حقائق التفسیر (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ حقائق التفسير (کتاب) را به حقائق التفسیر (کتاب) منتقل کرد) |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
|تصویر= [[پرونده:حقائق التفسير.jpg|240px|وسط]] | |تصویر= [[پرونده:حقائق التفسير.jpg|240px|وسط]] | ||
− | |نویسنده= | + | |نویسنده= محمد بن حسین سلمی |
− | |موضوع= تفسیر | + | |موضوع= تفسیر قرآن |
|زبان= عربی | |زبان= عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد= ۱ |
|عنوان افزوده1= | |عنوان افزوده1= | ||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
}} | }} | ||
− | + | '''«حقائق التفسیر»''' یا «تفسیر سُلَمی»، از قدیمترین تفاسیر [[عرفان|عرفانی]] [[قرآن|قرآن کریم]] به زبان عربی، تألیف ابوعبدالرحمن محمد بن حسین سُلَمی (م، ۴۱۲ ق) [[تصوف|صوفی]] و مفسر قرن پنجم هجری است. سلمی در این [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، از روایات تفسیری منسوب به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیهالسلام) بهره گرفته و در کنار آن، اقوال مشایخ بزرگ صوفیه مانند ابن عطا آدمی و [[منصور حلاج]] را نیز ذکر کرده است. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفیان [[کوفه|کوفه]] و [[بغداد]] بازگو مىشد که نخستین بار، ابو عبدالرحمان سلمى آنها را در کتاب «حقائق التفسیر» گردآورى کرد. | |
− | + | ==مؤلف== | |
+ | ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲ ق) از مشایخ و سران صوفیه در [[خراسان]] بود. او در [[تصوف]] ید طولایی داشت و در [[عرفان]] و علم حقایق شهره آفاق بود. | ||
− | + | سلمی در [[حدیث]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نیز سرآمد بود. [[حاکم نیشابوری]] (متوفای ۴۰۵) در حدیث و ابوالقاسم قشیری (متوفای ۴۶۵) در تفسیر، از او بهره گرفتهاند؛ [[ابونعیم اصفهانی]] (متوفای ۴۳۰) نیز در سفری که به نیشابور کرد از محضر او بهره برد. | |
− | |||
− | + | ==صحت انتساب== | |
+ | در صحت استناد این مجموعه به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیهالسلام، تردید فراوان وجود دارد و در باب اصالت این تفسیر دو دیدگاه هست: نخست دیدگاه منتقدان که تفسیر مذکور را یکسره مجعول و ساخته برخى صوفیان دورههاى متأخر مىدانند. از جمله [[ابن تیمیه|ابن تیمیه]] در کتاب منهاج السنة النبویة، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احادیث دروغینى اشاره کرده که به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غریبه است. ابن تیمیه افزوده است که ابو عبدالرحمان سلمى در کتاب حقائق التفسیر نیز مجموعهاى از روایات تفسیرى را از امام صادق نقل کرده که یکسره صبغه باطنى دارند و آشکارا تحریف مراد خداوندند، در حالى که هر خردمندى مىداند که چنین اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت دادهاند. محمد حسین ذهبى نیز با اشاره به حقائق التفسیر، بخش روایات تفسیرى منقول از امام صادق را یکسره بىپایه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راویان [[شیعه|شیعى]] نسبت داده است. | ||
− | + | در مقابلِ ناقدان، موافقان بر اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأکید کردهاند. لویى ماسینیون مستشرق فرانسوی در صدر این گروه قرار دارد. وى در کتاب تحقیق در مبادى اصطلاحات [[عرفان اسلامی|عرفان اسلامى]] براى نخستین بار به اهمیت این تفسیر اشاره و براى تصحیح [[سند حدیث|سند]] آن تلاش فراوان کرده است. | |
− | + | در مجموع، دلایل و شواهد علمى معتبر براى اثبات اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام صادق علیهالسلام در دست نیست و اطلاعات موجود، از حدس و گمان فراتر نمىرود. | |
− | == | + | ==محتوای تفسیر== |
− | در | + | سلمی مجموعهای از روایات و اقوالی را که در [[تفسیر عرفانی]] آیات [[قرآن]]، از قول [[ائمه اطهار|امامان]] و اولیاء و مشایخ صوفیه، بهصورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در اینباره در اثنای آنها ذکر کرد. وی در این تفسیر، به معانی باطنی ([[تأویل]]) پیش از معانی ظاهری ([[تفسیر قرآن|تفسیر]]) پرداخته است. |
− | + | در باب سبک و محتواى این تفسیر چند نکته گفتنى است: | |
+ | این تفسیر حدود ۳۵۰ [[حدیث|روایت]]، در تفسیر ۳۱۰ [[آیه|آیه]] پراکنده از اول تا آخر قرآن کریم، را در بر دارد. ابتدا بخشى از آیه ذکر و سپس با عبارتهایى چون قال جعفر یا جعفر الصادق یا جعفر بن محمد به تفسیر آن پرداخته شده است. | ||
− | + | این تفسیر، همانگونه که نویسنده در مقدمه آن یادآور شده، تنها به تأویل آیههای قرآن پرداخته و تا آنجا که توانسته از اقوال اهل [[عرفان]] در این زمینه بهره گرفته است. روایات منسوب به [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیهالسلام) را که در تفسیر باطنی قرآن و تأویل از ایشان نقل شده نیز آورده است که بر حسب شمارش، ۳۲۴ مورد است و با عنوان قال جعفر، آنها را یاد میکند. و گاه از [[پیامبر اکرم]] (صلیاللهعلیهوآله) نیز روایت میکند. عمده آنکه نسبت دادن اینگونه مطالب ناهمگون (که با فهم متعارف سازگاری ندارد) به بزرگان دین و پیشوایان معصوم، هر چند بهصورت «رُوی» یا «قیل» باشد، روا نیست. | |
− | + | نکته دیگر اینکه تفسیر مذکور، [[تفسیر روایی|تفسیر مأثور]] به شمار نمىآید و هیچیک از روایات یا [[حدیث|احادیث]]، جز دو مورد که در برخى [[نسخه خطی|نسخ خطى]] موجود براى آنها سلسله [[سند حدیث|سند]] ذکر شده، مستند نیستند. | |
− | + | سومین نکته اینکه در میان روایات عرفانى این تفسیر، روایتهاى [[علم کلام|کلامى]] نیز وجود دارد که از نظر سبک و روش متفاوتاند. | |
− | + | تفسیر مذکور با روایتى از امام صادق آغاز مىشود که طبق آن، آیات قرآن چهار قسماند: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق. عبارات براى عامه مردم، اشارات براى خواص، لطایف از آن اولیا و حقایق خاص انبیاست. روشن است که این تقسیم بندى با آموزههاى صوفیانه مطابقت دارد. | |
− | + | در این تفسیر نیز به تفصیل به شرح و بیان [[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]] پرداخته شده است. | |
+ | همچنین در آن، اصطلاحات و مفاهیمى چون فنا، ماهیت، خواطر، مشاهده و... به کار رفته است که انتساب بسیارى از این تعبیرها به امام جعفر صادق صحیح نیست، زیرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دورههاى بعد رایج شدند و بسیارى از عبارتهاى دیگر نشان از سدههاى سوم و چهارم دارند. | ||
− | + | از سوى دیگر برخى روایتهاى این تفسیر یکسره با باورهاى [[شیعه|شیعه]] ناسازگارند، از جمله در پایان آیات [[سوره حمد]]، روایتى از امام جعفر صادق در تفسیر کلمه [[آمین|آمین]] نقل شده که تنها با مذهب فقهى [[اهل سنت|اهل سنّت]] سازگار است و فقیهان شیعه، به اتفاق، ذکر این کلمه را جایز نشمرده و حتى آن را از مبطلات [[نماز]] ذکر کردهاند. در تفسیر آیه{{متن قرآن|«... الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ ...»}}([[سوره مائده|مائده]]: ۳) نیز «الیوم» را اشاره به [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت پیامبر]] دانسته است و حال آنکه مفسران شیعه، به اجماع و با استناد به احادیث [[خبر متواتر|متواتر]]، آیه مزبور را ناظر به روز [[واقعه غدیر|غدیر خم]] مىدانند. | |
+ | همچنین ذیل آیه{{متن قرآن|« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»}}([[سوره نور|نور]]: ۳۵)، مطابق روایتى از امام صادق، «نور الارض» به [[خلفای نخستین|خلفاى چهارگانه]] تعبیر شده است. | ||
− | در | + | در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در این کتاب آمده، علاوه بر امام صادق علیهالسلام، بیشترین اقوال به این افراد مربوط است: |
− | + | * [[منصور حلاج|حسین بن منصور حلاج]]، که سلمی اقوال تفسیری او، یا اقوال منسوب به او را در این کتاب آورده است. در تفسیر وی بسیاری از آموزههای عرفانی و پارهای از اشعار حلاج یافت میشود. | |
− | + | * ابن عطاء آدمی، از معاصران حلاج بود که به جرم تأیید آرای وی به قتل رسید. تفسیر ابن عطاء، توضیح و تفصیل همان روایات تفسیری منسوب به امام صادق علیهالسلام است. | |
− | + | * ابوالحسین نوری، که تفسیر وی مجموعه ۲۹ قول از اقوال او در تفسیر آیاتی از قرآن است که احتمالاً در مجالس تفسیر خود بیان کرده است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | از | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی. | |
− | + | *[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، برگرفته از مقاله «حقائقالتفسیر»، شماره ۶۳۳۰. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی | ||
− | |||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} | ||
[[رده: تفاسیر]] | [[رده: تفاسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۵
نویسنده | محمد بن حسین سلمی |
موضوع | تفسیر قرآن |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
|
«حقائق التفسیر» یا «تفسیر سُلَمی»، از قدیمترین تفاسیر عرفانی قرآن کریم به زبان عربی، تألیف ابوعبدالرحمن محمد بن حسین سُلَمی (م، ۴۱۲ ق) صوفی و مفسر قرن پنجم هجری است. سلمی در این تفسیر، از روایات تفسیری منسوب به امام صادق (علیهالسلام) بهره گرفته و در کنار آن، اقوال مشایخ بزرگ صوفیه مانند ابن عطا آدمی و منصور حلاج را نیز ذکر کرده است. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفیان کوفه و بغداد بازگو مىشد که نخستین بار، ابو عبدالرحمان سلمى آنها را در کتاب «حقائق التفسیر» گردآورى کرد.
محتویات
مؤلف
ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲ ق) از مشایخ و سران صوفیه در خراسان بود. او در تصوف ید طولایی داشت و در عرفان و علم حقایق شهره آفاق بود.
سلمی در حدیث و تفسیر نیز سرآمد بود. حاکم نیشابوری (متوفای ۴۰۵) در حدیث و ابوالقاسم قشیری (متوفای ۴۶۵) در تفسیر، از او بهره گرفتهاند؛ ابونعیم اصفهانی (متوفای ۴۳۰) نیز در سفری که به نیشابور کرد از محضر او بهره برد.
صحت انتساب
در صحت استناد این مجموعه به امام صادق علیهالسلام، تردید فراوان وجود دارد و در باب اصالت این تفسیر دو دیدگاه هست: نخست دیدگاه منتقدان که تفسیر مذکور را یکسره مجعول و ساخته برخى صوفیان دورههاى متأخر مىدانند. از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة النبویة، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احادیث دروغینى اشاره کرده که به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غریبه است. ابن تیمیه افزوده است که ابو عبدالرحمان سلمى در کتاب حقائق التفسیر نیز مجموعهاى از روایات تفسیرى را از امام صادق نقل کرده که یکسره صبغه باطنى دارند و آشکارا تحریف مراد خداوندند، در حالى که هر خردمندى مىداند که چنین اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت دادهاند. محمد حسین ذهبى نیز با اشاره به حقائق التفسیر، بخش روایات تفسیرى منقول از امام صادق را یکسره بىپایه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راویان شیعى نسبت داده است.
در مقابلِ ناقدان، موافقان بر اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأکید کردهاند. لویى ماسینیون مستشرق فرانسوی در صدر این گروه قرار دارد. وى در کتاب تحقیق در مبادى اصطلاحات عرفان اسلامى براى نخستین بار به اهمیت این تفسیر اشاره و براى تصحیح سند آن تلاش فراوان کرده است.
در مجموع، دلایل و شواهد علمى معتبر براى اثبات اصالت این تفسیر و صحت انتساب آن به امام صادق علیهالسلام در دست نیست و اطلاعات موجود، از حدس و گمان فراتر نمىرود.
محتوای تفسیر
سلمی مجموعهای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیاء و مشایخ صوفیه، بهصورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در اینباره در اثنای آنها ذکر کرد. وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تأویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته است.
در باب سبک و محتواى این تفسیر چند نکته گفتنى است: این تفسیر حدود ۳۵۰ روایت، در تفسیر ۳۱۰ آیه پراکنده از اول تا آخر قرآن کریم، را در بر دارد. ابتدا بخشى از آیه ذکر و سپس با عبارتهایى چون قال جعفر یا جعفر الصادق یا جعفر بن محمد به تفسیر آن پرداخته شده است.
این تفسیر، همانگونه که نویسنده در مقدمه آن یادآور شده، تنها به تأویل آیههای قرآن پرداخته و تا آنجا که توانسته از اقوال اهل عرفان در این زمینه بهره گرفته است. روایات منسوب به امام صادق (علیهالسلام) را که در تفسیر باطنی قرآن و تأویل از ایشان نقل شده نیز آورده است که بر حسب شمارش، ۳۲۴ مورد است و با عنوان قال جعفر، آنها را یاد میکند. و گاه از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نیز روایت میکند. عمده آنکه نسبت دادن اینگونه مطالب ناهمگون (که با فهم متعارف سازگاری ندارد) به بزرگان دین و پیشوایان معصوم، هر چند بهصورت «رُوی» یا «قیل» باشد، روا نیست.
نکته دیگر اینکه تفسیر مذکور، تفسیر مأثور به شمار نمىآید و هیچیک از روایات یا احادیث، جز دو مورد که در برخى نسخ خطى موجود براى آنها سلسله سند ذکر شده، مستند نیستند.
سومین نکته اینکه در میان روایات عرفانى این تفسیر، روایتهاى کلامى نیز وجود دارد که از نظر سبک و روش متفاوتاند.
تفسیر مذکور با روایتى از امام صادق آغاز مىشود که طبق آن، آیات قرآن چهار قسماند: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق. عبارات براى عامه مردم، اشارات براى خواص، لطایف از آن اولیا و حقایق خاص انبیاست. روشن است که این تقسیم بندى با آموزههاى صوفیانه مطابقت دارد.
در این تفسیر نیز به تفصیل به شرح و بیان حروف مقطّعه پرداخته شده است. همچنین در آن، اصطلاحات و مفاهیمى چون فنا، ماهیت، خواطر، مشاهده و... به کار رفته است که انتساب بسیارى از این تعبیرها به امام جعفر صادق صحیح نیست، زیرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دورههاى بعد رایج شدند و بسیارى از عبارتهاى دیگر نشان از سدههاى سوم و چهارم دارند.
از سوى دیگر برخى روایتهاى این تفسیر یکسره با باورهاى شیعه ناسازگارند، از جمله در پایان آیات سوره حمد، روایتى از امام جعفر صادق در تفسیر کلمه آمین نقل شده که تنها با مذهب فقهى اهل سنّت سازگار است و فقیهان شیعه، به اتفاق، ذکر این کلمه را جایز نشمرده و حتى آن را از مبطلات نماز ذکر کردهاند. در تفسیر آیه«... الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ ...»(مائده: ۳) نیز «الیوم» را اشاره به بعثت پیامبر دانسته است و حال آنکه مفسران شیعه، به اجماع و با استناد به احادیث متواتر، آیه مزبور را ناظر به روز غدیر خم مىدانند. همچنین ذیل آیه« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»(نور: ۳۵)، مطابق روایتى از امام صادق، «نور الارض» به خلفاى چهارگانه تعبیر شده است.
در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در این کتاب آمده، علاوه بر امام صادق علیهالسلام، بیشترین اقوال به این افراد مربوط است:
- حسین بن منصور حلاج، که سلمی اقوال تفسیری او، یا اقوال منسوب به او را در این کتاب آورده است. در تفسیر وی بسیاری از آموزههای عرفانی و پارهای از اشعار حلاج یافت میشود.
- ابن عطاء آدمی، از معاصران حلاج بود که به جرم تأیید آرای وی به قتل رسید. تفسیر ابن عطاء، توضیح و تفصیل همان روایات تفسیری منسوب به امام صادق علیهالسلام است.
- ابوالحسین نوری، که تفسیر وی مجموعه ۲۹ قول از اقوال او در تفسیر آیاتی از قرآن است که احتمالاً در مجالس تفسیر خود بیان کرده است.
منابع
- نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.
- دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «حقائقالتفسیر»، شماره ۶۳۳۰.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|