تحنث

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از تحنّث)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«تَحَنُّث» به معنای اجتناب از گناه و عبادت همراه با خلوت‌نشینی، سنّتی پیش از بعثت است که طی آن پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله)، هر سال مدتی را در غار حِرا به خلوت و عبادت می گذراند.

معنای تحنث

«حِنْث» در لغت به معنای «گناه بزرگ» که شرک از مصادیق آن است[۱] و نیز به معنای مرحله بلوغ و تکلیف، شکستن سوگند و میل به حق یا باطل است.[۲]

«تحنّث» از مادّه «حنث» معنایی مخالف دارد و کاری است که بدان وسیله از گناه دوری جویند و خدا را عبادت کنند.[۳] برخی تحنّث را تعبّد معنی کرده اند[۴] یا به جای تحنّث واژه های تعبّد و نسک را بکار برده اند.[۵] در پاره ای منابع تاریخی نیز تحنّث برابر با تألُّه (بندگی و پارسایی) و تبرّر (نیکوکاری) آمده است.[۶]

در مجموع، تحنّث اجتناب از گناه است و این معنای سلبی معمولاً با حالتی روحی مانند خلوت نشینی و مراقبت نفس یا نیکوکاری [۷]، توأم می شده است. بنابراین تحنّث، بالملازمه در مفهوم عام عبادت می گنجد و در اصل، مترادف تعبّد یا نوع خاصی از عبادت یا تعهد انجام دادن وظیفه عبادی نیست.[۸]

تحنث پیش از اسلام

از بعضی روایات برمی آید که پیش از اسلام تحنّث در میان قریش شناخته شده بود. به گزارش ابن سعد از واقدی، کسانی از قریش ماه رمضان را در کوه حرا به تحنّث می گذراندند، در آنجا فقرا را اطعام می کردند و پس از آن به مکه می رفتند و هفت بار کعبه را طواف می کردند.[۹]

به گفته بلاذری، عبدالمطلب نیای پیامبر این سنّت را در میان قریش پایه گذاری کرد،[۱۰] اما ابن هشام، تحنّث را استمرار سنّتی حنیفی دانسته است. به گفته وی، تحنّث و تحنّف (حنیفیّت) در عربی به یک معنی است و تحنّث از ابدال حرف «ف» به «ث» ساخته شده است.[۱۱] در آستانه ظهور اسلام، چند تن از قریش که حنیف (جمع: حُنَفا) خوانده شده اند، از برخی عادات قوم خود مانند بت پرستی و خوردن مردار و خون و قربانیانِ بتها پرهیز می کردند، از جمله زید بن عَمرو بن نُفَیل که از مشرکان انتقاد می کرد و برای آنکه از آزار عم خود، خطّاب بن نفیل در امان بماند به کوه حرا پناه می برد.[۱۲] با این همه گفته می شود که تحنّث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نه پیروی از سنّت قریش بوده است و نه پیروی از روش حنفا.

تحنث پیامبر اکرم

از بعضی روایات برمی آید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با تفکر و تأمل و فطرت پاک خود از گناهان دوری گزید و در پی مجاهدات و مراقبات و تحنّث به رسالت مبعوث گردید و بار سنگین جاهلیت (وِزر) از دوش او برداشته شد؛[۱۳] از این رو، برخی[۱۴] تحنّث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را تفکر دانسته اند.[۱۵]

بعضی مستشرقان تحنّث را از واژه عبری «تِحِنُّت/تِحِنُّث» به معنای «نیایش و عبادت فردی» دانسته و هر گونه ارتباط میان تحنّث و تحنّف (حنیفیّت) را انکار کرده یا پنداشته اند که پیامبر اکرم تحت تأثیر روش راهبان یهودی و مسیحی یا پاره ای تجارب شخصی به تحنّث روی آورده است و از این رو اساساً در تداول لفظ تحنّث یا رواج این سنّت در میان قریش پیش از اسلام تردید کرده اند.[۱۶] اما طبق روایات معتبر تاریخی، تحنّث در میان قریش رواج داشته[۱۷] و به گفته برخی نویسندگان[۱۸] تحنّث پیامبر اکرم امری کاملاً بی سابقه و غیرتقلیدی بوده است.

طبق گفتاری از امام علی علیه السلام[۱۹] پیامبر اکرم پیش از بعثت، هر سال مدتی در غار حرا «مجاور» می شد. به روایت ابن اسحاق، حضرت رسول چند سالی پیش از بعثت بنا به سنّت قریش هر سال یک ماه در حرا مجاور می شد و تحنّث می کرد و فقرایی را که پیش او می آمدند، اطعام می کرد و پس از آن به کعبه می رفت و هفت بار یا بیشتر به دور آن طواف می کرد و سپس به خانه بازمی گشت؛ این کار تا بعثت حضرت در ماه رمضان ادامه داشت.[۲۰]

بنابر روایتی از عایشه چیزی محبوبتر از تنهایی و گوشه نشینی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نبود. آن حضرت در حرا خلوت می کرد و شبهایی چند به تحنّث می گذراند، سپس به خانه نزد خدیجه برمی گشت و زاد و توشه ای برای مدتی دیگر برمی داشت تا این که سروش حق او را دریافت.[۲۱] ظاهراً در نتیجه تحنّث و تفکر و تعمق درباره جهان و انسان و خالق هستی، حقایقی بر آن حضرت کشف می شده که انگیزه ادامه تحنّث می گردیده[۲۲] و در پی همین تحنّثات ـ که صفای معنوی و روحی بیشتری به دنبال داشته ـ وحی بر پیامبر اکرم نازل شده است.[۲۳] برخی بین دو روایت جمع کرده و گفته اند که پیامبر اکرم پس از چند شب تحنّث که توشه اش تمام می شد، به خانه بازمی گشت و برای چند شب دیگر توشه برمی داشت تا این که یک ماه به پایان می رسید.[۲۴] روایات بیشتر بر این دلالت دارند که پیامبر اکرم به تنهایی به تحنّث می رفت.[۲۵] ولی در پاره ای اخبار[۲۶] اشاره شده است که خدیجه همراه او و ظاهراً تا محل تحنّث می رفت یا برای حضرت توشه و آب می برد؛[۲۷] با این همه از کلام امام علی علیه السلام پیداست که کسی جز وی شاهد تحنّث پیامبر و نزول وحی بر او نبوده است.[۲۸]

بنابر پاره ای روایات، تحنّث پیامبر اکرم در غار حرا از ده سال قبل از بعثت و مصادف با سال ولادت حضرت علی علیه السلام آغاز شد. در این دوره، پیامبر ندا و نور غیبی و آواز سنگها و درختان را می شنید و پرده از دیدگانش کنار زده می شد ـ که از خوارق عادات و دلایل نبوت پیامبر (اِرهاصات) به شمار می آید ـ تا اینکه وحی بر او نازل شد.[۲۹]

احتمالاً پیامبر پس از بعثت، تحنّث را که برای دوری از جامعه جاهلی و عادات و رسوم آن انجام می داد،[۳۰] ترک کرد و پس از هجرت، هر سال دهه اول یا دوم و سپس دهه سوم ماه رمضان را در مسجد مدینه اعتکاف می کرد.[۳۱]

پانویس

  1. پرش به بالا رجوع کنید به سوره واقعه: ۴۶.
  2. پرش به بالا فراهیدی، ج۳، ص۲۰۶، ذیل «حنث»؛ ازهری، ج۴، ص۴۸۰، ذیل «حنث».
  3. پرش به بالا ازهری، همانجا؛ ابن سیده، ج۳، ص۲۲۳؛ راغب اصفهانی، ذیل «حنث».
  4. پرش به بالا مثلاً رجوع کنید به بخاری جعفی، ج۱، ص۳.
  5. پرش به بالا رجوع کنید به ابن اثیر، ج۲، ص۴۸؛ ذهبی، ص۱۲۹.
  6. پرش به بالا ابن هشام، ج۱، ص۲۵۱؛ بلاذری، ج۱، ص۸۴؛ طبری، ج۲، ص۳۰۰.
  7. پرش به بالا مثلاً رجوع کنید به ازهری، ج۴، ص۴۸۱.
  8. پرش به بالا قس کالدر، ص۲۳۴ـ۲۳۹.
  9. پرش به بالا بلاذری، ج۱، ص۱۰۵؛ نیز رجوع کنید به ابن هشام، همانجا.
  10. پرش به بالا ج۱، ص۸۴.
  11. پرش به بالا نیز رجوع کنید به جوهری، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن سیده، همانجا.
  12. پرش به بالا ابن اسحاق، ص۹۷؛ ابن هشام، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۴۰، ۲۴۴ـ۲۴۷؛ زریاب خویی، ص۷۹ـ۸۱
  13. پرش به بالا زریاب خویی، ص۹۹ـ۱۰۱؛ قس سهیلی، ج۲، ص۳۹۰ که حنث را «بار گران» معنی کرده است.
  14. پرش به بالا رجوع کنید به قَسطَلانی، ج۱، ص۶۲؛ حلبی، ج۱، ص۲۳۷.
  15. پرش به بالا نیز رجوع کنید به قسطر، ص۲۲۷.
  16. پرش به بالا برای آگاهی بیشتر از این آرا و نقد آنها رجوع کنید به همان، ص۲۲۸ـ۲۳۱؛ نیز رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه.
  17. پرش به بالا رجوع کنید به قسطر، ص۲۳۰ـ۲۳۶.
  18. پرش به بالا ابن حزم، ص۳۶.
  19. پرش به بالا رجوع کنید به خطبه قاصِعه؛ نهج البلاغة، ص۲۲۲.
  20. پرش به بالا ص۱۰۱؛ نیز رجوع کنید به ابن هشام، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۲؛ طبری، ج۲، ص۳۰۰.
  21. پرش به بالا ابن سعد، ج۱، قسم۱، ص۱۲۹؛ طبری، ج۲، ص۲۹۸؛ بخاری جعفی، ج۱، ص۳.
  22. پرش به بالا زریاب خویی، ص۱۰۳، ۱۰۶.
  23. پرش به بالا همان، ص۱۰۶.
  24. پرش به بالا حلبی، ج۱، ص۲۳۶.
  25. پرش به بالا مثلاً رجوع کنید به ابن سعد؛ طبری؛ بخاری جعفی؛ ابن حزم، همانجاها.
  26. پرش به بالا ابن هشام، ج۱، ص۲۵۲؛ طبری، ج۲، ص۳۰۰؛ مقریزی، ج۱، ص۱۲.
  27. پرش به بالا رامیار، ص۳۶.
  28. پرش به بالا رجوع کنید به نهج البلاغة، همانجا.
  29. پرش به بالا مجلسی، ج۳۹، ص۳۲۷ـ۳۲۸.
  30. پرش به بالا ازهری، همانجا.
  31. پرش به بالا کلینی، ج۴، ص۱۷۵؛ بخاری جعفی، ج۲، ص۲۵۵ـ۲۵۶؛ رامیار، ص۳۶ـ۳۷.

منابع

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
رحمة للعالمین.jpg
رویدادهای مهم زندگی
حمله اصحاب فیل به مکهسفر پیامبر اکرم به شامازدواج با حضرت خدیجه کبری (س) • گذاشتن سنگ حجرالاسود در جای خویش • مبعثمعراجولادت حضرت فاطمه سلام الله علیهارفتن به شعب ابی طالبعام الحزنسفر به طائفهجرت به مدینهازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)غزوه بدرغزوه احدغزوه احزابصلح حدیبیهغزوه خیبرسریه ذات السلاسل فتح مکهغزوه حنینغزوه تبوکغدیر خم
بستگان
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) •عبدالله بن عبدالمطلب(س) • عبدالمطلبابوطالب(ع) • حمزه بن عبدالمطلب(ع) • عباس بن عبدالمطلبابولهبجعفر طیارآمنه(س) • فاطمه بنت اسد(س) • خدیجه کبری(س) • حضرت زهرا(س) • امام حسن(ع) • امام حسین(ع) • حضرت زینب(س)
اصحاب
سلمان فارسیعمار بن یاسرابوذرمقدادابوسلمه مخزومیزيد بن حارثهعثمان بن مظعونمصعب بن عمیرابوبکرطلحهزبیرعثمان بن عفانعمر بن خطابسعد بن ابی وقاصعبدالله بن مسعوداسعد بن زرارهسعد بن معاذسعد بن عبادهعثمان بن حنیفسهل بن حنیفابو ایوب انصاری حذیفة بن یمانخالد بن سعيدخزیمة بن ثابتعبدالله بن رواحهاویس قرنیعبدالله بن مسعود بلال حبشی
مکان های مرتبط
مکهمدینهغار حراکعبهشعب ابوطالبغدیر خمفدکبقیعغار ثورمسجد قبامسجد النبیمسجد الحرام