ابی بن کعب: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
− | «'''اُبَیِّ بْنِ كَعْب انصارى'''» در [[ | + | «'''اُبَیِّ بْنِ كَعْب انصارى'''» از [[صحابه]] نامدار [[پیامبر اکرم]] (صلى الله عليه وآله) بود که در [[بیعت عقبه|عقبۀ دوم]] با پیامبر (ص) بیعت نمود. او از معدود كسانى بود كه در [[جاهليت]] نوشتن مىدانست و پس از هجرت پیامبر اکرم به مدینه، در شمار كاتبان وحى، نويسندگان نامهها و معاهدات پيامبر قرار گرفت. ابّی ابن كعب در قرائت و گردآوری و تعلیم [[قرآن]] و همچنین در [[تفسیر]] و [[فقه]] مقام والایی داشت. |
− | |||
− | از | ||
− | |||
+ | == زندگینامه == | ||
اُبَىّ بن كَعب بن قیس بن عُبید بن زید، از قبيله [[خزرج]] و تیرۀ بنی نجار از [[انصار]] بود. [[ابن ندیم]]<ref>الفهرست، ص ۳۰.</ref> برخلاف دیگر منابع، سلسله نسب او را چنین آورده است: «ابّی ابن كعب بن قیس بن ملك بن امرئ القیس». [[عمر بن خطاب|عُمَر]] او را ابوالطفیل، میخواند، چون پسری به همین نام داشت، ولی در پارهای از روایات آمده كه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) او را با [[کنیه|كنیۀ]] «ابوالمُنذر» میخوانده است.<ref>نک : طبرانی، ۱ / ۱۶۵؛ ابن عبدالبر، ۱ / ۶۶.</ref> نیز روایت شده است كه رسول اكرم (ص) او را «سید الانصار» لقب داد و هنوز زنده بود كه مسلمانان او را «سید المسلمین» خواندند.<ref>مستدرک حاكم نیشابوری، ۳ / ۳۰۲.</ref> | اُبَىّ بن كَعب بن قیس بن عُبید بن زید، از قبيله [[خزرج]] و تیرۀ بنی نجار از [[انصار]] بود. [[ابن ندیم]]<ref>الفهرست، ص ۳۰.</ref> برخلاف دیگر منابع، سلسله نسب او را چنین آورده است: «ابّی ابن كعب بن قیس بن ملك بن امرئ القیس». [[عمر بن خطاب|عُمَر]] او را ابوالطفیل، میخواند، چون پسری به همین نام داشت، ولی در پارهای از روایات آمده كه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) او را با [[کنیه|كنیۀ]] «ابوالمُنذر» میخوانده است.<ref>نک : طبرانی، ۱ / ۱۶۵؛ ابن عبدالبر، ۱ / ۶۶.</ref> نیز روایت شده است كه رسول اكرم (ص) او را «سید الانصار» لقب داد و هنوز زنده بود كه مسلمانان او را «سید المسلمین» خواندند.<ref>مستدرک حاكم نیشابوری، ۳ / ۳۰۲.</ref> | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۳: | ||
نخستین مطلبی كه از او در دوران اسلام میدانیم، شركت در [[بیعت عقبه|بیعت عقبۀ]] دوم با پیامبر (ص) همرا ۷۰ تن از [[انصار]] است. پیامبر (ص) پس از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]، میان او و سعید بن زید بن عمرو بن نفیل و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] پیمان [[برادری]] برقرار كرد و از آن پس در غزوات [[غزوه بدر|بدر]] و [[جنگ احد|احد]] و [[جنگ خندق|خندق]] و دیگر مشاهد همراه پیامبر (ص) بود.<ref>همان.</ref> او همچنین در [[سریه|سریهای]] كه در آغاز هفتمین ماه از هجرت، به فرماندهی [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داده، شركت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱ / ۹.</ref> | نخستین مطلبی كه از او در دوران اسلام میدانیم، شركت در [[بیعت عقبه|بیعت عقبۀ]] دوم با پیامبر (ص) همرا ۷۰ تن از [[انصار]] است. پیامبر (ص) پس از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]، میان او و سعید بن زید بن عمرو بن نفیل و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] پیمان [[برادری]] برقرار كرد و از آن پس در غزوات [[غزوه بدر|بدر]] و [[جنگ احد|احد]] و [[جنگ خندق|خندق]] و دیگر مشاهد همراه پیامبر (ص) بود.<ref>همان.</ref> او همچنین در [[سریه|سریهای]] كه در آغاز هفتمین ماه از هجرت، به فرماندهی [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داده، شركت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱ / ۹.</ref> | ||
− | + | ابی بن كعب همچنین از كاتبان [[وحی]] بود. چنانكه حكایت شده، در غیاب [[حضرت علی]] (ع) و [[عثمان]]، ابی بن كعب و [[زید بن ثابت]] به كتابت وحی میپرداختند.<ref>تاریخ طبری، ۲ / ۸۳۶.</ref> وی علاوه بر كتابت وحی، دبیری [[پیامبر]] (ص) را نیز عهدهدار بود و در غیاب او، زید بن ثابت این وظیفه را انجام میداد.<ref>همان، ۱ / ۱۷۸۲.</ref> روایت شده است كه ابیّ نخستین كس بود كه در پایان نامهها، به عنوان كاتب نام خود و پدرش (كَتَب فلان بن فلان) را مینوشت.<ref>ابن اثیر، اسدالغابة، ۱ / ۵۰.</ref> گاه نیز از جانب پیامبر (ص) مأمور میشد تا به نو مسلمانان، ازجمله وفد عامر و وفد بنی حنیفه، كه به [[مدینه]] میآمدند، [[احکام شرعی|احكام]] اسلام و [[قرآن]] بیاموزد.<ref>نک : ابنخلدون، العبر، ۲ / ۴۷۵، ۴۷۶. </ref> | |
+ | |||
+ | ابی بن كعب علاوه بر اینكه در دانش قرآنی تبحر داشت، یكی از صاحبان [[فتوا]] در میان [[صحابی|اصحاب]] پیامبر (ص) بود و گفتهاند وی یكی از ۶ نفری است كه دانش پیامبر به آنان رسیده است.<ref>بسوی، المعرفة و التاریخ، ۱ / ۴۴۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | برپایۀ منابع [[شیعه|شیعی]]، پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] (ص)، ابی بن كعب یكی از ۱۲ تن از [[مهاجرین]] و [[انصار]] بود كه در موضوع جانشینی پیامبر (ص) زبان به اعتراض گشودند.<ref>ابنبابویه، الخصال، ۲ / ۴۶۱.</ref> در این مورد از طریق او [[حدیث|حدیثی]] از پیامبر بدین مضمون نقل شده است: «علی بن ابی طالب امامكم بعدی و هو الناصح لأمتی».<ref>برقی، رجال، ۶۳-۶۶؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱ / ۱۵۳- ۱۵۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | وی در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] اظهار تمایل كرد كه كاری بدو سپرده شود، ولی عمر در پاسخ گفت: خوش ندارم كه دین تو را آلوده سازد.<ref>طبقات ابن سعد، ۳ / ۴۹۹.</ref> اما با این وجود گفته شده وی همراه عمر به جابیه (قریهای از قرای [[دمشق]]) رفت و او بود كه برای مردم [[بیت المقدس|بیتالمقدس]] صلح نامه نوشت.<ref>ابنعساكر، تاریخ دمشق، ۲ / ۵۸۳.</ref> همچنین براساس پارهای از روایات كه از زنده بودن او در زمان عثمان حكایت دارد، عثمان برای جمعآوری قرآن ۱۲ نفر از مهاجرین و انصار را فرا خواند كه ابی بن كعب یكی از آنان بود.<ref>طبقات، ابن سعد، ۳ / ۵۰۲.</ref> | ||
− | ابی بن كعب | + | ابی بن كعب از [[رسول اكرم]] (ص) [[حدیث|احادیثی]] روایت كرده است كه شماری از آنها را صاحبان [[صحاح سته]] در آثار خود آوردهاند. بنابر شمارش نَووَی، احادیث منقول از ابی در كتب معتبر، ۱۶۴ حدیث است. [[احمد بن حنبل]] احادیث فراوانی را از او به نقل از [[ابو ایوب انصاری]]، [[عبادة بن صامت]]، [[ابوهریره]]، رافع بن رفاعه، جابر بن حیان عبدالله، [[سهل بن سعد]]، عبدالله بن [[عمرو بن عاص]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[انس بن مالك]]، عبدالرحمان بن اَبْزی، [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد]]، عبدالرحمان بن اسود، سُوَید بن غفله، [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمان بن ابی لیلی]]، زِرّ بن حُبیش، ابوعثمان نَهْدی، ابوالعالیۀ ریاحی، طفیل و محمد پسران ابی بن كعب و از عدهای دیگر، در [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)|مسند]] خود آورده است.<ref>مسند احمد، ۵ / ۱۱۳-۱۴۴.</ref> احادیث منقول از ابی بن كعب از حیث موضوع، مسائلی مربوط به [[فقه]]، [[تفسیر]]، سیره و [[زهد]] و [[اخلاق]] را در بر میگیرد. |
− | + | ==اُبّی بن كعب و علوم قرآنی== | |
+ | ابیّ کعب به عنوان یكی از سابقین [[انصار]] سالیان متمادی در صحبت [[پیامبر]] (ص) بود و چنانكه در روایت آمده است، تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرض نمود؛<ref>نک : ابن مهران، المبسوط، ۱۷.</ref> از همان تاریخ نیز به تعلیم قرآن اشتغال ورزید و بنابر حدیثی مشهور، یكی از ۴ تنی است كه پیامبر (ص) فرا گرفتن قرآن از آنان را توصیه كرده است.<ref>نک : بخاری، صحیح، ۲ / ۳۰۷، ۳۱۴؛ مسلم، ۴ / ۱۹۱۳-۱۹۱۴ .</ref> در حدیثی دیگر كه به بیان فضایل تنی چند از [[صحابه]] پرداخته است، ابی بن كعب آگاهترین فرد امت به قرائت دانسته شده است «اقرء امتی لكتاب الله».<ref>سنن ترمذی، ۵ / ۶۶۵؛ ابن سعد، ۳ / ۴۹۹.</ref> | ||
− | ابی بن كعب از | + | ابی بن كعب پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] (ص) نیز همواره به تعلیم قرآن در [[مدینه]] اشتغال داشت و جمعی از مشاهیر چون [[ابن عباس]]، [[ابوهريره|ابوهریره]] و عبدالله بن سائب از صحابه و عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه، ابوعبدالرحمن سلمی و ابوالعالیۀ ریاحی از [[تابعین]] از وی قرائت آموختند.<ref>ابن جزری، غایة النهایة، ۱ / ۳۱.</ref> از برخی روایات كهن برمیآید كه سابقۀ رواج قرائت ابیّ به دورۀ پیش از تدوین مصحف عثمانی بازمیگردد و این قرائت در آن دوره یكی از چند قرائت متداول بوده است. در عهد عمر، برپایۀ گزارشهای رسیده، گاه قرائت او مورد مخالفت عمر واقع شده است.<ref>ابن ابی داوود، المصاحف، ۳۲، ۱۵۵- ۱۵۶.</ref> |
− | + | پس از تدوین مصحف عثمانی كه ابی بن كعب خود یكی از دست اندركاران آن بود، قرائت ابیّ همچنان مورد توجه قرار داشت و نسل به نسل به آیندگان منتقل گردید و پایۀ اصلی [[قراءات قرآن|قرائاتی]] قرار گرفت كه در سدههای بعد به عنوان قرائات معتبر شناخته میشد. از میان [[قراء سبعه|قرائات سبع]]، قرائات حجازی نافع و ابن كثیر و قرائت بصری ابوعمرو بن علاء كه صبغهای [[حجاز|حجازی]] داشت، تا حد زیادی از قرائت ابیّ ریشه گرفته است، به گونهای كه میتوان قرائت ابی بن كعب و پس از او زید بن ثابت را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی كرد. در قرائات كوفی نیز تأثیر ابی بن كعب بر [[قرائت حفص از عاصم|قرائت عاصم]] و كسائی قابل ملاحظه است.<ref>ابنمهران، المبسوط، ۱۷، ۲۵، ۲۷.</ref> شاید از همین روست كه ابن جزری، ابی بن كعب را علی الاطلاق برجستهترین قاری این امت دانسته است. | |
− | |||
− | + | با توجه به آنچه گفته شد، طبیعی است كه نباید قرائت ابیّ را قرائتی فراموش شده دانست. چرا كه شالودۀ شماری از قرائات جاودانی است، ولی این قرائت بدون آمیختگی با قرائات دیگر و به گونهای مستقل حتی در سدههای نخستین چندان مضبوط نبوده است. به طوری كه در منابع سدههای ۲-۴ ق. تنها قرائاتی پراكنده منسوب به وی در منابع مختلف دیده میشود.<ref>ابن مهران، ۲۳۴.</ref> | |
− | + | گاه برخی از منابع [[امامیه]] قرائت ابی بن كعب را در تأیید نظرهای اعتقادی یا فقهی خود مورد استناد قرار دادهاند<ref>نک : ابنبابویه، عیون، ۱ / ۱۸۱؛ طوسی، التبیان، ۳ / ۱۶۶.</ref> و فراتر از آن، در روایتی به نقل از [[امام صادق]] (ع) تصریح شده كه قرائت ابی بن كعب، قرائت مورد تأیید [[اهل بیت]] (ع) بوده است.<ref>نک : كلینی، کافی، ۲ / ۶۳۴.</ref> | |
− | + | بر پایۀ منابع روایی، ابی بن كعب یكی از ۴ تن صحابی [[انصار|انصاری]] پیامبر (ص) بود كه در زمان حیات آن حضرت به گردآوری مصحف پرداختند.<ref>بخاری، صحیح، ۲ / ۳۱۴.</ref> ابوالعالیه روایت كرده است كه [[ابوبکر|ابوبكر]] جمعی از كاتبان را گردآورد و ابی بن كعب [[قرآن]] را بر آنان املا میكرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم آمد.<ref>نک : ابن ابی داوود، المصاحف، ۹. </ref> | |
− | + | در زمان [[عثمان]] به هنگام گردآوری و تدوین مصحف عثمانی، ابی بن كعب و زید بن ثابت برجستهترین اعضای هیأت ۱۲ نفری دستاندركار این تدوین بودند. با وجود نقش اساسی ابی در تدوین مصحف عثمانی، در سدههای نخستین، گاه نسخههایی با عنوان «مصحف ابی بن كعب» یافت میشده كه با مصحف عثمانی تفاوتهایی داشته است. در یكی از قدیمترین گزارشها آمده است كه گروهی از عراقیان به نزد محمد فرزند ابیّ آمده، از او مصحف پدرش را طلب كردند و محمد بدون انكار وجود چنین مصحفی اظهار داشت كه عثمان آن را گرفته است.<ref>همان، ۲۵.</ref> | |
− | + | در نیمه دوم سدۀ نخست هجری محمد بن كعب قرظی نسخهای از «مصحف ابیّ» را دیده بوده كه تفاوت قابل ملاحظهای با مصحف عثمانی نداشته است. در سدۀ بعد نیز حماد بن زید بصری نسخهای از «مصحف ابی» را در اختیار داشته و دو مورد نقل او از مصحف یاد شده را ابن ابی داوود نقل كرده است. در سدۀ ۳ ق. یكی از دوستان [[فضل بن شاذان|فضل بن شاذان رازی]] در قریهای نزدیك [[بصره]] در كتابخانۀ شخصی محمد بن عبدالملك انصاری نسخهای از «مصحف ابیّ» را دیده و [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب سورهها]] در آن مصحف را به تفصیل بیان كرده است.<ref>ابن ندیم، فهرست، ۲۹-۳۰.</ref> | |
− | در سدۀ ۴ ق نیز ابن اشتۀ اصفهانی در | + | در سدۀ ۴ ق. نیز ابن اشتۀ اصفهانی در «المصاحف» به بیان ترتیب سورهها، در «مصحف ابیّ» پرداخته است<ref>نک : سیوطی، الاتقان، ۱ / ۲۲۲-۲۲۳.</ref> و در همین قرن محمد بن هیصم آورده كه یكی از شیوخ وی نسخهای از «مصحف ابیّ» را مشاهده كرده و تفاوتهایی بین آن و مصحف عثمانی در برخی مواضع دیده بوده است. باوجود مواردی كه یاد شد، میزان رواج مصاحف غیر رسمی به نام ابی بن كعب به هیچ روی با رواج «مصحف [[ابن مسعود]]» برابری نمیكند و شاید موضع مثبت ابیّ در قبال تدوین مصحف عثمانی و موضع مخالف ابن مسعود - دست كم در پارهای از روایات - از عوامل اساسی این تفاوت بوده باشد. |
− | گفتنی است كه در آثار مختلف تفسیری از جمله مجمع البیان طبرسی و | + | گفتنی است كه در آثار مختلف [[تفسیر قرآن|تفسیری]] از جمله [[مجمع البیان]] [[طبرسی]] و [[کشف الاسرار و عدة الابرار (کتاب)|کشف الاسرار]] میبدی، روایاتی در فضلیت [[سوره|سورههای]] مختلف قرآن به نقل از ابی بن كعب وارد شده است كه شاید با نسخۀ منسوب به ابی بن كعب در موضوع «فضائل القرآن» كه [[ابن ندیم]] از آن یاد كرده، بیارتباط نباشد. نسخهای ظاهراً كامل از این متن به روایت ابوامامه از ابی بن كعب در ضمن كتاب «المبانی» به چاپ رسیده كه در سلسلۀ اسناد آن نام ابو احمد محمد بن احمد بن غطریف جرجانی (م، ۳۷۷ ق) به چشم میخورد. همچنین نسخهای بزرگ در تفسیر قرآن به روایت ابوجعفر رازی از ربیع بن انس از ابوالعالیه از ابی بن كعب در سدههای نخستین متداول بوده و مورد استفادۀ [[محمد بن جریر طبری|طبری]] در [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر]]، ابن ابی حاتم در تفسیر، [[احمد بن حنبل]] در مسند و [[حاکم نیشابوری|حاكم نیشابوری]] در [[مستدرک حاکم نیشابوری (کتاب)|مستدرك]] قرار گرفته است.<ref>نک : سیوطی، الاتقان، ۴ / ۲۴۰.</ref> |
==ابی بن کعب در کنار پیامبر== | ==ابی بن کعب در کنار پیامبر== | ||
− | + | <ref> يعقوبى، ج2، ص80; الاستيعاب، ج1، ص164. </ref> و برخى از نامههاى رسيده به رسول خدا را براى حضرت مىخواند. | |
او، در نخستين سريّه پس از هجرت، به فرماندهى [[حمزه]] شركت داشت<ref> المغازی، ج1، ص9. </ref> و در ديگر غزوات نيز با پيامبر همراه بود. | او، در نخستين سريّه پس از هجرت، به فرماندهى [[حمزه]] شركت داشت<ref> المغازی، ج1، ص9. </ref> و در ديگر غزوات نيز با پيامبر همراه بود. | ||
سطر ۷۲: | سطر ۷۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
+ | * [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=2 دائرةالمعارف قرآن كريم، محمد خراسانى، جلد دوم]. | ||
+ | * [https://www.cgie.org.ir/fa/article/225151/%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D9%86-%DA%A9%D8%B9%D8%A8 "ابی ابن کعب"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=نشده | |سنجش=نشده |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۱
«اُبَیِّ بْنِ كَعْب انصارى» از صحابه نامدار پیامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) بود که در عقبۀ دوم با پیامبر (ص) بیعت نمود. او از معدود كسانى بود كه در جاهليت نوشتن مىدانست و پس از هجرت پیامبر اکرم به مدینه، در شمار كاتبان وحى، نويسندگان نامهها و معاهدات پيامبر قرار گرفت. ابّی ابن كعب در قرائت و گردآوری و تعلیم قرآن و همچنین در تفسیر و فقه مقام والایی داشت.
محتویات
زندگینامه
اُبَىّ بن كَعب بن قیس بن عُبید بن زید، از قبيله خزرج و تیرۀ بنی نجار از انصار بود. ابن ندیم[۱] برخلاف دیگر منابع، سلسله نسب او را چنین آورده است: «ابّی ابن كعب بن قیس بن ملك بن امرئ القیس». عُمَر او را ابوالطفیل، میخواند، چون پسری به همین نام داشت، ولی در پارهای از روایات آمده كه پیامبر (ص) او را با كنیۀ «ابوالمُنذر» میخوانده است.[۲] نیز روایت شده است كه رسول اكرم (ص) او را «سید الانصار» لقب داد و هنوز زنده بود كه مسلمانان او را «سید المسلمین» خواندند.[۳]
در تاریخ وفات میان سالهای ۱۹، ۲۲، ۲۹ و۳۳ قمری اقوال مختلف است. شماری از مورخان درگذشت او را به روزگار عمر دانستهاند،[۴] در حالی كه از برخی مطالب نقل شده از حاكم نیشابوری[۵] چنین برمیآید كه به هنگام آغاز اعتراض مردم بر عثمان، وی زنده بوده و به قولی یك هفته یا ۱۰ روز پیش از كشته شدن عثمان درگذشته است.
از زندگی او پیش از اسلام اطلاع چندانی نداریم، جز اینكه در جاهلیت، به روزگارانی كه كمتر كسی درمیان عرب نوشتن میدانست، اُبیّ كتابت را فرا گرفته بود.[۶]
نخستین مطلبی كه از او در دوران اسلام میدانیم، شركت در بیعت عقبۀ دوم با پیامبر (ص) همرا ۷۰ تن از انصار است. پیامبر (ص) پس از هجرت، میان او و سعید بن زید بن عمرو بن نفیل و به قولی میان او و طلحة بن عبیدالله پیمان برادری برقرار كرد و از آن پس در غزوات بدر و احد و خندق و دیگر مشاهد همراه پیامبر (ص) بود.[۷] او همچنین در سریهای كه در آغاز هفتمین ماه از هجرت، به فرماندهی حمزة بن عبدالمطلب روی داده، شركت کرد.[۸]
ابی بن كعب همچنین از كاتبان وحی بود. چنانكه حكایت شده، در غیاب حضرت علی (ع) و عثمان، ابی بن كعب و زید بن ثابت به كتابت وحی میپرداختند.[۹] وی علاوه بر كتابت وحی، دبیری پیامبر (ص) را نیز عهدهدار بود و در غیاب او، زید بن ثابت این وظیفه را انجام میداد.[۱۰] روایت شده است كه ابیّ نخستین كس بود كه در پایان نامهها، به عنوان كاتب نام خود و پدرش (كَتَب فلان بن فلان) را مینوشت.[۱۱] گاه نیز از جانب پیامبر (ص) مأمور میشد تا به نو مسلمانان، ازجمله وفد عامر و وفد بنی حنیفه، كه به مدینه میآمدند، احكام اسلام و قرآن بیاموزد.[۱۲]
ابی بن كعب علاوه بر اینكه در دانش قرآنی تبحر داشت، یكی از صاحبان فتوا در میان اصحاب پیامبر (ص) بود و گفتهاند وی یكی از ۶ نفری است كه دانش پیامبر به آنان رسیده است.[۱۳]
برپایۀ منابع شیعی، پس از رحلت پیامبر (ص)، ابی بن كعب یكی از ۱۲ تن از مهاجرین و انصار بود كه در موضوع جانشینی پیامبر (ص) زبان به اعتراض گشودند.[۱۴] در این مورد از طریق او حدیثی از پیامبر بدین مضمون نقل شده است: «علی بن ابی طالب امامكم بعدی و هو الناصح لأمتی».[۱۵]
وی در زمان عمر اظهار تمایل كرد كه كاری بدو سپرده شود، ولی عمر در پاسخ گفت: خوش ندارم كه دین تو را آلوده سازد.[۱۶] اما با این وجود گفته شده وی همراه عمر به جابیه (قریهای از قرای دمشق) رفت و او بود كه برای مردم بیتالمقدس صلح نامه نوشت.[۱۷] همچنین براساس پارهای از روایات كه از زنده بودن او در زمان عثمان حكایت دارد، عثمان برای جمعآوری قرآن ۱۲ نفر از مهاجرین و انصار را فرا خواند كه ابی بن كعب یكی از آنان بود.[۱۸]
ابی بن كعب از رسول اكرم (ص) احادیثی روایت كرده است كه شماری از آنها را صاحبان صحاح سته در آثار خود آوردهاند. بنابر شمارش نَووَی، احادیث منقول از ابی در كتب معتبر، ۱۶۴ حدیث است. احمد بن حنبل احادیث فراوانی را از او به نقل از ابو ایوب انصاری، عبادة بن صامت، ابوهریره، رافع بن رفاعه، جابر بن حیان عبدالله، سهل بن سعد، عبدالله بن عمرو بن عاص، عبدالله بن عباس، انس بن مالك، عبدالرحمان بن اَبْزی، سلیمان بن صُرَد، عبدالرحمان بن اسود، سُوَید بن غفله، عبدالرحمان بن ابی لیلی، زِرّ بن حُبیش، ابوعثمان نَهْدی، ابوالعالیۀ ریاحی، طفیل و محمد پسران ابی بن كعب و از عدهای دیگر، در مسند خود آورده است.[۱۹] احادیث منقول از ابی بن كعب از حیث موضوع، مسائلی مربوط به فقه، تفسیر، سیره و زهد و اخلاق را در بر میگیرد.
اُبّی بن كعب و علوم قرآنی
ابیّ کعب به عنوان یكی از سابقین انصار سالیان متمادی در صحبت پیامبر (ص) بود و چنانكه در روایت آمده است، تمامی قرآن را بر آن حضرت عرض نمود؛[۲۰] از همان تاریخ نیز به تعلیم قرآن اشتغال ورزید و بنابر حدیثی مشهور، یكی از ۴ تنی است كه پیامبر (ص) فرا گرفتن قرآن از آنان را توصیه كرده است.[۲۱] در حدیثی دیگر كه به بیان فضایل تنی چند از صحابه پرداخته است، ابی بن كعب آگاهترین فرد امت به قرائت دانسته شده است «اقرء امتی لكتاب الله».[۲۲]
ابی بن كعب پس از رحلت پیامبر (ص) نیز همواره به تعلیم قرآن در مدینه اشتغال داشت و جمعی از مشاهیر چون ابن عباس، ابوهریره و عبدالله بن سائب از صحابه و عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه، ابوعبدالرحمن سلمی و ابوالعالیۀ ریاحی از تابعین از وی قرائت آموختند.[۲۳] از برخی روایات كهن برمیآید كه سابقۀ رواج قرائت ابیّ به دورۀ پیش از تدوین مصحف عثمانی بازمیگردد و این قرائت در آن دوره یكی از چند قرائت متداول بوده است. در عهد عمر، برپایۀ گزارشهای رسیده، گاه قرائت او مورد مخالفت عمر واقع شده است.[۲۴]
پس از تدوین مصحف عثمانی كه ابی بن كعب خود یكی از دست اندركاران آن بود، قرائت ابیّ همچنان مورد توجه قرار داشت و نسل به نسل به آیندگان منتقل گردید و پایۀ اصلی قرائاتی قرار گرفت كه در سدههای بعد به عنوان قرائات معتبر شناخته میشد. از میان قرائات سبع، قرائات حجازی نافع و ابن كثیر و قرائت بصری ابوعمرو بن علاء كه صبغهای حجازی داشت، تا حد زیادی از قرائت ابیّ ریشه گرفته است، به گونهای كه میتوان قرائت ابی بن كعب و پس از او زید بن ثابت را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی كرد. در قرائات كوفی نیز تأثیر ابی بن كعب بر قرائت عاصم و كسائی قابل ملاحظه است.[۲۵] شاید از همین روست كه ابن جزری، ابی بن كعب را علی الاطلاق برجستهترین قاری این امت دانسته است.
با توجه به آنچه گفته شد، طبیعی است كه نباید قرائت ابیّ را قرائتی فراموش شده دانست. چرا كه شالودۀ شماری از قرائات جاودانی است، ولی این قرائت بدون آمیختگی با قرائات دیگر و به گونهای مستقل حتی در سدههای نخستین چندان مضبوط نبوده است. به طوری كه در منابع سدههای ۲-۴ ق. تنها قرائاتی پراكنده منسوب به وی در منابع مختلف دیده میشود.[۲۶]
گاه برخی از منابع امامیه قرائت ابی بن كعب را در تأیید نظرهای اعتقادی یا فقهی خود مورد استناد قرار دادهاند[۲۷] و فراتر از آن، در روایتی به نقل از امام صادق (ع) تصریح شده كه قرائت ابی بن كعب، قرائت مورد تأیید اهل بیت (ع) بوده است.[۲۸]
بر پایۀ منابع روایی، ابی بن كعب یكی از ۴ تن صحابی انصاری پیامبر (ص) بود كه در زمان حیات آن حضرت به گردآوری مصحف پرداختند.[۲۹] ابوالعالیه روایت كرده است كه ابوبكر جمعی از كاتبان را گردآورد و ابی بن كعب قرآن را بر آنان املا میكرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم آمد.[۳۰]
در زمان عثمان به هنگام گردآوری و تدوین مصحف عثمانی، ابی بن كعب و زید بن ثابت برجستهترین اعضای هیأت ۱۲ نفری دستاندركار این تدوین بودند. با وجود نقش اساسی ابی در تدوین مصحف عثمانی، در سدههای نخستین، گاه نسخههایی با عنوان «مصحف ابی بن كعب» یافت میشده كه با مصحف عثمانی تفاوتهایی داشته است. در یكی از قدیمترین گزارشها آمده است كه گروهی از عراقیان به نزد محمد فرزند ابیّ آمده، از او مصحف پدرش را طلب كردند و محمد بدون انكار وجود چنین مصحفی اظهار داشت كه عثمان آن را گرفته است.[۳۱]
در نیمه دوم سدۀ نخست هجری محمد بن كعب قرظی نسخهای از «مصحف ابیّ» را دیده بوده كه تفاوت قابل ملاحظهای با مصحف عثمانی نداشته است. در سدۀ بعد نیز حماد بن زید بصری نسخهای از «مصحف ابی» را در اختیار داشته و دو مورد نقل او از مصحف یاد شده را ابن ابی داوود نقل كرده است. در سدۀ ۳ ق. یكی از دوستان فضل بن شاذان رازی در قریهای نزدیك بصره در كتابخانۀ شخصی محمد بن عبدالملك انصاری نسخهای از «مصحف ابیّ» را دیده و ترتیب سورهها در آن مصحف را به تفصیل بیان كرده است.[۳۲]
در سدۀ ۴ ق. نیز ابن اشتۀ اصفهانی در «المصاحف» به بیان ترتیب سورهها، در «مصحف ابیّ» پرداخته است[۳۳] و در همین قرن محمد بن هیصم آورده كه یكی از شیوخ وی نسخهای از «مصحف ابیّ» را مشاهده كرده و تفاوتهایی بین آن و مصحف عثمانی در برخی مواضع دیده بوده است. باوجود مواردی كه یاد شد، میزان رواج مصاحف غیر رسمی به نام ابی بن كعب به هیچ روی با رواج «مصحف ابن مسعود» برابری نمیكند و شاید موضع مثبت ابیّ در قبال تدوین مصحف عثمانی و موضع مخالف ابن مسعود - دست كم در پارهای از روایات - از عوامل اساسی این تفاوت بوده باشد.
گفتنی است كه در آثار مختلف تفسیری از جمله مجمع البیان طبرسی و کشف الاسرار میبدی، روایاتی در فضلیت سورههای مختلف قرآن به نقل از ابی بن كعب وارد شده است كه شاید با نسخۀ منسوب به ابی بن كعب در موضوع «فضائل القرآن» كه ابن ندیم از آن یاد كرده، بیارتباط نباشد. نسخهای ظاهراً كامل از این متن به روایت ابوامامه از ابی بن كعب در ضمن كتاب «المبانی» به چاپ رسیده كه در سلسلۀ اسناد آن نام ابو احمد محمد بن احمد بن غطریف جرجانی (م، ۳۷۷ ق) به چشم میخورد. همچنین نسخهای بزرگ در تفسیر قرآن به روایت ابوجعفر رازی از ربیع بن انس از ابوالعالیه از ابی بن كعب در سدههای نخستین متداول بوده و مورد استفادۀ طبری در تفسیر، ابن ابی حاتم در تفسیر، احمد بن حنبل در مسند و حاكم نیشابوری در مستدرك قرار گرفته است.[۳۴]
ابی بن کعب در کنار پیامبر
[۳۵] و برخى از نامههاى رسيده به رسول خدا را براى حضرت مىخواند.
او، در نخستين سريّه پس از هجرت، به فرماندهى حمزه شركت داشت[۳۶] و در ديگر غزوات نيز با پيامبر همراه بود.
ابی بن کعب یاور ولایت
پس از رحلت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) «ابی ابن کعب» در شمار صحابيان بزرگى قرار داشت كه از بيعت با ابوبکر سرباز زده و به خلافت علی بن ابی طالب (علیه السلام) متمايل بودند.[۳۷]
او در مقام احتجاج بر ابوبكر گفت: اى ابوبكر! حقى را كه خداوند براى غير تو قرار داده، انكار مكن و نخستين كسى نباش كه رسول خدا را در امر وصىّ و برگزيدهاش نافرمانى كرده، و از امر او سر مى پيچد.[۳۸]
برابر برخى روايات شيعه، اُبىّ در ضمن خطبهاى مىگويد: روزى پيامبر(صلى الله عليه وآله) درباره وصىّ و جانشين بعد از خود برايم سخن گفت و على(عليه السلام)را هدايتگر هدايت شده، خيرخواه امت، احياكننده سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله)، امام و پيشواى مسلمانان پس از خود معرفى فرمود: «يا اُبّى عَلَيْكَ بِعلىّ فَاِنَّهُ الْهادِىُ الْمَهْدِى، اَلنّاصِحُ لاُِمتى، اَلَْمُحيى لِسُنَّتى وَ هُوَ اِمامُكُمْ بَعْدِىْ فَمَنْ رَضِىَ بِذلِكَ لَقِينى عَلى ما فارَقْتُهُ عَلَيه».[۳۹]
از روايتى استفاده مىشود كه پيامبر، آينده امر خلافت پس از خود را و اين كه چه كسانى آن را قبضه خواهند كرد، به او خبر داده است.[۴۰]
ابی بن کعب در خدمت قرآن
«اُبىّ» در نوشتن و جمعآورى، قرائت، تعليم، تفسیر، و فقه قرآن، داراى مقام والايى بوده است. انس بن مالك و قرظى، او را از 4 يا 5 نفرى دانستهاند كه قرآن کریم را در زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله)گردآوردند. بنابه نقلى، او يكى از 12 نفرى است كه عثمان آنان را براى جمعآورى قرآن تعيين كرد.[۴۱]
برپايه روايتى، گروهى كه مأمور جمع قرآن بودند، از روى مصحف اُبىّ و با املاى خود او نوشتهاند[۴۲] كه به روايت ابن نديم، مصحف وى با ديگر مصاحف، اندكى اختلاف داشته است.
وى، از قرّاء مشهور زمان رسول خدا بوده و براساس روايتى، حضرت او را آگاهترين فرد امت به قرائت دانسته [۴۳] و به او فرموده است: خداوند امر كرده كه بر تو قرآن بخوانم. اُبىّ از اين سخن كه خود را مورد عنايت خاصّ پروردگار ديد، متأثر و اشك شوق از ديدگانش جارى شد و پيامبر اين آيه را تلاوت فرمود: «قُل بِفَضلِ اللّهِ و بِرَحمَتِهِ فَبِذلِكَ فَليَفرَحوا هُوَ خَيرٌ مِمّا يَجمَعون» «بگو به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه اين از [تمام] آنچه گردآوردهاند، بهتر است». [۴۴](سوره يونس/ 58)
ذهبى، عدّهاى از قاريان صدر اوّل، ازجمله ابنعباس و عبدالله بن سائب را در قرائت، شاگردان اُبىّ مىداند. شايد بدين جهت، برخى او را «سيّدالقرّاء» خواندهاند.از روايتى از امام صادق (علیه السلام) نيز استفاده مىشود كه قرائت او مورد تأييد آن حضرت بوده است. [۴۵]
تاريخ وفات «ابی ابن کعب» را سال 22 يا 30 هجرى دانسته اند.[۴۶]
پانویس
- ↑ الفهرست، ص ۳۰.
- ↑ نک : طبرانی، ۱ / ۱۶۵؛ ابن عبدالبر، ۱ / ۶۶.
- ↑ مستدرک حاكم نیشابوری، ۳ / ۳۰۲.
- ↑ نک : مزی، تهذیب الکمال، ۲ / ۲۷۱-۲۷۲.
- ↑ مستدرك، ۳ / ۳۰۳.
- ↑ طبقات ابنسعد، ۳ / ۴۹۸.
- ↑ همان.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱ / ۹.
- ↑ تاریخ طبری، ۲ / ۸۳۶.
- ↑ همان، ۱ / ۱۷۸۲.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابة، ۱ / ۵۰.
- ↑ نک : ابنخلدون، العبر، ۲ / ۴۷۵، ۴۷۶.
- ↑ بسوی، المعرفة و التاریخ، ۱ / ۴۴۵.
- ↑ ابنبابویه، الخصال، ۲ / ۴۶۱.
- ↑ برقی، رجال، ۶۳-۶۶؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱ / ۱۵۳- ۱۵۷.
- ↑ طبقات ابن سعد، ۳ / ۴۹۹.
- ↑ ابنعساكر، تاریخ دمشق، ۲ / ۵۸۳.
- ↑ طبقات، ابن سعد، ۳ / ۵۰۲.
- ↑ مسند احمد، ۵ / ۱۱۳-۱۴۴.
- ↑ نک : ابن مهران، المبسوط، ۱۷.
- ↑ نک : بخاری، صحیح، ۲ / ۳۰۷، ۳۱۴؛ مسلم، ۴ / ۱۹۱۳-۱۹۱۴ .
- ↑ سنن ترمذی، ۵ / ۶۶۵؛ ابن سعد، ۳ / ۴۹۹.
- ↑ ابن جزری، غایة النهایة، ۱ / ۳۱.
- ↑ ابن ابی داوود، المصاحف، ۳۲، ۱۵۵- ۱۵۶.
- ↑ ابنمهران، المبسوط، ۱۷، ۲۵، ۲۷.
- ↑ ابن مهران، ۲۳۴.
- ↑ نک : ابنبابویه، عیون، ۱ / ۱۸۱؛ طوسی، التبیان، ۳ / ۱۶۶.
- ↑ نک : كلینی، کافی، ۲ / ۶۳۴.
- ↑ بخاری، صحیح، ۲ / ۳۱۴.
- ↑ نک : ابن ابی داوود، المصاحف، ۹.
- ↑ همان، ۲۵.
- ↑ ابن ندیم، فهرست، ۲۹-۳۰.
- ↑ نک : سیوطی، الاتقان، ۱ / ۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ نک : سیوطی، الاتقان، ۴ / ۲۴۰.
- ↑ يعقوبى، ج2، ص80; الاستيعاب، ج1، ص164.
- ↑ المغازی، ج1، ص9.
- ↑ يعقوبى، ج2، ص124.
- ↑ الاحتجاج، ج1، ص197.
- ↑ الاحتجاج، ج1، ص197 و 303.
- ↑ العقدالفريد، ج4، ص241.
- ↑ الطبقات، ج3، ص381 و272.
- ↑ المصاحف، ص38.
- ↑ الطبقات، ج3، ص379; صحيح مسلم، ج8، ص348.
- ↑ اسدالغابه، ج1، ص169; الاستيعاب، ج1، ص162.
- ↑ الكافى، ج2، ص597.
- ↑ الاستيعاب، ج1، ص164; اُسدالغابه، ج1، ص171.