سوریه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سوریه در جهان

سوریه یکی از کشورهای قدیمی خاور میانه و با پیشینه تاریخی عمیق و مناطق زیبا و چشم اندازهای دل انگیز، سالیانه باعث جذب گردشگران فراوانی می گردد. همچنین این کشور دربرگیرنده برخی از اماکن مذهبی و زیارتی مسلمانان و مسیحیان می باشد. از این رو سالیانه تعداد زیادی به منظور زیارت عازم سوریه می شوند. نامی که معمولاً بر سوریه اطلاق می گردد «شام» است که در حقیقت منظور از این نام در گذشته سرزمین وسیعی بود که شامل فلسطین، اردن، لبنان و سوریه امروزی می شد. امروزه این نام فقط بر شهر دمشق اطلاق می شود و اگر در سوریه کسی اهل دمشق باشد به وی «شامی» می گویند.[۱]

وجه تسمیه سوریه

در دوران گذشته، سوریه کنونی بخش عمده‌ای از شام بوده و در واقع سرزمین شام، شامل کشورهای کنونی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن می‌شده است.[۲] «الشأْم و الشَأم و الشآم» در واقع نامی بوده که جغرافی‌دانان عرب بر این منطقه نهاده‌اند.[۳]

منطقه‌ای که از یک سو به دریای روم و بیابان ممتد ـ از ایله تا فرات ـ و از سوی دیگر ـ از فرات تا مرز روم ـ منتهی می‌شود. بدین صورت، سرزمین‌های روم در شمال، مرز مصر و بیابان بنی‌اسرائیل در جنوب آن واقع شده و آخرین محدوده آن ـ در سمت مصر «رَفَحْ» و سمت روم «الثغور» است.[۴]

در دوران‌های گذشته به سرزمین شام، سوریه نیز می‌گفتند. بکری گوید: «سوریه» (به ضم اول و کسر الراء و تخفیف الیاء) نامی برای شام است.[۵]

ارنست هرتز فیلد گوید: سوریه نامی «آشوری» است که هنگام غلبه آشوریان بر این کشور اطلاق می‌شده و سین و شین در زبان سامی، به طور یکسان به کار می‌رفته است. نام سوریه برای نخستین بار در اثر «هرودوت» به شکل «shryn»، در خط «میخی» و «siryon» در زبان «عبری» استعمال می‌شده که بر لبنان شرقی اطلاق می‌شده است.[۶]

در دوران یونانی‌ها و بعد از آن، استعمال این نام گسترش یافت و بر همه منطقه نهاده شد و تا پایان جنگ جهانی اول به همین معنا به کار می‌رفت.[۷] بنابراین، سوریه نامی است برگرفته از قوم آسوری یا آشوری.

در اثر هرودوت، فلسطین قسمتی از سوریه بوده و مورخان جنگ‌های صلیبی، فلسطین را جزئی از سوریه دانسته‌اند. اصطلاح «syrian» ـ در زبان انگلیسی ـ در عصر حاضر، برای این کشور استفاده می‌شود که البته منظور کشور جمهوری عربی سوریه است و گاهی به پیروان کنیسه قدیم سوریه یا کنیسه سریانیه کاتولیک نیز گفته شده است.[۸] در حقیقت اسم سریانی «syriac» مفهومی لغوی و دینی و «syrian» نیز برای اعراب مفهومی جغرافیایی و وطنی دارد.[۹]

جغرافی‌دانان و زبان دانان، هر یک در مورد وجه تسمیه «شام» چیزی گفته‌اند. بعضی معتقدند آن را بدین سبب شام نامیده‌اند که قومی از کنعان در این سرزمین ساکن شده‌اند؛ «فَتَشاءَمُوا إِلَیها». برخی دیگر گویند: بدین علت که اهل یمن در آن «تشاءُمْ» کرده‌اند؛ یعنی به آنجا رو آورده‌اند.

گروهی نیز گفته‌اند: به علت کثرت و فراوانی قریه‌ها و دهات آن که نزدیک به یکدیگرند، یا این که سرزمین شام به رنگ‌های مختلفی مثل سرخ، سفید و سیاه است، همان طور که خال بدن انسان را شام گویند.[۱۰] مجموع سرزمین‌های این منطقه را شامات گویند. گاهی دمشق را نیز از باب اطلاق کل بر جزء، شام گفته‌اند و عرب شهرها را اغلب به اسم سرزمین‌های آن می‌نامیده است.[۱۱]

فضایل فراوانی در مورد شام گفته‌اند. بعضی از مورخان احادیثی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مورد فضایل آن نقل کرده‌اند[۱۲] که به نظر می‌رسد این احادیث را محدثان و وابستگان اموی ساخته‌اند تا به گونه‌ای سرزمین شام را در مقابل شهر پیامبر، یعنی مدینة النبی صلی الله علیه و آله مطرح کنند؛ زیرا این سرزمین، مقر حکومتی بنی امیه بوده است.[۱۳]

وضعیت جغرافیایی

جمهوری سوریه با ۱۸۵۱۸۰ کیلومتر مربع در جنوب غربی آسیا و شرق دیای مدیترانه واقع است. این کشور از شمال به ترکیه، از شرق و جنوب به عراق از جنوب غربی به فلسطین و از غرب به لبنان محدود می‌باشد، و اردن نیز همسایه جنوبی این کشور است.

بخش غربی آن شامل کوه‌ها و دره‌هایی است که اکثر سکنه سوریه در آن واقع شده و به دلیل مجاورت با دریای مدیترانه، تابستان‌های گرم و زمستان‌های معتدل دارد. جلگه‌ها در نواحی جنوب و جنوب غربی قرار دارد. بیابان‌ها که بخش عظیمی از سوریه را پوشانیده، در نواحی شرقی است و آب و هوای گرم و خشک بر آن حاکم است.[۱۴]

سوریه ۱۴ استان دارد که به ترتیب عبارتند از: دمشق، حومه دمشق، حلب، حمص، حماه، قنیطره، درعا، سویدا، طرطوس، لاذقیه، ادلب، الرقه، الحسکه و دیر الزور.

تاریخ سوریه

الف) قبل از اسلام:

شام و سوریه کنونی، از قدیمی‌ترین مناطق مسکونی آسیا بوده و در هزاره سوم قبل از میلاد، قوم «سامی آموری» در این سرزمین ساکن و حکومتی در آن تشکیل دادند که تا سال ۱۷۰۰ قبل از میلاد پایدار بود. در اواخر قرن یازدهم قبل از میلاد، قوم دیگری به نام «آرامی» نیز در این کشور مستقر شدند.

سوریه در پیش از میلاد، بارها به تصرف مصریان، آشوریان، بابلیان و ایرانیان درآمد و هر یک از آنان، این سرزمین را در زمانی کوتاه یا طولانی در دست داشتند. اسکندر مقدونی نیز آن را تصرف کرد و سپس این سرزمین با مرگ وی، جزو قلمرو سلوکیان شد. در سال ۶۳ میلادی، حکومت سلوکی‌ها بر این سرزمین به وسیله امپراتوری روم پایان یافت. در طی دوره تسلط روم، جنگ‌های فراوانی با دولت اشکانی در سوریه به وقوع پیوست. دولت ساسانی نیز مدتی بخش‌هایی از آن را به تصرف درآورد. در سال ۳۹۵ میلادی، پس از تجزیه دولت روم به شرقی و غربی، این کشور جزو قلمرو امپراتوری روم شرقی (بیزانس) گردید. سرانجام استیلای بیزانس بر سوریه به تدریج رو به ضعف نهاد تا این که در قرن اول هجری (هفتم میلادی) در زمان خلافت ابوبکر، خالد بن ولید مأمور فتح شامات گردید.

ب) پس از اسلام:

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مدت حیات خویش، دو بار به مرزهای امپراتوری روم در سرزمین شام حمله کرد. سپاه اسلام نخستین بار در جنگ «مؤته» با سپاه انبوه و تا دندان مسلح رومیان روبرو شد. این غزوه بود که مقدمات نفوذ به سرزمین شام را برای مسلمانان فراهم ساخت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در زمانی دیگر، خود همراه لشکریانش به «تبوک» رفت و به مرزهای روم یورش برد.

آن حضرت در واپسین روزهای حیات خود (سال یازدهم هجری)، سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید برای هجوم به سرزمین شام تدارک دید، لیکن خود به ملکوت اعلی پیوست و ابوبکر اعزام آن سپاه را دنبال کرد. سپاه اسامه در یک درگیری با رومیان به پیروزی رسید و موفق شد نتیجه تلخ شکست موته را به یک پیروزی تبدیل کند. پس از اندکی، خلیفه اول هجوم به مناطق تحت سلطه روم؛ از جمله شامات را در استراتژی نظامی خویش قرار داد.

او در این جنگ، با فراخوانی مسلمانان از نقاط مختلف، سپاهی در مدینه فراهم آورد و آن را چهار گروه کرد؛ گروهی را به فرماندهی «ابوعبیدة بن جراح» به سوی «حمص»، دسته دیگر را به فرماندهی «عمرو بن عاص» راهی فلسطین و دسته سوم را به فرماندهی «یزید بن ابی‌سفیان» به سوی «دمشق» و دسته چهارم را به سرپرستی «شرحبیل بن حسنه» عازم «اردن» کرد.

اندکی بعد، از شام خبر رسید که ابوعبیده، از عهده مقابله با رومیان برنیامده است. از این رو خلیفه نامه‌ای به خالد بن ولید نوشت که به کمک سپاه شام بشتابد و به جای ابوعبیده فرماندهی سپاه را به عهده گیرد، خالد به سوی شام رفت. او ابتدا «بُصری» را فتح کرد و سپس به مصاف با رومیان شتافت. این جنگ در تاریخ اسلام به «یرموک» معروف شد، زیرا در کنار رودی به همین نام که امروزه در کشور اردن جاری است، صورت گرفت.

رومیان در این نبرد، ۱۴۰ هزار نفر تلفات دادند و سه هزار تن از مسلمانان نیز کشته شدند. آنان رومی‌ها را تعقیب و «ماهان» سردار آنان را کشتند و سپس به طرف دمشق رفتند؛ پس از آن که یک ماه بر دروازه آن شهر متوقف شدند، خبر وفات ابوبکر و خلافت عمر خطاب به ایشان رسید.

«هِرَقْل» (=هراکلیوس، امپراتور روم) در بیت المقدس از فتح مسلمانان در یرموک خبر یافت و با شتاب به سوی حمص روانه شد تا آن جا را مرکز جنگی خود قرار دهد. ابوعبیده نیز با سپاه حرکت کرد تا به «مرج الصفر» رسید و از خلیفه کسب تکلیف کرد که اول دمشق را فتح کند یا به فحل هجوم برد؟ عمر نیز با صحابه مشورت کرد. در این میان امام علی علیه السلام نظر داد، اول دمشق را بگشایید که قلعه شام است و سپس سپاهی برای جلوگیری از سپاه فحل و مردم فلسطین و حمص بفرستید. خلیفه نیز به همین گونه فرمان داد.

محاصره دمشق هفتاد روز طول کشید؛ مسلمانان راه آذوقه و کمک رسانی ساکنان شهر را بستند. چون دیوارها و خندق‌های اطراف مانع نفوذ مسلمین می‌شد، چاره‌ای جز ادامه محاصره نداشتند. مردم دمشق که از محاصره به تنگ آمده بودند، از در صلح درآمدند؛ بعضی از دروازه‌های دمشق به صلح باز شد و مسلمین بدان راه یافتند و شهر را فتح کردند. مورخان در تاریخ فتح دمشق اختلاف دارند؛ بعضی سال سیزده هجری و بعضی سال چهارده و یا هفده هجری گفته‌اند.

پس از فتح شام، «یزید بن ابی‌سفیان»، که یکی از چهار فرمانده فاتح دمشق بود، از سوی عمر به حکومت این شهر منصوب شد. وقتی او مرد، عمر قلمرو او را به معاویه سپرد و وی مالک مطلق العنان این سرزمین گشت.

در فتح شام بیشتر مهاجران و انصار حضور داشتند. به گفته ابن سعد، ۱۱۳ صحابه در آن شرکت کردند. شهر «حُمص» ـ در جنوب دمشق ـ محل ملاقات و الحاق اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به یکدیگر بود. «ابومسلم خولانی» وقتی داخل مسجد حمص شد، سی تن از ریش سفیدان اصحاب را در آن دید و کثیر بن مره حضرمی نیز هفتاد بدری، از صحابه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را در آن جا ملاقات کرد. آنان مقدمه لشکر اسلام بودند که آموزش فقه و قرآن در سپاه اسلام بر عهده آنان بود. بسیاری از تابعین در شام به دست عبادة بن صامت، ابو دردا و معاذ بن جبل فقه آموختند. این کار به سبب درخواست یزید پسر ابوسفیان صورت گرفت که به عمر نوشته بود مردم شام فراوان‌اند و به تعلیم قرآن و فقه نیاز دارند. بدین سان حمص پایگاه عباده شد، ابودردا به دمشق رفت و معاذ نیز عازم فلسطین گردید.

معاویه پس از آن که از سوی عمر به جای برادرش یزید بن ابوسفیان به حکومت دمشق منصوب شد، به فتح سایر شهرهای شام اقدام کرد. وی در دوران خلافت عثمان قدرت بلامنازعی یافت و علاوه بر شام به حکومت «جزیره» نیز دست یافت. او تمامی ولایات شام را به قیسی‌ها سپرد و همین قیسی‌ها و بعد کلبی‌ها بودند که او را در مقابل امام علی علیه السلام تقویت کردند. معاویه پیراهن خونین عثمان را بر منبر مسجدی که بعدها جامع اموی به جای آن ساخته شد، گذاشت و رؤسا، اشراف و قبایل را فراخواند. آنان نیز سوگند خوردند که کشندگان عثمان را قصاص کنند. سپس جنگ صفین را علیه امام به راه انداختند. در این جنگ تمامی مردم شام جز «ابودردا» و «ابواُمامه باهلی» حضور یافتند.[۱۵]

اماکن زیارتی

  • ۸. مقام عبدالله پسر امام زین العابدین علیه السلام؛
  • ۱۱. غار اربعین؛
  • ۱۳. قبر حضرت هابیل علیه السلام در زبدانی؛
  • ۱۶. محل سکونت حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما‌السلام در ربوه؛

پانویس

  1. راهنماى اماکن زیارتى و سیاحتى در سوریه، ص ۱۸.
  2. تقسیم این سرزمین به چهار کشور کنونی به دنبال جنگ جهانی اول و در پی اهداف استعماری کشورهای سلطه‌گر انجام گردیده است.
  3. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۳.
  4. اصطخری، المسالک والممالک، ص ۵۵.
  5. محمد کردعلی، خطط الشام، ج ۱، ص ۴۷.
  6. محمد کردعلی، همان کتاب، ج ۱، ص ۴۷؛ عفیف البهنسی، الشام الحضاره، صص ۲۳ـ۲۲.
  7. نجدت خماس، الشام فی صدر الاسلام، ص ۴۰.
  8. Syria religeouse groups, Encyclopedia britannica ۱۵ th . p . ۹۱۹-۹۲۲.
  9. نجدت خماس، همان کتاب.
  10. مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ص ۱۴۰؛ نجدت خماس، همان کتاب، ص ۴۰.
  11. محمد کردعلی، همان کتاب، ج ۱، ص ۴۸.
  12. ابی البقاء عبدالله البدری، نزهة الأنام فی محاسن الشام، بیروت، دارالرائد ۱۹۸۰؛ ابن طولون، بهجة الأنام فی فضل دمشق الشام.
  13. تاریخ و اماکن سیاحتی و زیارتی سوریه، دکتر اصغر قائدان، ص ۲۵.
  14. سرزمین اسلام، گلی زواره، غلامرضا، ص ۱۳۱.
  15. تاریخ و اماکن سیاحتی و زیارتی سوریه، دکتر اصغر قائدان، ص ۲۹.
  16. راهنماى اماکن زیارتى و سیاحتى در سوریه، ص ۲۷.
کشورهای اسلامی
آسیا * ایران * ترکیه * سوریه * عراق * عربستان * فلسطین * یمن * آذربایجان * اردن * ازبکستان * افغانستان * امارات متحده عربی * بحرین * برونئی * بنگلادش * تاجیکستان * عمان * قرقیزستان * قطر * لبنان * مالزی * پاکستان * کویت * مالدیو * قزاقستان * ترکمنستان
آفریقا * تونس * اتیوپی * الجزایر * تانزانیا * ساحل عاج * سنگال * سودان * سومالی * لیبی * مالی * مصر * موریتانی * موزامبیک * نیجر * نیجریه * چاد * کامرون * گابن * گامبیا * گینه * سیرالئون * کومور * جیبوتی * بورکینافاسو * گینه بیسائو * کنگو * جمهوری غنا * جمهوری عربی صحرا * توگو
سایر قاره ها * آلبانی (اروپا) * بوسنی هرزه گوین (اروپا) *سورینام (آمریکا)