حواریون: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | واژه «حواریون» در قرآن کریم در مورد یاران [[حضرت عیسی]] علیه السلام به کار رفته است | + | واژه «حواریون» در [[قرآن|قرآن کریم]] در مورد یاران [[حضرت عیسی]] علیه السلام به کار رفته و درباره [[ایمان]] و یاری رساندن آنان به خدا و رسولش سخن گفته شده است. مطابق برخی [[حدیث|احادیث]]، حواریون عیسى علیه السلام دوازده تن بودند. |
+ | ==وجه تسمیه حواریون== | ||
+ | «حواریون» جمع «حواری» است و «حواری» به معنی آرد سفید سبوس گرفته است. نانى که چند بار سبوس آردش گرفته شده باشد را «حواری» گویند و به مناسبت همین معنا، یار برگزیده و خالص در محبت خویش را نیز «حوارى» گویند. و به گفته جوهری ذیل لغت «حور»، تحویر لباس بهمعنای سفید کردن آن است و به اصحاب عیسی علیهالسلام از آنرو حواریون گفتهاند که لباسشوی و سفیدکننده لباس بودند. | ||
+ | |||
+ | بر اساس حدیثی از [[امام رضا]] علیه السلام، حواریون را به این نام خوانده اند چرا که خود را از [[گناه]] و آلودگی پاک و خالص کرده و برای پاک کردن دیگران نیز با پند و نصیحت میکوشیدند؛ در حالیکه برخی گمان میکنند که حواریون به دلیل آنکه شغلشان شستن لباس بوده، و چرک و آلودگی را از لباسها میزدودهاند به این نام خوانده شدهاند.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص ۷۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[خلیل بن احمد فراهیدی|خلیل بن احمد]] ذیل «حور» نوشته است: پس از آنکه اطلاق نام حواریون به یاران عیسی علیهالسلام در میان عرب رواج یافت، تعبیر حواری برای هر یاور و ناصری به کار رفت. | ||
+ | |||
==حواریون در قرآن== | ==حواریون در قرآن== | ||
− | + | واژه «حواریون» یا «حواریین» در [[قرآن|قرآن کریم]] پنج بار ذکر شده، و آنان افرادى مؤمن و نمونه از حیث اجابت دعوت خدا و پیامبرش تصویر شده اند؛ در [[سوره آل عمران]] آمده است که وقتی [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسی]] علیه السلام در میان [[بنی اسرائیل|بنیاسرائیل]] افرادی را طلبید که یاران او در راه خدا باشند، حواریون دعوت او را اجابت کردند و به پیروی از رسول خدا و [[ایمان]] به آنچه نازل کرده است، گواهی دادند؛ {{متن قرآن|«فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللّهِ»}} (آل عمران: ۵۲). | |
+ | |||
+ | در آیه چهاردهم [[سوره صف]] - که ناظر بر [[آیه]] فوق است - از مسلمانان خواسته شده است، همانطور که حواریون در پاسخ به دعوت عیسی، خدا را یاری دادند، آنان نیز در [[جهاد]] با کافران یاران خدا باشند؛ {{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّه...»}}. از سوره صف، بهسبب اشتمال بر این آیه، با نام «حواریون» نیز یاد شده است. | ||
− | + | بنا بر فرموده قرآن کریم، خدا به حواریون [[وحی]] کرد که به او و رسولش ایمان بیاورند. آنان پذیرفتند و از حضرت عیسی خواستند مائده ای آسمانی برایشان فرو فرستد تا از آن بخورند و دلهایشان آرام یابد و به صدق گفتار او پی ببرند. خدا در پی درخواست عیسی فرمود که آن را فرو خواهد فرستاد؛ {{متن قرآن|«وَإِذْ أَوْحَیتُ إِلَى الْحَوَارِیینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ * إِذْ قَالَ الْحَوَارِیونَ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ هَلْ یسْتَطِیعُ رَبُّک أَنْ ینَزِّلَ عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ * قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکونَ عَلَیهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ * قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیةً مِنْک وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیرُ الرَّازِقِینَ * قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیکمْ فَمَنْ یکفُرْ بَعْدُ مِنْکمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ»}}. ([[سوره مائده|مائده]]: ۱۱۱-۱۱۵) | |
− | + | البته بنابر منابع [[مسیحیت|مسیحی]]، یکی از حواریون به نام یهودا اسخریوطی به حضرت عیسی علیه السلام خیانت کرده و مکان حضور او و حواریون دیگر را برای [[یهود|یهودیان]] فاش کرد. برخی منابع اسلامی نیز به این مطلب اشاره کردهاند.<ref>ابنحبیب، المحبر، ص۴۶۵.</ref> | |
+ | ==حواریون در احادیث== | ||
− | + | [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیهالسلام در مناظره با عالم [[مسیحیت|مسیحی]] (جاثلیق) عده حواریون را دوازده تن برشمرده و داناترین آنها را لوقا دانسته است.<ref>ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۴۲۱.</ref> | |
− | |||
− | + | براساس [[حدیث|حدیثی]] از [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیهالسلام ـ که در آن ایشان از وقوع حادثه [[کربلا]] خبر داده است ـ [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسی]] و حواریون او هنگام گذشتن از سرزمین کربلا بر مصائب [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیهالسلام گریستند.<ref>ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۶۹۵.</ref><span class="tooltiptext"></span> | |
− | در [[ | ||
− | + | از برخی احادیث اخلاقی و حِکمی در منابع [[شیعه|شیعی]] برمی آید که [[ائمه اطهار|ائمه]]، بهویژه [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیهالسلام، توصیهها و آموزشهای عیسی علیهالسلام به حواریون را در تعلیم و تربیت شیعیان به کار میگرفتند، از جمله در مسائلی چون ویژگیهای اهل علم، انتخاب همنشین، پرداخت [[صدقه]] و نهی از زنا و [[غضب]] و [[غرور|کبر]].<ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۴۲.</ref> | |
− | از [[امام صادق]] علیه السلام | + | از [[امام صادق]] علیه السلام روایت شده که فرمود: حواریون عیسى علیه السلام پیروان او بودند و [[شیعه|شیعیان]] ما پیروان ما هستند و هنگامى که عیسى گفت: «من انصارى الى الله» و حواریون آمادگى خویش اعلام داشتند و گفتند: «نحن انصار الله»، به خدا سوگند آنها وى را در جنگ با [[یهود]] یارى نکردند؛ ولى شیعیان ما از روزى که پیغمبر صلی الله علیه و آله از این جهان درگذشت ما را یارى کرده و در کنار ما با دشمنان مبارزه نمودند و در راه ما سوختند و آزار و شکنجه دیدند و آوارگى تحمل نمودند، خدا آنها را جزاى خیر دهد.<ref>مجمع البیان؛ بحارالانوار: جلد ۱۴/۱۷۲.</ref> |
− | از حضرت [[موسى بن جعفر]] علیه السلام | + | از حضرت [[موسى بن جعفر]] علیه السلام روایت است که چون روز [[قیامت]] فرا رسد منادى ندا کند کجایند حواریون [[پیامبر اسلام|محمد بن عبدالله]] صلی الله علیه و آله که عهدش را نشکستند و به راهش ادامه دادند؟ [[سلمان]] و [[ابوذر]] و [[مقداد]] بپا خیزند. ندا شود: کجایند حواریون [[على بن ابى طالب]] علیه السلام؟ در این حال [[عمرو بن حمق|عمرو بن حمق خزاعى]] و [[محمد بن ابی بکر|محمد بن ابى بکر]] و [[میثم تمار|میثم بن یحیى تمار]] و [[اویس قرنی|اویس قرنى]] به پا خیزند. سپس ندا شود کجایند حواریون [[حسن بن على]] علیه السلام؟ پس [[ابن ابی لیلی|سفیان بن ابى لیلى]] و حذیفة بن اسید غفارى بپا خیزند. آنگاه ندا شود کجایند حواریون [[امام حسین|حسین بن على]] علیه السلام؟ پس همه [[شهدای کربلا|شهداى کربلا]] بپا خیزند. ندا شود کجایند حواریون [[امام سجاد|على بن الحسین]] علیه السلام؟ جبیر بن مطعم و یحیى بن ام طویل و [[ابو خالد کابلی|ابوخالد کابلى]] و [[سعید بن مسیب|سعید بن مسیب]] برخیزند. آنگاه ندا شود: کجایند حواریون [[امام باقر|محمد بن على]] و [[امام صادق|جعفر بن محمد]] علیهماالسلام. پس [[زرارة بن اعین|زرارة بن اعین]] و [[برید بن معاویه|برید بن معاویه عجلى]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم ثقفى]] و ... بپا خیزند.<ref>بحارالانوار: جلد ۸، چاپ قدیم/۶۷۲.</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
+ | *[[فرهنگ معارف و معاریف (کتاب)|فرهنگ معارف و معاریف]]، سید مصطفی حسینی دشتی. | ||
+ | *[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، جلد ۱۴، مهرداد عباسی. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده:مسیحیت]] | [[رده:مسیحیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۴
واژه «حواریون» در قرآن کریم در مورد یاران حضرت عیسی علیه السلام به کار رفته و درباره ایمان و یاری رساندن آنان به خدا و رسولش سخن گفته شده است. مطابق برخی احادیث، حواریون عیسى علیه السلام دوازده تن بودند.
وجه تسمیه حواریون
«حواریون» جمع «حواری» است و «حواری» به معنی آرد سفید سبوس گرفته است. نانى که چند بار سبوس آردش گرفته شده باشد را «حواری» گویند و به مناسبت همین معنا، یار برگزیده و خالص در محبت خویش را نیز «حوارى» گویند. و به گفته جوهری ذیل لغت «حور»، تحویر لباس بهمعنای سفید کردن آن است و به اصحاب عیسی علیهالسلام از آنرو حواریون گفتهاند که لباسشوی و سفیدکننده لباس بودند.
بر اساس حدیثی از امام رضا علیه السلام، حواریون را به این نام خوانده اند چرا که خود را از گناه و آلودگی پاک و خالص کرده و برای پاک کردن دیگران نیز با پند و نصیحت میکوشیدند؛ در حالیکه برخی گمان میکنند که حواریون به دلیل آنکه شغلشان شستن لباس بوده، و چرک و آلودگی را از لباسها میزدودهاند به این نام خوانده شدهاند.[۱]
خلیل بن احمد ذیل «حور» نوشته است: پس از آنکه اطلاق نام حواریون به یاران عیسی علیهالسلام در میان عرب رواج یافت، تعبیر حواری برای هر یاور و ناصری به کار رفت.
حواریون در قرآن
واژه «حواریون» یا «حواریین» در قرآن کریم پنج بار ذکر شده، و آنان افرادى مؤمن و نمونه از حیث اجابت دعوت خدا و پیامبرش تصویر شده اند؛ در سوره آل عمران آمده است که وقتی حضرت عیسی علیه السلام در میان بنیاسرائیل افرادی را طلبید که یاران او در راه خدا باشند، حواریون دعوت او را اجابت کردند و به پیروی از رسول خدا و ایمان به آنچه نازل کرده است، گواهی دادند؛ «فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللّهِ» (آل عمران: ۵۲).
در آیه چهاردهم سوره صف - که ناظر بر آیه فوق است - از مسلمانان خواسته شده است، همانطور که حواریون در پاسخ به دعوت عیسی، خدا را یاری دادند، آنان نیز در جهاد با کافران یاران خدا باشند؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّه...». از سوره صف، بهسبب اشتمال بر این آیه، با نام «حواریون» نیز یاد شده است.
بنا بر فرموده قرآن کریم، خدا به حواریون وحی کرد که به او و رسولش ایمان بیاورند. آنان پذیرفتند و از حضرت عیسی خواستند مائده ای آسمانی برایشان فرو فرستد تا از آن بخورند و دلهایشان آرام یابد و به صدق گفتار او پی ببرند. خدا در پی درخواست عیسی فرمود که آن را فرو خواهد فرستاد؛ «وَإِذْ أَوْحَیتُ إِلَى الْحَوَارِیینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ * إِذْ قَالَ الْحَوَارِیونَ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ هَلْ یسْتَطِیعُ رَبُّک أَنْ ینَزِّلَ عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ * قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکونَ عَلَیهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ * قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیةً مِنْک وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیرُ الرَّازِقِینَ * قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیکمْ فَمَنْ یکفُرْ بَعْدُ مِنْکمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ». (مائده: ۱۱۱-۱۱۵)
البته بنابر منابع مسیحی، یکی از حواریون به نام یهودا اسخریوطی به حضرت عیسی علیه السلام خیانت کرده و مکان حضور او و حواریون دیگر را برای یهودیان فاش کرد. برخی منابع اسلامی نیز به این مطلب اشاره کردهاند.[۲]
حواریون در احادیث
امام رضا علیهالسلام در مناظره با عالم مسیحی (جاثلیق) عده حواریون را دوازده تن برشمرده و داناترین آنها را لوقا دانسته است.[۳]
براساس حدیثی از امام علی علیهالسلام ـ که در آن ایشان از وقوع حادثه کربلا خبر داده است ـ حضرت عیسی و حواریون او هنگام گذشتن از سرزمین کربلا بر مصائب امام حسین علیهالسلام گریستند.[۴]
از برخی احادیث اخلاقی و حِکمی در منابع شیعی برمی آید که ائمه، بهویژه امام صادق علیهالسلام، توصیهها و آموزشهای عیسی علیهالسلام به حواریون را در تعلیم و تربیت شیعیان به کار میگرفتند، از جمله در مسائلی چون ویژگیهای اهل علم، انتخاب همنشین، پرداخت صدقه و نهی از زنا و غضب و کبر.[۵]
از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: حواریون عیسى علیه السلام پیروان او بودند و شیعیان ما پیروان ما هستند و هنگامى که عیسى گفت: «من انصارى الى الله» و حواریون آمادگى خویش اعلام داشتند و گفتند: «نحن انصار الله»، به خدا سوگند آنها وى را در جنگ با یهود یارى نکردند؛ ولى شیعیان ما از روزى که پیغمبر صلی الله علیه و آله از این جهان درگذشت ما را یارى کرده و در کنار ما با دشمنان مبارزه نمودند و در راه ما سوختند و آزار و شکنجه دیدند و آوارگى تحمل نمودند، خدا آنها را جزاى خیر دهد.[۶]
از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایت است که چون روز قیامت فرا رسد منادى ندا کند کجایند حواریون محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله که عهدش را نشکستند و به راهش ادامه دادند؟ سلمان و ابوذر و مقداد بپا خیزند. ندا شود: کجایند حواریون على بن ابى طالب علیه السلام؟ در این حال عمرو بن حمق خزاعى و محمد بن ابى بکر و میثم بن یحیى تمار و اویس قرنى به پا خیزند. سپس ندا شود کجایند حواریون حسن بن على علیه السلام؟ پس سفیان بن ابى لیلى و حذیفة بن اسید غفارى بپا خیزند. آنگاه ندا شود کجایند حواریون حسین بن على علیه السلام؟ پس همه شهداى کربلا بپا خیزند. ندا شود کجایند حواریون على بن الحسین علیه السلام؟ جبیر بن مطعم و یحیى بن ام طویل و ابوخالد کابلى و سعید بن مسیب برخیزند. آنگاه ندا شود: کجایند حواریون محمد بن على و جعفر بن محمد علیهماالسلام. پس زرارة بن اعین و برید بن معاویه عجلى و محمد بن مسلم ثقفى و ... بپا خیزند.[۷]
پانویس
منابع
- فرهنگ معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی.
- دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۴، مهرداد عباسی.