اعجاز البیان فی تفسیر ام القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
|تصویر=[[پرونده:اعجاز البیان.jpg|240px|وسط]] | |تصویر=[[پرونده:اعجاز البیان.jpg|240px|وسط]] | ||
− | |نویسنده= | + | |نویسنده= صدرالدین قونوی |
− | |موضوع=تفسیر | + | |موضوع=تفسیر سوره حمد |
− | |||
− | |||
|زبان=عربی | |زبان=عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد=۱ |
− | |عنوان افزوده1= | + | |عنوان افزوده1= تصحیح |
− | |افزوده1= | + | |افزوده1= سید جلالالدين آشتيانی |
|عنوان افزوده2= | |عنوان افزوده2= | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۱: | ||
|افزوده2= | |افزوده2= | ||
− | |لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39137/ | + | |لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39137/ اعجازالبيان فى تفسير امالقرآن ] |
}} | }} | ||
− | + | کتاب '''«اعجاز البیان فى تفسیر ام القرآن»''' اثر [[محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی|صدرالدین محمد قونوى]] (م، ۶۷۳ ق)، از [[تفسیر عرفانی|تفاسیر عرفانی]] است که مشتمل بر [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و بیان جوانب [[معجزه|اعجازى]] سوره [[سوره حمد|فاتحة الکتاب]] (ام القرآن) مىباشد. | |
− | قونوى | + | == مؤلف == |
+ | [[محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی|صدرالدین محمد بن اسحاق قونوى]] (۶۷۳-۶۰۷ ق) از علماى نامى و عرفاى عالى مقام و مشایخ بزرگ قونیه ملقب به شیخ کبیر است. پدرش در کودکى او وفات کرد و مادرش به ازدواج [[محیی الدین ابن عربی|محیىالدین ابن العربى]] درآمد، بدین وسیله صدرالدین نیز در تحت تربیت بزرگان [[عرفان]] درآمد. | ||
− | + | او در کنار سلوک و ریاضت، به کسب علوم ظاهرى هم پرداخت و در اندک زمانى جامع [[فقه]] و [[حدیث]] و علوم ظاهرى و عقلى و نقلى گردید. [[فخر الدین عراقی|فخرالدین عراقی]] و [[قطب الدین شیرازی]] از شاگردان او هستند. | |
− | + | علاوه بر [[تفسیر]] «اعجاز البیان»، برخی دیگر از آثار او عبارتند از: النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، شعب الإیمان، الرسالة الهادیة، رساله در بیان مبدأ و معاد. | |
− | + | == معرفی کتاب == | |
+ | این کتاب هم در ذیل کتابهاى [[معجزه|اعجاز]] شناسى قرار مىگیرد و هم در ذیل کتابهاى [[تفسیر]]؛ تفاوت و تمایزى که این تفسیر با غالب تفاسیر دیگر دارد، در این نکته است که این کتاب بر اساس روش «تأویلى» به نگارش در آمده است و مؤلف آن در زمره مفسرانى است که [[قرآن]] را «ذو بطون» مىدانند و معتقدند تنها روش دستیابى به این بطون و لایههاى تو در تو «[[تأویل|تأویل]]» است. تأویل که مهمترین ویژگى دیدگاه [[تصوف|متصوفه]] و [[عرفان|عرفا]] نیز هست، با تأویلى که به معناى تفسیر است و همه مفسران آن را پذیرفتهاند، تفاوت دارد. | ||
− | + | قونوى کمتر به نقل اقاویل و نظرات مفسران و قرآن شناسان پرداخته است و غالب گفتههاى او درباره [[سوره حمد|سوره فاتحه]] از قلب او فیضان مىکند، چیزى که آن را «علم لدنى» گفتهاند و آن را در برابر «علم اکتسابى یا کسبى» قرار دادهاند. | |
− | + | ترجمه فارسی «اعجاز البیان»، توسط استاد محمد خواجوى انجام گرفته است. | |
− | + | ==محتوای کتاب== | |
− | + | [[محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی|صدرالدین قونوى]] پیش از آغاز به تفسیر [[سوره فاتحه]]، مقدماتى را قاعده وار عنوان مىکند و سپس در تفسیر از آنها - به اضافه برخى مطالب واردى و کشفى - استفاده کرده و آنها را در ضمن تفسیر استطراد مىنماید. | |
− | بعد از مقدمات وارد | + | مفسر بعد از مقدمات وارد [[تفسیر]] سوره حمد، به شکل کلمه به کلمه و [[آیه]] به آیه مىشود. چون سوره حمد به سه قسم تقسیم شده (بنا به تقسیم الهى و تعریف نبوى)، قسمت اول تا {{متن قرآن|«یوْمِ الدِّینِ»}}، قسمت دوم {{متن قرآن|«إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعِینُ»}} و قسمت سوم {{متن قرآن|«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»}} تا آخر سوره، تفسیر آن را نیز بر سه قسم تقسیم نموده است، و بر حسب [[حدیث مشهور]] «لکلّ آیة ظَهرٌ و بَطنٌ و حدّ و مَطلع» هر کلمه و آیه را ابتدا با زبان ظاهر، سپس باطن و بعد از آن به ماوراء باطن که همان لسان حدّ و مطلع است، تفسیر مىنماید. |
− | + | جهت ارائه تصویرى کلى از مطالب این تفسیر، به ذکر خلاصهاى از مباحث مطرح شده در آن مىپردازیم. پس از بیان اجمالى مقدمات، به تفصیل آن در تفسیر و شرح {{متن قرآن|«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ»}} به زبان مرتبه ذوقى (کشفى) مىپردازد که آشکار کننده کنه آیه است. لذا از اسماء آغاز مىکند، همزه الف، باء، سین و میم را توضیح داده، در پى آن بابى در بطون قرآن و اسرار حروف مىگشاید و از پس آن شروع به تفسیر «الرحمن الرحیم» مىفرماید که بنده چگونه باید پروردگارش را یاد کند و در طى آن مراتب حضور را بیان مىدارد. | |
− | + | اینجا بابى باز مىکند که متضمن بیان فواتح کلیات مىباشد که اختصاص به کتاب کبیر( جهان وجود) و کتاب صغیر( انسان کامل الهى) و کتابهایى که بین این دو کتاب است دارد، این فواتح بسیار مفصل و ارزشمند است و متضمن علوم فراوان. سپس به بیان مفاتیح غیبى مىپردازد و از پى آن به تفسیر آیه {{متن قرآن|«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»}} مىپردازد و آن را در طى مقدمهاى در معنى الوهیت و نیز حمد را با انحاء مختلف و زبانهاى گوناگون آن از جهت قول و ذوق بیان مىدارد و سپس به اشتقاق لفظ جلاله «[[الله]]» و تطابق معانى اسم از جهت ظاهر و باطن مىپردازد و از آنجا به تفسیر اسم «رب» متوجه مىشود و مطالبى گرانقدر را متعرض مىگردد. | |
− | + | سپس در تفسیر «عالمین» به زبان ظاهر و زبان باطن- هر دو- مىپردازد و در پایان این مبحث عوالم را دستهبندى مىنماید، عالم مثال مطلق، عالم تهیم، عالم قلم و لوح، عالم طبیعت و سپس [[عرش]] است و همین طور به ترتیب ادامه دارد تا منتهى به انسان در عالم دنیا مىشود و پس از آن عالم [[برزخ]]، عالم حشر، عالم [[دوزخ]]، عالم [[بهشت]] و بعدش عالم کثیب (محل مشاهده حق تعالى) و در پایان مرتبه احدیت جمع و وجود است که معدن و منبع و کانون تمام عوالم مىباشد. | |
− | + | در بابى دیگر متعرض تفسیر {{متن قرآن|«الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ»}} مىشود، پس از بررسى اسم «رحمان»، «رحیم» و «الله»، مراتب رحمت را بیان مىدارد و رابطه رحمت، وجود و نور را متعرض مىگردد. | |
− | در | + | پس آغاز در تفسیر آیه {{متن قرآن|«مَالِک یوْمِ الدِّینِ»}} کرده که حاوى راز فلک و راز «یوم» و راز «دین» است، و مفصلا این که مالک و یا ملک خوانده شود در کدام افضل است بحث نموده است. بعد از آن به تفسیر «دین» مىپردازد. پس از آن در پیوندى از اصولى در افعال مکلفان بحث مىکند و در دنبالهاى از راز اوامر و نواهى که عذاب اخروى و بهشت بدانها مقرون است، سخن مىگوید و به وجوه و جهات مختلف قلب که همانند مراتب پنج گانه خلقت است، اشاره دارد. |
− | + | در فصلى دیگر آنچه از اسرار و معانى لفظ «دین» باقى مانده بیان مىدارد، و نیز راز تکلیف و حکمت و اصل آن را به زبان مطّلع و احدیت جمع بیان مىکند. در اینجا حضرت شیخ پس از آن که فاتحه را به سه بخش تقسیم کرده بود، براى هر بخشى در پایانش به زبان جمع و مطّلع بحثى مستوفى و شیرین دارد، به همین جهت در اینجا از {{متن قرآن|«بسم الله الرحمن الرحیم»}} آغاز مىکند تا {{متن قرآن|«مالک یوم الدین»}}، که ثلث اول حمد است. | |
− | در فصلى | + | در پیوندى دیگر در ظهر و بطن و حدّ و مطلع سخن مىراند و مىگوید هیچ موجودى عینى و خارجى و هیچ امر غیبى نیست جز آن که حلم این مراتب در آن جارى و سارى است. |
− | در | ||
− | از | + | از اینجا بخش دوم تفسیر در تفسیر آیه: {{متن قرآن|«إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعِینُ»}} آغاز مىشود، نخست بحث مفصلى راجع به «وجهه» مىفرماید. سپس در پیوندى عبادت ذاتى و عبادت صفاتى را عنوان مىکند. سپس به تفسیر {{متن قرآن|«ایاک نستعین»}} مىپردازد. پس از آن در پیوندى از جمع و مطّلع- در بخش دوم فاتحه- این قسمت را پایان مىدهد. |
− | |||
− | پس از آن در | + | سپس آغاز به تفسیر بخش سوم که اختصاص به بنده دارد، مىکند و به تفسیر «صراط مستقیم» مىپردازد، هدایت، [[ایمان]] و [[تقوا]] را سه مرتبه مىکند، و [[آیه 93 سوره مائده|آیه ۹۳ سوره مائده]] را در این مقام بس عالى و [[عرفان|عرفانى]] تفسیر مىنماید، و در پیوندى دیگر درباره تجلى مطلق سخن مىراند و پس از آن در اسماء متقابل و نسبتهاى متقابل بحث مىنماید، سپس [[آیه 56 سوره هود|آیه ۵۶ سوره هود]] را از زبان [[حضرت هود]] علیه السلام عنوان کرده، به همراه [[آیه 108 سوره یوسف|آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] تفسیر مىکند. پس از آن در پیوندى دیگر، مراتب هدایت را بازگو کرده بیان مىدارد که صراط مستقیم داراى سه مرتبه است. |
− | در | + | در پیوندى دیگر به زبان مطلع و زبان جمع- طبق معمول- سخن مىگوید و مراتب هدایت و گمراهى را بیان داشته هر کدام را داراى سه مرتبه مىداند و سپس مراتب [[اعتدال]] را مطرح مىکند. و باز در پیوندى دیگر درباره محکمترین راه خصوصى در مطلق راههاى مشروع بیانى مفصل دارد، و در پیوندى دیگر سخن در مراتب سلوک مىراند. سپس در فصلى سخن از راز [[نبوت]] و صورتهاى ارشاد آن و غایت راهها و نتایج آن مىراند. |
− | |||
− | پس از | + | پس از این در فصلى مستقل هدایتى را که پیش از این وعدهاش را داده بود بیان مىدارد و در «اهدنا» راز [[دعا]] و اجابت را بیان داشته و مشخص مىکند که چه حالى که بهترین و شایستهترین است انسان از جهت سلوک و وقوف و سکون و ظهور و بطون باید بر آن باشد. سپس در فصلى به عنوان دنباله سخن درباره این [[آیه]] بحثى درباره توجه کامل مىفرماید و سپس به تفسیر {{متن قرآن|«صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ...»}} مىپردازد. و پس از تشریح نعمت، صورت نعمت و روح و راز آن را بیان مىدارد. |
− | پس از | + | پس از این در پیوندى دیگر در نعمت و [[عذاب]] (بهشت و دوزخ) که ثمره و نتیجه رضا و غضب است سخن گفته و هر یک را سه مرتبه مىکند، و مفصلا بحث مىفرماید. سپس به بیان مراتب نعیم و آلام و دردها و نیز مراتب رضاى انسانى مىپردازد. |
− | |||
− | + | پس از آن در وصلى به تفسیر {{متن قرآن|«وَلَا الضَّالِّینَ»}} پرداخته، مراتب ضلال و گمراهى را بیان مىدارد و به بیان حسرت مىپردازد و در وصلى راز حیرت اخیر و درجات و سببهاى آن را مفصلا مطرح مىکند و سپس کیفیاتى از وجود را با گفتارى شگفت آشکار مىسازد. و در پیوندى، بخش پایانى فواتح کلى و جوامع حکمتها و اسرار الهى [[قرآن]] و فرقانى را بیان مىدارد. و در پیوند دیگرى به زبان جمع الجمع سخن گفته و تمام سوره فاتحه را از ابتدا تا انتها به زبان جمع الجمع تفسیرى فشرده و عمیق مىفرماید و رازهاى شگفتى را در این پیوند آشکار و بیان مىسازد و مفصلا در آیه میراث که آخرین آیهاى بود که بر [[رسول خدا]] (ص) نازل شده، بحث نموده و انحاء مختلف میراث را بیان مىدارد، سپس به [[خلافت]] مىپردازد. | |
− | + | در پیوندى دیگر دستهاى از اسرار و رازهاى شرعى اصلى و قرآنى را بیان مىدارد و آن را هفت قسم قرار مىدهد، پس از آن درباره اصول [[احکام شرعی]] یعنى [[حلال]]، [[حرام]]، [[مباح]]، [[مکروه]] و [[استحباب|مندوب]] با مثالهاى گوناگون داد سخن مىدهد. سپس راز [[ناسخ و منسوخ]] و [[آیات محکم و متشابه|محکم و متشابه]] را با پیوندى از جوامع کلمات و از پى آن پیوندى دیگر بیان داشته و خداى را بر نوشتن این کتاب سپاس مىگوید. | |
− | |||
− | |||
− | ==منابع | + | ==منابع== |
− | + | * [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی. | |
− | + | * دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} | ||
− | + | [[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر عرفانی]] | |
− | [[رده: تفاسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۸
نویسنده | صدرالدین قونوی |
موضوع | تفسیر سوره حمد |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
تصحیح | سید جلالالدين آشتيانی |
|
کتاب «اعجاز البیان فى تفسیر ام القرآن» اثر صدرالدین محمد قونوى (م، ۶۷۳ ق)، از تفاسیر عرفانی است که مشتمل بر تفسیر و بیان جوانب اعجازى سوره فاتحة الکتاب (ام القرآن) مىباشد.
محتویات
مؤلف
صدرالدین محمد بن اسحاق قونوى (۶۷۳-۶۰۷ ق) از علماى نامى و عرفاى عالى مقام و مشایخ بزرگ قونیه ملقب به شیخ کبیر است. پدرش در کودکى او وفات کرد و مادرش به ازدواج محیىالدین ابن العربى درآمد، بدین وسیله صدرالدین نیز در تحت تربیت بزرگان عرفان درآمد.
او در کنار سلوک و ریاضت، به کسب علوم ظاهرى هم پرداخت و در اندک زمانى جامع فقه و حدیث و علوم ظاهرى و عقلى و نقلى گردید. فخرالدین عراقی و قطب الدین شیرازی از شاگردان او هستند.
علاوه بر تفسیر «اعجاز البیان»، برخی دیگر از آثار او عبارتند از: النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، شعب الإیمان، الرسالة الهادیة، رساله در بیان مبدأ و معاد.
معرفی کتاب
این کتاب هم در ذیل کتابهاى اعجاز شناسى قرار مىگیرد و هم در ذیل کتابهاى تفسیر؛ تفاوت و تمایزى که این تفسیر با غالب تفاسیر دیگر دارد، در این نکته است که این کتاب بر اساس روش «تأویلى» به نگارش در آمده است و مؤلف آن در زمره مفسرانى است که قرآن را «ذو بطون» مىدانند و معتقدند تنها روش دستیابى به این بطون و لایههاى تو در تو «تأویل» است. تأویل که مهمترین ویژگى دیدگاه متصوفه و عرفا نیز هست، با تأویلى که به معناى تفسیر است و همه مفسران آن را پذیرفتهاند، تفاوت دارد.
قونوى کمتر به نقل اقاویل و نظرات مفسران و قرآن شناسان پرداخته است و غالب گفتههاى او درباره سوره فاتحه از قلب او فیضان مىکند، چیزى که آن را «علم لدنى» گفتهاند و آن را در برابر «علم اکتسابى یا کسبى» قرار دادهاند.
ترجمه فارسی «اعجاز البیان»، توسط استاد محمد خواجوى انجام گرفته است.
محتوای کتاب
صدرالدین قونوى پیش از آغاز به تفسیر سوره فاتحه، مقدماتى را قاعده وار عنوان مىکند و سپس در تفسیر از آنها - به اضافه برخى مطالب واردى و کشفى - استفاده کرده و آنها را در ضمن تفسیر استطراد مىنماید.
مفسر بعد از مقدمات وارد تفسیر سوره حمد، به شکل کلمه به کلمه و آیه به آیه مىشود. چون سوره حمد به سه قسم تقسیم شده (بنا به تقسیم الهى و تعریف نبوى)، قسمت اول تا «یوْمِ الدِّینِ»، قسمت دوم «إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعِینُ» و قسمت سوم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» تا آخر سوره، تفسیر آن را نیز بر سه قسم تقسیم نموده است، و بر حسب حدیث مشهور «لکلّ آیة ظَهرٌ و بَطنٌ و حدّ و مَطلع» هر کلمه و آیه را ابتدا با زبان ظاهر، سپس باطن و بعد از آن به ماوراء باطن که همان لسان حدّ و مطلع است، تفسیر مىنماید.
جهت ارائه تصویرى کلى از مطالب این تفسیر، به ذکر خلاصهاى از مباحث مطرح شده در آن مىپردازیم. پس از بیان اجمالى مقدمات، به تفصیل آن در تفسیر و شرح «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» به زبان مرتبه ذوقى (کشفى) مىپردازد که آشکار کننده کنه آیه است. لذا از اسماء آغاز مىکند، همزه الف، باء، سین و میم را توضیح داده، در پى آن بابى در بطون قرآن و اسرار حروف مىگشاید و از پس آن شروع به تفسیر «الرحمن الرحیم» مىفرماید که بنده چگونه باید پروردگارش را یاد کند و در طى آن مراتب حضور را بیان مىدارد.
اینجا بابى باز مىکند که متضمن بیان فواتح کلیات مىباشد که اختصاص به کتاب کبیر( جهان وجود) و کتاب صغیر( انسان کامل الهى) و کتابهایى که بین این دو کتاب است دارد، این فواتح بسیار مفصل و ارزشمند است و متضمن علوم فراوان. سپس به بیان مفاتیح غیبى مىپردازد و از پى آن به تفسیر آیه «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» مىپردازد و آن را در طى مقدمهاى در معنى الوهیت و نیز حمد را با انحاء مختلف و زبانهاى گوناگون آن از جهت قول و ذوق بیان مىدارد و سپس به اشتقاق لفظ جلاله «الله» و تطابق معانى اسم از جهت ظاهر و باطن مىپردازد و از آنجا به تفسیر اسم «رب» متوجه مىشود و مطالبى گرانقدر را متعرض مىگردد.
سپس در تفسیر «عالمین» به زبان ظاهر و زبان باطن- هر دو- مىپردازد و در پایان این مبحث عوالم را دستهبندى مىنماید، عالم مثال مطلق، عالم تهیم، عالم قلم و لوح، عالم طبیعت و سپس عرش است و همین طور به ترتیب ادامه دارد تا منتهى به انسان در عالم دنیا مىشود و پس از آن عالم برزخ، عالم حشر، عالم دوزخ، عالم بهشت و بعدش عالم کثیب (محل مشاهده حق تعالى) و در پایان مرتبه احدیت جمع و وجود است که معدن و منبع و کانون تمام عوالم مىباشد.
در بابى دیگر متعرض تفسیر «الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» مىشود، پس از بررسى اسم «رحمان»، «رحیم» و «الله»، مراتب رحمت را بیان مىدارد و رابطه رحمت، وجود و نور را متعرض مىگردد.
پس آغاز در تفسیر آیه «مَالِک یوْمِ الدِّینِ» کرده که حاوى راز فلک و راز «یوم» و راز «دین» است، و مفصلا این که مالک و یا ملک خوانده شود در کدام افضل است بحث نموده است. بعد از آن به تفسیر «دین» مىپردازد. پس از آن در پیوندى از اصولى در افعال مکلفان بحث مىکند و در دنبالهاى از راز اوامر و نواهى که عذاب اخروى و بهشت بدانها مقرون است، سخن مىگوید و به وجوه و جهات مختلف قلب که همانند مراتب پنج گانه خلقت است، اشاره دارد.
در فصلى دیگر آنچه از اسرار و معانى لفظ «دین» باقى مانده بیان مىدارد، و نیز راز تکلیف و حکمت و اصل آن را به زبان مطّلع و احدیت جمع بیان مىکند. در اینجا حضرت شیخ پس از آن که فاتحه را به سه بخش تقسیم کرده بود، براى هر بخشى در پایانش به زبان جمع و مطّلع بحثى مستوفى و شیرین دارد، به همین جهت در اینجا از «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز مىکند تا «مالک یوم الدین»، که ثلث اول حمد است. در پیوندى دیگر در ظهر و بطن و حدّ و مطلع سخن مىراند و مىگوید هیچ موجودى عینى و خارجى و هیچ امر غیبى نیست جز آن که حلم این مراتب در آن جارى و سارى است.
از اینجا بخش دوم تفسیر در تفسیر آیه: «إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعِینُ» آغاز مىشود، نخست بحث مفصلى راجع به «وجهه» مىفرماید. سپس در پیوندى عبادت ذاتى و عبادت صفاتى را عنوان مىکند. سپس به تفسیر «ایاک نستعین» مىپردازد. پس از آن در پیوندى از جمع و مطّلع- در بخش دوم فاتحه- این قسمت را پایان مىدهد.
سپس آغاز به تفسیر بخش سوم که اختصاص به بنده دارد، مىکند و به تفسیر «صراط مستقیم» مىپردازد، هدایت، ایمان و تقوا را سه مرتبه مىکند، و آیه ۹۳ سوره مائده را در این مقام بس عالى و عرفانى تفسیر مىنماید، و در پیوندى دیگر درباره تجلى مطلق سخن مىراند و پس از آن در اسماء متقابل و نسبتهاى متقابل بحث مىنماید، سپس آیه ۵۶ سوره هود را از زبان حضرت هود علیه السلام عنوان کرده، به همراه آیه ۱۰۸ سوره یوسف تفسیر مىکند. پس از آن در پیوندى دیگر، مراتب هدایت را بازگو کرده بیان مىدارد که صراط مستقیم داراى سه مرتبه است.
در پیوندى دیگر به زبان مطلع و زبان جمع- طبق معمول- سخن مىگوید و مراتب هدایت و گمراهى را بیان داشته هر کدام را داراى سه مرتبه مىداند و سپس مراتب اعتدال را مطرح مىکند. و باز در پیوندى دیگر درباره محکمترین راه خصوصى در مطلق راههاى مشروع بیانى مفصل دارد، و در پیوندى دیگر سخن در مراتب سلوک مىراند. سپس در فصلى سخن از راز نبوت و صورتهاى ارشاد آن و غایت راهها و نتایج آن مىراند.
پس از این در فصلى مستقل هدایتى را که پیش از این وعدهاش را داده بود بیان مىدارد و در «اهدنا» راز دعا و اجابت را بیان داشته و مشخص مىکند که چه حالى که بهترین و شایستهترین است انسان از جهت سلوک و وقوف و سکون و ظهور و بطون باید بر آن باشد. سپس در فصلى به عنوان دنباله سخن درباره این آیه بحثى درباره توجه کامل مىفرماید و سپس به تفسیر «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ...» مىپردازد. و پس از تشریح نعمت، صورت نعمت و روح و راز آن را بیان مىدارد.
پس از این در پیوندى دیگر در نعمت و عذاب (بهشت و دوزخ) که ثمره و نتیجه رضا و غضب است سخن گفته و هر یک را سه مرتبه مىکند، و مفصلا بحث مىفرماید. سپس به بیان مراتب نعیم و آلام و دردها و نیز مراتب رضاى انسانى مىپردازد.
پس از آن در وصلى به تفسیر «وَلَا الضَّالِّینَ» پرداخته، مراتب ضلال و گمراهى را بیان مىدارد و به بیان حسرت مىپردازد و در وصلى راز حیرت اخیر و درجات و سببهاى آن را مفصلا مطرح مىکند و سپس کیفیاتى از وجود را با گفتارى شگفت آشکار مىسازد. و در پیوندى، بخش پایانى فواتح کلى و جوامع حکمتها و اسرار الهى قرآن و فرقانى را بیان مىدارد. و در پیوند دیگرى به زبان جمع الجمع سخن گفته و تمام سوره فاتحه را از ابتدا تا انتها به زبان جمع الجمع تفسیرى فشرده و عمیق مىفرماید و رازهاى شگفتى را در این پیوند آشکار و بیان مىسازد و مفصلا در آیه میراث که آخرین آیهاى بود که بر رسول خدا (ص) نازل شده، بحث نموده و انحاء مختلف میراث را بیان مىدارد، سپس به خلافت مىپردازد.
در پیوندى دیگر دستهاى از اسرار و رازهاى شرعى اصلى و قرآنى را بیان مىدارد و آن را هفت قسم قرار مىدهد، پس از آن درباره اصول احکام شرعی یعنى حلال، حرام، مباح، مکروه و مندوب با مثالهاى گوناگون داد سخن مىدهد. سپس راز ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه را با پیوندى از جوامع کلمات و از پى آن پیوندى دیگر بیان داشته و خداى را بر نوشتن این کتاب سپاس مىگوید.
منابع
- نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.
- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|