سابقون: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
− | + | '''«سابقون»'''، تعبیری است [[قرآن|قرآنی]] به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی. در [[سوره واقعه]] از «سابقون» به عنوان «مقربون» یاد شده و نعمتهای ارزنده ای برایشان در [[بهشت]] بیان گردیده است. | |
+ | ==تعریف سابقون == | ||
+ | سابقون صیغه جمع مذکر اسم فاعل از مصدر «سَبْق» به معنای پیشی گیرندگان است. از ۳۷ مرتبه ای که «سَبق» و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] بکار رفته، هشت مورد اسم فاعل «سابق» است که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد.<ref> دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل سابقون</ref> | ||
− | به | + | در [[سوره واقعه]] خداوند انسانها را نسبت به [[کفر]] و [[ایمان]] در دسته بندی سه گانه ای قرار داده است: «[[اصحاب یمین|اصحاب میمنة]]»،<ref>سوره واقعه/آیه ۸</ref> «[[اصحاب شمال|اصحاب مشئمة]]»<ref>سوره واقعه/آیه ۹ </ref> و «'''السابقون'''». |
− | از | + | کلمه «میمنة» از ماده «یمن» است که مقابل «شؤم» است و معنایى بر خلاف آن دارد. «اصحاب میمنة» اصحاب و دارندگان یمن و سعادتند، و در مقابل آنان «اصحاب مشئمة» هستند، که اصحاب و دارندگان شقاوت هستند.<ref> المیزان فى تفسیر القرآن، ج۱۹، ص: ۱۱۶</ref> اما «سابقون» گروهی هستند که در ایمان و [[اخلاق]] و اعمال خیر پیشتاز و پیشوا هستند و به همین دلیل خداوند آنان را مقربان درگاه خود نامیده و می فرماید: {{متن قرآن|«و السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»}}.<ref>سوره واقعه/آیات ۱۰و ۱۱ </ref> |
− | + | ==سابقون در امت اسلام== | |
+ | در هر امتی از امتهای پیشین، گروهی از مؤمنان در [[ایمان]] و [[تقوا]] پیشتاز بوده اند. [[قرآن|قرآن کریم]] درباره تعداد این افراد می فرماید: {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ»}}.<ref>سوره واقعه/آیات ۱۳و ۱۴ </ref> | ||
− | + | «ثُلة» چنان که [[راغب اصفهانی|راغب]] در [[مفردات قرآن راغب (کتاب)|مفردات]] مى گوید در اصل به معنى قطعه مجتمع از پشم است، که به معنى جماعت و گروه نیز به کار می رود. بعضى نیز آن را به معنى «قطعه» مى دانند، و در اینجا به قرینه مقابله با «قلیل من الآخرین» به معنى قطعه عظیم است.<ref name=":۰"> تفسیر نمونه، ج۲۳، ص: ۲۱۶ </ref> | |
− | + | طبق این دو [[آیه|آیه]] گروه زیادى از مقربان از امتهاى پیشین اند، و تنها کمى از آنها از امت [[اسلام]] می باشند. و این به دلیل کثرت امتهای پیشین است که موجب می شود مجموع پیشگامان در همه آن امتها از پیشگامان در امت اسلام بیشتر باشد.<ref name=":۱"> تفسیر نمونه، ج۲۳، ص: ۲۱۴ </ref> | |
− | + | ==مصادیق سابقون در روایات== | |
− | + | در روایات برای سابقون مصادیقی بیان شده است. مهمترین این مصادیق شخص [[پیامبر اسلام|رسول الله]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام ایشان هستند:<ref> بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج۸ / ۱۵۰</ref> | |
− | + | *در روایتی از [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیه السلام در وصف [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] علیه السلام آمده است: {{متن حدیث|«فَکانَ أَبِی سَابِقَ السَّابِقِینَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ أَقْرَبَ الْأَقْرَبِینَ»}}؛ پدرم، پیشتازترینِ پیشتازان به سوى خداوند عز و جل و پیامبرش، و نزدیک ترینِ نزدیکان بود.<ref> بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج۱۰ / ۱۴۰ </ref> | |
− | + | *[[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام نیز در تبیین آیات ۱۰ تا ۱۴ [[سوره واقعه]] می فرمایند: {{متن حدیث|«نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ»}}<ref> بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۴، ص: ۴ </ref>؛ ما (اهل بیت) همان آخرین هستیم که پیشى گرفتند . | |
− | + | *در [[حدیث]] دیگر از رسول خدا، [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام و [[شیعه|شیعیان]] ایشان به عنوان «سابقون» معرفی شده اند: {{متن حدیث|«قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ ذَلِک عَلِی وَ شِیعَتُهُ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ الْمُقَرَّبُونَ مِنَ اللَّهِ بِکرَامَتِهِ لَهُمْ»}}<ref> الأمالی (للمفید) ؛ النص ؛ ص۲۹۸ </ref>؛ [[جبرئیل|جبرئیل]] علیه السلام به من گفت: آنها على و شیعیان اویند. آنان پیشتازان به سوى [[بهشت]] هستند و به لطف و کرم خداوند، به او نزدیک اند. | |
+ | *امام علی علیه السلام در تبیین [[آیه]] شریفه و تبیین مصادیق آن فرمودند: {{متن حدیث|«أمّا ما ذَکرَهُ اللّهُ جلّ و عزّ مِنَ السابِقِینَ السابِقِینَ ، فإنّهم أنبیاءٌ مُرسَلُونَ و غیرُ مُرسَلِینَ»}}<ref> تحف العقول ؛ النص ؛ ص۱۸۹</ref> و اما سخن خداوند عزّ و جلّ درباره پیشتازان سبقت گیرنده، آنان پیامبرانِ مرسل و غیر مرسل هستند. | ||
− | + | ==بهشت مقربان== | |
+ | آیات ۱۵ تا ۲۶ [[سوره واقعه]] به توصیف نعمتهای بهشتی ویژه سابقون (مقربان) می پردازد: | ||
− | + | {{متن قرآن|«عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ * مُتَّکئینَ عَلَیها مُتَقابِلینَ * یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ * بِأَکوابٍ وَ أَباریقَ وَ کأْسٍ مِنْ مَعینٍ * لا یصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا ینْزِفُونَ * وَ فاکهَةٍ مِمَّا یتَخَیرُونَ * وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ * وَ حُورٌ عینٌ * کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ * جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ * لا یسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً * إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاماً»}}. | |
− | + | '''تختهای به هم پیوسته:''' | |
+ | نخست مى فرماید:" آنها بر تختهایى که صف کشیده و به هم پیوسته است قرار دارند:{{متن قرآن|«عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ»}}. در حالى که تکیه بر آن کرده اند و روبروى یکدیگر قرار گرفته و مجلسى پر از انس و سرور دارند:{{متن قرآن|«مُتَّکئِینَ عَلَیها مُتَقابِلِینَ»}} | ||
+ | |||
+ | «سرر» جمع «سریر» از ماده «سرور» به معنى تختهایى است که صاحبان نعمت در مجالس انس و سرور بر آن مى نشینند. «موضونه» از ماده «وضن» در اصل به معنى بافتن زره است، و برای هر بافته ای که تار و پود آن محکم است نیز به کار می رود. در اینجا منظور تختهایى است که کاملا در کنار هم قرار گرفته و به هم پیوسته است، یا به قول برخی از مفسران خود این تختها داراى بافت مخصوصى از «لؤلؤ» و «یاقوت» است.<ref name=":۱" /> | ||
+ | |||
+ | '''خادمان جوان و پر طراوت:''' | ||
+ | |||
+ | سپس از دومین موهبت آنها سخن گفته، مى فرماید: نوجوانانى که همواره در شکوه و طراوت جوانى به سر مى برند گرداگرد آنها مى گردند و در خدمت آنها هستند: {{متن قرآن|«یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ»}}. | ||
+ | |||
+ | تعبیر به «یطوف» از ماده «طواف» اشاره به خدمت مداوم آنها است و تعبیر به «مخلدون» با اینکه همه اهل [[بهشت]] «مخلد» و جاودانى هستند، اشاره به جاودانگى نشاط جوانى و طراوت و زیبایى آنها است. این نوجوانان زیبا با قدحها و کوزه ها و جامهاى پر از شراب طهور که از نهرهاى جارى بهشتى برداشته شده در اطراف آنها مى گردند و آنان را سیراب مى کنند: {{متن قرآن|«بِأَکوابٍ وَ أَبارِیقَ وَ کأْسٍ مِنْ مَعِینٍ»}} شرابی که بهشتیان آن را مى نوشند نه موجب درد سر است و نه باعث مستی آنان می شود: {{متن قرآن|«لا یصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا ینْزِفُونَ»}} تنها یک حالت روحانى توصیف ناپذیر به آنها دست مى دهد که تمام وجودشان را در لذتى بى نظیر فرو مى برد. | ||
+ | |||
+ | در اینکه این نوجوانان چه کسانی هستند [[تفسیر قرآن|تفسیرهاى]] گوناگونى براى آن ذکر شده است: | ||
+ | |||
+ | *بعضى گفته اند آنها فرزندان مردم دنیا هستند که پیش از بلوغ چشم از دنیا بسته، و چون کار نیک و بدى نداشته اند به لطف پروردگار چنین منصبى را یافته اند، البته آنها از این کار خود بیشترین لذت را مى برند که در خدمت مقربان درگاه خدا هستند. در حدیثى از [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام این معنى نقل شده است. | ||
+ | *در تفسیر دیگرى مى خوانیم: که اینها اطفال مشرکین هستند که به خاطر بى گناهى داراى چنین مرتبه اى شده اند، چرا که اطفال مؤمنان به پدران و مادران خود ملحق مى شوند. | ||
+ | *در تفسیر سومى مى خوانیم که آنها خدمتکارانى هستند بهشتى که خداوند مخصوصا آنان را براى این هدف آفریده است.<ref name=":۱" /> | ||
+ | |||
+ | '''غذا های لذیذ:''' | ||
+ | |||
+ | سپس به چهارمین و پنجمین قسمت از نعمتهاى مادى مقربان در بهشت اشاره کرده، مى گوید: نوجوانان بهشتى هر نوع میوه اى که آنها مایل باشند به آنها تقدیم مى کنند: {{متن قرآن|«وَ فاکهَةٍ مِمَّا یتَخَیرُونَ»}}؛ و گوشت پرندگان از هر نوع که بخواهند: {{متن قرآن|«وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ»}}. | ||
+ | |||
+ | '''همسران زیبا رو:''' | ||
+ | |||
+ | سپس به ششمین نعمت که همسران پاک و زیبا است اشاره کرده، مى گوید: و همسرانى از [[حور العین|حور العین]] دارند: {{متن قرآن|«وَ حُورٌ عِینٌ»}} همچون مروارید در صدف پنهان: {{متن قرآن|«کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ»}}. | ||
+ | |||
+ | «حور» جمع «حوراء» و«احور»، به کسى مى گویند که سیاهى چشمش کاملا مشکى و سفیدیش کاملا شفاف است. و «عین» جمع «عیناء» و «اعین» به معنى درشت چشم است، و از آنجا که بیشترین زیبایى انسان در چشمان او است، روى این مساله مخصوصا تکیه شده است. | ||
+ | |||
+ | «مکنون» به معنى پوشیده است، و در اینجا منظور پوشیده بودن در صدف است، زیرا مروارید به هنگامى که در صدف قرار دارد و هیچ دستى به آن نرسیده از همیشه شفافتر و زیباتر است، بعلاوه ممکن است اشاره به این معنى باشد که آنها از چشم دیگران کاملا مستورند، نه دستى به آنها رسیده، و نه چشمى بر آنها افتاده است | ||
+ | |||
+ | بعد از ذکر این شش موهبت جسمانى مى افزاید: اینها همه پاداشى است در برابر اعمال صالحى که انجام مى دادند: {{متن قرآن|«جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ»}}. تا تصور نشود این نعمتهاى بیشمار بهشتى بى حساب به کسى داده مى شود، و یا ادعاى [[ایمان|ایمان]] و [[عمل صالح]] براى نیل به آنها کافى است، نه، عمل مستمر و خالص لازم است تا این الطاف نصیب انسان شود.<ref name=":۱" /> | ||
+ | |||
+ | '''آسودگی از سخنان بیهوده:''' | ||
+ | |||
+ | هفتمین و آخرین نعمت آنها که جنبه معنوى دارد این است که آنها در باغهاى بهشت نه لغو و بیهوده اى مى شنوند، نه سخنان گناه آلود: {{متن قرآن|«لا یسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا تَأْثِیماً»}}. | ||
+ | |||
+ | سپس مى افزاید:" تنها چیزى که در آنجا مى شنوند سلام است، سلام: «{{متن قرآن|إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً»}} آیا این سلام از ناحیه [[الله|خداوند]] است؟ یا از ناحیه [[فرشتگان]]؟ یا خود بهشتیان نسبت به یکدیگر؟ و یا همه اینها؟ از همه مناسبتر تفسیر اخیر است چنان که در آیات دیگر [[قرآن]] به سلام خداوند و فرشتگان و بهشتیان بر یکدیگر اشاره شده است.<ref name=":۰" /> | ||
+ | |||
+ | '''چشمه تسنیم:''' | ||
+ | |||
+ | یکی از نعتمهای ویژه مقربان چشمه ای است در [[بهشت]] به نام «[[تسنیم]]» که تنها مقربان از آن به صورت خالص می نوشند. برای سایر اهل بهشت شراب طهور دیگری به نام «رحیق مختوم» وجود دارد که با تسنیم آمیخته است. | ||
+ | |||
+ | در آیات ۲۲ تا ۲۸ [[سوره مطففین]] به این معنا اشاره شده است: {{متن قرآن|« إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی نَعیمٍ.عَلَى الْأَرائِک ینْظُرُونَ. تَعْرِفُ فی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعیمِ. یسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ. خِتامُهُ مِسْک وَ فی ذلِک فَلْیتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ. وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ. عَیناً یشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»}}؛ براستى که نیکوکاران در نعمتند. بر تختها و می نگرند، طراوت نعمت را در چهره هاشان می شناسى. آنان را از شراب نابى سر به مهر دهند. که مهرش از مشک است. پس مشتاقان باید بر یکدیگر پیشى گیرند. و آمیزه آن تَسنیم است. چشمه اى که مقربان از آن می نوشند. | ||
+ | |||
+ | '''تسنیم در روایات:''' | ||
+ | |||
+ | *بر اساس روایات «تسنیم» بهترین نوشیدنی بهشت است. [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] درباره تسنیم می فرمایند: {{متن حدیث|«هُوَ أَشرَفُ شَرابٍ فِی الجَنَّةِ یشرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَآلُ مُحَمَّدٍ ، وَهُمُ المُقَرَّبُونَ السَّابِقُونَ : رسولُ اللّهِ وَعَلِی بنُ أَبِی طالِبٍ وَالأَئِمَّةُ وَفاطِمَةُ وَخَدِیجَةُ ـ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم وَعَلى ذُرِّیتِهُمُ الَّذِین اتَّبَعُوهُم بِإِیمانٍ ـ یتَسَنَّمُ عَلَیهِم مِن أَعالِی دُورِهِم»}}؛<ref>تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۴، ص: ۱۹۱</ref> آن، بهترین نوشیدنى بهشت است و محمّد و خاندان محمّد، آن را مى آشامند و ایشان اند آن مقرّبانِ پیشتاز: [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] و [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] و [[ائمه اطهار|امامان]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[خدیجه کبری|خدیجه]] ـ که درودهاى خدا بر ایشان باد و بر فرزندان ایشان که با ایمان از آنان پیروى کردند ـ این نوشیدنى، از فراز خانه شان برایشان فرو مى ریزد. | ||
+ | *[[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السلام فرمود: {{متن حدیث|«تَسنِیمٌ أَشرَفُ شَرابٍ فِی الجَنَّةِ ، یشرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَآلُ مُحَمَّدٍ صِرفا ، وَیمزَجُ لِأَصحابِ الیمِینِ وَلِسائِرِ أَهلِ الجَنَّةِ»}} تسنیم، عالى ترین نوشیدنى بهشت است. محمّد و خاندان محمّد، خالص آن را مى آشامند و براى [[اصحاب یمین]] و دیگر بهشتیان، آمیخته مى شود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * دانشنامه | + | *طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم۱۴۱۷ ق. |
+ | *مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ۱۱۱جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق. | ||
+ | *مفید، محمد بن محمد، الأمالی (للمفید)، ۱جلد، کنگره شیخ مفید - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ق. | ||
+ | *ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، ۱جلد، جامعه مدرسین - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ / ۱۳۶۳ق. | ||
+ | *مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة چاپ: اول۱۳۷۴ش. | ||
+ | *قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۴جلد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، سازمان چاپ و انتشارات - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۸ ش. | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= ضعیف | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= متوسط | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= متوسط | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | }} | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴
«سابقون»، تعبیری است قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی. در سوره واقعه از «سابقون» به عنوان «مقربون» یاد شده و نعمتهای ارزنده ای برایشان در بهشت بیان گردیده است.
محتویات
تعریف سابقون
سابقون صیغه جمع مذکر اسم فاعل از مصدر «سَبْق» به معنای پیشی گیرندگان است. از ۳۷ مرتبه ای که «سَبق» و مشتقات آن در قرآن کریم بکار رفته، هشت مورد اسم فاعل «سابق» است که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد.[۱]
در سوره واقعه خداوند انسانها را نسبت به کفر و ایمان در دسته بندی سه گانه ای قرار داده است: «اصحاب میمنة»،[۲] «اصحاب مشئمة»[۳] و «السابقون».
کلمه «میمنة» از ماده «یمن» است که مقابل «شؤم» است و معنایى بر خلاف آن دارد. «اصحاب میمنة» اصحاب و دارندگان یمن و سعادتند، و در مقابل آنان «اصحاب مشئمة» هستند، که اصحاب و دارندگان شقاوت هستند.[۴] اما «سابقون» گروهی هستند که در ایمان و اخلاق و اعمال خیر پیشتاز و پیشوا هستند و به همین دلیل خداوند آنان را مقربان درگاه خود نامیده و می فرماید: «و السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ».[۵]
سابقون در امت اسلام
در هر امتی از امتهای پیشین، گروهی از مؤمنان در ایمان و تقوا پیشتاز بوده اند. قرآن کریم درباره تعداد این افراد می فرماید: «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ».[۶]
«ثُلة» چنان که راغب در مفردات مى گوید در اصل به معنى قطعه مجتمع از پشم است، که به معنى جماعت و گروه نیز به کار می رود. بعضى نیز آن را به معنى «قطعه» مى دانند، و در اینجا به قرینه مقابله با «قلیل من الآخرین» به معنى قطعه عظیم است.[۷]
طبق این دو آیه گروه زیادى از مقربان از امتهاى پیشین اند، و تنها کمى از آنها از امت اسلام می باشند. و این به دلیل کثرت امتهای پیشین است که موجب می شود مجموع پیشگامان در همه آن امتها از پیشگامان در امت اسلام بیشتر باشد.[۸]
مصادیق سابقون در روایات
در روایات برای سابقون مصادیقی بیان شده است. مهمترین این مصادیق شخص رسول الله و اهل بیت علیهم السلام ایشان هستند:[۹]
- در روایتی از امام حسن علیه السلام در وصف امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است: «فَکانَ أَبِی سَابِقَ السَّابِقِینَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ أَقْرَبَ الْأَقْرَبِینَ»؛ پدرم، پیشتازترینِ پیشتازان به سوى خداوند عز و جل و پیامبرش، و نزدیک ترینِ نزدیکان بود.[۱۰]
- امام صادق علیه السلام نیز در تبیین آیات ۱۰ تا ۱۴ سوره واقعه می فرمایند: «نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ»[۱۱]؛ ما (اهل بیت) همان آخرین هستیم که پیشى گرفتند .
- در حدیث دیگر از رسول خدا، امام علی علیه السلام و شیعیان ایشان به عنوان «سابقون» معرفی شده اند: «قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ ذَلِک عَلِی وَ شِیعَتُهُ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ الْمُقَرَّبُونَ مِنَ اللَّهِ بِکرَامَتِهِ لَهُمْ»[۱۲]؛ جبرئیل علیه السلام به من گفت: آنها على و شیعیان اویند. آنان پیشتازان به سوى بهشت هستند و به لطف و کرم خداوند، به او نزدیک اند.
- امام علی علیه السلام در تبیین آیه شریفه و تبیین مصادیق آن فرمودند: «أمّا ما ذَکرَهُ اللّهُ جلّ و عزّ مِنَ السابِقِینَ السابِقِینَ ، فإنّهم أنبیاءٌ مُرسَلُونَ و غیرُ مُرسَلِینَ»[۱۳] و اما سخن خداوند عزّ و جلّ درباره پیشتازان سبقت گیرنده، آنان پیامبرانِ مرسل و غیر مرسل هستند.
بهشت مقربان
آیات ۱۵ تا ۲۶ سوره واقعه به توصیف نعمتهای بهشتی ویژه سابقون (مقربان) می پردازد:
«عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ * مُتَّکئینَ عَلَیها مُتَقابِلینَ * یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ * بِأَکوابٍ وَ أَباریقَ وَ کأْسٍ مِنْ مَعینٍ * لا یصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا ینْزِفُونَ * وَ فاکهَةٍ مِمَّا یتَخَیرُونَ * وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ * وَ حُورٌ عینٌ * کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ * جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ * لا یسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً * إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاماً».
تختهای به هم پیوسته:
نخست مى فرماید:" آنها بر تختهایى که صف کشیده و به هم پیوسته است قرار دارند:«عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ». در حالى که تکیه بر آن کرده اند و روبروى یکدیگر قرار گرفته و مجلسى پر از انس و سرور دارند:«مُتَّکئِینَ عَلَیها مُتَقابِلِینَ»
«سرر» جمع «سریر» از ماده «سرور» به معنى تختهایى است که صاحبان نعمت در مجالس انس و سرور بر آن مى نشینند. «موضونه» از ماده «وضن» در اصل به معنى بافتن زره است، و برای هر بافته ای که تار و پود آن محکم است نیز به کار می رود. در اینجا منظور تختهایى است که کاملا در کنار هم قرار گرفته و به هم پیوسته است، یا به قول برخی از مفسران خود این تختها داراى بافت مخصوصى از «لؤلؤ» و «یاقوت» است.[۸]
خادمان جوان و پر طراوت:
سپس از دومین موهبت آنها سخن گفته، مى فرماید: نوجوانانى که همواره در شکوه و طراوت جوانى به سر مى برند گرداگرد آنها مى گردند و در خدمت آنها هستند: «یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ».
تعبیر به «یطوف» از ماده «طواف» اشاره به خدمت مداوم آنها است و تعبیر به «مخلدون» با اینکه همه اهل بهشت «مخلد» و جاودانى هستند، اشاره به جاودانگى نشاط جوانى و طراوت و زیبایى آنها است. این نوجوانان زیبا با قدحها و کوزه ها و جامهاى پر از شراب طهور که از نهرهاى جارى بهشتى برداشته شده در اطراف آنها مى گردند و آنان را سیراب مى کنند: «بِأَکوابٍ وَ أَبارِیقَ وَ کأْسٍ مِنْ مَعِینٍ» شرابی که بهشتیان آن را مى نوشند نه موجب درد سر است و نه باعث مستی آنان می شود: «لا یصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا ینْزِفُونَ» تنها یک حالت روحانى توصیف ناپذیر به آنها دست مى دهد که تمام وجودشان را در لذتى بى نظیر فرو مى برد.
در اینکه این نوجوانان چه کسانی هستند تفسیرهاى گوناگونى براى آن ذکر شده است:
- بعضى گفته اند آنها فرزندان مردم دنیا هستند که پیش از بلوغ چشم از دنیا بسته، و چون کار نیک و بدى نداشته اند به لطف پروردگار چنین منصبى را یافته اند، البته آنها از این کار خود بیشترین لذت را مى برند که در خدمت مقربان درگاه خدا هستند. در حدیثى از امام على علیه السلام این معنى نقل شده است.
- در تفسیر دیگرى مى خوانیم: که اینها اطفال مشرکین هستند که به خاطر بى گناهى داراى چنین مرتبه اى شده اند، چرا که اطفال مؤمنان به پدران و مادران خود ملحق مى شوند.
- در تفسیر سومى مى خوانیم که آنها خدمتکارانى هستند بهشتى که خداوند مخصوصا آنان را براى این هدف آفریده است.[۸]
غذا های لذیذ:
سپس به چهارمین و پنجمین قسمت از نعمتهاى مادى مقربان در بهشت اشاره کرده، مى گوید: نوجوانان بهشتى هر نوع میوه اى که آنها مایل باشند به آنها تقدیم مى کنند: «وَ فاکهَةٍ مِمَّا یتَخَیرُونَ»؛ و گوشت پرندگان از هر نوع که بخواهند: «وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ».
همسران زیبا رو:
سپس به ششمین نعمت که همسران پاک و زیبا است اشاره کرده، مى گوید: و همسرانى از حور العین دارند: «وَ حُورٌ عِینٌ» همچون مروارید در صدف پنهان: «کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ».
«حور» جمع «حوراء» و«احور»، به کسى مى گویند که سیاهى چشمش کاملا مشکى و سفیدیش کاملا شفاف است. و «عین» جمع «عیناء» و «اعین» به معنى درشت چشم است، و از آنجا که بیشترین زیبایى انسان در چشمان او است، روى این مساله مخصوصا تکیه شده است.
«مکنون» به معنى پوشیده است، و در اینجا منظور پوشیده بودن در صدف است، زیرا مروارید به هنگامى که در صدف قرار دارد و هیچ دستى به آن نرسیده از همیشه شفافتر و زیباتر است، بعلاوه ممکن است اشاره به این معنى باشد که آنها از چشم دیگران کاملا مستورند، نه دستى به آنها رسیده، و نه چشمى بر آنها افتاده است
بعد از ذکر این شش موهبت جسمانى مى افزاید: اینها همه پاداشى است در برابر اعمال صالحى که انجام مى دادند: «جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ». تا تصور نشود این نعمتهاى بیشمار بهشتى بى حساب به کسى داده مى شود، و یا ادعاى ایمان و عمل صالح براى نیل به آنها کافى است، نه، عمل مستمر و خالص لازم است تا این الطاف نصیب انسان شود.[۸]
آسودگی از سخنان بیهوده:
هفتمین و آخرین نعمت آنها که جنبه معنوى دارد این است که آنها در باغهاى بهشت نه لغو و بیهوده اى مى شنوند، نه سخنان گناه آلود: «لا یسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا تَأْثِیماً».
سپس مى افزاید:" تنها چیزى که در آنجا مى شنوند سلام است، سلام: «إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً» آیا این سلام از ناحیه خداوند است؟ یا از ناحیه فرشتگان؟ یا خود بهشتیان نسبت به یکدیگر؟ و یا همه اینها؟ از همه مناسبتر تفسیر اخیر است چنان که در آیات دیگر قرآن به سلام خداوند و فرشتگان و بهشتیان بر یکدیگر اشاره شده است.[۷]
چشمه تسنیم:
یکی از نعتمهای ویژه مقربان چشمه ای است در بهشت به نام «تسنیم» که تنها مقربان از آن به صورت خالص می نوشند. برای سایر اهل بهشت شراب طهور دیگری به نام «رحیق مختوم» وجود دارد که با تسنیم آمیخته است.
در آیات ۲۲ تا ۲۸ سوره مطففین به این معنا اشاره شده است: « إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی نَعیمٍ.عَلَى الْأَرائِک ینْظُرُونَ. تَعْرِفُ فی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعیمِ. یسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ. خِتامُهُ مِسْک وَ فی ذلِک فَلْیتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ. وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ. عَیناً یشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»؛ براستى که نیکوکاران در نعمتند. بر تختها و می نگرند، طراوت نعمت را در چهره هاشان می شناسى. آنان را از شراب نابى سر به مهر دهند. که مهرش از مشک است. پس مشتاقان باید بر یکدیگر پیشى گیرند. و آمیزه آن تَسنیم است. چشمه اى که مقربان از آن می نوشند.
تسنیم در روایات:
- بر اساس روایات «تسنیم» بهترین نوشیدنی بهشت است. رسول خدا درباره تسنیم می فرمایند: «هُوَ أَشرَفُ شَرابٍ فِی الجَنَّةِ یشرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَآلُ مُحَمَّدٍ ، وَهُمُ المُقَرَّبُونَ السَّابِقُونَ : رسولُ اللّهِ وَعَلِی بنُ أَبِی طالِبٍ وَالأَئِمَّةُ وَفاطِمَةُ وَخَدِیجَةُ ـ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم وَعَلى ذُرِّیتِهُمُ الَّذِین اتَّبَعُوهُم بِإِیمانٍ ـ یتَسَنَّمُ عَلَیهِم مِن أَعالِی دُورِهِم»؛[۱۴] آن، بهترین نوشیدنى بهشت است و محمّد و خاندان محمّد، آن را مى آشامند و ایشان اند آن مقرّبانِ پیشتاز: پیامبر خدا و على بن ابى طالب و امامان و فاطمه و خدیجه ـ که درودهاى خدا بر ایشان باد و بر فرزندان ایشان که با ایمان از آنان پیروى کردند ـ این نوشیدنى، از فراز خانه شان برایشان فرو مى ریزد.
- امام باقر علیه السلام فرمود: «تَسنِیمٌ أَشرَفُ شَرابٍ فِی الجَنَّةِ ، یشرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَآلُ مُحَمَّدٍ صِرفا ، وَیمزَجُ لِأَصحابِ الیمِینِ وَلِسائِرِ أَهلِ الجَنَّةِ» تسنیم، عالى ترین نوشیدنى بهشت است. محمّد و خاندان محمّد، خالص آن را مى آشامند و براى اصحاب یمین و دیگر بهشتیان، آمیخته مى شود.
پانویس
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل سابقون
- ↑ سوره واقعه/آیه ۸
- ↑ سوره واقعه/آیه ۹
- ↑ المیزان فى تفسیر القرآن، ج۱۹، ص: ۱۱۶
- ↑ سوره واقعه/آیات ۱۰و ۱۱
- ↑ سوره واقعه/آیات ۱۳و ۱۴
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص: ۲۱۶
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص: ۲۱۴
- ↑ بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج۸ / ۱۵۰
- ↑ بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج۱۰ / ۱۴۰
- ↑ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۴، ص: ۴
- ↑ الأمالی (للمفید) ؛ النص ؛ ص۲۹۸
- ↑ تحف العقول ؛ النص ؛ ص۱۸۹
- ↑ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۴، ص: ۱۹۱
منابع
- طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم۱۴۱۷ ق.
- مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ۱۱۱جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.
- مفید، محمد بن محمد، الأمالی (للمفید)، ۱جلد، کنگره شیخ مفید - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، ۱جلد، جامعه مدرسین - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ / ۱۳۶۳ق.
- مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة چاپ: اول۱۳۷۴ش.
- قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۴جلد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، سازمان چاپ و انتشارات - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۸ ش.