الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= عربی
 
|زبان= عربی
  
|تعداد جلد= 10
+
|تعداد جلد= ۱۰
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
}}
 
}}
  
تفسیر «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» از تفاسیر [[اهل سنت]] مى‌باشد که با توجه به نام نویسنده آن، [[احمد بن محمد ثعلبی]] (م، 427معروف به «تفسیر ثعلبى» است. این تفسیر از [[تفسیر مأثور|تفاسیر مأثور]] به شمار مى‌آید و به زبان عربى در چندین مجلد بوده است. هم اکنون به طور کامل تمام مجلدات آن در دسترس نمى‌باشد. برخى نیز به سبب آنکه مباحثى نظرى و علمى را در بر دارد آن را از [[تفسیر عقلی|تفاسیر عقلى]] دانسته‌اند. ثعلبی [[قرآن]] را بر اساس آنچه از پیشینیان به او رسیده [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کرده و به مباحث گوناگون پرداخته است.
+
'''«الکشف و البیان عن تفسیر القرآن»''' از [[تفسیر مأثور|تفاسیر مأثور]] معروف [[اهل سنت]] مى‌باشد که به اعتبار نویسنده‌اش، ابواسحاق احمد ثعلبی (م، ۴۲۸ ق)، به «تفسیر ثعلبى» مشهور شده است. ثعلبی [[قرآن]] را بر اساس آنچه از پیشینیان به او رسیده [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کرده و به مباحث گوناگونی مانند [[قراءات قرآن|قرائات]]، [[اعراب قرآن|اعراب]] و لغات، [[احکام]] فقهی، قصص و فضائل سور پرداخته است. مفسر در این تفسیر، به واژه‌‏شناسی و مباحث [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] نیز می‏‌پردازد؛ اما جوهرۀ اصلی کار او، [[حدیث|روایات]] است.
  
==محتوای تفسیر==
+
==معرفی تفسیر==
  
نیشابورى (ثعلبى) در مقدمه تصریح به این دارد که «تفسیر او عصاره حدودا صد کتاب و نقل اقوال شفاهى سیصد تن از مشایخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است. بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قرائات، علل و احتجاجات، عربیت و لغات، اعراب و موازنات، تفسیر و [[تأویل|تأویلات]]، معانى و جهات، غوامض و مشکلات، [[احکام]] و فقهیات، حکم و اشارات، فضائل و کرامات و اخبار و متعلقات، و آنها را بدون باب بندى مطرح کرده، نام آن را «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» نهاده است.»
+
احمد ثعلبى نیشابورى در مقدمه خود تصریح به این دارد که تفسیر او عصاره حدودا صد کتاب و نقل اقوال شفاهى سیصد تن از [[مشایخ]] اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است: بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و [[قراءات قرآن|قرائات]]، علل و احتجاجات، عربیت و لغات، [[اعراب قرآن|اعراب]] و موازنات، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویلات]]، معانى و جهات، غوامض و مشکلات، [[احکام]] و فقهیات، حِکَم و اشارات، فضائل و کرامات و اخبار و متعلقات. وی مطالب کتاب را بدون باب بندى مطرح کرده و نام آن را «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» نهاده است.
  
و نیز در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسیم مى‌نماید: «۱- فرقه اهل [[بدعت]] و اهواء. ۲- دسته‌اى که نیکو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بیانات پیشینیان صالح مخلوط کردند. ۳- دسته‌اى که به نقل [[روایت]] بسنده کرده و درایت و نقد را پیشه نکرده‌اند. ۴- دسته‌اى که اسناد روایات را حذف کرده و از کتب و دفاتر نقل کرده‌اند، بدین جهت تألیفاتشان بر اساس حافظه و ذهنیات آنهاست و گفتار صحیح و غیر صحیح و متقن و واهى را بهم آمیخته‌اند. ۵- دسته‌اى که خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل کثرت طرق و روایات، تألیفات را پر حجم کرده‌اند. ۶- عده‌اى نیز تفسیر را از احکام و بیان حلال و حرام، حل مشکلات تفسیرى و رد بر اهل شبهه، مجزا کرده‌اند و به این امور نپرداختند.»  
+
ثعلبى همچنین در مقدمه، مفسران [[قرآن]] را به چند دسته تقسیم مى‌نماید: «۱- فرقه اهل [[بدعت]] و اهواء. ۲- دسته‌اى که نیکو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بیانات پیشینیان صالح مخلوط کردند. ۳- دسته‌اى که به نقل [[حدیث|روایت]] بسنده کرده و درایت و نقد را پیشه نکرده‌اند. ۴- دسته‌اى که اسناد روایات را حذف کرده و از کتب و دفاتر نقل کرده‌اند، بدین جهت تألیفاتشان بر اساس حافظه و ذهنیات آنهاست و گفتار صحیح و غیر صحیح و متقن و واهى را بهم آمیخته‌اند. ۵- دسته‌اى که خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل کثرت طرق و روایات، تألیفات را پر حجم کرده‌اند. ۶- عده‌اى نیز تفسیر را از احکام و بیان حلال و حرام، حل مشکلات تفسیرى و رد بر اهل شبهه، مجزا کرده‌اند و به این امور نپرداختند.»  
  
ثعلبى هیچکدام از اینها را کامل نمى‌داند و به همین جهت اقدام به تألیف تفسیر نمود.
+
ثعلبی سپس هیچکدام از موارد فوق را کامل ندانسته، و به همین جهت اقدام به تألیف تفسیر «الکشف و البیان» نموده است.
  
ثعلبی بابهایى در فضل [[قرآن]] و اهل آن و معناى [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]] بیان مى‌کند و سپس آغاز به تفسیر مى‌نماید. روش کلى ثعلبى در مطرح کردن مباحث را مى‌توان به این ترتیب بیان کرد که ابتداى هر سوره اطلاعات کلى از قبیل نام، [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن و تعداد آیات آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل [[سوره|سوره‌ها]] با استفاده از روایات وارده از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) و [[صحابه]] و [[تابعین|تابعین]] مى‌پردازد. بعد از آن آیات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نیز مسائل بیانى آنها، بحث را پى‌گیرى مى‌کند.
+
==محتوای تفسیر==
 
 
==ویژگی های تفسیر==
 
 
 
توجه به نحو و ادب:
 
 
 
وى هنگام تفسیر آیات به تفصیل به مسائل [[نحو]] و ادب مى‌پردازد، که گستردگى دانش او را در این زمینه مى‌رساند، به عنوان نمونه، در تفسیر آیه ۹۰ [[سوره بقره]] {{متن قرآن|«بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ...»}}، به طور گسترده درباره واژه‌هاى «نعم» و «بئس» سخن مى‌گوید و عمیقا درباره آنها بحث و ریشه‌یابى مى‌نماید. مفردات آیات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و [[صرف]] مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد کرده است. در تفسیر آیه ۱۱۷ سوره بقره از لفظ «ینعق» تحلیل دقیقى ارائه داده، صرف وجود مختلف آن را بیان مى‌دارد.
 
 
 
توجه به مباحث فقهی:
 
 
 
یکى دیگر از جلوه‌هاى این تفسیر پرداختن به مباحث [[فقه|فقهى]] است، در مورد [[آیات الاحکام|آیات احکام]]، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد، اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جمیع اطراف مسئله را بررسى مى‌کند چنانچه گاه از حوصله تفسیر بیرون است. به عنوان نمونه در آیه ۱۱ [[سوره نساء]] بحث [[ارث]]، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نماید، و نیز در مباحثى از قبیل: «نکاح متعه» «کبائر»، «لمس نساء»، «[[تیمم|تیمم]]» به تفصیل سخن مى‌گوید.
 
 
 
نقل اسرائیلیات:
 
 
 
پرداختن ثعلبى به [[قصص قرآن]] را مى‌توان دلیل علاقه زیاد او به این امور دانست و شاهد آن کتابى است که در قصص [[انبیاء]] تألیف کرده است. به همین جهت [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] بدون عنایت به درست یا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غیر منطقى بودن در این تفسیر ذکر شده است و دانشوران علم حدیث را نظر بر آن است که در [[حدیث|حدیث]]، ثعلبى دستى توانا نداشته است و اسرائیلیات به این سبب در تفسیر او راه یافته است. اما شاید راه یافتن اسرائیلیات به تفسیر او از این باب باشد که ایشان هم مانند محدثان پیشین عمل کرده است. و نکوهش برخى [[اهل سنت]] از او نیز شاید از باب توجه او به روایات خاصه و نقل روایاتى از آنها در فضائل [[اهل البیت|اهل بیت]] «علیه السلام» باشد، که مورد پسند [[عامه]] نبوده است و این نیز سبب شده که این تفسیر به زیور طبع آراسته نگردد. از نمونه‌هاى اسرائیلیات مى‌توان به موارد ذیل اشاره داشت: در [[سوره کهف|سوره کهف]] آیه ۱۰، مطرح کردن مسائلى از قبیل اسماء [[اصحاب کهف|اصحاب کهف]]، عدد، سبب خروج، کلب آنها و... و نیز آیه ۹۴ سوره کهف، درباره [[یأجوج و مأجوج|یأجوج و مأجوج]] و آیه ۲۷ [[سوره مریم|سوره مریم]].
 
 
 
ثعلبى از نقل روایات موضوعه در فضائل [[سوره|سوره‌هاى]] قرآن نیز خوددارى نکرده و در تفسیر او اینگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد.
 
 
 
حذف اسانید روایات:
 
 
 
وی در نقل روایات، [[سند حدیث|اسانید]] آنها را حذف نموده و برخى از این جهت بر او نقد کرده‌اند امّا در ابتداى کتاب، اسانید خود را از علماى پیشین و هم عصر خود که تفسیر را از آنها نقل مى‌کند، ذکر مى‌نماید. بدین جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌کند.
 
 
 
==نسخه شناسى==
 
 
 
نسخه حاضر در ۱۰ جلد با تحقیق ابو محمد بن عاشور و مراجعه و تصحیح استاد نظیر الساعدى توسط انتشارات دار احیاء التراث العربى بیروت به عنوان چاپ اول در سال ۱۴۲۲ قمرى و ۲۰۰۲ میلادى، چاپ و عرضه گردید. در پاورقى این نسخه به آدرس آیات و روایات و مطالب منقول و معناى بعضى لغات پرداخته شده است.
 
  
==منابع مقاله==
+
ثعلبی بابهایى در فضل [[قرآن]] و اهل آن و معناى [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]] بیان مى‌کند و سپس آغاز به تفسیر مى‌نماید. روش کلى ثعلبى در مطرح کردن مباحث را مى‌توان به این ترتیب بیان کرد که ابتداى هر [[سوره]] اطلاعات کلى از قبیل نام، [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن و تعداد [[آیات]] آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روایات وارده از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (ص) و [[صحابه]] و [[تابعین|تابعین]] مى‌پردازد. بعد از آن آیات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نیز مسائل بیانى آنها، بحث را پى‌گیرى مى‌کند.
  
۱- مجلدات مختلف تفسیر ثعلبى.
+
مفسر هنگام تفسیر آیات به تفصیل به مسائل [[نحو]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] مى‌پردازد، که گستردگى دانش او را در این زمینه مى‌رساند. مفردات آیات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و [[صرف]] مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به [[شعر]] عربى استناد کرده است.  
  
۲- تفسیر و مفسران، آیت الله معرفت، ج ۲ ص ۱۸۸.
+
یکى دیگر از جلوه‌هاى این تفسیر، پرداختن به مباحث [[فقه|فقهى]] است و در مورد [[آیات الاحکام|آیات احکام]]، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد؛ اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جمیع اطراف مسئله را بررسى مى‌کند، چنانچه گاه از حوصله تفسیر بیرون است. به عنوان نمونه در آیه ۱۱ [[سوره نساء]] بحث [[ارث]]، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نماید، و نیز در مباحثى از قبیل: «نکاح متعه» «کبائر»، «لمس نساء»، «[[تیمم|تیمم]]» به تفصیل سخن مى‌گوید.
  
۳- التفسیر و المفسرون، دکتر محمد حسین ذهبى، ج ۱ ص ۲۲۷، انتشارات دار احیاء التراث العربى بیروت.
+
پرداختن ثعلبى به [[قصص قرآن]] را مى‌توان دلیل علاقه زیاد او به این امور دانست و شاهد آن کتابى است که در قصص [[انبیاء]] تألیف کرده است. به همین جهت [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] بدون عنایت به درست یا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غیر منطقى بودن در این تفسیر ذکر شده است. از این رو به نظر عالمان علم حدیث، ثعلبى در [[حدیث|حدیث]]، دستى توانا نداشته است و اسرائیلیات به این سبب در تفسیر او راه یافته است. اما شاید راه یافتن اسرائیلیات به تفسیر او از این باب باشد که ایشان هم مانند محدثان پیشین عمل کرده است. و نکوهش برخى [[اهل سنت]] از او نیز شاید از باب توجه او به روایات خاصه و نقل روایاتى از آنها در فضائل [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام باشد، که مورد پسند [[عامه]] نبوده است و این نیز سبب شده که این تفسیر به زیور طبع آراسته نگردد.  
  
۴- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، ج ۱ ص ۷۴۳ و ۸۲۵، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی.
+
ثعلبى از نقل [[حدیث جعلی|احادیث جعلی]] در فضائل [[سوره|سوره‌هاى]] قرآن نیز خوددارى نکرده و در تفسیر او اینگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد. وی در نقل روایات، [[سند حدیث|اسانید]] آنها را حذف نموده و برخى از این جهت بر او نقد کرده‌اند، امّا در ابتداى کتاب، اسانید خود را از علماى پیشین و هم عصر خود که تفسیر را از آنها نقل مى‌کند، ذکر مى‌نماید. بدین جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌کند.
  
==منبع==
+
متعصّب نبودن، یکی از جنبه‏ های مثبت ثعلبی در این تفسیر است؛ چندان‏که از روایات تفسیری [[شیعه]] نیز بهره می ‏برد و در پاره ‏ای از موارد، سند خود را به [[امام باقر]] علیه السلام ذکر می ‏کند. امّا برخی از قرآن‏‌پژوهان معاصر [[اهل سنّت]]، استفاده ثعلبی از روایات تفسیری شیعه را از ضعف‏های این تفسیر به شمار آورده‏ اند!
  
نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی.
+
==منابع ==
  
 +
* تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۸۸.
 +
* التفسیر و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج ۱ ص ۲۲۷.
 +
* [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج ۱ ص ۷۴۳ و ۸۲۵.
 +
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
* تفسیر روایی جامع، عبدالهادی مسعودی، ص ۲۸۵-۲۸۴.
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر روایی]][[رده: تفسیرهای اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۴

الكشف و البيان .jpg
نویسنده احمد بن محمد ثعلبی
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۱۰

«الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» از تفاسیر مأثور معروف اهل سنت مى‌باشد که به اعتبار نویسنده‌اش، ابواسحاق احمد ثعلبی (م، ۴۲۸ ق)، به «تفسیر ثعلبى» مشهور شده است. ثعلبی قرآن را بر اساس آنچه از پیشینیان به او رسیده تفسیر کرده و به مباحث گوناگونی مانند قرائات، اعراب و لغات، احکام فقهی، قصص و فضائل سور پرداخته است. مفسر در این تفسیر، به واژه‌‏شناسی و مباحث کلامی و فقهی نیز می‏‌پردازد؛ اما جوهرۀ اصلی کار او، روایات است.

معرفی تفسیر

احمد ثعلبى نیشابورى در مقدمه خود تصریح به این دارد که تفسیر او عصاره حدودا صد کتاب و نقل اقوال شفاهى سیصد تن از مشایخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است: بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قرائات، علل و احتجاجات، عربیت و لغات، اعراب و موازنات، تفسیر و تأویلات، معانى و جهات، غوامض و مشکلات، احکام و فقهیات، حِکَم و اشارات، فضائل و کرامات و اخبار و متعلقات. وی مطالب کتاب را بدون باب بندى مطرح کرده و نام آن را «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن» نهاده است.

ثعلبى همچنین در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسیم مى‌نماید: «۱- فرقه اهل بدعت و اهواء. ۲- دسته‌اى که نیکو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بیانات پیشینیان صالح مخلوط کردند. ۳- دسته‌اى که به نقل روایت بسنده کرده و درایت و نقد را پیشه نکرده‌اند. ۴- دسته‌اى که اسناد روایات را حذف کرده و از کتب و دفاتر نقل کرده‌اند، بدین جهت تألیفاتشان بر اساس حافظه و ذهنیات آنهاست و گفتار صحیح و غیر صحیح و متقن و واهى را بهم آمیخته‌اند. ۵- دسته‌اى که خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل کثرت طرق و روایات، تألیفات را پر حجم کرده‌اند. ۶- عده‌اى نیز تفسیر را از احکام و بیان حلال و حرام، حل مشکلات تفسیرى و رد بر اهل شبهه، مجزا کرده‌اند و به این امور نپرداختند.»

ثعلبی سپس هیچکدام از موارد فوق را کامل ندانسته، و به همین جهت اقدام به تألیف تفسیر «الکشف و البیان» نموده است.

محتوای تفسیر

ثعلبی بابهایى در فضل قرآن و اهل آن و معناى تفسیر و تأویل بیان مى‌کند و سپس آغاز به تفسیر مى‌نماید. روش کلى ثعلبى در مطرح کردن مباحث را مى‌توان به این ترتیب بیان کرد که ابتداى هر سوره اطلاعات کلى از قبیل نام، مکى و مدنى بودن و تعداد آیات آن را ارائه مى‌دهد، سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روایات وارده از پیامبر اکرم (ص) و صحابه و تابعین مى‌پردازد. بعد از آن آیات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نیز مسائل بیانى آنها، بحث را پى‌گیرى مى‌کند.

مفسر هنگام تفسیر آیات به تفصیل به مسائل نحو و ادبیات مى‌پردازد، که گستردگى دانش او را در این زمینه مى‌رساند. مفردات آیات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و صرف مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد کرده است.

یکى دیگر از جلوه‌هاى این تفسیر، پرداختن به مباحث فقهى است و در مورد آیات احکام، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد؛ اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جمیع اطراف مسئله را بررسى مى‌کند، چنانچه گاه از حوصله تفسیر بیرون است. به عنوان نمونه در آیه ۱۱ سوره نساء بحث ارث، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نماید، و نیز در مباحثى از قبیل: «نکاح متعه» «کبائر»، «لمس نساء»، «تیمم» به تفصیل سخن مى‌گوید.

پرداختن ثعلبى به قصص قرآن را مى‌توان دلیل علاقه زیاد او به این امور دانست و شاهد آن کتابى است که در قصص انبیاء تألیف کرده است. به همین جهت اسرائیلیات بدون عنایت به درست یا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غیر منطقى بودن در این تفسیر ذکر شده است. از این رو به نظر عالمان علم حدیث، ثعلبى در حدیث، دستى توانا نداشته است و اسرائیلیات به این سبب در تفسیر او راه یافته است. اما شاید راه یافتن اسرائیلیات به تفسیر او از این باب باشد که ایشان هم مانند محدثان پیشین عمل کرده است. و نکوهش برخى اهل سنت از او نیز شاید از باب توجه او به روایات خاصه و نقل روایاتى از آنها در فضائل اهل بیت علیهم السلام باشد، که مورد پسند عامه نبوده است و این نیز سبب شده که این تفسیر به زیور طبع آراسته نگردد.

ثعلبى از نقل احادیث جعلی در فضائل سوره‌هاى قرآن نیز خوددارى نکرده و در تفسیر او اینگونه فضائل هم به چشم مى‌خورد. وی در نقل روایات، اسانید آنها را حذف نموده و برخى از این جهت بر او نقد کرده‌اند، امّا در ابتداى کتاب، اسانید خود را از علماى پیشین و هم عصر خود که تفسیر را از آنها نقل مى‌کند، ذکر مى‌نماید. بدین جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمى‌کند.

متعصّب نبودن، یکی از جنبه‏ های مثبت ثعلبی در این تفسیر است؛ چندان‏که از روایات تفسیری شیعه نیز بهره می ‏برد و در پاره ‏ای از موارد، سند خود را به امام باقر علیه السلام ذکر می ‏کند. امّا برخی از قرآن‏‌پژوهان معاصر اهل سنّت، استفاده ثعلبی از روایات تفسیری شیعه را از ضعف‏های این تفسیر به شمار آورده‏ اند!

منابع

  • تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۸۸.
  • التفسیر و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج ۱ ص ۲۲۷.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج ۱ ص ۷۴۳ و ۸۲۵.
  • نرم افزار جامع التفاسیر نور، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • تفسیر روایی جامع، عبدالهادی مسعودی، ص ۲۸۵-۲۸۴.
***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: