بقیة الله: تفاوت بین نسخهها
جز (6پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
+ | «بقیة اللّه» از تعابیر [[قرآن|قرآنی]] است، به معنای آنچه که از طرف [[خدا]] برای انسان باقی میماند؛ طبق روایات متعدد، [[حضرت مهدی]] علیه السلام از مصادیق بارز «بقیة اللّه» است، چنانکه گفته شده آن حضرت به هنگام ظهور خواهد گفت: «أنا بقیةُ اللّه». | ||
− | + | == بقیةاللّه در لغت == | |
+ | واژه «بقیه» در لغت یعنی باقی مانده، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی باقی گذاشته شود<ref>لسان العرب، ج۱، ص۴۶۷، «بقی».</ref> و آن مصدری است که به جای اسم فاعل یا اسم مفعول بکار میرود. | ||
− | + | این واژه از ریشه «بـقـی» در برابر «فنا» است، از این رو دربردارنده نوعی ثبات و دوام و به معنای باقیمانده ثابت و پایدار است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ج۱، ص۳۱۷، «بقی».</ref> | |
− | + | واژه مذکور نزد عرب به صورت ضربالمثلی برای خوبی و فضیلت نیز به کار میرود: «فلانٌ بقیة القوم» یعنی آن شخص از برگزیدگان قوم است.<ref>اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹۱.</ref> | |
− | + | ==بقیةالله در قرآن و احادیث== | |
− | |||
− | |||
− | + | تعبیر «بقیةاللّه» در آیه ۸۶ [[سوره هود]]، پس از آنکه [[حضرت شعیب]] علیه السلام قوم خود را به پرستش خداوند دعوت کرده و از کم فروشی و تباهکاری نهی می کند، بدین صورت آمده است: {{متن قرآن|«بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»}}؛ مفسران «بقیةاللّه» در این [[آیه]] را به چند معنی گرفته اند: | |
− | + | *بقیةاللّه، یعنی آنچه پس از پیمانه کردن و سنجیدنِ درست برای شما بماند یا خداوند برای شما نگاه دارد؛ این برای شما بهتر از آن است که نادرستی و کم فروشی کنید. این معنی را با ارتباط دادن آیه به آیه ۸۵ همین سوره بیان نموده اند که توصیه به پُر داشتن پیمانه و ابزار سنجش («مکیال» و «میزانِ») نموده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله.</ref> | |
+ | *سود حاصل از معامله که بعد از معامله برای فروشنده باقی می ماند.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶۴.</ref> | ||
+ | *آنچه خداوند برای شما، پس از دوری جستن از آنچه بر شما [[حرام]] شده است، از مال [[حلال]] نگاه می دارد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله به نقل از تفسیر زمخشری، ج ۲، ص ۴۱۸</ref> | ||
+ | *هر موجود نافعی از طرف خداوند که برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیةاللَّه» محسوب می شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۲۰۴.</ref> | ||
− | + | در احادیث [[شیعه]]، بقیةاللّه در این آیه به [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام [[تأویل|تأویل]] شده است. [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]]<ref>بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۱.</ref> از [[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب ابن شهرآشوب]] نقل می کند که «بقیةاللّه خیرٌ لکم نَزَلَت فیهم»، یعنی آیة بقیةاللّه... درباره ائمه نازل شده است. علامه مجلسی در تفسیر خود بر این [[حدیث]] که «امامان بقیةالله اند» میگوید: مقصود کسانی از انبیا و اوصیا هستند که خداوند ایشان را بر روی زمین برای هدایت مردم نگاه می دارد، یا اوصیا و امامانی که بازماندگان انبیا در میان امت خود هستند. بنابراین، وی «بقیة» را به معنای «مَن اَبْقاه» می داند، یعنی کسی که خداوند او رانگاه داشته است. | |
− | + | از احادیث دیگری نیز استفاده می شود که این لقب بر همه خاندان [[رسالت]] اطلاق می شود و همه آنها بقیة الله هستند. در [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]] به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: {{متن حدیث|«السلام علی الائمة الدعاة والقادة الهداة والسادة الولاة والذادة الحماة و اهل الذکر و اولی الامر و بقیة الله و خیرته...»}}.<ref>مفاتیح الجنان.</ref> | |
− | + | علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نسبت داده شده است و خود را به عنوان بقیة الله معرفی نموده اند. از جمله وقتی [[امام باقر]] علیه السلام از مسافرت پرماجرای [[شام]] که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود بازگشتند، و با بسته شدن دروازه های شهر توسط مردم به دستور [[هشام بن عبدالملک|هشام]] مواجه شدند، بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم پیشه اند! من بقیة الله هستم. خداوند می فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید...<ref>الکافی، ج۱، ص۴۷۱، ح۵.</ref> | |
− | + | همچنین [[نجمه خاتون مادر امام رضا علیه السلام|نجمه]] مادر گرامی [[امام رضا]] علیه السلام گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده بدست پدرش دادم. در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش [[اقامه]] گفتند و کامش را با آب [[فرات]] برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را، بدرستی که او بقیة الله عزوجل است در زمین.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹.</ref> | |
− | |||
− | در | + | ===بقیةاللّه از القاب حضرت مهدی === |
+ | در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف در خصوص [[حضرت مهدی]] علیه السلام اطلاق شده است، آنچنانکه گفته شده حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به هنگام ظهور، آیه «بقیةاللّه خیرلکم...» را خواهد خواند و خواهد گفت: «انا بقیة اللّه و حجّته» و هیچ مسلمانی بر او سلام نمی دهد مگر آنکه بگوید: «السلام علیک یا بقیةاللّهِ فی ارضه.»<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۲، حدیث ۱۶.</ref> | ||
− | در | + | چون حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخرین امام و تنها بازمانده انبیا و امامان و آخرین ذخیره الهی و یگانه [[حجت]] خداوند در روی زمین برای حفظ جوامع انسانی و از بهترین مصداقهای اسمای حسنای الهی و مظاهر قسط و [[عدل]] است، میتواند از روشنترین مصادیق «بقیّة اللّه» به شمار آید.<ref>تفسیر موضوعی، ج۷، ص۲۱۳.</ref> |
+ | [[امام صادق]] (علیه السلام) فرمود: هرگاه خواستید به او خطاب کنید بگویید: «السلام علیک یا بقیة اللّه». سپس به آیه شریفه «بقیةالله خیر لکم» استشهاد فرمودند.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۱-۴۱۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | در حدیث دیگری آمده است: مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا بر امام [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|قائم]] میتوان با عنوان «[[امیرالمومنین|امیرمؤمنان]]» سلام کرد؟ فرمود: {{متن حدیث|«لاذاکَ اِسْمٌ سَمَّی اللّهُ بِهِ اَمیرَالمؤمِنینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَلا یتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَیفَ یسَلِّمُ عَلیهِ؟ قالَ: یقُولُونَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقیتُاللهِ خَیرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنین»}}؛ خیر، خداوند این نام را به [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز - مگر کافر - این نام به خود نبندد. راوی گوید: پرسیدم: فدایت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: میگویند: سلام بر تو ای بقیةاللّه».<ref>اصول کافی، ج۱، ص۴۱۱-۴۱۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | در روایت است وقتی [[احمد بن اسحاق اشعری|احمد بن اسحاق اشعری]] محضر [[امام حسن عسکری]] علیه السلام شرفیاب شد، درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکی خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح چنین فرمود: {{متن حدیث|«اَنَا بَقِیةُ اللّهِ فِی اَرْضِهِ وَالمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَینٍ یا اَحْمَدَ بنَ اِسْحاقَ»}}؛<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۸، حدیث ۱.</ref> من بقیةالله بر روی زمین هستم و من منتقم از دشمنان اویم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن اثری طلب نکن. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت) | + | *موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونه ای، ص۱۷۱. |
− | * فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد | + | *فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۷۹. |
− | * دانشنامه جهان اسلام، | + | *دانشنامه جهان اسلام، ج۱، مدخل "بقیة الله" از عباس زریاب. |
− | * کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، تهران، اسلامیه، | + | *کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ ق. |
− | * تفسیر المیزان، علامه طباطبائی | + | *تفسیر المیزان، علامه طباطبائی. |
− | + | *دانشنامه موضوعی قرآن، مدخل "بقیة الله". | |
{{شناختنامه امام زمان (عج)}} | {{شناختنامه امام زمان (عج)}} | ||
− | |||
[[رده:القاب و کنیه های حضرت مهدی (عج)]] | [[رده:القاب و کنیه های حضرت مهدی (عج)]] | ||
+ | [[رده: واژگان قرآنی]] | ||
[[رده: مقاله های مهم]] | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
سطر ۵۶: | سطر ۶۳: | ||
|رده= دارد | |رده= دارد | ||
}} | }} | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۷
«بقیة اللّه» از تعابیر قرآنی است، به معنای آنچه که از طرف خدا برای انسان باقی میماند؛ طبق روایات متعدد، حضرت مهدی علیه السلام از مصادیق بارز «بقیة اللّه» است، چنانکه گفته شده آن حضرت به هنگام ظهور خواهد گفت: «أنا بقیةُ اللّه».
محتویات
بقیةاللّه در لغت
واژه «بقیه» در لغت یعنی باقی مانده، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی باقی گذاشته شود[۱] و آن مصدری است که به جای اسم فاعل یا اسم مفعول بکار میرود.
این واژه از ریشه «بـقـی» در برابر «فنا» است، از این رو دربردارنده نوعی ثبات و دوام و به معنای باقیمانده ثابت و پایدار است.[۲]
واژه مذکور نزد عرب به صورت ضربالمثلی برای خوبی و فضیلت نیز به کار میرود: «فلانٌ بقیة القوم» یعنی آن شخص از برگزیدگان قوم است.[۳]
بقیةالله در قرآن و احادیث
تعبیر «بقیةاللّه» در آیه ۸۶ سوره هود، پس از آنکه حضرت شعیب علیه السلام قوم خود را به پرستش خداوند دعوت کرده و از کم فروشی و تباهکاری نهی می کند، بدین صورت آمده است: «بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ مفسران «بقیةاللّه» در این آیه را به چند معنی گرفته اند:
- بقیةاللّه، یعنی آنچه پس از پیمانه کردن و سنجیدنِ درست برای شما بماند یا خداوند برای شما نگاه دارد؛ این برای شما بهتر از آن است که نادرستی و کم فروشی کنید. این معنی را با ارتباط دادن آیه به آیه ۸۵ همین سوره بیان نموده اند که توصیه به پُر داشتن پیمانه و ابزار سنجش («مکیال» و «میزانِ») نموده است.[۴]
- سود حاصل از معامله که بعد از معامله برای فروشنده باقی می ماند.[۵]
- آنچه خداوند برای شما، پس از دوری جستن از آنچه بر شما حرام شده است، از مال حلال نگاه می دارد.[۶]
- هر موجود نافعی از طرف خداوند که برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیةاللَّه» محسوب می شود.[۷]
در احادیث شیعه، بقیةاللّه در این آیه به ائمه علیهم السلام تأویل شده است. علامه مجلسی[۸] از مناقب ابن شهرآشوب نقل می کند که «بقیةاللّه خیرٌ لکم نَزَلَت فیهم»، یعنی آیة بقیةاللّه... درباره ائمه نازل شده است. علامه مجلسی در تفسیر خود بر این حدیث که «امامان بقیةالله اند» میگوید: مقصود کسانی از انبیا و اوصیا هستند که خداوند ایشان را بر روی زمین برای هدایت مردم نگاه می دارد، یا اوصیا و امامانی که بازماندگان انبیا در میان امت خود هستند. بنابراین، وی «بقیة» را به معنای «مَن اَبْقاه» می داند، یعنی کسی که خداوند او رانگاه داشته است.
از احادیث دیگری نیز استفاده می شود که این لقب بر همه خاندان رسالت اطلاق می شود و همه آنها بقیة الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: «السلام علی الائمة الدعاة والقادة الهداة والسادة الولاة والذادة الحماة و اهل الذکر و اولی الامر و بقیة الله و خیرته...».[۹]
علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از ائمه اطهار علیهم السلام نسبت داده شده است و خود را به عنوان بقیة الله معرفی نموده اند. از جمله وقتی امام باقر علیه السلام از مسافرت پرماجرای شام که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود بازگشتند، و با بسته شدن دروازه های شهر توسط مردم به دستور هشام مواجه شدند، بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم پیشه اند! من بقیة الله هستم. خداوند می فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید...[۱۰]
همچنین نجمه مادر گرامی امام رضا علیه السلام گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده بدست پدرش دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را، بدرستی که او بقیة الله عزوجل است در زمین.[۱۱]
بقیةاللّه از القاب حضرت مهدی
در بسیاری از احادیث این لقب شریف در خصوص حضرت مهدی علیه السلام اطلاق شده است، آنچنانکه گفته شده حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به هنگام ظهور، آیه «بقیةاللّه خیرلکم...» را خواهد خواند و خواهد گفت: «انا بقیة اللّه و حجّته» و هیچ مسلمانی بر او سلام نمی دهد مگر آنکه بگوید: «السلام علیک یا بقیةاللّهِ فی ارضه.»[۱۲]
چون حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخرین امام و تنها بازمانده انبیا و امامان و آخرین ذخیره الهی و یگانه حجت خداوند در روی زمین برای حفظ جوامع انسانی و از بهترین مصداقهای اسمای حسنای الهی و مظاهر قسط و عدل است، میتواند از روشنترین مصادیق «بقیّة اللّه» به شمار آید.[۱۳]
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرگاه خواستید به او خطاب کنید بگویید: «السلام علیک یا بقیة اللّه». سپس به آیه شریفه «بقیةالله خیر لکم» استشهاد فرمودند.[۱۴]
در حدیث دیگری آمده است: مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا بر امام قائم میتوان با عنوان «امیرمؤمنان» سلام کرد؟ فرمود: «لاذاکَ اِسْمٌ سَمَّی اللّهُ بِهِ اَمیرَالمؤمِنینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَلا یتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَیفَ یسَلِّمُ عَلیهِ؟ قالَ: یقُولُونَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقیتُاللهِ خَیرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنین»؛ خیر، خداوند این نام را به حضرت علی علیه السلام اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز - مگر کافر - این نام به خود نبندد. راوی گوید: پرسیدم: فدایت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: میگویند: سلام بر تو ای بقیةاللّه».[۱۵]
در روایت است وقتی احمد بن اسحاق اشعری محضر امام حسن عسکری علیه السلام شرفیاب شد، درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکی خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح چنین فرمود: «اَنَا بَقِیةُ اللّهِ فِی اَرْضِهِ وَالمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَینٍ یا اَحْمَدَ بنَ اِسْحاقَ»؛[۱۶] من بقیةالله بر روی زمین هستم و من منتقم از دشمنان اویم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن اثری طلب نکن.
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۴۶۷، «بقی».
- ↑ مصطفوی، التحقیق، ج۱، ص۳۱۷، «بقی».
- ↑ اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶۴.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله به نقل از تفسیر زمخشری، ج ۲، ص ۴۱۸
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۲۰۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۱.
- ↑ مفاتیح الجنان.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۷۱، ح۵.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۲، حدیث ۱۶.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج۷، ص۲۱۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۱-۴۱۲.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۴۱۱-۴۱۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۸، حدیث ۱.
منابع
- موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونه ای، ص۱۷۱.
- فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۷۹.
- دانشنامه جهان اسلام، ج۱، مدخل "بقیة الله" از عباس زریاب.
- کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ ق.
- تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
- دانشنامه موضوعی قرآن، مدخل "بقیة الله".