احتجاج صحابه و تابعین به غدیر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
پس از شهادت رسول خدا(ص) در صفر سال یازدهم هجری ، عده ای بر خلاف بیعتی که با ایشان و امیرالمؤمنین [[امام علی]] (ع) در غدیر خم کرده بودند،خلافت را از مسیر اصلی خود خارج کردند.اهل بیت [[رسول خدا(ص)]] روش های مختلفی را برای نشان دادن مخالفت خود با غاصبان خلافت به کار گرفتتند . یکی از روش ها دیدارهای شبانه با انصار رسول خدا(ص) و یاری خواستن از آنها برای برگرداندن خلافت به مسیر اصلی خود و جلوگیری از یک انحراف بزرگ بود. در این دیدارها امیرالمؤمنین (ع) ، به همراه [[حضرت زهرا]] (س) و [[امام حسن]](ع) و  [[امام حسین]] (ع) حضور داشتند.
+
پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول خدا]] (صلى اللَّه علیه وآله) در [[صفر]] سال یازدهم هجری، عده‌ای از [[صحابه]] بر خلاف [[بیعت|بیعتی]] که با آن حضرت و [[امام علی]] (علیه السلام) در [[غدیر خم]] کرده بودند، [[خلافت]] را از مسیر اصلی خود خارج نمودند. [[اهل بیت]] (علیهم السلام) روشهای مختلفی را برای نشان دادن مخالفت خود با غاصبان خلافت به کار گرفتند؛ از جمله دیدارهای شبانه ایشان با اصحاب [[پیامبر|پیامبر اکرم]] (صلى اللَّه علیه وآله) و یاری خواستن از آنها برای برگرداندن خلافت به مسیر اصلی خود و جلوگیری از یک انحراف بزرگ بود.  
  
== اتمام حجت با یاران پیامبر ==
+
در «[[سلیم بن قیس هلالی|کتاب سلیم بن قیس هلالی]]» آمده است: [[سلمان فارسی]] مى ‌گوید: وقتى شب شد [[حضرت على]] علیه السلام، [[حضرت زهرا]] علیها السلام را سوار بر چهارپایى نمود و دست دو پسرش [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهما السّلام را گرفت، و هیچ یک از اهل [[غزوه بدر|بدر]] از [[مهاجرین]] و [[انصار]] را باقى نگذاشت مگر آنکه به خانه ‌هایشان آمد و حقّ خود را بر ایشان یادآور شد و آنان را براى یارى خویش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، کسى از آنان دعوت او را قبول نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشیده و در حالى که اسلحه‌هایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند.
[[سلمان فارسی]] مى ‌گويد: وقتى شب می شد على عليه السّلام حضرت زهرا عليها السّلام را سوار بر چهارپايى نمود و دست دو پسرش امام حسن و امام حسين عليهما السّلام را گرفت، و هيچ يك از اهل بدر از مهاجرين و انصار را باقى نگذاشت مگر آنكه به خانه ‌هايشان آمد و حقّ خود را برايشان يادآور شد و آنان را براى يارى خويش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، كسى از آنان دعوت او را قبول نكرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشيده و در حالى كه اسلحه‌هايشان را به همراه دارند بيايند و با او بيعت كنند كه تا سر حد مرگ استوار بمانند.
+
وقتى صبح شد جز چهار نفر کسى از آنان نزد او نیامد.  
وقتى صبح شد جز چهار نفر كسى از آنان نزد او نيامد .(سليم مى‌گويد:) به سلمان گفتم: چهار نفر چه كسانى بودند؟ گفت: من و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[زبير بن عوام]].
 
امير المؤمنين عليه السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو مى‌آئيم». ولى هيچ يك از آنان غير از ما نزد او نيامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غير از ما كسى نيامد.
 
  
در روایت دیگری آمده است که شب هنگام كه شد على عليه السّلام حضرت زهرا عليها السّلام بر چهارپايى سوار كرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسين عليهما السّلام را گرفت، و احدى از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را باقى نگذاشت مگر آنكه در منزلشان نزد آنان رفت، و حقّ خود را براى آنان يادآور شد و آنان را به يارى خويش فرا خواند. ولى هيچ كس جز ما چهار نفر او را اجابت نكرد. ما سرهايمان را تراشيديم و يارى خود را مبذول داشتيم، و زبير در ياريش از همه ما شدّت بيشترى داشت‌
+
([[سلیم بن قیس هلالی|سلیم هلالی]] مى‌گوید:) به [[سلمان فارسی|سلمان]] گفتم: آن چهار نفر چه کسانى بودند؟ گفت: من و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[زبیر بن عوام]].
 +
امیرالمؤمنین علیه السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو مى‌آئیم». ولى هیچ یک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غیر از ما کسى نیامد.
  
 +
در روایت دیگری آمده است که شب هنگام، امام على علیه السّلام، حضرت زهرا علیها السلام را بر چهارپایى سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و احدى از اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را باقى نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حقّ خود را براى آنان یادآور شد و آنان را به یارى خویش فرا خواند. ولى هیچ کس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد. ما سرهایمان را تراشیدیم و یارى خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریش از همه ما شدّت بیشترى داشت‌.
 +
==منابع==
  
== منابع==
+
*اسرار آل محمد علیهم‌السلام، سلیم بن قیس هلالى، ترجمه اسماعیل انصارى زنجانى، نشر الهادى‌، قم‌، ۱۴۱۶ ق‌.
*اسرار آل محمد عليهم السلام ،سليم بن قيس هلالى ، مترجم اسماعيل انصارى زنجانى ،ناشر الهادى‌ ،قم‌،سال چاپ: 1416 ق‌ ،چاپ اوّل‌
+
==مطالب مرتبط==
 
+
*[[غدیر خم]]
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
  
 
[[رده:خلافت امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:خلافت امام علی علیه السلام]]
 +
[[رده:امام علی علیه السلام از وفات پیامبر تا خلافت]]

نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۸

پس از رحلت رسول خدا (صلى اللَّه علیه وآله) در صفر سال یازدهم هجری، عده‌ای از صحابه بر خلاف بیعتی که با آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در غدیر خم کرده بودند، خلافت را از مسیر اصلی خود خارج نمودند. اهل بیت (علیهم السلام) روشهای مختلفی را برای نشان دادن مخالفت خود با غاصبان خلافت به کار گرفتند؛ از جمله دیدارهای شبانه ایشان با اصحاب پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه وآله) و یاری خواستن از آنها برای برگرداندن خلافت به مسیر اصلی خود و جلوگیری از یک انحراف بزرگ بود.

در «کتاب سلیم بن قیس هلالی» آمده است: سلمان فارسی مى ‌گوید: وقتى شب شد حضرت على علیه السلام، حضرت زهرا علیها السلام را سوار بر چهارپایى نمود و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و هیچ یک از اهل بدر از مهاجرین و انصار را باقى نگذاشت مگر آنکه به خانه ‌هایشان آمد و حقّ خود را بر ایشان یادآور شد و آنان را براى یارى خویش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، کسى از آنان دعوت او را قبول نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشیده و در حالى که اسلحه‌هایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند. وقتى صبح شد جز چهار نفر کسى از آنان نزد او نیامد.

(سلیم هلالی مى‌گوید:) به سلمان گفتم: آن چهار نفر چه کسانى بودند؟ گفت: من و ابوذر و مقداد و زبیر بن عوام. امیرالمؤمنین علیه السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو مى‌آئیم». ولى هیچ یک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غیر از ما کسى نیامد.

در روایت دیگری آمده است که شب هنگام، امام على علیه السّلام، حضرت زهرا علیها السلام را بر چهارپایى سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را گرفت، و احدى از اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را باقى نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حقّ خود را براى آنان یادآور شد و آنان را به یارى خویش فرا خواند. ولى هیچ کس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد. ما سرهایمان را تراشیدیم و یارى خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریش از همه ما شدّت بیشترى داشت‌.

منابع

  • اسرار آل محمد علیهم‌السلام، سلیم بن قیس هلالى، ترجمه اسماعیل انصارى زنجانى، نشر الهادى‌، قم‌، ۱۴۱۶ ق‌.

مطالب مرتبط