آیه و إن یکاد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
آیه 51 و 52 [[سوره قلم]]/68 به آیه «و ‌إن یكاد» شهرت دارد. از این آیه بنا به باوری عام، براى خنثی كردن [[چشم زخم]] به صورت قرائت، تعویذ یا تابلو استفاده مى‌شود. این کاربرد برای آیه مستند به سخنی از [[حسن بصری]] است و برای آن روایت با سندی یافت نشده است.
+
آیه 51 [[سوره قلم]] به همراه آیه 52 آن، به آیه «وَ ‌إن یَكاد» شهرت دارد. از این [[آیه]] بنا به باوری عام، براى خنثی كردن [[چشم زخم]] به صورت قرائت، [[تعویذ]] و... استفاده مى‌شود. {{قرآن در قاب|«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ»|سوره=68|آیه=51|ترجمه=و کافران چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود تو را با چشمانشان بلغزانند [و از پای درآورند] و می گویند: بی تردید او دیوانه است! * در حالی که قرآن جز مایه تذکر و پند برای جهانیان نیست.}}
 +
[[پرونده:آیه و ان یکاد.jpg|300px|left]]
 +
==شأن نزول آیه==
 +
برای این آیه چند [[شأن نزول]] نقل شده است:
  
==متن و ترجمه آیه==
+
در روایتی آمده است [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله در [[مسجد]] نشسته بود و [[قرآن]] مى‌خواند و مشركان بر در مسجد انتظار مى‌كشیدند تا هنگام خروج پیامبر، او را [[چشم زخم|چشم]] بزنند؛ در همان حال [[جبرئیل]] علیه‌السلام آیه «و ‌إِن یَكاد» را نازل كرد و به پیامبر گفت كه آن را [[تلاوت قرآن|تلاوت]] كند تا از [[چشم زخم]] آنان در امان باشد.<ref> منهج‌الصادقین، ج9، ص‌390.</ref> این شأن نزول را [[ملا فتح الله کاشانی|ملا فتح‌الله كاشانى]] در تفسیر [[منهج الصادقین فی الزام المخالفین (کتاب)|منهج الصادقین]] آورده، اما [[سند حدیث|سند]] روایت را ذکر ننموده است. این شأن نزول همچنین در تفسیر [[روض الجنان و روح الجنان (کتاب)|روض‌الجنان]] به نقل از كلبى آمده است اما از قرائت این آیه به وسیله پیامبر براى جلوگیرى از ‌تأثیر چشم ‌زخم مشركان سخنى به میان نیامده ‌است.<ref> روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 369 و 370.</ref><ref>دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429</ref>
  
{{قرآن در قاب|«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ»|سوره=68|آیه=51|ترجمه=البته نزدیک است که کافران به چشمان (بد) خود (چشم زخمت زنند و) از پایت در آورند، آن گاه که آیات قرآن بشنوند و (چون در فصاحتش حیرت کنند از شدت حسد) گویند که این شخص عجب دیوانه است. در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان نیست.}}
+
کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] به نقل از حسان جَمَّال (شتربان) آورده است که [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام را از [[مدینه]] به [[مکه]] آوردم؛ هنگامی که به مسجد [[واقعه غدیر|غدیر]] رسیدیم به سمت چپ مسجد نگاه کرد و فرمود: این جایگاه قدم رسول خداست هنگامی که گفت: «هر که من مولای او هستم [[امام علی علیه السلام|علی]] هم مولای اوست». سپس به سمت دیگر نگاه کرد و فرمود: آن جایگاه چادر ابی فلان و فلان و سالم مولی ابی حذیفه و ابی عبیده بن جراح است. پس آن هنگام که دیدند پیامبر دست علی را بالا برده است، یکی از آنها به دیگران گفت نگاه کنید به چشمانش که به اطراف می گردد گویا که چشمان دیوانه است. پس جبرئیل علیه السلام این آیه را آورد: {{متن قرآن|«وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ‏ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ‏ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»}}.<ref>كلينى، الكافي، چاپ اسلامیه، ج‏4، ص567.</ref>
  
==تفسیر آیه==
+
بیشتر مفسران، برآنند كه مقصودِ آیه، چشم ‌زخم كافران به پیامبر صلى الله علیه وآله است كه مى‌خواستند با چشمان خود، آن حضرت را از بین ببرند.<ref>الكشّاف، ج‌4، ص‌597؛ مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌512.</ref> در برخی تفاسیر در تأیید این تفسیر نقل شده است: کفار خواستند [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله را به وسیله چشم زخم آسیب رسانند لذا قومى از [[قریش]] آمدند و در مقابل او ایستادند و گفتند: ما مثل این مرد از حیث فصاحت و [[بلاغت]] و هم از لحاظ اظهار بینه و دلائل کسى را ندیده ایم و اینان قوم بنى‌اسد بودند که معروف به بدچشمى شده بودند و به هر چیزى اگر چشم مى انداختند و از آن تعریف زیاد می‌کردند به آن آسیبى می‌رسید لذا به یکى از آن‌ها گفته بودند از تو می‌خواهیم که به محمد چشم‌زخم بزنى. این مرد چنین کرد و چشم خود را به پیامبر افکند و شروع به تعریف و توصیف رسول خدا نمود و سخت، چشم خود را به پیامبر دوخت در حالتى که اوا به قرائت [[قرآن]] مشغول بود و این نگاه و نظاره قریب یک ساعت به طول انجامید و پیش خود تصور می‌کرد که چشم او تأثیرى در رسول خدا خواهد نمود؛ سپس این آیات به رسول خدا صلی الله علیه وآله نازل شد.<ref>بيضاوى، أنوار التنزيل، ج5، ص238؛ تفسیر روض الجنان.</ref>
بیشتر مفسران، برآنند كه مقصودِ آیه، چشم ‌زخم كافران به پیامبر صلى الله علیه و آله است كه مى‌خواستند با چشمان خود، حضرت را از بین ببرند<ref>الكشّاف، ج‌4، ص‌597؛ مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌512.</ref> در برخی تفاسیر در تایید این تفسیر روایتی نقل شده است که مطابق با آن قومی از بنی اسد که به چشم زدن معروف بودند قصد داشتند که آن حضرت را چشم بزنند و در مورد آنها این آیه نازل شد. <ref>بيضاوى، أنوار التنزيل، ج5، ص238</ref>
 
  
برخی نیز گفته اند: كافران هنگام شنیدن قرآن، چنان از شدت خشم و دشمنى به [[پیامبر صلى الله علیه و آله]] نگاه مى‌كردند و چشم غره مى‌رفتند كه اگر مى‌توانستند، پیامبر را با نگاه‌هاى خشم‌آلود خود مى‌لغزاندند و از بین مى‌بردند.<ref> روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 370 و 371؛ ابن‌كثیر، ج 4، ص 436؛ روح‌البیان، ج 10، ص‌ 127. نقل از دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429</ref>
+
برخی نیز گفته اند: كافران هنگام شنیدن قرآن، چنان از شدت خشم و دشمنى به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله نگاه مى‌كردند و چشم غرّه مى‌رفتند كه اگر مى‌توانستند، پیامبر را با نگاه‌هاى خشم‌آلود خود مى‌لغزاندند و از بین مى‌بردند.<ref> روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 370-371؛ تفسیر ابن‌كثیر، ج 4، ص 436، نقل از دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429.</ref>
  
==شان نزول آیه==
+
==تأثیر آیه بر چشم زخم==
برای این آیه دو شان نزول نقل شده است:
+
مفسرین معمولا در مورد تاثیر قرائت این آیه بر [[چشم زخم]] روایتی نقل ننموده‌اند و تنها از [[حسن بصری]] نقل کرده‌اند که گفته است دواى چشم ‌زخم، قرائت آیه «و‌إِن یَكادُ...» است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 513‌؛ الكشّاف، ج‌ 4، ص‌ 597‌.</ref><ref>دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429</ref> در مقابل، بر پایه برخى روایات، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه وآله هنگام [[تعویذ]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهماالسلام یا افرادى دیگر از چشم ‌زخم، به اذكار دیگرى غیر از این آیه توسل جستند.<ref> الكافى، ج‌ 2، ص‌ 569‌؛ ابن كثیر، ج 4، ص 437؛ روح‌البیان، ج 10، ص 128.</ref> به عنوان نمونه در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] آمده است:
  
1) در روایتی آمده است پیامبر صلى الله علیه و آله در مسجد نشسته بود و [[قرآن]] مى‌خواند و مشركان بر در مسجد انتظار مى‌كشیدند تا هنگام خروج پیامبر، او را چشم بزنند؛ در همان حال جبرئیل علیه‌السلام آیه «و ‌إِن یَكاد» را نازل كرد و به پیامبر گفت كه آن را تلاوت كند تا از چشم زخم آنان در امان باشد.<ref> منهج‌الصادقین، ج9، ص‌390.</ref> این شان نزول را ملا فتح‌الله كاشانى در تفسیر منهج الصادقین آورده است اما سند روایت را ذکر ننموده است. این شان نزول همچنین در تفسیر روض‌الجنان به نقل از كلبى آمده است اما از قرائت این آیه به وسیله پیامبر براى جلوگیرى از ‌تأثیر چشم ‌زخم مشركان سخنى به میان نیامده ‌است.<ref> روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 369 و 370.</ref><ref>دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429</ref>
+
[[امام صادق]] عليه السلام فرمود: [[امیرالمؤمنین|أميرالمؤمنين]] عليه السلام فرمود كه پيامبر اکرم، حسن و حسين را رقيه نمود (رقيه به معناى دعا، تعويذ، افسون و آنچه براى حفظ و نگهدارى بكار برند مي‌باشد) و فرمود: «َ{{متن حدیث|أُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَد}}»؛ پناه می دهم شما دو نفر را به كلمات تامّه خدا و به [[اسماء الحسنی|اسماء حسنى]] خدا كه همه عمومى هستند از شرّ زهرداران و گزنده‏‌هاى كشنده و از شرّ هر چشمِ بد و از شرّ حسود هنگام [[حسد]].
  
2) کتاب کافی به نقل از حسان جَمَّال (شتربان) آورده است امام صادق علیه السلام را از مدینه به مکه آوردم هنگامی که به مسجد غدیر رسیدیم به سمت چپ مسجد نگاه کرد و فرمود: این جایگاه قدم رسول خداست هنگامی که گفت: هر که من مولای او هستم علی هم مولای اوست. سپس به سمت دیگر نگاه کرد و فرمود: آن جایگاه چادر ابی فلان و فلان و سالم مولی ابی حذیفه و ابی عبیده بن جراح است. پس آن هنگام که دیدند پیامبر دست علی را بالا برده است یکی از آنها به دیگران گفت نگاه کنید به چشمانش که به اطراف می گردد گویا که چشمان دیوانه است. پس جبرئیل علیه السلام این آیه را آورد.«وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ‏ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ‏ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» <ref>كلينى،الكافي، چاپ اسلامیه، ج‏4، ص567</ref>
+
سپس پيامبر رو به ما كرده فرمود: [[حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهيم]] اين سان [[حضرت اسماعیل علیه السلام|اسماعيل]] و [[حضرت اسحاق علیه السلام|اسحاق]] را در پناه خدا مي‌نهاد (و تعويذشان مي‌كرد).<ref> الکافی، ج2، ص569.</ref>
 
 
==تاثیر آیه بر چشم زخم==
 
این ‌كه قرائت یا همراه داشتن آن، جلو چشم‌زخم دیگران را مى‌گیرد یا نه، روایتى مُسنَد از پیامبر یا دیگر معصومان در دست نیست بلكه بر پایه برخى روایات، پیامبر هنگام تعویذ [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهماالسلام یا افرادى دیگر از چشم ‌زخم به اذكار دیگرى غیر از این آیه توسل جستند.<ref> الكافى، ج‌ 2، ص‌ 569‌؛ ابن كثیر، ج 4، ص 437؛ روح‌البیان، ج 10، ص 128.</ref> فقط حسن بصرى گفته است كه دواى چشم ‌زخم، قرائت آیه «و‌إِن یَكادُ...» است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 513‌؛ الكشّاف، ج‌ 4، ص‌ 597‌.</ref><ref> دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* سید محمود دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، صفحه 429-430.
+
 
* بيضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوى)، بیروت، دار إحياء التراث العربي ، چاپ اول، 1418 ق.
+
*[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، سید محمود دشتى، صفحه 429-430.
*کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
+
*[[انوار التنزیل و اسرار التأویل (کتاب)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]، بيضاوى، بیروت، دار إحياء التراث العربی، چاپ اول، 1418 ق.
*کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
+
*[[الکافی (کتاب)|الکافی]]، شیخ کلینى، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
 +
*[[نمونه بينات در شأن نزول آيات]]، محمدباقر محقق.
 +
*[[منهج الصادقین فی الزام المخالفین (کتاب)|منهج الصادقین فی الزام المخالفین]]، ملا فتح‌الله کاشانی، تهران، کتابفروشی محمدحسن علمی، ۱۳۳۶ش.
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
  
 
[[رده: آیه‌های با عناوین خاص]]
 
[[رده: آیه‌های با عناوین خاص]]
 
[[رده:آیات سوره قلم]]
 
[[رده:آیات سوره قلم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۳

آیه 51 سوره قلم به همراه آیه 52 آن، به آیه «وَ ‌إن یَكاد» شهرت دارد. از این آیه بنا به باوری عام، براى خنثی كردن چشم زخم به صورت قرائت، تعویذ و... استفاده مى‌شود.

مشاهده آیه در سوره

«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ»

و کافران چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود تو را با چشمانشان بلغزانند [و از پای درآورند] و می گویند: بی تردید او دیوانه است! * در حالی که قرآن جز مایه تذکر و پند برای جهانیان نیست.

مشاهده آیه در سوره


آیه و ان یکاد.jpg

شأن نزول آیه

برای این آیه چند شأن نزول نقل شده است:

در روایتی آمده است پیامبر صلى الله علیه وآله در مسجد نشسته بود و قرآن مى‌خواند و مشركان بر در مسجد انتظار مى‌كشیدند تا هنگام خروج پیامبر، او را چشم بزنند؛ در همان حال جبرئیل علیه‌السلام آیه «و ‌إِن یَكاد» را نازل كرد و به پیامبر گفت كه آن را تلاوت كند تا از چشم زخم آنان در امان باشد.[۱] این شأن نزول را ملا فتح‌الله كاشانى در تفسیر منهج الصادقین آورده، اما سند روایت را ذکر ننموده است. این شأن نزول همچنین در تفسیر روض‌الجنان به نقل از كلبى آمده است اما از قرائت این آیه به وسیله پیامبر براى جلوگیرى از ‌تأثیر چشم ‌زخم مشركان سخنى به میان نیامده ‌است.[۲][۳]

کتاب کافی به نقل از حسان جَمَّال (شتربان) آورده است که امام صادق علیه السلام را از مدینه به مکه آوردم؛ هنگامی که به مسجد غدیر رسیدیم به سمت چپ مسجد نگاه کرد و فرمود: این جایگاه قدم رسول خداست هنگامی که گفت: «هر که من مولای او هستم علی هم مولای اوست». سپس به سمت دیگر نگاه کرد و فرمود: آن جایگاه چادر ابی فلان و فلان و سالم مولی ابی حذیفه و ابی عبیده بن جراح است. پس آن هنگام که دیدند پیامبر دست علی را بالا برده است، یکی از آنها به دیگران گفت نگاه کنید به چشمانش که به اطراف می گردد گویا که چشمان دیوانه است. پس جبرئیل علیه السلام این آیه را آورد: «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ‏ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ‏ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ».[۴]

بیشتر مفسران، برآنند كه مقصودِ آیه، چشم ‌زخم كافران به پیامبر صلى الله علیه وآله است كه مى‌خواستند با چشمان خود، آن حضرت را از بین ببرند.[۵] در برخی تفاسیر در تأیید این تفسیر نقل شده است: کفار خواستند رسول خدا صلی الله علیه وآله را به وسیله چشم زخم آسیب رسانند لذا قومى از قریش آمدند و در مقابل او ایستادند و گفتند: ما مثل این مرد از حیث فصاحت و بلاغت و هم از لحاظ اظهار بینه و دلائل کسى را ندیده ایم و اینان قوم بنى‌اسد بودند که معروف به بدچشمى شده بودند و به هر چیزى اگر چشم مى انداختند و از آن تعریف زیاد می‌کردند به آن آسیبى می‌رسید لذا به یکى از آن‌ها گفته بودند از تو می‌خواهیم که به محمد چشم‌زخم بزنى. این مرد چنین کرد و چشم خود را به پیامبر افکند و شروع به تعریف و توصیف رسول خدا نمود و سخت، چشم خود را به پیامبر دوخت در حالتى که اوا به قرائت قرآن مشغول بود و این نگاه و نظاره قریب یک ساعت به طول انجامید و پیش خود تصور می‌کرد که چشم او تأثیرى در رسول خدا خواهد نمود؛ سپس این آیات به رسول خدا صلی الله علیه وآله نازل شد.[۶]

برخی نیز گفته اند: كافران هنگام شنیدن قرآن، چنان از شدت خشم و دشمنى به پیامبر صلى الله علیه وآله نگاه مى‌كردند و چشم غرّه مى‌رفتند كه اگر مى‌توانستند، پیامبر را با نگاه‌هاى خشم‌آلود خود مى‌لغزاندند و از بین مى‌بردند.[۷]

تأثیر آیه بر چشم زخم

مفسرین معمولا در مورد تاثیر قرائت این آیه بر چشم زخم روایتی نقل ننموده‌اند و تنها از حسن بصری نقل کرده‌اند که گفته است دواى چشم ‌زخم، قرائت آیه «و‌إِن یَكادُ...» است.[۸][۹] در مقابل، بر پایه برخى روایات، پیامبر صلی الله علیه وآله هنگام تعویذ امام حسن و امام حسین علیهماالسلام یا افرادى دیگر از چشم ‌زخم، به اذكار دیگرى غیر از این آیه توسل جستند.[۱۰] به عنوان نمونه در کتاب کافی آمده است:

امام صادق عليه السلام فرمود: أميرالمؤمنين عليه السلام فرمود كه پيامبر اکرم، حسن و حسين را رقيه نمود (رقيه به معناى دعا، تعويذ، افسون و آنچه براى حفظ و نگهدارى بكار برند مي‌باشد) و فرمود: «َأُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَد»؛ پناه می دهم شما دو نفر را به كلمات تامّه خدا و به اسماء حسنى خدا كه همه عمومى هستند از شرّ زهرداران و گزنده‏‌هاى كشنده و از شرّ هر چشمِ بد و از شرّ حسود هنگام حسد.

سپس پيامبر رو به ما كرده فرمود: ابراهيم اين سان اسماعيل و اسحاق را در پناه خدا مي‌نهاد (و تعويذشان مي‌كرد).[۱۱]

پانویس

  1. منهج‌الصادقین، ج9، ص‌390.
  2. روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 369 و 370.
  3. دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429
  4. كلينى، الكافي، چاپ اسلامیه، ج‏4، ص567.
  5. الكشّاف، ج‌4، ص‌597؛ مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌512.
  6. بيضاوى، أنوار التنزيل، ج5، ص238؛ تفسیر روض الجنان.
  7. روض‌الجنان، ج‌ 19، ص‌ 370-371؛ تفسیر ابن‌كثیر، ج 4، ص 436، نقل از دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429.
  8. مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 513‌؛ الكشّاف، ج‌ 4، ص‌ 597‌.
  9. دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص429
  10. الكافى، ج‌ 2، ص‌ 569‌؛ ابن كثیر، ج 4، ص 437؛ روح‌البیان، ج 10، ص 128.
  11. الکافی، ج2، ص569.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن