بهتان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(بهتان در لغت و اصطلاح)
(بهتان در قرآن و احادیث)
 
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
==بهتان در قرآن و احادیث==
 
==بهتان در قرآن و احادیث==
  
واژه «بهتان» در [[قرآن کریم]] شش بار آمده است. همچنین واژه هایى مانند: «افتراء»، «اِفک»، «کذب»، «رَمْى» و «تقوُّل» نیز در این کتاب آسمانى در مفهوم «بهتان» کاربرد دارند. همچنانکه [[ملا محمدمهدی نراقی]]<ref>نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵.</ref> متذکّر شده، مفهوم قرآنیِ بهتان در آیه {{متن قرآن|«وَمَنْ یکسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا»}} ([[سوره نساء]]، ۱۱۲) بیان شده که در آن انتساب خطا و گناهان خود به فرد بی گناه بهتان تلقی شده است.<ref>درباره آرای مفسران رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹؛ طباطبائی؛ قرطبی؛ زمخشری، ذیل آیه.</ref>  
+
واژه «بهتان» در [[قرآن کریم]] شش بار آمده است. همچنین واژه هایى مانند: «افتراء»، «اِفک»، «کذب»، «رَمْى» و «تقوُّل» نیز در این کتاب آسمانى در مفهوم «بهتان» کاربرد دارند. همچنانکه [[ملا محمدمهدی نراقی]]<ref>نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵.</ref> متذکّر شده، مفهوم قرآنیِ بهتان در آیه {{متن قرآن|«وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»}}<ref>[[آیه 112 سوره نساء|سوره نساء، آیه ۱۱۲.]]</ref>؛ بیان شده که در آن انتساب خطا و گناهان خود به فرد بی گناه بهتان تلقی شده است.<ref>درباره آرای مفسران رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹؛ طباطبائی؛ قرطبی؛ زمخشری، ذیل آیه.</ref>  
  
برخی مفسران مانند قرطبی، مفاد آیه {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا»}} ([[سوره احزاب]]، ۵۸) را که آزار مؤمنان را بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند، بهتان تلقی کرده؛ مشابه آیه مذکور می دانند.
+
برخی مفسران مانند قرطبی، مفاد آیه {{متن قرآن|«وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»}}<ref>[[آیه 58 سوره احزاب|سوره احزاب، آیه ۵۸.]]</ref>؛ را که آزار مؤمنان را بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند، بهتان تلقی کرده؛ مشابه آیه مذکور می دانند.
  
 
بعضی تفاسیر این [[آیه]] را متضمّن تشبیه جرم ایذاء به بهتان دانسته<ref>رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ طباطبائی، ذیل آیه.</ref> و برخی دیگر مراد آن را آزار زبانی شمرده اند که از مصادیق بهتان است.<ref>طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹، ذیل آیه.</ref>
 
بعضی تفاسیر این [[آیه]] را متضمّن تشبیه جرم ایذاء به بهتان دانسته<ref>رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ طباطبائی، ذیل آیه.</ref> و برخی دیگر مراد آن را آزار زبانی شمرده اند که از مصادیق بهتان است.<ref>طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹، ذیل آیه.</ref>
  
در برخی آیات مصادیقی از بهتان ذکر و نکوهیده شده است؛ از جمله در دو آیه {{متن قرآن|«وَبِکفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَىٰ مَرْیمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا»}} ([[سوره نساء]]، ۱۵۶) و {{متن قرآن|«وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا یکونُ لَنَا أَنْ نَتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ»}} ([[سوره نور]]، ۱۶) درباره سخن [[بنی اسرائیل]] درباره [[حضرت مریم علیهاالسلام|مریم]] علیهاالسلام و اتهام فحشا به وی و نیز [[داستان افک|ماجرای اِفک]]، تعبیر «بهتان عظیم» بکار رفته است.<ref>رجوع کنید به همان تفاسیر؛ زمخشری، ذیل این دو آیه.</ref>
+
در برخی آیات مصادیقی از بهتان ذکر و نکوهیده شده است؛ از جمله در دو آیه {{متن قرآن|«وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَىٰ مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا»}}<ref>[[آیه 156 سوره نساء|سوره نساء، آیه ۱۵۶.]]</ref>؛ و {{متن قرآن|«وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَكَ هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ»}}<ref>[[آیه 16 سوره نور|سوره نور، آیه ۱۶.]]</ref>؛ درباره سخن [[بنی اسرائیل]] درباره [[حضرت مریم علیهاالسلام|مریم]] علیهاالسلام و اتهام فحشا به وی و نیز [[داستان افک|ماجرای اِفک]]، تعبیر «بهتان عظیم» بکار رفته است.<ref>رجوع کنید به همان تفاسیر؛ زمخشری، ذیل این دو آیه.</ref>
  
مراد از بهتان در آیه {{متن قرآن|«وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَآتَیتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا»}} ([[سوره نساء]]، ۲۰) ظاهراً نسبت فحشا به زوجه از سوی زوج یا نسبت دروغ می باشد.<ref>رجوع کنید به زمخشری ، ذیل آیه.</ref> به گفته [[علامه طباطبائی]] ذیل آیه فوق، کاربرد «بهتان» در مورد دروغ از آن جهت است که غالباً بهتان متضمّن کذب هم هست.  
+
مراد از بهتان در آیه {{متن قرآن|«وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»}}<ref>[[آیه 20 سوره نساء|سوره نساء، آیه ۲۰.]]</ref>؛ ظاهراً نسبت فحشا به زوجه از سوی زوج یا نسبت دروغ می باشد.<ref>رجوع کنید به زمخشری ، ذیل آیه.</ref> به گفته [[علامه طباطبائی]] ذیل آیه فوق، کاربرد «بهتان» در مورد دروغ از آن جهت است که غالباً بهتان متضمّن کذب هم هست.  
  
همچنین در آیه {{متن قرآن|«یا أَیهَا النَّبِی إِذَا جَاءَک الْمُؤْمِنَاتُ یبَایعْنَک عَلَىٰ أَنْ لَا یشْرِکنَ بِاللَّهِ شَیئًا وَلَا یسْرِقْنَ وَلَا یزْنِینَ وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یعْصِینَک فِی مَعْرُوفٍ فَبَایعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»}} ([[سوره ممتحنه]]، ۱۲) بنابر تفاسیر، مفهوم بهتان انتسابِ کودک پیدا شده ([[لقطه|لقیط]]) یا ناشی از زنا از سوی زن به شوهر است.<ref>برای تفصیل اقوال رجوع کنید به همان تفاسیر، ذیل آیه.</ref>
+
همچنین در آیه {{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَىٰ أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ ۙ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»}}<ref>[[آیه 12 سوره ممتحنه|سوره ممتحنه، آیه ۱۲.]]</ref>؛ بنابر تفاسیر، مفهوم بهتان انتسابِ کودک پیدا شده ([[لقطه|لقیط]]) یا ناشی از زنا از سوی زن به شوهر است.<ref>برای تفصیل اقوال رجوع کنید به همان تفاسیر، ذیل آیه.</ref>
  
 
در [[احادیث]] نیز بهتان به همین مفهوم عام بکار رفته و بدان تصریح شده است.<ref>مثلاً: والبُهتانُ اَنْ تقولَ فیهِ ما لَیْسَ فیه؛ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۶، ۷؛ حرّعاملی، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۲، ص۶۰۴، حدیث ۳؛ نیز برای احادیث اهل سنت رجوع کنید به ونسینک، ذیل «بهت».</ref> در احادیث متعدّدی از جمله در سفارش [[پیامبر]] صلی اللّه علیه و آله به [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، بهتان با [[غیبت (گناه)|غیبت]] مقایسه شده و آمده که غیبت ابراز و آشکار کردن چیزی است که در وجود مؤمن پنهان و مخفی است، ولی بهتان انتساب چیزی به مؤمن از روی دروغ است.<ref>حرعاملی، ج۸، ص۵۹۸ـ۵۹۹، حدیث ۹، ص۶۰۰، حدیث۱۴، ص۶۰۲ـ۶۰۳، حدیث۲۲؛ کلینی، همانجا.</ref>  
 
در [[احادیث]] نیز بهتان به همین مفهوم عام بکار رفته و بدان تصریح شده است.<ref>مثلاً: والبُهتانُ اَنْ تقولَ فیهِ ما لَیْسَ فیه؛ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۶، ۷؛ حرّعاملی، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۲، ص۶۰۴، حدیث ۳؛ نیز برای احادیث اهل سنت رجوع کنید به ونسینک، ذیل «بهت».</ref> در احادیث متعدّدی از جمله در سفارش [[پیامبر]] صلی اللّه علیه و آله به [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، بهتان با [[غیبت (گناه)|غیبت]] مقایسه شده و آمده که غیبت ابراز و آشکار کردن چیزی است که در وجود مؤمن پنهان و مخفی است، ولی بهتان انتساب چیزی به مؤمن از روی دروغ است.<ref>حرعاملی، ج۸، ص۵۹۸ـ۵۹۹، حدیث ۹، ص۶۰۰، حدیث۱۴، ص۶۰۲ـ۶۰۳، حدیث۲۲؛ کلینی، همانجا.</ref>  
  
 
در احادیث دیگری بر بزرگیِ گناه بهتان و عقوبت سنگین اخروی آن تأکید شده است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۳، ۵، ۶؛ کلینی، ج۲، ص۳۵۷ـ۳۵۸، حدیث ۵؛ حرّعاملی، ج۸، ص۵۲۸، حدیث۷، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۱، ۲.</ref> به گفته [[ملا محمدمهدی نراقی]]،<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۴.</ref> گناه بهتان از غیبت و [[دروغ]] بزرگتر است و علاوه بر احادیث خاصّ بهتان، احادیث وارده درباره نکوهش «گناهان ناشی از زبان» نیز بر [[حرام|حرمت]] و ذمّ بهتان دلالت دارد.
 
در احادیث دیگری بر بزرگیِ گناه بهتان و عقوبت سنگین اخروی آن تأکید شده است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۳، ۵، ۶؛ کلینی، ج۲، ص۳۵۷ـ۳۵۸، حدیث ۵؛ حرّعاملی، ج۸، ص۵۲۸، حدیث۷، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۱، ۲.</ref> به گفته [[ملا محمدمهدی نراقی]]،<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۴.</ref> گناه بهتان از غیبت و [[دروغ]] بزرگتر است و علاوه بر احادیث خاصّ بهتان، احادیث وارده درباره نکوهش «گناهان ناشی از زبان» نیز بر [[حرام|حرمت]] و ذمّ بهتان دلالت دارد.
 +
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۳۳

«بُهتان»، واژه‌ای قرآنی به معنای افترا زدن و به دروغ و ناروا نسبت دادن گناه یا خطا به دیگران است. بهتان، از رذایل اخلاقی بوده و در آیات قرآن و روایات اسلامی مورد نکوهش قرار گرفته است.

بهتان در لغت و اصطلاح

واژه «بُهتان» از ماده «بهت» در لغت به معنای متحیّر شدن و ناتوان شدن و نیز به معانیِ کذب، دروغ بستن و افترازدن است.[۱] بهتان در اصطلاح قرآن، حدیث و اخلاق، نسبت دروغ و ناروا دادن گناه یا خطا به دیگری است.[۲]

بنابر منابع لغت و تفسیر، بهتان از آن رو بر افترا و دروغ بستن اطلاق می شود که چنین کاری شنونده یا فرد مورد افترا را مبهوت و متحیّر می سازد. برخی منابع مزبور،[۳] مراد از بهتان را صرفاً افترا و کذبی می دانند که موجب بهت و حیرت شود.

برخى «بهتان» و «تهمت» را مترادف مى پندارند، در صورتى که «تهمت»، اسم مصدر از مادّه «وهم»، به معناى پندار و سوءظن است. ابن منظور در تبیین معناى «تهمت» مى گوید: تهمت، اصل آن، «وُهْمَة» است از مادّه «وَهم». جوهرى مى گوید: «اتّهمتُ فلانا بکذا، یعنى: فلانى را به فلان چیز، متّهم کردم. اسم آن، «التهمة» است. ابن سیده مى گوید: تهمت به معناى گمان است.[۴]

بنابراین، در «بهتان»، دروغ بودنِ نسبت، براى نسبت دهنده روشن است؛ امّا در «تهمت»، به دروغ بودن آن اطمینان ندارد؛ بلکه سوء ظن، منشأ آن نسبت است.

به نقل شیخ کلینى، امام صادق علیه السلام در بیان فرق میان غیبت و بهتان مى فرماید: «الغیبَةُ أن تَقولَ فى أخیک ما سَتَرَهُ اللّهُ عَلَیهِ، وَ أَمَّا الأَمرُ الظّاهِرُ فیهِ مِثلُ الحِدَّةِ وَ العَجَلَةِ فَلا، وَ البُهتانُ أن تَقولَ فیهِ ما لَیسَ فیهِ».[۵] غیبت، آن است که درباره برادرت چیزى بگویى که خداوند، آن را پوشیده داشته است؛ امّا [سخن گفتن از] آنچه در او آشکار است (مانند تندخویى و شتابکارى)، غیبت نیست. و بهتان، آن است که در باره اش چیزى بگویى که در او نیست.

بهتان در قرآن و احادیث

واژه «بهتان» در قرآن کریم شش بار آمده است. همچنین واژه هایى مانند: «افتراء»، «اِفک»، «کذب»، «رَمْى» و «تقوُّل» نیز در این کتاب آسمانى در مفهوم «بهتان» کاربرد دارند. همچنانکه ملا محمدمهدی نراقی[۶] متذکّر شده، مفهوم قرآنیِ بهتان در آیه «وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»[۷]؛ بیان شده که در آن انتساب خطا و گناهان خود به فرد بی گناه بهتان تلقی شده است.[۸]

برخی مفسران مانند قرطبی، مفاد آیه «وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»[۹]؛ را که آزار مؤمنان را بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند، بهتان تلقی کرده؛ مشابه آیه مذکور می دانند.

بعضی تفاسیر این آیه را متضمّن تشبیه جرم ایذاء به بهتان دانسته[۱۰] و برخی دیگر مراد آن را آزار زبانی شمرده اند که از مصادیق بهتان است.[۱۱]

در برخی آیات مصادیقی از بهتان ذکر و نکوهیده شده است؛ از جمله در دو آیه «وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَىٰ مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا»[۱۲]؛ و «وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَكَ هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ»[۱۳]؛ درباره سخن بنی اسرائیل درباره مریم علیهاالسلام و اتهام فحشا به وی و نیز ماجرای اِفک، تعبیر «بهتان عظیم» بکار رفته است.[۱۴]

مراد از بهتان در آیه «وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»[۱۵]؛ ظاهراً نسبت فحشا به زوجه از سوی زوج یا نسبت دروغ می باشد.[۱۶] به گفته علامه طباطبائی ذیل آیه فوق، کاربرد «بهتان» در مورد دروغ از آن جهت است که غالباً بهتان متضمّن کذب هم هست.

همچنین در آیه «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَىٰ أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ ۙ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»[۱۷]؛ بنابر تفاسیر، مفهوم بهتان انتسابِ کودک پیدا شده (لقیط) یا ناشی از زنا از سوی زن به شوهر است.[۱۸]

در احادیث نیز بهتان به همین مفهوم عام بکار رفته و بدان تصریح شده است.[۱۹] در احادیث متعدّدی از جمله در سفارش پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ابوذر، بهتان با غیبت مقایسه شده و آمده که غیبت ابراز و آشکار کردن چیزی است که در وجود مؤمن پنهان و مخفی است، ولی بهتان انتساب چیزی به مؤمن از روی دروغ است.[۲۰]

در احادیث دیگری بر بزرگیِ گناه بهتان و عقوبت سنگین اخروی آن تأکید شده است.[۲۱] به گفته ملا محمدمهدی نراقی،[۲۲] گناه بهتان از غیبت و دروغ بزرگتر است و علاوه بر احادیث خاصّ بهتان، احادیث وارده درباره نکوهش «گناهان ناشی از زبان» نیز بر حرمت و ذمّ بهتان دلالت دارد.

پانویس

  1. پرش به بالا ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغة‌؛ راغب اصفهانی، مفردات؛ ابن منظور؛ فراهیدی؛ ذیل «بهت».
  2. پرش به بالا رجوع کنید به ابن فارس؛ طریحی؛ راغب اصفهانی؛ شعرانی؛ ابن منظور؛ محقّق، همانجاها؛ محمدمهدی نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵؛ نیز برای احادیث رجوع کنید به ادامه مقاله.
  3. پرش به بالا شرتونی؛ طریحی؛ شعرانی، همانجاها.
  4. پرش به بالا لسان العرب: ج ۱۲ ص ۶۴۴ مادّه «وهم».
  5. پرش به بالا کافی، ص ۱۰۶ ح ۸.
  6. پرش به بالا نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵.
  7. پرش به بالا سوره نساء، آیه ۱۱۲.
  8. پرش به بالا درباره آرای مفسران رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹؛ طباطبائی؛ قرطبی؛ زمخشری، ذیل آیه.
  9. پرش به بالا سوره احزاب، آیه ۵۸.
  10. پرش به بالا رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ طباطبائی، ذیل آیه.
  11. پرش به بالا طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹، ذیل آیه.
  12. پرش به بالا سوره نساء، آیه ۱۵۶.
  13. پرش به بالا سوره نور، آیه ۱۶.
  14. پرش به بالا رجوع کنید به همان تفاسیر؛ زمخشری، ذیل این دو آیه.
  15. پرش به بالا سوره نساء، آیه ۲۰.
  16. پرش به بالا رجوع کنید به زمخشری ، ذیل آیه.
  17. پرش به بالا سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  18. پرش به بالا برای تفصیل اقوال رجوع کنید به همان تفاسیر، ذیل آیه.
  19. پرش به بالا مثلاً: والبُهتانُ اَنْ تقولَ فیهِ ما لَیْسَ فیه؛ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۶، ۷؛ حرّعاملی، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۲، ص۶۰۴، حدیث ۳؛ نیز برای احادیث اهل سنت رجوع کنید به ونسینک، ذیل «بهت».
  20. پرش به بالا حرعاملی، ج۸، ص۵۹۸ـ۵۹۹، حدیث ۹، ص۶۰۰، حدیث۱۴، ص۶۰۲ـ۶۰۳، حدیث۲۲؛ کلینی، همانجا.
  21. پرش به بالا رجوع کنید به مجلسی، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۳، ۵، ۶؛ کلینی، ج۲، ص۳۵۷ـ۳۵۸، حدیث ۵؛ حرّعاملی، ج۸، ص۵۲۸، حدیث۷، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۱، ۲.
  22. پرش به بالا جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۴.

منابع

  • "بهتان"، دانشنامه جهان اسلام، از سید رضا هاشمی.
  • "بهتان در لغت و قرآن و حدیث"، پایگاه حدیث نت.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن