هشام بن عبدالملک

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«هشام بن عبدالملک» دهمین خلیفه اموى در شعبان سال ۱۰۵ قمرى پس از مرگ برادرش یزید بن عبدالملک به منصب خلافت و حکومت دست یافت. امام باقر علیه‌السلام به دسیسه و دستور هشام در مدینه به شهادت رسید.

دوران خلافت

وى، حاکمى جاه‌طلب و تنگ‌ نظر بود و براى ارضاى هواهاى نفسانى خویش بسیارى از شهرها، اقوام و ملت‌ ها را مورد تاخت و تاز سپاهیان جنایتکار خویش قرار داد و تعداد بى ‌شمارى از مسلمانان و غیرمسلمانان را با بهانه‌هایى غیرمنطقى و غیراخلاقى از میان برد. ابن واضح یعقوبی، مورخ نامدار اهل سنت درباره شخصیت اخلاقى و ویژگى‌ هاى رفتارى وى نوشته است: «و کان هشام من أحزم بنى امیه و أرجلهم، و کان بخیلاً، حسوداً، فظّاً، غلیظاً، ظلوماً، شدید القسوة، بعید الرحمة، طویل اللسان»؛[۱] هشام از افراد برجسته و از مردان نامور بنى امیه بود. او مردى بخیل، حسود، خشن، سخت‌گیر، ستمگر، سنگدل، بى‌ رحم و دراز زبان بود.

هشام بن عبدالملک با اهل بیت علیهم‌السلام و علویان نیز، کینه و دشمنى دیرینه ‌اى داشت و اسباب سختى و آزار آنان را فراهم مى‌ کرد و دست حاکمان و عاملان خویش در حجاز و عراق را در اعمال فشار و سخت گیرى آنان، باز مى‌ گذاشت.

امام پنجم شیعیان، حضرت امام باقر علیه‌السلام از سوى این خلیفه نابکار، سختى‌ ها و فشارهاى زیادى را تحمل نمود و سرانجام در سال ۱۱۴ قمرى به دسیسه و دستور هشام و توسط ابراهیم بن ولید بن عبدالملک، عامل خلیفه در مدینه به شهادت رسید.[۲]

به خاطر طولانى بودن خلافت هشام، رویدادهاى فراوانى در عصر وى به ثبت و ضبط رسید و در منابع تاریخى ذکر شد. از جمله بیمارى طاعون در میان مسلمانان شایع شد و تعداد بى‌ شمارى از مردم و حیوانات آنان را از میان برد.[۳]

وفات

به هر روى هشام بن عبدالملک به روایت "یعقوبى" پس از نوزده سال و هفت ماه حکومت در روز چهارشنبه، نهم ربیع الاول و به روایت نویسنده "الفتوح" در ششم ربیع الاول و به روایت "ابن اثیر" در ششم ربیع الثانی سال ۱۲۵ قمرى و در ۵۳ سالگى یا در ۶۱ سالگى به هلاکت رسید و پس از وى، برادرزاده اش ولید بن یزید به خلافت نایل آمد.

مأموران ولید، بى‌ درنگ خزانه‌ هاى حکومتى و دارایى‌ هاى دربار را تصاحب کرده و از هزینه کردن مخارج کفن و دفن هشام، جلوگیرى نمودند. بدین جهت، بدن هشام بدون کفن ماند و کسى حاضر به کفن دادن وى نشد تا این که یکى از غلامان وى، کفنى تهیه کرد و بدنش را با آن پوشاند. سپس بدن وى را در رصافه شام در همان شهرى که در آن به هلاکت رسید به خاک سپردند.[۴]

پانویس

  1. تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۲۸.
  2. منتهى الآمال، ج ۲، ص ۱۱۸؛ روز شمار تاریخ اسلام (ماه صفر)، ص ۶۴.
  3. تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۲۸.
  4. تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۲۸؛ الفتوح، ج ۸، ص ۱۲۹؛ الکامل فى التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۱.

منابع

  • سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.