تفسیر صافی (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(اضافه کردن رده) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{مشخصات کتاب |
− | |||
− | + | |عنوان= | |
− | + | |تصویر= [[پرونده:تفسیر الصافی .jpg|240px|وسط]] | |
− | + | |نویسنده= فیض کاشانی | |
− | + | |موضوع= تفاسیر شیعه | |
− | + | |زبان= عربی | |
− | + | |تعداد جلد= ۵ | |
− | + | |عنوان افزوده1= مصحح | |
− | + | |افزوده1= حسین اعلمی | |
− | + | |عنوان افزوده2= | |
− | + | |افزوده2= | |
− | + | |لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39168/تفسير-الصافي تفسیر الصافی] | |
− | تفسیر | + | }} |
+ | '''«تفسیر صافى»''' تألیف [[فیض کاشانی|ملامحسن فیض کاشانى]] (م، ۱۰۹۱ ق) از [[تفسیر مأثور|تفاسیر روایی]] مشهور [[شیعه]] به حساب مى آید که از روایات در [[تفسیر]] آیات به شکل گسترده استفاده کرده است. این تفسیر همواره مورد توجه و بهرهبردارى علما و دانشپژوهان قرار گرفته و حاشیههای متعددى بر آن نوشته شده است. | ||
− | + | ==مؤلف== | |
+ | محمد بن مرتضى مشهور به [[فیض کاشانی]] (۹۷۷-۱۰۹۱ ق)، حکیم، [[محدث]]، مفسر، عارف، شاعر، و یکى از اکابر علما و فقهاء اخباری دوره [[صفویه]] در قرن یازدهم هجری است. از اساتید برجسته او می توان به [[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]]، [[محمدتقی مجلسی]]، [[شیخ بهایی]]، [[میرفندرسکی]] و [[میرداماد|میرداماد]] اشاره کرد. | ||
− | + | برخی از آثار مهم ایشان عبارتند از: [[تفسیر صافی]]، [[تفسیر اصفی]]، [[الوافى (کتاب)|الوافی]] و [[المحجة البیضاء]]. | |
− | + | ملامحسن فیض در سن ۸۴ سالگى، در ۲۲ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانى]] سال ۱۰۹۱ در شهر کاشان از دنیا رفت و در قبرستانى که در زمان حیاتش زمین آن را خریدارى و [[وقف]] نموده بود، به خاک سپرده شد. | |
− | == | + | == انگیزه تألیف == |
− | + | [[فیض کاشانی]] تفسیر خود را با دیباچهای آغاز مىکند و ضمن آن، از جریان تفسیرنگارى و زمینههاى تفاسیر نوشتهشده در فرهنگ اسلامى سخن مىگوید. پس از آن به انواع تفسیرنگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسیرنگارى، بدون توجه به [[اهل البیت|اهلبیت]](علیهم السلام) و تعالیم آن بزرگواران مىکند و از تفاسیرى سخن به میان مىآورد که با روایات و اخبار، [[قرآن]] را [[تفسیر]] کردهاند و یادآورى مىکند که اینگونه تفاسیر نیز از کاستىها و ناهنجارىها بهدور نیستند؛ اینگونه تفاسیر یا کامل نیستند، یا تفسیر تمام آیات را ندارند؛ برخى نیز سرشارند از اخبار ضعیف و در برخى دیگر روایاتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوینى شایسته و ترتیبى زیبا. افزون بر اینها، در اینگونه تفاسیر، روایاتى راه یافته است برخلاف عقل و خرد، همانند نسبت عصیان و سفاهت به انبیا و پارهای از آنها مشتملند بر تأویلاتى بیجا و نفرتزا و حیرتافزا و بالاخره در این مجموعهها، گاه روایات، بهظاهر متضادند و مفسران هیچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از آنها بهکار نبستهاند. | |
+ | |||
+ | مرحوم فیض بعد از این مطالب مىفرماید: «بههرحال من تاکنون، در میان تفاسیر، با همه گستردگى تعداد آنها، تفسیرى مهذب و پیراسته از ناهنجارىها با بیانى کافى که تشنگان را سیراب کند، نیافتهام و امیدوارم این تفسیر، همانى باشد که انتظار مىرود؛ تفسیرى که مطالب و روایات صحیح را از روایات کدر و ناصاف، تمیز دهد، از مفسرى که با شناخت متن احادیث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانید، مفسرى که علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اساتید، مفسرى که توانایى شکافتن روایات و تجزیه و تحلیل آنها را داشته باشد و با این توان، روایات صاف را از روایات غبارآلود، بازشناساند و از دل روایات اهلبیت(ع) مطالب مناسب فهم اهل زمانش را استخراج و بیان نماید و زوائد را بهدور افکند بهگونهای که ابهام را بزداید نه آنکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید.» | ||
+ | |||
+ | ==محتوا و شیوه تفسیر== | ||
+ | |||
+ | ویژگى مهم «تفسیر صافی» در دو جهت است؛ نخست، بهره گیرى از [[حدیث|روایات]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیات به شکل گسترده و نقد و ارزیابى این روایات در دلالت بر [[آیه|آیات]]؛ دوم، استفاده از نکات ادبى و [[بلاغت|بلاغى]]. | ||
+ | |||
+ | مرحوم فیض در نقل روایات، از منابع تفسیرى و غیر تفسیرى متعددى استفاده نموده است. روایات را با ذکر مرجع بدون [[سند حدیث|سند]] بیان کرده و در مواردى نیز مرجع روایت را ذکر ننموده است، در بعض موارد فقط به نقل مقطع مورد نظر کفایت کرده و از نقل بقیه روایت اجتناب کرده است، گاهى نیز به تحلیل یا جمع یا توجیه روایات مىپردازد. | ||
+ | |||
+ | در نقل از [[تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام|تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى]] علیه السلام بدلیل کثرت نقل، در غالب موارد اشاره به تفسیر نمىکند، امّا در مقدمه دوازدهم مىفرماید: در [[سوره بقره]] اغلب تفسیر ما از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه السلام است، به همین جهت بدون ذکر آن روایات را نقل مىکند. | ||
+ | |||
+ | گاهى عین عبارات تفسیر را مىآورد، گاهى اندکى را حذف و بقیه را مىآورد، و گاهى نیز نقل به معنى مىکند. مرحوم فیض در مورد نقل روایات در مقدمه دوازدهم مىفرماید: در جایى که روایات هم معناى زیادى وجود دارد، جامعترین آن را نقل نموده و از ذکر دیگر روایات بدلیل اختصار، صرفنظر کردهایم و گاهى به کثرت آن اشاره داشتهایم. در جایى که روایات مختلف وجود دارد، اصح، احسن و اعم آنها را انتخاب کرده، نقل مىکنیم و در مواردى نیز اشاره به موارد اختلاف کردهایم. | ||
+ | |||
+ | مفسر، مطالب بخش دوم یعنی مباحث غیر روایى خود را در [[شأن نزول]]، لغت، قرائت، و اعراب آیات، غالبا از [[انوار التنزیل و اسرار التأویل (کتاب)|تفسیر بیضاوى]] اخذ کرده است، و این شیوهاى است که خود در مقدمه دوازدهم، اشاره به آن نموده است (البته بدون نام بردن از تفسیرى خاص). در تطبیق اجمالى مطالب غیر روائى تفسیر صافى با تفسیر بیضاوى، به راحتى مىتوان تخمین آیت اللّه [[رضا استادی مقدم|رضا استادى]] که می گوید «۹۰ درصد جملات تفسیر صافى از بیضاوى است» را پذیرفت. | ||
+ | |||
+ | البته مرحوم فیض در نقل مطالب بیضاوى، گاهى تعبیر جمله را تغییر داده، از حالت اسمیه به فعلیه و بر عکس، فعل مضارع را به ماضى و بر عکس، و در بسیارى موارد نیز عین تعبیر را حفظ نموده است. | ||
+ | البته این بدان معنا نیست که همه مطالب تفسیر بیضاوى را، نقل کرده باشد، بلکه نقل ایشان گزینشى بوده است. همانطور که مصنف در مقدمه دوازدهم بیان کرده است، تا وقتى روایتى موجود بود سراغ قول مفسرین نمىرود، به همین جهت نقل او از تفسیر بیضاوى پس از اتمام [[تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام|تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى]] (علیه السلام) بیشتر و نمایانتر مىشود. اینک نمونهایى در چگونگى نقل از تفسیر بیضاوى را ذکر مىشود: | ||
+ | |||
+ | مفسر در تفسیر آیه {{متن قرآن|«مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ »}} (۱۰۹ [[سوره بقره]]) مىنویسد: «قیل اى تمنوا ذلک من عند انفسهم و تشهیهم لا من عند تدینهم و میلهم الى الحق او حسدا بالغا منبعثا من اصل انفسهم»؛ که در تفسیر بیضاوى ذیل همین آیه آمده است:{{متن قرآن|«مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ »}}؛ «اى تمنوا ذلک من عند انفسهم و تشهیهم، لا من قبل التدین و المیل مع الحق، او بحسدا اى حسدا بالغا منبعثا من اصل نفوسهم». | ||
+ | |||
+ | ==منابع روایى تفسیر== | ||
+ | |||
+ | برخی از منابع [[شیعه|شیعى]] که مرحوم فیض از آنها نقل روایت نموده، با تعداد موارد نقل به شرح ذیل مىباشد: | ||
+ | (قابل توجه اینکه بدلیل [[تقطیع حدیث|تقطیع]] روایات توسط مرحوم فیض، هر مورد نمایانگر یک روایت مستقل نیست.) | ||
+ | |||
+ | * ۱- [[ تفسیر قمى]] ۲۴۰۰ مورد | ||
+ | * ۲- [[ تفسیر عیاشى]] ۱۳۰۰ مورد | ||
+ | * ۳- [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] ۱۴۵۰ مورد | ||
+ | * ۴- [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]] شیخ مفید ۸ مورد | ||
+ | * ۵- [[اعتقادات صدوق (کتاب)|اعتقادات صدوق]] ۸ مورد | ||
+ | * ۶- [[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|اکمال الدین]] ۱۱۰ مورد | ||
+ | * ۷- [[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج]] ۱۶۰ مورد | ||
+ | * ۸- [[الأمالی شیخ طوسی (کتاب)|امالى طوسى]] ۴۵ مورد | ||
+ | * ۹- [[بصائر الدرجات]] ۴۵ مورد | ||
+ | * ۱۰- [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب طوسى]] ۱۱۰ مورد | ||
+ | * ۱۱- [[التوحید (کتاب)|توحید صدوق]] ۱۵۰ مورد | ||
+ | * ۱۲- [[تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام|تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى]] (علیه السلام) تقریبا اغلب تفسیر | ||
+ | * ۱۳- [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]] صدوق ۲۰۰ مورد | ||
+ | * ۱۴- [[الکافی (کتاب)|الکافى]] ۱۳۵۰ مورد | ||
+ | * ۱۵- [[جوامع الجامع]] ۱۴۵ مورد | ||
+ | * ۱۶- [[خصال]] ۱۴۵ مورد | ||
+ | * ۱۷- [[علل الشرایع]] ۱۸۰ مورد | ||
+ | * ۱۸- [[عیون اخبارالرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا (علیه السلام)]] ۱۶۰ مورد | ||
+ | * ۱۹- مجالس ۹۰ مورد | ||
+ | * ۲۰- [[مصباح الشریعة]] ۴۰ مورد | ||
+ | * ۲۱- [[الخرائج والجرائح (کتاب)|الخرائج و الجرایح]] ۱۵ مورد | ||
+ | * ۲۲- [[معانى الأخبار (کتاب)|معانى الاخبار]] ۱۳۵ مورد | ||
+ | * ۲۳- [[نهج البلاغه]] ۵۵ مورد | ||
+ | * ۲۴- [[ثواب الاعمال]] ۲۲۰ مورد | ||
+ | * ۲۵- [[عوالى اللئالى]] ۱۵ مورد | ||
+ | * ۲۶- [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]] ۳۰ مورد | ||
+ | * ۲۷- [[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب ابن شهرآشوب]] ۴۵ مورد | ||
+ | * ۲۸- روضة الواعظین ۲۳ مورد | ||
+ | |||
+ | از منابع [[اهل سنت]] نیز، علاوه بر استفاده از روایات [[انوار التنزیل و اسرار التأویل (کتاب)|تفسیر بیضاوى]]، از کتب ذیل نقل نموده است: | ||
+ | |||
+ | * ۱- [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]] | ||
+ | * ۲- [[تفسیر نعمانی (کتاب)|تفسیر نعمانى]] | ||
+ | * ۳- الجامع الصغیر | ||
+ | * ۴- [[البحر المحیط فی التفسیر (کتاب)|تفسیر بحر المحیط]] | ||
+ | * ۵- [[الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (کتاب)|تفسیر کشاف]] | ||
+ | * ۶- [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدرّ المنثور]] | ||
+ | |||
+ | ==حواشى و ترجمهها== | ||
+ | |||
+ | «تفسیر صافى» همواره مورد توجه و بهره بردارى علماء و دانش پژوهان قرار گرفته و حتى در گذشته متن درسى طلاب [[حوزه علمیه]] بوده است. عدهاى نیز بر آن حاشیه و تعلیقاتى نوشتهاند، از جمله: | ||
+ | |||
+ | * ۱- حاشیه ملا آقا خوئى تبریزى (متوفى ۱۳۰۷ ه.ق) | ||
+ | * ۲- حاشیه سید صدرالدین یزدى | ||
+ | * ۳- حاشیه ملا عبدالرضا دماوندى (متوفى ۱۱۶۰) | ||
+ | * ۴- حاشیه میرزا محمدعلى طباطبایى یزدى متخلص به وامق، در یک جلد به زبان عربى (متوفى ۱۲۴۰) | ||
+ | * ۵- حاشیه میرزا محمد تویسرکانى. | ||
+ | * ۶- حاشیه و شرح تفسیر صافى از [[سید عبدالاعلی سبزواری|سید عبدالاعلى سبزوارى]] (متوفى ۱۴۱۴ ق) در یک جلد به زبان عربى. مصنف با مشرب معقول خود حواشى و شروحى بر تفسیر صافى نگاشته است. | ||
+ | * ۷- حاشیه [[سید ابوالقاسم دهکردی|سید ابوالقاسم دهکردى]] (متوفى ۱۳۵۳ ق) از علماى بزرگ [[امامیه]]. | ||
+ | * ۸- ترجمه تفسیر صافى، توسط آیت اللّه [[محمد ثقفی تهرانی|میرزا محمد ثقفى]]؛ علامه [[علامه حسن زاده آملی|حسن زاده آملى]] مىفرماید: «[[روان جاوید در تفسیر قرآن مجید (کتاب)|تفسیر روان جاوید]]» در ۵ جلد اثر میرزا محمد ثقفى، ترجمه تفسیر صافى مىباشد. | ||
+ | * ۹- ترجمه تفسیر صافى، توسط آقایان سبحانى و محمدباقر ساعدى خراسانى، توسط نشر صفا تهران به سال ۱۴۰۵ در ۳۶۸ صفحه وزیرى به چاپ رسیده است. | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی. | ||
+ | *[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی. | ||
[[رده:تفاسیر]] | [[رده:تفاسیر]] | ||
+ | [[رده:تفاسیر روایی]] | ||
+ | [[رده:آثار فیض کاشانی]] | ||
+ | {{تفسیر قرآن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۶
نویسنده | فیض کاشانی |
موضوع | تفاسیر شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۵ |
مصحح | حسین اعلمی |
|
«تفسیر صافى» تألیف ملامحسن فیض کاشانى (م، ۱۰۹۱ ق) از تفاسیر روایی مشهور شیعه به حساب مى آید که از روایات در تفسیر آیات به شکل گسترده استفاده کرده است. این تفسیر همواره مورد توجه و بهرهبردارى علما و دانشپژوهان قرار گرفته و حاشیههای متعددى بر آن نوشته شده است.
مؤلف
محمد بن مرتضى مشهور به فیض کاشانی (۹۷۷-۱۰۹۱ ق)، حکیم، محدث، مفسر، عارف، شاعر، و یکى از اکابر علما و فقهاء اخباری دوره صفویه در قرن یازدهم هجری است. از اساتید برجسته او می توان به ملاصدرای شیرازی، محمدتقی مجلسی، شیخ بهایی، میرفندرسکی و میرداماد اشاره کرد.
برخی از آثار مهم ایشان عبارتند از: تفسیر صافی، تفسیر اصفی، الوافی و المحجة البیضاء.
ملامحسن فیض در سن ۸۴ سالگى، در ۲۲ ربیع الثانى سال ۱۰۹۱ در شهر کاشان از دنیا رفت و در قبرستانى که در زمان حیاتش زمین آن را خریدارى و وقف نموده بود، به خاک سپرده شد.
انگیزه تألیف
فیض کاشانی تفسیر خود را با دیباچهای آغاز مىکند و ضمن آن، از جریان تفسیرنگارى و زمینههاى تفاسیر نوشتهشده در فرهنگ اسلامى سخن مىگوید. پس از آن به انواع تفسیرنگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسیرنگارى، بدون توجه به اهلبیت(علیهم السلام) و تعالیم آن بزرگواران مىکند و از تفاسیرى سخن به میان مىآورد که با روایات و اخبار، قرآن را تفسیر کردهاند و یادآورى مىکند که اینگونه تفاسیر نیز از کاستىها و ناهنجارىها بهدور نیستند؛ اینگونه تفاسیر یا کامل نیستند، یا تفسیر تمام آیات را ندارند؛ برخى نیز سرشارند از اخبار ضعیف و در برخى دیگر روایاتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوینى شایسته و ترتیبى زیبا. افزون بر اینها، در اینگونه تفاسیر، روایاتى راه یافته است برخلاف عقل و خرد، همانند نسبت عصیان و سفاهت به انبیا و پارهای از آنها مشتملند بر تأویلاتى بیجا و نفرتزا و حیرتافزا و بالاخره در این مجموعهها، گاه روایات، بهظاهر متضادند و مفسران هیچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از آنها بهکار نبستهاند.
مرحوم فیض بعد از این مطالب مىفرماید: «بههرحال من تاکنون، در میان تفاسیر، با همه گستردگى تعداد آنها، تفسیرى مهذب و پیراسته از ناهنجارىها با بیانى کافى که تشنگان را سیراب کند، نیافتهام و امیدوارم این تفسیر، همانى باشد که انتظار مىرود؛ تفسیرى که مطالب و روایات صحیح را از روایات کدر و ناصاف، تمیز دهد، از مفسرى که با شناخت متن احادیث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانید، مفسرى که علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اساتید، مفسرى که توانایى شکافتن روایات و تجزیه و تحلیل آنها را داشته باشد و با این توان، روایات صاف را از روایات غبارآلود، بازشناساند و از دل روایات اهلبیت(ع) مطالب مناسب فهم اهل زمانش را استخراج و بیان نماید و زوائد را بهدور افکند بهگونهای که ابهام را بزداید نه آنکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید.»
محتوا و شیوه تفسیر
ویژگى مهم «تفسیر صافی» در دو جهت است؛ نخست، بهره گیرى از روایات در تفسیر آیات به شکل گسترده و نقد و ارزیابى این روایات در دلالت بر آیات؛ دوم، استفاده از نکات ادبى و بلاغى.
مرحوم فیض در نقل روایات، از منابع تفسیرى و غیر تفسیرى متعددى استفاده نموده است. روایات را با ذکر مرجع بدون سند بیان کرده و در مواردى نیز مرجع روایت را ذکر ننموده است، در بعض موارد فقط به نقل مقطع مورد نظر کفایت کرده و از نقل بقیه روایت اجتناب کرده است، گاهى نیز به تحلیل یا جمع یا توجیه روایات مىپردازد.
در نقل از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه السلام بدلیل کثرت نقل، در غالب موارد اشاره به تفسیر نمىکند، امّا در مقدمه دوازدهم مىفرماید: در سوره بقره اغلب تفسیر ما از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه السلام است، به همین جهت بدون ذکر آن روایات را نقل مىکند.
گاهى عین عبارات تفسیر را مىآورد، گاهى اندکى را حذف و بقیه را مىآورد، و گاهى نیز نقل به معنى مىکند. مرحوم فیض در مورد نقل روایات در مقدمه دوازدهم مىفرماید: در جایى که روایات هم معناى زیادى وجود دارد، جامعترین آن را نقل نموده و از ذکر دیگر روایات بدلیل اختصار، صرفنظر کردهایم و گاهى به کثرت آن اشاره داشتهایم. در جایى که روایات مختلف وجود دارد، اصح، احسن و اعم آنها را انتخاب کرده، نقل مىکنیم و در مواردى نیز اشاره به موارد اختلاف کردهایم.
مفسر، مطالب بخش دوم یعنی مباحث غیر روایى خود را در شأن نزول، لغت، قرائت، و اعراب آیات، غالبا از تفسیر بیضاوى اخذ کرده است، و این شیوهاى است که خود در مقدمه دوازدهم، اشاره به آن نموده است (البته بدون نام بردن از تفسیرى خاص). در تطبیق اجمالى مطالب غیر روائى تفسیر صافى با تفسیر بیضاوى، به راحتى مىتوان تخمین آیت اللّه رضا استادى که می گوید «۹۰ درصد جملات تفسیر صافى از بیضاوى است» را پذیرفت.
البته مرحوم فیض در نقل مطالب بیضاوى، گاهى تعبیر جمله را تغییر داده، از حالت اسمیه به فعلیه و بر عکس، فعل مضارع را به ماضى و بر عکس، و در بسیارى موارد نیز عین تعبیر را حفظ نموده است. البته این بدان معنا نیست که همه مطالب تفسیر بیضاوى را، نقل کرده باشد، بلکه نقل ایشان گزینشى بوده است. همانطور که مصنف در مقدمه دوازدهم بیان کرده است، تا وقتى روایتى موجود بود سراغ قول مفسرین نمىرود، به همین جهت نقل او از تفسیر بیضاوى پس از اتمام تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى (علیه السلام) بیشتر و نمایانتر مىشود. اینک نمونهایى در چگونگى نقل از تفسیر بیضاوى را ذکر مىشود:
مفسر در تفسیر آیه «مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ » (۱۰۹ سوره بقره) مىنویسد: «قیل اى تمنوا ذلک من عند انفسهم و تشهیهم لا من عند تدینهم و میلهم الى الحق او حسدا بالغا منبعثا من اصل انفسهم»؛ که در تفسیر بیضاوى ذیل همین آیه آمده است:«مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ »؛ «اى تمنوا ذلک من عند انفسهم و تشهیهم، لا من قبل التدین و المیل مع الحق، او بحسدا اى حسدا بالغا منبعثا من اصل نفوسهم».
منابع روایى تفسیر
برخی از منابع شیعى که مرحوم فیض از آنها نقل روایت نموده، با تعداد موارد نقل به شرح ذیل مىباشد: (قابل توجه اینکه بدلیل تقطیع روایات توسط مرحوم فیض، هر مورد نمایانگر یک روایت مستقل نیست.)
- ۱- تفسیر قمى ۲۴۰۰ مورد
- ۲- تفسیر عیاشى ۱۳۰۰ مورد
- ۳- مجمع البیان ۱۴۵۰ مورد
- ۴- الارشاد شیخ مفید ۸ مورد
- ۵- اعتقادات صدوق ۸ مورد
- ۶- اکمال الدین ۱۱۰ مورد
- ۷- الاحتجاج ۱۶۰ مورد
- ۸- امالى طوسى ۴۵ مورد
- ۹- بصائر الدرجات ۴۵ مورد
- ۱۰- تهذیب طوسى ۱۱۰ مورد
- ۱۱- توحید صدوق ۱۵۰ مورد
- ۱۲- تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى (علیه السلام) تقریبا اغلب تفسیر
- ۱۳- من لا یحضره الفقیه صدوق ۲۰۰ مورد
- ۱۴- الکافى ۱۳۵۰ مورد
- ۱۵- جوامع الجامع ۱۴۵ مورد
- ۱۶- خصال ۱۴۵ مورد
- ۱۷- علل الشرایع ۱۸۰ مورد
- ۱۸- عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ۱۶۰ مورد
- ۱۹- مجالس ۹۰ مورد
- ۲۰- مصباح الشریعة ۴۰ مورد
- ۲۱- الخرائج و الجرایح ۱۵ مورد
- ۲۲- معانى الاخبار ۱۳۵ مورد
- ۲۳- نهج البلاغه ۵۵ مورد
- ۲۴- ثواب الاعمال ۲۲۰ مورد
- ۲۵- عوالى اللئالى ۱۵ مورد
- ۲۶- قرب الاسناد ۳۰ مورد
- ۲۷- مناقب ابن شهرآشوب ۴۵ مورد
- ۲۸- روضة الواعظین ۲۳ مورد
از منابع اهل سنت نیز، علاوه بر استفاده از روایات تفسیر بیضاوى، از کتب ذیل نقل نموده است:
- ۱- شواهد التنزیل
- ۲- تفسیر نعمانى
- ۳- الجامع الصغیر
- ۴- تفسیر بحر المحیط
- ۵- تفسیر کشاف
- ۶- الدرّ المنثور
حواشى و ترجمهها
«تفسیر صافى» همواره مورد توجه و بهره بردارى علماء و دانش پژوهان قرار گرفته و حتى در گذشته متن درسى طلاب حوزه علمیه بوده است. عدهاى نیز بر آن حاشیه و تعلیقاتى نوشتهاند، از جمله:
- ۱- حاشیه ملا آقا خوئى تبریزى (متوفى ۱۳۰۷ ه.ق)
- ۲- حاشیه سید صدرالدین یزدى
- ۳- حاشیه ملا عبدالرضا دماوندى (متوفى ۱۱۶۰)
- ۴- حاشیه میرزا محمدعلى طباطبایى یزدى متخلص به وامق، در یک جلد به زبان عربى (متوفى ۱۲۴۰)
- ۵- حاشیه میرزا محمد تویسرکانى.
- ۶- حاشیه و شرح تفسیر صافى از سید عبدالاعلى سبزوارى (متوفى ۱۴۱۴ ق) در یک جلد به زبان عربى. مصنف با مشرب معقول خود حواشى و شروحى بر تفسیر صافى نگاشته است.
- ۷- حاشیه سید ابوالقاسم دهکردى (متوفى ۱۳۵۳ ق) از علماى بزرگ امامیه.
- ۸- ترجمه تفسیر صافى، توسط آیت اللّه میرزا محمد ثقفى؛ علامه حسن زاده آملى مىفرماید: «تفسیر روان جاوید» در ۵ جلد اثر میرزا محمد ثقفى، ترجمه تفسیر صافى مىباشد.
- ۹- ترجمه تفسیر صافى، توسط آقایان سبحانى و محمدباقر ساعدى خراسانى، توسط نشر صفا تهران به سال ۱۴۰۵ در ۳۶۸ صفحه وزیرى به چاپ رسیده است.
منابع
- محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی.
- نرم افزار جامع التفاسیر نور، بخش کتابشناسی.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|