بهتان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«بُهتان»، واژه‌ای قرآنی به معنای افترا زدن و به دروغ و ناروا نسبت دادن گناه یا خطا به دیگران است. بهتان، از رذایل اخلاقی بوده و در آیات قرآن و روایات اسلامی مورد نکوهش قرار گرفته است.

بهتان در لغت و اصطلاح

واژه «بُهتان» از ماده «بهت» در لغت به معنای متحیّر شدن و ناتوان شدن و نیز به معانیِ کذب، دروغ بستن و افترازدن است.[۱] بهتان در اصطلاح قرآن، حدیث و اخلاق، نسبت دروغ و ناروا دادن گناه یا خطا به دیگری است.[۲]

بنابر منابع لغت و تفسیر، بهتان از آن رو بر افترا و دروغ بستن اطلاق می شود که چنین کاری شنونده یا فرد مورد افترا را مبهوت و متحیّر می سازد. برخی منابع مزبور،[۳] مراد از بهتان را صرفاً افترا و کذبی می دانند که موجب بهت و حیرت شود.

برخى «بهتان» و «تهمت» را مترادف مى پندارند، در صورتى که «تهمت»، اسم مصدر از مادّه «وهم»، به معناى پندار و سوءظن است. ابن منظور در تبیین معناى «تهمت» مى گوید: تهمت، اصل آن، «وُهْمَة» است از مادّه «وَهم». جوهرى مى گوید: «اتّهمتُ فلانا بکذا، یعنى: فلانى را به فلان چیز، متّهم کردم. اسم آن، «التهمة» است. ابن سیده مى گوید: تهمت به معناى گمان است.[۴]

بنابراین، در «بهتان»، دروغ بودنِ نسبت، براى نسبت دهنده روشن است؛ امّا در «تهمت»، به دروغ بودن آن اطمینان ندارد؛ بلکه سوء ظن، منشأ آن نسبت است.

به نقل شیخ کلینى، امام صادق علیه السلام در بیان فرق میان غیبت و بهتان مى فرماید: «الغیبَةُ أن تَقولَ فى أخیک ما سَتَرَهُ اللّهُ عَلَیهِ، وَ أَمَّا الأَمرُ الظّاهِرُ فیهِ مِثلُ الحِدَّةِ وَ العَجَلَةِ فَلا، وَ البُهتانُ أن تَقولَ فیهِ ما لَیسَ فیهِ».[۵] غیبت، آن است که درباره برادرت چیزى بگویى که خداوند، آن را پوشیده داشته است؛ امّا [سخن گفتن از] آنچه در او آشکار است (مانند تندخویى و شتابکارى)، غیبت نیست. و بهتان، آن است که در باره اش چیزى بگویى که در او نیست.

بهتان در قرآن و احادیث

واژه «بهتان» در قرآن کریم شش بار آمده است. همچنین واژه هایى مانند: «افتراء»، «اِفک»، «کذب»، «رَمْى» و «تقوُّل» نیز در این کتاب آسمانى در مفهوم «بهتان» کاربرد دارند. همچنانکه ملا محمدمهدی نراقی[۶] متذکّر شده، مفهوم قرآنیِ بهتان در آیه «وَمَنْ یکسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا» (سوره نساء، ۱۱۲) بیان شده که در آن انتساب خطا و گناهان خود به فرد بی گناه بهتان تلقی شده است.[۷]

برخی مفسران مانند قرطبی، مفاد آیه «وَالَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا» (سوره احزاب، ۵۸) را که آزار مؤمنان را بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند، بهتان تلقی کرده؛ مشابه آیه مذکور می دانند.

بعضی تفاسیر این آیه را متضمّن تشبیه جرم ایذاء به بهتان دانسته[۸] و برخی دیگر مراد آن را آزار زبانی شمرده اند که از مصادیق بهتان است.[۹]

در برخی آیات مصادیقی از بهتان ذکر و نکوهیده شده است؛ از جمله در دو آیه «وَبِکفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَىٰ مَرْیمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا» (سوره نساء، ۱۵۶) و «وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا یکونُ لَنَا أَنْ نَتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ» (سوره نور، ۱۶) درباره سخن بنی اسرائیل درباره مریم علیهاالسلام و اتهام فحشا به وی و نیز ماجرای اِفک، تعبیر «بهتان عظیم» بکار رفته است.[۱۰]

مراد از بهتان در آیه «وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَآتَیتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا» (سوره نساء، ۲۰) ظاهراً نسبت فحشا به زوجه از سوی زوج یا نسبت دروغ می باشد.[۱۱] به گفته علامه طباطبائی ذیل آیه فوق، کاربرد «بهتان» در مورد دروغ از آن جهت است که غالباً بهتان متضمّن کذب هم هست.

همچنین در آیه «یا أَیهَا النَّبِی إِذَا جَاءَک الْمُؤْمِنَاتُ یبَایعْنَک عَلَىٰ أَنْ لَا یشْرِکنَ بِاللَّهِ شَیئًا وَلَا یسْرِقْنَ وَلَا یزْنِینَ وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یعْصِینَک فِی مَعْرُوفٍ فَبَایعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (سوره ممتحنه، ۱۲) بنابر تفاسیر، مفهوم بهتان انتسابِ کودک پیدا شده (لقیط) یا ناشی از زنا از سوی زن به شوهر است.[۱۲]

در احادیث نیز بهتان به همین مفهوم عام بکار رفته و بدان تصریح شده است.[۱۳] در احادیث متعدّدی از جمله در سفارش پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ابوذر، بهتان با غیبت مقایسه شده و آمده که غیبت ابراز و آشکار کردن چیزی است که در وجود مؤمن پنهان و مخفی است، ولی بهتان انتساب چیزی به مؤمن از روی دروغ است.[۱۴]

در احادیث دیگری بر بزرگیِ گناه بهتان و عقوبت سنگین اخروی آن تأکید شده است.[۱۵] به گفته ملا محمدمهدی نراقی،[۱۶] گناه بهتان از غیبت و دروغ بزرگتر است و علاوه بر احادیث خاصّ بهتان، احادیث وارده درباره نکوهش «گناهان ناشی از زبان» نیز بر حرمت و ذمّ بهتان دلالت دارد.

پانویس

  1. پرش به بالا ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغة‌؛ راغب اصفهانی، مفردات؛ ابن منظور؛ فراهیدی؛ ذیل «بهت».
  2. پرش به بالا رجوع کنید به ابن فارس؛ طریحی؛ راغب اصفهانی؛ شعرانی؛ ابن منظور؛ محقّق، همانجاها؛ محمدمهدی نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵؛ نیز برای احادیث رجوع کنید به ادامه مقاله.
  3. پرش به بالا شرتونی؛ طریحی؛ شعرانی، همانجاها.
  4. پرش به بالا لسان العرب: ج ۱۲ ص ۶۴۴ مادّه «وهم».
  5. پرش به بالا کافی، ص ۱۰۶ ح ۸.
  6. پرش به بالا نراقی، جامع‌ السعادات‌، ج۲، ص۳۱۵.
  7. پرش به بالا درباره آرای مفسران رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹؛ طباطبائی؛ قرطبی؛ زمخشری، ذیل آیه.
  8. پرش به بالا رجوع کنید به طبرسی، ۱۴۰۸؛ طباطبائی، ذیل آیه.
  9. پرش به بالا طبرسی، ۱۴۰۸؛ همو، ۱۳۷۹، ذیل آیه.
  10. پرش به بالا رجوع کنید به همان تفاسیر؛ زمخشری، ذیل این دو آیه.
  11. پرش به بالا رجوع کنید به زمخشری ، ذیل آیه.
  12. پرش به بالا برای تفصیل اقوال رجوع کنید به همان تفاسیر، ذیل آیه.
  13. پرش به بالا مثلاً: والبُهتانُ اَنْ تقولَ فیهِ ما لَیْسَ فیه؛ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۶، ۷؛ حرّعاملی، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۲، ص۶۰۴، حدیث ۳؛ نیز برای احادیث اهل سنت رجوع کنید به ونسینک، ذیل «بهت».
  14. پرش به بالا حرعاملی، ج۸، ص۵۹۸ـ۵۹۹، حدیث ۹، ص۶۰۰، حدیث۱۴، ص۶۰۲ـ۶۰۳، حدیث۲۲؛ کلینی، همانجا.
  15. پرش به بالا رجوع کنید به مجلسی، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۳، ۵، ۶؛ کلینی، ج۲، ص۳۵۷ـ۳۵۸، حدیث ۵؛ حرّعاملی، ج۸، ص۵۲۸، حدیث۷، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث۱، ۲.
  16. پرش به بالا جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۴.

منابع

  • "بهتان"، دانشنامه جهان اسلام، از سید رضا هاشمی.
  • "بهتان در لغت و قرآن و حدیث"، پایگاه حدیث نت.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن