خطبه عقد حضرت علی و زهرا (علیهماالسلام)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (علیهماالسلام) در سال دوم هجری رقم خورد. در این ازدواج دو خطبه خوانده شد. یک خطبه در آسمان توسط فرشته ای به نام راحیل و به روایتی جبرئیل و خطبه ای در زمین توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله).

ایراد خطبه ازدواج توسط پیامبر

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) دستور دادند تا مهاجر و انصار را در مسجد حاضر کنند تا در جمع آنان خطبه عقد ایشان و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بخوانند.

متن و ترجمه خطبه پیامبر (ص):

«الحمدلله المحمود بنعمته، المعبود بقدرته، المطاع لسلطانه، المرعوب من عذابه المرغوب الیه فیما عنده النافذ امره فى سمائه و ارضه، الذى خلق الخلق بقدرته و میزهم بحکمته و احکمهم بعزته، و اعزهم بدینه و اکرمهم بنبیه محمد ثم ان الله عز و جل قد جعل المصاهره نسبا لاحقا و امرا مفترضا نسخ بها الاثام و اوشح بها الارحام و الزمها الانام فقال عز و جل و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و کان ربک قدیرا فامر الله یجرى قضائه و قضائه یجرى الى قدره و قدره یجرى الى اجله فلکل قضاء قدر و لکل اجل کتاب یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام‌الکتاب. ثم ان الله تعالى امرنى ان ازوّج فاطمه من على و قد زوّجتُه على اربعماة مثقال فضة، ارضیت یا على؟ فقال على: رضیت عن الله و عن رسوله، فقال (ص) جمع الله شملکما و اسعد جدکما و بارک علیکما و اخرج منکما کثیراً طیباً».[۱]

سپاس خداوندى را سزاوار است که بندگان را به نعمت عبودیت مقرب داشت و به قدرت اطاعت مکرم فرمود و به سلطنت و صولت مطیع و منقاد ساخت و به عذاب و نعمت بیمناک فرمود خدایى که امرش در آسمانها و زمین نافذ است، خداوندى که موجودات را به قدرت خود آفرید، و به حکمت خود از هم متمایز و مشخص فرمود و به عزت ایمان رشته شخصیت آنها را مستحکم و به دین و فضیلت گرامى داشت و به نبوت محمد (ص) بر آنها منت نهاد. آن خدایى که مصاهرت و دامادى را سبب خویشاوندى قرار داد و بدین وسیله افراد و اقوام را به هم ملحق فرموده و الفت داد و امر فرمود این فریضه را همه اطاعت کنند و از سنت‌هاى خداوندى خویش قرار داد و با این دستور، آثار بت‌ پرستى را محو و معدوم کرد و ارحام مادران را به ازدواج و دامادى زینت داد و مردم را به این دستور و اجراى آن ملزم کرد.

خداوند عزوجل آن خالقى است که بشر را از آب خلق فرمود و میانشان سبب و نسب قرار داد و پروردگارت توانا است. پس فرمان خداست که قضایش را اجرا مى‌کند، و قضاى او است که بر قدرش جارى مى‌گردد و قدرش به سوى اجلى روانه مى‌شود و براى هر اجلى کتابى است با این همه اختیار کل به طور مطلق در دست او است آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى‌کند و نزد او است ام‌الکتاب (لوح محفوظ).

پروردگار عالم مرا امر کرد که تزویج کنم فاطمه را به على، و هم‌اکنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره. آنگاه رو کرد به على علیه‌السلام و فرمود: یا على آیا راضى هستى؟ على علیه‌السلام از جاى خود برخاست گفت: از خدا راضى و از رسول او خشنودم. پس از آن رسول خدا (ص) در حق آنها دعا کرد و گفت: خداوند مشکلات شما را برطرف نماید و شما را خوشبخت کرده و سعادتمند گرداند، و بر شما مبارک باد این ازدواج با میمنت، و فرزندان پاک و پاکیزه از شما به عمل آید.

آنگاه از منبر پایین آمد و فرمود: «انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبة».[۲] من یک نفر همانند شما هستم به شما زن مى ‌دهم و از شما زن مى‌ گیرم، جز فاطمه که تزویج او در آسمان انجام گرفته است.

و نقل شده که امیرالمؤمنین (ع) پس از آن چنین فرمود:

«الحمدالله شکراً لانعمه و ایادیه، و لا اله الا الله شهادة تبلغه و ترضیه و صلى الله على محمد صلوة تزلفه تحطیه، والنکاح مما امر الله عز و جل به و رضیه و مجلسنا هذا مما قضاه الله و اذن فیه و قد زوجنى رسول‌الله ابنته فاطمة و جعل صداقها درعى هذا، و قد رضیت بذلک فاسئلوه و اشهدوا».[۳] سپاس و شکر خداوندى را سزا است که الطاف و نعمت‌هایش شامل حال همه بندگان است پروردگارى نیست جز او و شهادت مى‌دهم بر وحدانیت ذات پاکش، شهادتى رسا و با اعتقادى کامل و درود و سلام حق بر محمد (ص)، درودى همواره و فراگیر و باقى، اما بعد، مجلس ما در مورد یکى از سنتهاى مقدس الهى تأسیس گردیده. موضوع این مجلس، نکاح است که پروردگار بدان امر فرموده و رضا داده است. و رسول خدا به فرمان خداوند متعال دخترش فاطمه را بر من تزویج فرموده و مهر او را این زره آهنین من قرار داده است، من نیز بدان رضا دادم. شما حاضران، این موضوع را از او بپرسید و شهادت دهید که دخترش فاطمه به همسرى من درآمده است.[۴]

پانویس

  1. ناسخ ‌التواریخ زندگانى حضرت فاطمه (س)، ج ۱ ص۵۰؛ فاطمه الزهرا، تالیف عمادزاده، ص۲۷۶
  2. ناسخ ‌التواریخ زندگانى حضرت فاطمه (س)، ج ۱ ص۵۰
  3. همان
  4. همان

منابع

  • ناسخ‌التواریخ، به کوشش جهانگیر قائم‌مقامی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۳۷.