حلیة الأولیاء (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حِلية الأولياء و طبقات الأصفياء» تألیف ابونعیم اصفهانی (متوفی ۴۳۰ ق)، کتابى در شرح ‎حال حدود هفتصد تن از صحابه بزرگ پیامبر (صلى الله علیه وآله) و نیز عابدان و عارفان از صدر اسلام تا زمان مؤلف است. ابونعیم در این کتاب، بسیارى از احادیث مربوط به فضایل اهل بیت به‌ویژه حضرت علی (علیه‌السلام) را نیز آورده است. «حلية ‎الأولياء» مورد توجه و استفاده بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت قرار گرفته است.

حلیة الأولیاء.jpg
نویسنده ابونعیم اصفهانی
موضوع شرح‌حال صحابه و تابعان
زبان عربی
تعداد جلد ۱۱

مؤلف

ابونُعَیم احمد بن عبداللّه اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ ق)، محدث، مورخ و متکلم برجسته مسلمان در قرن پنجم هجری بود. وی برای استماع حدیث و تکمیل دانش خود به سرزمین‌های مختلف اسلامی سفر نمود و از علمای متعددی مانند حاکم نیشابوری، اجازه نقل روایت گرفت و شاگردان بسیاری مانند خطیب بغدادی تربیت نمود.

ابونعیم، یکی از چهره های اصلی مکتب حدیثی شهر اصفهان است. او به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است. میراث او در حوزه رجال و تاریخ بسیار با ارزش است.

ابونعیم اصفهانی آثار بسیاری تألیف کرد، از جمله: حلیة الأولیاء، دلائل النبوة، منقبة المطهرین و مرتبة الطیبین، الخصائص فی فضل علی(ع)، اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، معرفة الصحابه، صفة الجنة، ذکر اخبار اصبهان.

معرفی کتاب

کتاب «حلية الأولياء و طبقات الأصفياء»، یا به تعبیر اسماعیل پاشا بغدادى «حلية الأولياء و بهجة الأصفياء»، چنان مشهور است که در منابع متقدم و متأخر، گاه مؤلفِ آن را «صاحب حلية الأولياء» خوانده‌اند.

انگیزه ابونعیم اصفهانی، تألیف کتابى بوده است که در آن نام جماعتى از صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان و ناسکان و بعضى از روایات و سخنان آنان آمده باشد. وى همه آنان را از اعلام صوفیه و پیشوایان ایشان دانسته است.

درباره اهمیت «حلية ‎الأولياء» گفته‌اند که این کتاب را در زمان حیات ابونعیم به نیشابور بردند و در آنجا به چهارصد دینار فروختند. ابن ‎خلکان آن را از بهترین کتاب‌ها دانسته است. صدیق حسن‌خان مطالعه «حلية ‎الأولياء» را به کسانى که مى‌خواهند از احوال و مقامات اولیا و صالحان مؤمن آگاه شوند، توصیه کرده است.

ابن کثیر مى گوید این کتاب نشانه دانش گسترده ابونعیم و فراوانى اساتید او است و اینکه او توان بالایى در تخریج احادیث نبوى با همه راه هاى ممکن داشته است. ابونعیم اصفهانى در این کتاب بسیارى از احادیث مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و به ویژه تعابیر بسیار ارزشمندى براى على بن ابى طالب(علیه السلام) به کار برده، که کمتر کسى از علماى اهل سنت با اعتبار و شهرت ابونعیم چنین تعبیرهایى را به کار گرفته است. از این رو هم مورد انتقاد برخى از علماى متعصب سنّی واقع شده و هم مورد توجه و احتجاج علماى برجسته شیعه قرار گرفته است. و به عنوان منبعى حائز اهمیت در مناظره ها و احتجاجات اعتقادى میان این دو فرقه مهم اسلامى تلقى شده است.

به گفته کولبرگ، از آنجا که سید بن طاووس از «حلية ‎الأولياء» در کتاب‌هاى خود نقل قول کرده است، روشن مى‌گردد که محافل شیعه با این اثر آشنا بوده‌اند. این کتاب، منبع بسیارى از کتاب‌هاى بعدى بوده است و مؤلفان شیعه از آن به‌عنوان منبعى براى نقل فضائل حضرت على(ع) و دیگر امامان(ع) استفاده کرده‌اند. سید خوانسارى بر آن است که «حلية الأولياء» متضمن احادیثى در مناقب حضرت على(ع) است که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمی‌شود. آقا بزرگ تهرانى این کتاب را در فهرست تصانیف شیعه یاد کرده است. به گزارش وى، احمد بن على ماجدى در شرح بخشى از «الشافية» ابوفراس و میرزا محمد کشمیرى دهلوى در «المنتخبات من الكتب الكثيرة لأهل السنة»، از «حلية ‎الأولياء» استفاده کرده‌اند که این امر نشان از اهمیت بالای کتاب دارد.

همچنین أبشیهى در «المستطرف فی كل فن مستظرف» و ابن‎ حجر عسقلانى در «لسان الميزان» از این اثر بهره برده‌اند. خیرالدین زرکلی نیز این کتاب را جزو منابع خود در تألیف «الأعلام»، معرفى کرده است.

از کتاب «حلية ‎الأولياء» انتقادهایى نیز شده است؛ مثلا ابن ‎جوزى در سیزده مورد از ابونعیم انتقاد کرده است، از جمله در تکرار اخبار، اطاله احادیث، ذکر احادیث باطل و نسبت تصوف به صحابه. البته برخی علماى اسلام به اشکال اخیر پاسخ داده و آن را ابطال کرده اند، زیرا اصول معنوى عرفا از احادیثى نشأت مى گیرد که اصحاب از محضر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند.

محتوای کتاب

ابونعیم اصفهانی در تألیف کتاب «حلية ‎الأولياء»، از بسیارى از احادیث و روایات مردان و زنان صحابی درباره افراد، صفات مؤمنان و مسائل فقهى بهره برده و از قول مشایخ نیز مواعظ و نصایحى را مطرح کرده است. نویسنده، افراد مذکور در کتاب را به پنج طبقه تقسیم و مقام معنوى و محامد اخلاقى آنان را گزارش کرده است:

  • طبقه نخست، در شرح حال خلفای نخستین و بیان مهمترین وقایع مربوط به آنها؛ مؤلف در این بخش، تعابیر بسیار بلندى براى امیرالمؤمنین (علیه السلام) -مثل «سید قوم، محب مشهود، محبوب معبود، باب مدینة العلم و العلوم، سرآمد مخاطبهاى الهى، استنباط کننده اشارات ربانى، پرچم هدایت یافتگان، نور اطاعت کنندگان از اوامر الهى، سرپرست تقوا پیشگان و امام عادلان- نقل کرده است. سپس مهم ترین وقایع مربوط به فضائل و جایگاه ایشان نزد نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) مثل اعطاى پرچم اسلام به دست محبوب خدا و رسول او در جنگ خیبر را یاد آور شده است. البته ابو نعیم نه فقط در ذیل شرح حال امام على(علیه السلام)، بلکه در سایر بخش هاى کتاب نیز به مناسبتهاى گوناگون چنین مطالبى را نقل کرده است.
  • طبقه دوم، در معرفى سایر صحابه که در رتبه پس از خلفا قرار داشتند و نیز به کسانى که از آنها حدیث نقل کرده اند؛
  • طبقه سوم، در شرح‌حال اهل صُفّه؛
  • طبقه چهارم، درباره زنان ناسکه از صحابه، که با شرح‎ حال حضرت زهرا(س) و همسران پیامبر(ص) آغاز شده است؛
  • طبقه پنجم، درباره تابعان و تابعانِ تابعان است که از مهم‎ترین آنها حسن بصری است.

بخش اعظم کتاب، به شرح احوال تابعان تابعانى مى‎ پردازد که در شمار فقها و محدّثان حکیم، امراى زاهد و عرفاى بزرگ بوده‌اند؛ از جمله نام سه امام شیعیان یعنی: امام زین العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) ذکر شده و از افراد دیگر یاد شده که عبارتند از: طاووس‎ بن کیسان محدث شیعى؛ عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموى؛ مالک‎ بن انس مؤسس فقه مالکی؛ احمد بن حنبل مؤسس فقه حنبلی، و عرفاى بزرگى مانند: ابراهیم ادهم، فضیل ‎بن عیاض، ذوالنون مصرى، بایزید بسطامی و یحیى‎ بن معاذ.

تلخیص کتاب

بنا به گزارش حاجی خلیفه و آقا بزرگ طهرانى، این کتاب را عبدالرحمان بن جوزی (م ۵۹۷ق) خلاصه کرده و آن را «صفة الصفوة» نامیده و در تلخیص آن افراط کرده است.

همچنین آن‌گونه که از گزارش حاجى خلیفه برمی‌آید، محمد بن حسن حسینى هم این کتاب را، با رعایت جانب اعتدال، خلاصه کرده است.

احمد بن محمد مقرى نیز کتاب «أنوار اليقين في شرح حديث أولياء الله المتقين»، نوشته عثمان ابن ‎مرزوق قریشى (م ۵۶۴ق) را شرحِ نخستین حدیثِ کتاب «حلية ‎الأولياء» دانسته است.

این کتاب همچنین توسط على بن ابى‌بکر هیثمى (م ۸۰۷ق) -نویسنده کتاب معروف «مجمع الزوائد»- تلخیص و بازنویسى شده است که فقط احادیث مسند را نقل کرده و سایر احادیث را حذف نموده است.

منابع