حقائق التفسیر (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ حقائق التفسير (کتاب) را به حقائق التفسیر (کتاب) منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر=  [[پرونده:حقائق التفسير.jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر=  [[پرونده:حقائق التفسير.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده= لابی عبدالرحمن محمد بن الحسین السلمی
+
|نویسنده= محمد بن حسین سلمی
  
|موضوع= تفسیر اهل سنت
+
|موضوع= تفسیر قرآن
  
 
|زبان= عربی  
 
|زبان= عربی  
  
|تعداد جلد= 1
+
|تعداد جلد= ۱
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
}}
 
}}
  
مجموعه‌اى از روايات تفسيرى با صبغه‌اى عرفانى- اشارى منسوب به امام جعفر صادق عليه السلام. اين روايات، به طور پراكنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفيان كوفه و بغداد بازگو مى‌شد( سلمى، ج 1، مقدمه ماسينيون، ص 9). نخستين بار ابو عبد الرحمان سلمى( متوفى 412) آنها را در كتاب حقائق التفسير گردآورى كرد و آشنايى ما با اين تفسير تنها از طريق نقل قولهاى اوست. هنوز روشن نيست كه سلمى متن كامل تفسير را روايت كرده است يا خير. شواهدى ثابت مى‌كند كه وى متن كامل را روايت نكرده، چنانكه خرگوشى در تهذيب الاسرار، منتخباتى از اين تفسير را به دست داده كه در كتاب سلمى نيست. همچنين روزبهان بقلى( متوفى 606) در كتاب عرائس البيان فى حقائق القرآن، قطعاتى نقل كرده كه در حقائق التفسير يافت نمى‌شود( نويا  aiywn،ص 130، پانويس 45).
+
'''«حقائق التفسیر»''' یا «تفسیر سُلَمی»، از قدیمترین تفاسیر [[عرفان|عرفانی]] [[قرآن|قرآن کریم]] به زبان عربی، تألیف ابوعبدالرحمن محمد بن حسین سُلَمی (م، ۴۱۲ ق) [[تصوف|صوفی]] و مفسر قرن پنجم هجری است. سلمی در این [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، از روایات تفسیری منسوب به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه‌السلام) بهره گرفته و در کنار آن، اقوال مشایخ بزرگ صوفیه مانند ابن عطا آدمی و [[منصور حلاج]] را نیز ذکر کرده است. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفیان [[کوفه|کوفه]] و [[بغداد]] بازگو مى‌شد که نخستین بار، ابو عبدالرحمان سلمى آنها را در کتاب «حقائق التفسیر» گردآورى کرد.
  
در مجموعه نافذپاشا كتابخانه سليمانيه تفسيرى منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد كه گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وى اين تفسيرها را، بترتيب، از طريق ابو طاهر بن مؤمن، ابو محمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه( پدر حسن بن محمد)، ابو محمد حسن بن عبد اللّه( عموى حسن بن محمد)، على بن محمد بن على بن موسى الرضا عليه السلام، امام موسى بن جعفر و امام جعفر صادق عليهما السلام روايت كرده است( آتش، ص 43). باورينگ  gnirewoB(ص 52) در معرفى مآخذ زيادات حقائق التفسير اشاره كرده كه سلمى در اين تفسير، به نقل از ابوبكر احمد بن نصر بغدادى( متوفى بعد از 365) و او نيز به نقل از عبد اللّه بن احمد بن عامر، او نيز از پدرش و او از طريق امام على بن موسى الرضا عليه السلام و پدرش از امام جعفر صادق عليه السلام سخنانى نقل كرده است.
+
==مؤلف==
 +
ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲ ق) از مشایخ و سران صوفیه در [[خراسان]] بود. او در [[تصوف]] ید طولایی داشت و در [[عرفان]] و علم حقایق شهره آفاق بود.
  
علاوه بر اين، در الذريعه( آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 269) از رساله‌اى به نام تفسير الامام جعفر بن محمد الصادق ياد شده كه نسخه‌اى از آن در كتابخانه على پاشا در استانبول موجود است.
+
سلمی در [[حدیث]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نیز سرآمد بود. [[حاکم نیشابوری]] (متوفای ۴۰۵) در حدیث و ابوالقاسم قشیری (متوفای ۴۶۵) در تفسیر، از او بهره گرفته‌اند؛ [[ابونعیم اصفهانی]] (متوفای ۴۳۰) نیز در سفری که به نیشابور کرد از محضر او بهره برد.
بنابر الذريعه، در كتابهاى تذكره نويسان و عالمان رجال اماميه، به اين كتاب اشاره‌اى نشده است و احتمال دارد تفسير مذكور را برخى از اصحاب امامان از ائمه روايت كرده باشند. به نظر مى‌رسد كه اين اثر همان نسخه پيشين باشد.
 
  
رساله ديگرى نيز وجود دارد كه به تفسير نعمانى معروف است و گاه تفسير امام جعفر صادق خوانده مى‌شود. ابو عبد اللّه محمد بن ابراهيم نعمانى، معروف به ابن ابى زينب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان كلينى، كتاب تفسير القرآن لاهل البيت را نگاشته و مجلسى در بحار الانوار اين تفسير را( ج 90، ص 3- 97) نقل كرده است.
+
==صحت انتساب==
 +
در صحت استناد این مجموعه به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام، تردید فراوان وجود دارد و در باب اصالت این تفسیر دو دیدگاه هست: نخست دیدگاه منتقدان که تفسیر مذکور را یکسره مجعول و ساخته برخى صوفیان دوره‌هاى متأخر مى‌دانند. از جمله [[ابن تیمیه|ابن تیمیه]] در کتاب منهاج السنة النبویة، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احادیث دروغینى اشاره کرده که به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غریبه است. ابن تیمیه افزوده است که ابو عبدالرحمان سلمى در کتاب حقائق التفسیر نیز مجموعه‌اى از روایات تفسیرى را از امام صادق نقل کرده که یکسره صبغه باطنى دارند و آشکارا تحریف مراد خداوندند، در حالى که هر خردمندى مى‌داند که چنین اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت داده‌اند. محمد حسین ذهبى نیز با اشاره به حقائق التفسیر، بخش روایات تفسیرى منقول از امام صادق را یکسره بى‌پایه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راویان [[شیعه|شیعى]] نسبت داده است.
  
مجموعه تفسيرى مورد بحث، بترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، ابن عقده، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از امام صادق نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند. اگر چه ابن عقده مذهب زيدى جارودى داشته است(- نجاشى، ص 94, طوسى، ص 28) و حسن بن على بن ابى حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند(- بطائنى). اين تفسير را- كه دست كم دو نسخه از آن موجود است- مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است( نويا، ص 131, سلّمى، ج 1، مقدمه نويا، ص 6).
+
در مقابلِ ناقدان، موافقان بر اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأکید کرده‌اند. لویى ماسینیون مستشرق فرانسوی در صدر این گروه قرار دارد. وى در کتاب تحقیق در مبادى اصطلاحات [[عرفان اسلامی|عرفان اسلامى]] براى نخستین بار به اهمیت این تفسیر اشاره و براى تصحیح [[سند حدیث|سند]] آن تلاش فراوان کرده است.
  
نويا( ص 131، پانويس 48) در باب تفاوتهاى محتوايى روايت سنّى و روايت شيعى مجموعه تفسيرى امام جعفر صادق، به اين نكته اشاره كرده كه در متن سلمى، تمام روايتها يا تفسيرهايى كه به اهل بيت اشاره داشته‌اند، حذف شده‌اند و تنها يك جا( در نسخه خطى ينى جامع، ش 43) در باب تفسير آيه{{متن قرآن|« فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ...»}}( بقره: 37) روايتى نقل شده كه كاملا شيعى است و بعيد است از تفسيرى سنّى باشد. نويا( ص 131)، به رغم اشاره به تفاوتهاى دو مجموعه تفسيرى مذكور، به اين نتيجه رسيده است كه با اثرى واحد، داراى فكر و سبك و حتى محتواى معنوى واحد، روبروست و از آن مهمتر، در هر دو نسخه جملاتى با الفاظ يكسان يافت مى‌شود.
+
در مجموع، دلایل و شواهد علمى معتبر براى اثبات اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام صادق علیه‌السلام در دست نیست و اطلاعات موجود، از حدس و گمان فراتر نمى‌رود.  
  
==گردآورنده روايات ==  
+
==محتوای تفسیر==    
  
در باب گردآورندگان يا راويان اثر نيز اختلاف نظر وجود دارد. ماسينيون( سلمى، ج 1، مقدمه، ص 12) به نام چند تن اشاره كرده كه نخستين آنها جابر بن حيّان كوفى( قرن دوم) است.
+
سلمی مجموعه‌ای از روایات و اقوالی را که در [[تفسیر عرفانی]] آیات [[قرآن]]، از قول [[ائمه اطهار|امامان]] و اولیاء و مشایخ صوفیه، به‌صورت پراکنده در اینجا و آن‌جا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این‌باره در اثنای آن‌ها ذکر کرد. وی در این تفسیر، به معانی باطنی ([[تأویل]]) پیش از معانی ظاهری ([[تفسیر قرآن|تفسیر]]) پرداخته است.  
  
از جمله دلايل وى اين است كه جابر بن حيّان كتابهايى به نام امام تأليف كرده, ذو النون مصرى( متوفى 246)، كه به ادعاى ماسينيون نخستين ويراستار تفسير امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حيّان در علم كيميا بوده, و ابن حيّان كتابهايى در زهد نوشته و لقبش نيز« صوفى» بوده است. ابن نديم( ص 422) نيز در زمره كتابهاى ابن حيّان به كتاب التفسير اشاره كرده، اما آقا بزرگ طهرانى( ج 4، ص 268) درباره اينكه چنين كتابى تفسير قرآن باشد ترديد دارد. گرچه جابر بن حيّان در كيميا شاگرد امام صادق دانسته شده( سزگين، ج 1، جزء 3، ص 267) و ابن نديم( ص 420) اين ادعا را به شيعيان نسبت داده، در هيچيك از كتابهاى رجال شيعه از جابر بن حيّان نامى برده نشده است. نويا( ص 129- 130) دليل اين امر را در روايتهايى مى‌يابد كه درباره امام صادق نقل شده و منعكس كننده دو وجه واقعى و فراواقعى شخصيت ايشان است.
+
در باب سبک و محتواى این تفسیر چند نکته گفتنى است:
 +
این تفسیر حدود ۳۵۰ [[حدیث|روایت]]، در تفسیر ۳۱۰ [[آیه|آیه]] پراکنده از اول تا آخر قرآن کریم، را در بر دارد. ابتدا بخشى از آیه ذکر و سپس با عبارتهایى چون قال جعفر یا جعفر الصادق یا جعفر بن محمد به تفسیر آن پرداخته شده است.  
  
شخصيت ديگرى كه از او به عنوان گردآورنده مجموعه تفسيرى ياد مى‌شود، ابن ابى العوجاء است. ماسينيون( سلمى، ج 1، مقدمه، ص 13) براى تأييد اين نظر نيز دلايلى آورده كه به زعم خود او قوى‌اند، از جمله اينكه معتقد است ابن ابى العوجاء( كه از طريق حمّاد بن سلمه، از مريدان قديم حسن بصرى است) اصول عقايد خود را اصلاح كرده و مجموعه‌اى از احاديث فراهم آورده بوده است. ماسينيون مى‌افزايد كه اين مجموعه بر مشرب عرفانى است و گردآورنده آن، مانند حلاج، آماج دو تهمت ظاهرا متضاد( تشبيه و تعطيل) است. دلايل مذكور كافى نيست و سخنان ماسينيون از حد احتمال فراتر نمى‌رود. علاوه بر اين، ابن ابى العوجاء در زمره اصحاب امام صادق ذكر نشده است. از آن مهمتر اينكه وى در 155، به اتهام زنديق بودن، در كوفه به قتل رسيده( ابن اثير، ج 6، ص 7) و نه تنها از امام صادق روايتى نقل نكرده، بلكه مناظره‌هايى با حضرت داشته است( براى نمونه- كلينى، ج 1، ص 76- 77, مجلسى، ج 3، ص 31).
+
این تفسیر، همان‌گونه که نویسنده در مقدمه آن یادآور شده، تنها به تأویل آیه‌های قرآن پرداخته و تا آنجا که توانسته از اقوال اهل [[عرفان]] در این زمینه بهره گرفته است. روایات منسوب به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه‌السلام) را که در تفسیر باطنی قرآن و تأویل از ایشان نقل شده نیز آورده است که بر حسب شمارش، ۳۲۴ مورد است و با عنوان قال جعفر، آنها را یاد می‌کند. و گاه از [[پیامبر اکرم]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) نیز روایت می‌کند. عمده آنکه نسبت دادن این‌گونه مطالب ناهمگون (که با فهم متعارف سازگاری ندارد) به بزرگان دین و پیشوایان معصوم، هر چند به‌صورت «رُوی» یا «قیل» باشد، روا نیست.
  
از ديگر كسانى كه احاديث روايت شده از امام صادق را نقل كرده، فضيل بن عياض مكى( متوفى 187) است( سلمى، ج 1، مقدمه ماسينيون، ص 9). عالمان رجال وى را، كه از مشايخ تصوف است، جزو محدّثان آورده و توثيق كرده‌اند( براى نمونه ابن حبّان، ج 7، ص 315, محمد بن احمد ذهبى، ج 3، ص 361). قاضى عياض سبتى( ج 2، ص 214) فضيل را از شاگردان مالك دانسته و گفته كه وى از مالك حديث و فقه آموخته است. ذوالنون مصرى، سنّى مذهب ديگر، نيز از اين احاديث ياد كرده است( سلمى، همانجا). ذو النون نيز از جمله شاگردان و دانش آموختگان مستقيم مالك بوده است( قاضى عياض، ج 2، ص 189). با اينهمه، نقل است كه وى اين احاديث تفسيرى را از طريق فضل بن غانم خُزاعى از مالك اخذ كرده و مالك نيز احتمالا آنها را از امام جعفر صادق گرفته بوده است( سلمى، ج 1، مقدمه ماسينيون، ص 10). محمد بن احمد ذهبى( ج 2، ص 33)، به نقل از دارقطنى، آورده كه در اعتبار برخى از روايتهايى كه ذو النون از مالك نقل كرده، ترديد هست، اما اين روايتها را مشخص نكرده است. ابن نديم( ص 419، 423) ذو النون را در زمره كسانى دانسته كه در علم كيميا تأليفاتى دارند، اما سخنى از تفسير او به ميان نياورده است.
+
نکته دیگر اینکه تفسیر مذکور، [[تفسیر روایی|تفسیر مأثور]] به شمار نمى‌آید و هیچیک از روایات یا [[حدیث|احادیث]]، جز دو مورد که در برخى [[نسخه خطی|نسخ خطى]] موجود براى آنها سلسله [[سند حدیث|سند]] ذکر شده، مستند نیستند.  
  
==صحت انتساب==   
+
سومین نکته اینکه در میان روایات عرفانى این تفسیر، روایتهاى [[علم کلام|کلامى]] نیز وجود دارد که از نظر سبک و روش متفاوت‌اند.
  
در صحت سخنان ماسينيون و پژوهشگران و شرق شناسان ديگر، در استناد اين مجموعه به امام صادق، ترديد فراوان وجود دارد. سخنان آنها گاه از حدس و احتمال فراتر نمى‌رود و در شرح حال شخصيتهاى ياد شده( فضيل بن عياض، جابر بن حيّان، ابن ابى العوجاء و ذوالنون مصرى) هيچ شاهدى وجود ندارد كه بر اين مدعا دلالت كند. با اينهمه، در باب اصالت اين تفسير دو ديدگاه هست: نخست ديدگاه منتقدان كه تفسير مذكور را يكسره مجعول و ساخته برخى صوفيان دوره‌هاى متأخر مى‌دانند.
+
تفسیر مذکور با روایتى از امام صادق آغاز مى‌شود که طبق آن، آیات قرآن چهار قسم‌اند: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق. عبارات براى عامه مردم، اشارات براى خواص، لطایف از آن اولیا و حقایق خاص انبیاست. روشن است که این تقسیم بندى با آموزه‌هاى صوفیانه مطابقت دارد.  
  
ابن تيميّه در اين زمره جاى دارد. وى در كتاب منهاج السنة النبوية( ج 8، ص 11)، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احاديث دروغينى اشاره كرده كه به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غريبه است. ابن تيميّه افزوده است كه ابو عبد الرحمان سلمى در كتاب حقائق التفسير نيز مجموعه‌اى از روايات تفسيرى را از امام صادق نقل كرده كه يكسره صبغه باطنى دارند و آشكارا تحريف مراد خداوندند، در حالى كه هر خردمندى مى‌داند كه چنين اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت داده‌اند. به نوشته ابن تيميّه( ج 2، ص 465)، مجموعه كتابهاى منسوب به امام صادق، از جمله تفسير مذكور، در دوره‌هاى بعد نگارش يافته است. ابن خلدون( ج 1: مقدمه، ص 416) نيز ضمن اشاره به كتاب جفر، منسوب به امام صادق، مى‌گويد كه در اين كتاب تفسير قرآن و معانى غريبى كه از باطن آن مستفاد مى‌شود نيز از امام جعفر صادق روايت شده است، ولى روايت كتاب پيوسته و متصل نيست.
+
در این تفسیر نیز به تفصیل به شرح و بیان [[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]] پرداخته شده است.
 +
همچنین در آن، اصطلاحات و مفاهیمى چون فنا، ماهیت، خواطر، مشاهده و... به کار رفته است که انتساب بسیارى از این تعبیرها به امام جعفر صادق صحیح نیست، زیرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دوره‌هاى بعد رایج شدند و بسیارى از عبارتهاى دیگر نشان از سده‌هاى سوم و چهارم دارند.
  
وى مى‌افزايد كه عين اين كتاب ديده نشده و از آن كلمات و خبرهاى شاذى كه به هيچ دليلى متكى نيست در ميان مردم منتشر شده است. محمد حسين ذهبى نيز( ج 2، ص 421) با اشاره به حقائق التفسير، بخش روايات تفسيرى منقول از امام صادق را يكسره بى‌پايه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راويان شيعى نسبت داده است.
+
از سوى دیگر برخى روایتهاى این تفسیر یکسره با باورهاى [[شیعه|شیعه]] ناسازگارند، از جمله در پایان آیات [[سوره حمد]]، روایتى از امام جعفر صادق در تفسیر کلمه [[آمین|آمین]] نقل شده که تنها با مذهب فقهى [[اهل سنت|اهل سنّت]] سازگار است و فقیهان شیعه، به اتفاق، ذکر این کلمه را جایز نشمرده و حتى آن را از مبطلات [[نماز]] ذکر کرده‌اند. در تفسیر آیه{{متن قرآن|«... الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ ...»}}([[سوره مائده|مائده]]: ۳) نیز «الیوم» را اشاره به [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت پیامبر]] دانسته است و حال آنکه مفسران شیعه، به اجماع و با استناد به احادیث [[خبر متواتر|متواتر]]، آیه مزبور را ناظر به روز [[واقعه غدیر|غدیر خم]] مى‌دانند.
 +
همچنین ذیل آیه{{متن قرآن|« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»}}([[سوره نور|نور]]: ۳۵)، مطابق روایتى از امام صادق، «نور الارض» به [[خلفای نخستین|خلفاى چهارگانه]] تعبیر شده است.  
  
در مقابل ناقدان، موافقان بر اصالت اين تفسير و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأكيد كرده‌اند. لويى ماسينيون در صدر اين گروه قرار دارد. وى در كتاب تحقيق در مبادى اصطلاحات عرفان اسلامى  enamlusum euqitsym la ed euqinhceht euqixel ud senigiro sel rus iassEبراى نخستين بار به اهميت اين تفسير اشاره( نويا، ص 130) و براى تصحيح سند آن تلاش فراوان كرده است. به گفته ماسينيون، تعيين اينكه از ميان روايات محافل سنّى و عرفانى، كدام روايتها محققا از امام شيعيان به ما رسيده، دشوار است( سلمى، ج 1، مقدمه، ص 11). با اينهمه، مى‌افزايد با ملاحظه مقايسه‌هاى جالبى در اصول عقايد، ميان برخى از كلمات تفسير عرفانى منسوب به امام صادق از سويى، و سخنان پراكنده مروى از طريق جداگانه به نقل از غلات شيعه( نُصيريه و دروزيه) از سوى ديگر، پيشاپيش نمى‌توان انتساب كلمات اين تفسير عرفانى را به امام جعفر صادق بكلى رد كرد( همان، ج 1، مقدمه ماسينيون، ص 12). ماسينيون چند نمونه از اين مقايسه‌هاى عقيدتى را ذكر مى‌كند، اما به گفته نويا( ص 131) اين نمونه‌ها به سبب ابهام آنها قانع كننده نيستند.
+
در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در این کتاب آمده، علاوه بر امام صادق علیه‌السلام، بیشترین اقوال به این افراد مربوط است:
  
==نكات مهم==     
+
* [[منصور حلاج|حسین بن منصور حلاج]]، که سلمی اقوال تفسیری او، یا اقوال منسوب به او را در این کتاب آورده است. در تفسیر وی بسیاری از آموزه‌های عرفانی و پاره‌ای از اشعار حلاج یافت می‌شود.
 
+
* ابن‌ عطاء آدمی، از معاصران حلاج بود که به جرم تأیید آرای وی به قتل رسید. تفسیر ابن‌ عطاء، توضیح و تفصیل همان روایات تفسیری منسوب به امام صادق علیه‌السلام است.  
در باب سبك و محتواى اين تفسير چند نكته گفتنى است:
+
* ابوالحسین نوری، که تفسیر وی مجموعه ۲۹ قول از اقوال او در تفسیر آیاتی از قرآن است که احتمالاً در مجالس تفسیر خود بیان کرده است.
اين تفسير حدود 350 روايت، در تفسير 310 آيه پراكنده از اول تا آخر قرآن كريم، را در بر دارد( مبلغ، ص 299). ابتدا بخشى از آيه ذكر و سپس با عبارتهايى چون قال جعفر يا جعفر الصادق يا جعفر بن محمد به تفسير آن پرداخته شده است. نكته ديگر اينكه تفسير مذكور، تفسير مأثور به شمار نمى‌آيد, هيچيك از روايات يا احاديث، جز دو مورد كه در برخى نسخ خطى موجود براى آنها سلسله سند ذكر شده، مستند نيستند(- سلمى، ج 1، ص 22، پانويس 1، ص 23، پانويس 6). سومين نكته اينكه در ميان روايات عرفانى اين تفسير، روايتهاى كلامى نيز وجود دارد كه از نظر سبك و روش متفاوت‌اند( مبلغ، ص 300).
 
تفسير مذكور با روايتى از امام صادق آغاز مى‌شود كه طبق آن، آيات قرآن چهار قسم‌اند: عبارات، اشارات، لطايف و حقايق.
 
 
 
عبارات براى عامه مردم، اشارات براى خواص، لطايف از آن اوليا و حقايق خاص انبياست. روشن است كه اين تقسيم بندى با آموزه‌هاى صوفيانه كاملا مطابقت دارد. در اين تفسير نيز به تفصيل به شرح و بيان حروف مقطّعه پرداخته شده است.
 
همچنين در آن، اصطلاحات و مفاهيمى چون فنا، ماهيت( سلمى، ج 1، ص 21)، خواطر( همان، ج 2، ص 28)، نور الديمومية يا نور الهوية( همان، ج 1، ص 45)، مشاهده( همان، ج 1، ص 46)، خلعة الهداية( همان، ج 1، ص 62, نيز نويا، ص 156- 178) به كار رفته است. انتساب بسيارى از اين تعبيرها به امام جعفر صادق صحيح نيست، زيرا عباراتى چون« فناء فى اللّه» و« بقاء باللّه» در دوره‌هاى بعد رايج شدند و بسيارى از عبارتهاى ديگر نشان از سده‌هاى سوم و چهارم دارند( آتش، ص 48).
 
 
 
از سوى ديگر برخى روايتهاى اين تفسير يكسره با باورهاى شيعه اماميه ناسازگارند، از جمله در پايان آيات سوره حمد، روايتى از امام جعفر صادق در تفسير كلمه آمين نقل شده( سلمى، ج 1، ص 23) كه تنها با مذهب فقهى اهل سنّت سازگار است و فقيهان شيعه، به اتفاق، ذكر اين كلمه را جايز نشمرده و حتى آن را از مبطلات نماز ذكر كرده‌اند( نجفى، ج 10، ص 2- 4). در تفسير آيه{{متن قرآن|«... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...»}}( مائده: 3) نيز« اليوم» را اشاره به بعثت پيامبر دانسته است( سلمى، ج 1، ص 28) و حال آنكه مفسران شيعه، به اجماع و با استناد به احاديث متواتر، آيه مزبور را ناظر به روز غدير خم مى‌دانند.
 
همچنين ذيل آيه{{متن قرآن|« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»}}( نور: 35)، مطابق روايتى از امام صادق، نور الارض به خلفاى چهار گانه تعبير شده است( همان، ج 1، ص 45). ذيل آيه دهم سوره حديد، در باب خليفه اول، تعبيرى از امام صادق نقل شده كه با باورهاى شيعه چندان سازگار نيست(- سلمى، ج 1، ص 58).
 
بر اين اساس، عجيب به نظر مى‌رسد كه چگونه نويا تفسير نعمانى را همتاى شيعى تفسير امام جعفر صادق دانسته و گذشته از مقارنه‌هاى عقيدتى، دو اثر مذكور را داراى فكر و سبك و حتى محتواى واحد دانسته است. اگر چه خود وى، در جايى ديگر( ص 131، پانويس 48)، به اين نكته اشاره كرده كه در متنى كه سلمى در كتاب خود حفظ كرده، هر چه اشاره‌اى به اهل بيت داشته، حذف شده است.
 
 
 
در مجموع، دلايل و شواهد علمى معتبر براى اثبات اصالت اين تفسير و صحت انتساب آن به امام صادق در دست نيست و اطلاعات موجود، از حدس و گمان فراتر نمى‌رود. اگر چه بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه منشأ تاريخى تفسير منسوب به امام صادق هر چه باشد، ورود اين تفسير به جهان تصوف هم زمان با شكل گيرى تعاليم عرفانى و پديد آمدن واژه‌هاى فنى صوفيانه بوده است و در واقع، به گفته نويا( ص 132)، يكى از قديمترين شواهد قرائت استنباطى يا تجربى قرآن است. تفسير امام جعفر صادق نخستين بار، پس از معرفى ماسينيون، به كوشش و تصحيح پل نويا در 1968 در بيروت منتشر شد. مقدمه نويا بر اين تصحيح، به فارسى ترجمه شده و به همراه مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمى( ج 1، ص 5- 8) منتشر گرديده است. علاوه بر اين نويا در پژوهشى مستقل به بحث درباره اين تفسير پرداخته است. على زيعور، پژوهشگر لبنانى، تفسير امام صادق را تصحيح كرد و در 1979 با عنوان التفسير الصوفى للقرآن عند الصادق به چاپ رساند.
 
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سليمان آتش، مكتب تفسير اشارى، ترجمه توفيق ه. سبحانى، تهران 1381 ش, آقا بزرگ طهرانى, ابن اثير, ابن تيميّه، منهاج السنة النبوية، چاپ محمد رشاد سالم،[ حجاز] 1406 / 1986, ابن حبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد دكن 1393- 1403 / 1973- 1983، چاپ افست بيروت‌[ بى‌تا.], ابن خلدون, ابن نديم, محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى نقد الرجال، چاپ على محمد بجاوى، قاهره 1963- 1964، چاپ افست بيروت‌[ بى‌تا.], محمد حسين ذهبى، التفسير و المفسّرون، بيروت 1407 / 1987, فؤاد سزگين، تاريخ التراث العربى، ج 1، جزء 3، نقله الى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1403 / 1983, محمد بن حسين سلمى، مجموعه آثار ابو عبد الرحمن سلمى: بخشهايى از حقائق التفسير و رسائل ديگر، چاپ نصر اللّه پورجوادى، 1: حقائق التفسير، تهران 1369- 1372 ش, محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ محمد صادق آل بحر العلوم، نجف‌[ 1356 / 1937]، چاپ افست قم‌[ بى‌تا.], عياض بن موسى قاضى عياض، ترتيب المدارك و تقريب المسالك لمعرفة اعلام مذهب مالك، ج 2، چاپ عبد القادر صحراوى، مغرب 1403 / 1983, كلينى, محمد حسين مبلغ،« پژوهشى درباره تفسير عرفانى امام صادق( ع)»، فصلنامه پژوهشهاى قرآنى، ش 5- 6( بهار و تابستان 1375), مجلسى, احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407, محمد حسن بن باقر نجفى، جواهر الكلام فى شرح شرائع الاسلام، ج 10، چاپ عباس قوچانى، بيروت 1981, پل نويا، تفسير قرآنى و زبان عرفانى، ترجمه اسماعيل سعادت، تهران 1373 ش,
+
*[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
Gerhard bowering, the major sorrces of sulami, s minor quran commentary, oriens, vol. 53) 6991(
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، برگرفته از مقاله «حقائق‌التفسیر»، شماره ۶۳۳۰. 
 
 
==منبع==
 
 
 
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
 
 
 
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
 
[[رده: تفاسیر]]
 
[[رده: تفاسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۵

حقائق التفسير.jpg
نویسنده محمد بن حسین سلمی
موضوع تفسیر قرآن
زبان عربی
تعداد جلد ۱

«حقائق التفسیر» یا «تفسیر سُلَمی»، از قدیمترین تفاسیر عرفانی قرآن کریم به زبان عربی، تألیف ابوعبدالرحمن محمد بن حسین سُلَمی (م، ۴۱۲ ق) صوفی و مفسر قرن پنجم هجری است. سلمی در این تفسیر، از روایات تفسیری منسوب به امام صادق (علیه‌السلام) بهره گرفته و در کنار آن، اقوال مشایخ بزرگ صوفیه مانند ابن عطا آدمی و منصور حلاج را نیز ذکر کرده است. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفیان کوفه و بغداد بازگو مى‌شد که نخستین بار، ابو عبدالرحمان سلمى آنها را در کتاب «حقائق التفسیر» گردآورى کرد.

مؤلف

ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲ ق) از مشایخ و سران صوفیه در خراسان بود. او در تصوف ید طولایی داشت و در عرفان و علم حقایق شهره آفاق بود.

سلمی در حدیث و تفسیر نیز سرآمد بود. حاکم نیشابوری (متوفای ۴۰۵) در حدیث و ابوالقاسم قشیری (متوفای ۴۶۵) در تفسیر، از او بهره گرفته‌اند؛ ابونعیم اصفهانی (متوفای ۴۳۰) نیز در سفری که به نیشابور کرد از محضر او بهره برد.

صحت انتساب

در صحت استناد این مجموعه به امام صادق علیه‌السلام، تردید فراوان وجود دارد و در باب اصالت این تفسیر دو دیدگاه هست: نخست دیدگاه منتقدان که تفسیر مذکور را یکسره مجعول و ساخته برخى صوفیان دوره‌هاى متأخر مى‌دانند. از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة النبویة، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احادیث دروغینى اشاره کرده که به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غریبه است. ابن تیمیه افزوده است که ابو عبدالرحمان سلمى در کتاب حقائق التفسیر نیز مجموعه‌اى از روایات تفسیرى را از امام صادق نقل کرده که یکسره صبغه باطنى دارند و آشکارا تحریف مراد خداوندند، در حالى که هر خردمندى مى‌داند که چنین اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت داده‌اند. محمد حسین ذهبى نیز با اشاره به حقائق التفسیر، بخش روایات تفسیرى منقول از امام صادق را یکسره بى‌پایه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راویان شیعى نسبت داده است.

در مقابلِ ناقدان، موافقان بر اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأکید کرده‌اند. لویى ماسینیون مستشرق فرانسوی در صدر این گروه قرار دارد. وى در کتاب تحقیق در مبادى اصطلاحات عرفان اسلامى براى نخستین بار به اهمیت این تفسیر اشاره و براى تصحیح سند آن تلاش فراوان کرده است.

در مجموع، دلایل و شواهد علمى معتبر براى اثبات اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام صادق علیه‌السلام در دست نیست و اطلاعات موجود، از حدس و گمان فراتر نمى‌رود.

محتوای تفسیر

سلمی مجموعه‌ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیاء و مشایخ صوفیه، به‌صورت پراکنده در اینجا و آن‌جا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این‌باره در اثنای آن‌ها ذکر کرد. وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تأویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته است.

در باب سبک و محتواى این تفسیر چند نکته گفتنى است: این تفسیر حدود ۳۵۰ روایت، در تفسیر ۳۱۰ آیه پراکنده از اول تا آخر قرآن کریم، را در بر دارد. ابتدا بخشى از آیه ذکر و سپس با عبارتهایى چون قال جعفر یا جعفر الصادق یا جعفر بن محمد به تفسیر آن پرداخته شده است.

این تفسیر، همان‌گونه که نویسنده در مقدمه آن یادآور شده، تنها به تأویل آیه‌های قرآن پرداخته و تا آنجا که توانسته از اقوال اهل عرفان در این زمینه بهره گرفته است. روایات منسوب به امام صادق (علیه‌السلام) را که در تفسیر باطنی قرآن و تأویل از ایشان نقل شده نیز آورده است که بر حسب شمارش، ۳۲۴ مورد است و با عنوان قال جعفر، آنها را یاد می‌کند. و گاه از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) نیز روایت می‌کند. عمده آنکه نسبت دادن این‌گونه مطالب ناهمگون (که با فهم متعارف سازگاری ندارد) به بزرگان دین و پیشوایان معصوم، هر چند به‌صورت «رُوی» یا «قیل» باشد، روا نیست.

نکته دیگر اینکه تفسیر مذکور، تفسیر مأثور به شمار نمى‌آید و هیچیک از روایات یا احادیث، جز دو مورد که در برخى نسخ خطى موجود براى آنها سلسله سند ذکر شده، مستند نیستند.

سومین نکته اینکه در میان روایات عرفانى این تفسیر، روایتهاى کلامى نیز وجود دارد که از نظر سبک و روش متفاوت‌اند.

تفسیر مذکور با روایتى از امام صادق آغاز مى‌شود که طبق آن، آیات قرآن چهار قسم‌اند: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق. عبارات براى عامه مردم، اشارات براى خواص، لطایف از آن اولیا و حقایق خاص انبیاست. روشن است که این تقسیم بندى با آموزه‌هاى صوفیانه مطابقت دارد.

در این تفسیر نیز به تفصیل به شرح و بیان حروف مقطّعه پرداخته شده است. همچنین در آن، اصطلاحات و مفاهیمى چون فنا، ماهیت، خواطر، مشاهده و... به کار رفته است که انتساب بسیارى از این تعبیرها به امام جعفر صادق صحیح نیست، زیرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دوره‌هاى بعد رایج شدند و بسیارى از عبارتهاى دیگر نشان از سده‌هاى سوم و چهارم دارند.

از سوى دیگر برخى روایتهاى این تفسیر یکسره با باورهاى شیعه ناسازگارند، از جمله در پایان آیات سوره حمد، روایتى از امام جعفر صادق در تفسیر کلمه آمین نقل شده که تنها با مذهب فقهى اهل سنّت سازگار است و فقیهان شیعه، به اتفاق، ذکر این کلمه را جایز نشمرده و حتى آن را از مبطلات نماز ذکر کرده‌اند. در تفسیر آیه«... الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ ...»(مائده: ۳) نیز «الیوم» را اشاره به بعثت پیامبر دانسته است و حال آنکه مفسران شیعه، به اجماع و با استناد به احادیث متواتر، آیه مزبور را ناظر به روز غدیر خم مى‌دانند. همچنین ذیل آیه« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»(نور: ۳۵)، مطابق روایتى از امام صادق، «نور الارض» به خلفاى چهارگانه تعبیر شده است.

در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در این کتاب آمده، علاوه بر امام صادق علیه‌السلام، بیشترین اقوال به این افراد مربوط است:

  • حسین بن منصور حلاج، که سلمی اقوال تفسیری او، یا اقوال منسوب به او را در این کتاب آورده است. در تفسیر وی بسیاری از آموزه‌های عرفانی و پاره‌ای از اشعار حلاج یافت می‌شود.
  • ابن‌ عطاء آدمی، از معاصران حلاج بود که به جرم تأیید آرای وی به قتل رسید. تفسیر ابن‌ عطاء، توضیح و تفصیل همان روایات تفسیری منسوب به امام صادق علیه‌السلام است.
  • ابوالحسین نوری، که تفسیر وی مجموعه ۲۹ قول از اقوال او در تفسیر آیاتی از قرآن است که احتمالاً در مجالس تفسیر خود بیان کرده است.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: