احتجاج صحابه و تابعین به غدیر: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | پس از | + | پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول خدا]] (صلى اللَّه علیه وآله) در [[صفر]] سال یازدهم هجری، عدهای از [[صحابه]] بر خلاف [[بیعت|بیعتی]] که با آن حضرت و [[امام علی]] (علیه السلام) در [[غدیر خم]] کرده بودند، [[خلافت]] را از مسیر اصلی خود خارج نمودند. [[اهل بیت]] (علیهم السلام) روشهای مختلفی را برای نشان دادن مخالفت خود با غاصبان خلافت به کار گرفتند؛ از جمله دیدارهای شبانه ایشان با اصحاب [[پیامبر|پیامبر اکرم]] (صلى اللَّه علیه وآله) و یاری خواستن از آنها برای برگرداندن خلافت به مسیر اصلی خود و جلوگیری از یک انحراف بزرگ بود. |
− | + | در «[[سلیم بن قیس هلالی|کتاب سلیم بن قیس هلالی]]» آمده است: [[سلمان فارسی]] مى گوید: وقتى شب شد [[حضرت على]] علیه السلام، [[حضرت زهرا]] علیها السلام را سوار بر چهارپایى نمود و دست دو پسرش [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهما السّلام را گرفت، و هیچ یک از اهل [[غزوه بدر|بدر]] از [[مهاجرین]] و [[انصار]] را باقى نگذاشت مگر آنکه به خانه هایشان آمد و حقّ خود را بر ایشان یادآور شد و آنان را براى یارى خویش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، کسى از آنان دعوت او را قبول نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشیده و در حالى که اسلحههایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند. | |
− | [[سلمان فارسی]] مى | + | وقتى صبح شد جز چهار نفر کسى از آنان نزد او نیامد. |
− | وقتى صبح شد جز چهار نفر | ||
− | |||
− | + | ([[سلیم بن قیس هلالی|سلیم هلالی]] مىگوید:) به [[سلمان فارسی|سلمان]] گفتم: آن چهار نفر چه کسانى بودند؟ گفت: من و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[زبیر بن عوام]]. | |
+ | امیرالمؤمنین علیه السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو مىآئیم». ولى هیچ یک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غیر از ما کسى نیامد. | ||
+ | در روایت دیگری آمده است که شب هنگام، امام على علیه السّلام، حضرت زهرا علیها السلام را بر چهارپایى سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و احدى از اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را باقى نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حقّ خود را براى آنان یادآور شد و آنان را به یارى خویش فرا خواند. ولى هیچ کس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد. ما سرهایمان را تراشیدیم و یارى خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریش از همه ما شدّت بیشترى داشت. | ||
+ | ==منابع== | ||
− | + | *اسرار آل محمد علیهمالسلام، سلیم بن قیس هلالى، ترجمه اسماعیل انصارى زنجانى، نشر الهادى، قم، ۱۴۱۶ ق. | |
− | *اسرار آل محمد | + | ==مطالب مرتبط== |
− | + | *[[غدیر خم]] | |
{{شناختنامه امام علی (ع)}} | {{شناختنامه امام علی (ع)}} | ||
[[رده:خلافت امام علی علیه السلام]] | [[رده:خلافت امام علی علیه السلام]] | ||
+ | [[رده:امام علی علیه السلام از وفات پیامبر تا خلافت]] |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۸
پس از رحلت رسول خدا (صلى اللَّه علیه وآله) در صفر سال یازدهم هجری، عدهای از صحابه بر خلاف بیعتی که با آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در غدیر خم کرده بودند، خلافت را از مسیر اصلی خود خارج نمودند. اهل بیت (علیهم السلام) روشهای مختلفی را برای نشان دادن مخالفت خود با غاصبان خلافت به کار گرفتند؛ از جمله دیدارهای شبانه ایشان با اصحاب پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه وآله) و یاری خواستن از آنها برای برگرداندن خلافت به مسیر اصلی خود و جلوگیری از یک انحراف بزرگ بود.
در «کتاب سلیم بن قیس هلالی» آمده است: سلمان فارسی مى گوید: وقتى شب شد حضرت على علیه السلام، حضرت زهرا علیها السلام را سوار بر چهارپایى نمود و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و هیچ یک از اهل بدر از مهاجرین و انصار را باقى نگذاشت مگر آنکه به خانه هایشان آمد و حقّ خود را بر ایشان یادآور شد و آنان را براى یارى خویش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، کسى از آنان دعوت او را قبول نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشیده و در حالى که اسلحههایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند. وقتى صبح شد جز چهار نفر کسى از آنان نزد او نیامد.
(سلیم هلالی مىگوید:) به سلمان گفتم: آن چهار نفر چه کسانى بودند؟ گفت: من و ابوذر و مقداد و زبیر بن عوام. امیرالمؤمنین علیه السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو مىآئیم». ولى هیچ یک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غیر از ما کسى نیامد.
در روایت دیگری آمده است که شب هنگام، امام على علیه السّلام، حضرت زهرا علیها السلام را بر چهارپایى سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و احدى از اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را باقى نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حقّ خود را براى آنان یادآور شد و آنان را به یارى خویش فرا خواند. ولى هیچ کس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد. ما سرهایمان را تراشیدیم و یارى خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریش از همه ما شدّت بیشترى داشت.
منابع
- اسرار آل محمد علیهمالسلام، سلیم بن قیس هلالى، ترجمه اسماعیل انصارى زنجانى، نشر الهادى، قم، ۱۴۱۶ ق.