الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر=[[پرونده:الكشف و البيان .jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر=[[پرونده:الكشف و البيان .jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده=  احمد بن محمد ثعلبي
+
|نویسنده=  احمد بن محمد ثعلبی
  
 
|موضوع= تفسیر اهل سنت
 
|موضوع= تفسیر اهل سنت
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= عربی
 
|زبان= عربی
  
|تعداد جلد= 10
+
|تعداد جلد= ۱۰
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
}}
 
}}
  
نام كامل تفسير« الكشف و البيان من تفسير القرآن» مى‌باشد كه معروف به« تفسير ثعلبى» است. از تفاسير مأثور به شمار مى‌آيد و به زبان عربى در چندين مجلد بوده است. هم اكنون به طور كامل تمام مجلدات آن در دسترس نمى‌باشد.
+
'''«الکشف و البیان عن تفسیر القرآن»''' از [[تفسیر مأثور|تفاسیر مأثور]] معروف [[اهل سنت]] مى‌باشد که به اعتبار نویسنده‌اش، ابواسحاق احمد ثعلبی (م، ۴۲۸ ق)، به «تفسیر ثعلبى» مشهور شده است. ثعلبی [[قرآن]] را بر اساس آنچه از پیشینیان به او رسیده [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کرده و به مباحث گوناگونی مانند [[قراءات قرآن|قرائات]]، [[اعراب قرآن|اعراب]] و لغات، [[احکام]] فقهی، قصص و فضائل سور پرداخته است. مفسر در این تفسیر، به واژه‌‏شناسی و مباحث [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] نیز می‏‌پردازد؛ اما جوهرۀ اصلی کار او، [[حدیث|روایات]] است.
  
برخى نيز به سبب آنكه مباحثى نظرى و علمى را در بر دارد آن را از تفاسير عقلى دانسته‌اند، وى قرآن را بر اساس آنچه از پيشينيان به او رسيده تفسير كرده و به مباحث گوناگون پرداخته است.
+
==معرفی تفسیر==
  
==عصاره صد کتاب==
+
احمد ثعلبى نیشابورى در مقدمه خود تصریح به این دارد که تفسیر او عصاره حدودا صد کتاب و نقل اقوال شفاهى سیصد تن از [[مشایخ]] اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است: بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و [[قراءات قرآن|قرائات]]، علل و احتجاجات، عربیت و لغات، [[اعراب قرآن|اعراب]] و موازنات، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویلات]]، معانى و جهات، غوامض و مشکلات، [[احکام]] و فقهیات، حِکَم و اشارات، فضائل و کرامات و اخبار و متعلقات. وی مطالب کتاب را بدون باب بندى مطرح کرده و نام آن را «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» نهاده است.
  
نيشابورى( ثعلبى) در مقدمه تصريح به اين دارد كه« تفسير او عصاره حدودا صد كتاب و نقل اقوال شفاهى سيصد تن از مشايخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است. بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قراآت، علل و احتجاجات، عربيت و لغات، اعراب و موازنات، تفسير و تأويلات، معانى و جهات، غوامض و مشكلات، احكام و فقهيات، حكم و اشارات، فضائل و كرامات و اخبار و متعلقات، و آنها را بدون باب بندى مطرح كرده، نام آن را« الكشف و البيان عن تفسير القرآن» نهاده است
+
ثعلبى همچنین در مقدمه، مفسران [[قرآن]] را به چند دسته تقسیم مى‌نماید: «۱- فرقه اهل [[بدعت]] و اهواء. ۲- دسته‌اى که نیکو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بیانات پیشینیان صالح مخلوط کردند. ۳- دسته‌اى که به نقل [[حدیث|روایت]] بسنده کرده و درایت و نقد را پیشه نکرده‌اند. ۴- دسته‌اى که اسناد روایات را حذف کرده و از کتب و دفاتر نقل کرده‌اند، بدین جهت تألیفاتشان بر اساس حافظه و ذهنیات آنهاست و گفتار صحیح و غیر صحیح و متقن و واهى را بهم آمیخته‌اند. ۵- دسته‌اى که خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل کثرت طرق و روایات، تألیفات را پر حجم کرده‌اند. ۶- عده‌اى نیز تفسیر را از احکام و بیان حلال و حرام، حل مشکلات تفسیرى و رد بر اهل شبهه، مجزا کرده‌اند و به این امور نپرداختند.»  
  
و نيز در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسيم مى‌نمايد: 1- فرقه اهل بدعت و اهواء. 2- دسته‌اى كه نيكو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بيانات پيشينيان صالح مخلوط كردند. 3- دسته‌اى كه به نقل روايت بسنده كرده و درايت و نقد را پيشه نكرده‌اند. 4- دسته‌اى كه اسناد روايات را حذف كرده و از كتب و دفاتر نقل كرده‌اند، بدين جهت تأليفاتشان بر اساس حافظه و ذهنيات آنهاست و گفتار صحيح و غير صحيح و متقن و واهى را بهم آميخته‌اند. 5- دسته‌اى كه خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل كثرت طرق و روايات، تأليفات را پر حجم كرده‌اند. 6- عده‌اى نيز تفسير را از احكام و بيان حلال و حرام، حل مشكلات تفسيرى و رد بر اهل شبهه، مجزا كرده‌اند و به اين امور نپرداختند.» ثعلبى هيچكدام از اينها را كامل نمى‌داند و به همين جهت اقدام به تأليف تفسير نمود.
+
ثعلبی سپس هیچکدام از موارد فوق را کامل ندانسته، و به همین جهت اقدام به تألیف تفسیر «الکشف و البیان» نموده است.
  
==توجه به نحو و ادب==
+
==محتوای تفسیر==
  
وى هنگام تفسير آيات به تفصيل به مسائل نحو و ادب مى‌پردازد، كه گستردگى دانش او را در اين زمينه مى‌رساند، به عنوان نمونه، در تفسير آيه 90 سوره بقره«بئسما اشتروا به...»به طور گسترده درباره واژه‌هاى« نعم» و« بئس» سخن مى‌گويد و عميقا درباره آنها بحث و ريشه‌يابى مى‌نمايد.
+
ثعلبی بابهایى در فضل [[قرآن]] و اهل آن و معناى [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]] بیان مى‌کند و سپس آغاز به تفسیر مى‌نماید. روش کلى ثعلبى در مطرح کردن مباحث را مى‌توان به این ترتیب بیان کرد که ابتداى هر [[سوره]] اطلاعات کلى از قبیل نام، [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن و تعداد [[آیات]] آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روایات وارده از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (ص) و [[صحابه]] و [[تابعین|تابعین]] مى‌پردازد. بعد از آن آیات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نیز مسائل بیانى آنها، بحث را پى‌گیرى مى‌کند.
  
مفردات آيات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و صرف مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد كرده است. در تفسير سوره 117 بقره از لفظ« ينعق» تحليل دقيقى ارائه داده، صرف وجود مختلف آن را بيان مى‌دارد.
+
مفسر هنگام تفسیر آیات به تفصیل به مسائل [[نحو]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] مى‌پردازد، که گستردگى دانش او را در این زمینه مى‌رساند. مفردات آیات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و [[صرف]] مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به [[شعر]] عربى استناد کرده است.  
  
==توجه به مباحث فقهی==
+
یکى دیگر از جلوه‌هاى این تفسیر، پرداختن به مباحث [[فقه|فقهى]] است و در مورد [[آیات الاحکام|آیات احکام]]، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد؛ اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جمیع اطراف مسئله را بررسى مى‌کند، چنانچه گاه از حوصله تفسیر بیرون است. به عنوان نمونه در آیه ۱۱ [[سوره نساء]] بحث [[ارث]]، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نماید، و نیز در مباحثى از قبیل: «نکاح متعه» «کبائر»، «لمس نساء»، «[[تیمم|تیمم]]» به تفصیل سخن مى‌گوید.
  
يكى ديگر از جلوه‌هاى اين تفسير پرداختن به مباحث فقهى است، در مورد آيات احكام، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد، اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جميع اطراف مسئله را بررسى مى‌كند چنانچه گاه از حوصله تفسير بيرون است. به عنوان نمونه در آيه 11 سوره نساء بحث ارث، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نمايد، و نيز در مباحثى از قبيل:« نكاح متعه»« كبائر»،« لمس نساء»،« تيمم» به تفصيل سخن مى‌گويد.
+
پرداختن ثعلبى به [[قصص قرآن]] را مى‌توان دلیل علاقه زیاد او به این امور دانست و شاهد آن کتابى است که در قصص [[انبیاء]] تألیف کرده است. به همین جهت [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] بدون عنایت به درست یا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غیر منطقى بودن در این تفسیر ذکر شده است. از این رو به نظر عالمان علم حدیث، ثعلبى در [[حدیث|حدیث]]، دستى توانا نداشته است و اسرائیلیات به این سبب در تفسیر او راه یافته است. اما شاید راه یافتن اسرائیلیات به تفسیر او از این باب باشد که ایشان هم مانند محدثان پیشین عمل کرده است. و نکوهش برخى [[اهل سنت]] از او نیز شاید از باب توجه او به روایات خاصه و نقل روایاتى از آنها در فضائل [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام باشد، که مورد پسند [[عامه]] نبوده است و این نیز سبب شده که این تفسیر به زیور طبع آراسته نگردد.  
  
پرداختن ثعلبى به قصص قرآن را مى‌توان دليل علاقه زياد او به اين امور دانست و شاهد آن كتابى است كه در قصص انبياء تأليف كرده است. به همين جهت اسرائيليات بدون عنايت به درست يا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غير منطقى بودن در اين تفسير ذكر شده است و دانشوران علم حديث را نظر بر آن است كه در حديث، ثعلبى دستى توانا نداشته است و اسرائيليات به اين سبب در تفسير او راه يافته است. اما شايد راه يافتن اسرائيليات به تفسير او از اين باب باشد كه ايشان هم مانند محدثان پيشين عمل كرده است. و نكوهش برخى اهل سنت از او نيز شايد از باب توجه او به روايات خاصه و نقل رواياتى از آنها در فضائل اهل بيت« عليه السلام» باشد، كه مورد پسند عامه نبوده است و اين نيز سبب شده كه اين تفسير به زيور طبع آراسته نگردد.
+
ثعلبى از نقل [[حدیث جعلی|احادیث جعلی]] در فضائل [[سوره|سوره‌هاى]] قرآن نیز خوددارى نکرده و در تفسیر او اینگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد. وی در نقل روایات، [[سند حدیث|اسانید]] آنها را حذف نموده و برخى از این جهت بر او نقد کرده‌اند، امّا در ابتداى کتاب، اسانید خود را از علماى پیشین و هم عصر خود که تفسیر را از آنها نقل مى‌کند، ذکر مى‌نماید. بدین جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌کند.
  
از نمونه‌هاى اسرائيليات مى‌توان به موارد ذيل اشاره داشت، در سوره كهف آيه 10، مطرح كردن مسائلى از قبيل اسماء اصحاب كهف، عدد، سبب خروج، كلب آنها و... و نيز آيه 94 سوره كهف، درباره يأجوج و مأجوج و آيه 27 سوره مريم.
+
متعصّب نبودن، یکی از جنبه‏ های مثبت ثعلبی در این تفسیر است؛ چندان‏که از روایات تفسیری [[شیعه]] نیز بهره می ‏برد و در پاره ‏ای از موارد، سند خود را به [[امام باقر]] علیه السلام ذکر می ‏کند. امّا برخی از قرآن‏‌پژوهان معاصر [[اهل سنّت]]، استفاده ثعلبی از روایات تفسیری شیعه را از ضعف‏های این تفسیر به شمار آورده‏ اند!
  
ثعلبى از نقل روايات موضوعه در فضائل سوره‌هاى قرآن نيز خوددارى نكرد و در تفسير او اينگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد.
+
==منابع ==
 
 
==حذف اسانید روایات==
 
 
 
ايشان در نقل روايات، اسانيد آنها را حذف نموده و برخى از اين جهت بر او نقد كرده‌اند امّا در ابتداى كتاب، اسانيد خود را از علماى پيشين و همعصر خود كه تفسير را از آنها نقل مى‌كند، ذكر مى‌نمايد. بدين جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌كند.
 
الفاظ غريب و مشكل قراءات را نيز ذكر كرده و بابهايى در فضل قرآن و اهل آن و معناى تفسير و تأويل بيان مى‌كند. سپس آغاز به تفسير مى‌نمايد.
 
 
 
روش كلى ثعلبى در مطرح كردن مباحث را مى‌توان به اين ترتيب بيان كرد كه ابتداى هر سوره اطلاعات كلى از قبيل نام، مكى، مدنى بودن و تعداد آيات آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روايات وارده از پيامبر( ص) و صحابه و تابعين مى‌پردازد. بعد از آن آيات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نيز مسائل بيانى آنها، بحث را پى‌گيرى مى‌كند.
 
 
 
==نسخه شناسى==
 
 
 
نسخه حاضر در 10 جلد با تحقيق ابو محمد بن عاشور و مراجعه و تصحيح استاد نظير الساعدى توسط انتشارات دار احياء التراث العربى بيروت به عنوان چاپ اول در سال 1422 قمرى و 2002 ميلادى، چاپ و عرضه گرديد.
 
 
 
در پاورقى اين نسخه به آدرس آيات و روايات و مطالب منقول و معناى بعضى لغات پرداخته شده است.
 
 
 
==منابع مقاله==
 
 
 
1- مجلدات مختلف تفسير ثعلبى
 
 
 
2- تفسير و مفسران آيت الله معرفت ج 2 ص 188
 
 
 
3- التفسير و المفسرون دكتر محمد حسين ذهبى ج 1 ص 227 انتشارات دار احياء التراث العربى بيروت
 
 
 
4- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى ج 1 ص 743 و 825 به كوشش بهاء الدين خرمشاه
 
 
 
==منبع==
 
 
 
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
 
  
 +
* تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۸۸.
 +
* التفسیر و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج ۱ ص ۲۲۷.
 +
* [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج ۱ ص ۷۴۳ و ۸۲۵.
 +
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
* تفسیر روایی جامع، عبدالهادی مسعودی، ص ۲۸۵-۲۸۴.
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر روایی]][[رده: تفسیرهای اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۴

الكشف و البيان .jpg
نویسنده احمد بن محمد ثعلبی
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۱۰

«الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» از تفاسیر مأثور معروف اهل سنت مى‌باشد که به اعتبار نویسنده‌اش، ابواسحاق احمد ثعلبی (م، ۴۲۸ ق)، به «تفسیر ثعلبى» مشهور شده است. ثعلبی قرآن را بر اساس آنچه از پیشینیان به او رسیده تفسیر کرده و به مباحث گوناگونی مانند قرائات، اعراب و لغات، احکام فقهی، قصص و فضائل سور پرداخته است. مفسر در این تفسیر، به واژه‌‏شناسی و مباحث کلامی و فقهی نیز می‏‌پردازد؛ اما جوهرۀ اصلی کار او، روایات است.

معرفی تفسیر

احمد ثعلبى نیشابورى در مقدمه خود تصریح به این دارد که تفسیر او عصاره حدودا صد کتاب و نقل اقوال شفاهى سیصد تن از مشایخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است: بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قرائات، علل و احتجاجات، عربیت و لغات، اعراب و موازنات، تفسیر و تأویلات، معانى و جهات، غوامض و مشکلات، احکام و فقهیات، حِکَم و اشارات، فضائل و کرامات و اخبار و متعلقات. وی مطالب کتاب را بدون باب بندى مطرح کرده و نام آن را «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» نهاده است.

ثعلبى همچنین در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسیم مى‌نماید: «۱- فرقه اهل بدعت و اهواء. ۲- دسته‌اى که نیکو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بیانات پیشینیان صالح مخلوط کردند. ۳- دسته‌اى که به نقل روایت بسنده کرده و درایت و نقد را پیشه نکرده‌اند. ۴- دسته‌اى که اسناد روایات را حذف کرده و از کتب و دفاتر نقل کرده‌اند، بدین جهت تألیفاتشان بر اساس حافظه و ذهنیات آنهاست و گفتار صحیح و غیر صحیح و متقن و واهى را بهم آمیخته‌اند. ۵- دسته‌اى که خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل کثرت طرق و روایات، تألیفات را پر حجم کرده‌اند. ۶- عده‌اى نیز تفسیر را از احکام و بیان حلال و حرام، حل مشکلات تفسیرى و رد بر اهل شبهه، مجزا کرده‌اند و به این امور نپرداختند.»

ثعلبی سپس هیچکدام از موارد فوق را کامل ندانسته، و به همین جهت اقدام به تألیف تفسیر «الکشف و البیان» نموده است.

محتوای تفسیر

ثعلبی بابهایى در فضل قرآن و اهل آن و معناى تفسیر و تأویل بیان مى‌کند و سپس آغاز به تفسیر مى‌نماید. روش کلى ثعلبى در مطرح کردن مباحث را مى‌توان به این ترتیب بیان کرد که ابتداى هر سوره اطلاعات کلى از قبیل نام، مکى و مدنى بودن و تعداد آیات آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روایات وارده از پیامبر اکرم (ص) و صحابه و تابعین مى‌پردازد. بعد از آن آیات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نیز مسائل بیانى آنها، بحث را پى‌گیرى مى‌کند.

مفسر هنگام تفسیر آیات به تفصیل به مسائل نحو و ادبیات مى‌پردازد، که گستردگى دانش او را در این زمینه مى‌رساند. مفردات آیات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و صرف مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد کرده است.

یکى دیگر از جلوه‌هاى این تفسیر، پرداختن به مباحث فقهى است و در مورد آیات احکام، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد؛ اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جمیع اطراف مسئله را بررسى مى‌کند، چنانچه گاه از حوصله تفسیر بیرون است. به عنوان نمونه در آیه ۱۱ سوره نساء بحث ارث، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نماید، و نیز در مباحثى از قبیل: «نکاح متعه» «کبائر»، «لمس نساء»، «تیمم» به تفصیل سخن مى‌گوید.

پرداختن ثعلبى به قصص قرآن را مى‌توان دلیل علاقه زیاد او به این امور دانست و شاهد آن کتابى است که در قصص انبیاء تألیف کرده است. به همین جهت اسرائیلیات بدون عنایت به درست یا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غیر منطقى بودن در این تفسیر ذکر شده است. از این رو به نظر عالمان علم حدیث، ثعلبى در حدیث، دستى توانا نداشته است و اسرائیلیات به این سبب در تفسیر او راه یافته است. اما شاید راه یافتن اسرائیلیات به تفسیر او از این باب باشد که ایشان هم مانند محدثان پیشین عمل کرده است. و نکوهش برخى اهل سنت از او نیز شاید از باب توجه او به روایات خاصه و نقل روایاتى از آنها در فضائل اهل بیت علیهم السلام باشد، که مورد پسند عامه نبوده است و این نیز سبب شده که این تفسیر به زیور طبع آراسته نگردد.

ثعلبى از نقل احادیث جعلی در فضائل سوره‌هاى قرآن نیز خوددارى نکرده و در تفسیر او اینگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد. وی در نقل روایات، اسانید آنها را حذف نموده و برخى از این جهت بر او نقد کرده‌اند، امّا در ابتداى کتاب، اسانید خود را از علماى پیشین و هم عصر خود که تفسیر را از آنها نقل مى‌کند، ذکر مى‌نماید. بدین جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌کند.

متعصّب نبودن، یکی از جنبه‏ های مثبت ثعلبی در این تفسیر است؛ چندان‏که از روایات تفسیری شیعه نیز بهره می ‏برد و در پاره ‏ای از موارد، سند خود را به امام باقر علیه السلام ذکر می ‏کند. امّا برخی از قرآن‏‌پژوهان معاصر اهل سنّت، استفاده ثعلبی از روایات تفسیری شیعه را از ضعف‏های این تفسیر به شمار آورده‏ اند!

منابع

  • تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۸۸.
  • التفسیر و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج ۱ ص ۲۲۷.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج ۱ ص ۷۴۳ و ۸۲۵.
  • نرم افزار جامع التفاسیر نور، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • تفسیر روایی جامع، عبدالهادی مسعودی، ص ۲۸۵-۲۸۴.
***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: