تاریخ طبری (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | |||
{{مشخصات کتاب | {{مشخصات کتاب | ||
سطر ۷: | سطر ۶: | ||
|تصویر= [[پرونده:تاريخ الطبري.jpg|240px|وسط]] | |تصویر= [[پرونده:تاريخ الطبري.jpg|240px|وسط]] | ||
− | |نویسنده= | + | |نویسنده= محمد بن جریر طبری |
|موضوع= تاریخ اسلام | |موضوع= تاریخ اسلام | ||
سطر ۱۳: | سطر ۱۲: | ||
|زبان= عربی | |زبان= عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد= ۱۱ |
− | |عنوان افزوده1= | + | |عنوان افزوده1=تحقیق |
|افزوده1= محمدابوالفضل ابراهیم | |افزوده1= محمدابوالفضل ابراهیم | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۲: | ||
|افزوده2= | |افزوده2= | ||
− | |لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/40143/ تاريخ | + | |لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/40143/ تاريخ الطبری] |
}} | }} | ||
− | == | + | '''«تاریخ طبری»''' یا '''«تاریخ الرسل و الملوک»'''، نوشته [[محمد بن جریر طبری]] (م، ۳۱۰ ق)، بزرگترین و مشهورترین اثر مکتوب تاریخیِ بر جای مانده از سدههای ۳ و ۴ قمری است. این کتاب، تاریخ پیش از [[اسلام]] و تاریخ پس از اسلام تا زمان مؤلف را در بر دارد. |
+ | ==مؤلف== | ||
− | ابوجعفر محمد بن | + | ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید طبری، [[محدث]]، [[فقیه]] و مورخ مسلمان در قرن سوم بود که در سال ۲۲۵ هـ.ق در آمل طبرستان به دنیا آمد. او سپس در [[بغداد]] ساکن شد و از علمای [[عراق]] و [[شام]] و [[مصر]]، علوم مختلف را فرا گرفت. |
− | طبری در علوم زیادی تبحر داشت و حافظ و عارف به [[قرآن]] و معانی و [[احکام]] آن بود. اطلاعاتش راجع به صحابه و [[تابعین]] و افراد بعد از آنان زیاد بود و در مسائل راجع به ایام و اخبار مردم، آگاهی کامل داشت و از همین رو، کتابی در تفسیر قرآن نگاشته و تالیفاتی در [[فقه]] و [[حدیث]] و نحو و لغت و عروض دارد. | + | طبری در علوم زیادی تبحر داشت و حافظ و عارف به [[قرآن]] و معانی و [[احکام]] آن بود. اطلاعاتش راجع به [[صحابه]] و [[تابعین]] و افراد بعد از آنان زیاد بود و در مسائل راجع به ایام و اخبار مردم، آگاهی کامل داشت و از همین رو، کتابی در [[تفسیر قرآن]] نگاشته و تالیفاتی در [[فقه]] و [[حدیث]] و [[علم نحو|نحو]] و [[علم لغت|لغت]] و [[علم عروض|عروض]] دارد. کتاب تفسیر قرآن او به نام «[[تفسیر طبری (کتاب)|جامع البیان عن تاویل القرآن]]» میباشد و بعد از این کتاب، '''تاریخ طبری''' را شروع کرد. |
− | + | در مورد مذهب طبری اختلاف است. غالبا او را به خاطر اینکه خلفای سه گانه را گرامی می داشته است به عنوان عالم [[اهل سنت]] می شناسند. اما برخی او را [[شیعه]] می دانند و گرامیداشت او از خلفا را حمل بر [[تقیه]] می کنند چرا که او در مرکز خلافت اهل سنت بود و اظهار تشیع برای او خطر جانی داشت. طبری در سال ۳۱۰ هـ.ق، در سن ۸۶ سالگی در بغداد از دنیا رفت. | |
+ | ==محتوای کتاب== | ||
+ | "تاریخ طبری" با عنوان "تاریخ الرسل والملوک" یا "تاریخ الامم والملوک" مشتمل است بر یک دوره تاریخ عمومی از ابتدای آفرینش تا سال ۳۰۲ قمری، و شامل دو بخش بزرگ است: پیش از [[اسلام]] و پس از اسلام. | ||
− | در | + | بخش نخست کتاب در برابر بخش پس از اسلام بسیار اندک، و مشتمل است بر مقدمه مؤلف، گفتارهایی در باب ماهیت زمان، چگونگی آفرینش، بعثت [[پیامبران]]، پادشاهان [[ایران]]، اقوام و قبایل عرب، نیاکان [[پیامبر اسلام|حضرت رسول]] صلی الله علیه و آله و سیره آن حضرت تا زمان [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]. این بخش (تاریخ جهان) ترتیب سالشمار ندارد و ترتیب آن، موضوعی است، اگر چه در تنظیم مطالب تقدم زمانی حفظ شده است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | بخش دوم کتاب، مشتمل بر تاریخ دوره اسلامی، با بحثی در باب تاریخگذاری مسلمانان آغاز میشود، زیرا مؤلف پس از این تا پایان کتاب، وقایع را به صورت سالشماری مینگارد. البته در همین قسمت، ۳ بخش فرعی قابل تشخیص است: [[خلفای نخستین]] تا دوره خلافت [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیهالسلام؛ خلافت [[بنی امیه|بنیامیه]] از [[معاویه]] تا مروان بن محمد؛ [[حکومت بنی عباس|خلافت عباسی]] از [[ابوالعباس سفاح]] تا [[مقتدر (خلیفه عباسی)|المقتدر بالله]]. | |
− | == | + | ==روش طبری در تاریخنگاری== |
− | + | [[محمد بن جریر طبری|طبری]] در آغاز کتاب در باب روش خویش توضیح داده و نوشته است که او اخبار و آثار را با استناد به راویان نقل کرده و از این میان، آنچه با «ادله عقلی» استنباط شده، بسی اندک است زیرا از نظر او، اخبار گذشتگان برای کسی که زمان ایشان را درنیافته است، جز از طریق نقل و اخبار بدست نمیآید و نمیتوان با [[عقل]] و اندیشه بدان راه یافت: «پس اگر در این کتاب من، چیزی در باب اخبار گذشتگان یافت شود که خواننده و شنونده آن را به سبب آن که در آن وجهی از صحت نشناخته و معنایی از حقیقت نیافته است، زشت و ناپسند شمرد، دانسته باشد که از جانب ما نیست و از سوی کسانی است که آن را برای ما نقل کردهاند». | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | طبری در آغاز کتاب در باب روش خویش توضیح داده و نوشته است که او اخبار و آثار را با استناد به راویان نقل کرده و از این میان، آنچه با «ادله عقلی» استنباط شده، بسی اندک است زیرا از نظر او، اخبار گذشتگان برای کسی که زمان ایشان را درنیافته است، جز از طریق نقل و اخبار بدست نمیآید و نمیتوان با عقل و اندیشه بدان راه یافت: «پس اگر در این کتاب من، چیزی در باب اخبار گذشتگان یافت شود که خواننده و شنونده آن را به سبب آن که در آن وجهی از صحت نشناخته و معنایی از حقیقت نیافته است، زشت و ناپسند شمرد، دانسته باشد که از جانب ما نیست و از سوی کسانی است که آن را برای ما نقل کردهاند». | ||
روش تقریباً ثابت طبری این است که در آغاز هر حادثه تاریخی و به ویژه در آغاز هر سال، خلاصهای چند سطری از اهم حوادث بدست میدهد، آنگاه تفصیل مطلب را غالباً به نقل از راویان گوناگون بیان میکند. در برخی از موارد، مؤلف فقط در جزئیات یک حادثه اقوال گوناگون را مقایسه میکند. اشتیاق طبری به نقل غالب روایات در یک حادثه - که برای محقق امروزی بسیار مهم است - تا حدی موجب گسیختگی در وحدت متن شده است. | روش تقریباً ثابت طبری این است که در آغاز هر حادثه تاریخی و به ویژه در آغاز هر سال، خلاصهای چند سطری از اهم حوادث بدست میدهد، آنگاه تفصیل مطلب را غالباً به نقل از راویان گوناگون بیان میکند. در برخی از موارد، مؤلف فقط در جزئیات یک حادثه اقوال گوناگون را مقایسه میکند. اشتیاق طبری به نقل غالب روایات در یک حادثه - که برای محقق امروزی بسیار مهم است - تا حدی موجب گسیختگی در وحدت متن شده است. | ||
− | == منابع و مآخذ طبری == | + | ==منابع و مآخذ تاریخ طبری== |
− | طبری برای نگارش | + | طبری برای نگارش [[تاریخ]]، چه درباره [[انبیاء]] و ملوک پیش از [[اسلام]] و چه درباره ۳ سده نخست هجری، طیف وسیعی از منابع و مآخذ را بکار گرفته است؛ چندان که این کتاب را افزون بر سودمندیهای بسیار دیگر، میتوان مجموعهای از سنتهای تاریخی مسلمانان و حتى نامسلمانان محسوب داشت. |
− | البته ارزشهای هر یک از این مآخذ و شیوه استفاده طبری از آنها به نسبت اهمیت موضوع، متفاوت است. در واقع، شیوه طبری در تاریخنگاری نیز، تا حدود بسیاری به شناخت مآخذ وی بستگی دارد. طبری در غالب موارد، مأخذ خود را متناسب با شیوه دریافت خبر، با عباراتی همچون «حَدَّثَنی»، «حَدَّثَنا»، «قال»، «ذَکَرَ» و در مواردی با صیغه مجهولِ «ذُکِرَ عَن...» یاد میکند، اما تعیین دقیق این که کدام یک از آنها مبتنی بر سماع بوده است و کدام یک بر سند مکتوب، دشوار به نظر میرسد. | + | البته ارزشهای هر یک از این مآخذ و شیوه استفاده طبری از آنها به نسبت اهمیت موضوع، متفاوت است. در واقع، شیوه طبری در تاریخنگاری نیز، تا حدود بسیاری به شناخت مآخذ وی بستگی دارد. طبری در غالب موارد، مأخذ خود را متناسب با شیوه دریافت خبر، با عباراتی همچون «حَدَّثَنی»، «حَدَّثَنا»، «قال»، «ذَکَرَ» و در مواردی با صیغه مجهولِ «ذُکِرَ عَن...» یاد میکند، اما تعیین دقیق این که کدام یک از آنها مبتنی بر [[سماع (علم الحدیث)|سماع]] بوده است و کدام یک بر [[سند حدیث|سند]] مکتوب، دشوار به نظر میرسد. |
− | طبری اخبار انبیاء و امتهای دیگر را همراه اخبار خاص ایران پیش از اسلام، با رعایت تقدم و تأخر تاریخی، تقریباً در عرض یکدیگر آورده است. مآخذ او در باب تاریخ ادیان و مذاهب دیگر، غالباً مبتنی بر روایات مشهور به اسرائیلیات | + | طبری اخبار انبیاء و امتهای دیگر را همراه اخبار خاص [[ایران]] پیش از اسلام، با رعایت تقدم و تأخر تاریخی، تقریباً در عرض یکدیگر آورده است. مآخذ او در باب تاریخ ادیان و مذاهب دیگر، غالباً مبتنی بر روایات مشهور به [[اسرائیلیات]] و تحت تأثیر ادبیات دینی [[اهل کتاب]] است که وهب بن مُنَبّه و [[ابن اسحاق]]، دو تن از مهمترین ناقلان این گونه روایات بودند. از آنجا که این موضوع با معارف [[قرآن|قرآنی]] نیز در باب امتهای پیشین پیوند نزدیک دارد، این بخش از تاریخ، تا حدی جنبه [[تفسیر قرآن|تفسیری]] هم یافته است. |
− | + | یکی از مهمترین بخشهای این قسمت از تاریخ طبری، اخباری است که مؤلف از ادوار اساطیری و تاریخی ایران در پیش از اسلام نقل کرده است؛ چندان که این بخش از کتاب از مآخذ درجه اول ایران [[باستان شناسی|باستان]] محسوب میشود. یک مأخذ مهم طبری در این باب [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد کلبی]] (م، ۲۰۶ ق) است که به نحوی بر اخبار خاندانها و سلسلههای ایرانی احاطه داشته است. مسلم است که طبری به مآخذ مهم دیگری نیز در این زمینه دسترسی داشته و گاه روایت هشام را با آن دسته از روایات دیگر مقایسه کرده است. اگرچه طبری در باب ایران باستان، در مواردی به منابع مبهم ارجاع میدهد، اما روشن است که او به منابع دوره باستانی ایران مانند خدای نامهها دسترسی داشته و از آنها در این بخش از تاریخ خود استفاده کرده است. | |
− | + | در سیره نبوی مهمترین مأخذ طبری، [[سیره ابن اسحاق]] است و روایات او به ویژه در این بخش، برای بازسازی اثر از میان رفته ابن اسحاق اهمیت بسیار دارد. | |
− | + | اما بحثانگیزترین مأخذ طبری، در باب حوادث پس از وفات [[حضرت رسول]] صلی الله علیه و آله - مشهور به «رِدّه» - و فتوحات و حوادثی از دوره خلافت [[امیرالمومنین]] علی علیهالسلام، روایات سیف بن عمر تمیمی است. راست است که اصحاب حدیث و رجالشناسان، تقریباً همه اعضای طبقه اخباریان مانند ابن اسحاق، [[محمد بن عمر واقدی|واقدی]] و [[ابومخنف]] را به ادله گوناگون مورد طعن و قَدح قرار داده و روایات ایشان را قابل اعتنا ندانستهاند، اما سیف بن عمر وضعی دیگر دارد و حتى مورخانی مانند [[ابوالحسن احمد ابوجعفر بلاذری|بلاذری]] که همچون طبری اما به نحوی دیگر، آثار طبقه اخباریان را گرد میآوردند و نقد اصحاب [[حدیث]] بر اخباریان را نادیده میگرفتند، جز چند مورد اندک، از نقل روایات سیف پرهیز داشتند. البته طبری در همین موضوعات نیز از ابن اسحاق یا واقدی یا ابومخنف و هشام کلبی روایت نقل میکند، ولی میزان روایت از سیف بسی بیشتر است. | |
− | + | همچنین تاریخ طبری، قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی است که حاوی گزارش های مربوط به واقعه [[عاشورا]] است. طبری اخبار و گزارش های [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام کلبی]] را در ذیل حوادث سال های ۶۰ و ۶۱ هجری آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی، می توان دریافت که کتاب های هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری، موجود بوده است. | |
− | + | ==کتب مرتبط با تاریخ طبری== | |
+ | تاریخ طبری با توجه به منزلت علمی مؤلف آن، در سراسر سرزمینهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت؛ چندان که شماری تکمله و صله و ذیل و خلاصه از آن پدید آمد، اما ظاهراً از این میان، تاکنون تنها اثر عریب بن سعد قرطبی و نیز محمد بن عبدالملک همدانی در ادامه و تکمیل تاریخ طبری بدست ما رسیده است. کسانی از تاریخنگاران نیز در سدههای بعد، به نحوی تحت تأثیر او بودهاند. | ||
− | + | رواج و شهرتی که تاریخ طبری در اندک زمانی پس از تألیف در سرزمینهای اسلامی یافت، باعث شد که حدود نیم قرن پس از مرگ طبری، منصور بن نوح سامانی در [[خراسان]]، به ابوعلی بلعمی فرمان دهد تا تاریخ طبری را به فارسی ترجمه کند. این ترجمه به [[تاریخ بلعمی (کتاب)|تاریخ بلعمی]] شهرت یافت. | |
− | |||
− | + | این کتاب تا قرن هفتم ـ که [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر]] (متوفی ۶۳۰) «[[الکامل فی التاریخ (کتاب)|الکامل]]» خود را تا حوادث ۳۰۲، بر اساس آن نوشت ـ، بر تاریخ نگاری مسلمانان تأثیر مستقیم داشت. همچنین تاریخ طبری را بعضی مؤلفان تلخیص و اسانید آن را حذف کردهاند. | |
− | |||
− | == | + | ==چاپ و نشر کتاب== |
− | تاریخ طبری | + | تاریخ طبری بارها چاپ شده است. اما نخستین چاپ علمی از آن، به ضمیمه دنباله عریب بن سعد و کتاب ذیل المُذَیَّل به کوشش و سرپرستی دخویه در سالهای ۱۸۷۹-۱۹۰۱ م. در لیدن صورت گرفت. چاپ محققانه بعدی از آنِ محمدابوالفضل ابراهیم است که در سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۷ ق (۱۹۶۰-۱۹۶۷ م) با توجه به نسخههای کهنتر و کاملتری، در قاهره منتشر شد. |
− | + | اخبار و روایات تاریخ طبری مربوط به ایران باستان را تئودُر نولدکه به طور مستقل به آلمانی ترجمه و همراه حواشی و تعلیقات سودمند در ۱۸۷۹ م. در لیدن منتشر کرد و ترجمه فارسی آن، با عنوان «تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان»، به قلم عباس زریاب خویی در تهران (۱۳۵۸ ش) چاپ شده است. | |
− | |||
− | |||
− | اخبار و روایات تاریخ طبری مربوط به ایران باستان را تئودُر | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ترجمه فارسی تاریخ طبری با حذف اسانید کتاب به قلم ابوالقاسم پاینده، در ۱۳۵۲-۱۳۵۴ ش در تهران منتشر شده و ترجمه انگلیسی متن کامل آن نیز به کوشش و زیر نظر احسان یارشاطر، در نیویورک (۱۹۸۵-۱۹۹۵ م) به چاپ رسیده است. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=10573 تاریخ طبری، دایرة المعارف طهور]. | |
− | *[http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=10573 تاریخ طبری، | + | *[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=5704 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۴، مدخل "تاریخ طبری" از علی بهرامیان]. |
− | + | *[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/7647/95913 پایگاه اطلاع رسانی حوزه، "راویان عاشورا چه کسانی هستند؟"، سید علی حسین پور،] بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۲. | |
− | *[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=5704 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد | + | *"مذهب و اعتقاد محمد بن جریر طبری"، علی اکبر شهابی. |
− | * | ||
− | *مذهب و اعتقاد محمد بن جریر | ||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:منابع تاریخ اسلام]] | [[رده:منابع تاریخ اسلام]] | ||
[[رده:منابع تاریخ سیاسی اسلام]] | [[رده:منابع تاریخ سیاسی اسلام]] | ||
[[رده: مقاله های مهم]] | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
− | |||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶
نویسنده | محمد بن جریر طبری |
موضوع | تاریخ اسلام |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱۱ |
تحقیق | محمدابوالفضل ابراهیم |
|
«تاریخ طبری» یا «تاریخ الرسل و الملوک»، نوشته محمد بن جریر طبری (م، ۳۱۰ ق)، بزرگترین و مشهورترین اثر مکتوب تاریخیِ بر جای مانده از سدههای ۳ و ۴ قمری است. این کتاب، تاریخ پیش از اسلام و تاریخ پس از اسلام تا زمان مؤلف را در بر دارد.
محتویات
مؤلف
ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید طبری، محدث، فقیه و مورخ مسلمان در قرن سوم بود که در سال ۲۲۵ هـ.ق در آمل طبرستان به دنیا آمد. او سپس در بغداد ساکن شد و از علمای عراق و شام و مصر، علوم مختلف را فرا گرفت.
طبری در علوم زیادی تبحر داشت و حافظ و عارف به قرآن و معانی و احکام آن بود. اطلاعاتش راجع به صحابه و تابعین و افراد بعد از آنان زیاد بود و در مسائل راجع به ایام و اخبار مردم، آگاهی کامل داشت و از همین رو، کتابی در تفسیر قرآن نگاشته و تالیفاتی در فقه و حدیث و نحو و لغت و عروض دارد. کتاب تفسیر قرآن او به نام «جامع البیان عن تاویل القرآن» میباشد و بعد از این کتاب، تاریخ طبری را شروع کرد.
در مورد مذهب طبری اختلاف است. غالبا او را به خاطر اینکه خلفای سه گانه را گرامی می داشته است به عنوان عالم اهل سنت می شناسند. اما برخی او را شیعه می دانند و گرامیداشت او از خلفا را حمل بر تقیه می کنند چرا که او در مرکز خلافت اهل سنت بود و اظهار تشیع برای او خطر جانی داشت. طبری در سال ۳۱۰ هـ.ق، در سن ۸۶ سالگی در بغداد از دنیا رفت.
محتوای کتاب
"تاریخ طبری" با عنوان "تاریخ الرسل والملوک" یا "تاریخ الامم والملوک" مشتمل است بر یک دوره تاریخ عمومی از ابتدای آفرینش تا سال ۳۰۲ قمری، و شامل دو بخش بزرگ است: پیش از اسلام و پس از اسلام.
بخش نخست کتاب در برابر بخش پس از اسلام بسیار اندک، و مشتمل است بر مقدمه مؤلف، گفتارهایی در باب ماهیت زمان، چگونگی آفرینش، بعثت پیامبران، پادشاهان ایران، اقوام و قبایل عرب، نیاکان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سیره آن حضرت تا زمان هجرت. این بخش (تاریخ جهان) ترتیب سالشمار ندارد و ترتیب آن، موضوعی است، اگر چه در تنظیم مطالب تقدم زمانی حفظ شده است.
بخش دوم کتاب، مشتمل بر تاریخ دوره اسلامی، با بحثی در باب تاریخگذاری مسلمانان آغاز میشود، زیرا مؤلف پس از این تا پایان کتاب، وقایع را به صورت سالشماری مینگارد. البته در همین قسمت، ۳ بخش فرعی قابل تشخیص است: خلفای نخستین تا دوره خلافت امام علی علیهالسلام؛ خلافت بنیامیه از معاویه تا مروان بن محمد؛ خلافت عباسی از ابوالعباس سفاح تا المقتدر بالله.
روش طبری در تاریخنگاری
طبری در آغاز کتاب در باب روش خویش توضیح داده و نوشته است که او اخبار و آثار را با استناد به راویان نقل کرده و از این میان، آنچه با «ادله عقلی» استنباط شده، بسی اندک است زیرا از نظر او، اخبار گذشتگان برای کسی که زمان ایشان را درنیافته است، جز از طریق نقل و اخبار بدست نمیآید و نمیتوان با عقل و اندیشه بدان راه یافت: «پس اگر در این کتاب من، چیزی در باب اخبار گذشتگان یافت شود که خواننده و شنونده آن را به سبب آن که در آن وجهی از صحت نشناخته و معنایی از حقیقت نیافته است، زشت و ناپسند شمرد، دانسته باشد که از جانب ما نیست و از سوی کسانی است که آن را برای ما نقل کردهاند».
روش تقریباً ثابت طبری این است که در آغاز هر حادثه تاریخی و به ویژه در آغاز هر سال، خلاصهای چند سطری از اهم حوادث بدست میدهد، آنگاه تفصیل مطلب را غالباً به نقل از راویان گوناگون بیان میکند. در برخی از موارد، مؤلف فقط در جزئیات یک حادثه اقوال گوناگون را مقایسه میکند. اشتیاق طبری به نقل غالب روایات در یک حادثه - که برای محقق امروزی بسیار مهم است - تا حدی موجب گسیختگی در وحدت متن شده است.
منابع و مآخذ تاریخ طبری
طبری برای نگارش تاریخ، چه درباره انبیاء و ملوک پیش از اسلام و چه درباره ۳ سده نخست هجری، طیف وسیعی از منابع و مآخذ را بکار گرفته است؛ چندان که این کتاب را افزون بر سودمندیهای بسیار دیگر، میتوان مجموعهای از سنتهای تاریخی مسلمانان و حتى نامسلمانان محسوب داشت.
البته ارزشهای هر یک از این مآخذ و شیوه استفاده طبری از آنها به نسبت اهمیت موضوع، متفاوت است. در واقع، شیوه طبری در تاریخنگاری نیز، تا حدود بسیاری به شناخت مآخذ وی بستگی دارد. طبری در غالب موارد، مأخذ خود را متناسب با شیوه دریافت خبر، با عباراتی همچون «حَدَّثَنی»، «حَدَّثَنا»، «قال»، «ذَکَرَ» و در مواردی با صیغه مجهولِ «ذُکِرَ عَن...» یاد میکند، اما تعیین دقیق این که کدام یک از آنها مبتنی بر سماع بوده است و کدام یک بر سند مکتوب، دشوار به نظر میرسد.
طبری اخبار انبیاء و امتهای دیگر را همراه اخبار خاص ایران پیش از اسلام، با رعایت تقدم و تأخر تاریخی، تقریباً در عرض یکدیگر آورده است. مآخذ او در باب تاریخ ادیان و مذاهب دیگر، غالباً مبتنی بر روایات مشهور به اسرائیلیات و تحت تأثیر ادبیات دینی اهل کتاب است که وهب بن مُنَبّه و ابن اسحاق، دو تن از مهمترین ناقلان این گونه روایات بودند. از آنجا که این موضوع با معارف قرآنی نیز در باب امتهای پیشین پیوند نزدیک دارد، این بخش از تاریخ، تا حدی جنبه تفسیری هم یافته است.
یکی از مهمترین بخشهای این قسمت از تاریخ طبری، اخباری است که مؤلف از ادوار اساطیری و تاریخی ایران در پیش از اسلام نقل کرده است؛ چندان که این بخش از کتاب از مآخذ درجه اول ایران باستان محسوب میشود. یک مأخذ مهم طبری در این باب هشام بن محمد کلبی (م، ۲۰۶ ق) است که به نحوی بر اخبار خاندانها و سلسلههای ایرانی احاطه داشته است. مسلم است که طبری به مآخذ مهم دیگری نیز در این زمینه دسترسی داشته و گاه روایت هشام را با آن دسته از روایات دیگر مقایسه کرده است. اگرچه طبری در باب ایران باستان، در مواردی به منابع مبهم ارجاع میدهد، اما روشن است که او به منابع دوره باستانی ایران مانند خدای نامهها دسترسی داشته و از آنها در این بخش از تاریخ خود استفاده کرده است.
در سیره نبوی مهمترین مأخذ طبری، سیره ابن اسحاق است و روایات او به ویژه در این بخش، برای بازسازی اثر از میان رفته ابن اسحاق اهمیت بسیار دارد.
اما بحثانگیزترین مأخذ طبری، در باب حوادث پس از وفات حضرت رسول صلی الله علیه و آله - مشهور به «رِدّه» - و فتوحات و حوادثی از دوره خلافت امیرالمومنین علی علیهالسلام، روایات سیف بن عمر تمیمی است. راست است که اصحاب حدیث و رجالشناسان، تقریباً همه اعضای طبقه اخباریان مانند ابن اسحاق، واقدی و ابومخنف را به ادله گوناگون مورد طعن و قَدح قرار داده و روایات ایشان را قابل اعتنا ندانستهاند، اما سیف بن عمر وضعی دیگر دارد و حتى مورخانی مانند بلاذری که همچون طبری اما به نحوی دیگر، آثار طبقه اخباریان را گرد میآوردند و نقد اصحاب حدیث بر اخباریان را نادیده میگرفتند، جز چند مورد اندک، از نقل روایات سیف پرهیز داشتند. البته طبری در همین موضوعات نیز از ابن اسحاق یا واقدی یا ابومخنف و هشام کلبی روایت نقل میکند، ولی میزان روایت از سیف بسی بیشتر است.
همچنین تاریخ طبری، قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی است که حاوی گزارش های مربوط به واقعه عاشورا است. طبری اخبار و گزارش های هشام کلبی را در ذیل حوادث سال های ۶۰ و ۶۱ هجری آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی، می توان دریافت که کتاب های هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری، موجود بوده است.
کتب مرتبط با تاریخ طبری
تاریخ طبری با توجه به منزلت علمی مؤلف آن، در سراسر سرزمینهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت؛ چندان که شماری تکمله و صله و ذیل و خلاصه از آن پدید آمد، اما ظاهراً از این میان، تاکنون تنها اثر عریب بن سعد قرطبی و نیز محمد بن عبدالملک همدانی در ادامه و تکمیل تاریخ طبری بدست ما رسیده است. کسانی از تاریخنگاران نیز در سدههای بعد، به نحوی تحت تأثیر او بودهاند.
رواج و شهرتی که تاریخ طبری در اندک زمانی پس از تألیف در سرزمینهای اسلامی یافت، باعث شد که حدود نیم قرن پس از مرگ طبری، منصور بن نوح سامانی در خراسان، به ابوعلی بلعمی فرمان دهد تا تاریخ طبری را به فارسی ترجمه کند. این ترجمه به تاریخ بلعمی شهرت یافت.
این کتاب تا قرن هفتم ـ که ابن اثیر (متوفی ۶۳۰) «الکامل» خود را تا حوادث ۳۰۲، بر اساس آن نوشت ـ، بر تاریخ نگاری مسلمانان تأثیر مستقیم داشت. همچنین تاریخ طبری را بعضی مؤلفان تلخیص و اسانید آن را حذف کردهاند.
چاپ و نشر کتاب
تاریخ طبری بارها چاپ شده است. اما نخستین چاپ علمی از آن، به ضمیمه دنباله عریب بن سعد و کتاب ذیل المُذَیَّل به کوشش و سرپرستی دخویه در سالهای ۱۸۷۹-۱۹۰۱ م. در لیدن صورت گرفت. چاپ محققانه بعدی از آنِ محمدابوالفضل ابراهیم است که در سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۷ ق (۱۹۶۰-۱۹۶۷ م) با توجه به نسخههای کهنتر و کاملتری، در قاهره منتشر شد.
اخبار و روایات تاریخ طبری مربوط به ایران باستان را تئودُر نولدکه به طور مستقل به آلمانی ترجمه و همراه حواشی و تعلیقات سودمند در ۱۸۷۹ م. در لیدن منتشر کرد و ترجمه فارسی آن، با عنوان «تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان»، به قلم عباس زریاب خویی در تهران (۱۳۵۸ ش) چاپ شده است.
ترجمه فارسی تاریخ طبری با حذف اسانید کتاب به قلم ابوالقاسم پاینده، در ۱۳۵۲-۱۳۵۴ ش در تهران منتشر شده و ترجمه انگلیسی متن کامل آن نیز به کوشش و زیر نظر احسان یارشاطر، در نیویورک (۱۹۸۵-۱۹۹۵ م) به چاپ رسیده است.
منابع
- تاریخ طبری، دایرة المعارف طهور.
- دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۴، مدخل "تاریخ طبری" از علی بهرامیان.
- پایگاه اطلاع رسانی حوزه، "راویان عاشورا چه کسانی هستند؟"، سید علی حسین پور، بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۲.
- "مذهب و اعتقاد محمد بن جریر طبری"، علی اکبر شهابی.