انوار التنزیل و اسرار التأویل (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''«أنوار التنزیل و أسرار التأویل»''' معروف به «تفسیر بیضاوی» اثر [[عبدالله بن عمر بیضاوی]] (م، ۶۹۱ ق)، از [[تفسیر اجتهادی|تفاسیر اجتهادی]] و مهم [[اهل سنت]] در قرن هفتم قمری است. این تفسیر خلاصه‌ای از «[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (کتاب)|تفسیر کشاف]]» [[زمخشری]] (م، ۵۳۸ ق) به اضافه منابع دیگر است. بر «تفسیر بیضاوی» حواشى و شروح متعددی نوشته شده و بسیاری از قرآن‌پژوهان را ستوده‌اند.
 +
 
{{مشخصات کتاب
 
{{مشخصات کتاب
  
 
|عنوان=
 
|عنوان=
  
|تصویر= [[پرونده:تفسیر بیضاوی.jpg|240px|وسط]]
+
|تصویر= [[پرونده:تفسیر بیضاوی.jpg|۲۴۰px|وسط]]
  
 
|نویسنده= عبدالله بن عمر بیضاوی
 
|نویسنده= عبدالله بن عمر بیضاوی
  
|موضوع= تفسير اهل سنت.
+
|موضوع= تفسیر اهل سنت
  
 
|زبان= عربی
 
|زبان= عربی
  
|تعداد جلد=5
+
|تعداد جلد=۵
  
 
|عنوان افزوده1= محقق
 
|عنوان افزوده1= محقق
سطر ۲۴: سطر ۲۶:
  
 
}}
 
}}
{{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=نرم افزار}}
+
==مؤلف==
 +
[[عبدالله بن عمر بیضاوی]] در بیضای استان فارس متولد شد. تاریخ ولادت وى معلوم نیست، ولى در [[تبریز|تبریز]] به سال ۶۸۵ یا ۶۹۱ هجرى وفات نمود. بیضاوی در اصول عقاید [[اشاعره|اشعرى]] و در فروع [[شافعی|شافعى]] مى‌باشد.
  
ذهبى در «تفسیر و مفسران» (ج۱، ص۳۰۵) مى‌گوید: تفسیر [[بیضاوی]] به نام «انوار التنزیل و اسرار التأویل» از نظر حجم، تفسیرى متوسط است که مفسر در آن بین [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]] جمع نموده و آن را بر مبناى اصول و قواعد مذهب [[اهل سنت]] بنا نهاده است. این تفسیر در واقع خلاصه تفسیر «[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|کشاف]]» [[جارالله زمخشری|زمخشرى]] است، با این تفاوت که زمخشرى [[معتزله|معتزلى]] است، ولى بیضاوى [[اشاعره|اشعرى]] مى‌باشد.
+
قاضی بیضاوی مفسر، متکلّم، فقیه، اصولی، محدّث، مورّخ و ادیب بوده و در تمام این زمینه ها تألیفاتی دارد. برخی از این تألیفات عبارتند از: ۱. منهاج الوصول إلی علم الاصول ۲. شرح المطالع (در [[منطق]]) ۳. الغایةالقصوی فی درایةالفتوی (در [[فقه]] شافعی) ۴. شرح مصابیح السته ۵. طوالع الأنوار من مطالع الأنظار (در [[کلام]]) ۶. لب الالباب فی علم الإعراب ۷. نظام التواریخ (به زبان فارسی) ۸. أنوار التنزیل و أسرار التأویل.
  
==روش تفسیرى‌==
+
== انگیزه تألیف ==
 +
[[عبدالله بن عمر بیضاوی]] در مقدمه کتاب، انگیزه خود را در تدوین این [[تفسیر قرآن|تفسیر]] چنین بیان می کند: «پرداختن به تفسیر کتاب خدا و سخن گفتن درباره آیات آن، شایسته کسانی است که در تمام دانشهای دینی و اصول و فروع آن ماهر و چیره دستند و در علوم عرب و فنون ادب زبردست و سرآمد. دیر زمانی است که با خود می گفتم کتابی در این فن (تفسیر) تألیف کنم که در بردارنده خلاصه و برگزیده اقوال و آرای بزرگان [[صحابه]] و علمای [[تابعان]] و دانشمندان و مفسران بعدی و شامل نکات مهم و لطایفی باشد که دست آورد خودم و علمای بزرگ و محققان پیشین است؛ همچنین وجوه مختلف قرائت های مشهور را که از قاریان معروف نقل شده و قرائتهای شاذی را که از قاریان معتبر روایت گشته، روشن کند».
  
روش تفسیرى [[بیضاوی]] تابع روش تفسیرى زمخشرى است، به این گونه که در پایان هر [[سوره]] حدیثى در فضیلت قرائت سوره و ثواب و پاداش براى قارى و خواننده آن بیان کرده که البته این گونه [[احادیث]] مى‌بایست مورد نقد و بررسى بیضاوى قرار مى‌گرفت که متاسفانه این کار نشده و وى به تبع زمخشرى این روایات را نقل نموده است.
+
==روش تفسیر==
 +
در طبقه بندی تفاسیر [[اهل سنت]]، تفسیر بیضاوی از جمله [[تفسیر به رأی|تفاسیر به رأی]] ممدوح به شمار می آید. مؤلف در نگارش خود، میان [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل]] جمع کرده و از این رو نام آن را «انوارالتنزیل و اسرارالتأویل» نهاده است.
  
استاد معرفت گوید: این تفسیر داراى سبکى لطیف، عباراتى ظریف و قدرت بیانى شگفت است و به همین علت بسیارى از مفسران از جمله [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]] در [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافى]] بر آن تکیه کرده‌اند.
+
این کتاب در حقیقت، در برابر «[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|الکشاف]]» [[زمخشرى]] (م، ۵۳۸ ق) نوشته شده و گرایش به فکر [[اشاعره|اشعری]] از نکات بارز این تفسیر است. «[[روشهای تفسیری قرآن|روش تفسیرى]]» [[عبدالله بن عمر بیضاوی]] تابع روش تفسیرى زمخشری است، به این گونه که در پایان هر [[سوره]]، [[حدیث|حدیثى]] در فضیلت قرائت سوره و [[ثواب]] براى قارى و خواننده آن بیان کرده، که البته این گونه احادیث مى‌بایست مورد نقد و بررسى بیضاوى قرار مى‌گرفت، که متأسفانه این کار نشده و وى به تبع زمخشرى این روایات را نقل نموده است.
  
بیضاوى در مسایل و نکات معضل و مشکل مربوط به آیات، نظریات دقیقى دارد. وى از تفسیر کبیر [[فخر رازى|فخررازى]] و تفسیر [[مفردات قرآن راغب (کتاب)|مفردات راغب اصفهانى]] بهره گرفته و پاره‌اى اقوال و آراء [[صحابی|صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] را نیز در آن آورده است. البته در تفسیر آنان از خرد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و زیبا و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است.
+
مرحوم محمدهادی معرفت گوید: این تفسیر داراى سبکى لطیف، عباراتى ظریف و قدرت بیانى شگفت است و به همین علت بسیارى از مفسران از جمله [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]] در «[[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافى]]» بر آن تکیه کرده‌اند.
  
او به قرائت‌هاى مختلف توجه نشان داده و موارد شاذ را هم مى‌آورد و بدون تفصیل و با اختصار به مسایل [[علم نحو|نحوى]] نیز مى‌پردازد. همچنین در تفسیر [[آیات الاحکام|آیات الاحکام]] بعضى از مسایل [[فقه|فقهى]] را نیز بیان مى‌کند، بدون آن که سخن به درازا بکشد.
+
بیضاوی در بیشتر قسمت ها، تفسیر را با نکات ادبی اعم از [[اعراب قرآن|اعراب]]، [[علم معانی|معانی]] و [[علم بیان|بیان]] به صورت مختصر آغاز کرده و از نظر اصحاب لغت، شواهد [[شعر|شعری]] و [[قرآن|قرآنی]] در تفسیر آیات مدد گرفته است.  
  
امتیاز برجسته تفسیر بیضاوى این است که اخبار و روایات [[اسرائیلیات|اسرائیلى]] را - جز اندکى - نیاورده است و گاهى هم که روایتى مى‌آورد، در آغاز روایت مى‌گوید: «گفته‌اند» یا «روایت کرده‌اند»؛ به این دلیل که مى‌خواهد ضعف روایت را بر خواننده روشن سازد.
+
او به [[قراءات قرآن|قرائت‌هاى]] مختلف توجه نشان داده و موارد شاذّ را هم مى‌آورد و بدون تفصیل و با اختصار به مسایل [[علم نحو|نحوى]] نیز مى‌پردازد. بیضاوی در تفسیر [[آیات الاحکام]] به صورت مختصر متعرض مسائل [[فقه|فقهى]] شده، نظرات مذاهب فقهی مختلفی را بیان کرده و در نهایت به ترویج و تأیید مذهب خود متمایل شده است. همچنین وی در تفسیر برخی از آیات به عقاید [[اشاعره]]، اشاره و از آیات در اثبات عقاید آنها استفاده کرده است.  
  
هنگامى که به تفسیر و توضیح آیات مربوط به مسایل طبیعى و هستى نیز مى‌پردازد، بدون شرح و توضیح از آنها مى‌گذرد. شاید این روش، از طریق «تفسیر کبیر» فخررازى به تفسیر وى راه یافته باشد.
+
از ویژگی های تفسیر بیضاوى این است که [[حدیث جعلی|اخبار جعلی]] و روایات [[اسرائیلیات|اسرائیلى]] را - جز اندکى - نیاورده است و گاهى هم که روایتى مى‌آورد، در آغاز روایت مى‌گوید: «گفته‌اند» یا «روایت کرده‌اند»؛ به این دلیل که مى‌خواهد ضعف روایت را بر خواننده روشن سازد.
 +
 
 +
بیضاوی در تفسیر آیات مربوط به [[اهل البیت|اهل بیت]](علیهم السلام)، معتدل عمل کرده است؛ مثلا او ذیل [[آیه مباهله]]، داستان [[مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران|مباهله پیامبر اکرم]] با علمای نصاری را بیان کرده و در پایان در فضیلت اهل بیت نوشته است: «آن دلیلی است بر نبوت [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و فضیلت اهل بیتش که آنها را آورد».
  
 
==منابع‌ تفسیر==
 
==منابع‌ تفسیر==
 +
بیضاوی در تفسیر خود از تفاسیر مفسران دیگر و کتاب های لغت بهره جسته است. او در خاتمه تفسیر خود در این مورد نوشته است: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در [[تفسیر قرآن]] و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژه های مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از اضلال به پایان رسید».
  
استاد معرفت مى‌گوید: تفسیر او کتابى ارزشمند و بى‌نیاز از توضیح و بیان است و در آن خلاصه [[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|کشاف]] در [[اعراب قرآن|اعراب]] و [[علم معانی|معانى]] و [[علم بیان|بیان]]، برگزیده [[تفسیر کبیر]] در [[حکمت]] و [[علم کلام|کلام]] و غوامض و لطایف تفسیر [[راغب اصفهانی|راغب]] در اشتقاق و لغت آمده است. در نتیجه مى‌توان گفت: تفسیر بیضاوى خلاصه این سه منبع است، نه فقط کشاف.
+
بیضاوى از «[[التفسیر الکبیر (کتاب)|تفسیر کبیر]]» [[فخر رازى|فخررازى]] و «[[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|المفردات]]» [[راغب اصفهانی|راغب اصفهانى]] بهره گرفته و پاره‌اى اقوال و آراء [[صحابی|صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] را نیز در آن آورده است. البته در تفسیر آنان از اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و زیبا و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است.
 
 
==حواشى و شروح‌==
 
 
 
از آنجا که تفسیر بیضاوى سال هاى متمادى متن درسى تفسیر بوده و در عداد تفاسیر کلاسیک به حساب مى‌آید، بیشترین حواشى و شروح را به خود اختصاص داده و از آغاز تالیف همواره مورد توجه مفسران و اساتید تفسیر بوده و ادنه‌وى در «طبقات المفسرین» حدود سى حاشیه را نام مى‌برد که مهمترین آنها شرح شیخ‌زاده است. نام شارح، عالم فاضل محیى الدین محمد بن شیخ عارف بالله مصلح الدین قوجوى است که به شیخ زاده شهرت دارد. وى در آغاز شرحى در هشت جلد بر تفسیر بیضاوى نگاشت سپس آن را در چهار جلد خلاصه نمود. این شرح بسیار کامل و جامع است و مشتمل بر نکات و فواید مهم علمى و قرآنى است. عبارت آن بسیار سلیس است و در میان اساتید و دانشجویان تفسیر از شهرت بسزایى برخوردار است و بارها به چاپ رسیده است. شیخ‌زاده در سال ۹۵۱ هـ.ق درگذشت.
 
 
 
این تفسیر مورد توجه مفسران [[شیعه|شیعى]] نیز بوده است، به عنوان مثال [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]] در [[تفسیر صافی (کتاب)|صافى]] و [[ميرزا محمد قمى مشهدى|میرزا محمد قمى مشهدى]] در [[كنزالدقائق و بحر الغرائب (کتاب)|کنزالدقایق]] از آن بهره بسیار برده‌اند.
 
 
 
==نسخه‌ شناسى‌==
 
  
تفسیر بیضاوى بارها چاپ شده که نسخه حاضر چاپ جدید آن است که توسط محمد عبدالرحمن مرعشلى تحقیق و تصحیح شده و در دار احیاء التراث العربى و موسسه التاریخ العربى در بیروت به سال ۱۴۱۸ هجرى قمرى برابر با ۱۹۹۸ میلادى در دو مجلد (پنج جلد) به زیور طبع آراسته گردیده است.
+
ذهبى در «التفسیر و المفسرون» خود مى‌گوید: تفسیر «انوار التنزیل و اسرار التأویل» از نظر حجم، تفسیرى متوسط است که مفسر در آن بین [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]] جمع نموده و آن را بر مبناى اصول و قواعد مذهب [[اهل سنت]] بنا نهاده است. این تفسیر در واقع خلاصه تفسیر «[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|الکشاف]]» [[جارالله زمخشری|زمخشرى]] است، با این تفاوت که زمخشرى [[معتزله|معتزلى]] است، ولى بیضاوى [[اشاعره|اشعرى]] مى‌باشد. ذهبی می نویسد: از آنجا که او پیرو مذهب اشاعره بوده، آن قسمت از کشاف را که مربوط به مذهب اعتزال است، در تفسیر خود نیاورده است.
  
لازم به یادآورى است که بر روى جلد چاپ دارالکتب العلمیه، تاریخ وفات مؤلف را ۷۹۱ ق. ضبط نموده که اشتباه است و ۶۸۵ یا ۶۹۱ ق. درست است.
+
استاد محمدهادی معرفت مى‌گوید: تفسیر او کتابى ارزشمند و بى‌نیاز از توضیح و بیان است و در آن خلاصه الکشاف در [[اعراب قرآن|اعراب]] و [[علم معانی|معانى]] و [[علم بیان|بیان]]، برگزیده [[التفسیر الکبیر (کتاب)|تفسیر کبیر]] در [[حکمت]] و [[علم کلام|کلام]] و غوامض و لطایف تفسیر لغوی [[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|مفردات]] راغب در اشتقاق و لغت آمده است. در نتیجه مى‌توان گفت: تفسیر بیضاوى خلاصه این سه منبع است، نه فقط کشاف.
  
==منابع‌ مقاله==
+
== شروح‌ و حواشى ==
 +
از آنجا که تفسیر بیضاوى سال هاى متمادى متن درسى [[تفسیر قرآن|تفسیر]] بوده و در عداد تفاسیر کلاسیک به حساب مى‌آید، از آغاز تألیف همواره مورد توجه مفسران و اساتید تفسیر بوده و حواشى و شروح متعددی بر آن نوشته شده است. صاحب «طبقات المفسرین» حدود سى شرح و [[حاشیه]] را نام مى‌برد که مهمترین آنها شرح محیى‌الدین محمد بن شیخ عارف مصلح الدین قوجوى مشهور به شیخ‌زاده (م، ۹۵۱ ق) است. وى در آغاز شرحى در هشت جلد بر تفسیر بیضاوى نگاشت، سپس آن را در چهار جلد خلاصه نمود. این شرح بسیار کامل و جامع است و مشتمل بر نکات و فواید مهم علمى و [[قرآن|قرآنى]] است.
  
#بیشتر مقاله حاضر ترجمه جزوه الامام القاضى البیضاوى تالیف محمدعلى قطب مى‌باشد.
+
[[جلال الدین سیوطی]] و احمد بن محمد خفاجی از اهل سنت نیز بر این تفسیر حاشیه نوشته اند.
#تفسیر و مفسران، محمدهادى معرفت، ج۲.
 
#التفسیر والمفسرون، محمدحسین ذهبى، ج۱.
 
#طبقات المفسرین، احمد ادنه‌وى.
 
  
==منبع==
+
تفسیر بیضاوی مورد توجه مفسران [[شیعه|شیعى]] نیز بوده است؛ به عنوان مثال، [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]] در «[[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافى]]» و [[ميرزا محمد قمى مشهدى]] در «[[کنزالدقائق و بحرالغرائب (کتاب)|کنزالدقایق]]» از آن بهره بسیار برده‌اند. همچنین حاشیه و شرح تفسیر بیضاوی اثر مولی عبدالحکیم (م، ۱۰۶۷ ق) فرزند شمس الدین محمد پنجابی، از متکلمین [[شیعه]] در هندوستان می‌باشد.
  
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر]] [لوح فشرده].
+
==در گفتار عالمان==
 +
بسیاری از قرآن شناسان و تفسیر پژوهان، به تفسیر بیضاوی به دیده عظمت نگریسته و آن را ستوده اند:
  
[[رده:تفاسیر]]
+
* [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در آغاز حاشیه خود بر انوارالتنزیل نوشته است: قاضی ناصرالدین بیضاوی، [[الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (کتاب)|الکشاف]] را به نیکوئی تلخیص کرده و هر آنچه را پایسته یافته آورده است. مطالب مهم آن را تحریر کرده و آنچه را لازم دانسته و در الکشاف نیافته استدارک کرده است... عالمان به آن روی آورده اند و گویندگان نیکی هایش را ستودند و عارفان طعم شیرین نکته سنجی هایش را چشیدند و همگان آن را به تدریس مطالعه گرفتند.
 +
* [[حاجی خلیفه]] می گوید: تفسیر بیضاوی کتابی است گرانقدر و بی نیاز از توصیف. او با آنچه از دیگران بهره برده با جرقه ها و روشنگریهای اندیشه اش به مطالب معقول و مباحث مقبولی که دست یافته، تاریکی شک را زدوده و بر دانش تفسیر آگاهیها و بصیرتی افزوده است. بیضاوی با تبحری که داشته در میدان سخن تاخته و مهارتش را در بکارگیری دانشها در تفسیر آیات بدانجا که شایسته می دانسته است به نمایش گذاشته است. در این راه از یکسوی از محاسن اشارات و زیبائیهای استعارات سخن گفته و از سوی دیگر به یاری حکمت و میزان منطقیان از اسرار معقولات پرده برگرفته است و آنچه را بر مردمان در [[فهم قرآن]] مشکل می نموده است گشوده است.
 +
* احمد بن محمد خفاجی که حاشیه مفصلی به انوارالتنزیل نگاشته است، در سرآغاز کتابش می گوید: در میان تفسیرها، تفسیر بیضاوی از جایگاه بلندی برخورداراست. و با گردآوردن زیبائیها و دلپسندیهای کتاب و [[سنت]] و شریعت از همگنان خود سبقت جسته است.
 +
* [[شیخ بهایی|شیخ بهائی]] در آغاز یکی از حاشیه خود می نویسد: این کتاب حاشیه ها و تعلیقه هائی است که به درخواست برخی از همراهان و دوستان به تفسیر شگفت انگیز بیضاوی که بهترین و خالص ترین تفاسیر است نوشتم.
 +
* محمدحسین ذهبی در ضمن معرفی آن جمله آورده است: این کتاب از مهمترین کتابهای تفسیری است که جستجوگران معارف قرآن و پژوهندگان اسرار معانی کتاب خداوند از آن بی نیاز نیستند.
 +
* محمد عبدالعظیم زرقانی درباره آن نوشته است: تفسیر بیضاوی کتابی است گرانقدر و دقیق، که بین تفسیر و [[تأویل]] براساس اصول و قواعد لغت عرب جمع و دلایل را براساس اصول اهل سنت تقریر کرده است.
 +
* صبحی صالح می گوید: بیضاوی در تفسیرش به تقریر دلایل مسائل بر شیوه اهل سنت همت گماشته و تنبه بر قواعد لغت را پیشه ساخته است، اما در آنچه از روایات نقل کرده دقیق نبوده و در فرجام [[سوره]] بیشتر آنچه نقل کرده است صحیح نیست.
 +
==منابع‌ ==
 +
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
 +
* "نگاهی به تفسیر انوارالتنزیل و اسرار التأویل"، مطالعات قرآنی نامه جامعه، ۱۳۹۲، شماره ۱۰۵.
 +
* [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4556/32907/%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%84_%D9%88_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%84 "انوار التنزیل و اسرار التاویل"، مجله حوزه، ۱۳۶۸، شماره ۳۱].
 +
[[رده:تفاسیر]][[رده:تفاسیر اجتهادی]][[رده:تفسیرهای اهل سنت]]
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳

«أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی» اثر عبدالله بن عمر بیضاوی (م، ۶۹۱ ق)، از تفاسیر اجتهادی و مهم اهل سنت در قرن هفتم قمری است. این تفسیر خلاصه‌ای از «تفسیر کشاف» زمخشری (م، ۵۳۸ ق) به اضافه منابع دیگر است. بر «تفسیر بیضاوی» حواشى و شروح متعددی نوشته شده و بسیاری از قرآن‌پژوهان را ستوده‌اند.

۲۴۰px
نویسنده عبدالله بن عمر بیضاوی
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۵
محقق محمد عبدالرحمن مرعشلى

مؤلف

عبدالله بن عمر بیضاوی در بیضای استان فارس متولد شد. تاریخ ولادت وى معلوم نیست، ولى در تبریز به سال ۶۸۵ یا ۶۹۱ هجرى وفات نمود. بیضاوی در اصول عقاید اشعرى و در فروع شافعى مى‌باشد.

قاضی بیضاوی مفسر، متکلّم، فقیه، اصولی، محدّث، مورّخ و ادیب بوده و در تمام این زمینه ها تألیفاتی دارد. برخی از این تألیفات عبارتند از: ۱. منهاج الوصول إلی علم الاصول ۲. شرح المطالع (در منطق) ۳. الغایةالقصوی فی درایةالفتوی (در فقه شافعی) ۴. شرح مصابیح السته ۵. طوالع الأنوار من مطالع الأنظار (در کلام) ۶. لب الالباب فی علم الإعراب ۷. نظام التواریخ (به زبان فارسی) ۸. أنوار التنزیل و أسرار التأویل.

انگیزه تألیف

عبدالله بن عمر بیضاوی در مقدمه کتاب، انگیزه خود را در تدوین این تفسیر چنین بیان می کند: «پرداختن به تفسیر کتاب خدا و سخن گفتن درباره آیات آن، شایسته کسانی است که در تمام دانشهای دینی و اصول و فروع آن ماهر و چیره دستند و در علوم عرب و فنون ادب زبردست و سرآمد. دیر زمانی است که با خود می گفتم کتابی در این فن (تفسیر) تألیف کنم که در بردارنده خلاصه و برگزیده اقوال و آرای بزرگان صحابه و علمای تابعان و دانشمندان و مفسران بعدی و شامل نکات مهم و لطایفی باشد که دست آورد خودم و علمای بزرگ و محققان پیشین است؛ همچنین وجوه مختلف قرائت های مشهور را که از قاریان معروف نقل شده و قرائتهای شاذی را که از قاریان معتبر روایت گشته، روشن کند».

روش تفسیر

در طبقه بندی تفاسیر اهل سنت، تفسیر بیضاوی از جمله تفاسیر به رأی ممدوح به شمار می آید. مؤلف در نگارش خود، میان تفسیر و تأویل جمع کرده و از این رو نام آن را «انوارالتنزیل و اسرارالتأویل» نهاده است.

این کتاب در حقیقت، در برابر «الکشاف» زمخشرى (م، ۵۳۸ ق) نوشته شده و گرایش به فکر اشعری از نکات بارز این تفسیر است. «روش تفسیرى» عبدالله بن عمر بیضاوی تابع روش تفسیرى زمخشری است، به این گونه که در پایان هر سوره، حدیثى در فضیلت قرائت سوره و ثواب براى قارى و خواننده آن بیان کرده، که البته این گونه احادیث مى‌بایست مورد نقد و بررسى بیضاوى قرار مى‌گرفت، که متأسفانه این کار نشده و وى به تبع زمخشرى این روایات را نقل نموده است.

مرحوم محمدهادی معرفت گوید: این تفسیر داراى سبکى لطیف، عباراتى ظریف و قدرت بیانى شگفت است و به همین علت بسیارى از مفسران از جمله فیض کاشانى در «تفسیر صافى» بر آن تکیه کرده‌اند.

بیضاوی در بیشتر قسمت ها، تفسیر را با نکات ادبی اعم از اعراب، معانی و بیان به صورت مختصر آغاز کرده و از نظر اصحاب لغت، شواهد شعری و قرآنی در تفسیر آیات مدد گرفته است.

او به قرائت‌هاى مختلف توجه نشان داده و موارد شاذّ را هم مى‌آورد و بدون تفصیل و با اختصار به مسایل نحوى نیز مى‌پردازد. بیضاوی در تفسیر آیات الاحکام به صورت مختصر متعرض مسائل فقهى شده، نظرات مذاهب فقهی مختلفی را بیان کرده و در نهایت به ترویج و تأیید مذهب خود متمایل شده است. همچنین وی در تفسیر برخی از آیات به عقاید اشاعره، اشاره و از آیات در اثبات عقاید آنها استفاده کرده است.

از ویژگی های تفسیر بیضاوى این است که اخبار جعلی و روایات اسرائیلى را - جز اندکى - نیاورده است و گاهى هم که روایتى مى‌آورد، در آغاز روایت مى‌گوید: «گفته‌اند» یا «روایت کرده‌اند»؛ به این دلیل که مى‌خواهد ضعف روایت را بر خواننده روشن سازد.

بیضاوی در تفسیر آیات مربوط به اهل بیت(علیهم السلام)، معتدل عمل کرده است؛ مثلا او ذیل آیه مباهله، داستان مباهله پیامبر اکرم با علمای نصاری را بیان کرده و در پایان در فضیلت اهل بیت نوشته است: «آن دلیلی است بر نبوت پیامبر و فضیلت اهل بیتش که آنها را آورد».

منابع‌ تفسیر

بیضاوی در تفسیر خود از تفاسیر مفسران دیگر و کتاب های لغت بهره جسته است. او در خاتمه تفسیر خود در این مورد نوشته است: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژه های مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از اضلال به پایان رسید».

بیضاوى از «تفسیر کبیر» فخررازى و «المفردات» راغب اصفهانى بهره گرفته و پاره‌اى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. البته در تفسیر آنان از اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و زیبا و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است.

ذهبى در «التفسیر و المفسرون» خود مى‌گوید: تفسیر «انوار التنزیل و اسرار التأویل» از نظر حجم، تفسیرى متوسط است که مفسر در آن بین تفسیر و تأویل جمع نموده و آن را بر مبناى اصول و قواعد مذهب اهل سنت بنا نهاده است. این تفسیر در واقع خلاصه تفسیر «الکشاف» زمخشرى است، با این تفاوت که زمخشرى معتزلى است، ولى بیضاوى اشعرى مى‌باشد. ذهبی می نویسد: از آنجا که او پیرو مذهب اشاعره بوده، آن قسمت از کشاف را که مربوط به مذهب اعتزال است، در تفسیر خود نیاورده است.

استاد محمدهادی معرفت مى‌گوید: تفسیر او کتابى ارزشمند و بى‌نیاز از توضیح و بیان است و در آن خلاصه الکشاف در اعراب و معانى و بیان، برگزیده تفسیر کبیر در حکمت و کلام و غوامض و لطایف تفسیر لغوی مفردات راغب در اشتقاق و لغت آمده است. در نتیجه مى‌توان گفت: تفسیر بیضاوى خلاصه این سه منبع است، نه فقط کشاف.

شروح‌ و حواشى

از آنجا که تفسیر بیضاوى سال هاى متمادى متن درسى تفسیر بوده و در عداد تفاسیر کلاسیک به حساب مى‌آید، از آغاز تألیف همواره مورد توجه مفسران و اساتید تفسیر بوده و حواشى و شروح متعددی بر آن نوشته شده است. صاحب «طبقات المفسرین» حدود سى شرح و حاشیه را نام مى‌برد که مهمترین آنها شرح محیى‌الدین محمد بن شیخ عارف مصلح الدین قوجوى مشهور به شیخ‌زاده (م، ۹۵۱ ق) است. وى در آغاز شرحى در هشت جلد بر تفسیر بیضاوى نگاشت، سپس آن را در چهار جلد خلاصه نمود. این شرح بسیار کامل و جامع است و مشتمل بر نکات و فواید مهم علمى و قرآنى است.

جلال الدین سیوطی و احمد بن محمد خفاجی از اهل سنت نیز بر این تفسیر حاشیه نوشته اند.

تفسیر بیضاوی مورد توجه مفسران شیعى نیز بوده است؛ به عنوان مثال، فیض کاشانى در «تفسیر صافى» و ميرزا محمد قمى مشهدى در «کنزالدقایق» از آن بهره بسیار برده‌اند. همچنین حاشیه و شرح تفسیر بیضاوی اثر مولی عبدالحکیم (م، ۱۰۶۷ ق) فرزند شمس الدین محمد پنجابی، از متکلمین شیعه در هندوستان می‌باشد.

در گفتار عالمان

بسیاری از قرآن شناسان و تفسیر پژوهان، به تفسیر بیضاوی به دیده عظمت نگریسته و آن را ستوده اند:

  • سیوطی در آغاز حاشیه خود بر انوارالتنزیل نوشته است: قاضی ناصرالدین بیضاوی، الکشاف را به نیکوئی تلخیص کرده و هر آنچه را پایسته یافته آورده است. مطالب مهم آن را تحریر کرده و آنچه را لازم دانسته و در الکشاف نیافته استدارک کرده است... عالمان به آن روی آورده اند و گویندگان نیکی هایش را ستودند و عارفان طعم شیرین نکته سنجی هایش را چشیدند و همگان آن را به تدریس مطالعه گرفتند.
  • حاجی خلیفه می گوید: تفسیر بیضاوی کتابی است گرانقدر و بی نیاز از توصیف. او با آنچه از دیگران بهره برده با جرقه ها و روشنگریهای اندیشه اش به مطالب معقول و مباحث مقبولی که دست یافته، تاریکی شک را زدوده و بر دانش تفسیر آگاهیها و بصیرتی افزوده است. بیضاوی با تبحری که داشته در میدان سخن تاخته و مهارتش را در بکارگیری دانشها در تفسیر آیات بدانجا که شایسته می دانسته است به نمایش گذاشته است. در این راه از یکسوی از محاسن اشارات و زیبائیهای استعارات سخن گفته و از سوی دیگر به یاری حکمت و میزان منطقیان از اسرار معقولات پرده برگرفته است و آنچه را بر مردمان در فهم قرآن مشکل می نموده است گشوده است.
  • احمد بن محمد خفاجی که حاشیه مفصلی به انوارالتنزیل نگاشته است، در سرآغاز کتابش می گوید: در میان تفسیرها، تفسیر بیضاوی از جایگاه بلندی برخورداراست. و با گردآوردن زیبائیها و دلپسندیهای کتاب و سنت و شریعت از همگنان خود سبقت جسته است.
  • شیخ بهائی در آغاز یکی از حاشیه خود می نویسد: این کتاب حاشیه ها و تعلیقه هائی است که به درخواست برخی از همراهان و دوستان به تفسیر شگفت انگیز بیضاوی که بهترین و خالص ترین تفاسیر است نوشتم.
  • محمدحسین ذهبی در ضمن معرفی آن جمله آورده است: این کتاب از مهمترین کتابهای تفسیری است که جستجوگران معارف قرآن و پژوهندگان اسرار معانی کتاب خداوند از آن بی نیاز نیستند.
  • محمد عبدالعظیم زرقانی درباره آن نوشته است: تفسیر بیضاوی کتابی است گرانقدر و دقیق، که بین تفسیر و تأویل براساس اصول و قواعد لغت عرب جمع و دلایل را براساس اصول اهل سنت تقریر کرده است.
  • صبحی صالح می گوید: بیضاوی در تفسیرش به تقریر دلایل مسائل بر شیوه اهل سنت همت گماشته و تنبه بر قواعد لغت را پیشه ساخته است، اما در آنچه از روایات نقل کرده دقیق نبوده و در فرجام سوره بیشتر آنچه نقل کرده است صحیح نیست.

منابع‌

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: