مشوی