منابع و پی نوشتهای ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

کهیعص: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(سنجش کیفی مقاله)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{ضعیف}}
 
{{ضعیف}}
{{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
+
'''«کهیعص»''' (كاف، ها، يا، عين، صاد) از [[حروف مقطعه]] در [[قرآن|قرآن کریم]] است که در [[آیه]] اول [[سوره مريم]] آمده است. طبق برخى [[تفسیر|تفاسیر]]، این حروف رمزى ‌اشاره به حوادث یا فضایل یا مسایلى دارد که [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام به آن آگاهند. در خصوص این حروف، دو دسته از روایات در منابع اسلامی دیده می‌شود؛ اشاره به اسماء [[خداوند]]، یا اشاره به واقعه [[کربلا]]. البته آیات قرآن تاب معانی مختلف را دارد که در عین تنوع، منافاتی هم با هم ندارند.
  
کهیعص یکی از [[حروف مقطعه]] قرآن است که در اول [[سوره مريم]] بیان شده است
+
==کهیعص در احادیث==
 +
در خصوص [[حروف مقطعه]] «کهیعص» در این [[سوره]] دو دسته از روایات در منابع اسلامی دیده می‌شود:
  
==کهیعص در احادیث ==
+
*نخست روایاتی است که هر یک از این حروف را اشاره به یکی از اسماء بزرگ خداوند ([[اسماء الحسنی]]) می‌داند؛ یعنی «ک» اشاره به کافی و «ه» اشاره به هادی، و «ی» اشاره به ولی، و «ع» اشاره به عالم و «ص» اشاره به «صادق الوعد» (کسی که در وعده خود صادق است). چنانکه [[شیخ صدوق|ابن بابويه]] به سندهاى خود از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش نقل می کند كه گفت: حضور [[امام صادق]] عليه السلام بودم، شخصى وارد شد و سؤال نمود از «كهيعص»، حضرت فرمود: «كاف» كافى است خداوند شيعيان ما را، «ها» هادى است ايشان را، «يا» ولى است ايشان را، «عين» عالم است به اهل طاعت ما، «صاد» صادق است ايشان را به وعده خود تا آنكه برساند ايشان را به منزلتى كه وعده فرموده ايشان را در بطن [[قرآن‌]]؛<ref>تفسير البرهان، بحرانی، ج ۳ ص ۳.</ref> و مؤيد اين تفسير است روايت ديگر از آن حضرت كه فرمود معنى: «كهيعص» أنا الكافى الهادى الولىّ العالم الصّادق الوعد.<ref>تفسير البرهان، ج ۳ ص ۲.</ref>
طبق برخى تفاسير، اين حروف رمزى ‌اشاره به حوادث يا فضايل يا مسايلى دارد كه اهل بيت به علم آن آگاهند.
 
از جمله تفسيرها و تاويل هاى اين حروف، انطباق آن با حادثه كربلاست. در روايات است: حضرت زكريا نام ‌پنج تن آل عبا را از [[جبرئيل]] فراگرفت و چون به نام [[امام حسين‌]] علیه السلام مى‌رسيد، اندوهگين‌ مى‌شد و اشك در چشمش مى‌آمد، اما با نام هاى ديگر، اندوهش مى‌رفت.
 
 
 
راز آن را از خداوند پرسيد. خداوند با «كهيعص‌» قصه آن را خبر داد. «كاف‌»، نام كربلاست، «ها»، كشته شدن عترت طاهره است، «ياء» يزيد ستمگر، قاتل حسين علیه السلام است، «عين‌» عطش‌ حسين علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست.
 
 
 
زكريا سه روز در مصيبت ‌حسين علیه السلام گريست ‌و از خدا خواست كه فرزندى به او عطا كند و با محبت او، آزمايشش كند و آن گونه كه‌ محمد صلی الله علیه و آله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار كند.
 
 
 
خداوند، يحيى را به‌ او عطا كرد. يحيى هم همچون حسين‌ علیه السلام شش ماهه به دنيا آمد.<ref>تفسير البرهان، ج 3، ص 3، بحارالانوار، ج 44، ص 223. آيات ديگرى نيز به شهادت [[امام حسين]] علیه السلام تاويل شده ‌است. ر.ك: بحارالانوار، ج 44، ص 217 باب ‌«الايات الماولة لشهادته‌».</ref> ميان يحيى بن زكريا و حسين بن على شباهت هاى ديگر نيز وجود دارد. سر هر دو مظلومانه بريده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پيش طاغوت زمانشان نهاده شد.
 
  
 +
*دسته دوم روایاتی است که این حروف مقطعه را به داستان قیام [[امام حسين‌|امام حسین‌]] علیه السلام در [[کربلا]] تفسیر و [[تأویل|تأویل‌]] کرده است: کهیعص؛ «ک» اشاره به «کربلا»، «هاء» اشاره به «هلاک خاندان [[پیامبر]]» و «ی» به «[[یزید]]» و «ع» به مسأله «عطش» و «ص» به «[[صبر]]» و استقامت حسین و یاران جانبازش. چنانکه در روایتی آمده است: [[حضرت زکریا علیه السلام|حضرت زکریا]] علیه السلام نام ‌[[پنج تن|پنج تن آل عبا]] را از [[جبرئيل|جبرئیل]] فراگرفت و چون به نام [[امام حسين‌|امام حسین‌]] علیه السلام رسید، اندوهگین‌ شد و اشک در چشمش آمد، اما با نام هاى دیگر، اندوهش رفت. راز آن را از خداوند پرسید. خداوند با «کهیعص‌» قصه آن را خبر داد؛ «کاف‌» نام کربلاست، «ها» (هلاک) کشته شدن [[عترت]] طاهره است، «یا» [[یزید بن معاویه|یزید]] ستمگر، قاتل [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیه السلام است، «عین‌» عطش‌ حسین علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست. زکریا سه روز در مصیبت ‌حسین علیه السلام گریست ‌و از خدا خواست که فرزندى به او عطا کند و با محبت او، آزمایشش کند و آن گونه که‌ [[پیامبر اسلام|محمد]] صلی الله علیه وآله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار کند. پس خداوند، [[حضرت یحیی علیه السلام|حضرت یحیى]] را به‌ او عطا کرد. یحیى نیز همچون حسین‌ علیه السلام شش ماهه به دنیا آمد.<ref>تفسير البرهان، ج ۳، ص ۳؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۴۴، ص ۲۲۳.</ref> <ref>آيات ديگرى نيز به شهادت امام حسين علیه السلام تاويل شده ‌است؛ ر.ک: بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۱۷، باب ‌«الآيات المأوّلة لشهادته‌».</ref> میان [[حضرت یحیى]] علیه السلام و [[امام حسین]] علیه السلام شباهت هاى دیگر نیز وجود دارد؛ سر هر دو مظلومانه بریده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پیش [[طاغوت]] زمانشان نهاده شد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
+
*[[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، جواد محدثی، نشر معروف.
 
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، سید حسین شاه‌عبدالعظیمی، ج۸، ص۱۴۰.
 +
*برگزیده [[تفسیر نمونه]]، ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۷۸.
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
سطر ۳۲: سطر ۲۶:
 
|سیر منطقی= خوب  
 
|سیر منطقی= خوب  
 
}}
 
}}
 
+
[[رده:حروف مقطعه قرآن]][[رده:اسماء و صفات الهی]][[رده:واقعه عاشورا]]
[[رده:واقعه عاشورا]]
 
[[رده:حروف مقطعه قرآن]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۴

«کهیعص» (كاف، ها، يا، عين، صاد) از حروف مقطعه در قرآن کریم است که در آیه اول سوره مريم آمده است. طبق برخى تفاسیر، این حروف رمزى ‌اشاره به حوادث یا فضایل یا مسایلى دارد که اهل بیت علیهم‌السلام به آن آگاهند. در خصوص این حروف، دو دسته از روایات در منابع اسلامی دیده می‌شود؛ اشاره به اسماء خداوند، یا اشاره به واقعه کربلا. البته آیات قرآن تاب معانی مختلف را دارد که در عین تنوع، منافاتی هم با هم ندارند.

کهیعص در احادیث

در خصوص حروف مقطعه «کهیعص» در این سوره دو دسته از روایات در منابع اسلامی دیده می‌شود:

  • نخست روایاتی است که هر یک از این حروف را اشاره به یکی از اسماء بزرگ خداوند (اسماء الحسنی) می‌داند؛ یعنی «ک» اشاره به کافی و «ه» اشاره به هادی، و «ی» اشاره به ولی، و «ع» اشاره به عالم و «ص» اشاره به «صادق الوعد» (کسی که در وعده خود صادق است). چنانکه ابن بابويه به سندهاى خود از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش نقل می کند كه گفت: حضور امام صادق عليه السلام بودم، شخصى وارد شد و سؤال نمود از «كهيعص»، حضرت فرمود: «كاف» كافى است خداوند شيعيان ما را، «ها» هادى است ايشان را، «يا» ولى است ايشان را، «عين» عالم است به اهل طاعت ما، «صاد» صادق است ايشان را به وعده خود تا آنكه برساند ايشان را به منزلتى كه وعده فرموده ايشان را در بطن قرآن‌؛[۱] و مؤيد اين تفسير است روايت ديگر از آن حضرت كه فرمود معنى: «كهيعص» أنا الكافى الهادى الولىّ العالم الصّادق الوعد.[۲]
  • دسته دوم روایاتی است که این حروف مقطعه را به داستان قیام امام حسین‌ علیه السلام در کربلا تفسیر و تأویل‌ کرده است: کهیعص؛ «ک» اشاره به «کربلا»، «هاء» اشاره به «هلاک خاندان پیامبر» و «ی» به «یزید» و «ع» به مسأله «عطش» و «ص» به «صبر» و استقامت حسین و یاران جانبازش. چنانکه در روایتی آمده است: حضرت زکریا علیه السلام نام ‌پنج تن آل عبا را از جبرئیل فراگرفت و چون به نام امام حسین‌ علیه السلام رسید، اندوهگین‌ شد و اشک در چشمش آمد، اما با نام هاى دیگر، اندوهش رفت. راز آن را از خداوند پرسید. خداوند با «کهیعص‌» قصه آن را خبر داد؛ «کاف‌» نام کربلاست، «ها» (هلاک) کشته شدن عترت طاهره است، «یا» یزید ستمگر، قاتل حسین علیه السلام است، «عین‌» عطش‌ حسین علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست. زکریا سه روز در مصیبت ‌حسین علیه السلام گریست ‌و از خدا خواست که فرزندى به او عطا کند و با محبت او، آزمایشش کند و آن گونه که‌ محمد صلی الله علیه وآله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار کند. پس خداوند، حضرت یحیى را به‌ او عطا کرد. یحیى نیز همچون حسین‌ علیه السلام شش ماهه به دنیا آمد.[۳] [۴] میان حضرت یحیى علیه السلام و امام حسین علیه السلام شباهت هاى دیگر نیز وجود دارد؛ سر هر دو مظلومانه بریده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پیش طاغوت زمانشان نهاده شد.

پانویس

  1. تفسير البرهان، بحرانی، ج ۳ ص ۳.
  2. تفسير البرهان، ج ۳ ص ۲.
  3. تفسير البرهان، ج ۳، ص ۳؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۴۴، ص ۲۲۳.
  4. آيات ديگرى نيز به شهادت امام حسين علیه السلام تاويل شده ‌است؛ ر.ک: بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۱۷، باب ‌«الآيات المأوّلة لشهادته‌».

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن


مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه