تناسب آیات و سور: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | + | در اصطلاح [[علوم قرآنى]]، به پیوندِ میان بخش هاى یک [[آیه]] یا چند آیه با هم و نیز ارتباط یک [[سوره]] با سوره هاى دیگر [[قرآن|قرآن کریم]]، «تناسب آیات و سور» اطلاق مى شود. آنچه موجب پیدایش علم مناسبت در حوزه قرآن پژوهى شده است، گسستگى و ناپیوستگى ظاهرى در بخشى از آیات قرآن است. معیارهاى ارائه شده در علم مناسبت، به خوبى شبهه تشتّت و ناپیوستگى در قرآن را برطرف مى سازند. | |
− | + | ==تعریف تناسب آیات و سور== | |
− | + | «مناسبت» در لغت به معناى پیوند و اتصال دو چیز با یکدیگر<ref>مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۴۲۳ـ۴۲۴، «نسب».</ref>، همانندى، قرابت و نزدیکى است؛<ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹، «نسب».</ref> از این رو به پیوند میان دو چیز به هر جهتى که باشد مناسبت گفته مى شود. مناسبت گاه در پدیده هاى عینى و خارجى و گاه در نوشته هاست؛ اما در [[علوم قرآنى]] این اصطلاح محدودتر مى شود و به پیوندِ میان بخش هاى یک [[آیه]] یا دو یا چند آیه با هم و نیز ارتباط یک [[سوره]] با سوره هاى دیگر [[قرآن]]، اطلاق مى شود. | |
− | + | علم مناسبت، علمِ کشفِ ارتباط میانِ بخش هایى از قرآن است که در ظاهر گسسته و بى ارتباط مى نمایند.<ref> مباحث فى التفسیر الموضوعى، ص ۵۸؛ مباحث فى علوم القرآن، مناع قطان، ص ۹۷.</ref> ناپیوستگى گاه میانِ دو بخش از یک آیه، گاه میان آیات همجوار و... خودنمایى مى کند. | |
− | + | علم «شناسایى عواملِ ترتیب و چینش آیات و سوره ها»، تعریفى است که بقاعى از علم مناسبت ارائه کرده است.<ref>نظم الدرر، ج ۱، ص ۵.</ref> در نظر [[سیوطى]]، مقصود از علم مناسبت، یافتن معنایى است که میان بخش هاى قرآن، ارتباط برقرار مى کند.<ref>الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref> معنایى که گاه به صورت عام و خاص تحقق مى یابد، گاه پیوند عقلى، حسى و خیالى است، یا نوعى از علاقه و تلائم ذهنى، مانند سبب و مسبب، علت و معلول؛ یا حتى دو مخالف و ضدى که نوعى پیوستگى موضوعى را نشان مى دهند.<ref>ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰.</ref> موضوع علم مناسبت اجزا و عناصرى است که زمینه پیوند مطالب به ظاهر گسسته را فراهم مى آورد.<ref> ر.ک: نظم الدرر، ج ۱، ص ۵.</ref> | |
− | + | ==اهمیت علم مناسبت== | |
− | + | [[سیوطى]] این علم را فنى ارزنده دانسته که به موجب آن، پیوند اجزاى سخن همانند بنایى مستحکم قوت مى یابد، هر چند مفسران به سبب دقتى که در آن هست، کمتر به آن اهتمام ورزیده اند. از [[فخر رازى]] (م، ۶۰۶ ق) نقل شده کسى که در لطایف نظم و بدایع ترتیب [[سوره بقره]] تأمّل کند، درمى یابد که قرآن همان گونه که از جهت فصاحت الفاظ و ظرافت معانى [[معجزه]] است، در نظم و ترتیب آیات نیز معجزه است.<ref>ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۷ ـ ۲۹۰.</ref> وى بر این باور است که بسیارى از لطایف قرآنى در تناسب میان آیات به ودیعت نهاده شده اند و در پرتو علم مناسبات آشکار خواهند شد.<ref>البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۲.</ref> | |
− | + | نیشابورى که به گفته [[بدرالدین محمد زرکشی|زرکشى]] و سیوطى نخستین کسى است که به این علم توجه کرده، غفلت عالمان [[بغداد]] را از پیوستگى و تناسب آیات، مورد طعن قرار مى داد و آنان را نکوهش مى کرد.<ref>ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۸ ـ ۲۸۹. البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۲.</ref> | |
− | + | برخى معتقدند پیوستگى آیاتِ قرآنى تا آنجاست که گویى تمامى قرآن، تنها یک سخن بیش نیست.<ref>الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۸.</ref> اعجاز [[بلاغت|بلاغى]] قرآن، جز از رهگذرِ درک مناسباتِ پنهانِ آیات، آشکار نخواهد شد. پیش از سیوطى، زرکشى از علم مناسبت تمجید کرده و آن را علمى شریف دانسته است که موجب تقویت عقل بوده، ارزش سخن هر گوینده اى با این علم روشن مى گردد.<ref>البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۱.</ref> | |
− | + | [[محیی الدین ابن عربی|محیی الدین بن عربى]] (م، ۶۳۸ ق) معتقد است که فهم کامل قرآن تنها از رهگذرِ مناسبات امکان پذیر است و کسى که از منظر این علم به آیات قرآن بنگرد به علمى بزرگ دست خواهد یافت.<ref> رحمة من الرحمن، ج ۱، ص ۱۳ ـ ۱۴.</ref> | |
− | + | فخر رازى، پیوستگى آیات را جلوه اى از [[اعجاز قرآن]] دانسته است.<ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۱۰۶.</ref> صبحى صالح معتقد است: علم مناسبت و کشف ارتباط آیات، در بسیارى موارد مفسر را از پرداختن به [[سبب نزول]] بى نیاز خواهد کرد.<ref> مباحث فى علوم القرآن، صبحى صالح، ص ۱۵۷.</ref> | |
− | + | دستیابى به لطایف [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] و تبیینِ نادرستى برخى دیدگاه هاى خاورشناسان درباره قرآن، از دیگر کارکردهاى علم مناسبات تلقى شده است؛ خاورشناسانى که در اسلوب قرآن تحقیقاتى داشته اند و بر پراکندگى آیات تأکید دارند. برخى خاورشناسان، نیز براى توجیه گسستگى آیات، ادله اى را بیان کرده اند. توجیهاتِ خاورشناسان، در مواردى متعارض اند، چنان که برخى اظهارات آنان به انکار [[وحی|وحیانى]] بودن قرآن مى انجامد.<ref>ر.ک: الوحدة الموضوعیة فى القرآن، ص ۱۴. اهداف و مقاصد سوره هاى قرآن، ص ۲۸.</ref> | |
− | + | ==گونههاى تناسب در آیات قرآن== | |
− | + | گونه هاى تناسب و ارتباط میان آیات مى تواند از سنخِ سبب و تعلیل، تأکید، اعتراض و بدل، بیان نمونه و مصداق، تفسیر و بسط آیه پیشین، تخصیصِ [[عام و خاص|عام]] و تقییدِ [[مطلق و مقید|مطلق]] باشد؛ نیز ممکن است اصولا از این سنخ نبوده، در ظاهر ناپیوسته به نظر آید. در این صورت، باید جنبه هاى دیگر پیوستگى مانند عطف، تمثیل، تنظیر و تضاد، حسن تخلص، اقتضاب و حسن مطلع را بررسى کنیم. | |
− | + | [[سیوطى]] تناسب و پیوند میان بخش هاى آیات را به دو شاخه، ارتباط آشکار و غیرآشکار قسمت مى کند: | |
− | + | '''۱. پیوند آشکار:''' | |
− | + | ارتباط آشکار بدین معناست که بخشى از کلام به گونه اى به بخش دیگر متعلق باشد که پیش از انضمام بخش دوم، سخن ناتمام باشد. در چنین فرضى پیوند اجزاى سخن آشکار است؛ مانند ارتباط میان مُسْنَد و مسندٌالیه. در مواردى که جمله دوم علت و سبب، تأکید، تفسیر یا بدلِ جمله پیشین است و نیز آنجا که جمله دوم معترضه است، پیوند میان اجزاى سخن آشکار و زودیاب بوده، مفسر با داشتنِ شروطِ لازمِ [[تفسیر]]، به سهولت پیوند و ارتباط را درمى یابد.<ref>ر.ک: المناسبات بین الآیات والسور، ص ۱۷.</ref> این نوع ارتباط و تناسب از موضوع بحث علم تناسب میان آیات خارج است. | |
− | + | '''۲. پیوند ناآشکار:''' | |
+ | |||
+ | این پیوند در جایى است که جمله ها در کنار یکدیگر قرار گرفته و در ظاهر مستقل و گسسته از یکدیگر مى نمایند و پى بردن به ارتباط میانِ آن ها نیازمندِ دقت و ژرفنگرى است. این نوع ارتباط، گاه با حرف عطف و زمانى بدون آن برقرار مى شود.<ref>الاتقان، ج۲، ص۲۹۰.</ref> | ||
==اقسام مناسبت در قرآن== | ==اقسام مناسبت در قرآن== | ||
− | مناسبات موجود در قرآن را به طور | + | مناسبات موجود در قرآن را به طور کلى مى توان به یکى از شکل هاى زیر در نظر گرفت: |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | '''مناسبت جمله اى با جمله دیگر در یک آیه:''' | |
− | براى نمونه، | + | میان اجزاى یک آیه معمولا ارتباطى وجود دارد، مگر در مواردى معدود که به ظاهر فاقد پیوستگى و ارتباط اند؛ براى |
+ | نمونه، بخش نخست آیه ۲۶ [[سوره رعد]]: {{متن قرآن|«اَللّهُ یبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یشاءُ...»}}، در ظاهر با آیه قبل و بخش هاى دیگر همین آیه بى ارتباط مى نماید و نیز بخش نخست آیه ۱۱۴ [[سوره طه]]: {{متن قرآن|«فَتَعلَى اللّهُ المَلِک الحَقُّ...»}} با ادامه آیه {{متن قرآن|«ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یقضى اِلَیک وحیهُ وقُل رَبِّ زِدنى عِلما»}} بیگانه و بى ارتباط به نظر مى رسد.<ref>چهره زیباى قرآن، ص ۲۹ـ۳۰.</ref> | ||
− | + | '''مناسبت آیات یک سوره با ابتداى آن:''' | |
− | + | براى نمونه، در اواسط [[سوره نساء]] آیه {{متن قرآن|«ویستَفتونَک فِى النِّساءِ قُلِ اللّهُ یفتیکم فیهِنَّ...»}} (سوره نساء، ۱۲۷) و در انتهاى همان سوره، آیه {{متن قرآن|«یستَفتونَک قُلِ اللّهُ یفتیکم فِى الکللَةِ اِنِ امرُؤٌا هَلَک لَیسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ ...»}} (سوره نساء، ۱۷۶) به [[احکام]] زنان و [[ارث]] آنان اشاره دارند که ارتباط میان این دو آیه و آیات آغازین سوره (آیات ۱ ـ ۱۳) مورد توجه و بررسى است.<ref> همان، ص ۳۰.</ref> | |
− | + | '''مناسبت یک آیه با آیه قبل و بعدِ خود:''' | |
− | + | پس از مناسبات جمله اى، رایج ترین بحث در این علم، مناسبات آیه اى است؛ گویى برخى آیات، عارى از ارتباط و انسجام با آیات قبلى و بعدى خود هستند<ref>چهره پیوسته قرآن، ص ۴۳ ـ ۴۴.</ref>؛ مانند آیه ۶۷ [[سوره مائده]]: {{متن قرآن|«یاَیهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک مِن رَبِّک واِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ...»}}. | |
− | + | '''مناسبت میان آیات غیر مجاور در یک سوره:''' | |
− | + | براى نمونه مى توان به آیات ۴۷ و ۱۲۲ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|«یبَنِى اِسرءیلَ اذکروا نِعمَتِىَ الَّتِى اَنعَمتُ عَلَیکم»}} که داراى الفاظ یکسان هستند و آیات ۴۸ و ۱۲۳ بقره: {{متن قرآن|«واتَّقوا یومـًا لاتَجزى نَفسٌ عَن نَفس شَیــًا»}} که داراى کلمات نزدیک به هم اند اشاره کرد.<ref>چهره زیباى قرآن، ص ۳۰.</ref> | |
− | + | '''مناسبت آغاز سوره با پایان همان سوره:''' | |
− | + | مانند تناسب آغاز و انجام [[سوره کهف]] که در هر دو آیه، سخن از [[وحى]] و پیام الهى است و [[سوره مؤمنون]] که با رستگارى مؤمنان آغاز مى شود: {{متن قرآن|«قَد اَفلَحَ المُؤمِنون»}} و با نارستگارى کافران به پایان مى رسد: {{متن قرآن|«اِنَّهُ لایفلِحُ الکفِرون»}}. در [[سوره فرقان]] و [[سوره یوسف]] نیز، مناسبتِ آغاز و فرجام سوره نمایان است.<ref>ر.ک: الاتقان، ج۲، ص۲۹۶؛ البرهان، ج۱، ص۱۳۵؛ مباحث فى التفسیر الموضوعى، ص ۷۴ـ۷۵.</ref> | |
− | + | '''مناسبت میان مجموعه اى از سور قرآن:''' | |
− | + | برخى بر این باورند که مشابهت هاى لفظى و ظاهرى مجموعه هایى از سوره هاى قرآن، از مشابهت و تناسب محتوایى آنها حکایت مى کند.<ref> همان.</ref> این گونه از تناسب میان سوره ها به دو صورت بیان شده است: | |
− | + | *گاهى تناسب مجموعه اى از سوره ها با توجه به مشابهت ظاهرى و ویژگى هاى محتوایى آنها آشکار مى شود؛ مانند [[سوره مؤمن]]، [[سوره زخرف]]، [[سوره فصلت]]، [[سوره شورى]]، [[سوره دخان]]، [[سوره جاثیه]] و [[سوره احقاف]] که با [[حروف مقطعه]] «حم» آغاز مى شوند و به «[[حوامیم|حوامیم]]» شهرت یافته اند. و [[سوره حدید]]، [[سوره حشر]]، [[سوره صف]]، [[سوره جمعه]]، [[سوره تغابن]] و [[سوره الاعلى]] که به «[[مسبحات|مُسَبَّحات]]» مشهورند زیرا در آغاز این سوره ها سخن از [[تسبیح|تسبیح]] و تنزیه الهى به میان آمده است. و [[سوره فتح]]، [[سوره حشر]]، [[سوره سجده]]، [[سوره طلاق]]، [[سوره قلم]]، [[سوره حجرات]]، [[سوره ملک]]، [[سوره تغابن]]، [[سوره منافقون]]، [[سوره جمعه]]، [[سوره صف]]، [[سوره جن]]، [[سوره نوح]]، [[سوره مجادله]]، [[سوره ممتحنه]] و [[سوره تحریم]] که «[[ممتحنات|مُمْتَحَنات]]» نامیده شده اند و نیز سوره هایى که با حروف مقطعه «الر» آغاز شده اند یعنی: [[سوره یونس]]، [[سوره هود]]، [[سوره یوسف]]، [[سوره رعد]]، [[سوره ابراهیم]] و [[سوره حجر]] و... | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *بر اساس حدیثى از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله قرآن ۴ بخش دارد:<ref> الکافى، ج ۲، ص ۶۰۱.</ref> | |
− | + | #«[[سبع طوال|سبع طِوال]]» یعنى سوره هاى طولانى، شامل ۷ سوره: [[سوره بقره]]، [[سوره آل عمران]]، [[سوره نساء]]، [[سوره مائده]]، [[سوره انعام]]، [[سوره اعراف]] و دو [[سوره انفال]] و [[سوره توبه]]. | |
+ | #«[[مئین|مئین]]» و آنها سوره هایى اند که بیش از ۱۰۰ آیه دارند: [[سوره یونس]]، [[سوره هود]]، [[سوره یوسف]]، [[سوره نحل]]، [[سوره اسراء]]، [[سوره کهف]]، [[سوره مریم]]، [[سوره طه]]، [[سوره انبیاء]]، [[سوره مؤمنون]]، [[سوره شعراء]] و [[سوره صافات]]. | ||
+ | #«[[مثانی (اسامی و اوصاف قرآن)|مثانى]]» یعنى سوره هایى که عدد آیات آن ها کمتر از ۱۰۰ است و نزدیک به ۲۰ سوره اند. | ||
+ | #«[[مفصلات|مُفَصّلات]]» و آنها سوره هاى کوچک با آیه هاى کوتاه اند که شامل [[سوره الرحمن]] تا پایان [[قرآن]] مى شوند. | ||
− | + | برخى معتقدند، این تقسیم بر اساس پیوند معنوى میان هر یک از گروه هاى چهارگانه، انجام گرفته و این سوره ها نظم و انسجام خاصى را در ارائه موضوعات و اهداف، پى مى گیرند.<ref>ر.ک: الاساس فى التفسیر، ج۱، ص ۳۱.</ref> | |
− | + | '''مناسبت و پیوستگى همه آیات در یک سوره:''' | |
− | + | در این مناسبت، هر یک از سوره هاى قرآن به مثابه مقاله اى مستقل است که از مقدمه، متن و نتیجه تشکیل شده است و موضوع و غرضى واحد را دنبال مى کند. مطالب موجود در برخى سوره ها که به ظاهر پراکنده و گسسته مى نمایند، با توجه به موضوع اصلى سوره، انسجام و ارتباط مى یابند. این گونه از مناسبت، امروزه به نظریه «وحدت موضوعى سوره هاى قرآن» شهرت یافته است. | |
− | + | '''پیوستگى میان مجموع آیات و سور قرآن:''' | |
+ | بر اساس این نوع پیوستگى ادعا شده، حقایق قرآنى، نظام واره و در ساختار درختى و منسجمى صورت بندى شده است. این ساختار درختى بیانگر نظم و پیوستگى و تعیین جایگاه هر یک از ریشه، تنه، ساقه، شاخه و برگ بوده و جغرافیاى متفاوتى از موضوعات و مفاهیم را ترسیم مى کند.<ref> چهره پیوسته قرآن، ص ۳۷ ـ ۳۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=8 دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۸]، نوشته سید على اکبر حسینى. | |
+ | {{قرآن}} | ||
− | {{ | + | {{سنجش کیفی |
+ | |سنجش=نشده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= | ||
+ | |جامعیت= | ||
+ | |رعایت اختصار= | ||
+ | |سیر منطقی= | ||
+ | }} | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] | ||
[[رده:آیات و سور]] | [[رده:آیات و سور]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۹
در اصطلاح علوم قرآنى، به پیوندِ میان بخش هاى یک آیه یا چند آیه با هم و نیز ارتباط یک سوره با سوره هاى دیگر قرآن کریم، «تناسب آیات و سور» اطلاق مى شود. آنچه موجب پیدایش علم مناسبت در حوزه قرآن پژوهى شده است، گسستگى و ناپیوستگى ظاهرى در بخشى از آیات قرآن است. معیارهاى ارائه شده در علم مناسبت، به خوبى شبهه تشتّت و ناپیوستگى در قرآن را برطرف مى سازند.
محتویات
تعریف تناسب آیات و سور
«مناسبت» در لغت به معناى پیوند و اتصال دو چیز با یکدیگر[۱]، همانندى، قرابت و نزدیکى است؛[۲] از این رو به پیوند میان دو چیز به هر جهتى که باشد مناسبت گفته مى شود. مناسبت گاه در پدیده هاى عینى و خارجى و گاه در نوشته هاست؛ اما در علوم قرآنى این اصطلاح محدودتر مى شود و به پیوندِ میان بخش هاى یک آیه یا دو یا چند آیه با هم و نیز ارتباط یک سوره با سوره هاى دیگر قرآن، اطلاق مى شود.
علم مناسبت، علمِ کشفِ ارتباط میانِ بخش هایى از قرآن است که در ظاهر گسسته و بى ارتباط مى نمایند.[۳] ناپیوستگى گاه میانِ دو بخش از یک آیه، گاه میان آیات همجوار و... خودنمایى مى کند.
علم «شناسایى عواملِ ترتیب و چینش آیات و سوره ها»، تعریفى است که بقاعى از علم مناسبت ارائه کرده است.[۴] در نظر سیوطى، مقصود از علم مناسبت، یافتن معنایى است که میان بخش هاى قرآن، ارتباط برقرار مى کند.[۵] معنایى که گاه به صورت عام و خاص تحقق مى یابد، گاه پیوند عقلى، حسى و خیالى است، یا نوعى از علاقه و تلائم ذهنى، مانند سبب و مسبب، علت و معلول؛ یا حتى دو مخالف و ضدى که نوعى پیوستگى موضوعى را نشان مى دهند.[۶] موضوع علم مناسبت اجزا و عناصرى است که زمینه پیوند مطالب به ظاهر گسسته را فراهم مى آورد.[۷]
اهمیت علم مناسبت
سیوطى این علم را فنى ارزنده دانسته که به موجب آن، پیوند اجزاى سخن همانند بنایى مستحکم قوت مى یابد، هر چند مفسران به سبب دقتى که در آن هست، کمتر به آن اهتمام ورزیده اند. از فخر رازى (م، ۶۰۶ ق) نقل شده کسى که در لطایف نظم و بدایع ترتیب سوره بقره تأمّل کند، درمى یابد که قرآن همان گونه که از جهت فصاحت الفاظ و ظرافت معانى معجزه است، در نظم و ترتیب آیات نیز معجزه است.[۸] وى بر این باور است که بسیارى از لطایف قرآنى در تناسب میان آیات به ودیعت نهاده شده اند و در پرتو علم مناسبات آشکار خواهند شد.[۹]
نیشابورى که به گفته زرکشى و سیوطى نخستین کسى است که به این علم توجه کرده، غفلت عالمان بغداد را از پیوستگى و تناسب آیات، مورد طعن قرار مى داد و آنان را نکوهش مى کرد.[۱۰]
برخى معتقدند پیوستگى آیاتِ قرآنى تا آنجاست که گویى تمامى قرآن، تنها یک سخن بیش نیست.[۱۱] اعجاز بلاغى قرآن، جز از رهگذرِ درک مناسباتِ پنهانِ آیات، آشکار نخواهد شد. پیش از سیوطى، زرکشى از علم مناسبت تمجید کرده و آن را علمى شریف دانسته است که موجب تقویت عقل بوده، ارزش سخن هر گوینده اى با این علم روشن مى گردد.[۱۲]
محیی الدین بن عربى (م، ۶۳۸ ق) معتقد است که فهم کامل قرآن تنها از رهگذرِ مناسبات امکان پذیر است و کسى که از منظر این علم به آیات قرآن بنگرد به علمى بزرگ دست خواهد یافت.[۱۳]
فخر رازى، پیوستگى آیات را جلوه اى از اعجاز قرآن دانسته است.[۱۴] صبحى صالح معتقد است: علم مناسبت و کشف ارتباط آیات، در بسیارى موارد مفسر را از پرداختن به سبب نزول بى نیاز خواهد کرد.[۱۵]
دستیابى به لطایف تفسیرى و تبیینِ نادرستى برخى دیدگاه هاى خاورشناسان درباره قرآن، از دیگر کارکردهاى علم مناسبات تلقى شده است؛ خاورشناسانى که در اسلوب قرآن تحقیقاتى داشته اند و بر پراکندگى آیات تأکید دارند. برخى خاورشناسان، نیز براى توجیه گسستگى آیات، ادله اى را بیان کرده اند. توجیهاتِ خاورشناسان، در مواردى متعارض اند، چنان که برخى اظهارات آنان به انکار وحیانى بودن قرآن مى انجامد.[۱۶]
گونههاى تناسب در آیات قرآن
گونه هاى تناسب و ارتباط میان آیات مى تواند از سنخِ سبب و تعلیل، تأکید، اعتراض و بدل، بیان نمونه و مصداق، تفسیر و بسط آیه پیشین، تخصیصِ عام و تقییدِ مطلق باشد؛ نیز ممکن است اصولا از این سنخ نبوده، در ظاهر ناپیوسته به نظر آید. در این صورت، باید جنبه هاى دیگر پیوستگى مانند عطف، تمثیل، تنظیر و تضاد، حسن تخلص، اقتضاب و حسن مطلع را بررسى کنیم.
سیوطى تناسب و پیوند میان بخش هاى آیات را به دو شاخه، ارتباط آشکار و غیرآشکار قسمت مى کند:
۱. پیوند آشکار:
ارتباط آشکار بدین معناست که بخشى از کلام به گونه اى به بخش دیگر متعلق باشد که پیش از انضمام بخش دوم، سخن ناتمام باشد. در چنین فرضى پیوند اجزاى سخن آشکار است؛ مانند ارتباط میان مُسْنَد و مسندٌالیه. در مواردى که جمله دوم علت و سبب، تأکید، تفسیر یا بدلِ جمله پیشین است و نیز آنجا که جمله دوم معترضه است، پیوند میان اجزاى سخن آشکار و زودیاب بوده، مفسر با داشتنِ شروطِ لازمِ تفسیر، به سهولت پیوند و ارتباط را درمى یابد.[۱۷] این نوع ارتباط و تناسب از موضوع بحث علم تناسب میان آیات خارج است.
۲. پیوند ناآشکار:
این پیوند در جایى است که جمله ها در کنار یکدیگر قرار گرفته و در ظاهر مستقل و گسسته از یکدیگر مى نمایند و پى بردن به ارتباط میانِ آن ها نیازمندِ دقت و ژرفنگرى است. این نوع ارتباط، گاه با حرف عطف و زمانى بدون آن برقرار مى شود.[۱۸]
اقسام مناسبت در قرآن
مناسبات موجود در قرآن را به طور کلى مى توان به یکى از شکل هاى زیر در نظر گرفت:
مناسبت جمله اى با جمله دیگر در یک آیه:
میان اجزاى یک آیه معمولا ارتباطى وجود دارد، مگر در مواردى معدود که به ظاهر فاقد پیوستگى و ارتباط اند؛ براى نمونه، بخش نخست آیه ۲۶ سوره رعد: «اَللّهُ یبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یشاءُ...»، در ظاهر با آیه قبل و بخش هاى دیگر همین آیه بى ارتباط مى نماید و نیز بخش نخست آیه ۱۱۴ سوره طه: «فَتَعلَى اللّهُ المَلِک الحَقُّ...» با ادامه آیه «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یقضى اِلَیک وحیهُ وقُل رَبِّ زِدنى عِلما» بیگانه و بى ارتباط به نظر مى رسد.[۱۹]
مناسبت آیات یک سوره با ابتداى آن:
براى نمونه، در اواسط سوره نساء آیه «ویستَفتونَک فِى النِّساءِ قُلِ اللّهُ یفتیکم فیهِنَّ...» (سوره نساء، ۱۲۷) و در انتهاى همان سوره، آیه «یستَفتونَک قُلِ اللّهُ یفتیکم فِى الکللَةِ اِنِ امرُؤٌا هَلَک لَیسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ ...» (سوره نساء، ۱۷۶) به احکام زنان و ارث آنان اشاره دارند که ارتباط میان این دو آیه و آیات آغازین سوره (آیات ۱ ـ ۱۳) مورد توجه و بررسى است.[۲۰]
مناسبت یک آیه با آیه قبل و بعدِ خود:
پس از مناسبات جمله اى، رایج ترین بحث در این علم، مناسبات آیه اى است؛ گویى برخى آیات، عارى از ارتباط و انسجام با آیات قبلى و بعدى خود هستند[۲۱]؛ مانند آیه ۶۷ سوره مائده: «یاَیهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک مِن رَبِّک واِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ...».
مناسبت میان آیات غیر مجاور در یک سوره:
براى نمونه مى توان به آیات ۴۷ و ۱۲۲ سوره بقره: «یبَنِى اِسرءیلَ اذکروا نِعمَتِىَ الَّتِى اَنعَمتُ عَلَیکم» که داراى الفاظ یکسان هستند و آیات ۴۸ و ۱۲۳ بقره: «واتَّقوا یومـًا لاتَجزى نَفسٌ عَن نَفس شَیــًا» که داراى کلمات نزدیک به هم اند اشاره کرد.[۲۲]
مناسبت آغاز سوره با پایان همان سوره:
مانند تناسب آغاز و انجام سوره کهف که در هر دو آیه، سخن از وحى و پیام الهى است و سوره مؤمنون که با رستگارى مؤمنان آغاز مى شود: «قَد اَفلَحَ المُؤمِنون» و با نارستگارى کافران به پایان مى رسد: «اِنَّهُ لایفلِحُ الکفِرون». در سوره فرقان و سوره یوسف نیز، مناسبتِ آغاز و فرجام سوره نمایان است.[۲۳]
مناسبت میان مجموعه اى از سور قرآن:
برخى بر این باورند که مشابهت هاى لفظى و ظاهرى مجموعه هایى از سوره هاى قرآن، از مشابهت و تناسب محتوایى آنها حکایت مى کند.[۲۴] این گونه از تناسب میان سوره ها به دو صورت بیان شده است:
- گاهى تناسب مجموعه اى از سوره ها با توجه به مشابهت ظاهرى و ویژگى هاى محتوایى آنها آشکار مى شود؛ مانند سوره مؤمن، سوره زخرف، سوره فصلت، سوره شورى، سوره دخان، سوره جاثیه و سوره احقاف که با حروف مقطعه «حم» آغاز مى شوند و به «حوامیم» شهرت یافته اند. و سوره حدید، سوره حشر، سوره صف، سوره جمعه، سوره تغابن و سوره الاعلى که به «مُسَبَّحات» مشهورند زیرا در آغاز این سوره ها سخن از تسبیح و تنزیه الهى به میان آمده است. و سوره فتح، سوره حشر، سوره سجده، سوره طلاق، سوره قلم، سوره حجرات، سوره ملک، سوره تغابن، سوره منافقون، سوره جمعه، سوره صف، سوره جن، سوره نوح، سوره مجادله، سوره ممتحنه و سوره تحریم که «مُمْتَحَنات» نامیده شده اند و نیز سوره هایى که با حروف مقطعه «الر» آغاز شده اند یعنی: سوره یونس، سوره هود، سوره یوسف، سوره رعد، سوره ابراهیم و سوره حجر و...
- «سبع طِوال» یعنى سوره هاى طولانى، شامل ۷ سوره: سوره بقره، سوره آل عمران، سوره نساء، سوره مائده، سوره انعام، سوره اعراف و دو سوره انفال و سوره توبه.
- «مئین» و آنها سوره هایى اند که بیش از ۱۰۰ آیه دارند: سوره یونس، سوره هود، سوره یوسف، سوره نحل، سوره اسراء، سوره کهف، سوره مریم، سوره طه، سوره انبیاء، سوره مؤمنون، سوره شعراء و سوره صافات.
- «مثانى» یعنى سوره هایى که عدد آیات آن ها کمتر از ۱۰۰ است و نزدیک به ۲۰ سوره اند.
- «مُفَصّلات» و آنها سوره هاى کوچک با آیه هاى کوتاه اند که شامل سوره الرحمن تا پایان قرآن مى شوند.
برخى معتقدند، این تقسیم بر اساس پیوند معنوى میان هر یک از گروه هاى چهارگانه، انجام گرفته و این سوره ها نظم و انسجام خاصى را در ارائه موضوعات و اهداف، پى مى گیرند.[۲۶]
مناسبت و پیوستگى همه آیات در یک سوره:
در این مناسبت، هر یک از سوره هاى قرآن به مثابه مقاله اى مستقل است که از مقدمه، متن و نتیجه تشکیل شده است و موضوع و غرضى واحد را دنبال مى کند. مطالب موجود در برخى سوره ها که به ظاهر پراکنده و گسسته مى نمایند، با توجه به موضوع اصلى سوره، انسجام و ارتباط مى یابند. این گونه از مناسبت، امروزه به نظریه «وحدت موضوعى سوره هاى قرآن» شهرت یافته است.
پیوستگى میان مجموع آیات و سور قرآن:
بر اساس این نوع پیوستگى ادعا شده، حقایق قرآنى، نظام واره و در ساختار درختى و منسجمى صورت بندى شده است. این ساختار درختى بیانگر نظم و پیوستگى و تعیین جایگاه هر یک از ریشه، تنه، ساقه، شاخه و برگ بوده و جغرافیاى متفاوتى از موضوعات و مفاهیم را ترسیم مى کند.[۲۷]
پانویس
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۴۲۳ـ۴۲۴، «نسب».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۴، ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹، «نسب».
- ↑ مباحث فى التفسیر الموضوعى، ص ۵۸؛ مباحث فى علوم القرآن، مناع قطان، ص ۹۷.
- ↑ نظم الدرر، ج ۱، ص ۵.
- ↑ الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۹.
- ↑ ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰.
- ↑ ر.ک: نظم الدرر، ج ۱، ص ۵.
- ↑ ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۷ ـ ۲۹۰.
- ↑ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۲.
- ↑ ر.ک: الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۸ ـ ۲۸۹. البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۲.
- ↑ الاتقان، ج ۲، ص ۲۸۸.
- ↑ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۱.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج ۱، ص ۱۳ ـ ۱۴.
- ↑ ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۱۰۶.
- ↑ مباحث فى علوم القرآن، صبحى صالح، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک: الوحدة الموضوعیة فى القرآن، ص ۱۴. اهداف و مقاصد سوره هاى قرآن، ص ۲۸.
- ↑ ر.ک: المناسبات بین الآیات والسور، ص ۱۷.
- ↑ الاتقان، ج۲، ص۲۹۰.
- ↑ چهره زیباى قرآن، ص ۲۹ـ۳۰.
- ↑ همان، ص ۳۰.
- ↑ چهره پیوسته قرآن، ص ۴۳ ـ ۴۴.
- ↑ چهره زیباى قرآن، ص ۳۰.
- ↑ ر.ک: الاتقان، ج۲، ص۲۹۶؛ البرهان، ج۱، ص۱۳۵؛ مباحث فى التفسیر الموضوعى، ص ۷۴ـ۷۵.
- ↑ همان.
- ↑ الکافى، ج ۲، ص ۶۰۱.
- ↑ ر.ک: الاساس فى التفسیر، ج۱، ص ۳۱.
- ↑ چهره پیوسته قرآن، ص ۳۷ ـ ۳۸.
منابع
- دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۸، نوشته سید على اکبر حسینى.